TG Telegram Group Link
Channel: اندیشه های فلسفی شهر
Back to Bottom
اثری از نوید پورمحمدرضا

شنیدن شهر کتابی خوش‌خوان و علمی اما بی‌تکلف در زمینهٔ مطالعات میان‌رشته‌ای است که حوزه‌های متفاوت فکری از علوم اجتماعی و سیاسی و انسانی را روی محور روایت به هم‌ پیوند می‌دهد. این مقالات از مهم‌ترین آثاری هستند که در دو دههٔ گذشته در این حوزه نوشته شده‌اند؛ مقالاتی که از نگاه تک‌بعدی و علمیِ صرف فاصله می‌گیرند و از منظری جامع‌تر و کلان‌تر، معماری و شهرسازی و طراحی‌های مهندسی شهر را موشکافی می‌کنند. پنج مقالهٔ این کتاب اهمیت گوش‌کردن به مردمان شهر و ارزش تاریخ شفاهی، قصه‌های بومی و رخدادهای گذشتهٔ شهر را در برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری و هویت‌سازی برای شهر یادآور می‌شوند. نویسندگان این مقالات که از چهره‌های سرشناس شهرسازی‌اند، با مثال‌هایی عینی از شهرهای مختلف دنیا شهروندان و شهرسازان، ساکنان و متخصصان را دعوت می‌کنند تا نسبت خود با شهر را، به کمک مفهوم روایت و قصه‌های زنده در شهر، از نو تعریف کنند. دغدغهٔ اصلی نویسندگان پنج مقالهٔ کتاب شنیدن شهر لیوِن اَمیل، جیمز تراگ‌مورتن، لیونی سَندرکاک، باربارا اِکشتاین و رابرت بیورگارد، فهم روایی شهرها و حرکت به‌سوی شهرسازیِ روایت محور است.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شبکه شهرهای خلاق در کانادا
سه شهر کانادا بخشی از شبکه شهرهای خلاق یونسکو را در سه حوزه مختلف تشکیل می دهند:
۱. مونترال، شهر خلاق در زمینه طراحی از سال ۲۰۰۶
۲. شهر کبک، شهر خلاق در زمینه ادبیات از سال ۲۰۱۷
۳. تورنتو، شهر خلاق در زمینه هنرهای رسانه ای از سال ۲۰۱۷
لندن، شهر خلاق در زمینه موسیقی از سال ۲۰۲۱
شهرهای این شبکه در هفت حوزه خلاق سازماندهی شده اند: صنایع دستی و هنرهای عامیانه، طراحی، فیلم، غذا، ادبیات، هنرهای رسانه ای و موسیقی.
این شهرها متعهد شده‌اند که بخشی از شبکه را جهت به اشتراک گذاری بهترین روش ها، افزایش مشارکت‌ در جهت ترویج خلاقیت و صنایع فرهنگی خلاق، توسعه مشارکت در رابطه با زندگی فرهنگی و ادغام فرهنگ در رابطه با برنامه‌های توسعه شهری اختصاص دهند.
آنها همچنین متعهد شده اند که در رابطه با اجرایی نمودن دستور کار ۲۰۳۰ برای توسعه پایدار در سطح محلی تقسیم وظیفه کنند.
نقش طراحی در مونترال:
چگونه طراحی، زندگی روزمره را در مونترال شکل می دهد؟
مونترال: شهر خلاق در زمینه طراحی یونسکو از سال ۲۰۰۶.
کانال شهرسازی نوین گرا-آینده پژوهی در برنامه ریزی شهری👇👇👇👇👇👇
https://hottg.com/shahrsazeyenovengara
Forwarded from M.Najafi (Archive)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📚 به یاد استاد بزرگوار،
تبلور انسانیت، عالم به شهر:
شادروان دکتر سید محسن حبیبی
روحش شاد. نام و یادش ماندگار🌹
Forwarded from اتچ بات
📄«پیش‌درآمدی بر خوانش شهر از خلال موسیقی»
✍️زنده‌یاد دکتر سید محسن حبیبی

"شهر مظهر دگرگونی‌ها و دگردیسی‌های زمان و زمانه است. تغییراتی که بنا به سختی یا لطافت خود در ذهن جمعی شهر می‌نشینند و در بسیاری از موارد سبب‌ساز سروده ترانه‌های شهری می‌شوند؛ ترانه‌هایی که بازگوکننده خاطرات جمعی و فردی شهر در مورد مکان‌ها، فضاها و رویدادهای شهری بوده و ذهن ساکن را به حرکت وامی‌دارند. قصه‌های فضاهای شهر، کوچه‌پس‌کوچه‌هایش، میدان‌ها و خیابان‌هایش، باغ‌ها و بیشه‌هایش، کافه‌ها و میعادگاه‌هایش در خیال شاعر می‌نشینند و شعر شهر سروده می‌شود، ذهن لطیف ترانه‌سرا آنها را به ترنم درمی‌آورد و آهنگساز آن را آهنگین کرده و خواننده‌ای آنها را می‌خواند و مردمان بازخوانیش می‌کنند. بررسی شهر از نگاه موسیقی و ترانه، دریچه‌ای است برای چگونگی ادراک شهر از سوی موسیقی‌دانان و موسیقی‌شناسان و بازتاب آن در ترانه‌هایشان..."

متنی که پیش‌ازاین آمد، بخشی از یادداشت «پیش‌درآمدی بر خوانش شهر از خلال موسیقی» به قلم زنده‌یاد دکتر سید محسن حبیبی است که به‌عنوان مقدمه آخرین اثر ایشان در مورد نسبت شهر و موسیقی به رشته تحریر درآمد. این یادداشت برای اولین بار در یادنامه «سید محسن حبیبی؛ معلم شهرشناسی» توسط دفتر پژوهشهای فرهنگی منتشر شده است.

📚«سید محسن حبیبی؛ معلم شهرشناسی»

🔹درباره کتاب
بازخوانی چشم‌اندازهای فکری زنده‌یاد دکتر سید محسن حبیبی در حوزه علمی و همچنین درس‌آموزی از نقش‌آفرینی مؤثرشان در حوزه حرفه‌ای، ضرورتی مهم برای نسل امروز و آتی جامعه شهرسازی و معماری ایران است. این یادنامه‌ دربردارنده رئوس مهم‌ترین موضوعات فکری ایشان است که با همکاری طیف وسیعی از دوستان، همکاران و شاگردانشان گردآوری و تدوین ‌شده است. با این امید که این اثر بتواند در حد بضاعت خود، در مسیر بازخوانی و بازاندیشی اندیشه‌های ایشان گامی بردارد. در ادامه، پیشگفتار کتاب همراه با فهرست عناوین یادداشت ها آمده است.👇
http://urbandesign.ir/?p=8157

🔹اطلاعات کتاب
▫️سید محسن حبیبی؛ معلم شهرشناسی
▫️به کوشش مریم ساعدی
▫️نشر دفتر پژوهشهای فرهنگی
▫️332 صفحه
▫️تهیه از سایت دفتر پژوهشهای فرهنگی به آدرس:
http://iranculturalstudies.com/index.php?route=product/product&product_id=740
چرا زنی شبیه فرنگی ها قسمت ما نمی شود؟

نقل است  كه حسین ‌‌قلی خان نظام السلطنه از فرنگ برای رفیقش محمد ولی خان افشار نامه‌ای میفرستد و فراوان از زنان فرنگی تعریف میکند که در عقل و خط و سواد بی‌همتایند و بیکران از زنش گلایه دارد که چرا قسمتش زنی شبیه زنان فرنگی نیست و پاسخ محمد ولی خان به وی نامه ای بی‌نظیر است:
قربانت شوم
عقل و شعور ذاتی‌ست نه اکتسابی ولی خط و سواد مکتبی‌ست
شما که اهل دودمان جلیلۂ قجرید و تمام مقدرات ایران و ایرانی در دست ایل و اقوام و طایفۂ شماست
کدام مدرسه را برای زنان ساخته اید‌؟
کدام معلم و معلمه را تعیین نموده‌اید برای آموزش به زنان؟
عدم قابلیت زنان را با چه معیاری اندازه گرفته‌اید؟
از کجا پی به بی استعدادی زنان ایران برده‌اید؟
آخر ارزش زن ایرانی را به سازگاری با اندرونی معیار گذاشته‌اید،
نه خط و سواد
از زن ضبط و ربط اولاد و خانه‌داری خواسته‌اید نه خط‌ نویسی
زنان را در مسیر دعا و خرافه و اطاعت کورکورانه از دین رهنمود کرده‌اید نه علم و ترقی
زنان شجاع و آزاده را به جرم سرپیچی از فرامینتان کتک میزنید تا سر حد مرگ
زنان را کنیز و کلفت میخواهید نه موثر در پیشرفت مملکت
زنان را نصف مرد میدانید و ضعیفه خطابشان میکنید
و تمام عزت نفس و خودباوری را از زنان مملکت سلب کرده‌اید بعد توقع دارید شبیه زنان فرنگ شوند
زهی خیال باطل...
برگرد رفیق
برگرد به مملکت و با زنت شبیه فرنگیان رفتار کن بعد خواهی دید زن ایرانی در عقل و هوش و درایت و کیاست و ذکاوت سرآمد جهانی است
برگرد...

محمد ولی خان افشار
تهران به تاریخ ١٥ ذی القعده ١٣٢٠
"بر گرفته از پايگاه خبرى آبتاب"


 @philosophical_thought
✍️ چنگیز خطاب به سلطان محمد؛ شما جنگ را انتخاب کردید...

چنگیزخان مغول پس از یکپارچه کردن اقوام مغول و تارومار کردن تاتارها، قلمرو خود را تا مرزهای خوارزمشاهیان «ایران» گسترش داد.

با اینکه ایران هدف جذابی برای تصرف و کسب غنائم فراوان بود، اما چنگیزخان پیش‌تر نمی‌رود و دست از جنگ می‌کِشد! چرا که او کار جدیدی آموخته است!

چنگیزخان کشف کرده بود که سرزمینش در مسیر جاده ابریشم قرار گرفته و او می‌تواند زندگی مردمش را بدون خونریزی و با تجارت، دگرگون کند!

چنگیز تصمیم می‌گیرد تعدادی سفیر نزد همسایه خود سلطان محمد خوارزمشاه بفرستد. هزار و پانصد شتر بهمراه بیش از چهارصد بازرگان و سه نفر فرستاده مخصوص با هدایای ویژه، در قالب یک کاروان بزرگ به سمت ایران حرکت می‌کنند.

ابن اثیر می‌نویسد «کاروان در نظر غایرخان، حاکم محلی و طماع شهر اُترار (یکی از شهرهای مرزی خوارزمشاهیان در شمال شرقی ایران) چنان باشکوه و پُرزرق و برق بود که او نتوانست از آن چشم‌پوشی کند و اقدام به توقیف کاروان کرد.»

غایرخان به سلطان محمد می‌نویسد «کاروانی از بازرگانان مغول، قصد ورود به قلمرو شاهنشاهی دارند، با آنها چه کنم؟»

سلطان با کم‌خردی پاسخ می‌دهد «فرض کن این فرستادگان مغول، جاسوس هستند! جز قتل عام کردن می‌توان حکمی در مورد جاسوسان صادر کرد؟!»

غایرخان که منتظر چنین پاسخی بود تا اموال کاروان را تصاحب کند، بلافاصله تمامی بازرگانان و سفرای مغول را قتل عام و اموال آنان را با حکومت مرکزی تقسیم می‌کند.

خبر به چنگیزخان می‌رسد. او خود را کنترل می‌کند و این قتل عام را یک حادثه به سبب عدم شناخت دو همسایه از یکدیگر می‌خواند. چنگیز کاروان دوم را همراه با پیام دوستی نزد دولت خوارزمشاهیان می‌فرستد.

بازرگانان، از ترسِ خود برای رفتن به ایران به چنگیزخان می‌گویند. چنگیز به آنان اطمینان داده و از آنان می‌خواهد باکی به دل راه ندهند.

اما کاروان دوم نیز توقیف شد و بازرگانان مغول کشته و هدایا و اموال بازرگانان غارت می‌شود. علاوه بر اینها غایرخان به جهت تحقیر سفرای چنگیز، فرمان می‌دهد، سبیل سفیران را تراشیده و آنان را بر.هنه از شهر بیرون کنند!

چنگیز خشمگین شده و آخرین پیام را توسط پیکی به سلطان محمد می‌فرستد که بسیار ساده ولی ترسناک بود. او می‌نویسد: «شما جنگ را انتخاب کردید»

بی‌تدبیری سلطان محمد خوارزمشاه در برخورد با همسایه‌ای که قصد فعالیت آزاد تجاری داشت، فاجعه مغول را به بار آورد. فاجعه‌ای که بگفته مورخ روسی ولادیمیر بارتولد «چشمی باز نماند تا برای مُردگان گریه کند.

.
@philosophical_thought
Forwarded from گل های معرفت
امام علی(ع):

"همانا در دوزخ آسيایی هست كه همواره خُرد می كند. آيا نمی پرسيد كه چه چيزی را خرد می‌كند؟پرسيدند چه چيزی را خرد می‌کند یا اميرالمؤمنين؟ فرمود: عالمان فاجر و قاريان فاسق، زمامداران ستمكار، وزيران خيانتكار و كارشناسان دروغگو را.(اينانند كه هميشه آسياى جهنّم روى كاكل آنان می‌چرخد.)

میزان‌الحکمه، باب۶۲۰، حدیث۲۹۲۲
نامه عباس زریاب خویی به شاهرخ مسکوب در فروردین ۱۳۶۰

۶۰/۱/۱۰

دوست گرامی
نامه‌ای که از شهر “ولتر” و “رنان” به بلاد شیخان و حنبلیان زمان فرستاده بودید رسید. به قول خاقانی تحیّتی بود از خیرالبلاد و اطيبها الی شرّ البلاد و اوحشها. خیلی خوشحال شدم که کارتان به سامانی رسیده و مشغول شده‌اید.

خوشا به حالتان که در زبده و خلاصه بلاد عالم یعنی پاریس با زبده‌ترین اشخاص همکاری دارید. هذا هي الجنة التی کنتم بها توعدون. به قول آن هندی: اگر فردوس بر روی زمین است، همین است و همین است و همین است.

ما هم در این دوزخ، روزگاری می‌گذرانیم. جسماً و روحاً در غربتیم. غربتی که نه غربی است و نه شرقی. مثل موجوداتی که جاذبه‌ای بر آنها وارد نیست و در فضا معلق هستند. ما نیز احساس بی‌چارگی و بی‌وزنی می‌کنیم و به فضا نرفته فضانورد شده‌ایم؛ آنچه معاش است بسته به موئی است که هر دم، دمِ تیزِ شمشیر بازسازی و پاکسازی بر سرش ایستاده است.

معادی هم که امید دهنده باشد نداریم، مانند یهودی فقیر خسرالدنيا و الآخرة ذلک هو الخسران المبين. می‌گفتیم و به خود نوید می‌دادیم که در دوران تقاعد به کنجی می‌نشینیم و به گفته حافظ جز صراحی و کتاب، یار و ندیم نمی‌گیریم. اما آنچه صراحی است، شکسته است و کتاب‌ها نیز در معرض تهدید آب و آتش نشسته است.
گوشه گرفتم ز خلق و فایده‌ای نیست، گوشه چشمش بلای گوشه‌نشین است.

گاهی ندای ظریفی به گوش می‌رسد که چون سرآمد دولت ایام وصل بگذرد ایام هجران نیز هم. اما من ایام وصل نداشتم و همان ایام برای من مانند شب‌های هجران تیره بود! به جهنّم! سرتان را چرا درد بیاورم. روزگار همین بوده است و خواهد بود. این دم را که دوستی سلام صفایی از راه وفا فرستاده خوش بدارم و خود را به یاد دوستان باخبرِ دور، از دشمنان بی‌خبرِ نزدیک، دور سازم.

سلام به همه آن دوستان برسان و چو با حبیب نشستی و باده پیمودی، بیاد آر حریفان باده پیما را.
ایام به کام و دوران عزت مستدام بوده باشد.
قربانت

روزها در راه، جلد دوم، ص ۶۵۴

https://hottg.com/qadahha/4567
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برنامهٔ گفتگومحور مِهستان
ایران به روایت مصطفی ملکیان
(گزیدهٔ برنامه)


مصطفی ملکیان، از فیلسوفان برجستهٔ ایرانی در دهه‌های گذشته است. او آن‌گونه که خود می‌گوید نه دل‌نگران سنت است، نه دل‌نگران تجدد، نه دل‌نگران تمدن، نه دل‌نگران فرهنگ و نه دل‌نگران هیچ امر انتزاعی از این قبیل؛ او دل‌نگران انسان‌های گوشت و پوست و خون‌داری است که می‌آیند، رنج می‌برند و می‌روند.

مجموعهٔ ايرانِ پایدار با همکاری سایت فرهنگی صدانت در روز سه‌شنبه ۱۳ دی‌ماه و در يکی دیگر از برنامه‌های گفتگومحور مِهستان، ميزبان این اندیشمند ایرانی بود. گزیده‌ای از این برنامه در این فايل در دسترس است.

نسخهٔ صوتی برنامه در کست‌باکس

نسخهٔ صوتی برنامه در تلگرام

نسخهٔ تصویری در یوتیوب و آپارات ايران پایدار

#ایران_پایدار
#صدانت
https://hottg.com/Sedanet
#روایت_ایران
#مهستان
#مصطفی_ملکیان

⭕️ ایران پایدار بستری برای ایران‌شناسی و ایران‌شناسی بنیانی برای پایداریِ ایران
https://hottg.com/iranepaydar_official
"همچنان خواهم راند،
همچنان خواهم خواند:
دور باید شد، دور.
مرد آن شهر اساطیر نداشت.
زن آن شهر به سرشاری یک خوشه انگور نبود.
هیچ آیینه تالاری
سرخوشی ها را تکرار نکرد.
چاله آبی حتی، مشعلی را ننمود.
دورباید شد، دور.
شب سرودش را خواند،
نوبت پنجره هاست."

سپهری در شعر "پشت دریاها" با آن لحن مهربان و نجیب و غمگنانه اش، از شهری سخن می گوید که در آن شهر، آنچه می خواهد، نمی بیند و آنچه هم می بیند، نمی خواهد. و این خصلت تمام نهادهای ناآرام و جانهای بیدار و شریف است در تکاپوی جهانی که حتی المقدور به دور از پلشتی ها و زشتی های جهان حاضر است. آنها این جهان بهتر و برترِ آرزونشان را گاه در فلسفه می جویند و گاه در زیبایی و ادبیات و موسیقی و هنر.
شرط این جُستن و نزدیک شدن، رها کردن و دور شدن است. تا از یکی رها نگردیم و دور نشویم به آن دیگری که جهان سعادت و سلامت و شادی و بهروزی آدمیان است، نزدیک نخواهیم شد.

قایقی خواهم ساخت،
خواهم انداخت به آب.
دور خواهم شد از این خاک غریب
که در آن هیچ کسی نیست که در بیشه عشق
قهرمانان را بیدار کند.

@irajrezaie
روز مهندس را تبریک نمی‌گویم
حسین آخانی
می گویند که 5 اسفند روز مهندس است. من دوستان مهندس زیادی دارم که طبیعی است انتظار دارند امروز را به آنها تبریک بگویم. ولی من این روز را به آنها تبریک نمی گویم، حتی به نزدیک ترین دوستانم. البته چیزی که عوض داره گله نداره. از آنها نیز انتظار تبریک تولد، سال نو، روز مرد و نامرد و غیر و ذالک را ندارم.
من روز مهندس را تبریک نمی گویم، چون عده‌ای به نام مهندس، سد چم شیر را طراحی، تایید و ساختند.
من روز مهندس را تبریک نمی گویم، چون عده ای به نام مهندس، سد گتوند را طراحی، تایید و ساختند.
من روز مهندس را تبریک نمی گویم، چون عده‌ای نامردانه نقشه مرگ بقیه رودهای ایران را می کشند و برای هر رودی صرف نظر از اینکه شور است و غیر شور می خواهد سازه‌هایی بسازند که تتمه بودجه کشور را بالا بکشند. آنها دروغ می‌گویند که دنبال مدیریت آب‌اند؛ آنها دنبال مدیریت جیب مبارکشانند.
من روز مهندس را تبریک نمی‌گویم، به مهندس و مهندسانی که پل صدر را طراحی کرده و ساختند. اگر ذره ای منطق و خردمندی در آنها بود آن 6000 میلیارد تومان را می‌شد صرف بهبود زیر ساخت‌های حمل و نقل عمومی کنند. آنها باعث و بانی پدیده‌های منحوسی چون بابک زنجانی‌ها هستند.
من روز مهندس را به آن مهندسانی که ساختمان‌هایی چون متروپل را ساخته و تایید کردند، تبریک نمی گویم، درست همان هایی که آپارتمانهای الکی در ترکیه ساختند و باعث مرگ ده‌ها هزار نفر شدند.
من روز مهندس را به شهرسازانی که بدون توجه به گسل، بدون توجه به منابع آبی، بدون توجه به فرونشست زمین، ساختمان‌های انبوه می سازند و از خود نمی‌پرسند که آنچه من می سازم حاصل تخریب بخش اعظم این سرزمین است و عاقبتش می ‌شود ممری برای کثافت کاری‌های سوداگران مسکن.
من روز مهندس را به مهندسان شرکت‌های خودرو سازی تبریک نمی‌گویم که ساخته‌های آنها سالانه جان ده‌ها هزار نفر را گرفته و تا 200 هزار نفر را مجروح می کنند.
من روز مهندس را به مهندسانی که اتوبان و پل می‌سازند تبریک نمی‌گویم. آنها شهر را محل خودروها و حذف انسان‌ها کرده‌اند.
من روز مهندس را به مهندس و مهندسانی که برج میلاد را ساختند تبریک نمی گویم. آنها آنقدر بی خرد بودند که برجی ساختند که منی که فاصله‌ام با آن 70 متر است امکان پیاده رفتن به آنجا را ندارم. 5 سال جنگیدیم تا این نقص را برطرف کنم آخر زورم به این انسان ستیزان نرسید.
من روز مهندس را به آنهایی که زیر گذر گیشا را طراحی کرده و ساختند تبریک نمی گویم. شرمتان باد که زیر گذری ساختید که اگر به یک بچه دبستانی می‌دادید حتما از شما بهتر طراحی می‌کرد.
من روز مهندس را به بسیاری از مهندسان معدن تبریک نمی‌گویم. بیشتر آنها هیچ حد و مرزی برای حیات و آینده زمین نمی‌شناسند. شرم باد دانشکده‌هایی که چنین آدم‌های بی مسئولیتی تربیت کرده‌اند و انداخته اند به جان مملکت.  
من روز مهندس را به مهندسان آبخیزداری تبریک نمی گویم. شماری زیادی از آنها تبدیل شده اند به سد سازانی که به دروغ مدعی مقابله با سیل با بندهای آبخیزداری هستند ولی در عمل یکی از عوامل و متهمان جدی خسارتهای سیل‌ و خشک شدن تالاب ها (مانند تالاب میقان) شدند. 
من روز مهندس را به آنهایی که دنیا را پر از پلاستیک کردند هرگز تبریک نمی گویم.
من روز مهندس را تبریک نمی‌گویم، به آن مهندس و مهندسانی که اسیر دست شرکت های بزرگی هستند که پروژه‌ها را نه بر اساس نیاز و رفاه مردم و پایداری سرزمین ایران، که بر اساس لابی‌های کثیف پشت پرده بر می‌دارند و آثار خطرناک آنها یک سرزمین را دچار مشکلات سنگین می‌کند.
از مهندسان خوب عذرخواهی می کنم که شانس کمی برای خدمت به انسان‌ها در دنیای آلوده امروزی دارند. 
جامعه‌ای که در آن مهندسان با سرمایه داران و سیاستمداران هم پیاله‌اند، جای امنی نیست.
Forwarded from Urban Conferences
نشست تخصصی شهرداری تهران با موضوع "TOD در کلانشهر تهران"

📆زمان برگزاری: شنبه ۱۳م اسفند ماه ۱۴۰۱
ساعت ۱۷-۱۴
📍مکان برگزاری: خانه موزه لرزاده

More news at @urbconf
سید جواد طباطبایی چشم از جهان فروبست
Forwarded from Urban Conferences
🎓انجمن علمی شهرسازی دانشگاه سوره برگزار می‌کند:

🔹نشست سوم از سلسله نشست‌های جمع خوانی کتاب:

📚رمزگان شهری، یکصد آموزه برای درک شهر

♦️مهمان‌های نشست:
▪️مهتاب نظافت
طراح شهر و مترجم کتاب
▪️محمد نظرپور
مدرس دانشگاه سوره

♦️دبیران نشست:
-فاطمه پیله‌وریان‌برزکی
دانشجوی مهندسی شهرسازی دانشگاه سوره
-الهه اُلکه
دانشجوی مهندسی شهرسازی دانشگاه سوره

📍مکان:
دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه سوره
🕕زمان:
سه‌شنبه ۱۲ اردیبهشت ‌ماه ۱۴۰۲ __ ساعت ۱۶ الی ۱۸

📝برای ثبت‌نام، به شماره درج شده در پوستر یا به آیدی @elaheolkeh در تلگرام پیام دهید.

More news at @UrbConf
Forwarded from کنجِ دنج
«بیایید با خودمان روراست باشیم. همهٔ ما،از جمله کسانی که ظاهراً به طورحرفه ای کارشان اندیشیدن است، عمدتاً- آن چنان که بوده و هست- به فقر اندیشه مبتلا هستیم؛ همهٔ ما بیش از حد [افرادی] “بی اندیشه” هستیم. “بی اندیشگی”، یک مهمان غریب است که به همه جای دنیای امروز سر می زند و سفر می کند. امروزه ما همه چیز را با سریع ترین و ارزان ترین روش می فهمیم، [و]  دقیقاً با همان سرعت، فوراً فراموش می کنیم. بنابراین گردهمایی سریع و پشت سر هم برگزار می شود. جشن های بزرگداشتی که روز به روز به لحاظ اندیشه فقیرتر و فقیرتر می شوند. بزرگداشت و بی اندیشگی پهلو به پهلوی هم قرار می گیرند. اما حتی گو این که [افرادی] “بی اندیشه” هستیم، ظرفیتِ اندیشیدن خود را رها نمی کنیم. ترجیح می دهیم از این ظرفیت به طور ضمنی، ولو به شکلی عجیب استفاده کنیم: یعنی با “بی اندیشگی” می گذاریم [فکرمان] دست نخورده باقی بماند. با وجود این، تنها در صورتی می تواند دست نخورده باشد که به خودی خود زمینی برای رویِش باشد، مانند یک مزرعه. یک تندراه که در آن چیزی نمی روید، روشن است که نمی تواند یک مزرعه دست نخورده باشد. درست همان طور که می توانیم کر بشویم فقط چون زمانی می شنیدیم، درست همان طور که پیر  می شویم، فقط به این دلیل که زمانی جوان بودیم؛ از این رو می توانیم با “فقر اندیشه” و یا حتی “فقدان اندیشه” بزرگ شویم فقط برای این که انسان در هستهٔ وجود خود توانایی تفکر دارد؛ دارای “روح و خرد” است و محتوم به اندیشیدن است. ما تنها می توانیم از دست بدهیم، یا به قول معروف، نسبت به آن چه که آگاهانه یا ناآگاهانه در اختیار داریم، بی خیال باشیم. بنابراین، “بی اندیشگی” رو به شد باید ناشی از برخی روال هایی باشد که مغز انسان امروزی را مثل خوره می خورد: انسان امروز در حالِ “گریز از تفکر” است. این “گریز از تفکر”، مبنای “بی اندیشگی” است. اما بخشی از این گریز است که انسان نه آن را متوجه می شود و نه می پذیرد. انسان امروز حتی این “گریز از تفکر” را بی هیچ مسامحه ای انکار می کند. او خلاف چنین ادعایی را تأیید خواهد کرد. او خواهد گفت- و کاملاً به حق- که در هیچ زمانی چنین برنامه ها و تحقیقات دست نیافتنی ای- کاوش های متعددی در بسیاری از زمینه ها- وجود نداشته است که به اندازهٔ امروزه این گونه با شور و حمیّت به انجام برسد. تردیدی در این نیست.  و این جلوهٔ نبوغ و ژرف نگری، سودمندی ارزندهٔ خاص خود را دارد. چنین سگالی قصورناکردنی است. منحصربه فردیِ آن در این واقعیت نهفته است که هر زمان که ما برنامه ریزی، پژوهش و سازمان دهی می کنیم، همیشه با شرایطی که مفروض می شود می سنجیم. ما آن ها را با التفاتِ حسابگرانه در جهت اهدافی مشخص در نظر می گیریم. بنابراین می توانیم انتظار نتایج متعین آن ها را داشته باشیم. این حسابگری نشانهٔ تمام تفکری است که کارش برنامه ریزی و تحقیق است. چنین تفکری حتی اگر با اعداد سر و کار ندارد و از ماشین حساب یا حسابگرِ الکترونیک استفاده نمی کند، همچنان حسابگری محسوب می شود. تفکر حسابگرانه، [سنخیت اش] محاسبه کردن است. این نوع تفکر، هر نوع قابلیت جدید، محتمل، و در عین حال اقتصادی تر را محاسبه می کند. تفکر حسابگرانه از یک شانس موفقیت به شانس موفقیت بعدی حرکت می کند. تفکر حسابگرانه هرگز توقف نمی کند، هرگز در خود درنگ نمی کند. تفکر حسابگرانه، نه تفکر تأملی است، نه تفکری است که در معنای مسلط بر هر آن چه که هست، درون نگری کند. بنابراین، دو نوع تفکر وجود دارد که هر کدام به روش خاص خود توجیه می شوند و مورد نیاز هستند: تفکر حسابگرانه و تفکر تأملی. آنگاه که می گوییم انسانِ معاصر در “گریز از تفکر” است، آن چه مقصود ذهن ماست همان تفکر تأملی است.»
#مارتین_هایدگر
#گلاسنهایت
ترجمهٔ سامی آستان، صفحاتِ ۷۹-۷۶

  
 
@konjedenjefarhang
🔰انسان‌شناسی شهری معاصر سعی می‌کند با تأمل صریح بر دلالت‌هایی که بافت شهری بر پدیده‌های اجتماعی دارند، به این پرسش بپردازد که چگونه زندگی اجتماعی درون بافت‌های شهری تجربه می‌شود و از طریق این بافت‌ها شکل می‌گیرد؛ بافت‌هایی که تجارب زیسته ما در شهر و از شهر را شکل می‌دهند.

✴️این دوره به تبیین مشخصی از ماهیت حوزه «انسان‌شناسی شهری» و تفاوت آن با حوزه‌ها و رشته‌های مجاور می‌پردازد و سپس مهم‌ترین چشم‌اندازهای معاصر آن را طی دو دهه اخیر موردبررسی قرار می‌دهد.

سرفصل‌های اصلی دوره:
-  تبیین ماهیت انسان‌شناسی شهری
-  تاریخ انسان‌شناسی شهری (از پیشگامان تا معاصرین)
-  روش‌شناسی پژوهش در انسان‌شناسی شهری
-  معرفی چشم‌اندازهای معاصر انسان‌شناسی شهری( مکان‌های شهری، جابه‌جایی شهری، جهانی‌شدن، اقتصاد شهری، برنامه‌ریزی شهری، مصرف و فراغت شهری و...)

✅️ مدرس: محمدنظرپور، پژوهشگر مطالعات شهری و مولف و مترجم بیش از ۸ عنوان کتاب در حوزه شهرشناسی و طراحی شهری

🔰 کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام:
🆔 @pardis_kimiafekr 👈  تلگرام
☎️ 02144258801
سیتی گپ دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران برگزار می کند.
نشست الحاق اراضی

با حضور مسئولین ذیربط و اساتید
دانشگاه

دوشنبه ۱۱ دی ماه
نگارخانه هنرهای زیبا
،
نشست نودویکم حکمت نامتناهی با همکاری مدرسه مطالعات دیالوگ باشگاه اندیشه برگزار می‌شود:

نگاهی به مسأله‌ی فهم در حقیقت و روش اثر هانس گئورگ گادامر

با ارائه‌ی
محمدرضا لبیب

سه‌شنبه ۲۶ دی ۱۴۰۲
ساعت ۱۶

خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳، کافه دره‌باغ

حضور برای آزاد و رایگان است.
پخش از
صفحه اینستاگرام لایو باشگاه اندیشه

📝درباره‌ی نشست را این‌جا بخوانید.

#حکمت_نامتناهی #کاوش‌های‌وجودی #مطالعات_دیالوگ #فهم #گادامر #باشگاه_اندیشه
@hekmatenamotanahi
@dialogeschool
@bashgahandishe
Forwarded from سیتی گپ
نظام برنامه‌ریزی شهری کشور در سطح ملی و محلی، هر از چندگاه و به بهانه توسعه و یا حل معضل، تصمیم به مداخله‌هائی با ابعاد وسیع در بافت‌های موجود شهری می‌نماید. چنین تصمیماتی که معمولا در فرآیندی بسته و غیرشفاف اخذ می‌شود، بلافاصله زندگی بخش قابل توجهی از شهروندان را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد. تجربه‌های متعدد و غالبا تلخ اینگونه تصمیمات، هشداری است برای تامل بیشتر مدیران و برنامه‌ریزان شهری.
چهارمین نشست از فصل هشتم سیتی گپ با حضور شهروندان، دانشجویان، اساتید، فعالان و پژوهشگران شهری و همچنین حضور دبیر سابق شورایعالی شهرسازی و معماری کشور به بررسی ابعاد مختلف این موضوع اختصاص دارد.
این نشست با عنوان: "مداخلات شهری و جامعه محلی؛ فرجام یک پرونده" روز دوشنبه ۲۵ دی ماه ازساعت ۱۵ الی ۱۸ در نگارخانه تهران واقع در پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران برگزار می‌گردد.
HTML Embed Code:
2024/05/17 10:50:48
Back to Top