TG Telegram Group & Channel
کمیتۀ عمل سازمانده کارگری | United States America (US)
Create: Update:

🔴 درس‌های روایتگری و دادخواهی زنان علیه آزار:
یک مقدمه ناتمام

چند ماه پیش بود که خبری هولناک در میان تلنباری از تیترهای خبری دفن شد و دیده نشد. زنی در آسانسور محل زندگی‌اش مورد تجاوز قرار گرفت. متجاوز در حین تجاوز، لنز دوربین آسانسور را با چسب پوشاند‌ و بعد از تجاوز هم در کمال خونسردی محل را ترک کرد. زن قربانی بعد از مراجعه به کلانتری متوجه شد که پلیس حتی حاضر نیست زحمت بررسی فیلم دوربین مداربسته را به خود بدهد، چون به زعمشان مهم نبود چهرۀ متجاوز یا پوشاندن دوربین در فیلم ثبت شده باشد. مادامیکه خودِ عمل تجاوز ضبط نشده باشد، پلیس پیگیری نمی‌کند. این تجاوزی بود که نه در پستوی خانه و اداره رخ داده بود و نه از سوی فردی صاحب نام و مقام بود که برای همدستی پلیس با متجاوز بتوان منفعت و مصلحتی فوری تراشید. همه چیز به طرز خارق‌العاده‌ای «شفاف» و شواهد تجاوز «متقاعدکننده» بود؛ ورود زن به آسانسور، اقدام به پوشاندن دوربین از سوی مرد و دقایقی بعد: موهای پریشان و لباس‌های دریده زن همگی در فیلم ثبت شده بود؛ اما باز هم زن باور نشد!
این خبر مُشت نمونۀ خرواری است که چرا زنان در ایران جهنمی را تجربه می‌کنند که خشمِ یک روزش برای پیش راندن ده‌ها شورش و انقلاب کفایت می‌کند. جهنمی که البته همیشه شعله‌هایش با هیس گفتن‌ دم گرفته است. در سال ۹۹ اما روزنۀ کوچکی از این خشم و دادخواهی راه به فضای علنی پیدا کرد؛ زنان زیادی شجاعانه چسب‌ از دهان برکندند و راوی آزارها و تجاوزهایی شدند که بر آنان رفته بود: در مدرسه، خانواده، محیط کار، محیط‌های ورزشی، دانشگاه‌ها، سازمان‌های اجتماعی و سیاسی و حتی در محیط‌هایی که قرار بوده پشتیبان آنان باشند.
جنبش افشاگری علیه تجاوزهای جنسی، مثل اغلب حرکت‌های اجتماعی، به شکلی خودجوش به راه افتاد و درست مثل عموم حرکتهای خودانگیخته در بدو شروع نقاط ضعف و قوت زیادی را با هم توأمان داشت. منتها در کمتر از چند هفته و چند ماه این حرکت به رشد کیفی و بلوغ قابل ملاحظه‌ای رسید که البته مطلقاً خودبخودی نبود؛ بلکه با فعالیت شبانه‌روزی زنان پیشرویی جلو رفت که پُشت پرده و گاه در جلوی صحنه، مدام نوشتند و نقد کردند (و هم نقد شدند)، سخنرانی کردند و روایت‌ها را گردآوری و از راویان حمایت کردند و مشاوره دادند و خلاصه به این سیلِ روان سمت و سویی دادند که امروز به اینجا رسیده. از بدو شروع این حرکت، کمیته جلساتی را برای تشریح برخی از این روایت‌ها و تجارب تبعیض و آزار زنان که خصوصاً درون گروه‌ها و تشکل‌های سیاسی رخ داده بود (میان اعضایش) برگزار کرد. بر ما مسجل شد که ابعاد مغفول و غیرقابل انکاری از مسأله تبعیض و آزار علیه زنان در تشکل‌های چپ وجود دارد و به تعبش مسئولیت خودِ ما و تمام گروه‌های سیاسی مشابه ماست که به دقت به بررسی و ترمیم تمام آن سازوکارهای فشلی بپردازند که منجر به ۱-بی‌اطلاعی اعضای یک تشکیلات از سطوح آزار ۲-عوامل تسهیل‌گر وقوع آزار ۳-فقدان یا سلب پروسه دادرسی شاکی و امثالهم می‌شود.
هر چه بیشتر کاویدیم بیشتر به این نتیجه رسیدیم که این ندیدن‌ها بخشی از بحران بزرگتر چپ انقلابی در سطح بین‌المللی است که ما هم از شمول آن مستثنی نیستیم. بسیار مایل بودیم به مناسبت این هشت مارس، به این درس‌ها بپردازیم و هم توضیح دهیم که چرا دامن زدن به نقدهای سطحی -مثل زدن برچسب «سیاست هویتی» ‌و «فمینیسم لیبرال» به این حرکت یا توصیۀ «تغییر ساختارها بجای روایتگری»- همه در جهت انکار چنین بحرانی حرکت می‌کنند و نه به رسمیت شناختن یا کمک به حل آن.
متاسفانه این پروژه‌ هم مثل انبوه دیگری از پروژه‌های نیمه‌تمام ما به موعدش نرسید و لاجرم به هفته‌های آینده موکول شد. در عوض اما اینجا مایلیم ویدیوی زیر را که شرح روایی کوتاهی از حرکت روایتگری زنان علیه آزار در سال گذشته بوده، برای آشنایی بیشتر مخاطبان و طرح سوالاتش به اشتراک بگذاریم.👇🏿

🔴 درس‌های روایتگری و دادخواهی زنان علیه آزار:
یک مقدمه ناتمام

چند ماه پیش بود که خبری هولناک در میان تلنباری از تیترهای خبری دفن شد و دیده نشد. زنی در آسانسور محل زندگی‌اش مورد تجاوز قرار گرفت. متجاوز در حین تجاوز، لنز دوربین آسانسور را با چسب پوشاند‌ و بعد از تجاوز هم در کمال خونسردی محل را ترک کرد. زن قربانی بعد از مراجعه به کلانتری متوجه شد که پلیس حتی حاضر نیست زحمت بررسی فیلم دوربین مداربسته را به خود بدهد، چون به زعمشان مهم نبود چهرۀ متجاوز یا پوشاندن دوربین در فیلم ثبت شده باشد. مادامیکه خودِ عمل تجاوز ضبط نشده باشد، پلیس پیگیری نمی‌کند. این تجاوزی بود که نه در پستوی خانه و اداره رخ داده بود و نه از سوی فردی صاحب نام و مقام بود که برای همدستی پلیس با متجاوز بتوان منفعت و مصلحتی فوری تراشید. همه چیز به طرز خارق‌العاده‌ای «شفاف» و شواهد تجاوز «متقاعدکننده» بود؛ ورود زن به آسانسور، اقدام به پوشاندن دوربین از سوی مرد و دقایقی بعد: موهای پریشان و لباس‌های دریده زن همگی در فیلم ثبت شده بود؛ اما باز هم زن باور نشد!
این خبر مُشت نمونۀ خرواری است که چرا زنان در ایران جهنمی را تجربه می‌کنند که خشمِ یک روزش برای پیش راندن ده‌ها شورش و انقلاب کفایت می‌کند. جهنمی که البته همیشه شعله‌هایش با هیس گفتن‌ دم گرفته است. در سال ۹۹ اما روزنۀ کوچکی از این خشم و دادخواهی راه به فضای علنی پیدا کرد؛ زنان زیادی شجاعانه چسب‌ از دهان برکندند و راوی آزارها و تجاوزهایی شدند که بر آنان رفته بود: در مدرسه، خانواده، محیط کار، محیط‌های ورزشی، دانشگاه‌ها، سازمان‌های اجتماعی و سیاسی و حتی در محیط‌هایی که قرار بوده پشتیبان آنان باشند.
جنبش افشاگری علیه تجاوزهای جنسی، مثل اغلب حرکت‌های اجتماعی، به شکلی خودجوش به راه افتاد و درست مثل عموم حرکتهای خودانگیخته در بدو شروع نقاط ضعف و قوت زیادی را با هم توأمان داشت. منتها در کمتر از چند هفته و چند ماه این حرکت به رشد کیفی و بلوغ قابل ملاحظه‌ای رسید که البته مطلقاً خودبخودی نبود؛ بلکه با فعالیت شبانه‌روزی زنان پیشرویی جلو رفت که پُشت پرده و گاه در جلوی صحنه، مدام نوشتند و نقد کردند (و هم نقد شدند)، سخنرانی کردند و روایت‌ها را گردآوری و از راویان حمایت کردند و مشاوره دادند و خلاصه به این سیلِ روان سمت و سویی دادند که امروز به اینجا رسیده. از بدو شروع این حرکت، کمیته جلساتی را برای تشریح برخی از این روایت‌ها و تجارب تبعیض و آزار زنان که خصوصاً درون گروه‌ها و تشکل‌های سیاسی رخ داده بود (میان اعضایش) برگزار کرد. بر ما مسجل شد که ابعاد مغفول و غیرقابل انکاری از مسأله تبعیض و آزار علیه زنان در تشکل‌های چپ وجود دارد و به تعبش مسئولیت خودِ ما و تمام گروه‌های سیاسی مشابه ماست که به دقت به بررسی و ترمیم تمام آن سازوکارهای فشلی بپردازند که منجر به ۱-بی‌اطلاعی اعضای یک تشکیلات از سطوح آزار ۲-عوامل تسهیل‌گر وقوع آزار ۳-فقدان یا سلب پروسه دادرسی شاکی و امثالهم می‌شود.
هر چه بیشتر کاویدیم بیشتر به این نتیجه رسیدیم که این ندیدن‌ها بخشی از بحران بزرگتر چپ انقلابی در سطح بین‌المللی است که ما هم از شمول آن مستثنی نیستیم. بسیار مایل بودیم به مناسبت این هشت مارس، به این درس‌ها بپردازیم و هم توضیح دهیم که چرا دامن زدن به نقدهای سطحی -مثل زدن برچسب «سیاست هویتی» ‌و «فمینیسم لیبرال» به این حرکت یا توصیۀ «تغییر ساختارها بجای روایتگری»- همه در جهت انکار چنین بحرانی حرکت می‌کنند و نه به رسمیت شناختن یا کمک به حل آن.
متاسفانه این پروژه‌ هم مثل انبوه دیگری از پروژه‌های نیمه‌تمام ما به موعدش نرسید و لاجرم به هفته‌های آینده موکول شد. در عوض اما اینجا مایلیم ویدیوی زیر را که شرح روایی کوتاهی از حرکت روایتگری زنان علیه آزار در سال گذشته بوده، برای آشنایی بیشتر مخاطبان و طرح سوالاتش به اشتراک بگذاریم.👇🏿


>>Click here to continue<<

کمیتۀ عمل سازمانده کارگری




Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)