Channel: سفینة النجاة
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
أُریدک دائماً بِقُربی
إن وقع حُزن الأرض على کَتفی أمیلُ إلیک..
میخواهم همیشه کنارم باشی
تا اگر اندوه زمین
روی شانههایم افتاد
به سمت تو کج شوم...
إن وقع حُزن الأرض على کَتفی أمیلُ إلیک..
میخواهم همیشه کنارم باشی
تا اگر اندوه زمین
روی شانههایم افتاد
به سمت تو کج شوم...
Forwarded from Hossein_jannati
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
قسم به فقر که حلّال رنگ ایمان است
قسم به "نان" که میان حروف انسان است
قسم به سگ که نمیترسد از وفاداری
قسم به مرد که تا بوق سگ پی نان است!
قسم به "درد" که از هر طرف که میبینیش
یکیست، خیره از آن سان که حال"نادان" است
قسم به مردم نادان که با کمال قصور
خیال میکند از پیروان لقمان است!
قسم به خون که روان است سوی نیشابور
قسم به "چشم" که سوغات فتح کرمان است
قسم به گندم ری گرچه مدتیست مدید
خراج خاصهی دولتسرای طهران است!
بقای سلطنت هیچکس نمیبینم
مگر خدا که به ذات از قدیم سلطان است!
#حسین_جنتی
.
@h_jannati
.
قسم به فقر که حلّال رنگ ایمان است
قسم به "نان" که میان حروف انسان است
قسم به سگ که نمیترسد از وفاداری
قسم به مرد که تا بوق سگ پی نان است!
قسم به "درد" که از هر طرف که میبینیش
یکیست، خیره از آن سان که حال"نادان" است
قسم به مردم نادان که با کمال قصور
خیال میکند از پیروان لقمان است!
قسم به خون که روان است سوی نیشابور
قسم به "چشم" که سوغات فتح کرمان است
قسم به گندم ری گرچه مدتیست مدید
خراج خاصهی دولتسرای طهران است!
بقای سلطنت هیچکس نمیبینم
مگر خدا که به ذات از قدیم سلطان است!
#حسین_جنتی
.
@h_jannati
.
سفینة النجاة
گاهی از خاکِ درت مرهم به زخمِ ما ببند اینچنین مگذار ما را! یا رها کن، یا ببند...
دردیست در دلم که دوایش نگاه توست
تنهاترین آدم دنیا منم
امین قدیم
فبعضي لديك
و بعضي لديّ
و بعضي لبعضي مشتاقٌ،
قطعهای از من كنارِ توست
و قطعهای كنارِ خودم
و قطعاتم دلتنگِ یکدیگرند...
و بعضي لديّ
و بعضي لبعضي مشتاقٌ،
قطعهای از من كنارِ توست
و قطعهای كنارِ خودم
و قطعاتم دلتنگِ یکدیگرند...
سفینة النجاة
امین قدیم – تنهاترین آدم دنیا منم
و حال این شکسته را دوباره روبراه کن!
سفینة النجاة pinned «گاهی از خاکِ درت مرهم به زخمِ ما ببند اینچنین مگذار ما را! یا رها کن، یا ببند...»
سفینة النجاة
«وَ کَیْفَ أَقْطَعُ رَجَائِی مِنْکَ وَ أَنْتَ أَنْتَ؟» و چگونه امیدم را از تو قطع کنم و حال آنکه تو، تویی!
کیام من؟ بیدلی، بیچارهای، از خویش دلگیری...
سفینة النجاة
ازکه دورمکه به خود ساختنم دشوار است...
وقتی میگوییم «دور»
دور از کجا؟
هرکس باید یک نفر را داشته باشد
تا فاصلهها را با او بسنجد.
دور از کجا؟
هرکس باید یک نفر را داشته باشد
تا فاصلهها را با او بسنجد.
HTML Embed Code: