نقدی بر نامگذاری سالها!
نامگذاری سالها از آنجا شروع شد که سالروز ولادت پیامبر و امام علی از نظر تاریخ قمری در شرایطی قرار میگزفت که در یک سال دو بار تکرار میشد. نام سال به نام پیامبر اعظم یا امام علی مزین شد. پس از آن، ابن نامگذاری سالانه تکرار شد. کم کم نامگذاری به سمت نوعی هدفانگاری و سیاستنگاری سوق یافت و نامهایی چون اقتصاد مقاومتی، مهار تورم و رشد تولید و … تغییر یافت. با این حال، چند نقد اساسی به این رویکرد از نامگذاری وارد است:
نظام برنامهریزی کشور، مبتنی بر سه سطح برنامههای بلندمدت، میانمدت (برنامههای پنج ساله) و کوتاهمدت (بودجه سالانه) است. برنامههای بلندمدت، سیاستهای کلان و راهبردهای اساسی را برای رسیدن به اهداف بنیادین و چشمانداز بلندمدت تعیین میکنند. معمولا این راهبردها تا حدی کلی است که تحققپذیری آن در مواجهه با سناریوهای مختلف آینده ممکن باشد. به عبارتی، پابرجا باشند. هرچه برنامه به سمت کوتاهمدت میرود، اهداف کمیتر و سیاستها اجراییتر میشود اما در عین حال انعطافپذیری محدودتر میشود.
حال مسئلهای که وجود دارد این است که این نامگذاریهای سالانه از چه جنسی است؟ آیا جنبه بلندمدت، میانمدت یا کوتاه مدت دارد؟ اگر جنبه بلندمدت دارد، چرا زمان تهیه برنامه بلندمدت (مانند ایران ۱۴۰۴ که سال۸۴ تصویب شد)، یک مرتبه به عنوان راهبردهای کلان ارائه نشدهاند و به تدریجی سالی یک مورد مطرح میشود؟ مگر میشود راهبردها را بدون سنجش میزان همافزایی یا تعارض باهم، در طول برنامه به تدریج مطرح کرد؟ اگر در مقیاس میانی است، چرا قبل از تهیه برنامه هفتم یا ششم به عنوان سیاستها و راهبردهای میانمدت یکجا ارائه نمیشود؟ اگر حتی در مقیاس برنامه کوتاهمدت است، چرا بعد از تصویب بودجه سالانه مطرح میشود؟ به گونهای هم مطرح میشود که گویی قبل از آن هیچ کس اطلاعی نداشت و این بدین معنی است که در تهیه بودجه سالانه این سیاست هیچ جایگاهی نداشته است؟
در واقع موضوع این است که با این شعار، اعتبار برنامههای میانمدت و کوتاه مدت چه میشود؟ آیا بودجه باید مجددا متاسب با این شعار تغییراتی نماید؟ این موضوع به ویژه زمانی اهمیت پیدا میکند که پس از ارائه آن، عدهای به دنبال این هستند که برای تحقق این نام چه سیاستهایی باید اعمال شود؟ این دقیقا در تعارض با برنامه و بودجه مصوب است که به هرحال درست یا غلط، سیاستهای میانمدت و بلندمدت را تعیین کردهاند! گویی باید آنها را کنار گذاشت و برنامه جدیدی برای تحقق شعار سال تدوین کرد!
اگر گفته شود که این شعارها راهکارهای تحقق برنامه قبلا تدوین شده است، در این صورت باید گفت آیا در نبود این شعار و نامگذاری راهکاری برای تحقق برنامه اندیشیده نشده بود؟ اگر نه که برنامه زیر سوال است و اگر بله، چگونه و چرا راهکار قبلی کنار گذاشته شده و راهکار جدید جایگزین میشود؟
به نظر میرسد این نامگذاریها تبدیل به محل تعریف پروژه و رانتخواری برای گروههایی شدهاست که در طول سال، مقالهها و کتابها و پروژههای مطالعاتی تعریف کنند و در نهایت هم هیچ! سال جدید و نام جدید و سفره جدید!
تعیین تکلیف اساسی این نامگذاریها و جایگاه و تناسب آنها با نظام برنامهریزی ضروری است. یا باید در حد شعار و نام بدون اثر در نظر گرفت یا کلا دیگر از خیر نامگذاری گذشت.
Http://hottg.com/maolad
>>Click here to continue<<