💥معانی مختلف make:
Make: ساختن=construct=build
Make: وادار کردن=force
Make: باعث شدن=couse
Make: مطرح کردن=propound
A secret wase made to me.
رازی برای من مطرح شد.
Exercise makes me happy.
ورزش باعث شادی من می شود.
The foreman made all the workers restore the bridge all day long.
سرکارگر همه ی کارگرها را مجبور کرد تمام روز به تعمیر و بازسازی پل بپردازند.
(منبع: کتاب جامع زبان عمومی ارشد علوم پزشکی استاد رضازاده-درس۲ صفحه۳۶)
>>Click here to continue<<