#سلوک_شیطانی #عقل_ستیزی #شرع_گریزی
⚠️ دیدگاه #غزالی درباره شهادت امام حسین علیه السلام و برائت از يزید لعنه الله
👈🏻 یکی از مشاهیر صوفیه "ابوحامد محمد غزالی" است. وی صاحب تألیفاتی در باب تصوف میباشد که میتوان به مشهورترین آن، یعنی "إحیاء علوم الدین" اشاره نمود. برادر او که سخنانش در باب تقدیس و تطهیر شیطان معروف است و بمناسبتی در کانال "خرقهٔ تَزویر ٣" به آن اشاره شده، "احمد غزالی" است که به تصریح دکتر زرینکوب و برخی محققین دیگر، جایگاه و اعتبارِ وی در میان صوفیه از برادرش "محمد" بیشتر است. محمد غزالی در کنار تقویت و تطهیر مکتب تصوف، در چند موضع به مکتب تشیع تاخته و آن را عامل گمراهی دانسته است و در نقدهایش از انصاف خارج شده و چنان طفل دبستانی که فقط در پی تخلیهٔ کینه و لجاجت است و هیچ اثری از عقل و انصاف در رفتارش دیده نمیشود، رفتار نموده است.
🔻یکی از مواضعی که غزالی در پیِ دشمنی با مکتب تشیع برآمده، در بحث مصیبت و شهادت امام حسین علیه السلام است. وی نیز همچون دیگر مشاهیر تصوف، عزاداری بر امام حسین علیه السلام را نفی و نهی میکند و برای این عقیدهاش دلیلی عجیب میتراشد. "ابن حجر هیثمی" از علمای متعصب سُنی است که اثری مشهور دارد در دفاع از حکومت ابوبکر و عمر، و شیعه را اهل بدعت و ضلالت خوانده و اتهاماتی بر شیعه وارد کرده که چند تن از بزرگان شیعه، به او پاسخ دادهاند. وی آنجا مینویسد:
«قال الغزالي و غيره: و يحرم على الواعظ و غيره رواية مقتل الحسين و حكاياته و ما جرى بين الصحابة من التشاجر و التخاصم، فإنه يهيج على بغض الصحابة و الطعن فيهم و هم أعلام الدين...»
✍🏻 غزالی و افراد دیگر گفتهاند: حرام است بر واعظ و دیگران، نقل کردن جریان کُشته شدن حسین (علیه السلام)، و همچنین حرام است نقل کردن مخاصمه کردن صحابه و بحثهای آنان با یکدیگر را (در مسئله خلافت)، زیرا این مسائل باعث میشود کینه و دشمنی با صحابه بوجود آید و مردم آنان را طعن کنند، و این خوب نیست، زیرا آنان بزرگان دین هستند.
📕الصواعق المحرقة، نشر تهران _ بینا، ص٢۵٧
از آنجا که غزالی صاحب فتوا بوده، لذا فتوا میدهد که نقلِ جریان شهادت امام حسین علیه السلام بر همه حرام است. همچنین نقلِ اختلافاتِ اصحاب در مسئله خلافت و جانشینیِ رسول الله صلىاللهعليهوآله؛ دلیلش این است که مردم به بزرگانِ سُنیان بدبین میشوند و آنان را طعن میکنند، و نباید چنین افراد بزرگی مورد طعن واقع شوند!
✅ در این مجال نمیتوانم به بحث عقیده سُنیان در امامت ورود کنم و تبيین کنم که آنان معتقدند: "هر فاجر فاسقی که حاکم امت شود باید اطاعت شود، حتی اگر بدترین گناهان کبیره را مرتکب شود و نباید به او نقد و اعتراض نمود..." و این مسئله را در عین ناباوری به بحث "قضا و قدر و جبر" مرتبط میسازند. اما اینکه غزالی روایتِ مصائبِ کربلا را حرام میداند، در بین صوفیه تازگی ندارد، بلکه پیش از او و بعد از او نیز اقطاب تصوف به بهانههای مختلف عزای بر سرور شهیدان را نفی و نهی نمودهاند. غزالی حاضر است که خونِ سید جوانانِ اهل بهشت و فرزند پیامبر خدا صلی الله علیه و آله پایمال شود، اما احدی چشم بد سمتِ بزرگانِ سُنیان نچرخاند! چراکه فاجعه کربلا دفعتا و بیمقدمه بوقوع نپیوست، لذا اگر روایاتش بیان شود و سؤال کنند که چرا در کربلا چنین شد؟! ریشه این فاجعه و تفکر بجایی ختم میشود که غزالی خوش ندارد بازگوی شود. وی چلهها و ختومات زیادی در شام و عراق و... داشته که حاصلش این شده: "معارف تشیع بدعت است و شیعیان گمراه. والسلام" چنانکه در کتابش: "المنقذ من الضلال" تصریح میکند، و طریق شیعه را گمراهی، و طریق صوفیه را رستگاری معرفی میکند. هزاران لعنت بر این عرفان و ریاضتی که حاصلش چنین تفکری میگردد که خون پسر پیامبر خدا بیارزش است!
💠 اما جالب است که غزالی، مانند برادرش"احمد" که سعی در تطهیر و تبرئه شیطان داشت، سعی در تبرئه و تطهیر یزید زنازاده مینماید! محدث قمی رحمه الله دراینباره مینویسد: (ادامه در مطلب بعد)
@tazvir2
>>Click here to continue<<