Channel: ʆƠƲƖƧƧƛƝƇЄ
#ادبیات
مرگ و دوشیزه
آریل دورفمان
"چگونه میتوان گذشته را زنده نگه داشت و زندانی گذشته نشد؟
چگونه فراموش کنیم و خطر تکرار همین اتفاقات را در آینده نداشته باشیم؟"
آریل دورفمان در تریلوژی مقاومت، در نمایشنامهی مرگ و دوشیزه راوی این قصه است.
نمایشنامهای که رومن پولانسکی در ۱۹۹۴ اقتباس سینماییاش از آن را ساخت.
آیا آنها که شکنجه شدهاند و آزار دیدهاند، بعدها میتوانند در یک سرزمین، در یک کنسرت کنار شکنجهگر خود بنشینند و مرگ و دوشیزهی شوبرت را با هم گوش کنند؟
"فرض کن چه میشود اگر همه همین شکلی رفتار کنند و خودشان به مجازات شکنجهگرانشان بپردازند، آیا کل ماجرای بازگشت به دموکراسی یک شوخی نخواهد بود؟"
🔘@Jouissance_me
مرگ و دوشیزه
آریل دورفمان
"چگونه میتوان گذشته را زنده نگه داشت و زندانی گذشته نشد؟
چگونه فراموش کنیم و خطر تکرار همین اتفاقات را در آینده نداشته باشیم؟"
آریل دورفمان در تریلوژی مقاومت، در نمایشنامهی مرگ و دوشیزه راوی این قصه است.
نمایشنامهای که رومن پولانسکی در ۱۹۹۴ اقتباس سینماییاش از آن را ساخت.
آیا آنها که شکنجه شدهاند و آزار دیدهاند، بعدها میتوانند در یک سرزمین، در یک کنسرت کنار شکنجهگر خود بنشینند و مرگ و دوشیزهی شوبرت را با هم گوش کنند؟
"فرض کن چه میشود اگر همه همین شکلی رفتار کنند و خودشان به مجازات شکنجهگرانشان بپردازند، آیا کل ماجرای بازگشت به دموکراسی یک شوخی نخواهد بود؟"
🔘@Jouissance_me
مرگ و دوشیزه
از دیرباز نوشتههایم در کشاکش دو همزاد ذهنیام بود، در تنگنایی بیپایان گرفتار بودم و از دستشان رها نمیشدم: از یک سو نیاز پایهای و بالقوهی درخشان بشریت برای داستانگویی بود، در سویی دیگر این حقیقت بیرحم قرار داشت که در جهان امروز ما بیشتر زندگیهایی که باید دلمشغول بازگویی همین داستانها باشند، عموما نادیده انگاشته میشوند، به یغما میروند و به اجبار ساکت میشوند.
این مساله که تمامی شورشهای ذکرشده در این نمایشها بر سر زنان رخ داده است، صرف اتفاق و حادثه نیست.
زنان اغلب اعضای با قدرت کمتر جامعه هستند، آنها در حاشیه افتادهاند، هرچند وقتی زنان دست به شورش میزنند لبریز اراده، خشم و وقار میشوند و به این شکل دنیایی را میشکافند، آن را از هم باز میکنند و قدرت را به چالش میگیرند، تا قدرت در مقابل تلاشهای آنان رخ عیان کند و زشتیهای خویش را جلوی دیدگان قرار دهد.
اکنون بیشتر از گذشته عقیدهام این است که یک دموکراسی شکننده را باید با بیان عمیق تمام دراماها و اندوهها و امیدواریهایی قدرت بخشید که در ورای حیات آن وجود دارند و تنها به این روش و بدون پنهان کردن آسیبهای وارده به ما میتوانیم زندگی را تحمل کنیم و دیگر گذشته را تکرار نکنیم.
آریل دورفمان
🔘@Jouissance_me
از دیرباز نوشتههایم در کشاکش دو همزاد ذهنیام بود، در تنگنایی بیپایان گرفتار بودم و از دستشان رها نمیشدم: از یک سو نیاز پایهای و بالقوهی درخشان بشریت برای داستانگویی بود، در سویی دیگر این حقیقت بیرحم قرار داشت که در جهان امروز ما بیشتر زندگیهایی که باید دلمشغول بازگویی همین داستانها باشند، عموما نادیده انگاشته میشوند، به یغما میروند و به اجبار ساکت میشوند.
این مساله که تمامی شورشهای ذکرشده در این نمایشها بر سر زنان رخ داده است، صرف اتفاق و حادثه نیست.
زنان اغلب اعضای با قدرت کمتر جامعه هستند، آنها در حاشیه افتادهاند، هرچند وقتی زنان دست به شورش میزنند لبریز اراده، خشم و وقار میشوند و به این شکل دنیایی را میشکافند، آن را از هم باز میکنند و قدرت را به چالش میگیرند، تا قدرت در مقابل تلاشهای آنان رخ عیان کند و زشتیهای خویش را جلوی دیدگان قرار دهد.
اکنون بیشتر از گذشته عقیدهام این است که یک دموکراسی شکننده را باید با بیان عمیق تمام دراماها و اندوهها و امیدواریهایی قدرت بخشید که در ورای حیات آن وجود دارند و تنها به این روش و بدون پنهان کردن آسیبهای وارده به ما میتوانیم زندگی را تحمل کنیم و دیگر گذشته را تکرار نکنیم.
آریل دورفمان
🔘@Jouissance_me
مهتاب
@Jouissance_me
#موسیقی_ایرانی
ویگن~مهتاب
أعيشُ هُنا، بين أشياء مُحطَّمة، قلبي واحدٌ من بينها
اینجا زندگی میکنم، لابلای این خرتوپرتهای شکسته؛ یکیشان هم «قلبم».
🔘@Jouissance_me
ویگن~مهتاب
أعيشُ هُنا، بين أشياء مُحطَّمة، قلبي واحدٌ من بينها
اینجا زندگی میکنم، لابلای این خرتوپرتهای شکسته؛ یکیشان هم «قلبم».
🔘@Jouissance_me
#فلسفه
شوپنهاور
شوپنهاور به جای آنکه جهان را با بهت و ترس بنگرد، با اکراه بدان مینگریست.
شوپنهاور اراده را نیرویی عالمگیر میداند که پشتیبان یا برتابندهی همهی پدیدارهاست.
ما در مقام افراد صرفاً جزء کوچکی از این ارادهی کور فراگیریم.
شوپنهاور فلسفهاش را به تمامی بر این فرض اصلی که ارادهای در همهچیز جاری و نافذ است استوار میسازد.
این اراده امری شرور، یا بیاعتنا به انسانیت تلقی میشود و به این معنی منشا درد و رنج در عالم است.
جهان بدین ترتیب اساساً شر است یا به ما بیاعتناست: جایگاه فلاکتی چارهناپذیر است و گهگاه بارقهای از هول و هراس بر آن میتابد.
نگاهش به جهان نگاه انزجاری ظریف، بخردانه و بلندپرواز است.
در عبارات مطول یاوگی رفتار بشر را به بازی میگیرد.
تنها پاداش ما این درک اندک است که اراده شر اعظم است و شوخی کثیفی به هزینهی ماست.
🔘@Jouissance_me
شوپنهاور
شوپنهاور به جای آنکه جهان را با بهت و ترس بنگرد، با اکراه بدان مینگریست.
شوپنهاور اراده را نیرویی عالمگیر میداند که پشتیبان یا برتابندهی همهی پدیدارهاست.
ما در مقام افراد صرفاً جزء کوچکی از این ارادهی کور فراگیریم.
شوپنهاور فلسفهاش را به تمامی بر این فرض اصلی که ارادهای در همهچیز جاری و نافذ است استوار میسازد.
این اراده امری شرور، یا بیاعتنا به انسانیت تلقی میشود و به این معنی منشا درد و رنج در عالم است.
جهان بدین ترتیب اساساً شر است یا به ما بیاعتناست: جایگاه فلاکتی چارهناپذیر است و گهگاه بارقهای از هول و هراس بر آن میتابد.
نگاهش به جهان نگاه انزجاری ظریف، بخردانه و بلندپرواز است.
در عبارات مطول یاوگی رفتار بشر را به بازی میگیرد.
تنها پاداش ما این درک اندک است که اراده شر اعظم است و شوخی کثیفی به هزینهی ماست.
🔘@Jouissance_me
Happy Mother’s Day
1) USA. New York, New York. 1953.
2) SPAIN. Barcelona. 1952.
3) USA. East Hampton, New York. 1980.
4) GERMANY. Berlin. 1998.
© Elliott Erwitt
🔘@Jouissance_me
1) USA. New York, New York. 1953.
2) SPAIN. Barcelona. 1952.
3) USA. East Hampton, New York. 1980.
4) GERMANY. Berlin. 1998.
© Elliott Erwitt
🔘@Jouissance_me
#معرفی_کتاب
جستارهایی دربارهی زن
سوزان سانتاگ
البته اشتیاق برای زیبایی خطا نیست؛ اجبار و تقلا برای زیبا شدن خطاست.
پذیرش ایدئال خوشایند، موجب میشود زنان از آنچه هستند یا در جریان رشد و به طور طبیعی به آن تبدیل میشوند، احساس حقارت کنند.
از این رو ایدئال زیبایی به صورت سرکوب خود جلوه میکند.
زنان یاد میگیرند بدنشان را به قسمتهای مختلف تقسیم کنند و هر قسمت را جداگانه ارزیابی کنند صورت ،بینی ،مو چشمها، پاها، گردن باسن بالاتنه و.... هر یک از آنها به نوبهی خود تابع موشکافی اضطرابآور، نگران کننده و اغلب نومید کننده میشوند.
هر اندازه برخی اندامها تأییدشده باشند، برخی دیگر همواره نقص دارند زنان به کمتر از کمال رضایت نمیدهند.
ظاهر خوب برای مردان کلیت است و در نگاه کلی سنجیده می شود.
🔘@Jouissance_me
جستارهایی دربارهی زن
سوزان سانتاگ
البته اشتیاق برای زیبایی خطا نیست؛ اجبار و تقلا برای زیبا شدن خطاست.
پذیرش ایدئال خوشایند، موجب میشود زنان از آنچه هستند یا در جریان رشد و به طور طبیعی به آن تبدیل میشوند، احساس حقارت کنند.
از این رو ایدئال زیبایی به صورت سرکوب خود جلوه میکند.
زنان یاد میگیرند بدنشان را به قسمتهای مختلف تقسیم کنند و هر قسمت را جداگانه ارزیابی کنند صورت ،بینی ،مو چشمها، پاها، گردن باسن بالاتنه و.... هر یک از آنها به نوبهی خود تابع موشکافی اضطرابآور، نگران کننده و اغلب نومید کننده میشوند.
هر اندازه برخی اندامها تأییدشده باشند، برخی دیگر همواره نقص دارند زنان به کمتر از کمال رضایت نمیدهند.
ظاهر خوب برای مردان کلیت است و در نگاه کلی سنجیده می شود.
🔘@Jouissance_me
#سینما
#معرفی_فیلم
«وقتی به آسمان مینگریم چه میبینیم؟»
هر کسی برای این پرسش پاسخ متفاوتی دارد، درست به همان تنوع دلنشین زندگیِ آدمهای «عادی» ــ از دلدادگانِ جوان تا کودکان بازیگوش ــ در فیلمِ «خارقالعاده»ای که به لطف تخیل حیرتآور کارگردان گرجستانی و تصاویر سحرانگیز فیلمبردار ایرانی، سخن اندیشمند فرانسوی را به ما یادآوری میکند که «توجهْ نایابترین و نابترین شکلِ سخاوت است.»
عرفان ثابتی
🔘@Jouissance_me
#معرفی_فیلم
«وقتی به آسمان مینگریم چه میبینیم؟»
هر کسی برای این پرسش پاسخ متفاوتی دارد، درست به همان تنوع دلنشین زندگیِ آدمهای «عادی» ــ از دلدادگانِ جوان تا کودکان بازیگوش ــ در فیلمِ «خارقالعاده»ای که به لطف تخیل حیرتآور کارگردان گرجستانی و تصاویر سحرانگیز فیلمبردار ایرانی، سخن اندیشمند فرانسوی را به ما یادآوری میکند که «توجهْ نایابترین و نابترین شکلِ سخاوت است.»
عرفان ثابتی
🔘@Jouissance_me
HTML Embed Code: