⭕️ از کارگران و بازنشستگان تا زحمتکشان بلوچستان:
یک #مبارزه! یک #دفاع!
⚫️ سه ماه متوالی است که لشکری از بازنشستگان با کمر خمیده اما عزمی راسخ در یخبندانِ کرونا و مازوت از سرتاسر کشور به خیابان میآیند و فریاد میزنند: تا حق خود نگیریم، از پا نمینشینیم.
همین که نه آلودگی هوا و نه شیوع و جهش کرونا و نه باتوم پلیس و نه احضار فعالانش برای به خانه راندنِ این موج اثر نکرد، اتاق فکر حکومت را به فکر انداخت که با توطئهچینی این صف مستقل و منسجم را متفرق کند:
◽️ یک روز با اختلاف انداختن بین بازنشستگان صندوقهای مختلف و یک روز با ایجاد تجمعهای موازی. این گونه بود که از ابتدای بهمن امسال، بازوی خانۀ کارگر موسوم به «پیشکسوتان جامعۀ کارگری» بسیج شد تا برای درهم شکستنِ زنجیرۀ تجمعهای پیاپی مستقل و سراسری بازنشستگان و به زعمش برای بیرون راندن «غریبهها» و غیرخودیها از این اعتراضات وارد عمل شود. برای این هدف هم، تاکتیکِ «تجمعشکنی» را به کار برد و دو تجمع فرمایشی و موازی در همان هفتههایی ترتیب داد که اعتراض سراسری مستقلی تدارک دیده شدهبود، تا بدین ترتیب ابتکار عمل و شعارها را از دست فعالان مستقل به در کند و از قدرت تجمعات مستقل غیرحکومتی بازنشستگان بکاهد. با این همه حتی علیرغم این توطئه هم آن موج نایستاد و تداومش تا اواخر اسفند همین ماه پیشبینی شده است.
⚫️از این مرحله به بعد این سؤال پیش میآید که این سلسله مبارزات مُزدی که بعضاً هم با خطر جانی در این وانفسای همهگیری کرونا از «کف خیابان» طلب میشود، در ترکیب با چه تاکتیکهایی میتواند به نتیجۀ فوریتر برسد؟
⚫️ قبلاً هم در اینجا و اینجا اشاره کرده بودیم که چرا همسانسازی حقوق بازنشستگان دولت بعد از ۱۲ سال، مشخصاً از دستاوردهای مستقیم آبان ۹۸ بود. دادن این دست امتیازات مهم مُزدی در شرایط متلاطم سیاسی که طبقۀ حاکم بقای خود را در خطر میبیند عجیب نیست. مشابه این اتفاق در سال ۵۷ نیز رخ داده بود و حکومت شاه با افزایش چشمگیر حقوق کارمندانش درصدد آرام کردنِ جنبشی بود که برای سرنگونیاش خیز برداشته بود. بنا به قاعده هر قدر جنبشهای سیاسی تودهای وسیعتر و رادیکالتر میشوند، امتیازات اقتصادیِ بیشتری نصیبِ متشکلترین بخشهای طبقۀ کارگر هم میشود. اهمیت این درهمتنیدگی مبارزۀ اقتصادی و سیاسی را شاید هیچکس به اندازۀ خود بازنشستگانی که تجربۀ یک انقلاب را پشت سر دارند درک نکنند. بیجهت نیست که پیگیری حقوق از «فقط کفِ خیابون» سرلوحۀ اعتراضاتشان قرار گرفته.
⚫️ بسیاری از بازنشستگان هم میدانند که برای جلب حمایت گستردۀ اجتماعی باید با ریتم جنبش بزرگتر مردمی و مقتضیاتش کوک باشند. درست همانطور که بارها پیش از این، با سردادن شعار در حمایت از آزادی زندانیان سیاسی، دفاع از اعتصاب کارگرانِ نیشکر هفتتپه و شعار علیه اعترافگیریهای اجباری تلویزیونی نشان دادهاند که دینامیسم یک مبارزۀ اقتصادی پویا را بنا به تجربه میدانند. بر پایۀ همین سنت هم ضروری است که در این لحظاتی که آبان خونین ۹۸ مجدداً در مقیاس کوچکتری در یک اسفند خونین در حال تکرار است، همین همبستگی و حمایت از سوختبران بلوچستان اعلام شود.
🔴 سرکوبِ خونین زحمتکشان بلوچ، بر پایۀ یک توجیه اصلی استوار شده و آن اینکه حکومت سعی دارد مبارزهای ماهیتاً طبقاتی و ناشی از محرومیت و تبعیض را با دمیدن در پیشداوریهای ملی و مذهبی سایر بخشهای طبقۀ کارگر، وارونه نشان دهد و ایزوله نگه دارد تا کشتار با کمترین هزینه اجرا شود. با همین تنها گذاشتنِ سوختبران و زحمتکشانی که برای نان گلوله میخورند و در غیاب حمایت عملی از آنها از جانبِ متشکلترین بخشهای کارگری است که حکومت با فراغِ بال در شعبدۀ رسانهایاش تصویر این زحمتکشان و مبارزهشان را مخدوش خواهد کرد و از آنها مشتی «اشرار» خواهد ساخت.
⚫️ بازنشستگانی که فردا و روزهای بعد در مهمترین شهرهای کشور قرار است به خیابانها بیایند، نه فقط به خاطر داشتنِ تریبونِ خیابانی که توانستهاند به حکومت تحمیل کنند، امکانِ دفاع از سوختبران را دارند، بلکه برای چنین دفاعی مسئولیت هم دارند. از این گذشته، اصلاً برای کشاندنِ اعتراضات خودشان از حاشیه به متن هم به چنین پیوند و همبستگی عملی نیازمندند. چرا که کوچکترین شعار و پلاکارد در حمایت از سوختبران بلوچ ... 👈🏾
📄برای مطالعۀ نسخۀ کامل متن بر Instant-View کلیک کنید
>>Click here to continue<<