💢سوپر-دیگ نذری پست مدیریتی
قبلاً در مورد دیگ نذری وام با نرخ حقیقی منفی(کمتر از تورم) اینجا نوشتیم.
حالا که گند وام چهار درصدی ده ساله مدیران سازمان بورس درآمده (اینجا را ببینید) بد نیست سوپر دیگ دیگری را معرفی کنیم: جایگاههای مدیریتی در سازمانهای دولتی و نیمه دولتی و بخش عمومی.
چرا میگوییم سوپر دیگ؟ چون کسانی که به این رانتها دسترسی پیدا میکنند(نذری به آنها میرسد)، خودشان توزیعکننده رانتهای دیگری میشوند.
مثلا آقای مسعودی فر (که هزاران نفر از او شایستهتر بودند) عضو هیئت مدیره سازمان بورس میشود و تصمیم میگیرد که از پول کارمزدی که از سهامداران دریافت میشود، به چه کسانی وام چهار درصدی با بازپرداخت ده ساله پرداخت شود، یا تصمیم میگیرد مجوز مشاوره نوع دو را ملغی کند و... . او(ی نوعی) است که تصمیم میگیرد که مثلا گروه مالی کاریزما از بعضی رانتها بهرهمند شود. او(ی نوعی) است که تصمیم میگیرد جلوی رشد قیمت فلان سهم را بگیرد یا به آن اجازه رشد بدهد(که منجر ثروتمند شدن یا فقیر شدن انبوهی از آدمها میشود).
حالا اعتراض مردم نه به وجود این رانت ها، بلکه به نحوه توزیع آن است. یعنی اساسا بعضی رانت ها قابل حذف کامل نیستند، بنابرین باید به کسی رانت داد که واقعا شایسته باشد.
همچنین در مرحله بعد، اعتراض بیشتر از آنکه به اثرات توزیعی این نحوه پخش کردن رانت باشد به اثرات تخصیصی آن است. به بیان دیگر، اینکه یک مدیری ارزش افزوده چند صد میلیارد تومانی ایجاد کند و تقاضای پاداش چند میلیاردی داشته باشد همه جای دنیا مرسوم است، اما اشکال اینجاست که مدیری که هم انتخاب شدنش وابسته به شایستگی نبوده و هم عملکردش به جز خسارت زدن چیزی نبوده است بخواهد پاداش چند میلیاردی بگیرد. در این فقره هم شفافیت و حاکمیت شرکتی بهترین راهبرد است.
▫️در حال حاضر نحوه توزیع پستهای مدیریتی در نهادهای بخش عمومی (اعم از سازمان بورس، سایر ادارات دولتی، شرکتهای نیمه خصوصی مثل خودرو و فولاد و مس و پتروشیمی و...، سازمان تأمین اجتماعی نیروهای مسلح(ساتا) وابسته به وزارت دفاع، شستا، بنیاد مستضعفان، بنیاد برکت، کمیته امداد، استانداری ها و شهرداریها و بخشداریها، ستاد اجرایی فرمان امام و... ) نه تنها مبتنی بر شایستهسالاری نیست بلکه میتوان ادعا کرد شاهد نوعی ناشایسته سالاری سیستماتیک هم هستیم. تصور کنید که مدیر عامل یک نهاد مالی زیر نظر سازمان بورس نه تحصیلات مرتبط با نهادهای مالی دارد و نه حتی مثل بقیه ناشایست ها، دانش مالی مربوطه را حداقل در حین مسیولیت کسب کرده است! یا مدیرعامل بورس انرژی جناب آقای نقوی کارشناسی ارشد جامعهشناسی، با پایان نامه با موضوع «مقایسه ذهنیت جوانان کافه نشین» دارد(اینجا)! همزمان برای اساتید اصیل بازار سهام پرونده سازی میکنند، حکم به تعطیلی کانالهایشان میکنند و آنها را فاقد صلاحیت علمی میخوانند!
جالب است که همزمان با تعطیل کردن کانالهای بورسی در دولت سیزدهم، آقای محمدمهدی منتظری که بواسطه نسبت فامیلی اش با آقای منتظری قوه قضاییه رییس اداره پیشگیری از ناهنجاریها شده بود، و اوج فهمش از پیشگیری(بخصوص آن اوایل)، محدود کردن فعالیتهای فضای مجازی مردم بود، بعد از گرفتن مسیولیت یک کانال تلگرامی راهاندازی کرده بود و در حالی که حقوق بالای ۱۰۰ میلیونی میگرفت در ساعات اداری برای کانالش تولید محتوا و تبلیغ میکرد! و اینها پشت تابلوی شهید رییسی به قدرت رسیدند!
همزمان اگر یک نخبه بخواهد در این نهادها پستی بگیرد هزار مانع جلویش میگذارند و هزار مدرک و گواهینامه مطالبه میکنند! رسماً مردم را به سخره گرفتهاند!
▫️دولت روحانی و رییسی تمام شدند. اما نیروهای فسادآفرین(و بعضی قدرتمندان و مناسبات پشت صحنه) همچنان هستند، مثل جاذبه زمین، مثل غرایز بشری، مثل اینرسی نهادی! این هنر ماست که بر این نیروها غلبه کنیم.
رانتها اولا باید محدود شوند و ثانیا توزیع آنها شفاف و مبتنی بر شایستهسالاری شود. توزیع رانت به سبک توزیع نذری هییت باید متوقف شود.
از شما دوست خوبم میخواهم که مثالها و نظراتت رو در کامنت ها بنویسی.
✍کانال اقتصاد رفتاری
@strategym_academy
>>Click here to continue<<