Channel: سيرة الرسول(مولوی عبدالرحمن خوافی)
🌴🕋🕌
اللهمَّ أُمتي، وجِراحها، وشَبابها، ونساءها، وأسراها، والمُصلحين فيها، والحامِلين همومها...
خدایا،
در این روزهای بزرگ و مهم،
امت مرا، زخمهایش، جوانانش، زنانش، اسیرانش، اصلاحگرانش و کسانی که بار غمهایش را به دوش میکشند را به تو میسپارم...
@siratalrasool
اللهمَّ أُمتي، وجِراحها، وشَبابها، ونساءها، وأسراها، والمُصلحين فيها، والحامِلين همومها...
خدایا،
در این روزهای بزرگ و مهم،
امت مرا، زخمهایش، جوانانش، زنانش، اسیرانش، اصلاحگرانش و کسانی که بار غمهایش را به دوش میکشند را به تو میسپارم...
@siratalrasool
🌴🕋🕌
هاجر: بانوی صحرا و چشمهی جاویدان ایمان
در سرزمینی خشک و بیآب و علف، میان تپههای سنگلاخ و ریگهای سوزان، کاروان کوچکی ایستاد. ابراهیم خلیل الله (علیه السلام)، همسرش هاجر و فرزند شیرخوارشان اسماعیل (علیه السلام) تنها مسافران این کاروان بودند. فرمان خدا بود: «ای ابراهیم! همسر و فرزندت را در این وادی بیآب و گیاه سکنا ده.»
هاجر، بانویی با ایمانی پولادین و قلبی سرشار از تسلیم در برابر ارادهی پروردگار، با چشمانی نگران اما مطمئن، به چهرهی همسرش نگریست. او میدانست ابراهیم، پیامبرِ وفادار خداست و این فرمان، حکمتی دارد که شاید اکنون بر او پنهان باشد. ابراهیم اندک توشهای آب و غذایی کنارشان گذاشت. دلش به درد آمد. چگونه زن و کودک شیرخوارش را در این بیابانِ بیرحم رها کند؟ اما فرمان خدا بر هر چیزی مقدم بود. با قلبی مالامال از غم و ایمان، رو به هاجر کرد و گفت: «بدان که این فرمان پروردگار ماست و او هرگز نگهدار و راهنمای ما را فراموش نمیکند.»
کاروان کوچک رفت و سکوت سنگینِ بیابان، هاجر و اسماعیل را فراگرفت. گرمای سوزان آفتاب بر سرشان میتابید و باد، شنهای داغ را به حرکت درمیآورد. هاجر فرزندش را در آغوش گرفت و به سایهی ناچیزِ تپهای پناه برد. روزها گذشت. توشهی آب و غذا به پایان رسید. تشنگی، گلوی کوچک اسماعیل را میسوزاند و گریههای ضعیفش، دل مادر را به درد میآورد. هاجر، بانویی که تا دیروز در کاخ فرعون مصر زندگی میکرد، اکنون در بیابانی بیآب و علف، با تنها داراییاش، فرزند دلبندش، تنها مانده بود. اما ناامید نشد. ایمانش، تکیهگاهش بود.
اسماعیل از تشنگی بیتاب شد و پاهای کوچکش را بر زمین کوبید. مادر، دلش به حال فرزند سوخت. با عزمی راسخ برخاست. در آن بیابان بیکران، تنها دو تپهی کوچک دیده میشد: «صفا» و «مروه». هاجر فرزندش را بر زمین گذاشت و خود با سرعتی که از عشق مادرانه و امید به رحمت خدا سرچشمه میگرفت، به سوی تپهی صفا دوید. بر قلهی صفا ایستاد و به دوردست چشم دوخت. هیچ نشانهای از آب یا کاروانی نبود. ناامید نشد. به سوی تپهی مروه شتافت. باز هم هیچ. این سفر بین صفا و مروه را هفت بار تکرار کرد. پاهایش خسته و لبهایش خشکیده بود، اما نگاهش پر از امید به آسمان بود و قلبش با خدا راز و نیاز میکرد: «پروردگارا! تو میدانی من برای چه کوشش میکنم. تو میدانی قلبم برای چه میتپد. به فریاد من و فرزند بیپناهم برس!»
وقتی برای بار هفتم به سوی اسماعیل بازگشت، ندایی از دل شنید. فرشتهای (جبرئیل علیه السلام) بر زمین فرود آمد و بالش را بر زمین کوبید (یا پاشنهی پا یا پر خود را بر زمین زد). ناگهان، از دل سنگهای سخت و خشک، آبی زلال و گوارا جوشید! آبی که بعدها «زمزم» نام گرفت. هاجر با چشمانی از حیرت و شادی، به این معجزهی الهی نگریست. شتابان اطراف چشمه را با دستانش گود کرد تا آب جمع شود و با کف دست، جرعهای آب به کام تشنهی اسماعیل ریخت. کودک آرام گرفت و لبخند رضایت بر لبان مادر نقش بست. هاجر فریاد زد: «زَمْزِم!» (بایست! بایست!)، گویی از آب میخواست که بایستد و جریان یابد. و آب هم چنان جاری ماند.
با جوشیدن چشمهی زمزم، زندگی به این سرزمین خشک بازگشت. پرندگان برای نوشیدن آب آمدند. قبایلی که از آن حوالی میگذشتند، با دیدن پرندگان، به وجود آب پی بردند. قبیلهی «جُرهم» به آنجا آمدند و از هاجر اجازه خواستند تا در کنار این چشمهی حیات بخش ساکن شوند. هاجر پذیرفت و بدین ترتیب، مکهی مکرمه، در اطراف خانهی کعبهای که بعدها ابراهیم و اسماعیل (علیهما السلام) بنا کردند و در کنار چشمهی زمزم، شکل گرفت و رونق یافت. هاجر، بانوی صبر و ایمان، شاهد برکت عظیمی شد که از دل بزرگترین سختیها و با توکل به خدا پدید آمد.
@siratalrasool
هاجر: بانوی صحرا و چشمهی جاویدان ایمان
در سرزمینی خشک و بیآب و علف، میان تپههای سنگلاخ و ریگهای سوزان، کاروان کوچکی ایستاد. ابراهیم خلیل الله (علیه السلام)، همسرش هاجر و فرزند شیرخوارشان اسماعیل (علیه السلام) تنها مسافران این کاروان بودند. فرمان خدا بود: «ای ابراهیم! همسر و فرزندت را در این وادی بیآب و گیاه سکنا ده.»
هاجر، بانویی با ایمانی پولادین و قلبی سرشار از تسلیم در برابر ارادهی پروردگار، با چشمانی نگران اما مطمئن، به چهرهی همسرش نگریست. او میدانست ابراهیم، پیامبرِ وفادار خداست و این فرمان، حکمتی دارد که شاید اکنون بر او پنهان باشد. ابراهیم اندک توشهای آب و غذایی کنارشان گذاشت. دلش به درد آمد. چگونه زن و کودک شیرخوارش را در این بیابانِ بیرحم رها کند؟ اما فرمان خدا بر هر چیزی مقدم بود. با قلبی مالامال از غم و ایمان، رو به هاجر کرد و گفت: «بدان که این فرمان پروردگار ماست و او هرگز نگهدار و راهنمای ما را فراموش نمیکند.»
کاروان کوچک رفت و سکوت سنگینِ بیابان، هاجر و اسماعیل را فراگرفت. گرمای سوزان آفتاب بر سرشان میتابید و باد، شنهای داغ را به حرکت درمیآورد. هاجر فرزندش را در آغوش گرفت و به سایهی ناچیزِ تپهای پناه برد. روزها گذشت. توشهی آب و غذا به پایان رسید. تشنگی، گلوی کوچک اسماعیل را میسوزاند و گریههای ضعیفش، دل مادر را به درد میآورد. هاجر، بانویی که تا دیروز در کاخ فرعون مصر زندگی میکرد، اکنون در بیابانی بیآب و علف، با تنها داراییاش، فرزند دلبندش، تنها مانده بود. اما ناامید نشد. ایمانش، تکیهگاهش بود.
اسماعیل از تشنگی بیتاب شد و پاهای کوچکش را بر زمین کوبید. مادر، دلش به حال فرزند سوخت. با عزمی راسخ برخاست. در آن بیابان بیکران، تنها دو تپهی کوچک دیده میشد: «صفا» و «مروه». هاجر فرزندش را بر زمین گذاشت و خود با سرعتی که از عشق مادرانه و امید به رحمت خدا سرچشمه میگرفت، به سوی تپهی صفا دوید. بر قلهی صفا ایستاد و به دوردست چشم دوخت. هیچ نشانهای از آب یا کاروانی نبود. ناامید نشد. به سوی تپهی مروه شتافت. باز هم هیچ. این سفر بین صفا و مروه را هفت بار تکرار کرد. پاهایش خسته و لبهایش خشکیده بود، اما نگاهش پر از امید به آسمان بود و قلبش با خدا راز و نیاز میکرد: «پروردگارا! تو میدانی من برای چه کوشش میکنم. تو میدانی قلبم برای چه میتپد. به فریاد من و فرزند بیپناهم برس!»
وقتی برای بار هفتم به سوی اسماعیل بازگشت، ندایی از دل شنید. فرشتهای (جبرئیل علیه السلام) بر زمین فرود آمد و بالش را بر زمین کوبید (یا پاشنهی پا یا پر خود را بر زمین زد). ناگهان، از دل سنگهای سخت و خشک، آبی زلال و گوارا جوشید! آبی که بعدها «زمزم» نام گرفت. هاجر با چشمانی از حیرت و شادی، به این معجزهی الهی نگریست. شتابان اطراف چشمه را با دستانش گود کرد تا آب جمع شود و با کف دست، جرعهای آب به کام تشنهی اسماعیل ریخت. کودک آرام گرفت و لبخند رضایت بر لبان مادر نقش بست. هاجر فریاد زد: «زَمْزِم!» (بایست! بایست!)، گویی از آب میخواست که بایستد و جریان یابد. و آب هم چنان جاری ماند.
با جوشیدن چشمهی زمزم، زندگی به این سرزمین خشک بازگشت. پرندگان برای نوشیدن آب آمدند. قبایلی که از آن حوالی میگذشتند، با دیدن پرندگان، به وجود آب پی بردند. قبیلهی «جُرهم» به آنجا آمدند و از هاجر اجازه خواستند تا در کنار این چشمهی حیات بخش ساکن شوند. هاجر پذیرفت و بدین ترتیب، مکهی مکرمه، در اطراف خانهی کعبهای که بعدها ابراهیم و اسماعیل (علیهما السلام) بنا کردند و در کنار چشمهی زمزم، شکل گرفت و رونق یافت. هاجر، بانوی صبر و ایمان، شاهد برکت عظیمی شد که از دل بزرگترین سختیها و با توکل به خدا پدید آمد.
@siratalrasool
🌴🕋🕌
انما یتقبل الله من المتقین
آن قربانی را مقبول درگاه الهی خواهد شد كه با تقوا همراه باشد؛ یعنی
ـ هم مال حلال و طیب باشد و هم نیت خالص: ﴿إِنَّمَا یتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ﴾.
اگر خود آن عمل قربانی با تقوا نباشه یعنی مال، حلال نباشد ؛ یا گوسفند قربانی ، حلال باشد ولی قربانی كننده با اخلاص و تقوای الهی نباشد، با ریا و سمعه یا به خاطر حرف و تحریک مردم باشد ، آن عمل چندان مقبول درگاه الهی نیست. ، و به حد قبول وكمالیت قبول نخواهد رسید
که در سوره مبارکه حج اشاره شده...
هرگز گوشت و خون قربانی به خدا نمی رسد، بلکه آنچه به خدا میرسد تقوای الهی در قربانی است که به خدا می رسد ﴿لَنْ ینالَ اللّهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُهَا وَ لكِنْ ینالُهُ التَّقْوی مِنْكُمْ﴾.
چون تقوا وصف متقی است، اگر تقوا به خدا رسید، یقیناً متقی هم به خدا می رسد.
@siratalrasool
انما یتقبل الله من المتقین
آن قربانی را مقبول درگاه الهی خواهد شد كه با تقوا همراه باشد؛ یعنی
ـ هم مال حلال و طیب باشد و هم نیت خالص: ﴿إِنَّمَا یتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ﴾.
اگر خود آن عمل قربانی با تقوا نباشه یعنی مال، حلال نباشد ؛ یا گوسفند قربانی ، حلال باشد ولی قربانی كننده با اخلاص و تقوای الهی نباشد، با ریا و سمعه یا به خاطر حرف و تحریک مردم باشد ، آن عمل چندان مقبول درگاه الهی نیست. ، و به حد قبول وكمالیت قبول نخواهد رسید
که در سوره مبارکه حج اشاره شده...
هرگز گوشت و خون قربانی به خدا نمی رسد، بلکه آنچه به خدا میرسد تقوای الهی در قربانی است که به خدا می رسد ﴿لَنْ ینالَ اللّهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُهَا وَ لكِنْ ینالُهُ التَّقْوی مِنْكُمْ﴾.
چون تقوا وصف متقی است، اگر تقوا به خدا رسید، یقیناً متقی هم به خدا می رسد.
@siratalrasool
Forwarded from لیست کانال های اسلامـــــی اهل سنت
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Sheikh Mahmood Shahat An...
Muhammad Fawad
🌴🕋🕌
اثر صوتی، شاهکار و زیبا
استاد محمود شحات انور
سور مبارکه شعرا و نجم
(کانال سیرت الرسول باخرز مولوی عبدالرحمن خوافی)
@siratalrasool
اثر صوتی، شاهکار و زیبا
استاد محمود شحات انور
سور مبارکه شعرا و نجم
(کانال سیرت الرسول باخرز مولوی عبدالرحمن خوافی)
@siratalrasool
🌴🕋🕌
(حدیث امروز)
رسول الله (صلى الله علیه وسلم) فرمودند: بهترین دعا، دعاى روز عرفه است، و بهترین ذکرى که من و پیامبران گذشته خواندهایم این است:
((لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِیْکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ، وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیْرٌ))
یعنى: «هیچ معبودى بجز الله «بحق» وجود ندارد، یکتاست، و شریکى ندارد، پادشاهى و حمد از آنِ اوست، و او بر هر چیز، تواناست.»
(الترمذی، وألبانی در صحیح الترمذی 3/184، و در کتاب: الأحادیث الصحیحه 4/6 آنرا حسن دانسته است.)
«اللَّهُمِّ صلی وسَـلِّم علَى نَبِينَا محمدﷺ»
@siratalrasool
(حدیث امروز)
رسول الله (صلى الله علیه وسلم) فرمودند: بهترین دعا، دعاى روز عرفه است، و بهترین ذکرى که من و پیامبران گذشته خواندهایم این است:
((لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِیْکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ، وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیْرٌ))
یعنى: «هیچ معبودى بجز الله «بحق» وجود ندارد، یکتاست، و شریکى ندارد، پادشاهى و حمد از آنِ اوست، و او بر هر چیز، تواناست.»
(الترمذی، وألبانی در صحیح الترمذی 3/184، و در کتاب: الأحادیث الصحیحه 4/6 آنرا حسن دانسته است.)
«اللَّهُمِّ صلی وسَـلِّم علَى نَبِينَا محمدﷺ»
@siratalrasool
🌴🕋🕌
2⃣0⃣1⃣زندگانی پیامبر اسلامﷺ ﴿۱۰۲﴾
قرارداد صلح با یهود مدینه:
رسول اکرم ﷺ پیمان نامهای برای مهاجرین و أنصار نوشت و در طی آن با یهود نیز معاهده نمود و آنها را بر دین خودشان باقی گذاشت و برای طرفین شروطی مقرر داشت(¹)
آغاز اذان:
وقتی رسول اکرم ﷺ در «مدینه» احساس آرامش و اطمینان نمود و دین اسلام استقرار یافت، مردم برای نماز در اوقات معین حاضر میشدند، حضرت خواست تا به طریقی، وقت نماز برای مردم اعلام شود ۔ اما روش رایج نصارا و یهود را که زدن زنگ یا روشن کردن آتش بود، دوست نداشت ۔ در همین موقع بود که خداوند متعال، مسلمانان را با گفتن اذان مشرف نمود و روش آن را در خواب به بعضی از صحابه نشان داد ۔ رسول اکرم ﷺ این روش را پسندید و برای مسلمانان مشروع قرار داد ۔ مسئولیت اذان به حضرت «بلال بن رباح حبشی» سپرده شد، بدین ترتیب او مؤذن رسول اللّٰه ﷺ قرار گرفت و تا قیامت لقب «امام المؤذنین» را به خود اختصاص داد(²)
۔ منابع:
(¹) - جهت تفصیل مراجعه شود به: سيرة ابن هشام، ج: ١ ص ۵۰۱ وغیره...
(²) - قصة شرح الأذان أخرجها أبو داود في: كِتَاب الصَّلَاةِ؛ بَابٌ كَيْفَ الأَذَانُ؟، برقم: (۴۹۹)، والترمذي في: أَبْوَابُ الصَّلَاةِ؛ بَابُ مَا جَاءَ فِي بَدْءِ الْأَذَانِ، برقم: (١٨٩)، وَقَال: حَسَنٌ صَحِيحٌ، وابن ماجه في: أَبْوَابُ الْأَذَانِ وَالسُّنَّةِ فِيْها؛ بَابُ بَدْءِ الْأَذَانِ، برقم: (۷۰۶)، والدارمي: (۲۶۹/۱)، وأحمد: (۴۳/۴) من حديث عبد الله بن زيد رضي اللّٰه عنه
https://hottg.com/siratalrasool
2⃣0⃣1⃣زندگانی پیامبر اسلامﷺ ﴿۱۰۲﴾
قرارداد صلح با یهود مدینه:
رسول اکرم ﷺ پیمان نامهای برای مهاجرین و أنصار نوشت و در طی آن با یهود نیز معاهده نمود و آنها را بر دین خودشان باقی گذاشت و برای طرفین شروطی مقرر داشت(¹)
آغاز اذان:
وقتی رسول اکرم ﷺ در «مدینه» احساس آرامش و اطمینان نمود و دین اسلام استقرار یافت، مردم برای نماز در اوقات معین حاضر میشدند، حضرت خواست تا به طریقی، وقت نماز برای مردم اعلام شود ۔ اما روش رایج نصارا و یهود را که زدن زنگ یا روشن کردن آتش بود، دوست نداشت ۔ در همین موقع بود که خداوند متعال، مسلمانان را با گفتن اذان مشرف نمود و روش آن را در خواب به بعضی از صحابه نشان داد ۔ رسول اکرم ﷺ این روش را پسندید و برای مسلمانان مشروع قرار داد ۔ مسئولیت اذان به حضرت «بلال بن رباح حبشی» سپرده شد، بدین ترتیب او مؤذن رسول اللّٰه ﷺ قرار گرفت و تا قیامت لقب «امام المؤذنین» را به خود اختصاص داد(²)
۔ منابع:
(¹) - جهت تفصیل مراجعه شود به: سيرة ابن هشام، ج: ١ ص ۵۰۱ وغیره...
(²) - قصة شرح الأذان أخرجها أبو داود في: كِتَاب الصَّلَاةِ؛ بَابٌ كَيْفَ الأَذَانُ؟، برقم: (۴۹۹)، والترمذي في: أَبْوَابُ الصَّلَاةِ؛ بَابُ مَا جَاءَ فِي بَدْءِ الْأَذَانِ، برقم: (١٨٩)، وَقَال: حَسَنٌ صَحِيحٌ، وابن ماجه في: أَبْوَابُ الْأَذَانِ وَالسُّنَّةِ فِيْها؛ بَابُ بَدْءِ الْأَذَانِ، برقم: (۷۰۶)، والدارمي: (۲۶۹/۱)، وأحمد: (۴۳/۴) من حديث عبد الله بن زيد رضي اللّٰه عنه
https://hottg.com/siratalrasool
Telegram
سيرة الرسول(مولوی عبدالرحمن خوافی)
مولوي عبدالرحمن خوافي
🌴🕋🕌
پند مولانا
آن گمان انگیز را سازد یقین
مهرها رویاند از اسباب کین
پرورد در آتش ابراهیم را
ایمنی روح سازد بیم را
مولانا در این دو بیت یکی از بزرگترین محبتهایی که خداوند برای انسان انجام میدهد ( در واقع میتوان گفت معجزه) را ذکر میکند.
میگوید که خداوند آنقدر بر انسان رحمت دارد که از درون شک و تردیدش یقین و اطمینان بوجود میآورد و حتی در کینه ورزی اسباب را طوری تنظیم میکند که نهایت این کینه ورزی به مهر و محبت ختم شود.
در برابر هجوم انواع بلاها و مصیبتها و تهاجم نفس اماره ( آتش) خداوند از روح ما ( ابراهیم) محافظت میکند و علاوه بر محافظت از همین بلاها و تفکرات مادیگرایی زمینه اعتلای روحی ما را فراهم میکند. و ترس و نگرانی را سبب ایمن سازی روح انسان بکار میبرد. یکی از سادهترین مثالهای همین مورد میتوان گرفتار شدن انسان به برخی بیماریها عنوان کرد که پس از مدتی انسان متوجه میشود که در برابر بیماری ناتوان است و از همانجا پی میبرد که غرورش را کنار بگذارد و از خداوند بخواهد که او را نجات دهد ، بعد از صحت و سلامتی به دو موهبت عظیم رسیده ، هم سلامتی جسمی و هم ارتقای معنوی و روحی . این نمونه ای بود که چطور خداوند مصایب را اسباب و وسیله عروج روحی ما قرار میدهد.
@siratalrasool
پند مولانا
آن گمان انگیز را سازد یقین
مهرها رویاند از اسباب کین
پرورد در آتش ابراهیم را
ایمنی روح سازد بیم را
مولانا در این دو بیت یکی از بزرگترین محبتهایی که خداوند برای انسان انجام میدهد ( در واقع میتوان گفت معجزه) را ذکر میکند.
میگوید که خداوند آنقدر بر انسان رحمت دارد که از درون شک و تردیدش یقین و اطمینان بوجود میآورد و حتی در کینه ورزی اسباب را طوری تنظیم میکند که نهایت این کینه ورزی به مهر و محبت ختم شود.
در برابر هجوم انواع بلاها و مصیبتها و تهاجم نفس اماره ( آتش) خداوند از روح ما ( ابراهیم) محافظت میکند و علاوه بر محافظت از همین بلاها و تفکرات مادیگرایی زمینه اعتلای روحی ما را فراهم میکند. و ترس و نگرانی را سبب ایمن سازی روح انسان بکار میبرد. یکی از سادهترین مثالهای همین مورد میتوان گرفتار شدن انسان به برخی بیماریها عنوان کرد که پس از مدتی انسان متوجه میشود که در برابر بیماری ناتوان است و از همانجا پی میبرد که غرورش را کنار بگذارد و از خداوند بخواهد که او را نجات دهد ، بعد از صحت و سلامتی به دو موهبت عظیم رسیده ، هم سلامتی جسمی و هم ارتقای معنوی و روحی . این نمونه ای بود که چطور خداوند مصایب را اسباب و وسیله عروج روحی ما قرار میدهد.
@siratalrasool
🌴🕋🕌
اگر میخواهی بدانی سرانجام تو چگونه خواهد بود
مراقب ساعتها و دقیقههای عُمرت باش که اکنون چگونه میگذرد؟!
سپس
بدان آنچه امروز بر آن زندگی میکنی همان چیزیست که فردا با آن با خداوند متعال ملاقات خواهی کرد.
@siratalrasool
اگر میخواهی بدانی سرانجام تو چگونه خواهد بود
مراقب ساعتها و دقیقههای عُمرت باش که اکنون چگونه میگذرد؟!
سپس
بدان آنچه امروز بر آن زندگی میکنی همان چیزیست که فردا با آن با خداوند متعال ملاقات خواهی کرد.
@siratalrasool
🌴🕋🕌
الهی ...
تویی که سزاوار ستایشی...
تویی که به حقیقت آرامشی...
تویی که صاحب عزت و جلالی ..
تویی که صاحب قدرت و کمالی...
تویی که شنونده و بینایی...
تویی که در همه امور توانمند و توانایی ...
هر چه را حکم کنی همان شود...
و هر چه را باز داری ناممکن گردد...
الهی...
ای که ما را می بینی و از حالمان آگاهی ...
ای که صدای ما را میشنوی و از دردهایمان خبرداری....
رحمی کن...
دستهای ما به درگاه تو دراز شده و دلهای ما دوستی تو را می طلبد....
غم و خستگی و اندوه عمیق وجود مان را در برگرفته تو آن را از ما دور کن....
چشم های ما از انتظار اشک آلود شده ،دروازه های مهربانی ات را بر ما بگشای...
الهی...
تو می دانی که فقیر ترین کس به درگاه توایم...
جز تو معبود و فریاد رسی نداریم....
به فریادمان برس...
ما توانایی برداشتن هیچ باری را نداریم...
بار گناهان را از دوشمان بردار...
دلمان را پر از مهر و محبت خویش گردان و خشم و کینه و نفرت را از قلوب مان برهان....
الهی...
ای داننده ی غیب ها ...
ای پوشاننده ی عیب ها...
عیب های ظاهر و پنهان ما را بر طرف کن ....
آنچه را در قلبمان هست بر ما ببخش....
الهی ...
ای شفا دهنده ی همه ی درد ها...
عزیزان ما را که گرفتار رنج و دردِ مریضی هستند را ،از بستر بیماری بلند کرده و آنها را شفای عاجل و کامل عنایت فرما....
آنهایی که از درمان بیماریشان نا امید شدند را ، اول امید و سپس شفا و عافیت بده....
الهی ...
ای بی نیاز ستوده شده ...
آنهایی که فقر و قرض امانشان را بریده بی نیازشان گردان و دَین آنها را ادا نما و ابرویشان را حفظ بفرما....
بی فرزندان را فرزند پاک و صالح و سالم نصیب کن...
الهی ...
ای که هادی و هدایتگری ...
ای که ما را به موی پیشانی مان گرفته ای و راه خویش را به ما نشان دادی ...
راه دینِ خود را به همه ی مردم جهان نشان بده و لذت ایمان را در دل آنها بینداز و توفیق عبادات کامل همراه با اخلاص نصیب تک تک مان بگردان ....
الهی ...
ای جبار آسمان و زمین ...
ای بخشنده ی بی نهایت ....
تو را به بزرگیت قسم می دهم تا از ما راضی نشدی ما را از دنیا مبر و لحظه ی مرگ ، کلمه ی لا اله الا الله محمد رسول الله را بر زبانمان جاری ساز...
اگر تو از ما راضی نشوی رضایت هیچ مخلوقی مفید نخواهد بود و به ما فایده نخواهد رساند و اگر تو راضی باشی هیچ مخلوقی نخواهدتوانست به ما ضرری برساند....
الهی ...
مردن آسان با روی خندان نصیب تک تکمان بگردان ....
ما را از عذاب قبر نجات بده و از ما دور گردان...
ما را در عباداتمان ثابت قدم بدار ...
صبر به همراه عافیت نصیبمان کن...
داغ و فراق عزیزانمان را نصیب مان نگردان ....
دوستانمان را از دوستان خود گردان و آنکه با تو دشمنی کرد دشمن ما قرار بده ....
الهی...
نیازها و حاجات ما را بر آورده ی خیر بگردان ...
آخر عاقبت ما را نیک گردان ...
منزل ما را جنت الفردوس قرار بده ...
همنشینان ما را پیامبر و صحابه ی ایشان قرار بده...
روز قیامت ما را زیر سایه ی عرش خودببر...
صورت ما را سفید و تاج ایمان را بر سرمان بگذار...
نامه ی اعمالمان را به دست راستمان عطا فرما...
پدر و مادرمان را بیامرز و رضایت و دعای آنها را درحق ما و دعا ی ما را درحق آن هاقبول گردان...
ما را توفیق رفتن بار بار و زیارت خانه ات نصیب گردان و ازما قبول گردان ....
ما را توفیق زیارت مقبره ی رسول الله ص و نماز خواندن در مسجد نبوی را نصیب گردان ...
ما را توفیق دریافت رمضان های متعدد و درک نمودن شب های قدر متعدد نصیب گردان...
الهی...
ای صاحب کرامت و عزت ...
ما را در دنیا خوار بالین نگردان و محتاج مخلوق خویش مکن...
ما را چنان زندگی بده که هیچ گاه محتاج هیچ نامرد و زیر دست هیچ ظالمی نیفتیم...
علمای ما را به خصوص رهبر فرزانه ی ما مولانا عبدالحمید را از امداد های غیبی خود بهرمند گردان و دروازه های رحمت و شرافت را بر ایشان بازکن و اسیران را آزاد نما...
اسلام را شرافت و عزت و قدرت عطا بفرما و ما را خادمان دین خود گردان....
شفاعت پیامبرمان را در حق ما قبول گردان...
الهی ...
این بنده ی حقیر نیز مشکلاتی دارد ...
تو گره گشایی ...
تو حاجت روایی...
مشکلات همه ی امت را رفع به خیر گردان و مشکلات ما را هم به خیر حل بگردان ....
الهی آمین
@siratalrasool
الهی ...
تویی که سزاوار ستایشی...
تویی که به حقیقت آرامشی...
تویی که صاحب عزت و جلالی ..
تویی که صاحب قدرت و کمالی...
تویی که شنونده و بینایی...
تویی که در همه امور توانمند و توانایی ...
هر چه را حکم کنی همان شود...
و هر چه را باز داری ناممکن گردد...
الهی...
ای که ما را می بینی و از حالمان آگاهی ...
ای که صدای ما را میشنوی و از دردهایمان خبرداری....
رحمی کن...
دستهای ما به درگاه تو دراز شده و دلهای ما دوستی تو را می طلبد....
غم و خستگی و اندوه عمیق وجود مان را در برگرفته تو آن را از ما دور کن....
چشم های ما از انتظار اشک آلود شده ،دروازه های مهربانی ات را بر ما بگشای...
الهی...
تو می دانی که فقیر ترین کس به درگاه توایم...
جز تو معبود و فریاد رسی نداریم....
به فریادمان برس...
ما توانایی برداشتن هیچ باری را نداریم...
بار گناهان را از دوشمان بردار...
دلمان را پر از مهر و محبت خویش گردان و خشم و کینه و نفرت را از قلوب مان برهان....
الهی...
ای داننده ی غیب ها ...
ای پوشاننده ی عیب ها...
عیب های ظاهر و پنهان ما را بر طرف کن ....
آنچه را در قلبمان هست بر ما ببخش....
الهی ...
ای شفا دهنده ی همه ی درد ها...
عزیزان ما را که گرفتار رنج و دردِ مریضی هستند را ،از بستر بیماری بلند کرده و آنها را شفای عاجل و کامل عنایت فرما....
آنهایی که از درمان بیماریشان نا امید شدند را ، اول امید و سپس شفا و عافیت بده....
الهی ...
ای بی نیاز ستوده شده ...
آنهایی که فقر و قرض امانشان را بریده بی نیازشان گردان و دَین آنها را ادا نما و ابرویشان را حفظ بفرما....
بی فرزندان را فرزند پاک و صالح و سالم نصیب کن...
الهی ...
ای که هادی و هدایتگری ...
ای که ما را به موی پیشانی مان گرفته ای و راه خویش را به ما نشان دادی ...
راه دینِ خود را به همه ی مردم جهان نشان بده و لذت ایمان را در دل آنها بینداز و توفیق عبادات کامل همراه با اخلاص نصیب تک تک مان بگردان ....
الهی ...
ای جبار آسمان و زمین ...
ای بخشنده ی بی نهایت ....
تو را به بزرگیت قسم می دهم تا از ما راضی نشدی ما را از دنیا مبر و لحظه ی مرگ ، کلمه ی لا اله الا الله محمد رسول الله را بر زبانمان جاری ساز...
اگر تو از ما راضی نشوی رضایت هیچ مخلوقی مفید نخواهد بود و به ما فایده نخواهد رساند و اگر تو راضی باشی هیچ مخلوقی نخواهدتوانست به ما ضرری برساند....
الهی ...
مردن آسان با روی خندان نصیب تک تکمان بگردان ....
ما را از عذاب قبر نجات بده و از ما دور گردان...
ما را در عباداتمان ثابت قدم بدار ...
صبر به همراه عافیت نصیبمان کن...
داغ و فراق عزیزانمان را نصیب مان نگردان ....
دوستانمان را از دوستان خود گردان و آنکه با تو دشمنی کرد دشمن ما قرار بده ....
الهی...
نیازها و حاجات ما را بر آورده ی خیر بگردان ...
آخر عاقبت ما را نیک گردان ...
منزل ما را جنت الفردوس قرار بده ...
همنشینان ما را پیامبر و صحابه ی ایشان قرار بده...
روز قیامت ما را زیر سایه ی عرش خودببر...
صورت ما را سفید و تاج ایمان را بر سرمان بگذار...
نامه ی اعمالمان را به دست راستمان عطا فرما...
پدر و مادرمان را بیامرز و رضایت و دعای آنها را درحق ما و دعا ی ما را درحق آن هاقبول گردان...
ما را توفیق رفتن بار بار و زیارت خانه ات نصیب گردان و ازما قبول گردان ....
ما را توفیق زیارت مقبره ی رسول الله ص و نماز خواندن در مسجد نبوی را نصیب گردان ...
ما را توفیق دریافت رمضان های متعدد و درک نمودن شب های قدر متعدد نصیب گردان...
الهی...
ای صاحب کرامت و عزت ...
ما را در دنیا خوار بالین نگردان و محتاج مخلوق خویش مکن...
ما را چنان زندگی بده که هیچ گاه محتاج هیچ نامرد و زیر دست هیچ ظالمی نیفتیم...
علمای ما را به خصوص رهبر فرزانه ی ما مولانا عبدالحمید را از امداد های غیبی خود بهرمند گردان و دروازه های رحمت و شرافت را بر ایشان بازکن و اسیران را آزاد نما...
اسلام را شرافت و عزت و قدرت عطا بفرما و ما را خادمان دین خود گردان....
شفاعت پیامبرمان را در حق ما قبول گردان...
الهی ...
این بنده ی حقیر نیز مشکلاتی دارد ...
تو گره گشایی ...
تو حاجت روایی...
مشکلات همه ی امت را رفع به خیر گردان و مشکلات ما را هم به خیر حل بگردان ....
الهی آمین
@siratalrasool
🌴🕋🕌
(هر شب یک نکته قرآنی)
«يَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّيْطَانَ ۖ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلرَّحْمَٰنِ عَصِيًّا»
«ای پدر! اهریمن را پرستش مکن که اهریمن پیوسته در برابر (فرمان خداوند) رحمان سرکش بوده و هست.»
(سوره مریم آیه 44)
@siratalrasool
(هر شب یک نکته قرآنی)
«يَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّيْطَانَ ۖ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلرَّحْمَٰنِ عَصِيًّا»
«ای پدر! اهریمن را پرستش مکن که اهریمن پیوسته در برابر (فرمان خداوند) رحمان سرکش بوده و هست.»
(سوره مریم آیه 44)
@siratalrasool
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌴🕋🕌
عیدسعید قربان بر تمام مسلمانان جهان مبارک باد
تقبل الله منا و منکم صالح الأعمال وأعاده علینا بالخیر والتمکین
م عبدالرحمن خوافی کانال سيرة الرسول باخرز
@siratalrasool
عیدسعید قربان بر تمام مسلمانان جهان مبارک باد
تقبل الله منا و منکم صالح الأعمال وأعاده علینا بالخیر والتمکین
م عبدالرحمن خوافی کانال سيرة الرسول باخرز
@siratalrasool
🌴🕋🕌
(حدیث امروز)
از انس (رضي الله عنه) روایت است:«هنگامی که پیامبر (صلي الله عليه و سلم) به مدینه آمدند (اهل مدینه) دو روز داشتند که به بازی و سرگرمی مشغول می شدند و جشن می گرفتند، پیامبر فرمودند: خداوند بجای آنها، دو روز بهتری برای شما قرار داده است. روز عید فطر و روز عید قربان.»
«اللَّهُمِّ صلی وسَـلِّم علَى نَبِينَا محمدﷺ»
@siratalrasool
(حدیث امروز)
از انس (رضي الله عنه) روایت است:«هنگامی که پیامبر (صلي الله عليه و سلم) به مدینه آمدند (اهل مدینه) دو روز داشتند که به بازی و سرگرمی مشغول می شدند و جشن می گرفتند، پیامبر فرمودند: خداوند بجای آنها، دو روز بهتری برای شما قرار داده است. روز عید فطر و روز عید قربان.»
«اللَّهُمِّ صلی وسَـلِّم علَى نَبِينَا محمدﷺ»
@siratalrasool
Forwarded from {تــوشــــۀ آخــرت}
✨🕋✨
عیدتان مبارک...
«شاید از خود بپرسید شادی عید و این شرایط چطور یکجا میشود؟ آیا میتوان با این اوضاع شاد هم بود؟
خواهم گفت: شاید بخشی از این پرسش به سبب خلط در مفهوم خود عید باشد.
عید چیست؟ اگر در ذهنمان کلمهٔ عید با جشنهای زمینی یکجا شده باشد حق داریم گیج شویم.
اما عیدهای اسلامی جشنی است برای کاری که نتیجهٔ نهاییاش در آخرت دیده میشود. عید هفتگی جمعه که شادی برای «نماز» است، عید فطر که شادی برای به پایان رساندن یک ماه «روزه» و قیام است و عید قربان که جشنِ «حج» است و دههٔ ذی الحجه.
این شادی برای کاری است که نتیجهاش ابدی است. نوعی جشن زودهنگام است برای نتیجهای بزرگ. این شادی با دیدار پروردگار در «یوم المزید» در بهشت به اوج خود میرسد و دیگر به پایان نمیرسد.
از این رو، تضادی میان دردهای دنیای موقت و شادی زودهنگام برای آن شادی ابدی نیست. اتفاقا دنیا تلنگر میزند که شادی من موقت است، تو اما شاد باش که شادی ابدی را آغاز کردهای. تو شاد باش که برایت خانهها میسازند بیویرانی، سرزمینی میدهند بیآفت، جانی میدهند که دیگر نمیستانند.
شادی عید از جنس رویش زمین و بارور شدن گوسفندان نیست که اگر زمین بسوزد، مجالش هم نباشد.
عیدتان مبارک چرا که آنچه شما انجام دادهاید حاصلش هیچ وقت نخواهد سوخت.»
-عبدالله محمد
✨🕋࿐ʲᵒᶦⁿ↷
@Quran_AZimoshan
عیدتان مبارک...
«شاید از خود بپرسید شادی عید و این شرایط چطور یکجا میشود؟ آیا میتوان با این اوضاع شاد هم بود؟
خواهم گفت: شاید بخشی از این پرسش به سبب خلط در مفهوم خود عید باشد.
عید چیست؟ اگر در ذهنمان کلمهٔ عید با جشنهای زمینی یکجا شده باشد حق داریم گیج شویم.
اما عیدهای اسلامی جشنی است برای کاری که نتیجهٔ نهاییاش در آخرت دیده میشود. عید هفتگی جمعه که شادی برای «نماز» است، عید فطر که شادی برای به پایان رساندن یک ماه «روزه» و قیام است و عید قربان که جشنِ «حج» است و دههٔ ذی الحجه.
این شادی برای کاری است که نتیجهاش ابدی است. نوعی جشن زودهنگام است برای نتیجهای بزرگ. این شادی با دیدار پروردگار در «یوم المزید» در بهشت به اوج خود میرسد و دیگر به پایان نمیرسد.
از این رو، تضادی میان دردهای دنیای موقت و شادی زودهنگام برای آن شادی ابدی نیست. اتفاقا دنیا تلنگر میزند که شادی من موقت است، تو اما شاد باش که شادی ابدی را آغاز کردهای. تو شاد باش که برایت خانهها میسازند بیویرانی، سرزمینی میدهند بیآفت، جانی میدهند که دیگر نمیستانند.
شادی عید از جنس رویش زمین و بارور شدن گوسفندان نیست که اگر زمین بسوزد، مجالش هم نباشد.
عیدتان مبارک چرا که آنچه شما انجام دادهاید حاصلش هیچ وقت نخواهد سوخت.»
-عبدالله محمد
✨🕋࿐ʲᵒᶦⁿ↷
@Quran_AZimoshan
🌴🕋🕌
پند مولانا
همچو اسماعیل پیشش سر بنه
شاد و خندان پیش تیغش جان بده
مولانا در این بیت انسان علاقمند به عشق الهی را همچون اسماعیل فرزند ابراهیم در قرآن مجید تشبیه میکند که به خواست و فرمان خداوند تن در داد و به قربانگاه رفت، البته در اینجا مقصود از جسم و تن اسماعیل، تمایلات دنیوی است که انسان شاد و خندان( شوق و اشتیاق رسیدن به عشق الهی) با پذیرفتن فرمان خداوند ( تیغش) از دست این تمایلات که سد راه او هستند رهایی مییابد( جان دادن و مرگ هوی و هوس).
@siratalrasool
پند مولانا
همچو اسماعیل پیشش سر بنه
شاد و خندان پیش تیغش جان بده
مولانا در این بیت انسان علاقمند به عشق الهی را همچون اسماعیل فرزند ابراهیم در قرآن مجید تشبیه میکند که به خواست و فرمان خداوند تن در داد و به قربانگاه رفت، البته در اینجا مقصود از جسم و تن اسماعیل، تمایلات دنیوی است که انسان شاد و خندان( شوق و اشتیاق رسیدن به عشق الهی) با پذیرفتن فرمان خداوند ( تیغش) از دست این تمایلات که سد راه او هستند رهایی مییابد( جان دادن و مرگ هوی و هوس).
@siratalrasool
🌴🕋🕌
(هرشب یک نکته قرآنی)
«الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَيَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَيَكْتُمُونَ مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ ۗ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُّهِينًا» ﴿النساء ٣٧﴾
(آنان) «کسانی اند که خود بخل میورزند و مردمان را نیز به بخل میخوانند، و نعمتی را که خداوند بدیشان داده است پنهان میدارند و (نه خودشان از آن استفاده میکنند و نه دیگران را از آن بهرهمند میسازند، و پیوسته سعی در کفران نعمت مادی و معنوی دارند، اینان بدانند که ما برای کسانی که (همچون ایشان) کفران نعمت میکنند، عذاب خوارکنندهای آماده کردهایم.»
پیام آیه : بخیل از محبت خداوند محروم است.
@siratalrasool
(هرشب یک نکته قرآنی)
«الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَيَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَيَكْتُمُونَ مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ ۗ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُّهِينًا» ﴿النساء ٣٧﴾
(آنان) «کسانی اند که خود بخل میورزند و مردمان را نیز به بخل میخوانند، و نعمتی را که خداوند بدیشان داده است پنهان میدارند و (نه خودشان از آن استفاده میکنند و نه دیگران را از آن بهرهمند میسازند، و پیوسته سعی در کفران نعمت مادی و معنوی دارند، اینان بدانند که ما برای کسانی که (همچون ایشان) کفران نعمت میکنند، عذاب خوارکنندهای آماده کردهایم.»
پیام آیه : بخیل از محبت خداوند محروم است.
@siratalrasool
سعید مسلم غافر68-55 نازعات41-26 اخلاص
@TelavatZibaQuran
🌴🕋🕌
«فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ» غافر 55
تلاوت زیبا و شاهکار ماندگار آیات 55 تا 68 سوره مبارکه غافر، آیات 26 تا 41 سوره مبارکه نازعات و سوره های مبارکه اخلاص و فلق با صدای استاد سعید مسلم
کانال سیرت الرسول باخرز مولوی عبدالرحمن خوافی
@siratalrasool
«فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ» غافر 55
تلاوت زیبا و شاهکار ماندگار آیات 55 تا 68 سوره مبارکه غافر، آیات 26 تا 41 سوره مبارکه نازعات و سوره های مبارکه اخلاص و فلق با صدای استاد سعید مسلم
کانال سیرت الرسول باخرز مولوی عبدالرحمن خوافی
@siratalrasool
🌴🕋🕌
(حدیث امروز)
مدت زمان ذبح قربانی:
رسول الله صلی الله علیه و سلم میفرماید:
«كُلُّ أَیامِ التَّشْرِیقِ ذَبْحٌ»
«تمامی روزهای تشریق وقت قربانی است.»
طبق این حدیث، قربانی كردن در طول «ایام تشریق» صحیح است؛ ایام تشریق شامل روز عید قربان (10 ذی الحجّه) و سه روز بعد از آن (11 و 12 و 13 ذی الحجّه) میشود.
نظر امام شافعی (رحمه الله) نیز همین است «برای قربانی کردن در روزهای تشریق (از 10 الی 13 ذی الحجه) وقت خاصّ و بهتری وجود ندارد. از صبح روز عید قربان (بعد از نماز عید) تا عصر روز چهارم از روزهای عید، تمامی آن وقت قربانی و ذبح است.»
«اللَّهُمِّ صلی وسَـلِّم علَى نَبِينَا محمدﷺ»
@siratalrasool
(حدیث امروز)
مدت زمان ذبح قربانی:
رسول الله صلی الله علیه و سلم میفرماید:
«كُلُّ أَیامِ التَّشْرِیقِ ذَبْحٌ»
«تمامی روزهای تشریق وقت قربانی است.»
طبق این حدیث، قربانی كردن در طول «ایام تشریق» صحیح است؛ ایام تشریق شامل روز عید قربان (10 ذی الحجّه) و سه روز بعد از آن (11 و 12 و 13 ذی الحجّه) میشود.
نظر امام شافعی (رحمه الله) نیز همین است «برای قربانی کردن در روزهای تشریق (از 10 الی 13 ذی الحجه) وقت خاصّ و بهتری وجود ندارد. از صبح روز عید قربان (بعد از نماز عید) تا عصر روز چهارم از روزهای عید، تمامی آن وقت قربانی و ذبح است.»
«اللَّهُمِّ صلی وسَـلِّم علَى نَبِينَا محمدﷺ»
@siratalrasool
🌴🕋🕌
تا زمانی که زنی را در روز عروسی و در روز لباس عیدیاش ندیدهاید، در مورد عقل و دین او نظر ندهید!
بخش زیادی از دین در عروسیها قربانی تجملات میگردد و کنار گذاشته میشود؛ گویی که آن روز، روز خروج از اسلام است، نه روز پا نهادن به یکی از زیباترین مقاصد دین و کمک به عفت و پاکدامنی و عبادات!
این روزها، شبکههای اجتماعی پر از پستهای لباسهای عیدی شده و همه میپرسند: «نظر شما دربارۀ لباس من چیست؟!».
خواهرانم، خرد پیشه کنید، خدا شما را رحمت کند!
ببینید که الله متعال در مورد دختر شعیب علیهالسلام چه زیبا میفرماید:
{فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشِي عَلَى اسْتِحْياءٍ} [القصص: ۲۵].
«آنگاه یکی از آن دو دختر که با نهایت حیا گام برمیداشت، نزد او آمد».
حیا همان چیزی است که قرآن آن را بهعنوان ماندگارترین ویژگی زن یاد کرده است!
د. ادهم شرقاوی
خلیل الرحمن خباب
@siratalrasool
تا زمانی که زنی را در روز عروسی و در روز لباس عیدیاش ندیدهاید، در مورد عقل و دین او نظر ندهید!
بخش زیادی از دین در عروسیها قربانی تجملات میگردد و کنار گذاشته میشود؛ گویی که آن روز، روز خروج از اسلام است، نه روز پا نهادن به یکی از زیباترین مقاصد دین و کمک به عفت و پاکدامنی و عبادات!
این روزها، شبکههای اجتماعی پر از پستهای لباسهای عیدی شده و همه میپرسند: «نظر شما دربارۀ لباس من چیست؟!».
خواهرانم، خرد پیشه کنید، خدا شما را رحمت کند!
ببینید که الله متعال در مورد دختر شعیب علیهالسلام چه زیبا میفرماید:
{فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشِي عَلَى اسْتِحْياءٍ} [القصص: ۲۵].
«آنگاه یکی از آن دو دختر که با نهایت حیا گام برمیداشت، نزد او آمد».
حیا همان چیزی است که قرآن آن را بهعنوان ماندگارترین ویژگی زن یاد کرده است!
د. ادهم شرقاوی
خلیل الرحمن خباب
@siratalrasool
HTML Embed Code: