TG Telegram Group & Channel
کانال تخصصی موج سوم رفتاردرمانی | United States America (US)
Create: Update:

مروری کوتاه بر پنج فصل اول کتاب Behavior Therapy: First, Second, and Third Wave
دکتر علی فیضی
حدود نه ده سال پیش بود که بحثی دربارۀ رفتاردرمانی شناختی در ایران و ابتلای آن به مدروز گرایی درگرفت و یکی از طرف‌های بحث من بودم. نکتۀ حریف بحث این بود که اقبال به موج سوم CBT نباید باعث شود از مطالعۀ آثار پیشگامان رفتاردرمانی غافل شویم: «برخی از دانشجویان بدون اینکه آگاهی نسبتاً کافی از موج‌های اول و دوم رفتاردرمانی داشته باشند به سمت موج سوم خیز برمی‌دارند، درحالی‌که آگاهی از مفاهیم و اصول موج‌های اول و دوم رفتاردرمانی جزء جدایی‌ناپذیر درك مفاهیم موج سوم است».
همان زمان دست به قلم بردم و به دو معنایی که می‌شد از این سخن برداشت کرد پرداختم و نقل به مضمون نوشتم که اگر بحث بر سر آگاهی از فلسفه و نظریه و لاجرم تاریخی است که موج سوم CBT در آن معنا پیدا می‌کند حرفی نیست اما اگر مقصود مطالعه مفاهیم و اصول موج‌های قبلی باشد آنقدر مطالب زیاد و متنوع است که نمی‌توان آغاز و پایانی برای چنین مطالعه‌ای تصور کرد. حالا که چند روزی است مشغول مطالعۀ کتاب حجیم Behavior Therapy: First, Second, and Third Waves (اودونهیو و ماسودا، 2022) هستم یاد بحث ذکر شده افتادم. کتاب سرشار از نکات بدیع تاریخ، فلسفی، نظری و عملی است و بیش از پیش نشان می‌دهد که آنچه در تاریخ CBT رخ داده رویدادهایی اجتماعی و فراقاره‌ای و علمی با شرکت‌کنندگانی بوده است که اتحاد حول ایده‌های چهره‌های پرنفوذ و ناپیوستگی نظری میان هر موج و حتی برخی اوقات درون هر موج (مخصوصا موج اول رفتاردرمانی) نشان از تنوع فوق العادۀ ایده‌پردازی‌ها درون آن دارد.
به عنوان مثال ادوارد کی. موریس دربارۀ موج اول از تاثیری که علوم اعصاب روسی، رفتارگرایی واسطه‌ای (S-O-R) و رفتارگرایی رادیکال اسکینر بر موج اول رفتاردرمانی داشت و تفاوت معنای «رفتاردرمانی» مدنظر هانس آیزنک و «رفتاردرمانی» مدنظر اسکینر قلمفرسایی می‌کند و جرالد سی. دیویسون از تاثیری که جولین راتر، جرج کلی و پری لاندون و البته آلبرت الیس و آرون بک در گذر از رفتاردرمانی رفتاردرمانی شناختی داشتند می‌نویسد. او البته در آغاز سخن خود را از پدیدآورندگان رفتاردرمانی شناختی بر می‌شمرد و در میانۀ فصلی که نوشته است بعد از اشاره به برخی همیاری‌های خویش در تحولات CBT ناخرسندی خود را از اختصاص یافتن چند میلیون دلار به پروتکل‌سازی از نسخۀ بکی CBT برای درمان افسردگی ابراز می‌کند و آن را پدیده‎ای مهم در تغییر یافتن کانون تمرکز CBT از اصول و مکانیسم‌های تغییر به بسته‌های درمان در نظر می‌گیرد.
لانس مک‌کراکن پژوهشگر نامی ACT دربارۀ درد مزمن به موج سوم رفتاردرمانی می‌پردازد و متغیرهای مهم در برآمدن موج سوم رفتاردرمانی را پدیدار شدن ناهنجار‌هایی در بافتار موج دوم و نیز دوگانۀ تغییر شناخت یا تغییر بافتار می‌داند. منظور مک‌کراکن از ناهنجاری‌ها به پژوهش‌ها و مرورهایی اشاره دارد که مخصوصا در بافتار درمان افسردگی و مشکلات اضطرابی تکنیک‌های شناختی را عنصر ناضروری CBT یافتند و دومی به تفاوت‌های عمیق مفروضه‌ها، اصول و حتی تکنیک‌ها در بین موج‌ها اشاره دارد. موضوعی که حتی تا دهۀ نود میلادی بحث‌های داغی را بین شناخت‌گرایان (نمایندۀ اصلی این جبهه از بحث آلبرت بندوار بود) و رفتارگرایان (کریستینا لی و ) و نیز تازه‌واردانی بافتارگرا (هیز و همکارانش) بر سر رابطۀ علت و معلولی شناخت و دیگر تجربه‌‎های روانی من جمله رفتار آشکار به راه می‌انداخت و به گمان مک‌کراکن موضوعی نبود که با توسل به استدلال نظری و داده‌های پژوهشی بتوان به آن فیصله داد چون سه طرف مناظره مفروضه‌هایی کاملاً متفاوت دربارۀ موضوع بحث، علیت و دانش داشتند.

کانال تخصصی موج سوم رفتاردرمانی
Photo
مروری کوتاه بر پنج فصل اول کتاب Behavior Therapy: First, Second, and Third Wave
دکتر علی فیضی
حدود نه ده سال پیش بود که بحثی دربارۀ رفتاردرمانی شناختی در ایران و ابتلای آن به مدروز گرایی درگرفت و یکی از طرف‌های بحث من بودم. نکتۀ حریف بحث این بود که اقبال به موج سوم CBT نباید باعث شود از مطالعۀ آثار پیشگامان رفتاردرمانی غافل شویم: «برخی از دانشجویان بدون اینکه آگاهی نسبتاً کافی از موج‌های اول و دوم رفتاردرمانی داشته باشند به سمت موج سوم خیز برمی‌دارند، درحالی‌که آگاهی از مفاهیم و اصول موج‌های اول و دوم رفتاردرمانی جزء جدایی‌ناپذیر درك مفاهیم موج سوم است».
همان زمان دست به قلم بردم و به دو معنایی که می‌شد از این سخن برداشت کرد پرداختم و نقل به مضمون نوشتم که اگر بحث بر سر آگاهی از فلسفه و نظریه و لاجرم تاریخی است که موج سوم CBT در آن معنا پیدا می‌کند حرفی نیست اما اگر مقصود مطالعه مفاهیم و اصول موج‌های قبلی باشد آنقدر مطالب زیاد و متنوع است که نمی‌توان آغاز و پایانی برای چنین مطالعه‌ای تصور کرد. حالا که چند روزی است مشغول مطالعۀ کتاب حجیم Behavior Therapy: First, Second, and Third Waves (اودونهیو و ماسودا، 2022) هستم یاد بحث ذکر شده افتادم. کتاب سرشار از نکات بدیع تاریخ، فلسفی، نظری و عملی است و بیش از پیش نشان می‌دهد که آنچه در تاریخ CBT رخ داده رویدادهایی اجتماعی و فراقاره‌ای و علمی با شرکت‌کنندگانی بوده است که اتحاد حول ایده‌های چهره‌های پرنفوذ و ناپیوستگی نظری میان هر موج و حتی برخی اوقات درون هر موج (مخصوصا موج اول رفتاردرمانی) نشان از تنوع فوق العادۀ ایده‌پردازی‌ها درون آن دارد.
به عنوان مثال ادوارد کی. موریس دربارۀ موج اول از تاثیری که علوم اعصاب روسی، رفتارگرایی واسطه‌ای (S-O-R) و رفتارگرایی رادیکال اسکینر بر موج اول رفتاردرمانی داشت و تفاوت معنای «رفتاردرمانی» مدنظر هانس آیزنک و «رفتاردرمانی» مدنظر اسکینر قلمفرسایی می‌کند و جرالد سی. دیویسون از تاثیری که جولین راتر، جرج کلی و پری لاندون و البته آلبرت الیس و آرون بک در گذر از رفتاردرمانی رفتاردرمانی شناختی داشتند می‌نویسد. او البته در آغاز سخن خود را از پدیدآورندگان رفتاردرمانی شناختی بر می‌شمرد و در میانۀ فصلی که نوشته است بعد از اشاره به برخی همیاری‌های خویش در تحولات CBT ناخرسندی خود را از اختصاص یافتن چند میلیون دلار به پروتکل‌سازی از نسخۀ بکی CBT برای درمان افسردگی ابراز می‌کند و آن را پدیده‎ای مهم در تغییر یافتن کانون تمرکز CBT از اصول و مکانیسم‌های تغییر به بسته‌های درمان در نظر می‌گیرد.
لانس مک‌کراکن پژوهشگر نامی ACT دربارۀ درد مزمن به موج سوم رفتاردرمانی می‌پردازد و متغیرهای مهم در برآمدن موج سوم رفتاردرمانی را پدیدار شدن ناهنجار‌هایی در بافتار موج دوم و نیز دوگانۀ تغییر شناخت یا تغییر بافتار می‌داند. منظور مک‌کراکن از ناهنجاری‌ها به پژوهش‌ها و مرورهایی اشاره دارد که مخصوصا در بافتار درمان افسردگی و مشکلات اضطرابی تکنیک‌های شناختی را عنصر ناضروری CBT یافتند و دومی به تفاوت‌های عمیق مفروضه‌ها، اصول و حتی تکنیک‌ها در بین موج‌ها اشاره دارد. موضوعی که حتی تا دهۀ نود میلادی بحث‌های داغی را بین شناخت‌گرایان (نمایندۀ اصلی این جبهه از بحث آلبرت بندوار بود) و رفتارگرایان (کریستینا لی و ) و نیز تازه‌واردانی بافتارگرا (هیز و همکارانش) بر سر رابطۀ علت و معلولی شناخت و دیگر تجربه‌‎های روانی من جمله رفتار آشکار به راه می‌انداخت و به گمان مک‌کراکن موضوعی نبود که با توسل به استدلال نظری و داده‌های پژوهشی بتوان به آن فیصله داد چون سه طرف مناظره مفروضه‌هایی کاملاً متفاوت دربارۀ موضوع بحث، علیت و دانش داشتند.


>>Click here to continue<<

کانال تخصصی موج سوم رفتاردرمانی






Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)