TG Telegram Group Link
Channel: یک روز جدید
Back to Bottom
.
👥 گفت‌وگو یعنی توسعه:

(سقوط سیاست از عقلانیت به هوشمندی)


📝 گزارش شرق از سخنرانی محسن رنانی در مراسم رونمایی از کتاب «روایت مقصود فراستخواه از مسئله توسعه در ایران»

@pooyeshfekri

▪️ ما به اشتباه گمان می‌کردیم باید گفت‌وگو کنیم تا بفهمیم چگونه به سمت توسعه برویم. در طول ‏«گفت‌وگوهای توسعه» دریافتیم که گفت‌وگو خود توسعه است؛ گفت‌وگو یعنی توسعه. ملتی که مهارت ‏گفت‌وگو دارد توسعه یافته است و ملتی که توسعه یافته است مهارت گفت‌وگو دارد. ‏

▪️ انقلاب مشروطیت، تغییر رژیم قاجار، نهضت ملی شدن نفت، انقلاب اسلامی و به گمانم حتی ‏جنبش سبز همگی از جنس انقلاب بودند. اما اینها همه انقلاب‌هایی بودند که به این‌خاطر به‌وجود ‏آمدند که نخبگان ما گفت‌وگو بلد نبودند.

▪️در آغاز فکر می‌کردیم وقتی روایت‌های صاحب‌نظران ایرانی از مساله توسعه ایران تدوین و منتشر شود، ممکن است برخی‌شان برای تحلیل همه تاریخ معاصر ایران به کار بیایند. کم‌کم متوجه شدیم هر روایت تصویری و گوشه‌ای از تاریخ توسعه ایران و نقشه توسعه ایران را تبیین، توصیف و ترسیم می‌کند؛ یعنی هر روایت برای یک برهه خاص از تاریخ ایران کاربرد دارد و نباید انتظار داشته باشیم یک صاحب‌نظر تئوری‌اش مثلا برای کل صد سال اخیر جواب بدهد.

▪️ مثلا «روایت محمود» (نظریه دکتر محمود سریع‌القلم) برای یک زمانه کاربرد دارد و «روایت مسعود»‌ (نظریه دکتر نیلی) برای یک زمان دیگر و «روایت مقصود» هم برای دوره‌ای دیگر. به گمان من در بین روایت‌هایی که تا به اینجا تدوین شده است، مثلا روایت دکتر سریع‌القلم و روایت دکتر نیلی مربوط به عصر نرمالیتی ایران هستند؛ یعنی اینها تحلیل‌هایشان و توصیه‌هایشان برای زمانی است که جامعه و سیاست ما از شرایط نرمال، بهنجار و عادی برخوردار باشد. در این صورت محمود می‌گوید راه‌حل توسعه ما در ادغام‌شدن در اقتصاد جهانی است و مسعود می‌گوید راه‌حل توسعه ما در سرمایه‌گذاری انبوه و بزرگ‌مقیاس صنعتی است. ولی هیچ‌کدام از اینها الان راه‌حل ما نیست، چون آنها فقط برای شرایط بهنجاری و عادی‌بودگی ایران تدوین شده‌اند.

▪️ اما امروز که ما در میانه بحرانیم و افق نداریم، راه‌حل‌مان چیست و کجاست؟ وقتی تأمل می‌کردم، دیدم روایتی که الان، در این لحظه تاریخ ایران، بتواند راهکار بدهد و نسخه بنویسد، «روایت مقصود» است؛ به‌ویژه مسئله تأکید دکتر فراستخواه بر کنشگر مرزی.

▪️ ما الان در شرایطی هستیم که اعتماد به نفس نظام تدبیر در حال کاهش است و این یک خطر ‏تاریخی است. وقتی اعتماد به نفس پایین می‌آید امکان تصمیمات بزرگ و افق‌گشایانه و جراحی‌های ‏ساختاری از دست می‌رود. یعنی نظام تدبیر دیگر نمی‌تواند در ثبات و آرامش و با اعتماد به‌نفس ‏تصمیمات بزرگ بگیرد. در این صورت تصمیمات نظام تدبیر از سطح عقلانیت (‏rationality‏) به ‏سطح هوش (‏Intelligence‏) سقوط می‌کند.

▪️ در بحران‌هایی که اعتمادبه‌نفس نظام تدبیر پایین می‌آید، تصمیمات، شتابزده و در خفا و بدون ‏گفت‌وگوی جمعی و بدون مشارکت نخبگان و ناقدان گرفته می‌شود و به همین خاطر، تصمیمات از ‏سطح عقلانیت به سطح هوشمندی سقوط می‌کند ......

🔻متن کامل گزارش سخنرانی محسن رنانی را در سایت روزنامه شرق بخوانید:
sharghdaily.com/fa/tiny/news-849926

🔸 فایل PDF صفحه اول روزنامه شرق:
static3.sharghdaily.com/servev2/7cG7j4GIHLBz/i1kub06DEUw,/01.pdf

🔸 فایل PDF گزارش فوق در روزنامه شرق:
static2.sharghdaily.com/servev2/p9XqtK1ACnrF/i1kub06DEUw,/09.pdf

📗 برای کسب اطلاعات بیشتر و تهیه کتاب «روایت مقصود فراستخواه از مسئله توسعه در ایران» به صفحه زیر مراجعه کنید:
pooyeshfekri.com/product/روایت-مقصود-فراستخواه-از-مسأله-توسعه
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
این فیلم چند دقیقه ای خلاصه همه ی تفاوت ما و جهان اول است.
@yekeoozejadid
بر ماست که بهشت کوچکی کنج خانه هايمان بسازیم، با گیاه و شعر و موسیقی. بر ماست که آسمان را به زیر سقف اتاق هامان ببریم، بر ماست که لبخند بزنیم، بر ماست که تحت هر شرایطی، سرزنده و امیدوار بمانیم، برماست که بدانیم، بر ماست که بیشتر بدانیم...
@yekroozejadid
که بعد از این، هر خانه، یک سیاره ست... سیاره هامان را سبز و با شکوه نگاه داریم و از گزند بیماری و اندوه، به دور.
بر ماست که خیال های خوب کنیم و نور را از روزنه ی کوچک نگاه هامان به زیر پوست لطیف و بی گناه خانه تزریق کنیم و دل بدهیم به ساقه های سبز و باریک امید.
دل بدهیم به آوای آرام موسیقی و طعم چای و عطر شمعدانی و آغوش سبز و پناه دهنده ی عشق.
بر ماست که کنج سیاره هامان، بهشت شورانگیز و روشنی بسازیم و بی بهانه و با صدایی بلند، زندگی کنیم...
بر ماست که بخوانیم، بر ماست که بدانیم، بر ماست که امیدوار بمانیم..

نرگس صرافيان
من از دیروز دختراکانم را می بینم و اشک می ریزم.
نامم را می شنوم و اشک می ریزم...آخر من هم همنام #مهسا_امینی هستم. من و دخترکانم می توانستیم الان به جای #مهسا_امینی باشیم.
بر تخت بیمارستان دراز کشیده و دیگر هیچ نیرویی نمی تواند بیدارش کند. بیچاره مادرش، بیچاره پدرش، هر چه فریاد می زنند و ناله می کنند :دخترم، نفسم، بلندشو مادر، راه به جایی نمی برند.
خدایا! از آبان سال نود و هشت ، بعد از انتخابات سال هشتاد ونه، وقتی #ندا_آقا_سلطان را انجور سر بریدند، وقتی به #هواپیمای_مسافربری شلیک کردند، وقتی جواب هر اعتراضی گلوله شد، استغفرالله ولی شک کرده ام...چه طور آن بالا نشسته ای و اینهمه ظلم را می بینی و به دادمان نمی رسی...خدایا مگر نگفته ای: #الملک_یبقی_مع_الکفر_و_لایبقی_مع_الظلم .
#خدایا_آرامم_کن
آراممان کن
خدایا امشب به داد دل مادر #مهسا_امینی برس
#یک_روز_جدید
#مهسا_وحیدپور
ما #اسیریم، ما مردم ایران بیش از چهل سال است به اسارت گرفته شده ایم. آیا می توان به یک اسیر گفت  چرا رفتار درستی ندارد؟ چرا #اخلاق_مدار نیست !! آی مردم دنیا، به خدا ما خیلی مردم نجیبی هستیم، به خدا اگر آنچه بر این مردم روا گشته بر متمدن ترین مردم دنیا اعمال می شد، بریده بودند.
همه جای دنیا مردم اعتقاداتی دارند، بعضا مضحک تر و مسخره تر از مردم ما، آنها با داشتن بهترین آموزشها به عقایدشان چسبیده اند ولی اینجا عده ای قدرت دارند و به ملت می گویند اگر مثل ما فکر نکنید، مثل ما زندگی نکنید، مثل ما نخورید و نپوشید با قدرتمان اجازه نفس کشیدن را از شما می گیریم.
آی دنیا ، ما مردم خیلی شجاعیم، خیلی #وطنمان را دوست داریم، ما مانده ایم تا این غارتگران را بیرون کنیم ولی شما، شمایی که دولت هایتان تحریممان می کنند، تحریمی که فقط سفره مردم عادی را تنگ تر می کند تا حالا از دولت هایتان پرسیده اید: چرا اقازاده های ایرانی را ویزا می دهند تا در کشورهایِ شما چِرا کنند؟ چرا عنوان کارآفرین به #توله_هایِ_دزدان ما می دهند؟
به این فکر کرده اید که دولت های شما از دولتمردان ما پست تر هستند که با پول بدبختیِ این ملت بانکهایشان را پر می کنند.
راستش را بخواهید حاکمان ما با دولت های شما دستشان در یک کاسه است، بقیه اش دعوای زرگریِ، دست به دست هم داده اند تا #فرهنگ_و_تمدن_ایرانی را نابود کنند، اصلا این تمدن قوی از اولش هم برای خیلی ها دست و پاگیر بوده، چه عربها و عثمانی ها و ... دل خوشی از آن ندارند.
اما ما، خود مایی که هویتمان با این تمدن گره خورده هم خواسته و نا خواسته با غارتگران این تمدن هم مسیر شده ایم.
برای اینکه یک تمدن نابود شود باید سرمایه های: اجتماعی، فرهنگی، انسانی و اقتصادی و نهایتا محیطی و جغرافیایی آن تمدن را نابود کرد، اتفاقی که تقریبا در ابعاد کوچک و بزرگ برای همه ی سرمایه های تمدن ایرانی در حال وقوع است.
هرچند در اوضاعی که اقایان برای مملکت درست کرده اند واکنشهای مردم همه بحق و درست است : آنان که مهاجرت می کنند یا حتی پناهنده می شوند
آنان که فرزندانشان را راهی می کنند و... اما آی ایرانی ها یادتان باشد ما هر کجای دنیا باشیم و بچه هایمان هر جای دنیا متولد و با هر فرهنگی بزرگ شوند ، ایرانی هستیم.
به جز #حس_تعلقی که همگی به این خاک و به این نام داریم، باور داشته باشید هیچ چیز به اندازه ریشه و هویت نداشتن دهشتناک نیست، می خواهم بگویم در قبال این تمدن و این خاک مسئولیت داریم، چون بخش بزرگی از هویت ما در آن خلاصه می شود، ولی الان جلوی چشمهایمان دارند هویت ما را نابود می کنند و  ما هیچ، هیچ کاری از دستمان برنمی آید، خیلی از اینهایی که با روی گشاده درِ کشورشان را به رویتان باز کرده اند با دزدان و حاکمان ایرانی در یک جبهه اند، گول #بیانیه_هایِ_بشر_دوستانه و اّداهای بورژواریشان را نخورید، اینها همه با این حکومت در یک جبهه مشترکند: کمر به قتل ایران بسته اند.
اما مادر و پدری که در غروب غربت به فرزندش خواندن و نوشتن #فارسی می اموزد، معمار و هنرمندی که به جای ساختن نمای رومی و... از #معماری_و_هنر_ایرانی الهام می گیرد، معلمی که ابیات #سعدی و #مولانا و... را در کلام
جاری می کند، تاجر و بازرگان و تولید کننده و صنعتگری که در این کشور سرمایه گذاری می کند ، فعال محیط زیستی که این روزها در زندان به سر می برد و سربازی که از مرزهای وطن نگاهبانی می کند،  همه در جبهه مقابلند.
حساب حکومت و مملکتمان را از هم تفکیک کنیم، چه حکومت ها امده اند و رفته اند اما #ایران هرچند کوچک شده اما همیشه بوده، ای وااایِ من که این بار دارند #هویت_مشترکمان را نشانه می روند، دارند کاری می کنند که یادمان برود ایرانی هستیم، دارند کاری می کنند که مثل قوم یهود بی خانه و آواره شویم، هر کدام یک گوشه دنیا پراکنده.
#یک_روز_جدید
#مهسا_وحیدپور
درس امروزم این باشد:
@yekroozejadid

⬅️ با آینده باید مواجه شد ، برنامه ریزی بی فایده است.
#یک_روز_می_آید، یک روز خیلی دورِ نزدیک، #یک_روز_جدید، یک روز که ما مردم، مثلِ مردم خیلی جاهای دنیا، صبح ها که از خواب بیدار می شویم تنها نگرانی مان کیفیت سکس شب قبلمان باشد و از بی دغدگی به انحرافات احتمالیِ جنسی مان فکر کنیم.
یک روز که خیالمان از تکه نانی برای شبمان و شغلی برای فردای فرزندانمان آسوده است.
یک روز می آید، #آرام، #آرام...روزی که وقتی دستانمان را لابه لای موهای دخترکانمان می کنیم از اینکه فردا روز #دستان_سنگین_غدارانِ زمان آنها را به جرم زیبایی به بند کشند هراس نداشته باشیم.
#یک_روز_می_آید، یک روز که به جای هجرت از سرزمینمان به آبادانی آن بکوشیم.
یک روز که آسمان آبی تر از همیشه است و زمین سبزتر، یک روز که #سگان_ولگرد و #گرگان_زوزه_کش از اینجا رخت بربسته اند، من آن روز را چشم انتظارم، آن روز #خیلی_دورِ_نزدیک.
#یک_روز که با دنیا دوستیم و به جای شاخ و شانه کشیدن برای دیگر کشورها با آنها #گفت_و_گو می کنیم، به جای ادعاهای پوچ، دست یاری به جهان می دهیم و به جای سخنِ محو کردن دیگران از #نقشه_جغرافیا، بودن و در کنار هم بودن را یاد می گیریم.
#یک_روز_جدید
#مهسا_وحیدپور
۵ پیشنهاد به ۹ نفر برای پایان۶ روز نا آرامی

امیر دبیری مهر

🔹خطاب من در این نامه افراد زیر هستند.
اقایان ابراهیم رییسی، قالیباف، محسنی اژه‌ای، علی شمخانی، حسین اشتری، حسین سلامی، وحیدی، کاظمی و خطیب هستند که مهمترین مسوولیت را در قبال مدیریت بحران پیش امده در کشور را دارند آقایان به ترتیب رییس شورای عالی امنیت ملی، رییس قوه مقننه، رییس قوه قضاییه، دبیر شورای عالی امنیت ملی، فرمانده کل انتظامی کشور، فرمانده کل سپاه، رییس وزیر کشور وشورای امنیت، رییس سازمان اطلاعات سپاه و وزیر اطلاعات هستند و طبق قانون و شرع در کنترل نا ارامی های اخیر مهمترین نقش را دارند.

🔹برادران گرامی
در بیست سال اخیر در مقاطع مختلف بعنوان یک پژوهشگر معتمد و البته مستقل با اغلب شما مسوولین محترم درباره مسایل مختلف مربوط به تحولات اجتماعی و حکمرانی کارآمد سخن گفته ام و شاهد هستید که در  نوشته ها و تحقیقات و سخنانم بارها هشدار دادم اگر چنین کنید و چنان نکنید چه خواهد شد  و متاسفانه این روزها شاهد برخی از ان روز مباداها هستیم و اما بعد:

🔹اول - باید بپذیرید که در بخشی از جامعه بویژه نسل جدید نارضایتی انباشته توام با خشمی برامده از ناکامی وجود دارد که مرگ مرحومه مهسا امینی مانند جرقه ای انبار این باروت را روشن کرد....بنابر این در نخستین اقدام فضایی را برای تخلیه ی این خشم و عصبانیت ایجاد کنید و این مهم را به فردا موکول نکنید.

🔹دوم - اجازه ندهید ماموران موظف و نیروهای خودسر تحت تاثیر احساسات و خود تکلیف‌پنداری دست به رفتارهای خشونت‌بار بویژه علیه زنان و دختران بزنند این کار مانند ریختن بنزین روی اتش خشم عمومی است. وقتی رفتار خشن خطرناک است تکلیف خطر تیرادازی و کشتن احتمالی معترضین روشن است که من با شناختی که از شما دارم با ان مخالف هستید.

🔹سوم - اجازه ندهید با فیلتراسیون و مسدودسازی جریان اطلاعات در داخل و بین مردم جریان خبر رسانی و تحلیل دست رسانه‌های مغرض و بیگانه قرارگیرد... آفات آزاد بودن جریان اطلاع رسانی به مراتب کمتر از خطر یکسویه شدن آن است. ضمن اینکه فضای مجازی بخشی از خشم عمومی را مهار می‌کند و مسدود شدن آن زیان‌بارتر است. مراقب مشورت آدم‌های کوته نظر و خام و هیجان زده باشید.

🔹چهارم - همه شما طبق برنامه زمانی با مردم صحبت کنید در صورت نیاز عذرخواهی کنید...باور کنید این نشانه ضعف نیست نشانه ادب و تدبیر است یکی از علل تشدید بحران اخیر این است که هیچ کس حاضر به عذرخواهی نشده است. در صحبت با مردم به نقص  سیاست ها و اشکالات بنیادین روش‌های اجرایی مانند گشت ارشاد اعتراف کنید..اینطور همدلی خود را با ولی نعمتان خود نشان خواهید داد....به والله لجبازی و همدل و همراه نبودن با مردم نشانه ثبات قدم نیست.

🔹پنجم - بجای نسبت دادن اعتراضات به بیگانگان و اغتشاشگر خواندن معترضین که ترفند نخ‌نما و قدیمی شده با کار اطلاعاتی دقیق نفوذی‌های تخریب‌گر که تحت پوشش معترض و همچنین نیروهای خودسر که تحت عنوان حزب‌اللهی و بسیجی در میدان حضور دارند و بر آتش خشونت می‌دمند را شناسایی و دست‌شان را طبق قانون از میدان اعتراض‌ها و تجمعات کوتاه کنید و بگذارید معترضین فریاد خودشان را بزنند و شما تامین کننده امنیت انها باشید.

🔹و اخر اینکه روزها و شب‌های سختی پیش روست... اجازه ندهید بیش از این مردم به جان هم بیفتند... جوان و نوجوان معترض فرزند ماست نیروی پلیس و امنیتی و پاسدار هم فرزند ماست....چرا بخاطر فقدان تدبیر و عقلانیت باید خشم و خشونت و زور طرفین  رو در روی هم قرار گیرد و داغی بر داغ های کشور افزوده شود....خسارتهای مالی ناشی از این شلوغی ها به کنار هر چند کل ان فدای سر یک تار موی یک ایرانی ... به اینده ایران بیندیشید به فقری که هنوز هست...به جهلی که هست و عزتی که خدشه دار شده ... مبادا روزمرگی ها نگاه ما به اینده را تیره کند.

*اندیشکده خرد
🔻چرا مردم بی‌اعتماد شدند؟
✍️ محمدحسین روانبخش

🔹می‌پرسد: رئیس سه قوه چند بار اعلام کردند که موضوع فوت مهسا امینی را پیگیری می کنند، با خانواده‌اش صحبت کرده اند و دستورهای اکید داده اند؛ دیگر چه باید بکنند که مردم باور کنند موضوع در حال رسیدگی است؟

🔹راست می‌گوید! اگر روز و روزگاری دیگر بود، یکی از این اطمینان دادن‌ها کافی بود، اما بارها و بارها مردم به بازی گرفته شده اند و حالا تجربه‌شان آن‌ها را راهبری می کند. بگذارید به عنوان مشتی که نمونه خروار است، فقط شش اتفاق از شش ماه رفته امسال را مثال بزنم؛ برای اینکه بدانیم چطور سوال‌های مردم تلنبار شد و اعتمادشان سلب می‌شود:

1️⃣ فروردین؛ در زمانی که ساده زیستی رئیس مجلس گوش فلک را کر کرده بود؛ همو که لیست اموالش را روی یک کاغذ نوشته بود که فقط ۲ میلیون در حسابم دارم و ...، ناگهان معلوم شد که همسر و دخترش برای خرید سیسمونی به ترکیه رفته اند. نتیجه چه شد؟ آیا کسی بابت فریب مردم از آنها عذرخواهی کرد؟ نه! از قالیباف بابت مظلومیتش عذرخواهی شد!

2️⃣ اردیبهشت؛ قیمت برنج و مرغ و ماکارونی و باگت و... یک شبه دو برابر شد. در حالی که مردم دیگر توان پخت ماکارونی به عنوان ساده ترین غذا را از دست می دادند، چه کردند: از دو نابازیگر استفاده کردند که بگویند وضع مردم بهتر هم شده است. به رسانه‌ها هم توصیه کردند که به جای استفاده از عبارت «حذف ارز ترجیحی» بنویسید «اصلاح نظام یارانه ای»!

3️⃣ خرداد؛ ساختمان متروپل ریخت و مردم آبادان عزادار شدند. کسی جوابی به این سوال نداد که عبدالباقی مالک آن چه ارتباط‌هایی داشته که چنین بنایی را ساخته. شرکای او در ساخت و در قتل مردم چه کسانی بودند؟ و از همه مهمتر اینکه آیا عبدالباقی یک استثنا بوده یا عبدالباقی‌‌ها این سال‌ها در حال جولان در کشور هستند. مرگ عبدالباقی هم مجهولی بود که برای مردم توضیح کافی داده نشد.

4️⃣ تیر؛ فیلمی منتشر شد از مادری که مانع حرکت ون پلیس می شود و التماس می‌کند که دختر مریضش را نبرند. پاسخ حرکت خطرناک ون بود که مادر را عقب می‌راند. با واکنش مردم، اعلام شد که افرادی که چنین کردند توبیخ شدند. اما معلوم نیست آن‌ها که بودند!! نمی‌شد مثل سپیده رشتو آن‌ها را هم به تلویزیون می‌آوردند تا مردم اعتراف و ندامت را در چهره‌شان می دیدند؟!

5️⃣ مرداد؛ اظهارات و نظراتی از برخی فعالان سیاسی و اجتماعی و مدنی منتشر شد و سوالاتی شکل گرفت. به جای اینکه به آن‌ها پاسخ داده شود آنها ساده‌لوح و خودفروخته و فراماسونر شدند.

6️⃣ شهریور؛ مهسا امینی درگذشت...
بقیه اش را خودتان کامل کنید!
سخنی با علی کریمی و همۀ آنانی که در پی ساختن دوبارۀ ایرانند
@yekroozejadid

✍️ سجاد فتاحی

توضیح: این متن اگرچه خطاب به علی کریمی نوشته شده است اما مخاطب آن همۀ آنانی هستند که این روزها فریاد می‌زنند: زن، زندگی، آزادی.
به جای نام علی، می‌توانید نام خودتان را بگذارید. 

سلام علی جان

قبل از هرچیز باید بگم که من یک پژوهشگرم و تا حالا نامه‌ای به این سبک و سیاق ننوشتم؛ اما تصور می‌کنم در رابطه با این روزهای ایران شاید لازم باشه که به زبانی حرف بزنیم که زبان مشترک همۀ ماست.

نکتۀ دیگه اینه که اگه این نامه رو به تو مینویسم به خاطر اینه که دست تقدیر و البته مهربانی و شجاعت خودت، امروز تو رو در جایگاهی قرار داده که یکی از مهمترین افرادی هستی که بخش قابل توجهی از مردم این سرزمین به او اعتماد کردن و بهت دل بستن؛ خودت میدونی که این دل بستن و اعتماد کردن چقدر بار سنگینیه روی دوش یه آدم؛ 

من یه دانشجوی جامعه‌شناسی و ایران‌شناسیم و توی این شرایط حساس نکاتی به نظرم میرسه که فکر کردم گفتنش از نگفتنش بهتره؛ حتما خیلی از اونها رو خودت میدونی اما گفتن دوبارش ضرری نداره؛ توی این نامه هم قرار نیست روده درازی کنم و فقط تیتروار یه سری نکات رو می‌نویسم؛ اگه نامه به دستت رسید و فکر کردی که باید در مورد هر کدوم از اونها توضیحات بیشتری بدم؛ بعدا میشه در مورد اونها صحبت کنیم.

- علی جان از نظر علمی هر جنبش اعتراضی و حرکت اجتماعی برای اینکه به پیروزی برسه باید خواسته‌های مشخصی داشته باشه؛ مثل فوتبال که هدف نهایی، زدن گل به تیم حریفه؛ وگرنه طبیعیه که مردم بعد از مدتی اعتراض و حضور در خیابان خسته میشن و باید به سر کار و زندگی خودشون برگردن؛ اولین کاری که باید بکنیم اینه که اهداف و خواسته‌های این جنبش اعتراضی رو مشخص کنیم؛ الان زیاد مشخص نیست و همین یک نقطه ضعف برای این حرکته؛ ممکنه یک عده بگن هدف این جنبش تعطیلی گشت ارشاد یا لغو حجاب اجباری در ایرانه؛ ممکنه یک عدۀ دیگه بگن هدف ما سرنگونی نظام سیاسی کنونیه و خیلی اهداف دیگه. به نظر من برای اینکه بتونیم یه هدف مناسب برای این حرکت اعتراضی گسترده انتخاب کنیم باید ببینیم علت‌های این همه بدبختی ایران چیه؛ که یکی از اونها وضعیت نامناسب زنان و دختران این سرزمین و تراژدی تلخیه که برای ژینا اتفاق افتاد و کبریتی بود به انبار نارضایتی‌های گسترده‌ای که در جامعۀ ایران تلمبار شده. به نظر من علت این همه بدبختی رو باید در قانون اساسی و معماری نظام سیاسی کنونی جستجو کنیم و به افراد تقلیلش ندیم (توضیح مفصل این رو در کتابی با عنوان «ایران و مسئلۀ پایداری» آوردم)؛ بنابراین پیشنهادم اینه که هدف اصلی این حرکت درخواست «بازنویسی قانون اساسی» و «طراحی دوبارۀ یک نظام سیاسی جدید و کارآمد» باشه  که بتونه ایران رو به اون جایگاهی که همه ما دوست داریم برسونه. ممکنه بعضی‌ها با این هدف‌گذاری مخالف باشند؛ ایرادی هم نداره و اختلاف‌نظر طبیعیه، اما نکتۀ اصلی اینه که این حرکت نیاز به هدف و خواسته‌هایی صحیح، دقیق و مشخص داره وگرنه بعد از مدتی ضعیف میشه و از بین میره؛ بنابراین هرچه سریعتر هدف و خواسته‌های این حرکت باید مشخص بشه و پیشنهاد من «بازنویسی قانون اساسی» و «بازآرایی نظام سیاسیه»؛ میتونی یه فراخوان بدی و از مردم بخوای که اهداف مدنظرشون رو برات بفرستن و اونها رو با کمک یک تیم تحلیل کنی و به هدف یا اهداف نهایی برسی که مورد توافق اکثریته. 
 
- علی جان، من تصور می‌کنم که این حرکت اعتراضی یه فرصت و نعمت بزرگ بود برای ایران، اون هم در شرایطی که عده‌ای می‌خوان این کشور رو در مسیر خطرناک‌تری از مسیرهای گذشته بندازن. اگه نظام سیاسی این حرکت اعتراضی رو سرکوب کنه یا خودمون به خاطر توجه نکردن به نکاتی که برای پیروزی این حرکت لازمه به اونها توجه کنیم، باعث خاموشی اون بشیم، دورۀ سختی در تاریخ ایران آغاز میشه؛ رهبر کنونی نظام سن و سال بالایی داره و احتمالا به زودی شخص جدیدی باید جایگزین او بشه؛ من قبلا در ۴ متن که سال ۱۳۹۹ منتشر شده، نوشتم که چه سناریوهایی پیش‌رومون هست و اونجا توضیح دادم که چرا مجتبی خامنه‌ای و ابراهیم رئیسی تنها افرادین که نامزد جانشینی رهبر کنونین؛ اما این دو فرد برای اینکه بر مسند رهبری بشینن نیازمند یک فضای امنیتی شدیدن که به نظرم اگه حرکت اعتراضی کنونی سرکوب بشه یا به هر دلیل خودمون باعث خاموشیش بشیم اون فضا برای اونها محیا میشه و اونوقت ایران در شرایط سختی قرار میگیره و در سال‌های آینده باید شاهد اقتصاد، محیط‌زیست، جامعه و در یک کلام ایرانی ویرانتر از امروز باشیم.

مطالعه ادامهٔ متن در اینستنت ویو

#ایران #پایداری
#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی
#بازنویسی_قانون_اساسی
#بازآرایی_نظام_سیاسی
#علی_کریمی
#سجاد_فتاحی
#برای

در دوران دانشگاه دوست نزدیکی داشتم که زودتر از من ازدواج کرده و صاحب فرزند شده بود. یک روز ازش پرسیدم: با مادر شدن چه تغییری کردی؟ گفت: حالا دیگه همه بچه‌ها رو دوست دارم. به هر بچه‌ای که نگاه میکنم یک نقطه مشترک با فرزندم در وجودش پیدا میکنم…. و بعدها وقتی که خودم مادر شدم معنی این حرف رو تا اعماق وجودم احساس کردم. یکی لبخندش مثل فرزند من بود، یکی نگاهش، اون یکی لجبازی‌هاش و یکی دیگه یک‌دندگیش، …. و این روند همینطور با بزرگ‌شدن فرزندم ادامه پیدا کرد.
این روزها من در در اعتراض و نافرمانی‌ جوانان عصیان فرزندم  و در مرگ ناعادلانه مهسا، حدیث، نیکا‌ و سایرین مرگ فرزند خود رو میبینم …
جای تعجب نیست که امروز فریاد دادخواهی در اقصی نقاط دنیا سر داده شد. شما همه پدر و مادران ایرانی در سراسر دنیا را داغدار کرده‌اید.

#برای تمام کودکان و جوانان سرزمینم که مظلومانه در آتش شورشی که پدران و مادران‌شان سالها قبل برپا کرده بودند، سوختند.

ژینوس صارمیان

#مهسا_امینی
#حدیث_نجفی
#نیکا_شاکرمی
.
👈 آخرین تار موی

✍️ محسن رنانی


دوستان هی می‌پرسند چرا در این زمانه بیم‌وامید ساکتی؟ راستش دو مطلب مفصل نوشتم و کنار ‏نهادم. آخر دیگر چه سخنی مانده است با حکومتی که نه گوشی برای شنیدن دارد و نه مهارتی برای ‏دیالوگ؟ دیالوگ را رها کنید، با چهل سال حکمرانی هنوز مهارت سخن گفتن درست با جامعه را هم ‏ندارد. آری چند دهه است که گفتنی‌ها توسط نخبگان فکری و مدنی گفته شده است، اگر می‌توانست، ‏می‌شنید و اگر می‌خواست، گامی‌ برمی‌داشت.‏
و آخر چه می‌توان گفت با نسلی که چهل سال است از حکومت و از روشنفکران فقط حرف شنیده ‏است و امروز تصمیم گرفته است خودش عمل کند. نسلی که قدرتمندانه با یک حرکت، کل صحنه ‏بازی را تغییر داد و همه مرزها و محدودیت‌ها را جابه‌جا کرد و نشان داد که جامعه، همچنان زنده و پویا ‏است و به وقت خودش برگه‌های آسِ خود را  رو می‌کند. و مفتخریم به جامعه‌ای و نسلی که با رونمایی ‏از ظرفیت‌های نهفته‌اش و آشکارسازی امیدهای وجودی‌اش، توانست یک‌شبه دریایی از امید ‏روانشناختی‌ را نیز برای خودش خلق کند.‏
همیشه به ما گفته‌ بودند خون مظلوم خون خداست که برکت خواهد کرد و در دعاها خدا را به خون ‏مظلوم سوگند دهید. اکنون چه برکتی عظیم‌تر از این‌که خون مهسای زیبای ایران، این همه انرژی و ‏نشاط به جامعه تزریق کرد؟ بنگرید، نه تنها ملتی بلکه جهانی به‌پا خاسته است برای پاسداشت حرمت ‏خون دختری که نماد تبعیض‌ بود، چون زن بود و کُرد بود و سُنی بود؛ و همه چیز مهیا بود که مرگ او ‏درگمنامی فراموش شود. کاک امجد و باجی مژگان، می‌بینید چگونه جوانان از همه اقوام، زبان‌ها و ‏مذاهب ایرانی، قیام کرده‌اند تا خون دختر مظلوم شما زنده بماند؟ برکت بر شما و برکت بر این نسل ‏باد. این روزها ایران، خدایی‌ترین، عرفانی‌ترین و رویایی‌ترین روزهای سه دهه اخیر خود را تجربه می‌کند. ‏شرم‌باد بر آنان که افسانه بی‌دینی را به این نسل می‌بندند و حجاب را که‎ ‎طبق آموزه‌هایی که خودشان ‏به ما آموخته‌اند، نه جزء اصول دین است و نه جزء فروع دین، ابزار سرکوب این نسل کرده‌اند.‏

آری نسلی که قدرتمندانه برای خودش رهبر خلق می‌کند، اندیشه خلق می‌کند و راهکار خلق می‌کند، ‏نیازی به رهنمودِ روشنفکران فرسوده و دانشگاهیان بی‌عملی چون من ندارد. او آنقدر قدرتمند است که ‏همه خلاء‌ها را خودش جبران می‌کند.‏

با حکومت نیز همه گفتنی‌ها گفته شده است، شاید تنها سخنی که باقی‌مانده است و می‌توان امروز ‏بدون لکنت گفت این است که این نظام دارد شکست می‌خورد چون هیچگاه تئوری شکست نداشته ‏است، فقط تئوری پیروزی دارد. آقایان، برای ماندن، باید تئوری شکست هم داشته باشید. با شیوه‌ها ‏و اندیشه‌های گذشته، نمی‌توانید این نسل را مهار و با آن تعامل کنید. بنابراین برای حفاظت از خودتان ‏و از کشور، تنها یک راه باقی مانده است و آن این که بپذیرید این قانون اساسی و این سامان سیاسی ‏پاسخگوی این نسل و این جامعه نیست و لازم است بر اساس اقتضائات دنیای جدید و نسل جدید از ‏نو بازنویسی و بازسازی شود. در این صورت، نخست باید نخبگان مستقل ملی و نمایندگان واقعی ‏جامعه مدنی بویژه چهرگانی که جامعه به آنها اعتماد کرده است (سلبریتی‌ها) را به رسمیت بشناسید و با ‏آنان گفت‌وگو کنید تا درباره سازوکاری اعتمادآمیز به توافق برسید. سازوکاری که در آن، شیوه تشکیل ‌‏«شورای ملی بازنویسی قانون اساسی» به دقت تعیین شده باشد. بازنویسی‌ای که البته در چارچوب ‏همین قانون اساسی کنونی به همه‌پرسی گذاشته خواهد شد. با پذیرش چنین فرایندی است که نخبگان ‏و چهرگان می‌توانند برای اقناع جامعه وارد گفت‌وگو با آن شوند. شاید و تنها شاید با این راهکار بتوانید ‏اعتماد جامعه را جلب کنید و آنان را آرام کنید تا تحولات ضروری، در امنیت و آرامش چهره بندد.‏
و البته تعلل نکنید، فرصت اندک است. اگر خون بیشتری ریخته شود و خشونت همه جا را فراگیرد، ‏دیگر نخبگان و چهرگان نیز از جامعه جرأت نخواهند کرد با حکومت گفت‌وگو کنند و راه مصالحه ملی ‏بسته می‌شود.‏

‏ زنهار و زنهار که گمان نکنید که سرکوب می‌کنید و تمام می‌شود. گیرم که در این لحظه، این شور ‏اجتماعی سرکوب شود، پایان که نمی‌یابد، بلکه به سانِ آتشِ زیرخاکستر خواهد ماند و انباشته‌تر ‏خواهد شد. آنگاه با بزنگاههای ناگزیر آینده که پی‌در‌پی می‌رسند چه می‌کنید؟  آنگاه با لحظه جانشینی ‏چه می‌کنید؟ لحظه‌ای که دیگر اقتدار کاریزما حضور ندارد که به دستگاه سرکوب انسجام دهد و ‏وجدان اخلاقی نیروهای سرکوب‌ را اقناع کند. متوجه هستید که در آن لحظه که اقتدار کاریزما پایان ‏می‌یابد جامعه بسانِ فنری که آزاد می‌شود همه انرژی‌های انباشته خویش را بیرون می‌ریزد؟ پس به ‏خودتان و به ایران رحم کنید و تا اقتدار کاریزما هست، تحول را آغاز کنید. صمیمانه به جامعه بگویید ‏که پیامش را شنیده‌اید. این آخرین تار مویی است که می‌توان به آن چنگ زد. والسلام./  ۱۱ مهر ۱۴۰۱‏
Forwarded from kamran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چقدر این بچه خوب جواب داد
مرکز اطلاع‌رسانی فرماندهی انتظامی تهران در واکنش به انتشار ویدیوی تعرض جنسی مامور امنیتی به زنی معترض در زمان بازداشت در اعتراضات سراسری آن را مربوط به میدان آرژانتین تهران دانست و اعلام کرد این فیلم با هدف «تشویش اذهان عمومی و برانگیختن احساسات شهروندان» منتشر شده است.

پ.ن: فیلمی در فضای مجازی منتشر شده که نشان میدهد پلیس به طرز وحشتناکی به یک زن معترض تعرض میکند. این فیلم باعث خشم و انزجار مردم شده.

بهتره این فیلمهارو نبینید.هم این فیلم و هم فیلمهای کشته شدن کودکان و... که داره پخش میشه. چون امکان داره هیچوقت روح و روانتون به حال عادی برنگرده و بیماری روانی دائم العمر بگیرید
Forwarded from kamran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دعای مولوی عبدالحمید امام جمعه زاهدان.
تو گویی صحنه ای برجسته از فیلمی آخرالزمانی ست.

همه اش برای زندگی بود بدون هیچ آرزوی مرگی
می گفت : طرف تو مجازی لایک و کامنت نمی گذاره مبادا پیجت بیاد بالا اونوقت انتظار داری تو حقیقت تحمل پیشرفت و موفقیتت را داشته باشه.
توقعت را از آدم‌های اطرافت بیار پایین تا راحت زندگی کنی. 💟
آدمها را به خوب و بد، مهربان و نامهربان، و... تقسیم بندی می کنیم، اما همه ی ما قدری بدی، بین همه ی خوبیهایمان داریم، همه ی ما گاها قدری دروغ بین همه ی حرفهای درستی که می گوییم می زنیم، همه ی ما گاهی سنگدل، بی رحم و پرخاشگر می شویم.
خیلی وقتها مهربانی با یک نفر در طرف دیگر ماجرا نامهربانی با شخص دیگری است، گاهی باید در حق یک نفر بی رحم و سنگدل باشی تا بتوانی به عده ای کمک کرده باشی، و دوستی می گفت در بدترین وقایع  می شود چیزهای خوبی پیدا کرد و بالعکس.
همه چیز به این بستگی دارد که کجا ایستاده ای، از چه زاویه ای به قضایا نگاه می کنی و اصلا خیر جمعی را می بینی یا منافع شخصی ات را، من می گویم آدمها وقتی به انسانیت نزدیکترند که حاضر باشند گذشت بیشتری نسبت به منافع شخصی شان برای منافع جمعی داشته باشند، وقتی به آدمها وزن ندهند و برای خودی‌ها ارزش بیشتری قائل نباشند، وقتی خودشان، علائق، و منافعشان را در مرکزیت هستی نبینند.
#مهسا_وحیدپور
#یک_روز_جدید
#انسانیت
در کشور‌های مسلمان همین دور و بر خودمان که سفر کنید گاهی پیش می‌آید که یک راننده‌ی تاکسی، یک خدمتکار رستوران یا یک مسئول پذیرش هتل  بیابید که شیفته و شیدای سران حکومت ما باشد؛ اسم بعضی‌هایشان را به شکل عجق‌وجقی تلفظ کند و با زبان شکسته و بسته‌ای به شما بفماند که آن‌ها را دوست دارد چرا که حال قلدر‌های غربی را گرفته‌اند. نمی‌دانم شما تجربه‌ای مشابه‌ داشته‌اید یا نه و اگر داشته‌اید واکنش‌تان چه بوده. من طبعاً خشمگین شده‌ام اما زبان ناقص طرفین این مجال را نداده تا به طرف مقابل حالی کنم که این طرفداری او چقدر برای من دردناک است؛ سد زبان نگذاشته کلماتی چون مهسا، ندا، سهراب و کیان را یادش بدهم؛ کلماتی که برای من آشنا هستند و دارای نوعی بار عاطفی قدرتمند. سد زبان مانع از آن شده که به او بفهمانم طرفداری‌اش چقدر به من این احساس را می‌دهد که دارد خون این کلمات آشنا را پایمال می‌کند. اما او چرا طرفداری می‌کند؟ شاید چون کلماتی برایش آشنا هستند که من نمی‌شناسمشان و دستی در غرب به خونشان آلوده است؛ خشم نمی‌گذارد آدم بی‌طرف بماند و خوب همه‌مان می‌دانیم که برای یک ذهن خشمگین دشمن‌ دشمن ما دوست ماست!
حالا برگردیم به ایران خودمان. در ایران خودمان گاهی پیش می‌آید که به یک راننده تاکسی، یک خدمتکار رستوران یا یک پزشک بربخوریم که شیفته‌ و شیدای سران اسرائیل است و آمریکا؛ بیشتر دومی!
اسم بعضی‌هایشان را به شکل عجق‌وجقی تلفظ می‌کنند و با زبان مادری‌مان بهمان می‌فهمانند که آن‌ها را دوست دارند چرا که حال قلدر‌های اینطرفی را گرفته‌اند.
سد زبان و رسانه نمی‌گذارد نام پسرک وحشت‌زده و مبهوتی‌ که تکه‌ای از برا‌درش را در غزه برمی‌دارد تا کنار تکه‌های دیگر بگذارد را بدانیم! یا آن نام معصوم عجق‌وجق ژاپنی را در هیروشیما که نفیر صوراسرافیل را پیش از قیامت شنیده و بوی تن سوخته‌ی جهانش را با دود و آتش بلعیده است.
ما و آن‌ها… چقدر شبیه‌ یکدیگریم و چقدر دور از هم.
می‌دانید دارم با خودم فکر می‌کنم شاید زیاد هم بد نباشد که ایران کشوری ایزوله از جهان است و هیچ بازمانده‌ای از کودتا‌های فراوان، بمب‌های اتمی و آتش‌افروز، بازار بردگان و بومی‌های آمریکا را در تاکسی‌هایش جای نمی‌دهد تا دندان بهم بفشارند و به یک راننده‌ی تاکسی، یک خدمتکار یا یک پزشک ایرانی بفهمانند که طرفداریشان چقدر خشمگینش می‌کند و آن‌ها دارند با طرفداریشان کلماتی را به لجن می‌کشند که او می‌شناسد و ما نه؛ کلماتی شبیه به ندا، سهراب و مهسا!

سهیل سرگلزایی
HTML Embed Code:
2024/06/07 07:03:30
Back to Top