اصول درک علمی بازار مالی (بخش دوم): جمع صفر در بازار ثانویه
در یک سال گذشته، بخشی از وقتم را به تبیین مفهوم «جمع صفر» خصوصا در بازار ثانویه سهام اختصاص دادم و فکر میکنم در جا انداختن این مفهوم بین بخشی از مخاطبان (از فعالان بازار سرمایه گرفته تا سیاستگذاران) موفق بودم.
چرا تبیین این موضوع در سال گذشته (یعنی زمان رکود بخش حقیقی و رونق بازار سهام) اهمیت داشت؟ برای اینکه هشدار بدهیم که موتور اصلی رشد اقتصاد، «بخش حقیقی» است و با گرم کردن تنور بازار ثانویه نمیشود رفاه اضافه و جدیدی برای کلیت جامعه خلق کرد. ماجرا مثل این است که بگوییم حالا که تولید در کشوری با محدودیت مواجه است، ما فعلا پروندههای قضایی بیشتری خلق کنیم که وکلا سخت مشغول کار شوند و دستمزد و ارزش افزوده زیادی در بخش وکالت خلق شود و از این طریق فعلا «رشد اقتصادی!» خلق کنیم. در حالی که همه میدانیم که چنین چیزی سراب است و امکان ندارد و از طریق رونق این نوع فعالیتها رشد اقتصادی جدیدی به دست نمیآید (ولی از آن طرف برای یک رشد اقتصادی سالم و پایدار به چنین نهادهایی سخت نیاز داریم.)
حال برگردیم به اصل ماجرا: اگر واکنش شما بعد از شنیدن مفهوم جمع صفر در بازار ثانویه سهام این است که «نه این حرف درست نیست چون شرکتها سود درست میکنند و شاخص رشد میکند»، یک لحظه تامل کنید و از خودتان بپرسید که این همه آدم متخصص چه طور این نکته پیشپاافتاده و بدیهی (و درست) را متوجه نشدهاند؟ از خودتان بپرسید که آیا من اولین نفری بودم که کشف کردم که شاخص کل بازار سهام رشد میکند؟
و خب اگر پاسخ این بود که احتمالا بقیه (از جمله کسانی که روی جمع صفر بودن بازدههای پولی در بازار ثانویه اصرار دارند) هم متوجه این نکته بدیهی هستند، سعی کنیم روی درک دقیقتر این مفهوم تمرکز کنیم.
ممکن است شما نقد دقیقتری طرح کنید و بگویید: «بلی، جمع سود/زیان مازاد در بازار ثانویه صفر است ولی بازار ثانویه مزایای دیگری مثل نقدشوندگی و کشف قیمت و انگیزه عرضه اولیه به جامعه میدهد و در نتیجه کلیتش جمع صفر نیست.» این حرف هم بسیار درست و به جا است. ولی دقت کنیم که این نوع مزایای غیرمستقیم بازار ثانویه (یا اکسترنالیتی مثبت آن)، لزوما به معاملهگران این بازار نمیرسد - و بیشتر نصیب بخش حقیقی جامعه میشود - و باز اصل حرف ما صادق است.
تماس با نویسنده @hamed_ghoddusi
@hamedghoddusi
>>Click here to continue<<