TG Telegram Group Link
Channel: ✏اندیشه های رضاکردبچه
Back to Bottom
با سلام.درخصوص پست قبلی"پیرمرد کتابفروش" و پرسش برخی دوستان و عزیزان درمورد نحوه چگونگی تهیه کتاب های آقای ابراهیم رهبر، این نویسنده عزلت نشین و توانای کشورمان ویا امکان کمک اندک مالی به ایشان، بنده شماره کارت آقای ابراهیم رهبر را در اینجا قرار می دهم..دوستانی که قصد خرید این دو مجموعه داستان کوتاه ایشان را دارند ،مبلغ ۱/۵۰۰/۰۰۰ریال واریز نمایند و فیش را برای بنده  ارسال نمایند تا ترتیب ارسال این آثار از طریق ایشان فراهم شود...و عزیزانی که قصد کمک مالی هرچند اندک را نیز دارند می توانند به شماره کارتشان  واریزی های خود را انجام دهند.با سپاس

۶۲۸۰۲۳۱۵۰۴۹۴۲۸۶۲
بانک مسکن/ محمد ابراهیم رهبر
   
                         ------------------------
* ( این نویسنده عزیز با روحی بزرگ، جسم خود را پس از مرگ اهدا کرده است برای پیشرفت علم پزشکی این مرز و بوم و این‌نشان از اعتلا روح سترگش دارد، و  بخشندگی ما به او نیز هرچند اندک، بهترین موهبت برایش خواهد بود )
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جسمی که خاک می شود و تجسمی بر خاطراتش آب می پاشد، تازه میشود خاطرش، زنده میشود جسم در خیال..بوی زندگی میگیرد خاک..گل ِجوان در مرگ ،هزاران بار زنده تر میشود و زیباتر.. اگر چه پر پر..
به راستی که مرگ همه چیز را به دو نیم قسمت میکند..زندگی داشته با خاطرات و زندگی نداشته باخواسته ها،آرزوها..در مرگِ جوان، کفه سنگین مرده گی سخت سنگینی می‌کند برای مرگنده، برای زیستن نزیسته اش...و کفه خاطرات رنج بر جای برای بازمانده...از مرگ آنچه می ماند زندگی ست و آنچه نمی ماند باز هم زندگیست! زیستن در خاک و زیستن در خاطر ...
مرگ نارس در کام جوانِ ناکام، طعم خاکِ مرده میدهد که هیچ چیز در آن جز تلخی یادش نمی روید..ریشه می کند در قلب شاخ و برگ های نبودنش، برگهای خشکیده بودنش.خشکیده در مرگ، مرگ ،مرگ گیرنده!





@R_kordbacheh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در صید کردن آن لذتی ست که در از دست دادن آن چیزی که از آن توست به تو باز می‌گردد آن کام... او با قلابش قلب ماهی را رام می کند آرام آرام و به چنگ می آورد، بوسه خیس می زند بر آن ماهی که راهی جز  دل دادن به صید ندارد...صیادی در دریا می گریست آب دریاها را ، به ماهی قرمز کوچکی دل باخته بود....تاب آوردن، تاب آوردن، تاب آوردن و انتظار را نظاره نشستن از دور از اعماق جان به دریا دل زدن...صید شدن نام دیگر عشق است و راه و رسم عاشقی جز در تاب آوردن در پای معشوق نشان نمی شود در قلب، موج نمی شود بر اشک و جاری نمی شود بر چشم... در صید کردن آن لذتی ست که در دل دادن به آن قلاب می شود..






🎬رضا کردبچه



@R_kordbacheh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
✅️سکونت در سکون زمان

*تحلیلی بر فیلم روزهای عالی( perfect days) اثر "ویم وندرس"


🔷️دیدن فیلمهای کارگردان اگزیستانسیالیست آلمانی  که در ۲۱ سالگی دانشگاه خود را رها نمود و به سینما تک فرانسه رفت و در یکسال ۲۰۰۰فیلم دید تا ماهیت هستی شناسانه سینما را با پوست و استخوان خود  درک کند ، همانقدر لذت‌بخش هست که کشف مساله وجودی انسان برای ما از منظر نگاه او در فیلم هایش
لذتبخش تر!




@R_Kordbacheh
سکونت در سکون زمان
*تحلیلی بر فیلم روزهای عالی( perfect days) آخربن اثر "ویم وندرس"


🎬رضا کردبچه


۱) دیدن فیلمهای کارگردان اگزیستانسیالیست آلمانی  که در ۲۱ سالگی دانشگاه خود را رها نمود و به سینما تک فرانسه رفت و در یکسال ۲۰۰۰فیلم دید تا ماهیت هستی شناسانه سینما را با پوست و استخوان خود  درک کند ، همانقدر لذت‌بخش هست که کشف مساله وجودی انسان برای ما از منظر نگاه او در فیلم هایش لذتبخش تر! "ویم وندرس" آلمانی بی شک یکی از مؤلفین بی همتا در به تصویر کشیدن و بیرون کشیدن ابعاد نهان و ناشناخته وجودی انسان در تاریخ سینماست؛ بدون سماجت در  کندوکاو درونی و سوبژکتیویته (ذهنی) همانند سینمای اینگمار برگمان  و یا پزهای روانکاوانه و‌گل درشت سینمایی نظیر دیوید لینچ! او وضعیت حیرانی و سرگشته ی  انسانِ در ستیز با خودش را در شاهکاری مانند فیلم"پاریس - تگزاس" به همان ظرافت و زیبایی به تصویر می کشد که موقعیت به سکون و صلح رسیده  انسانی را در فیلم "روزهای خوش"؛جنگ و صلحی تمام عیار به مانند ادبیات تولستوی!

۲) تاثیر پذیری ویم وندرس از کارگردان بُت واره خودش یعنی "یاسوجیرو اوزو" تا جایی پیش رفت که  آخرین  فیلم  وی در ژاپن ساخته شده است...ویم وندرس در جایی می گوید :" اگر در قرن حاضر هنوز «چیزی مقدس» وجود داشته باشد، چیزی مانند گنجینه‌ای‌ سینمایی، آن گنجینه برای شخص من «آثار یاسوجیرو اوزو» است"..شکستن قواعد کلاسیک سینما از جمله بهم ریختن خطوط فرضی، انتخاب زاویه دوربین پایین سطح، شکستن تدوین تداومی و برجسته کردن کات های بین پلانی، و همچنین احساس کردن "زمان زیسته شده"در سینما توسط تماشاگر از تکنیک های ارائه شده توسط ازو و بالطبع ویم وندرس به سینماست؛ که این تکنیک آخرین، نیازمند تاملی و تعمق بس سترگ است

۳) برجسته سازی زمان زیسته شده (dure'e به زبان فرانسه) از مهمترین ویژگی‌های سینمای این کارگردان ژاپنی و آلمانی ست...بطور خلاصه نظریه پردازان معتقدند که بدلیل کات های متوالی در سینما، ما امکان درک زمان سپری شده واقعی را در سینما بطور محسوس لمس نمی‌کنیم..ولی در سینمای ازو و ویم وندرس ما با فیلم‌هایی طرف هستیم که در طبیعی ترین حالت خود، سیر زمانی خودشان را روایت می شوند  و نه صرفا روایت کارگردان از  زمان دکوپاژ  شده! در واقع ما زیستن را بدون آنکه فقط به تصویر کشیده شود ،لمس می کنیم..زیستن به تصویر کشیده را نمی بینیم ،زیستن زیست شده را  زندگی می کنیم...
بعبارتی کاراکترها سیر طبیعی زمان واقعی خود را زندگی می‌کنند، همانگونه که همزمان در حال بازی و نقش آفرینی هستند.. ژان پل سارتر از این زمان با عنوان «زمان دیالکتیکال» یاد می‌کند‌:"گفت وگوی زمان واقعی زیستن و زمان واقعی فیلم دیدن"

۴)"روزهای خوش" روایت تکرار روزمره گی زندگی آقای هیامارا ست ؛ کارگر و نظافتچی شهرداری که وظیفه ش تمیز کردن سرویس های بهداشتی شهر است .او مانند اکثر همنوعان خودش زندگی می کند؛ یعنی می خوابد...بیدار می شود...به سرکار می رود...کار می کند...خسته می شود...به منزل می آید...استراحت می کند...می خورد...و باز دوباره می خوابد و بیدار می شود و مجددا باز به سرکار می رود! در این روزمره گی ها، تنها کشف، شهود و همچنین وصل به جهان و هستی طبیعت پیرامونی اش است که وی را از قرنطینه گی انزوا بیرون می کشد.‌اگر چه وی نقشش در جهان زدودن کثافات حاصل از فضله های انسانی است درسرویس های بهداشتی شهر ، اما وی به تمیزترین شکل ممکن درک و آگاهی نابی از  هستی دارد و آن را زیبا می بیند و از زندگی اش در این بین لذت تمام می برد...به تلالو خورشید خیره می شود، رقص برگها را در نسیم مطبوع می بیند، از حواس پرتی زندگی مدرن دوری می کند، به انسانهای همنوع خودش کمک می کند، موسیقی مطبوع خودش را گوش می کند  و از همه مهمتر با سکوت و کم حرف بودنش، آرامش  و سکون جهان را بهم نمی ریزد و به اضطراب آن دامن نمی زند؛ هیاهو و اضطراب جهانی که حاصل از یاوه گویی ها ، وراجی ها و پچ پچه های بیهوده و پوچ انسانی است و هروز و هروز بیشتر می شود و با صدای بلندتر شنیده می شود!



#رضا_کردبچه


@R_Kordbacheh
اندیشه های رضاکردبچه pinned «سکونت در سکون زمان *تحلیلی بر فیلم روزهای عالی( perfect days) آخربن اثر "ویم وندرس" 🎬رضا کردبچه ۱) دیدن فیلمهای کارگردان اگزیستانسیالیست آلمانی  که در ۲۱ سالگی دانشگاه خود را رها نمود و به سینما تک فرانسه رفت و در یکسال ۲۰۰۰فیلم دید تا ماهیت هستی شناسانه…»
جهان متاورس- انسان متاحس

🔹تحلیل انتقادی بر زندگی متاورسی و آسیب شناسی جامعه شناختی آن

۱)  واژهٔ "متاورس" برای اولین‌بار در سال ۱۹۹۲ در رمان علمی تخیلی به اسم خرابی برفک( Snow Crash) ابداع شد ؛جایی که انسان‌ها با استفاده از آواتارهای برنامه‌ریزی شده در فضای مجازی و فضای سه بعدی که از دنیای واقعی شبیه سازی شده ، با یکدیگر  ارتباط دارند..ریشه این واژه از ترکیب Meta( فرا)  و( universe)جهان هستی تشکیل شده) و بطور خلاصه به زندگی فراتر از جهان کنونی یا زندگی دوم در فضای مجازی دلالت دارد. جهانی که انسان نماها، بطور  جعلی در آن حضور داشته  و با تصویری از خود غیر واقعی شان به زندگی روزمره می‌پردازند .جهان متاورس،جهان متاحس است..جهانی که بر پایه حواس افزوده کاذب ، غیر قابل اطمینان و مصنوعی شکل گرفته است

۲) اگرچه ژان بودریار نظریه پرداز و فیلسوف فرانسوی در تئوری خود تحت عنوان "حاد واقعیت" معتقد بود که تصاویر حاصل از  رسانه های ارتباط جمعی، خود واقعیت نیستند و نسخه بدلی از واقعیتی هستند که در بازنمایی به ما واقع انگاشته می شوند، ولی با ورود به دنیای متاورس از این نظریه می توان نیز فراتر رفت و به این نتیجه رسید که حالا همین نسخه های بدلی از تصاویر، با جعل خود واقعی انسانی به شکل شکلک های مجازی یا همان آواتارها جان پیدا کرده  و امکان زیستن واقعی پیدا نموده اند( همانند شخصیت چوبی پینوکیو در داستان  کارلو کلودی ایتالیایی که آرزوی تبدیل شدن به انسان واقعی را داشت و بسیار هم دروغ می گفت ) حالا این آواتارهای دروغین در دنیای واقع - خیالی حتی قابل لمس ، تاچ، و یا حتی امکان سکس یا تجاوز گروهی را  هم خواهند داشت!( اتفاقی که اخیرا در کشور انگلستان افتاد و دختری ۱۷ ساله مورد تعارض چند مرد آواتاری انسان نما قرارگرفت)
از اینرو می توان انتظار تولد نوزادان متاورسی Metababy  هم داشت که در همان فضا متولد می‌شوند ، رشد می کنند، تحصیل خود را ادامه می دهند، شغلی می یابند، به بازنشستگی متایی می رسند و در کهولت مجازی در همان قبرستان های متاورسی دفن شوند! بدون آنکه چیزی از آنها وجود عینی داشته باشد.

۳) حال سوال اصلی این یادداشت اینست که چه عواملی باعث گردید که انسان امروزی، تسخیر کرات دیگر و حالا زندگی در دنیاهای خیالی فراتر را در ذهن برای خود بپروراند و آرام آرام به آن جامه عمل بپوشاند؟ انگیزه وی از گستراندن حجم روزافزونی از تکنولوژی و خلاقیت در زندگی اجتماعی خود  چیست؟ آیا به این حقیقت عینی  واقف نیست که خلاقیت ها  هم در نهایت می توانند محدودیت های خطرناکی برای انسان بوجود بیاورند ؟ انسانِ گیاه - گوشتخوار و در انزوا زیسته ی غارها و کوهها  که میلیون ها سال قبل سعی نمود تا آرام آرام کلونی های انسانی تشکیل دهد تا به جامعه همزیستانه  باخود و در کنار همنوعان خود برسد، چرا حالا سعی دارد که این فاصله فیزیکی را بین خود بیشتر و ارتباط واقعی اش را کمتر کند؟ بنظر می رسد که تمام اینها تنها یک پاسخ داشته باشد  و آن اینست که: "انسان از انسان سخت آزرده و در رنج  است". به همین دلیل انسان از انسان سخت گریزان است و  در فرار . ولی قطعا می توان یقین داشت  که حتی کرات و جهان‌های موازی مجازی دیگر هم از شرارت ها، خباثت ها، تجاوزها و جنگ و ستیزهای دائمی انسان با انسان در امان نخواهند ماند...دیری نخواهد پایید که انسان مریخی و انسان متاورسی هم در آن مکان ها ایمن نبوده و همان دنیاهای تازه یافته خود را  ترک کرده و به جهانِ مجعول دیگری رجعت خواهند نمود.




رضا‌ کردبچه


@R_Kordbacheh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔳می گویند مرد در چهل سالگی به بلوغ می رسد و مرگ نارس در چهل روزگی...و تو بلوغِ مرگ مرد بودی که در زیستن در چهارمین دهه از زندگی ات دست کشیدی و به جوانه رفتن روئیدی...برای مرگ های نارس باید بهانه ای داشت، با زیستن در خیال یا نهالی کاشت تا ادامه نفس بریده شده اش به خاک پیوندی ازلی یابد که او نیز اکنون در خاک است تن تنیده اش در سکون..او با خاک است اگرچه ریشه کرده اکنون بر زمین،او در خاک است کشیده و بالا بلند، راست قامت ،اگرچه بی بهانه بی سرانجام در انتهایی کوتاه...مرگ بی بهانه رفتن، رفتن بی باوریست...برای مرگ های نارس باید نهالی کاشت، باید یادش را دانه به دانه پروراند همچون زنده گان، همچون این نهال جوان،این نهال در خاک
زیراکه مردگان این سال عاشقترین زنده گان بوده اند...




@R_Kordbacheh
از پدر نوشتن سخت است وخطور کردن عظتمش درکلمات کاری سهمگین تر.به همین خاطر با فاصله از او مینویسم،از روزش،از روزگارش.با فاصله به او نگاه میکنم،به پدرم، به او که او نیز به جایی دارد نگاه میکند انگار.خمیده و منتظر راه..
پشت به زمان خسته سپری شده بی رحم، رو در روی چشمان حقیقت تلخ زمان پیش رو.او چه می بیند در قاب یک پنجره؟نوشتن از پدر زایا،نگارش آفرینندگی خدایگان بر زمین است.نگارش احوالات خدایی انسان بر زمین که او نیز فرزندشان را در دامنِ زمین مادر، بزرگ میکند.او انگار کوهی ست تکیه گاه و نشسته بارشته کوه های مرتفع از شانه های افتاده و دامنه های خمیده پشت،او تکه کوهی ست جدا افتاده با قله ای سر کش از سپید شدگی برف بر سر..برف های نشسته بر خیال..او در قاب تصویر من است وخود در قاب هایی از پنجره های پیش رو..پنجره های خشکیده از شاخه‌های پاییزی.او در قاب تماشای چشمهای اشکبار من است.
همیشه به پدران فکرمیکنم،به استواری سکون دردهای درخود فرو رفته، به پدران رفته، به پدران تنها جا مانده، به پدران در بستر، به پدران داغ دیده،به پدران فرزند بالای چوبه دار بیگناه.پدران داغدار ایران زمین.پدران داغ گریان بر سینه!




@R_Kordbacheh
Forwarded from اتچ بات
از دیشب بارها این سکانس دهشتناک از فیلم "شیطان وجود ندارد"، آخرین اثر محمد رسول اف این فیلمساز دردمند را مرور می کنم و بارها از خواب تا اذان صبح ،گوش به نفس های آخر چهار اعدامی دیگر در ذهن، خودم را جای آنها بالا کشیدم و تصورشان را از آخرین لحظات زندگی شان مرور کردم که نفس در خواب بند می آمد و مدام پریشان حال از خواب می پریدم...این فیلم اپیزودیک  راجع به دیگر کشی و اعدام است و روایت بخشی از زندگی مجریان اعدام قبل و پس از اجرای آن... مجریانی که یا مثل همین مامور زندان در این سکانس با خونسردی تمام با وظیفه خود بعنوان مجری مرگ کنار آمده (مردی که اتفاقا دارای خانواده و کودک خردسالی ست که البته وظایف زناشویی خود بعنوان  یک مرد را هم به خوبی انجام می دهد )  و یا داستان روایت سرباز وظیفه ای که در زندان خدمت می کند و در اپیزود دیگری از فیلم ، از اجرای مرگ همنوع خویش شانه خالی می کند و از مرگ اجباری آنها و در نهایت از خدمت اجباری خود فرار می کند...
آنچه در این فیلم بیشتر از جان دادن  نمود پیدا می کند ، فعل جان گرفتن است و نحوه روایت‌های آن .اهمیت روایت بخشی از زندگی راویان مرگ و مجریانِ ستاندن جان.. تقابل جان گرفتن های آسان و جان دادن های سخت..روایت خون خوره گی هایی که در تاروپود زندگی مان تنیده شده و هر صبحگاهان در امری مرگیده ما هروزه طلوع میکند.
حال سوال اصلی این یادداشت این است : آن دستی که طناب دار را بالا می کشد، چگونه دست محبت نیز بر سر خردسال می کشد..؟ چگونه با آن دست ها نماز وعبادت خدایگان را می کند ویا ارتزاق نان ؟! همیشه به آن دستهای جانکاه فکر میکنم و به پاهایی که در تلاشند جان را با هر جان کندنی در خود نگه دارند ،آن جان شیرین را در جان کندنی سخت، سخت ،سخت...





رضا کردبچه



@R_Kordbacheh
InShot_20240221_131957300_1708521666924_1708523082731
<unknown>
🎙فایل صوتی اولین جلسه تدریس" روش تحقیق" دانشجویان‌رشته حقوق دانشگاه علوم و تحقیقات تهران. مورخ ۲۸/ ۱۴۰۲/۱۱  
در این جلسه ضمن تدریس مفاهیم ابتدایی انجام یک روش تحقیق علمی، بر حساسیت های بصری،نوشتاری و شنیداری یک محقق در  روند پروسه یک تحقیق منسجم و طبقه بندی شده  تاکید گردید






@R_Kordbacheh
در دومین جلسه روش تحقیق که در این هفته برگزار شد،به تعریف پارادایم های  هستی شناسی،معرفت شناسی و روش شناسی علم  برای دانشجویانم پرداختم و عنوان کردم تمام مفاهیم عمیق انسانی همچون عشق،نفرت،فقر ،صلح و...از این سه جزئ اصلی تشکیل شده اند.برای تمرین و تحلیل مفهومی چون فقر، این عکس را که امروز بطور اتفاقی در خیابان ثبت نمودم، مورد تحلیل قرارمیدهیم:

۱)هستی شناسی یک عکس:شناسایی عناصر  تشکیل دهنده آن:
الف- نیازمندی  که درحال کشیدن زباله های کاغذی برای امرار معاش است
ب -خیابان و عبورخودروهای و شهروندان بی تفاوت

۲)معرفت شناسی یک عکس:شیوه‌ها و راههای شناخت آن:
الف)حساسیت بصری و مشاهده غیر مستقیم سوژه ( در اینجا فرد نیازمند در عکس).نکته مهم اینکه مشاهده غیر مستقیم و نامحسوس یکی از روش های جمع آوری داده ها و اطلاعات است در فرایند تحقیق است.
ب)ثبت زیباشناسانه واقعیت با حضور در متن واقعه یا حادثه

۳)روش شناسی عکس:ابزارهای دستیابی به شناخت:
الف- حضور ناظر یا شاهد مساله مند
ب- استفاده از دستگاه‌های ضبط حقیقت تصویر مانند دوربین عکاسی یا گوشی همراه
ج- انجام مصاحبه با سوژه( در صورت فیلم )






📷#رضا_کردبچه


@R_Kordbacheh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در کشیدن، تاب آوری نهان است و تاب آوردن تحملی ست مستمر ،شکوهمند اما شکننده..تحملِ سنگینی هستی بار انسان به راستی تا کجادوام می آورد و کشیده میشود بر دوش بر خیابان بر راه؟               میلان کوندرا در کتاب "بار هستی" اینگونه پرسش می کند: " درتقابل سنگینی و سبکی هستی ،در کدام سمت ماجرا می‌ایستید؟!"
بنظر می رسد در تحمل و کشیدن آن بار سهمگین هستی، بدن در سمت رنج راستین خود می ایستد و آرام و خمیده، کشیده می شود به امر پوچ و بی وزنی خلا گونه خود از رنج ، و در این بین آن چه عادت می شود شلاقی ست که بر تن، جای خود را مدام رد تلخ می اندازد..رد تلخ.
براستی آیا نمی‌توان همچون نیچه که از شلاق خوردن اسبی توسط صاحبش، دچار فروپاشی و جنون ابدی شد و با در آغوش گرفتن آن اسب گریست ،با دیدن این تصویر، این مرد مسکین به جنون نرسید و چشم بر آن بست و  نگریست!
براستی تن های تنهای تک تک جدا افتاده ی ما،  تماما رد ضربه های نهیب زندگی نجیب اما پر از خفت زیستن در جامعه ایست اینگونه...جامعه ای به زیر کشیده از فقر،  قساوت،چپاول و دردمندی..خفت هایی که انتخاب ما نیست، انتخاب ما شده است!





🎬 #رضا_کردبچه

@R_kordbacheh
ریسه های رنگین خیال بر بالای سرش و خود غرق در ریسه های خیالی بافیده درفرو رفتگی زندگی؛ اما دست شسته از آن در کنار خیابان.دستفروش دست به سینه ی انتظار..دستفروشِ دست به سینه تحمل سرمای گذران روزگار.دسترنجِ دستانش داستان زیستن ناموزونی ست برای بقای ناچیز؛ منعطف ترین شکل حداقلی زیستن؛ بی قاعده تربن امرارمعاش درپیاده روهای شهر ،ساده و بی تکلف، بدون چشم داشت،اما چشم انتظارِ پاهای گذار.
ویترین دست فروشان سنگفرش پیاده روهای شهر است زیرپای عابران و سرقفلی کسب و کارش،اجاره پاره ای از تکه ای آسمان.او آنجا نشسته است وکفشهای بردبارمردمان شهرش را وصله تحمل می زند‌..براستی بردبارتر از کفشها آیامیتوان چیزی همراه تر برای انسان یافت؟ کفشهای بردبار در پاهای متحمل شهر- پاهای سگ دو.
انگار هزاران سال است چشمهای ساکنش خیره به سرخوردگی ازلی ست درنقطه روبرو، بدون حتی هیچ پلک زدنی بر خشکیدگی بخت خویش..هزاران سال درآینده ای تهی و بساط رها،صندلی خالی سردمعاش.او غرق است درسالخوردگی افکارش، او غرق است در انتظار نجات دهنده ای که انگار در گور خفته است.






رضا کردبچه

*عکس از یکی از دانشجویان توانمندم:
"سید امین مکارمی"


@R_kordbacheh
tahghigh- jalaseh4
<unknown>
🎙فایل صوتی  جلسه چهارم روش تحقیق دانشجویان رشته حقوق دانشگاه علوم و تحقیقات تهران. مورخ ۱۴۰۲/۱۲/۱۴در این جلسه ضمن بیان خلاصه مباحث ارائه‌شده در کلاسهای دوم و سوم  برای دانشجویان؛ به بحث و بررسی عناصر اصلی تشکیل دهنده یک تحقیق و توضیح تفصیلی ساختار "پیاز پژوهش" (Onion Research) پرداخته شد.




#روش_تحقیق

@R_Kordbacheh
Forwarded from اتچ بات
آموختن و آموزش آموخته هایم ، بی شک  برای من بدون هیچ شعار زدگی و ژست عالم مآبانه، امری قدسی و مهمترین مساله وجودی ام محسوب میشود..معتقدم زمان بی نهایت شتابان در حال گذر و بی نهایت بی رحم در حال گذار بر روح و جسم عمر کوتاه ماست و بنظر می رسد  تنها چیزی که آنرا بی اثر می کند وزن دانایی و آگاهی  که از خود بر جای می گذاریم و همچنین شرافت انسانی حاصل از آنها که در رفتار خود در طول زندگی بروز می دهیم...در این یکسال هر آنچه به دانشجوهای هوشیار و توانمند خودم در خصوص این وزن و این شرافت آموزش داده ام در واقع  من را باز تعریف می کند و جزئی از مختصات وجودی من محسوب می شود...
سعی نمودم که ورای تمام آموزش ها و یادگیری های درسی، "انسان بودگی محض" را به آنها آموزش داده و در طول مسیر زندگی گوشزد کنم و همواره سعی کنند به قول شاعر فقید احمد شاملو : "انسان را رعایت کنند، عشق به انسان را رعایت کنند..."
ویکتور هوگو در کتاب بینوایان می گوید:" هر آنچه آموخته‌اید به آنان که نمی‌دانند آموزش دهید، جامعه‌ای که در آن آموزش رایگان وجود ندارد مقصر است. اجتماعی که نادانی در آن پرده‌ای از تیرگی کشیده باشد، تقصیر دارد. مقصر آن نیست که در مغاک تیره گناه درمی‌غلتد، بلکه آن است که جامعه را مالامال از تاریکی کرده است.
بعنوان یک آموزگار و درسنده همواره به دانشجوهای خودم توصیه کرده ام که دانش واقعی مطالب درسی ارائه شده در سر کلاسهای درس نیست..دانش حقیقی وقتی به بار می نشیند ،به معنای واقعی خود می رسد و جامعه تاریک را روشن می کند که در خدمت بشریت و انسانیت باشد.
در نتیجه ضمن آرزوی بهترین ها در سال جدید برای همه ایرانیان پاک سرشت به خصوص دانشجویان عزیز و توانمندم سعی میکنیم که این سال را  همراه با  اینچنین آرمان و  انسان بودگی زیست کنیم و آنچنان که درخور یک انسان است سپری کنیم..





@R_Kordnacheh
📸(مجموعه عکسهای موبوگرافی دانشجویان مقطع کارشناسی رشته حقوق دانشگاه آزاد اسلامی با محوریت سوژه اجتماعی...)

نقش های چندوجهی تلفنهای همراه و به اصطلاح موبایل ها در زندگی انسانها سبب شده که این ابزار به وسیله ای حیاتی در زندگی امروزی انسانها بدل شده است و به اصطلاح در زندگی سریع یا فست فودی عصر حاضر، نقش مهمی ایفا کند و به اصطلاح جامعه شناسی مانند "پیربوردیو" به وسیله ای برای fast thinking( فکر کردن سریع و سطحی) بدل شود...

( ادامه مطلب در لینک زیر...)👇



https://www.instagram.com/p/C4-LMCps6mQ/?igsh=eWs0ZXNzNzE1ZDNy






@R_Kordbacheh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
"جهان استوار نمی ماند
مگر با سری خمیده
بر روی شانه ی کسی که دوستش داریم.."










🎶 #رضا_کردبچه
#سوزان_علیوان


@R_Kordbacheh
jalaseh 6 Tahghigh
<unknown>
🎙فایل صوتی جلسه ششم روش تحقیق دانشجویان کارشناسی رشته حقوق دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات مورخ ۱۴۰۳/۱/۲۵
در این جلسه ضمن ارائه توضیحات مبسوط در خصوص تحقیق کیفی  ،به اشکال مختلف این تحقیق( تحلیل محتوی، گفتمان، پدیدار شناسی، گروه کانونی و....) با ذکر مثال های مربوطه پرداخته شد.




#روش_تحقیق


@R_Kordbacheh
● گزیدۀ بهترین کانال‌های مفید تلگرام:
---------
🌍 اندیشکدۀ اقبال‌؛ مرجع‌ تحلیل‌ و‌ شناخت‌ پاکستان!
🇵🇰 @Andishkadehiqbal

📗 ایران سرزمین تمدن
📗 @Iran_Sarzamin_Tamadon

📕 تحلیل هرمنوتیک از شخصیت‌های شاهنامه
📕 @anjomanshahnameh

🕰 بهترین نقشه‌های تاریخی و سیاسی
@Jaynegareh

🕰 راوی
@Raavi_ir

🕰 دل‌واژه‌های تنهایی
@Gandomzaran

🕰 برگی از تاریخ
@APageOfHistory

🕰 منابع و مآخذ تاریخ شاهنشاهی ساسانی
@Sasanian_Sources

🕰 می‌ترسم بعد از مرگ هم کارگر باشم!
@Naabn

🕰 منابع و مآخذ تاریخ شاهنشاهی اشکانی
@ArsacidEmpire

🕰 بازخوانی تاریخ ایران‌زمین
@Khonjibook

🕰 ترکی استانبولی، متفاوت و‌ آسان
@Turkish_Nazli

🕰 تاریخ و فرهنگ بلوچستان
@Balochs_History

🕰 طبیب و درمانگری
@Samsadeghitebeslami

🕰 درگاه وهومن امشاسپند
@Khashatra

🕰 آلبوم جنگاوران تاریخ (میلیتاریسم تاریخی)
@Marzupan

🕰 آگاهی
@Andishe_parvaz

🕰 جامعه شناسی و هنر
@R_Kordbacheh

🕰 بنفش‌بوک
@Banafsh_Book

🕰 کتابخانۀ متون و مطالعات زردشتی
@Zardoshti_Book

🕰 منابع و مآخذ تاریخ پادشاهی ماد
@TheMedes

🕰 اشتادان
@Eshtadan

🕰 تاریخ و فرهنگ دولت عثمانی
@DorreShahvar

🕰 کوئیز تاریخ: پرسش و پاسخ روزانه
@HistoQuiz

🕰 شعر و ادب لری
@Skeyani

🕰 کانالی برای دوستداران فرهنگ بلوچ
@Balochiann

🕰 منابع و مآخذ پژوهشی تاریخ ایران مدرن
@ModernIranBooks

🕰 مرجع مستند و میم‌های تاریخی
@Tarikh_TV

🕰 آهنگ‌های شاد و اشعار جان‌فزای پارسی
@BazmeParviz

🕰 پویش ملی‌فرهنگی سیمرغ
@Pooyeshesimorgh

🕰 دنیای بک‌گراند کارتونی و تِم فانتزی
@FantasyPaper

🕰 مولانای جان
@Molanay_Gan

🕰 دین زرتشتی (مزدیسنا)
@EchoesofGATAHA

🕰 باران عشق
@Baraneshgh1289

🕰 قطعاتی از معروف‌ترین کتب دنیا!
@Mybookstan

🕰 آموزش دکوراسیون منزل
@ZibaManzel

🕰 کهنه‌سربازان ایران
@Kohnesrbazaniran

🕰 کافه شعر
@Kafee_Sheerr

🕰 آهنگ‌های «نوستالژی»
@Muzic3000

🕰 یادگیری لغات با متون انگلیسی
@English_Ielts_Garden

🕰 مطالعات ایران در قفقاز و آسیای مرکزی
@DosuyeCaspian

🕰 تاریخ و فرهنگ ملل جهان
@Tarikhe_Melal

🕰 کارگروه پژوهشی ایران‌بان کُرد
@Iranban_Kord

🕰 پارسی سخن بگوییم و زیبا بنویسیم
@Farzandan_Parsi

🕰 مطالعات تخصصی تاریخ صفویه
@SafavidStudies

🕰 کانال تخصصی روابط بین‌الملل
@InternationalRel

📊 آرشیو بزرگ اینفوگرافیک تلگرام!
📊
@Infographicer

🎙 کتاب صوتی
«پَـرشَــنْـگْــبـوڪ‌»
📚
@Parshangbook

💝 اشعار ناب، تصاویر جذاب، آهنگ‌های دلنشین
💖 @Navayeshirin

---------
📣 شرکت در تبادلات یا ثبت تبلیغات:
👤 @FiruzMehr 👈
HTML Embed Code:
2024/04/26 04:37:20
Back to Top