👆🏻 پاسخی به جناب احمدی اصفهانی، پیرامون تشیع #حافظ
🔻 قسمت اول
ایشان به این بیت حافظ:
"مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ
چرا که تو وعده دادی و او بجای آورد"
برای تشیع او استناد کرده؛ ابتدا به اصل داستانی که ایشان تعریف میکند میپردازیم:
➖سید محمد حسین #طهرانی (لاله زاری) نوشته:
«در شب سوم ربيع الثانى يكهزار و چهارصد و دوازده هجريه قمريه، أخالزوجه حقير: حجة الاسلام آقاى حاج سيد حسن معين شيرازى دامت
معاليه، در منزل بنده در مشهد مقدس بودند، و از سید ضیاءالدین دُری خواب جالبى را نقل نمودند كه ذكرش مقرون بلطف است:
معمولا در طهران، هر واعظى را كه براى يك دهه براى منبر رفتن در مجلسى دعوت میكردند، در شب آخر وى را براى همان دهه از سال ديگر نيز دعوت مىنمودند. در آخرين سالى كه مرحوم دُرى در قيد حيات بود، يك شب از دهه محرم (شب هشتم يا نهم) جوانى از ايشان قبل از منبر سوال میكند كه: مراد از اين شعر چيست:
مريد پير مغانم ز من مرنج اى شيخ
چرا كه وعده تو كردى و او بجا آورد.
مرحوم دُرى میگويد: جواب اين سوال را در بالاى منبر میدهم تا براى همه قابل استفاده باشد.
ايشان در فراز منبر از قضيه نهى آدم أبوالبشر از خوردن گندم، و داستان نان جوين خوردن أميرالمؤمنين عليه السلام را در تمام مدت درازاى عمر بيان مىنمايد، و حتى اينكه آن حضرت در تمام مدت عمر ابدا نان گندم نخورد و از نان جوين سير نشد. و سپس ميگويد: مراد از "شيخ" در اين بيت، حضرت آدم على نبينا و آله و عليه السلام است كه وعده نخوردن از شجره گندم را در بهشت داد ولى به آن وفا نكرد و از امر خداوند سرپيچى نمود و گندم را تناول كرد. و مراد از "پيرمغان" حضرت أميرالمؤمنين عليه السلام است كه در تمام مدت عمر نان گندم نخورد، و وعده عدم تناول از شجره گندم را او ادا كرده و به اتمام رسانيد.
اين مجموع تفسير اين بيت بود كه وى بر سر منبر شرح داد و منبرش را خاتمه داد. قبل از پايان سال، مرحوم دُرى فوت میكند؛ و لهذا در سال بعد، در دهه محرم در آن مجلس مدعوى كه بايد حضور داشته باشد، نمىتواند شركت نمايد. درست در سال بعد در دهه محرم در همان شبى كه اين جوان سوال را از مرحوم دُرى میكند، 👈🏻 وى را در خواب مىبيند كه: مرحوم دُرى به نزد او آمد و گفت: اى جوان! تو در سال قبل در چنين شبى از من معنى اين بيت را پرسيدى و من آنطور پاسخ گفتم. اما چون بدين عالم آمدهام، معنى آن، طور ديگرى براى من منكشف شده است: مراد از شيخ حضرت إبراهيم عليه السلام است، و مراد از پيرمغان حضرت سيد الشهداء عليه السلام؛ و مراد از وعده، ذبح فرزند است كه حضرت إبراهيم بدان امر خداوند وعده وفا داد، اما حقيقت وفا را حضرت أباعبدالله الحسين عليه السلام در كربلا به ذبح فرزندش حضرت على أكبر عليه السلام انجام داد. فرداى آن شب، اين جوان در آن مجلس معمولى همه ساله مرحوم درى مىآيد و اين خواب خود را بيان میكند. و معلوم است كه با بيان اين خواب چه انقلابى در مجلس روى داده است....»
📘 روح مجرد، انتشارات علامه طباطبايى - مشهد، ص ٤٨٢
لذا اصل مطلب، یک خواب است که نه راویان آن را میشناسیم، و نه خواب اعتباری دارد، و حجت هم نیست، آن هم با این تأویل عجیب و غریب و دور از واقع؛ جالب آنکه همین جناب طهرانی، برخی روایاتی که به ضرر جریان فکری خودش میباشد را نمیپذیرد و به سند و اعتبار یا دلالتش اشکال میکند، بعد یک نقل غیرمعتبر ولی سازگار با روحیهاش را چنین پرورش میدهد؛ دلیل اینکه این خواب و تأویلاتش هیچ اعتباری ندارد را در ادامه خواهم آورد.
@tazvir2
>>Click here to continue<<