TG Telegram Group Link
Channel: Quantum problems
Back to Bottom
⭕️ دسترسی سریع به محتوای کانال

🔵 خاطرات و تجربیات

🔹 داستان شروع کانال
🔹 خاطره تدریس کوانتوم توسط دکتر گلشنی
🔹 عقب ماندگی علمی و تحمیل عقاید
🔹 عقب ماندگی علمی و عدم خودباوری
🔹 تحجر فکری در لباس آزاد اندیشی (قسمت اول)
🔹 تحجر فکری در لباس آزاد اندیشی (قسمت دوم)

🟠 مکاتبات با اساتید دربارۀ معضلات کوانتوم

🔸پاسخ لئونارد ساسکایند (اصلی، ترجمه )
🔸پاسخ دکتر کامران وفا (اصلی، ترجمه )
🔸پاسخ ادوارد ویتن (اصلی، ترجمه )
🔸پاسخ جیانکارلو گیراردی (اصلی، ترجمه)
🔸پاسخ آرتور فاین (اصلی، ترجمه)
🔸پاسخ لی اسمولین (اصلی، ترجمه)
🔸پاسخ تیم مادلین (اصلی، ترجمه)
🔸نظر استیون واینبرگ (سخنرانی، کتاب، مصاحبه)

🔵 معضلات نظریۀ کوانتوم

🔹 پایان نامه
🔹 معضل اندازه گیری
🔹 معضل زمان آشکارسازی
🔹 دوگانگی تحول تابع موج
🔹 نتایج مرجح
🔹 نتایج احتمالاتی
🔹 مفهوم مشاهده گر و مشاهده شونده
🔹 پارادوکس گربۀ شرودینگر
🔹 پارادوکس EPR
🔹 فرض ایده آلیسم
🔹 مسئلۀ حد کلاسیکی
🔹 طرد علیت1
🔹 طرد علیت 2


🟠 تعابیر و نظریات بدیل

🔸 ابزارانگاری
🔸 تعبیر چند جهانی
🔸 تعبیر وادوسی

🔵 مسائل بنیادی روز

🔹 آزمایش های پاکسازی تأخیری
🔹 گرانش برخاسته
🔹 نظریۀ ذهن و مغز
🔹 مغالطۀ عطف منطقی

🟠 سمینارهای بنیادی

👤 دکتر مهدی گلشنی
🔸 چرا فیزیک بنیادی مهم است و چرا در محیط ما نادیده گرفته می شود؟
🔸 چالش های بنیادی در مكانيک كوانتومی استاندارد
🔸 چالش های بنیادی در کیهان شناسی مدرن
🔸 نقش بنیادی اصول عام در علوم
🔸 آیا علوم مستغنی از مفروضات متافیزیکی هستند؟
🔸 فیزیک بنیادی چیست و چرا مهم است؟

👤 محمد انصاری فرد
🔸 آزمایش ذهنی همکار ویگنر و نمونه های تعمیم یافته ی آن (فایل صوتی، اسلاید)
🔸 مکانیک کلاسیک غیرموجبیتی (فایل صوتی، اسلاید)

👤 علی آیت اله رفسنجانی
🔸 آیا گرانش یک نیروی بنیادی است؟ (فایل صوتی، اسلاید)
🔸 مسیرهای بوهمی: سورئال یا واقعی؟

👤 احسان ابراهیمیان
🔸 قضیه گودل، آیا فیزیک همیشه نا تمام است؟ (فایل صوتی، اسلاید)

👤 محمد ابراهیم مقصودی
🔸 مسیر پر پیچ و خم کشف یک نظریۀ زیبا: تاریخچۀ کوتاه تولد نسبیت عام (فایل صوتی، اسلاید)

🔵 کتاب ها، جزوات و مقالات

🔹 ایرادات واینبرگ به کوانتوم استاندارد
🔹 فیزیکدانان برتر کوانتومی
🔹 کتاب ایمان در علم
🔹 کتاب Elegance and Enigma
🔹 خلاصه و تحلیل فصل 14 کتاب زیبایی و معما
🔹 خلاصه فصل ۷ کتاب زیبایی و معما
🔹جزوۀ درس مبانی فلسفی کوانتوم
🔹 مقالۀ مدل ذهن و مغز
🔹 مقالۀ اصلی پارادوکس EPR
🔹 مقالۀ اثبات ناسازگاری کوانتوم

🟠 جلسات اتاق 333

🔸ایدهٔ ولفرام برای رسیدن به نظریهٔ نهایی فیزیک (قسمت اول)
🔸ایدهٔ ولفرام برای رسیدن به نظریهٔ نهایی فیزیک (قسمت دوم) + بازی حیات یک بعدی
🔸 ایدهٔ ولفرام برای رسیدن به نظریهٔ نهایی فیزیک (قسمت سوم) + نسبیت خاص و بحث آزاد
🔸 آیا جهان واقعی است؟ رئالیسم در برابر ایده آلیسم
🔸پارادوکس EPR
🔸 مناظره اینشتین و بور در کنفرانس سلوی
🔸 نامساوی بل و اثرات فوق نوری

🆔 @QMproblems
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جلسهٔ اتاق ٣٣٣
🔷 اشکالات و چالش های مکانیک کوانتومی

👤 ارائه: علی آیت اله رفسنجانی

🖥 youtu.be/RMpmif4BCSo
🆔 @QMproblems
" با توجه به چنین هماهنگی در کیهان که من، با ذهن محدودم، قادرم آن را تشخیص دهم، هنوز افرادی هستند که می گویند هیچ خدایی وجود ندارد. اما آنچه مرا واقعاً عصبانی می کند این است که آنها برای حمایت از چنین دیدگاهی از من نقل قول می کنند."

👤 آلبرت اینشتین

🆔 @QMproblems
⭕️ تحجر فکری در لباس آزاد اندیشی (قسمت اول)

حدوداً هفت سال پیش، که سال آخر کارشناسی بودم، با یکی از اساتید بنام دانشکده درس ترمودینامیک داشتم. استاد تأکید زیادی بر روی استفاده از کتاب زبان اصلی بجای نسخه های ترجمه شده به فارسی داشت. استدلالش این بود که در فرآیند ترجمه مفاهیم به صورت کامل منتقل نمی شوند و شما همواره درس را ناقص یاد خواهید گرفت. این استدلال برای من که اندک مطالعه ای در زمینۀ زبانشناسی داشتم دلپذیر و مورد قبول بود. اما یک روز اتفاق جالبی افتاد که نقطۀ عطفی در شناخت بیشتر من از این استاد شد.

یک روز استاد به دانشجویان کلاس ایمیل زد که نمی توانم فردا در کلاس باشم و کلاس برگزار نمیشود. اما متن ایمیل به انگلیسی بود! این موضوع خیلی برایم عجیب بود. به هر حال هم استاد و هم ما فارسی زبان بودیم و کلاس هم در کشور فارسی زبان برگزار میشد. اینجا دیگر بحث ترجمه و اینها مطرح نبود و یا مسئلۀ علمی نبود که استاد بخواهد به زبان علمی بنویسد! علیرغم حس رودربایستی که همیشه بین استاد و دانشجو وجود دارد، جسارت به خرج دادم و ایمیلی به ایشان زدم و این مسئله را تذکر دادم. ایشان نیز پاسخ دادند که در آخر جلسه بعد بمان تا صحبت کنیم.

جلسه بعدی رسید و ما سر کلاس نشسته بودیم که استاد وارد شد و ما به احترام ایستادیم. ایشان نگاهی به من انداخت و گفت من اصلا فلسفه و این چیزها رو قبول ندارم! علامت تعجب بود که از سرم فوران میکرد!!! بحث ایمیل انگلیسی چه ربطی به فلسفه داشت؟🤔 به خود گفتم صبر میکنم تا آخر کلاس ببینم منظور استاد چه بود. کلاس تمام شد و من ماندم و یکی دیگر از رفقا. خلاصه بگویم که صحبت از هر چیزی شد جز موضوعی که من برایش ایمیل زده بودم. گویی استاد چیزی در دلش مانده بود و فقط میخواست آن را بیرون بریزد.

ایشان میگفت من فلسفه را قبول ندارم. پرسیدیم چرا؟ اینگونه استدلال کرد: "یک-من چند کتاب فلسفی خواندم. دو-متوجه نشدم. سه-من آدم باهوشی هستم. ⬅️ در نتیجه فلسفه بدرد نمیخورد!" واقعا برایم عجیب بود که استادی در این سطح اینگونه استدلال می کند، حال آنکه برجسته ترین فیزیکدانان صریحاً اعلام نموده اند که تا چه حد اصول فلسفی و متافیزیکی در پیشبرد علم ضروری است. کار به اینجا ختم نشد. ایشان شروع کرد به انکار دین و خدا و در نهایت هم منطق. دود بود که از کلۀ ما بلند می شد. یک دانشجوی کارشناسی چه توانی دارد که یک استاد تمام فیزیک، اینگونه ضروری ترین عقایدش را مورد حمله قرار دهد؟

هفته ها ذهنم مشغول بود و مدام به حرف های ایشان فکر می کردم. یا من یک عمر در اشتباه بودم و یا آن استاد تمام. متاسفانه هم، همیشه این پندار در ناخودآگاهمان هست که کسی که مدرک و جایگاه علمی بالاتری دارد حرفش در تمام موارد درست است. حال آنکه در طول تاریخ بارها این موضوع تکرار شده است که دانشمندان بزرگ اشتباهات فاحشی در مورد زمینه های غیر از تخصص شان کرده اند. اما بهرحال تغییر باور زمان و انرژی زیادی میبرد. خدا را شکر میکنم که بعد از این ماجرا با اساتید برجسته و بزرگ خارجی و داخلی نظیر جناب دکتر گلشنی برخورد داشتم و بسیاری از حقایق و باورهای عمیق، دربارۀ رابطۀ علم و دین و فلسفه را از ایشان آموختم. اما همیشه این سوال در ذهنم هست که چگونه یک فیزیکدانی که هر روز از قواعد عقلی برای حل مسائل استفاده میکند به این راحتی میتواند این قواعد و نتایج آن ها را انکار کند؟

این موضوع، پارادوکس بزرگی بود که در ذهنم حل نمیشد تا اینکه چند وقت پیش متوجه شدم این استاد کتابی را ترجمه نموده و یک فصلی از آن را که مربوط به رابطۀ علم و دین بوده، حذف کرده است...

📝 ادامه دارد...

🆔@QMproblems
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جلسهٔ اتاق ٣٣٣
🔷 آیا جهان واقعی است؟ رئالیسم در برابر ایده آلیسم

👤 ارائه: محمد انصاری فرد

🖥 youtu.be/iiq6uontVEM
🆔 @QMproblems
Quantum problems
⭕️ تحجر فکری در لباس آزاد اندیشی (قسمت اول) حدوداً هفت سال پیش، که سال آخر کارشناسی بودم، با یکی از اساتید بنام دانشکده درس ترمودینامیک داشتم. استاد تأکید زیادی بر روی استفاده از کتاب زبان اصلی بجای نسخه های ترجمه شده به فارسی داشت. استدلالش این بود که در…
⭕️ تحجر فکری در لباس آزاد اندیشی (قسمت دوم)

چهار سال پیش، بعد از دفاع از رسالۀ ارشدم، در طبقۀ پنجم دانشکده فیزیک مشغول کارهای ثبت نام دکتری بودم که تصادفاً آن استاد را دیدم. به رسم ادب جلو رفتم و سلام دادم. ایشان بلافاصله به من گفتند تو با این روش به هیچ جایی نمیرسی. (گویا پوستر دفاع من را دیده بودند و از موضوع کارم خبر داشتند.) بعد از آن ملاقات، از ایشان وقت گرفتم و بحث مفصلی با ایشان داشتم که داستانش را در اینجا شرح داده ام. خلاصه اینکه ایشان در ابتدا ادعا کردند که پرداختن به این مباحث بنیادی بیهوده است اما با صحبت ها و مثال هایی که برای ایشان زدم از موضع خود کوتاه آمدند و اعتراف کردند که مباحث بنیادی مهم است. اما ادعای خیلی ناامید کننده تری کردند.

ایشان گفتند این مباحث بنیادی کار همان امثال ویتن و واینبرگ است که با آن ها مکاتبه کردی! کار ما همین محاسبات و ضرب و تقسیم هاست!! واقعا استاد تبحر عجیبی در متحیر ساختن من داشتند... مگر می شود تا این حد مرزهای عدم خودباوری را گسترش داد؟ یعنی تمام کار ما مشق نویسی از روی دست بزرگان است و ما را به آن مباحث اصلی و عمیق راهی نیست؟ مگر چه تفاوتی میان ما و آن ها وجود دارد بجز همین ذهنیت و افکار محدود کننده؟ خداراشکر تا قبل از بازنشستگی دکتر گلشنی، در دانشگاه مأمنی داشتیم که از این همه تناقض گویی ها به آنجا پناه می بردیم و ایشان ما را روشن میکردند و در ما روح امید و خودباوری را تزریق می نمودند.

خلاصه گذشت تا اینکه چند وقت پیش متوجه شدم این استاد کتابی را از یک استاد فارسی زبان ترجمه نموده اند؛ اما یک فصل از آن که مربوط به رابطۀ علم و دین بوده، در ترجمه حذف شده است. صحبت از این موضوع در فضای مجازی داغ شده بود و هرکس ادعایی میکرد. گویا برخی ادعا میکردند که این فصل به خواست مؤلف حذف شده است و نه مترجم. این ادعا برایم عجیب بود چرا که مؤلف از اساتید برجسته ای بودند که اخیرا جایزه ای مربوط به جهان اسلام به ایشان اهدا شد و من هم قبلا با ایشان مکاتبه داشتم و ایشان را انسان متواضع و منصفی یافتم. از این جهت تصمیم گرفتم به ایشان ایمیلی بزنم و مستقیم از خودشان ماجرا را بپرسم که اتفاق عجیبی افتاد...

فردای آنروز ایمیلم را چک کردم و دیدم بجای مؤلف، آن استاد مترجم پاسخ داده و اینطور شروع کرده است: "خواهشمندم وقت استاد بزرگ را نگیریم . با من مکاتبه فرمایید. من صلاح دیدم وارد این مقولات نشویم." با توجه به شناختی که از ایشان از نظر عقاید داشتم این رفتار دور از ذهن نبود. اما به هر صورت انسان با هر عقیده ای، وقتی در مقام ترجمه و انتقال دانش قرار می گیرد باید اصل امانت داری را رعایت نماید. اگر اعتماد میان مخاطبین و مترجم از بین برود، این برای هر دوی آنها اتفاق ناخوشایندی است. دیگر مخاطب از کجا مطمئن باشد که این استاد در مورد موضوعات فصولِ دیگر این کتاب صلاح دیده باشند که همۀ متن را کامل و درست ترجمه نمایند؟ و از آن عجیب تر اینکه چرا کسی باید خود را در جایگاهی ببیند که تعیین کند وقت کدام استاد را می توان گرفت و کدام را نه. مکالمه، اساس کلیدی در جامعۀ علمی است. به شخصه بارها شده است که در مورد مسائلی که سوال داشتم با سرشناس ترین فیزیکدانان و فلاسفۀ دنیا مکاتبه کرده ام و ایشان نیز با روی باز من را راهنمایی و کمک نموده اند و این مسئلۀ خارج از عرفی نیست.

اما همۀ اینها به کنار، بعد از این ماجرا خبری را شنیدم و آن زمان بود که فهمیدم چرا آن استاد به من می گفتند که تو به هیچ جایی نمیرسی. گویا آن استاد مؤلف، جایزه ای را که مربوط به جهان اسلام بوده است، و مبلغ زیادی هم بوده، در اختیار آن استاد مترجم قرار داده تا صرف گسترش فیزیک بنیادی شود! بله درست است، تا زمانی که امثال ما دأب فیزیک بنیادی داشته باشد و امثال آن استاد گرامی متولی رشد آن شوند، ما به هیچ جایی نمیرسیم...

🆔@QMproblems
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جلسهٔ اتاق ٣٣٣
🔷 پارادوکس EPR

👤 ارائه: علی آیت اله رفسنجانی

پارادوکس EPR در سال ۱۹۳۵ توسط اینشتین، پودولسکی و روزن طرح شد. EPR نشان می دهد که اگر موضعیت و رئالیسم باشد، آن‌گاه مکانیک کوانتومی نمی‌تواند کامل باشد. این یعنی یا در جهان ناموضعیت وجود دارد، یا جهان ایده‌آلیستی است و یا مکانیک کوانتومی کامل نیست.
اگر گزاره اول یا سوم صحیح باشد، باید فیزیک را از نو بازنویسی کنیم. گزاره دوم نیز مطلوب خیلی از بزرگان علم نیست. موضوعی که نزدیک به صد سال ذهن دانشمندان را درگیر خود کرده است.
مقاله اصلی اینشتین را می‌توانید اینجا پیدا کنید:
http://www.drchinese.com/David/EPR.pdf

🖥 www.aparat.com/v/Q02wh
🆔 @QMproblems
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جلسهٔ اتاق ٣٣٣
🔷 مناظره اینشتین و بور در کنفرانس سلوی

👤 ارائه: وحید جان نثاری

اینشتین از همان ابتدا با تفسیر کپنهاگی مکانیک کوانتومی مشکل داشت. بیشترین نمود این مشکل در مناظراتی هست که بین اینشتین و بور در کنفرانس سلوی شکل گرفته است. اینشتین، با کمک آزمایش‌های ذهنی، تلاش می‌کند نشان دهد که مکانیک کوانتومی کامل نیست. بور هم در مقابل تلاش می‌کرد تا پاسخی برای ایرادات اینشتین پیدا کند. ایرادات اینشتین در نهایت مسیرهای جدیدی را پیش روی دانشمندان گشود.

🖥 www.aparat.com/v/zhMBD
🆔 @QMproblems
⭕️ مسئلۀ زمان؛ پاشنۀ آشیل نظریۀ کوانتوم

از ابتدای پیدایش نظریۀ کوانتوم بسیاری از فیزیکدانان بزرگ نسبت به آن ابراز ناخرسندی کرده اند. شرودینگر و اینشتین از اولین افرادی بودند که سعی داشتند با بیانی شفاف و منطقی، ناقص بودن این نظریه را اثبات کنند. (میتوانید پارادوکس گربۀ شرودینگر و پارادوکس EPR را ببینید). هربار که استدلالی بر علیه کوانتوم کپنهاگی ارائه میشد، بور و هایزنبرگ به نحوی از پاسخ طفره می رفتند و با زیر سوال بردن مفروضات اساسی علم، نظریۀ خود را تبرئه می کردند. موفقیت های تجربی این نظریه جامعۀ علمی را قانع کرده بود که معضلات آن را نادیده بگیرند و به حل مسائل دیگر در چارچوب این نظریه بپردازند. اما در این میان معضل بسیار عمیقی وجود داشت که خود را از چشم تیزبین بسیاری از فیزیکدانان با ذکاوت پنهان کرده بود.

اولین بار پائولی این معضل را با بور مطرح کرد. او که در مقام نظریه پردازی و آزمایش سرآمد بود، به مشکلی عمیق در نظریۀ کوانتوم پی برد. او گفت که ما در آزمایشگاه مکان و زمان برخورد ذرات به آشکار ساز را اندازه میگیریم. نظریۀ کپنهاگی مکان را به عنوان یک مشاهده پذیر به رسمیت میشناسد و برای آن یک عملگر در نظر میگیرد. اما در مورد زمان هیچ عملگر متناظری ارائه نمیدهد. در این نظریه، زمان صرفا پارامتری است که تحول تابع موج را توصیف میکند؛ ولی کوانتوم کپنهاگی هیچ پیشبینی ای دربارۀ زمان آشکارسازی ندارد. پائولی نشان داد اگر بخواهیم برای زمان یک عملگر تعریف کنیم باید طیف انرژی همواره پیوسته باشد (که میدانیم برای بسیاری از پدیده ها اینطور نیست) و همچنین حد پایینی برای انرژی سیستم نداریم (یعنی انرژی سیستم میتواند به منفی بینهایت میل کند).

بگذارید کمی واضح تر این مسئله را بیان کنم. تابع احتمال مکانی یک ذره به ما میگوید: اگر در یک زمان مشخص مکان ذره را اندازه بگیریم،‌ در هر بازۀ مکانی چه مقدار احتمال دارد که ذره را پیدا کنیم. تصور کنید که ما در تمام نقاط فضا آشکارسازهای خاموشی را قرار داده ایم. در یک لحظه تصمیم میگیریم که همۀ آشکارسازها را روشن کنیم و تابع موج ذره را مجبور به کلپس (یا همان تقلیل)‌نماییم.این با چیزی که در آزمایشگاه اتفاق می افتد کاملا متفاوت است. ما در آزمایشگاه آشکارساز را در مکان مشخصی قرار میدهیم و منتظر میمانیم تا ذره خودش به آشکارساز برسد (و کلپس نماید)، و زمان رسیدن (یا کلپس) را اندازه میگیریم. اینکه چه قدر احتمال دارد که ذره را آشکار کنیم به مکان آشکارسازی و احتمال رسیدن ذره در آن زمان بستگی دارد. حال آنکه تابع احتمال مکانی صرفا یک تابع احتمال شرطی است. یعنی احتمال آشکارسازی ذره در فلان مکان به شرط اینکه کلپس در فلان زمان اتفاق بیافتد. ولی ما نمیدانیم در چه زمانی کلپس اتفاق می افتد!

شاید در نگاه اول مسئلۀ ساده ای به نظر برسد. ما احتمال مکانی ذره را در هر زمانی داریم. در نتیجه بدست آوردن احتمال زمان رسیدن ذره به یک مکان مشخص نباید خیلی سخت باشد. اما حقیقت این است که تابع احتمال شرطی مکان، نمیتواند اطلاعاتی دربارۀ تابع احتمال زمانی سیستم بدهد. این درحالی است که ما در آزمایشگاه همواره درحال اندازه گیری زمان هستیم. شاید برایتان جالب باشد؛ نظریۀ کوانتوم حتی در آزمایش دو شکاف معمولی هم نمیتواند احتمالات را به درستی برای ما پیشبینی کند. ما صرفا، با استفاده از تقریب های بسیار، طرح تداخلی را توجیه میکنیم. این موضوعی است که در کتاب های درسی به آن اشاره ای نمیکنند. اگر احیانا دانشجویی کنجکاو شود و برایش سوال پیش بیاید،‌ اغلب توسط استاد درس به اصطلاح پیچانده میشود. البته اگر خوش شانس باشد و استاد به او القا نکند که «تو کم هوشی و این چه سوال بی ربطی است که میپرسی؟»

این موضوع به وضوح کامل نبودن نظریۀ کوانتوم و عدم توانایی آن در توضیح نتایج آزمایشگاهی را نشان میدهد. موضوعی که امثال اینشتین تلاش میکردند به صورت خیلی پیچیده تری آن را اثبات نمایند. نکتۀ جالب اینجاست که تا سال ۱۹۶۰ توجهی به این موضوع نشد تا اینکه آهارونوف و بوهم سعی کردند برای یک ذرۀ آزاد یک بعدی عملگری برای زمان آشکارسازی تعریف کنند. بعد از آن جریانی راه افتاد تا بتوانند به صورت اصول موضوعه ای تابع احتمال زمانی را استخراج نمایند. با وجود تلاش های بسیار تاکنون راه حل خالی از ایرادی برای این مسئله در چارچوب کوانتوم استاندارد ارائه نشده است و نظریات موجود تابع احتمال را صرفا برای ذرۀ آزاد یک بعدی بدست آورده اند. دیگر نظریات بدیل نیز توافق نظری با یکدیگر ندارند. اما در کوانتوم بوهمی،‌ راحت تر میتوان به این مسئله پرداخت. چرا که در این نظریه ذرات مسیرهای مشخصی دارند که محاسبۀ زمان رسیدن آنها کار چندان دشواری نیست.

🔹 تصویر زیر مسیر ذرات، طرح تداخل زمانی و متوسط زمان رسیدن آنها در آزمایش دوشکاف است که در نظریۀ کوانتوم بوهمی شبیه سازی شده است

🆔@QMproblems
Quantum problems
⭕️ مسئلۀ زمان؛ پاشنۀ آشیل نظریۀ کوانتوم از ابتدای پیدایش نظریۀ کوانتوم بسیاری از فیزیکدانان بزرگ نسبت به آن ابراز ناخرسندی کرده اند. شرودینگر و اینشتین از اولین افرادی بودند که سعی داشتند با بیانی شفاف و منطقی، ناقص بودن این نظریه را اثبات کنند. (میتوانید…
🔵 برای دوستانی که به این موضوع علاقمندند،‌ جناب آقای دکتر کاظمی در ۵ جلسه به صورت دقیق و جامع این مسئله را توضیح داده اند.

🔸میتوانید از لینک های زیر برای دسترسی به هر جلسه استفاده نمایید:

👈جلسۀ اول
👈🏻جلسۀ دوم
👈🏼جلسۀ سوم
👈🏽جلسۀ چهارم
👈🏾جلسۀ پنجم

🙏🏻 از جناب آقای دکتر جعفری بابت قرار دادن ویدیوهای این جلسات سپاسگزاریم

🆔@QMproblems
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جلسهٔ اتاق ٣٣٣
🔷 نامساوی بل و اثرات فوق نوری

👤 ارائه: وحید جان نثاری

بل در سال ۱۹۶۴ آزمایشی پیشنهاد کرد که با کمک آن بتوان میان مکانیک کوانتومی و نظریه متغیرهای نهان داوری کرد. دو ذره درهم تنیده را از یکدیگر بسیار دور می کنیم. به طوری که مطمئن باشیم تغییر دادن یکی از ذرات روی دیگری اثری نداشته باشد. بل نشان داد که اگر مکانیک کوانتومی صحیح باشد، یک نامساوی مشخص نقض می شود. این در حالی هست که نظریه متغیرهای نهان، نامساوی را نقض نمی کند. جالب این جاست که نقض شدن این نامساوی در آزمایشگاه تایید شده است. البته باید توجه کنیم که اگر شرط ناموضعی بودن را به نظریه متغیرهای نهان اضافه کنیم، در این نظریه نیز نامساوی بل می تواند نقض شود. در نتیجه به نظر می رسد که نقض شدن نامساوی بل، بیش از آن که تاییدی بر مکانیک کوانتومی باشد، ردی بر موضعی بودن جهان است.

🖥 www.aparat.com/v/czfMj
🆔 @QMproblems
⭕️ فراخوان مطالعه و بررسی کتاب

مدتی است که با چند نفر از دوستان مشغول نگارش کتابی در زمینه مفاهیم بنیادی علم هستیم. در این کتاب سعی داریم مفاهیم عمیق علوم مدرن را به بیانی ساده و با رویکرد فلسفی برای دانش آموزان دبیرستانی ارائه نماییم. خوشبختانه نسخه اولیه کتاب آماده شده و قصد داریم برای بررسی نهایی و گرفتن بازخورد، به صورت محدود چند نفر از عزیزان علاقمند و آشنا به زبان انگلیسی آن را مطالعه و بررسی نمایند.

در صورت تمایل میتوانید از طریق آیدی زیر هماهنگ نمایید. همچنین ممنون خواهیم شد اگر دانش آموز یا دانشجوی مستعدی را میشناسید معرفی بفرمایید.

🔹 @Saeed_Ansarifard
🆔 @QMproblems
⭕️ بیسیم فوق نوری ذرات کوانتومی: از کل کل علمی اینشتین تا نوبل ۲۰۲۲

در نظریۀ کوانتوم، حالت کوانتومی (یا تابع موج) موجودی فراتر از ذرات است. تابع موجِ یک ذره میتواند در فضا پخش شده، به دو یا چند قسمت مجزا تقسیم شود و با خودش برهمنهی و تداخل کند. در نهایت نیز توصیف آمار ذرات و رفتارشان از طریق حالت کوانتومی آنها پیشبینی میشود. گویی علاوه بر ذرات، موجودی دیگر نیز وجود دارد که منشأ تمام عجایبی است که در دنیای کوانتومی مشاهده میکنیم.

یکی دیگر از عجایبی که تابع موج کوانتومی پدید می آورد زمانی است که میخواهیم دو یا چند ذره را بوسیلۀ حالت کوانتومی آنها توصیف کنیم. در این صورت دیگر نمیتوان به سیستم چند ذره ای به عنوان مجموعه ای از ذرات مستقل نگاه کرد و سیستم را به اجزای آن تقلیل داد. گویی تمام ذرات بوسیلۀ یک بیسیم نامرئی و فوق نوری با یکدیگر در ارتباطند. این ویژگی مجالی بود برای اینشتین تا بتواند ناخرسندی خود از نظریۀ نیلز بور را در قالب بیان محکم ریاضی به ظهور برساند. پارادوکس EPR نامی است که بر این تناقض مطرح شده توسط اینشتین گذاشته شده است. قبلا در این متن و این ویدیو به این مسئله پرداختیم.

خلاصه اینکه اینشتین نشان داد اگر قواعد کوانتوم از جمله توصیف ذرات با تابع موج و اصل عدم قطعیت را بپذیریم، در اینصورت یا نظریه کوانتوم ناقص است و یا ذرات بایکدیگر ارتباطی فوق نوری دارند. در آن زمان محدودیت سرعت نور در انتقال اطلاعات به عنوان پیش فرضی محکم در فیزیک پذیرفته شده بود، درنتیجه لاجرم کامل بودن توصیف کوانتوم زیر سوال میرفت. البته بور در آن زمان ترجیح داد واقعیت جهان را زیر سوال ببرد تا اینکه قبول کند نظریه اش کامل نیست!

تا حدود ۳۰ سال این مسئله مبهم بود تا اینکه جان بل در ۱۹۶۴ در مجله ای نه چندان مطرح مقاله ای را منتشر کرد و در آن معیاری آزمایشگاهی برای تشخیص ارتباط فوق نوری میان ذرات ارائه کرد. او یک نامساوی را معرفی کرد که اگر در آزمایش نقض میشد به این معنا بود که ذرات درهمتنیده (که با یک تابع موج کلی توصیف میشوند) بصورت فوق نوری بایکدیگر در ارتباطند و از شرایط آزمایش یکدیگر در فاصلۀ بسیار دور باخبرند. مقالۀ بل در ۱۹۶۷ نظر جان کلاوسر را به خود جلب کرد. کلاوسر در ۱۹۷۲ آزمایشی را ترتیب داد تا بتواند نامساوی بل را آزمایش کند. آزمایش او در شرایط محدودی بود چرا که برای نشان دادن فوق نوری بودن ارتباط ذرات، باید تنظیم آشکارساز بعد از جدا شدن ذرات درهمتنیده از یکدیگر و درست قبل از اینکه به آشکارساز برسند مشخص شود. (تا احتمال انتقال اطلاعاتِ تنظیمات آشکارسازها قبل از رسیدن ذرات وجود نداشته باشد).

آلن اسپه در ۱۹۸۲ آزمایشی انجام داد که این روزنۀ آزمایشگاهی را نداشت. اما همچنان روزنه هایی در آزمایش او مطرح بود. پس از آن این نوع آزمایشات به یک ترند علمی تبدیل شد و افرادی چون آنتوان زایلینگر کارهای نظری و آزمایشگاهی زیادی در جهت رفع روزنه های آزمایشگاهی انجام دادند. امسال سالی بود که نوبل به این سه نفر بجهت تلاش هایشان در این حوزه اعطا شد. اکنون نیز پایۀ بسیاری از فناوری های کوانتومی از جمله رمزنگاری بر این پدیده استوار شده است.

با وجود تمام تلاش ها و فهم بسیار عمیق تر ما از پدیدۀ درهمتنیدگی، همچنان مسائل و ابهامات بسیاری در این حوزه وجود دارد. یکی از سوالات جدی این است که چطور ذرات درهمتنیده میتوانند بصورت فوق نوری با یکدیگر در ارتباط باشند اما ما نمیتوانیم از این پدیده برای انتقال اطلاعات با سرعت بیشتر از نور استفاده نماییم. با وجود اینکه قضیه ای دربارۀ عدم امکان ارسال سیگنال فوق نوری اثبات شده است اما اثبات این قضیه نیز دارای رخنه هایی است که مسئله را باز گذاشته است. یکی از زمینه هایی که بسیار جذاب و بنیادی است بررسی اثر درهمتنیدگی بر طرح تداخل دوذره ای ذرات درهمتنیده است. این موضوع نیازمند آگاهی از توزیع زمان رسیدن ذرات است که در چارچوب کوانتوم استاندارد امکان آن وجود ندارند. (علت آن را در اینجا بررسی کرده ایم).

اخیرا مقاله ای توسط آقایان دکتر کاظمی و دکتر حسین زاده منتشر شده است که بوسیلۀ کوانتوم بوهمی پیشبینی آزمایشگاهی جدیدی برای طرح ذرات درهمتنیده ارائه کرده اند. در مقالۀ ایشان که در آستانۀ چاپ در مجلۀ PRA است، آزمایش جفت دو شکاف مورد بررسی قرار گرفته و از طریق محاسبۀ مسیر ذرات و زمان کلپس، طرح تداخل دو ذره ای پیش بینی شده است. همانطور که در تصویر زیر مشاهده مینمایید، اگر اثر درهمتنیدگی ذرات را درنظر نگیریم ذرات مسیرهای سبز را طی میکنند. با وارد کردن اثر کلپس به محض رسیدن ذرات سمت چپ به پردۀ آشکارساز، تابع موج آنها تقلیل یافته و باعث تغییر مسیر ذرات راست میشود (مسیرهای مشکی). در این توصیف از نظریۀ کوانتوم ارتباط فوق نوری ذرات مشهود تر است.

📄لینک مقاله:
https://arxiv.org/pdf/2208.01325.pdf

🆔 @QMproblems
"اگر میخواهید کار علمی مهمی انجام دهید، فلسفه بخوانید."

👤 کارلو روولی
📖 نقل قول از کتاب نسبیت عام، ۲۰۲۱

🆔 @QMproblems
⭕️ جلسات گروه فیزیک بنیادی بیان

📎 جلسۀ اول: مروری بر نظریات موجود در زمینۀ آگاهی کوانتومی

👤 دکتر محمد جمالی

🗓 پنجشنبه ۱۹ آبان
ساعت ۱۹

🚩 لینک جلسه در این کانال اطلاع رسانی خواهد شد

🆔 @QMproblems
⭕️ سری جلسات آگاهی کوانتومی

🔹 مدتی است که با دوستان جلسات هفتگی خصوصی در زمینۀ مباحث بنیادی در نظریه کوانتوم داریم. خوشبختانه تاکنون مباحث خوبی مطرح گشته و کارهای پژوهشی خیلی خوبی در این زمینه انجام شده است. از این رو تصمیم گرفتیم تا به صورت آزمایشی برای چند جلسه، جلسات را عمومی نماییم تا دوستانی که علاقمند هستند و میتوانند پژوهش جدی در این زمینه داشته باشند را به جمع خود اضافه نماییم.

🔸 برای شروع از دوست گرامی جناب آقای دکتر محمد جمالی دعوت نمودیم تا برای سه جلسه مبحث آگاهی کوانتومی را ارائه نمایند. ایشان که پایان نامه خود را در زمینۀ آگاهی کوانتومی با جناب آقای دکتر گلشنی انجام داده اند،‌ نظریۀ نوینی را بر مبنای الهام از متافیزیک موجود در فلسفه طبیعی ابن سینا و نظریه کوانتوم بوهمی ارائه کرده اند که در این متن به آن پرداخته بودیم. ایشان در جلسه اول به طور کلی به مبحث آگاهی کوانتومی و تاریخچه آن پرداخته و در جلسه دوم و سوم نظریات مطرح معاصر از جمله نظریۀ پنروز-همروف، استپ و ابن سینا-بوهم را ارائه میدهند.

🔹 همچنین از دوست عزیزم جناب آقای دکتر حمید فغانپور عزیزی (پژوهشگر مدعو در دانشگاه برکلی در زمینۀ آگاهی و حیات) دعوت نمودیم تا در جلسه چهارم در مورد پیشرفت های اخیرشان در زمینۀ ارتباط میان آگاهی کوانتومی و مسئلۀ حیات ارائه ای داشته باشند.

🖋 جهت ثبت نام و اطلاع از زمان و لینک برگزاری جلسات میتوانید از طریق لینک زیر اقدام نمایید:

https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSdm8la8kRCrl2fBCpqI3u9XfwetuNomrqk-D1UmojsBn9sQBw/viewform?usp=sf_link
⭕️ جلسات گروه فیزیک بنیادی بیان

📎 جلسۀ دوم: مروری بر نظریات مدرن آگاهی کوانتومی:

🔹 پنروز-همروف
🔹اکلز-بک
🔹هایزنبرگ-جیمز
🔹و مقدمه ای بر نظریۀ ابن سینا-بوهم

👤 دکتر محمد جمالی

🗓 پنجشنبه ۲۶ آبان
ساعت ۱۹

🚩 برای شرکت در جلسه میتوانید در اینجا ثبت نام نمائید.

🆔 @QMproblems
HTML Embed Code:
2025/06/29 12:39:07
Back to Top