Channel: اندیشه های فلسفی شهر
🎥دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه سوره با همکاری انجمن علمی طراحی شهری دانشگاه تربیت مدرس برگزار میکند:
🔹«شــهــر انـســــانـی» از دریچه مستند
1️⃣ نشست اول: «دیــوار آبــــی»
کارگردان: فرزانه بهرامی و تارا کابلی
◼️اعضای پنل:
- فرزانه بهرامی
استادیار طراحی شهری دانشگاه خرونینگن و کارگردان مستند
- احسان رنجبر
استادیار طراحی شهری دانشگاه تربیت مدرس
- محسن زارع جدی
پژوهشگر دکتری حملونقل و مدرس دانشگاه سوره
- محمد نظرپور
پژوهشگر دکتری شهرسازی و مدرس دانشگاه سوره
♦️ مکان: دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه سوره
🕓 زمان: پنجشنبه 5 خردادماه – ساعت 16
🔷همراه با پخش مستند
📍خیابان نجات اللهی، خیابان فلاحپور، سالن اجتماعات دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه سوره
🔹«شــهــر انـســــانـی» از دریچه مستند
1️⃣ نشست اول: «دیــوار آبــــی»
کارگردان: فرزانه بهرامی و تارا کابلی
◼️اعضای پنل:
- فرزانه بهرامی
استادیار طراحی شهری دانشگاه خرونینگن و کارگردان مستند
- احسان رنجبر
استادیار طراحی شهری دانشگاه تربیت مدرس
- محسن زارع جدی
پژوهشگر دکتری حملونقل و مدرس دانشگاه سوره
- محمد نظرپور
پژوهشگر دکتری شهرسازی و مدرس دانشگاه سوره
♦️ مکان: دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه سوره
🕓 زمان: پنجشنبه 5 خردادماه – ساعت 16
🔷همراه با پخش مستند
📍خیابان نجات اللهی، خیابان فلاحپور، سالن اجتماعات دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه سوره
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎞«دیوار آبی» نگاهی دارد به تهران و پل صدر؛ رابطه شکل شهر و شیوههای زندگی، زیرساختهای شهری و رفتارهای شهروندی
🎥دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه سوره با همکاری انجمن علمی طراحی شهری دانشگاه تربیت مدرس برگزار میکند:
🔹«شــهــر انـســــانـی» از دریچه مستند
1️⃣ نشست اول: «دیــوار آبــــی»
کارگردان: فرزانه بهرامی و تارا کابلی
◼️اعضای پنل:
- فرزانه بهرامی
استادیار طراحی شهری دانشگاه خرونینگن و کارگردان مستند
- احسان رنجبر
استادیار طراحی شهری دانشگاه تربیت مدرس
- محسن زارع جدی
پژوهشگر دکتری حملونقل و مدرس دانشگاه سوره
- محمد نظرپور
پژوهشگر دکتری شهرسازی و مدرس دانشگاه سوره
♦️ مکان: دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه سوره
🕓 زمان: پنجشنبه 5 خردادماه – ساعت 16
🔷همراه با پخش مستند
📍خیابان نجات اللهی، خیابان فلاحپور، سالن اجتماعات دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه سوره
🎥دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه سوره با همکاری انجمن علمی طراحی شهری دانشگاه تربیت مدرس برگزار میکند:
🔹«شــهــر انـســــانـی» از دریچه مستند
1️⃣ نشست اول: «دیــوار آبــــی»
کارگردان: فرزانه بهرامی و تارا کابلی
◼️اعضای پنل:
- فرزانه بهرامی
استادیار طراحی شهری دانشگاه خرونینگن و کارگردان مستند
- احسان رنجبر
استادیار طراحی شهری دانشگاه تربیت مدرس
- محسن زارع جدی
پژوهشگر دکتری حملونقل و مدرس دانشگاه سوره
- محمد نظرپور
پژوهشگر دکتری شهرسازی و مدرس دانشگاه سوره
♦️ مکان: دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه سوره
🕓 زمان: پنجشنبه 5 خردادماه – ساعت 16
🔷همراه با پخش مستند
📍خیابان نجات اللهی، خیابان فلاحپور، سالن اجتماعات دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه سوره
Forwarded from upsa_ut
🔸انجمن علمی شهرسازی با همکاری انجمن علمی مطالعات معماری ایران برگزار می کند.
سمینار گفتمان شهری با موضوعیت نسبت تاریخ شهر و مطالعات شهری با حضور سرکار خانم دکتر زهرا اهری دانشیار مرکز مستند نگاری و مطالعات معماری و مرمت دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی و دانش آموختۀ دکتری شهرسازی با راهنمایی دکتر سید محسن حبیبی از دانشکدگان هنرهای زیبای دانشگاه تهران.
🗓چهارشنبه 4خرداد 1401
⏰ساعت18الی 20
📌در بستر اسکایپ
لینک گروه اسکایپ:
https://join.skype.com/Db8BnNtNRMEb
سمینار گفتمان شهری با موضوعیت نسبت تاریخ شهر و مطالعات شهری با حضور سرکار خانم دکتر زهرا اهری دانشیار مرکز مستند نگاری و مطالعات معماری و مرمت دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی و دانش آموختۀ دکتری شهرسازی با راهنمایی دکتر سید محسن حبیبی از دانشکدگان هنرهای زیبای دانشگاه تهران.
🗓چهارشنبه 4خرداد 1401
⏰ساعت18الی 20
📌در بستر اسکایپ
لینک گروه اسکایپ:
https://join.skype.com/Db8BnNtNRMEb
📣📣منتشر شد:
📚«تقویت زیرساختهای انسانی دوچرخهسواری»
🔹درباره کتاب
کتاب «تقویت زیرساختهای انسانی دوچرخهسواری» به دنبال تبیین و تشریح ضرورت توسعه همزمان «زیرساختهای سخت» و «اقدامات نرم» در توسعه دوچرخهسواری شهری است. در این کتاب از چارچوب «زیرساخت انسانی» که به معنای نگرشهای اجتماعی-فرهنگی و شبکههای دانشی است که مسئله جابهجایی را شکل میدهند، برای جلبتوجه بیشتر به جنبههای فرهنگی و اجتماعی دوچرخهسواری استفاده شده است.
کتاب در 7 بخش به تشریح مضمون زیرساختهای انسانی در توسعه دوچرخهسواری و چگونگی تقویت آن در حوزههای مختلف همراه با ارائه نمونههایی از تجارب موفق در بسترهای مختلف میپردازد، به این امید که چارچوبی برای توسعه همه شمول دوچرخه سواری شهری در بسترهای مختلف فراهم کند.
این کتاب با اجازه رسمی و در همکاری کامل با نهاد BYCS ترجمه و منتشر شده است.
🔹اطلاعات کتاب
▫️تقویت زیرساختهای انسانی دوچرخهسواری
▫️نویسنده: لوکاس اسنیژ
▫️مترجم: محمد نظرپور
▫️ناشر: دفتر پژوهشهای فرهنگی
📚«تقویت زیرساختهای انسانی دوچرخهسواری»
🔹درباره کتاب
کتاب «تقویت زیرساختهای انسانی دوچرخهسواری» به دنبال تبیین و تشریح ضرورت توسعه همزمان «زیرساختهای سخت» و «اقدامات نرم» در توسعه دوچرخهسواری شهری است. در این کتاب از چارچوب «زیرساخت انسانی» که به معنای نگرشهای اجتماعی-فرهنگی و شبکههای دانشی است که مسئله جابهجایی را شکل میدهند، برای جلبتوجه بیشتر به جنبههای فرهنگی و اجتماعی دوچرخهسواری استفاده شده است.
کتاب در 7 بخش به تشریح مضمون زیرساختهای انسانی در توسعه دوچرخهسواری و چگونگی تقویت آن در حوزههای مختلف همراه با ارائه نمونههایی از تجارب موفق در بسترهای مختلف میپردازد، به این امید که چارچوبی برای توسعه همه شمول دوچرخه سواری شهری در بسترهای مختلف فراهم کند.
این کتاب با اجازه رسمی و در همکاری کامل با نهاد BYCS ترجمه و منتشر شده است.
🔹اطلاعات کتاب
▫️تقویت زیرساختهای انسانی دوچرخهسواری
▫️نویسنده: لوکاس اسنیژ
▫️مترجم: محمد نظرپور
▫️ناشر: دفتر پژوهشهای فرهنگی
Forwarded from گاه فرست غلامعلی کشانی (Gholamali Keshani)
“دولتشهرِ موازیِ” واسلاو هاول و
“برنامهی سازنده” ماهاتما گاندی
دو نظریهی مکمل برای تحول درونی، اجتماعی و سیاسی
در نوشتهی حاضر با دو پیشنهاد روبرو میشویم که انگار گمگشتههای مایند. مایی که درمانده ماندهایم و، دوره میکنیم شب را و روز را، … هنوز را.
فکر تهیهی این مجموعه بعد از آن به نظر رسید که متن پیام تاریخیِ “حالا دیگر وقتِ شمردن جوجههاست!” (گوگل و اینجا) در آخر پاییز ۱۴۰۰ به قلم “فرهاد میثمی” (نک: گوگل) منتشر شد. این پیامْ درسی بزرگ به همهی دلسوزانِ میهن میداد تا به فکر باشند، تامل و عمل صمیمانه کنند و احتیاطِ همزمان. این عمل میتواند از کوچکترین رفتاری (رفتار و نه بحثوفحص) شروع شود که در راستای شجاعتِ اخلاقیِ فرد در رویارویی با رفتار شخصی و اجتماعیِ خود باشد تا برسد به رفتار برای تغییر اجتماعی که باز هم شجاعت میخواهد و اینبار شجاعتِ مدنی. این شجاعتِ مدنی به معنای خطرکردن مطلق نباید باشد، اما حداقلِ هزینهی شجاعانه را خواهان است.
میثمی در این پیام اشاره میکند به بهار عربی و نتایج آن را پس از ده سال میشمرد. از ذوق کردن و حسرت خوردن بعضی از هموطنان در آن روزها نسبت به سرنوشتِ قذافی یاد میکند و باز هم نتایج را برمیشمرد. به ما اخطار میدهد و راه هم نشان میدهد.
راهی که او بهنظرش میرسد بهکارگیریِ دو ابزار است:
– دولتشهر موازیِ (ساختارهای موازیِ) واسلاو هاول، کنشگر و سیاستمردِ چِک، و
– برنامهی سازندهی گاندی.
هر دو مکملِ هم!
اما صدها اَسَف که این پیام در عرصهی عمومی هیچ انعکاسی پیدا نکرد، عرصهی جولانگاهِ مصلحین و اندیشمندانی که صاحب صدا و قلمی هستند، صاحبنظرانی که تریبونهایی دارند با مخاطبانی منتظر و چشمبهراه.
انگار نه انگار! کسی از او و نظرش چیزی نگفت و نشنید. (نک: گوگل)
اما صدای او را باید شنید و در آن تامل کرد، تامل کردنی!
برای ادای دین به این پیام، لازم شد تا مفهوم این دو ابزار برای مخاطبینِ احتمالیِ او کمی بازتر شود.
محصول کار را در زیر میبینید.
=============ه
واسلاو هاول در شاهکار خود، قدرتِ بیقدرتان (احسان کیانیخواه، فرهنگ نشر نو)، خواستار صداقت و صراحت اخلاقی است. او بارها از “سبزی فروش”ی مثال میزند که برگهای را پشت ویتریناش زده: “کارگران جهان متحد شوید.” این برگه را اتحادیهی سبزی فروشان به او تحویل داده و او هم آن را به پشت شیشه زده است، خونسرد و بدون هیچ واکنشی و البته که بیاعتقاد. هاول در کتاب بارها به درون سازوکارِ این عمل وارد میشود و رفتار فردِ اَتمیزه[۱] را در جامعهی خود وارسی میکند. در نهایت از او اندکی و فقط اندکی شجاعت و صراحت و صداقت با خود و با جامعه میخواهد و بس.
هاول برای درمانِ درد جامعهی پساتوتالیتر ایجاد دولتشهر موازی را پیشنهاد میدهد، پیشنهادی که لازمهاش شجاعت اخلاقی و مدنی است، البته همانطور که گفته شد با کمترین هزینهای که شهروند باید بدهد. از طرفی او این درمان را با اقداماتِ پیشاسیاسی (و نه سیاسی) پیشنهاد میدهد و از سیاستِ سنتی برپایهی کسب قدرت سیاسی در بالا دوری میکند.
گاندی هم اینچنین نگاهی دارد. او به عملِ اخلاقیِ فرد نظر دارد. فرد را معطوف به اخلاق میخواهد. از او میخواهد که بر مبنای درک اخلاقیِ خود عمل (و نه بحثوفحص) کند و در برنامهای شریک شود که هزینهبر است، اما با هزینههایی کوچک اما موثر.
او برای درمان زخمهای فردی و اجتماعی و حرکت در جهت ساتیاگراها (پایداری برای حقیقت)، “برنامهی سازنده” را پیشنهاد میدهد و به آن هم عمل میکند. این برنامه در پیِ بهبودِ حال و روز فردی و اجتماعیِ مردم عادی است و نه در پیِ کسبِ قدرتِ سیاسی و عوضکردن سیاستمردانِ صدر نشینِ مثلا قهوهای (هندی) به جای سفید.
اما دو نکتهی مهم که باید یادآوری کرد:
همانطور که خواهیم دید، گاندی در آخرین نوشتههایش رای به انحلال بزرگترین حزبِ محبوب خود میدهد که به معنای انحلال همهی احزاب دیگر هم هست، قدرتمندترین حزب هند که سالها از او شنوایی داشته است، حزبی که سالها مشورت او را در مسیر استقلال پذیرفته است. گاندی به این ترتیب نشان میدهد که از مدتها قبلتر راهی دیگر را انتخاب و به آن عمل کرده بوده و حالا آخرین پیشنهادش را آشکارا علنی میکند که انحلال کامل احزاب و پیگیریِ برنامهی سازنده است. او از سالیانِ سال پیشتر به دنبالِ عملی کردنِ “برنامهی سازنده” بوده است و استقلالِ هند برای او فقط یک مشغلهی عارضی و حداکثر یک گامِ بسیار کوچک، اما نه فوری به سمتِ این برنامه بوده است. گاندی بارها و بارها یادآور شده بوده که ارباب قهوهای با ارباب سفید فرقی ندارد، لذا او تغییر را ریشهای تر از این تحولات ظاهری و صوری میدیده و میخواسته. 👇👇👇
“برنامهی سازنده” ماهاتما گاندی
دو نظریهی مکمل برای تحول درونی، اجتماعی و سیاسی
در نوشتهی حاضر با دو پیشنهاد روبرو میشویم که انگار گمگشتههای مایند. مایی که درمانده ماندهایم و، دوره میکنیم شب را و روز را، … هنوز را.
فکر تهیهی این مجموعه بعد از آن به نظر رسید که متن پیام تاریخیِ “حالا دیگر وقتِ شمردن جوجههاست!” (گوگل و اینجا) در آخر پاییز ۱۴۰۰ به قلم “فرهاد میثمی” (نک: گوگل) منتشر شد. این پیامْ درسی بزرگ به همهی دلسوزانِ میهن میداد تا به فکر باشند، تامل و عمل صمیمانه کنند و احتیاطِ همزمان. این عمل میتواند از کوچکترین رفتاری (رفتار و نه بحثوفحص) شروع شود که در راستای شجاعتِ اخلاقیِ فرد در رویارویی با رفتار شخصی و اجتماعیِ خود باشد تا برسد به رفتار برای تغییر اجتماعی که باز هم شجاعت میخواهد و اینبار شجاعتِ مدنی. این شجاعتِ مدنی به معنای خطرکردن مطلق نباید باشد، اما حداقلِ هزینهی شجاعانه را خواهان است.
میثمی در این پیام اشاره میکند به بهار عربی و نتایج آن را پس از ده سال میشمرد. از ذوق کردن و حسرت خوردن بعضی از هموطنان در آن روزها نسبت به سرنوشتِ قذافی یاد میکند و باز هم نتایج را برمیشمرد. به ما اخطار میدهد و راه هم نشان میدهد.
راهی که او بهنظرش میرسد بهکارگیریِ دو ابزار است:
– دولتشهر موازیِ (ساختارهای موازیِ) واسلاو هاول، کنشگر و سیاستمردِ چِک، و
– برنامهی سازندهی گاندی.
هر دو مکملِ هم!
اما صدها اَسَف که این پیام در عرصهی عمومی هیچ انعکاسی پیدا نکرد، عرصهی جولانگاهِ مصلحین و اندیشمندانی که صاحب صدا و قلمی هستند، صاحبنظرانی که تریبونهایی دارند با مخاطبانی منتظر و چشمبهراه.
انگار نه انگار! کسی از او و نظرش چیزی نگفت و نشنید. (نک: گوگل)
اما صدای او را باید شنید و در آن تامل کرد، تامل کردنی!
برای ادای دین به این پیام، لازم شد تا مفهوم این دو ابزار برای مخاطبینِ احتمالیِ او کمی بازتر شود.
محصول کار را در زیر میبینید.
=============ه
واسلاو هاول در شاهکار خود، قدرتِ بیقدرتان (احسان کیانیخواه، فرهنگ نشر نو)، خواستار صداقت و صراحت اخلاقی است. او بارها از “سبزی فروش”ی مثال میزند که برگهای را پشت ویتریناش زده: “کارگران جهان متحد شوید.” این برگه را اتحادیهی سبزی فروشان به او تحویل داده و او هم آن را به پشت شیشه زده است، خونسرد و بدون هیچ واکنشی و البته که بیاعتقاد. هاول در کتاب بارها به درون سازوکارِ این عمل وارد میشود و رفتار فردِ اَتمیزه[۱] را در جامعهی خود وارسی میکند. در نهایت از او اندکی و فقط اندکی شجاعت و صراحت و صداقت با خود و با جامعه میخواهد و بس.
هاول برای درمانِ درد جامعهی پساتوتالیتر ایجاد دولتشهر موازی را پیشنهاد میدهد، پیشنهادی که لازمهاش شجاعت اخلاقی و مدنی است، البته همانطور که گفته شد با کمترین هزینهای که شهروند باید بدهد. از طرفی او این درمان را با اقداماتِ پیشاسیاسی (و نه سیاسی) پیشنهاد میدهد و از سیاستِ سنتی برپایهی کسب قدرت سیاسی در بالا دوری میکند.
گاندی هم اینچنین نگاهی دارد. او به عملِ اخلاقیِ فرد نظر دارد. فرد را معطوف به اخلاق میخواهد. از او میخواهد که بر مبنای درک اخلاقیِ خود عمل (و نه بحثوفحص) کند و در برنامهای شریک شود که هزینهبر است، اما با هزینههایی کوچک اما موثر.
او برای درمان زخمهای فردی و اجتماعی و حرکت در جهت ساتیاگراها (پایداری برای حقیقت)، “برنامهی سازنده” را پیشنهاد میدهد و به آن هم عمل میکند. این برنامه در پیِ بهبودِ حال و روز فردی و اجتماعیِ مردم عادی است و نه در پیِ کسبِ قدرتِ سیاسی و عوضکردن سیاستمردانِ صدر نشینِ مثلا قهوهای (هندی) به جای سفید.
اما دو نکتهی مهم که باید یادآوری کرد:
همانطور که خواهیم دید، گاندی در آخرین نوشتههایش رای به انحلال بزرگترین حزبِ محبوب خود میدهد که به معنای انحلال همهی احزاب دیگر هم هست، قدرتمندترین حزب هند که سالها از او شنوایی داشته است، حزبی که سالها مشورت او را در مسیر استقلال پذیرفته است. گاندی به این ترتیب نشان میدهد که از مدتها قبلتر راهی دیگر را انتخاب و به آن عمل کرده بوده و حالا آخرین پیشنهادش را آشکارا علنی میکند که انحلال کامل احزاب و پیگیریِ برنامهی سازنده است. او از سالیانِ سال پیشتر به دنبالِ عملی کردنِ “برنامهی سازنده” بوده است و استقلالِ هند برای او فقط یک مشغلهی عارضی و حداکثر یک گامِ بسیار کوچک، اما نه فوری به سمتِ این برنامه بوده است. گاندی بارها و بارها یادآور شده بوده که ارباب قهوهای با ارباب سفید فرقی ندارد، لذا او تغییر را ریشهای تر از این تحولات ظاهری و صوری میدیده و میخواسته. 👇👇👇
Forwarded from گاه فرست غلامعلی کشانی (Gholamali Keshani)
👆👆👆
از طرفی، شخصیتی دیگر، واسلاو هاول، هم به احزابِ حرفهای اعتمادی ندارد و راهِ تغییر ریشهای را در جایی دیگر (جامعهی مدنی و “دولتشهرِ موازی”) و عملِ پیشاسیاسی میبیند. او احزاب را مُخلِ زندگیِ مردم میداند.
باز هم متفکر دیگری، سیمون وی، مشهور به عَذرای سرخ، کتابی مینویسد به اسم “برچیدن همه احزاب” (غلامعلی کشانی، نگاه معاصر) او بهعنوان یکی از برجستگان تفکر سیاسی قرن بیستم (و به قولِ آلبر کامو، برجستهترین متفکر سیاسیِ پس از مارکس)، به عنوان یک کنشگرِ مبارزه برای مِحنتکِشان به این نتیجه میرسد که وجود و فعالیتِ احزاب نه مفید است و نه اخلاقی، و برعکس، به شدت فسادآور و ویرانکننده است.
تقارنِ اندیشهی این سه کنشگر در مورد احزابْ با نقطههایشروعِ متفاوت، اما با نیتها و اهداف یکسان، نکتهای است شگفتآور که به ما اطمینان میدهد که این بحث (برچیدنِ احزاب) خیلی هم بیربط و بیمعنا نیست. هر سهی اینها، قبل از هر چیز، کار اصلیشان عمل بوده و نه نظریهپردازی. این نتیجهگیری در درجهی اول حاصل تجربه و عمل و سپس دانشِ آنان بوده است.
و نکتهای دیگر:
نظریههای گاندی و واسلاو هاول، برای اجرا شدن نیاز به وضعیت و عملی ریزوموار[۲] دارند.
این روزها، علاوه بر خودِ اینترنت، شبکههای مجازیای مثل تلگرام، بهخوبی میتوانند به ظهور جنبشهای مقاوم ریزومی کمک کنند. نک: در ویکی پدیای فارسی، مدخلِ “ریزوم (فلسفه)” و سایت عدم خشونت، “گروه تلگرامی، ابزار معجزه گر…”.
[۱] – atomized: اتمیزه شدن یعنی محروم شدن فرد و افراد یک جامعه از رابطهی بامعنا با دیگری و دیگران و دولت. این وضعیت از بیرون تحمیل میشود. اتمیزه شدن یا “ذرهای شدن” یعنی وضعیتی که هرکس بدون توجه به سرنوشت مشترک ( یا به قول شاملو: درد مشترک ) به هر روش می کوشد هرچه بیشتر “لحاف را بکشد سمت خودش”. در شرایط استیصال و درماندگیِ فرد در برابر نیروهای فرادست (مخصوصا دولت یا قدرتهای اقتصادی) با یک جامعه اتمیزه مواجه میشویم، به این معنا که هرکس بدون توجه به سرنوشت مشترک به فکر خود و منافع کوتاه مدت و کسب سود است و به تعبیری میخواهد گلیم خود را از آب بیرون بکشد و به کنامِ (آشیانهی) خود ببرد. فضیلتهای اخلاقی به سمت صفر میل میکند و فرد به موجودی تنها و دورافتاده تبدیل میشود که این خود پیامدهای روحی، روانی و شخصیتیِ شدیدی هم خواهد داشت. . اتمیسم در معنایی دیگر، یعنی فردگراییِ مطلقِ خودخواسته و نه تحمیلشده از بیرون.
[۲] – زمینساقه یا ریزوم (rhizome/rhizoma) در گیاهشناسی، به ساقههای زیر زمینی در برخی از گیاهان گفته میشود. این ساقههای زیرزمینی دارای رشد افقی هستند و بهعنوان اندام تکثیرِ رویشی عمل میکنند. در بسیاری از گیاهان اگر قطعهای از زمینساقه را جدا کنیم و بکاریم قابلیت رشد و ریشه زدن خواهد داشت، مانند زنبق، زردچوبه، زنجبیل و … (ویکیپدیای فارسی).
وضعیت ریزوموار: این وضعیت به گیاهانِ ریزومی (زمین ساقهها در برابر درختسانها) تشبیه میشود که سازمانشان به شکلی است که اولا ساقهشان در خاک است و نه در هوا، بهصورت شبکهی جدولمانندی بهطور وسیعی به هم وصل اند و در عرضِ هم اند، و اگر قطع شود، از همان نقطه یک یا چند ریزوم دیگر میروید. به این ترتیب، بیمرکز است و نابودنشدنی. جنبشهای اجتماعی هم اگر به این شکل باشند و دارای یک مرکز معین نباشند و از گوشهگوشهی یک سرزمین و همزمان سر بزنند، میتوانند خصوصیات ریزوم را داشته باشند و آسیبپذیریشان به سمت صفر میل کند.
دانلود فایل در زیر: 👇👇👇
از طرفی، شخصیتی دیگر، واسلاو هاول، هم به احزابِ حرفهای اعتمادی ندارد و راهِ تغییر ریشهای را در جایی دیگر (جامعهی مدنی و “دولتشهرِ موازی”) و عملِ پیشاسیاسی میبیند. او احزاب را مُخلِ زندگیِ مردم میداند.
باز هم متفکر دیگری، سیمون وی، مشهور به عَذرای سرخ، کتابی مینویسد به اسم “برچیدن همه احزاب” (غلامعلی کشانی، نگاه معاصر) او بهعنوان یکی از برجستگان تفکر سیاسی قرن بیستم (و به قولِ آلبر کامو، برجستهترین متفکر سیاسیِ پس از مارکس)، به عنوان یک کنشگرِ مبارزه برای مِحنتکِشان به این نتیجه میرسد که وجود و فعالیتِ احزاب نه مفید است و نه اخلاقی، و برعکس، به شدت فسادآور و ویرانکننده است.
تقارنِ اندیشهی این سه کنشگر در مورد احزابْ با نقطههایشروعِ متفاوت، اما با نیتها و اهداف یکسان، نکتهای است شگفتآور که به ما اطمینان میدهد که این بحث (برچیدنِ احزاب) خیلی هم بیربط و بیمعنا نیست. هر سهی اینها، قبل از هر چیز، کار اصلیشان عمل بوده و نه نظریهپردازی. این نتیجهگیری در درجهی اول حاصل تجربه و عمل و سپس دانشِ آنان بوده است.
و نکتهای دیگر:
نظریههای گاندی و واسلاو هاول، برای اجرا شدن نیاز به وضعیت و عملی ریزوموار[۲] دارند.
این روزها، علاوه بر خودِ اینترنت، شبکههای مجازیای مثل تلگرام، بهخوبی میتوانند به ظهور جنبشهای مقاوم ریزومی کمک کنند. نک: در ویکی پدیای فارسی، مدخلِ “ریزوم (فلسفه)” و سایت عدم خشونت، “گروه تلگرامی، ابزار معجزه گر…”.
[۱] – atomized: اتمیزه شدن یعنی محروم شدن فرد و افراد یک جامعه از رابطهی بامعنا با دیگری و دیگران و دولت. این وضعیت از بیرون تحمیل میشود. اتمیزه شدن یا “ذرهای شدن” یعنی وضعیتی که هرکس بدون توجه به سرنوشت مشترک ( یا به قول شاملو: درد مشترک ) به هر روش می کوشد هرچه بیشتر “لحاف را بکشد سمت خودش”. در شرایط استیصال و درماندگیِ فرد در برابر نیروهای فرادست (مخصوصا دولت یا قدرتهای اقتصادی) با یک جامعه اتمیزه مواجه میشویم، به این معنا که هرکس بدون توجه به سرنوشت مشترک به فکر خود و منافع کوتاه مدت و کسب سود است و به تعبیری میخواهد گلیم خود را از آب بیرون بکشد و به کنامِ (آشیانهی) خود ببرد. فضیلتهای اخلاقی به سمت صفر میل میکند و فرد به موجودی تنها و دورافتاده تبدیل میشود که این خود پیامدهای روحی، روانی و شخصیتیِ شدیدی هم خواهد داشت. . اتمیسم در معنایی دیگر، یعنی فردگراییِ مطلقِ خودخواسته و نه تحمیلشده از بیرون.
[۲] – زمینساقه یا ریزوم (rhizome/rhizoma) در گیاهشناسی، به ساقههای زیر زمینی در برخی از گیاهان گفته میشود. این ساقههای زیرزمینی دارای رشد افقی هستند و بهعنوان اندام تکثیرِ رویشی عمل میکنند. در بسیاری از گیاهان اگر قطعهای از زمینساقه را جدا کنیم و بکاریم قابلیت رشد و ریشه زدن خواهد داشت، مانند زنبق، زردچوبه، زنجبیل و … (ویکیپدیای فارسی).
وضعیت ریزوموار: این وضعیت به گیاهانِ ریزومی (زمین ساقهها در برابر درختسانها) تشبیه میشود که سازمانشان به شکلی است که اولا ساقهشان در خاک است و نه در هوا، بهصورت شبکهی جدولمانندی بهطور وسیعی به هم وصل اند و در عرضِ هم اند، و اگر قطع شود، از همان نقطه یک یا چند ریزوم دیگر میروید. به این ترتیب، بیمرکز است و نابودنشدنی. جنبشهای اجتماعی هم اگر به این شکل باشند و دارای یک مرکز معین نباشند و از گوشهگوشهی یک سرزمین و همزمان سر بزنند، میتوانند خصوصیات ریزوم را داشته باشند و آسیبپذیریشان به سمت صفر میل کند.
دانلود فایل در زیر: 👇👇👇
Forwarded from خوب زيستن|بابک عباسی
مزلو، نظریهٔ «زِد» و ارزشهای «بی»
🔹روانشناس انسانگرا، آبراهام مزلو، در اواخر عمر خود بر روی دیدگاههای جدیدی در مورد خودشکوفایی کار میکرد و متصور بود که انگیزۀ عالیتری به نام تعالی وجود دارد. او اسم نظریهاش را «نظریۀ زِد» گذاشت.
🔹آبراهام مزلو را معمولاً با نظریۀ «هرم نیازها» میشناسیم. هرمی که در قاعدهاش نیازهای زیستی مانند خواب و خوراک قرار دارد و در رأسش «خودشکوفایی». اما مزلو در اواخر عمرش، به نظریۀ دیگری میاندیشید که شاید امروز بیش از هر وقت دیگری به آن نیاز داریم. او در این «نظریۀ زِد» از فراانگیزشهایی حرف میزد که انسانیت را برایمان معنا میکنند: عدالت، نیکی، زیبایی، عشق و کمال. او معتقد بود بدون این افقهای تعالی بخش، نمیتوانیم به جامعهای انسانی دست پیدا کنیم.
🔹مزلو معتقد بود که انگیزۀ استعلائیان یا افراد دارای تعالی، معمولاً، با ارزشها و تجربیاتی برانگیخته میشود که فراتر از ارضای نیازهای اولیه و شکوفاییِ استعدادِ منحصربهفردِ شخص است. این فراانگیزشها شامل، ایثار در راه رسالتی فرافردی، طلب تجربۀ اوج و تعهد نسبت به ارزشهای وجودی یا «ارزشهای بی» میشود. صداقت، نیکی، زیبایی، عدالت، معناداری، سرخوشی، سرزندگی، کمال، بیآلایشی، وقار و تمامیت از جمله اهداف غایی «ارزشهای بی» محسوب میشوند.
🔹مزلو مشاهده کرد زمانی که از استعلائیان پرسیده میشود چرا اینگونه رفتار میکنند، یا چه چیز به زندگیشان ارزش زیستن میدهد، اغلب آنها به این ارزشها اشاره میکنند. هیچ دلیل دیگری وجود نداشت که توضیح دهد چرا آنها زمان زیادی را به کارهایشان اختصاص میدهند. این ارزشها در خدمت چیز دیگری نبودند و حتی نمیشد آنها را بهانهای برای دستیابی به اهدافی دیگر قلمداد کرد. مزلو باور داشت که «برای پرهیز از بیماری و دستیابی به کاملترین صورت انسانیت یا رشد، ارضای «فرانیازها» لازم است. در راه این ارزشها زیستن و مردن شایسته است. کسی که در آنها تعمق کند و با آنها یکی شود بیشترین شادمانی قابل درک برای انسان را دریافت خواهد کرد».
🔹جهانبینی نظریۀ زِد و پژوهش روانشناختی مدرن در زمینه خِرَد به نحو چشمگیری بایکدیگر شباهت دارند. در ادبیات روانشناختی، خِرَد را یکپارچگی میان ابعاد شناختی، احساسی و رفتاری تعریف میکنند. توانایی پذیرش چشماندازهای متعدد، توانایی واکنش غیرتدافعی در چالشها، توانایی ابراز طیف وسیعی از احساس برای رسیدن به معنا، توانایی ارزیابی انتقادی حقایق بشری و آگاه شدن از سرشت متناقض و نامطمئن مشکلات انسانی، همه و همه از عناصر مفهوم خرد است.
🔹جهانبینی استعلائیان نکات ژرفی برای فرد و جامعۀ خوب دارد و دیدِ الهامبخشی ارائه میدهد از آنچه آدمی میتواند باشد. بهترین انسانها همواره در زمانهایی ظهور کردهاند که سختترین دورهها برای انسانیت بوده است. حالا که جهان تا گردن در ناامنی و تردید فرو رفته است، بهترین فرصت برای جهانبینی استعلائیان فراهم شده است تا بیش از هر زمانی دیگری (احتمالا ًدر طول تاریخ بشر) گونۀ انسان را ارتقا ببخشد.
🔹تحقیقات نشان میدهد اگر افرادی که به لحاظ بالینی افسرده و مضطرب هستند، به مدت ده روز تحت مداخلۀ ارتقای اخلاقی قرار بگیرند -یعنی شاهد اعمال فضیلتمندانه، سخاوتمندانه و دلیرانه باشند- برای کمک به دیگران تلاش بیشتری را از خود به نمایش خواهند گذاشت. همچنین نزدیکی بیشتری با دیگران برقرار خواهند کرد، نشانههای اندوهشان کمتر خواهد شد و درگیری کمتری با اطرفیان خواهند داشت. گاه برای درمان ناخرسندی و استرس کافی است تا به ارزشهای بی و فرالذتطلبی روی بیاوریم که مثل دارو عمل میکند.
@eudemonia
برای مطالعۀ متن کامل به لینک زیر مراجعه کنید:
https://tarjomaan.com/barresi_ketab/9742/#02
🔹روانشناس انسانگرا، آبراهام مزلو، در اواخر عمر خود بر روی دیدگاههای جدیدی در مورد خودشکوفایی کار میکرد و متصور بود که انگیزۀ عالیتری به نام تعالی وجود دارد. او اسم نظریهاش را «نظریۀ زِد» گذاشت.
🔹آبراهام مزلو را معمولاً با نظریۀ «هرم نیازها» میشناسیم. هرمی که در قاعدهاش نیازهای زیستی مانند خواب و خوراک قرار دارد و در رأسش «خودشکوفایی». اما مزلو در اواخر عمرش، به نظریۀ دیگری میاندیشید که شاید امروز بیش از هر وقت دیگری به آن نیاز داریم. او در این «نظریۀ زِد» از فراانگیزشهایی حرف میزد که انسانیت را برایمان معنا میکنند: عدالت، نیکی، زیبایی، عشق و کمال. او معتقد بود بدون این افقهای تعالی بخش، نمیتوانیم به جامعهای انسانی دست پیدا کنیم.
🔹مزلو معتقد بود که انگیزۀ استعلائیان یا افراد دارای تعالی، معمولاً، با ارزشها و تجربیاتی برانگیخته میشود که فراتر از ارضای نیازهای اولیه و شکوفاییِ استعدادِ منحصربهفردِ شخص است. این فراانگیزشها شامل، ایثار در راه رسالتی فرافردی، طلب تجربۀ اوج و تعهد نسبت به ارزشهای وجودی یا «ارزشهای بی» میشود. صداقت، نیکی، زیبایی، عدالت، معناداری، سرخوشی، سرزندگی، کمال، بیآلایشی، وقار و تمامیت از جمله اهداف غایی «ارزشهای بی» محسوب میشوند.
🔹مزلو مشاهده کرد زمانی که از استعلائیان پرسیده میشود چرا اینگونه رفتار میکنند، یا چه چیز به زندگیشان ارزش زیستن میدهد، اغلب آنها به این ارزشها اشاره میکنند. هیچ دلیل دیگری وجود نداشت که توضیح دهد چرا آنها زمان زیادی را به کارهایشان اختصاص میدهند. این ارزشها در خدمت چیز دیگری نبودند و حتی نمیشد آنها را بهانهای برای دستیابی به اهدافی دیگر قلمداد کرد. مزلو باور داشت که «برای پرهیز از بیماری و دستیابی به کاملترین صورت انسانیت یا رشد، ارضای «فرانیازها» لازم است. در راه این ارزشها زیستن و مردن شایسته است. کسی که در آنها تعمق کند و با آنها یکی شود بیشترین شادمانی قابل درک برای انسان را دریافت خواهد کرد».
🔹جهانبینی نظریۀ زِد و پژوهش روانشناختی مدرن در زمینه خِرَد به نحو چشمگیری بایکدیگر شباهت دارند. در ادبیات روانشناختی، خِرَد را یکپارچگی میان ابعاد شناختی، احساسی و رفتاری تعریف میکنند. توانایی پذیرش چشماندازهای متعدد، توانایی واکنش غیرتدافعی در چالشها، توانایی ابراز طیف وسیعی از احساس برای رسیدن به معنا، توانایی ارزیابی انتقادی حقایق بشری و آگاه شدن از سرشت متناقض و نامطمئن مشکلات انسانی، همه و همه از عناصر مفهوم خرد است.
🔹جهانبینی استعلائیان نکات ژرفی برای فرد و جامعۀ خوب دارد و دیدِ الهامبخشی ارائه میدهد از آنچه آدمی میتواند باشد. بهترین انسانها همواره در زمانهایی ظهور کردهاند که سختترین دورهها برای انسانیت بوده است. حالا که جهان تا گردن در ناامنی و تردید فرو رفته است، بهترین فرصت برای جهانبینی استعلائیان فراهم شده است تا بیش از هر زمانی دیگری (احتمالا ًدر طول تاریخ بشر) گونۀ انسان را ارتقا ببخشد.
🔹تحقیقات نشان میدهد اگر افرادی که به لحاظ بالینی افسرده و مضطرب هستند، به مدت ده روز تحت مداخلۀ ارتقای اخلاقی قرار بگیرند -یعنی شاهد اعمال فضیلتمندانه، سخاوتمندانه و دلیرانه باشند- برای کمک به دیگران تلاش بیشتری را از خود به نمایش خواهند گذاشت. همچنین نزدیکی بیشتری با دیگران برقرار خواهند کرد، نشانههای اندوهشان کمتر خواهد شد و درگیری کمتری با اطرفیان خواهند داشت. گاه برای درمان ناخرسندی و استرس کافی است تا به ارزشهای بی و فرالذتطلبی روی بیاوریم که مثل دارو عمل میکند.
@eudemonia
برای مطالعۀ متن کامل به لینک زیر مراجعه کنید:
https://tarjomaan.com/barresi_ketab/9742/#02
Forwarded from وبسایت فرهنگی صدانت
☘️ معرفی کتاب «برچیدن همه احزاب»
✍️ به قلم #سیمون_وی
با مقدمه #مصطفی_ملکیان
با ترجمه #غلامعلی_کشانی
🔅در این نوشتار، سیمون وی (Simone Weil)، فیلسوف، عارف، دینشناس، روشنفکر، و مبارزِ سیاسیِ فرانسوی (۱۹۰۹-۱۹۴۳)، که یکی از بزرگترین معنویّتگرایانِ سدهیِ بیستم بود، به حکمِ شیفتگیاش به حقیقت و عدالت و مصالحِ عمومی و از سرِ انساندوستیِ عظیم و عمیقاش و به مقتضایِ دلیلی کاملاً قانعکننده، خواستارِ برچیدنِ همهیِ احزابِ سیاسی میشود، چراکه حزبگرایی با حقیقتجویی و عدالتطلبی و پیگیریِ مصالحِ همهیِ شهروندان منافات دارد، به نحوی که تحزّب با تعقیبِ این سه آرمانِ بزرگِ اخلاقی قابلِ جمع نیست. سپس، نشان میدهد که این روحیّهیِ تحزّب، با همهیِ مَضارّ و شُروراش، اختصاص به نهادِ سیاست ندارد، بل، در نهادِ دین و مذهب، نهادِ تعلیم و تربیت، و نهادِ علم و هنر و ادبیّات و در پدیدههاای مانندِ روشنفکری و ملّیّتگرایی، نیز، مصداق مییابد.
🔅جانِ کلام، در استدلالِ سیمون وی، این است که اگر جمهوریّت به معنایِ اِعمالِ ارادهیِ عمومی است ــ که هست ــ و اگر مردمسالاری به معنایِ حاکمیتِ اکثریّت است ــ که هست ــ باید گفت که احزاب هم مانعِ جمهوریّت اند و هم مانعِ مردمسالاری؛ زیرا هر حزبی ــ سرانجام ــ منافعِ حزبیِ خود را بر مصالحِ عمومی اولویّت میدهد.
🌐 معرفی کامل
🌾 @Sedanet
🌾 @Mostafamalekian
🌾 @GahFerestGhKeshani
✍️ به قلم #سیمون_وی
با مقدمه #مصطفی_ملکیان
با ترجمه #غلامعلی_کشانی
🔅در این نوشتار، سیمون وی (Simone Weil)، فیلسوف، عارف، دینشناس، روشنفکر، و مبارزِ سیاسیِ فرانسوی (۱۹۰۹-۱۹۴۳)، که یکی از بزرگترین معنویّتگرایانِ سدهیِ بیستم بود، به حکمِ شیفتگیاش به حقیقت و عدالت و مصالحِ عمومی و از سرِ انساندوستیِ عظیم و عمیقاش و به مقتضایِ دلیلی کاملاً قانعکننده، خواستارِ برچیدنِ همهیِ احزابِ سیاسی میشود، چراکه حزبگرایی با حقیقتجویی و عدالتطلبی و پیگیریِ مصالحِ همهیِ شهروندان منافات دارد، به نحوی که تحزّب با تعقیبِ این سه آرمانِ بزرگِ اخلاقی قابلِ جمع نیست. سپس، نشان میدهد که این روحیّهیِ تحزّب، با همهیِ مَضارّ و شُروراش، اختصاص به نهادِ سیاست ندارد، بل، در نهادِ دین و مذهب، نهادِ تعلیم و تربیت، و نهادِ علم و هنر و ادبیّات و در پدیدههاای مانندِ روشنفکری و ملّیّتگرایی، نیز، مصداق مییابد.
🔅جانِ کلام، در استدلالِ سیمون وی، این است که اگر جمهوریّت به معنایِ اِعمالِ ارادهیِ عمومی است ــ که هست ــ و اگر مردمسالاری به معنایِ حاکمیتِ اکثریّت است ــ که هست ــ باید گفت که احزاب هم مانعِ جمهوریّت اند و هم مانعِ مردمسالاری؛ زیرا هر حزبی ــ سرانجام ــ منافعِ حزبیِ خود را بر مصالحِ عمومی اولویّت میدهد.
🌐 معرفی کامل
🌾 @Sedanet
🌾 @Mostafamalekian
🌾 @GahFerestGhKeshani
صدانت
کتاب «برچیدن همه احزاب» با مقدمه مصطفی ملکیان • صدانت
در کتابِ تازه منتشرشدهی «برچیدن همه احزاب» (نشر نگاه معاصر) سخنانی متفاوت در برابرمان قرار دارند، در برابر ما مردم فارس زبان و خاورمیانه ..
Forwarded from اطلاعرسانی نشستهای فرهنگی
درسگفتار
عدالت اجتماعی و توزیعی
نظریهها و کاربستها
دوره اول: نظریهها
شروع دوره: از دوشنبه ۱۶ خرداد ساعت ۱۸
به مدت ۷ جلسه (هر هفته یک جلسه)
دکتر جواد حیدری
پژوهشگر اندیشه سیاسی و عضو هیات علمی دانشگاه شاهد
برای ثبتنام به یکی از شمارههای
۰۹۱۵۹۱۵۴۶۳۴
۰۹۱۵۴۱۲۳۵۶۷
پیام دهید.یا با آی دی کانون بعثت در تلگرام( @Besateakhlaghadmin )در ارتباط باشید.
@besateakhlagh
🌾 @news_sedanet
عدالت اجتماعی و توزیعی
نظریهها و کاربستها
دوره اول: نظریهها
شروع دوره: از دوشنبه ۱۶ خرداد ساعت ۱۸
به مدت ۷ جلسه (هر هفته یک جلسه)
دکتر جواد حیدری
پژوهشگر اندیشه سیاسی و عضو هیات علمی دانشگاه شاهد
برای ثبتنام به یکی از شمارههای
۰۹۱۵۹۱۵۴۶۳۴
۰۹۱۵۴۱۲۳۵۶۷
پیام دهید.یا با آی دی کانون بعثت در تلگرام( @Besateakhlaghadmin )در ارتباط باشید.
@besateakhlagh
🌾 @news_sedanet
Forwarded from اتحادیهی ابلهان
پی بردهام که شأن و کرامت انسانی جزو صفات و ارزشهای بسیار ستوده در روزگار ما نیست که همگان به دنبالش باشند. به عکس، زندگی در روزگار ما، انسانها را پیش از آنکه به سمت امکان سادهی تأمین معاش براند، به سمت افعالی میرانّد که دون شأن و کرامت انسانی هستند، از پر کردن فرمهای استخدامی خفّتبار گرفته تا شرکت اجباری در انتخابات یا تظاهرات تقلّبی و پوچ و بیمعنا در عینحال شهروندان امروزی به جهانی پرتاب میشوند که شعارش این است: «چنگ بینداز به هر چیزی که میتوانی به چنگ بیاوری و هر چه بیشتر بهتر!» این شعاری است که روزبهروز بیشتر رایج میشود. این جهانی است که روزبهروز روابط و فساد و امتیازات غیرقانونی رانتها بیشتر بر آن حاکم میشود در عینحال همهی درها به روی فعالیّتهای انسانی برای این شهروندان بسته است، فعالیّتهایی که میتواند برای شهروندان مدنیّت و عزّت نفس را در پی داشته باشد، و همهی انگیزهها را در شهروندان برای برقرار کردن رابطهای با فرهنگ زنده، اندیشهی زنده از طریق شخصیّتشان و آفرینندگیشان میکُشد.
[ ایوان کلیما || روح پراگ | ترجمهی خشایار دیهیمی / نشر نی / صص۸۴—۸۵ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#ایوان_کلیما
#روح_پراگ
پی بردهام که شأن و کرامت انسانی جزو صفات و ارزشهای بسیار ستوده در روزگار ما نیست که همگان به دنبالش باشند. به عکس، زندگی در روزگار ما، انسانها را پیش از آنکه به سمت امکان سادهی تأمین معاش براند، به سمت افعالی میرانّد که دون شأن و کرامت انسانی هستند، از پر کردن فرمهای استخدامی خفّتبار گرفته تا شرکت اجباری در انتخابات یا تظاهرات تقلّبی و پوچ و بیمعنا در عینحال شهروندان امروزی به جهانی پرتاب میشوند که شعارش این است: «چنگ بینداز به هر چیزی که میتوانی به چنگ بیاوری و هر چه بیشتر بهتر!» این شعاری است که روزبهروز بیشتر رایج میشود. این جهانی است که روزبهروز روابط و فساد و امتیازات غیرقانونی رانتها بیشتر بر آن حاکم میشود در عینحال همهی درها به روی فعالیّتهای انسانی برای این شهروندان بسته است، فعالیّتهایی که میتواند برای شهروندان مدنیّت و عزّت نفس را در پی داشته باشد، و همهی انگیزهها را در شهروندان برای برقرار کردن رابطهای با فرهنگ زنده، اندیشهی زنده از طریق شخصیّتشان و آفرینندگیشان میکُشد.
[ ایوان کلیما || روح پراگ | ترجمهی خشایار دیهیمی / نشر نی / صص۸۴—۸۵ ]
@AConfederacy_of_Dunces
#ایوان_کلیما
#روح_پراگ
🎥دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه سوره با همکاری انجمن علمی طراحی شهری دانشگاه تربیت مدرس برگزار میکند:
🔹«شــهــر انـســــانـی» از دریچه مستند
2️⃣ نشست دوم: « Why We Cycle»
◼️اعضای پنل:
- لیدا امینیان
دکتری برنامهریزی شهری از دانشگاه آیندهوون و متخصص حوزه جابهجایی شهری
- شهابالدین کرمانشاهی
استادیار پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران و متخصص حوزه حملونقل شهری
- یعقوب آزادهدل
معاون توسعه حملونقل پاک و آموزش سازمان حملونقل و ترافیک شهرداری تهران
- محمد نظرپور
پژوهشگر دکتری شهرسازی و مدرس دانشگاه سوره
♦️ مکان: دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه سوره
🕓 زمان: پنجشنبه 19 خردادماه – ساعت 16
🔷همراه با پخش مستند
📍خیابان نجات اللهی، خیابان فلاحپور، سالن اجتماعات دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه سوره
🔹«شــهــر انـســــانـی» از دریچه مستند
2️⃣ نشست دوم: « Why We Cycle»
◼️اعضای پنل:
- لیدا امینیان
دکتری برنامهریزی شهری از دانشگاه آیندهوون و متخصص حوزه جابهجایی شهری
- شهابالدین کرمانشاهی
استادیار پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران و متخصص حوزه حملونقل شهری
- یعقوب آزادهدل
معاون توسعه حملونقل پاک و آموزش سازمان حملونقل و ترافیک شهرداری تهران
- محمد نظرپور
پژوهشگر دکتری شهرسازی و مدرس دانشگاه سوره
♦️ مکان: دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه سوره
🕓 زمان: پنجشنبه 19 خردادماه – ساعت 16
🔷همراه با پخش مستند
📍خیابان نجات اللهی، خیابان فلاحپور، سالن اجتماعات دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه سوره
Forwarded from شَهرَت
🔹رونمایی از نشریه دانشجویی شهرت:
مروری بر سه شماره “شهر و شب”، “شهر و انقیاد” و “شهر و رنگ”
🕰زمان: شنبه، ۲۱ خرداد، ساعت ۱۴-۱۲
▪️مکان: پردیس هنرهای زیبا، دانشکده شهرسازی، طبقه دوم، سالن امتحانات
مروری بر سه شماره “شهر و شب”، “شهر و انقیاد” و “شهر و رنگ”
🕰زمان: شنبه، ۲۱ خرداد، ساعت ۱۴-۱۲
▪️مکان: پردیس هنرهای زیبا، دانشکده شهرسازی، طبقه دوم، سالن امتحانات
📈در بین ده دانشگاه برتر خاورمیانه اسمی از ایران نیست!
در سطح جهانی وضعیت و جایگاه دانشگاههای ایران از این هم اسفناکتر است.
در بین ۵۰۰ دانشگاه رتبه برتر جهان دو دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه امیرکبیر ( دانشگاهای اول و دوم ایران ) رتبه های ۳۸۰ و ۴۴۸ را به خود اختصاص داده اند.
این آمار و جایگاه یعنی فاجعه علم و دانش و مرگ دانشگاه و پژوهش در ایران است.
فقر دانش و علم :
فقر فرهنگی ، فقر اقتصادی، فقر سیاسی، فقر تکنولوژی و فلاکت در سایر شاخص های رشد و توسعه را به دنبال خواهد داشت.
فرار مغز ها و تهی شدن کشور از نخبگان همچنین حاکمیت فضای غیر علمی در دانشگاهها در بروز این ضایعه علمی تاثیر بسزایی دارد.
✍محمدرضا نبیئی
@philosophical_thought
در سطح جهانی وضعیت و جایگاه دانشگاههای ایران از این هم اسفناکتر است.
در بین ۵۰۰ دانشگاه رتبه برتر جهان دو دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه امیرکبیر ( دانشگاهای اول و دوم ایران ) رتبه های ۳۸۰ و ۴۴۸ را به خود اختصاص داده اند.
این آمار و جایگاه یعنی فاجعه علم و دانش و مرگ دانشگاه و پژوهش در ایران است.
فقر دانش و علم :
فقر فرهنگی ، فقر اقتصادی، فقر سیاسی، فقر تکنولوژی و فلاکت در سایر شاخص های رشد و توسعه را به دنبال خواهد داشت.
فرار مغز ها و تهی شدن کشور از نخبگان همچنین حاکمیت فضای غیر علمی در دانشگاهها در بروز این ضایعه علمی تاثیر بسزایی دارد.
✍محمدرضا نبیئی
@philosophical_thought
Forwarded from مدرسه زندگی فارسی
YouTube
فروپاشی اقلیمی و اندیشه نجات جهان با تعدیل جمعیت | پاسخ علم
هرگاه از گرمایش زمین و فروپاشی اقلیمی صحبت می شود ناخودآگاه این اندیشه پیش میآید که باید جمعیت جهان را کم کرد. در این پادکست به این سوال پاسخ میدهیم که موضع علم و راهحل منطقی در این باره چیست؟
#فروپاشی_اقلیمی
#ردپای_کربنی
#مدرسه_زندگی_فارسی
برای خرید…
#فروپاشی_اقلیمی
#ردپای_کربنی
#مدرسه_زندگی_فارسی
برای خرید…
Forwarded from خیالات سرزده
اگر عباس کیارستمی، هیچکاک، دیوید لینچ، کیشلوفسکی و... معمار بودند، خانهها را چهشکلی میساختند؟
طراحی شهری خیالی کاری از فدریکو بابینا معمار ایتالیایی از چهار کارگردان مشهور سینما...
@khialatesarzadeh
طراحی شهری خیالی کاری از فدریکو بابینا معمار ایتالیایی از چهار کارگردان مشهور سینما...
@khialatesarzadeh
"شهرها را طوری میسازند که مشابه ذهنِ آگاه باشند، شبکههایی که بتوانند با حساب و کتاب مدیریت و تولید کنند. در میان این همه ساختمان؛ خرابهها کمکم به ناخودآگاه شهر تبدیل میشوند؛ به خاطرات، ناشناختهها، تاریکیها و سرزمین های گمشدهاش_ ولی حقیقتا همانها هستند که به همین شکل شهر را زنده نگه میدارند.
با خرابههاست که شهر از چنگِ برنامهها و نقشههایش رها میشود و به ظرافت و پیچیدگی زندگی مبدل میشود؛ چیزی که میشود کاویدش اما شاید نشود به نقشه در آوردش".
از کتاب: نقشه هایی برای گم شدن اثر ربکا سولنیت
با خرابههاست که شهر از چنگِ برنامهها و نقشههایش رها میشود و به ظرافت و پیچیدگی زندگی مبدل میشود؛ چیزی که میشود کاویدش اما شاید نشود به نقشه در آوردش".
از کتاب: نقشه هایی برای گم شدن اثر ربکا سولنیت
Forwarded from مجلهی اینترنتی عصر روشنگری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چرا #مناظره میتوانند گمراه کننده باشد
#دکتر_آذرخش_مکری
توده قدرت را بیشتر دوست دارند تا حقیقت
ولو قدرت نامشروع ، یا قدرتی که بصورت نامشروع یا برای هدف نامشروع هم استفاده شود.
توجیه و توضیح تکاملی:
چون در جوامع بدوی رییس قبیلهی قوی یاغی کله خر ، بهتر از رییس قبیلهی فیلسوف و دانشمند بوده.
عشق به اعلیحضرت فراری که اواخر جوگیر شده بود و به غربی ها هشدار میداد ، خط فلسفی هم میداد که دموکراسی خوب نیست
به همین موضوع مربوط ست.
این صفت زنانه تلقی میشود و در زنان بصورت روشنتر دیده میشود ، برای همین ، کار فیلسوفان فحاشی به زنان بوده و کار هنرمندان ناله از دست زنان 😁
زیرا برای بسیاری از زنان ، قدرت فکری فیلسوفان و دانشمندان که اتفاقا امروزه مفید ترست جذابیت غریزی ندارد.
#تکامل
#تفکرنقاد
#فن_جدل
#روانشناسی_استدلال
#روانشناسی_توده_ها
#سقراط
#نقش_مار
#قبیله_گرایی
#جامعه_باز_و_دشمنان_آن
@soogiri | فلسفهی ذهن
@persian_organon | ایوانچراغانیدانش
@mghlte | عصر روشنگری
مطالب مربوط:
▪️نقش مار و خط مار
▪️ استدلال خیاط دوز
▪️چند مغلطه برای مارمولک بازی
▪️ تحلیل مناظره محبی و تاجزاده
▪️ شگردهای بحث بابنیادگرایان
#دکتر_آذرخش_مکری
توده قدرت را بیشتر دوست دارند تا حقیقت
ولو قدرت نامشروع ، یا قدرتی که بصورت نامشروع یا برای هدف نامشروع هم استفاده شود.
توجیه و توضیح تکاملی:
چون در جوامع بدوی رییس قبیلهی قوی یاغی کله خر ، بهتر از رییس قبیلهی فیلسوف و دانشمند بوده.
عشق به اعلیحضرت فراری که اواخر جوگیر شده بود و به غربی ها هشدار میداد ، خط فلسفی هم میداد که دموکراسی خوب نیست
به همین موضوع مربوط ست.
این صفت زنانه تلقی میشود و در زنان بصورت روشنتر دیده میشود ، برای همین ، کار فیلسوفان فحاشی به زنان بوده و کار هنرمندان ناله از دست زنان 😁
زیرا برای بسیاری از زنان ، قدرت فکری فیلسوفان و دانشمندان که اتفاقا امروزه مفید ترست جذابیت غریزی ندارد.
#تکامل
#تفکرنقاد
#فن_جدل
#روانشناسی_استدلال
#روانشناسی_توده_ها
#سقراط
#نقش_مار
#قبیله_گرایی
#جامعه_باز_و_دشمنان_آن
@soogiri | فلسفهی ذهن
@persian_organon | ایوانچراغانیدانش
@mghlte | عصر روشنگری
مطالب مربوط:
▪️نقش مار و خط مار
▪️ استدلال خیاط دوز
▪️چند مغلطه برای مارمولک بازی
▪️ تحلیل مناظره محبی و تاجزاده
▪️ شگردهای بحث بابنیادگرایان
HTML Embed Code: