نوروز یکهزار و چهارصد و سه آمد و هیچ متن نوروزانهای ننوشتم الا همان چند بیتی که در کاریزگاه نیز همخوانش کردم و دیگر دستم به قلم نرفت تا اکنون، که این فقره هم نوروزانه نیست!
در سالهای اخیر یعنی یک دهه یا قدری بیشتر درباره هکسره(هاء یا کسره)بسیار شنیدیم و خواندیم(تنی از دوستان شاعر میگفت آنقدر دراینباره شنیده و خواندهام دچار نوعی شک به خود شدهام و گاه میپندارم اشتباه مینویسم!!!)و هر اندازه هم که بیشتر گفتند و نوشتند، از حجم بزرگ خطاهای نگارشی ذیل این مورد کاسته نشد! و به نظر میرسد اندک اندک گویندگان و نویسندگانی در حال وا دادن هستند و به اصطلاح بیخیال میشوند.سرگشته بودم که چرا این داستان به انجام نمیرسد و کسانی که به ویژه در فضای مجازی قلم میزنند و مرتکب این خطای فاحش میشوند، یک بار برای همیشه نمیآموزند که هاء را کجا و کسره را کجا بگذارند و خلاص!!!
انواع و اقسام تحلیلها و بررسیها نیز در مسیر فهم چرایی گسترش این غلط نویسی،
تولید شد، از پایین آمدن سطح سواد مردم گرفته تا کاهش میزان مطالعه و از نازل بودن کیفیت آموزش در عصر ما تا بیسوادی برخی معلمان و...گفتند و نوشتند و حجت آوردند!
شب گذشته در گروهی تلگرامی، عزیزی این بیت سعدی را نگاشت؛
سعدی! چو جورش میبری نزدیک او دیگر مرو
ای بیبصر! من میروم؟ او میکشد قلاب را
و من نیز هوس صدای همایون به سر زده "تصنیف قلاب" را از یوتیوب آوردم، هندزفری را در گوش نهاده با لذت در حال شنیدن بودم که چشمم به نام تصنیف در بالای صفحه افتاد و دیدم بارگذارندهی گرامی مرقوم فرمودهاند:
"تصنیفه قلاب"!
اعتراف میکنم که همه ذوق و اشتیاقم را یکباره از دست دادم و صفحه را بستم و پیش از اینکه به خود بیایم در ذهنم به دنبال "چرایی"افتادم!
واقعیت این است که هاء ناملفوظ در گفتار مانند کسرهی پیوند ترکیبات وصفی و اضافی ادا میشود و گوش نمیتواند این دو را از یکدیگر تشخیص دهد و چه بخواهیم و چه نخواهیم این یکی از مشکلات رسمالخط ماست که اوج بروز آن در دوران ابتدایی آشکار میشود و اگر با دانشآموزان این دوره به ویژه در پایههای دوم و سوم سروکله زده باشید،حسابی از این بابت حرص خوردهاید!
اما عدهای با توجه به تفاوت این دو و با یادگیری آن تفاوت و البته پیش از آن با استفاده از تمرین و ممارستی که دیده نمیشود در نگارش مرتکب این غلطنویسی نمیشوند و بسیاری تا پایان عمر آن را نمیآموزند! و این حکایتی همیشگی بوده است!
اما چرا اکنون و در زمان ما این غلط نویسی به اوج رسیده گمان میکنم هیچکدام از تحلیلها و بیان چراییها(با وجود اهمیت هر کدام در جایگاه خود)در این پیوند گویایی نداشته حتی صحت هم ندارند!
این حکایتی همیشگی بوده است و بسیاری از زیر دیپلمها و حتی لیسانس گرفتهها(و با تاسف بالاترها)هیچگاه استفاده درست نگارشی درباره هکسره را نیاموختهاند و نمیآموزند! ولی ما در عصر شبکههای اجتماعی به سر میبریم و ناگهان همگان به صرافت تولید محتوا افتادهاند! و بسیاری که متناسب با پیشه و علایق خود هیچگاه قرار نبوده است تا متنی را بنویسند و در اختیار همگان قرار دهند، الان مجبورند چنین کنند(لطفا درک و همراهی کنید؛مجبورند، مجبور!)این است که از چپ و راست با غلطنویسی مواجه هستیم و شگفتزده و هراسان که خدا را خدا را سطح سواد چه اندازه پایین آمده است! خیر عزیز دل! این حکایت هم مانند خیلی حکایات دیگر ما همیشگیست و فقط حالا مجال بروز و ظهور یافته!
دیگر بگذریم که این"تولید محتوا"ی همگانی آسیبها و آفتهای پرشمار دیگری(و البته مزایایی)نیز دارد و بیآنکه بدانیم با آنها دست به گریبان هستیم و در بحر اندیشه مغروق تا چرایی آنها را بیابیم و اصلاح فرماییم...
یزدان رحیمی
#نوروز
@karizga
>>Click here to continue<<