TG Telegram Group Link
Channel: صدای معلم
Back to Bottom
... اما زمانی که خبر محرومیت « صدای معلم » از شرکت در نشست های رسانه ای وزارت آموزش و پرورش منتشر شد ؛ حتی یک معلم هم در قالب یک یادداشت به این برخورد اعتراضی نکرد

معلمان را به صندوق ذخیره شان راه ندادند !

علی پورسلیمان/ روزنامه نگار و مدیر صدای معلم



برادران کارگر!

کسی چیزی برای از دست دادن ندارد. شما چه ‌بسا نمی‌توانید لباسی را بپوشید که خودتان می‌دوزید. نمی‌توانید کفشی را بپوشید که خودتان می‌دوزید. در خانه‌ای نمی‌توانید زندگی کنید که خودتان ساخته‌اید. آنها دارا می‌شوند و شما هم‌چنان پابرهنه باقی مانده‌اید. تاکنون برای منفعت دیگران کار کرده‌اید. هرچه وجود دارد را شما درست کرده‌اید اما نفعی از آن نمی‌برید. عرق جبین و سوی چشم شما تبدیل به ادارات و ساختمان‌هایی می‌شود که افراد داخل آن شما را استثمار می‌کنند. این بهره‌کشی و زجر دیگر کافی‌ست.

مگه تو مملکت شما خر نیست ؟

نویسنده فقید ترکیه : عزیز نسین ( 1 )


* نهم خرداد تعدادی از فرهنگیان از شهرهای مختلف ایران قصد داشتند نشستی را در سالن اجتماعات صندوق ذخیره فرهنگیان برگزار کنند که از ورود آنان به این سالن ممانعت به عمل آمد و به گفته برخی حاضران این جمعیت مطالبه گر مجبور شدند در ورودی ساختمان نشست را برگزار کنند.

از تصاویر منتشر شده چنین پیداست که امین الله سالاری و محسن مسعودی نمایندگان منتخب معلمان در هیات امنا صندوق ذخیره فرهنگیان در میان این جمع حضور ندارند اما در پایان این تجمع حضور پیدا می کنند که با واکنش سرد و نیز اعتراضی جمع حاضر رو به رو می شوند .


* به نظر می رسد این کنش گران از رسانه ها و خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش برای حضور و پوشش این نشست دعوتی به عمل نیاورده اند .


* این مقدمات را از برای این گزاره نوشتم که از زمان روی کار آمدن دولت سیزدهم و البته مدتی پس از حضور یوسف نوری به عنوان وزیر آموزش و پرورش به ناگاه و بدون دلیل مشخصی ، « صدای معلم » را به اصطلاح در بلک لیست قرار داده و از این رسانه را مانند سابق به نشست های رسانه ای و خبری وزارت آموزش و پرورش دعوت نکردند .

« صدای معلم » بارها و بارها در گزارش ها و یادداشت ها خود به این وضعیت اعتراض کرد و خواهان توضیح و پاسخ گویی مسئولان شد .


* این رسانه سه شنبه 25 مرداد 1401 در گزارشی با عنوان :

« گفتیم : تحمل نقد ندارند !

تیغ سانسور بر گردن رسانه مستقل " صدای معلم " در دولت سیزدهم ؟! » نوشت : ( این جا )

« امروز سه شنبه بیست و پنجم مرداد نام « صدای معلم » از گروه پوشش خبری خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش حذف شد .

این رسانه پیش از به قدرت رسیدن دولت سیزدهم و استقرار آن در گزارش ها و یادداشت های متعدد نسبت به بروز فرهنگ امنیتی هشدار داده بود .

این رسانه بارها بر این موضوع تاکید کرده بود که مسئولان منصوب در وزارت آموزش و پرورش تحمل شنیدن « صدای منتقد » و نقدهای رسانه های مستقل را ندارند و متاسفانه همان گونه که انتظار می رفت این پیش بینی به واقعیت پیوست .


* « صدای معلم » بارها در نشست های رسانه ای از عدم پاسخ گویی برخی دوایر ستادی وزارت آموزش و پرورش انتقاد کرد .

بارها در نشست های رسانه ای پرسش کردم چرا صندوق ذخیره فرهنگیان که نهادی متعلق به معلمان است نباید در طول عمر نزدیک به 30 سال خود حتی یک نشست رسانه ای برگزار نکند ؟

با مطالبه گری مستمر « صدای معلم » برای نخستین بار ، صندوق ذخیره فرهنگیان در زمان مدیریت آقای نجف پور اقدام به برگزاری نشست رسانه ای کرد اما « صدای معلم » دعوت نشد .

باز هم کسی نپرسید :

چرا ؟



* تحلیل من این بود که کشاندن مدیران این واحدها به میز پاسخ گویی و نشستن در برابر رسانه ها شاید بتواند وضعیت را کمی متحول و واقعی کند .

پس از گذشت نزدیک به سه دهه از تاسیس موسسه ای که قرار بود پشتوانه ای مالی برای معلمان و نقطه اتکاء در دوران بازنشستگی شان باشد ؛ نخستین نشست رسانه ای با حضور خبرنگاران برگزار شد اما عامدا و آگاهانه از رسانه ی صدای معلم که طراح و پی گیر برگزاری چنین جلساتی بود دعوتی به عمل نیامد و سایر رسانه ها هم مطابق معمول نقش « سیاهی لشگر » و « میرزا نویس » را در این نشست ها بر عهده گرفتند .


* و این تراژدی تکراری در این سرزمین ادامه دارد ...


https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/24412-/معلمان-را-به-صندوق-ذخیره-شان-راه-ندادند

https://hottg.com/+AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« واقعیت آن است که جنس این گونه سخنان تکراری است و شواهدی که بتواند اعتماد جامعه هدف و ذی نفعان آموزش را جلب کند در آن مشاهده نمی شود »

از حسین خنیفر تا رجبعلی برزویی در دانشگاه فرهنگیان و رنکینگی که بر زمین ماند ؟ !

صدای معلم گزارش می کند ؛


* « ... و تحمل و تامل . با تحمل و تامل و برنامه ان شاء الله می شود کار را ...

می گویند انسان بدون برنامه انسان بدون کارنامه است و انسان بدون کارنامه فاقد برج مراقبت زندگی است . ان شاء که بتوانیم در پایان مدتی که حالا چند ماه بود و یا چند سال بود بالاخره این پست ها می آیند و می روند و عمل انسان باقی می ماند و از او دفاع می کند که بتوانیم این جا هم سر بلند کنیم و صحبت بکنیم و برنامه داشته باشیم .

من البته برنامه هایی هم دارم که ان شاء الله حالا در مسیری که در کنار شما و با شما و به همراه شما خواهیم بود ان شاء الله آن ها را عملیاتی خواهیم کرد البته کار جالبی هم در مجلات و دانشگاه های مختلف جهان انجام دادیم و به این رنکینگ بین المللی مراجعه کردم در کل دنیای آزاد در سال 1999 . به دانشگاه رنک شدم و دو کارکرد دارد . یکی نسبت جایگاه هر دانشگاه به دانشگاه های دنیا و نسبت جایگاه آن دانشگاه به دانشگاه های کشور خودش .

برای من جالب بود که دانشگاه فرهنگیان در کشور ما از 584 دانشگاه رتبه اش 183 می باشد و در دنیا از 11999 به 7853 .

که البته باید ارتقا پیدا کند .

یکی از عللی که این رقم درشت است تولیدات علمی هست که آن را باید اهمیت داد .

این هم یک خبر به روز از دنیای مجازی . »

این ها حرف هایی بودند که حسین خنیفر در آیین معارفه و تکریم خویش با محمود مهرمحمدی و در زمان وزارت محمد بطحایی در دانشگاه فرهنگیان بر زبان راند .


* با وجود آن که محمود مهرمحمدی در سمت سرپرست نزدیک به 51 ماه در دانشگاه فرهنگیان مدیریت کرد اما حسین خنیفر با عنوان نخستین رئیس دانشگاه فرهنگیان نصف این مدت را هم دوام نیاورد و سخنان خوش بینانه محمد بطحایی در مورد تغییر جایگاه از « سرپرستی » به « ریاست » و توهم بهتر شدن وضعیت این دانشگاه جامه ی عمل به خود نپوشید .




* بطحایی در جایگاه وزیر آموزش و پرورش در آن مراسم به گوشه ای از وضعیت دانشگاه فرهنگیان اشاره کرد .

« صدای معلم » به عنوان « تنها رسانه » این سخنان را گزارش کرد . ( این جا )


* اما خنیفر بعدها هیچ گاه توضیح نداد و شفاف سازی نکرد که رتبه ی دانشگاه فرهنگیان به کجا رسید و تا چه میزان کمبودها و مشکلات مورد اشاره بطحایی مرتفع شدند یا نه ؟


* کارنامه رئیس جدید چیست و مهم تر از آن برنامه ای که بتواند این ادعای بزرگ را به واقعیت نزدیک کند چه می تواند باشد .

https://sedayemoallem.ir/گزارش-گفت-گو/item/24413-/از-حسین-خنیفر-تا-رجبعلی-برزویی-در-دانشگاه-فرهنگیان-و-رنکینگی-که-بر-زمین-ماند-؟

https://hottg.com/+AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
«حکمرانی خوب و اثر بخش در آموزش و پرورش برای دست یابی به توسعه پایدار و فراگیر ضروری است »

نگاهی بر حکمرانی خوب در نظام آموزشی ایران

حسین معافی/ فعال فرهنگی


* حکمرانی خوب و اثر بخش در آموزش و پرورش به معنای مدیریت و اداره نظام آموزشی به گونه‌ای است که منجر به دست یابی به بهترین نتایج ممکن برای همه دانش‌آموزان شود. این امر مستلزم وجود سیاست‌ها، برنامه‌ها و اقداماتی است که بر اساس شواهد باشد و به طور عادلانه، کارآمد و پاسخ گو اجرا شوند.


* آموزش باکیفیت می‌تواند به کاهش فقر، افزایش برابری و ایجاد جوامعی صلح‌آمیز و عادلانه کمک کند. حکمرانی خوب در آموزش و پرورش یک فرآیند مستمر است که نیاز به تعهد و تلاش مستمر از سوی همه ذینفعان دارد.

https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/24414-/نگاهی-بر-حکمرانی-خوب-در-نظام-آموزشی-ایران

https://hottg.com/+AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
هنگامی‌ که خانواده، آموزش و پرورش و رسانه دستور «دیگران را راضی‌کن» را در پیش‌نویس زندگی ما نوشته‌ باشند ما در سراسر عمر تلاش‌ می‌کنیم «به‌ هر‌ قیمتی» دیگران را خشنود کنیم

صداقت ؛ دروغ و سیاست

دکتر محمدرضا سرگلزایی / معلم و روان‌‌ پزشک


* گروه اول دروغ‌هایی هستند که ناشی از رانش‌گر (Driver) «دیگران را راضی‌کن» (Please others) هستند. از دیدگاه تحلیل رفتار متقابل (Transactional Analysis) هر کدام از ما در جریان تربیت «اوامر و مناهی» خاصی را از محیط دریافت‌ می‌کنیم. این «امر و نهی‌ها» در سراسر زندگی، تعیین‌کننده تصمیمات ما هستند.


* کسانی که با گفتن چنین دروغ‌های شیرینی مخاطب خود را خشنود می‌کنند دچار دستورالعمل روانی «همه‌ را خشنودکن» هستند. آن‌ها از این‌که دیگران را برنجانند وحشت‌‌ دارند. این نوع دروغ‌گفتن نه با طراحی قبلی صورت‌می‌گیرد و نه با قصد سوء‌استفاده از مخاطب ؛ تنها تصمیمی است ناشی از آموزه‌های غلط تربیتی و ترس از رنجاندن دیگران.


* اما در مقابل چنین دروغ‌هایی دسته دومی از دروغ ها وجود‌ دارند. دروغ‌هایی که طراحی شده‌اند و گوینده آن‌ها، نه به‌قصد نوازش‌کردن مخاطب بلکه به‌منظور فریب‌دادن و سوءاستفاده از او این دروغ‌های نظام‌مند را طراحی کرده‌است.


* «هانا آرنت» فیلسوف آلمانی در مقاله «حقیقت و سیاست» می‌نویسد:

«هنگامی‌که جامعه‌ای به دروغ‌گویی سازمان‌یافته روی‌آورد و دروغ گفتن تبدیل به اصل کلی شود و به دروغ‌گفتن در موارد استثنایی و جزئی اکتفا‌ نکند، صداقت به‌خودی‌خود تبدیل به یک عمل سیاسی می‌شود و گوینده حقیقت حتی اگر به‌دنبال کسب قدرت یا هیچ منفعتی دیگر هم نباشد یک کنش‌گر سیاسی محسوب می‌شود!»

https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/24415-/صداقت-؛-دروغ-و-سیاست

https://hottg.com/+AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
«گوش دادن مؤثر یک مهارت حیاتی در توسعه اجتماعی و شناختی کودکان است »

هنر خوب گوش دادن در کودکان

صدیقه مومنی‌فر/ کارشناس ارشد روانشناسی بالینی- مشاور امور بانوان و جوان



* گوش دادن فعال و مؤثر در کودکان نقش مهمی در توسعه مهارت‌های اجتماعی و شناختی آنها دارد. این مقاله به بررسی اهمیت گوش دادن در کودکان، موانع موجود، و راهکارهای آموزشی جهت بهبود این مهارت می‌پردازد. همچنین تأثیرات مثبت گوش دادن مؤثر بر رشد کودکان مورد بحث قرار می‌گیرد.

گوش دادن یک مهارت اساسی در فرآیند یادگیری و ارتباطات انسانی است. کودکان از طریق گوش دادن فعال به تجربیات و دانش دیگران دست می‌یابند و مهارت‌های اجتماعی خود را تقویت می‌کنند. این مقاله به تحلیل ابعاد مختلف گوش دادن در کودکان و روش‌های بهبود آن می‌پردازد.

https://sedayemoallem.ir/آموزش-نوین/item/24416-/هنر-خوب-گوش-دادن-در-کودکان

https://hottg.com/+AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
«... نمی‌فهمیم چون هویت ما در گرو نفهمیدن ماست. اگر بفهمیم هویت خود را گم می‌کنیم و حس گم‌شدگی داریم ... »

لطفاً فکر کنید که چرا نمی فهمیم ؟!

احمد شهدادی




* گاهی فکر می‌کنم چرا ما بعضی چیزها را نمی‌فهمیم؟ نفهمیدن چیست؟ ما چگونه نمی‌فهمیم؟

به گمان، همان طور که فهمیدن، به عنوان فعل ایجابی، علل و زمینه‌ها و فرایند دارد، نفهمیدن هم به واقع فعلی (در سیاق ترک فعل) است که همه این‌ها را دارد.

لطفاً فکر کنید که چرا چیزی را نمی‌فهمیم ؟


۴. نمی‌فهمیم چون شهوت خودنمایی و حرف زدن داریم، نه بردباری شنیدن و پرسیدن و سنجیدن.

۵. نمی‌فهمیم چون منطق بلد نیستیم و فریب مغالطات را می خوریم. ذهنمان را به روی حرف‌های تازه بسته‌ایم، در همان دماغ عفونی بی‌گشایش، در بن‌بست معرفت‌های نازل قرار گرفته‌ایم.

۶. نمی‌فهمیم چون برای نفهمیدن از جایی پول یا اعتبار یا اهمیت یا هویت می‌گیریم.

۸. نمی‌فهمیم چون رذائل اخلاق مهمی مثل تعصب، خودمحوری ، کینه، جهل مرکب، حسد، ناگشودگی، تکبر، استکبار و استبداد فکری و ذهنی و دلی داریم.

۱۱. نمی‌فهمیم چون عقایدمان را مطلق می‌دانیم و فکر می‌کنیم حقیقت فقط نزد ماست.

۱۲. نمی‌فهمیم چون اهل خطر کردن در دریای پرآشوب فهمیدن نیستیم.

۱۵. نمی‌فهمیم چون به قول کانت جرئت دانستن نداریم و در عهد صغارت به سر می‌بریم. آدم صغیر همیشه گوشش به دهان مرجع اقتدار بیرونی است، تا ارباب بگوید و او اطاعت کند.

۱۷. نمی‌فهمیم چون با دیگری گفت‌وگو نمی‌کنیم. راه نقد و گفت‌وگو را بسته‌ایم و نیازی به آن نمی‌بینیم. خودمان را عقل کل می‌دانیم.

۱۹. نمی‌فهمیم چون کتاب‌هایی می‌خوانیم که فقط اطلاعات ما را افزایش می‌دهد. کتابی نمی‌خوانیم که به قول کافکا جمجمه ما را بترکاند. به باسواد بودن فکر می‌کنیم نه به تغییر کردن و عوض شدن.

۲۲. نمی‌فهمیم چون تاریخ نمی‌خوانیم. اگر تاریخ بخوانیم هم فهم به ما می‌بخشد و هم سرنوشت نفهم‌ها را نشانمان می‌دهد.

۲۵. نمی‌فهمیم چون نفهمیدن را مقدس می‌دانیم.



* ( سرزمین متخلفین طلبکار !

مشتی از خروارها صحنه هایی که هر روز می بینیم و به آن عادت کرده ایم .....)


https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/24417-/لطفاً-فکر-کنید-که-چرا-نمی-فهمیم-؟

https://hottg.com/+AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« قضاوت دربارۀ ارزش های تمدن و فرهنگ ملتی دیرین که میراثش در طی هزاره ها پا فراتر از مرزهای سیاسی خود نهاده و آثار آن را بر فرهنگ و تمدن جهانی نمی توان نادیده گرفت، بسیار دشوار است »

جام از بلخ بیارید و شراب از شیراز (1)

علیرضا کاشفی


* ما مهاجران افغانستانی را در ایران امروز به فال نیک گرفته و هم رأی با بیشینۀ آنها بر ماست که مسئولیت خود را در جلوگیری از انشقاق در تاریخ و فرهنگ مشترک هزاران سالۀ ایران فرهنگی انجام دهیم و به دولت گوشزد کرده و هشدار می دهیم که حفظ امنیت کشور به عهده اوست و موظف است وظایف و مسئولیت خود را در برابر مهاجران به درستی انجام دهد.

این وظایف عبارتند از :

1) حفظ مرزهای سیاسی و فرهنگی کشور و تخریب دیوار مرزی که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به علت بی درایتی و نادانی، در خاک ایران کشیده و بر طالبان آدم خوار مشتبه شده که بخش‌هایی از خاک ایران متعلق به افغانستان است.

2) برقراری امنیت مرزهای شرقی توسط ارتش ایران؛

3 ) التزام عملی به بنیادهای فرهنگی ایران چه در میان ایرانیان و چه در میان مهاجران؛

4 ) مراقبت از التزام عملی مهاجران به قوانین ایران؛

5 )رعایت حقوق مادی و معنوی مهاجران بر طبق قوانین کشور و کنوانسیون های جهانی؛

6 ) حمایت از برگزاری جشن ها و آداب و رسوم مشترک؛

7 )جلوگیری از گسترش اوهام پوچ و خرافی طالبان و داعش با ارزش گذاری و گسترش فرهنگ دیرین و غنی مشترک؛

8 ) محاکمه و اخراج مهاجران در صورت فعالیت خشونت آمیز و قانون گریز و شرکت در اجرای اهداف آدم خوران طالبان و داعش؛

9 ) جلوگیری از نفاق و تفرقه اندازی با ارزش گذاری و گسترش فرهنگ دیرین و غنی مشترک؛

10 ) فراهم کردن و تسهیل امکان تحصیل کودکان افغانستانی؛

11 ) عدم استفاده از مهاجران در شاخه های نظامی و ماجراجویی های برون مرزی؛

12 ) به رسمیت شناختن مقاومت مردم شریف افغانستان و حمایت از مقاومت آنها در برابر حاکمیت متحجران؛

13 ) ساماندهی افغانستانی ها برای کار و کوشش؛

14 ) حق داشتن حساب مالی؛

15 ) ایجاد و تسهیل امکانات برای تاجران ایران و افغانستان؛

https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/24418-/جام-از-بلخ-بیارید-و-شراب-از-شیراز-1

https://hottg.com/+AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
«شاید اگر من معلم خوبی بودم . شاید اگر معلمان بعد از من معلمان خوبی بودند این اتفاق برایش نمی افتاد»

خاطرات ثریا مطهرنیا از کار در مدارس محروم کردستان ( بخش پایانی )

صدای معلم گزارش می کند ؛




گروه گزارش/

همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ گردهمایی اهالی تعلیم و تربیت در خانه ی اندیشمندان علوم انسانی به مناسبت بزرگداشت مقام معلم برگزار گردید .

این نشست بیش از سه ساعت به طول انجامید .

در پایان این نشست سه نفر از وزاری پیشین علی اصغر فانی ، محمدبطحایی و محسن حاجی میرزایی در میزگردی شرکت کردند .

همچنین دانش آموزان دختر و پسر از مدارس سمپاد به هنرنمایی پرداختند .

این نشست میهمان دیگری داشت که از فاصله ی بسیار دوری به این جا آمده بود تا به بیان خاطره و یا بهتر است بگوئیم به « ذکر مصائب حرفه ی معلمی » بپردازد .

او کسی نبود جز « ثریا مطهرنیا » آموزگار سخت کوش بیجاری که عملکرد خدمت بی ادعا و صادقانه در روستاهای محروم کردستان را در کارنامه ی خود دارد . مطهر نیا یکی از 10 معلم برگزیده جهان بوده است.

در این قسمت بخش پایانی از سخنان خانم مطهرنیا را می خوانید .

https://sedayemoallem.ir/گزارش-گفت-گو/item/24419-/خاطرات-ثریا-مطهرنیا-از-کار-در-مدارس-محروم-کردستان-بخش-پایانی

https://hottg.com/+AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
گفت و گو » به جای « گفت‌ و شنود » !

جامعه‌ی مونولوگی را بشناسیم

بهروز مرادی/ جامعه شناس




* کلمات خارجی را هم گاه بر اساس فرهنگ مسلط ترجمه می‌کنند تا به تغییر نکردن و یاد نگرفتن ادامه بدهند.


* آنها با هنر شنیدن بیگانه‌اند. هنگامی که خاموش‌اند، نه مشغول گوش‌دادن، بلکه مشغول گوش‌ندادن و کلمه‌ جمع‌ کردن برای پاسخ‌ دادن می‌باشند.


* در خانواده، در مدرسه، در رسانه، در سازمان‌های رسمی، در ارگان‌های دولتی و سیاسی و دینی و.... یک نفر سخن می‌گوید و دیگران باید گوش بدهند و اطاعت نمایند و اجرا کنند.


* در جامعه‌ی مونولوگی؛ در مقابلِ سخن متفاوت یا منتقد یا مخالف برانگیخته می‌شوند و احساسات‌شان جریحه‌دار می‌شود و یا با حُب طرفداری و تعصب کور می‌کنند و یا با بغض پرخاش و نفی.

خودشیفتگی و خود مطلق‌ انگاری عرصه را بر دیگرانِ متفاوت تنگ می‌کند.


* عجیب نیست که در چنین روابطی همه خود را حاکمی فرمان‌دهنده ببینند و خبری از دیالوگ نباشد و میان انسان با انسان و مردم با مردم و دولت با جامعه‌ی مدنی گفت‌وشنودی سر نگیرد و تفاهمی صورت نپذیرد و دموکراسی در جامعه ریشه ندواند و حرمت و کرامت انسان و حق و حقوق مردم و خیر عمومی فدای خواست و اراده‌ی تک‌نفرها بشود.

https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/24420-/جامعه‌ی-مونولوگی-را-بشناسیم

https://hottg.com/+AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
« هدف نهایی این است که فرزندانمان را برای آینده خودشان آماده کنیم، نه گذشته خودمان »

فرزندپروری دیجیتال و چالش شکاف نسلی

عثمان عباسی/ کنش گر حوزه رسانه و فرهنگ


* در دنیایی که به سرعت در حال تغییر است، آماده کردن فرزندانمان برای آینده‌ای که حتی نمی‌توانیم تصور کنیم، چالشی اساسی است. به عنوان والدین، اغلب تمایل داریم که بر اساس تجربیات و ارزش‌های خودمان فرزندپروری کنیم، اما این امر می‌تواند ما را از دیدن فرصت‌ها و چالش‌هایی که فرزندانمان با آن رو به رو هستند، باز دارد. شکاف نسلی که بین ما و فرزندانمان وجود دارد، بیشتر از هر زمان دیگری عمیق شده است و این امر به دلیل سرعت فزاینده تغییرات تکنولوژیکی و اجتماعی است.


* برای آماده کردن فرزندانمان برای آینده، باید بر فرزندپروری دیجیتال تمرکز کنیم. این به معنای کمک به آنها برای درک و استفاده مسئولانه از فن آوری، توسعه تفکر انتقادی و مهارت‌های حل مسئله و پرورش انعطاف‌پذیری و تاب‌آوری در برابر دنیای در حال تغییر است.


* فرزندپروری در دنیای دیجیتال می‌تواند چالش‌برانگیز باشد، اما مهم است که به یاد داشته باشید که شما تنها نیستید. منابع زیادی برای کمک به شما در راهنمایی فرزندان تان در دنیای آنلاین وجود دارد. با برقراری ارتباط باز و صادقانه با فرزندان تان و ارائه حمایت و راهنمایی به آنها، می‌توانید به آنها کمک کنید تا به شهروندان دیجیتال مسئول و کارآمد تبدیل شوند.

https://sedayemoallem.ir/آموزش-نوین/item/24422-/فرزندپروری-دیجیتال-و-چالش-شکاف-نسلی

https://hottg.com/+AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
«معلمان امروز معمولا روند اداری شدن معلمی را طی کرده‌اند و نه سیر و سلوک تفکر و آموزش و پرورش را »

معلم حقیقی و حقیقت معلمی ؟

ابوذر شریعتی



* سابق بر این وقتی نوشتم که من هرگز معلمان و ناظمان و مدیران دوران راهنمایی و دبیرستان و استادان سایر مقاطع تحصیلی‌ام را هرگز نمی‌بخشم برخی از عزیزان گله کردند که این توهین به قشر مقدس معلم است! ( این جا )

بفرمایید این هم نتیجه‌ی مقدس‌‌ پروری و تقدس‌ سازی!


* اینکه شغل معلمی، شغل انبیاء است و ارزشمند است و... هیچ مناقشه‌ای نیست و اینکه در این جامعه در حق معلم‌ها کاستی‌هایی صورت می‌گیرد نیز هیچ حرفی نیست اما این‌ها هیچ‌ یک توجیهی برای گندکاری‌ها و رفتار ضدانسانی و کودک‌ستیزانه‌ی اکثر معلمان دیروز و کثیری از معلمان و مدیران امروز، نمی‌شود.


* این هشدار را جدی بگیریم . اگر مساله‌ی نقد و انتقاد اقشار اتوریته‌ محوری همانند پزشکان و معلمان و نیروهای‌ انتظامی و ماموران و... را جدی نگیریم و در برابر هر چرا و اعتراضی، به کلیشه‌ی « قشر مقدس پزشک و قشر مقدس معلم و قشر مقدس پلیس زحمت کش و...را زیر سوال نبر » متوسل شویم ؛ نتیجه‌ای به جز از آن‌چه در ویدئوهای منتشر شده از توهین به کودکان و مورد ضرب و شتم قرار دادنشان، مشاهده می‌کنیم، نخواهیم داشت.


* معلمِ حقیقی کسی نیست که در یک ترم مشخص، بخش خاصی از یک کتاب را تدریس کند و خلاص!


* یک انسانِ کله‌قندی هرگز به این مساله نمی‌اندیشد که این عادت‌ها، هیچ فایده‌یِ روشنی نداشته و ذره‌ای از خریّتِ او نکاسته و هیچ به آن شعورِ نداشته، نیافزوده و صرفا تکرارِ مکررات از برای خلاص شدن است!


* معلمی نیست که به دانشجو فحش دهد و از او برای چند نمره، بهره کشیِ جنسی بکند یا دانشجو را مامور خرید مواد مخدرش کند یا به او ترجمه تحمیل کرده و نهایتا به نام خود چاپ کند ؛ باری معلم حقیقی، تا این حد پلید و پلشت نیست، معلمِ حقیقی حتی همانند این کله‌قندی‌ها، حمّالِِ اطلاعات هم نیست، پس کیست؟ کسی ست که در دانشجو «عطش» ایجاد می کند:

«عطشِ دانایی» و «ذوقِ علم» و «جست و جوی حقیقت»


https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/24423-/معلم-حقیقی-و-حقیقت-معلمی-؟

https://hottg.com/+AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
«بزرگ که باشی، مترسک‌ها لو می‌روند! »

" روز جهانی دوچرخه " و حال خوب

محمد درویش



* چقدر دوست داشتم ایران برخوردار از مدیران خردمندتری بود که مانند پنجاه و چهار سال پیش که افتخار ثبت نخستین کنوانسیون محیط‌ زیستی جهان را به نام ایران در رامسر ثبت کردند، چنین کرده و در حمل و نقل پاک هم پیشگامانه و تحول‌خواه حرکت می‌کردند ... اما نه‌تنها آن گونه نشد که حالا در پایتختش شهرداری چون علیرضا زاکانی دارد که آشکارا می‌گوید: روز تاریک است و در برابر ترویج دوچرخه‌سواری ایستاده است ... بدتر آن که عزم خود را جزم کرده که ایران را تهران کند!


* به قول حسین صفا: « مفصل‌اند زمستان‌ها و برف، نسخه‌ی خوبی نیست برای سرفه‌ی گلدان‌ها؛ گلی نمانده، خودت گل‌باش ... تو را بکار و شکوفاشو، تو را بچین و تو را بو کن ... » ما خود می‌توانیم دلیل حالِ خوبِ خود باشیم!

https://sedayemoallem.ir/محیط-زیست/item/24424-/روز-جهانی-دوچرخه-و-حال-خوب

https://hottg.com/+AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
مهدی سورگی در جمع معلمان معترض به وضعیت صندوق ذخیره فرهنگیان :

صندلی های صندوق ذخیره فرهنگیان باید " صندلی داغ " باشد تا سر تصاحب آن دعوا نباشد !

صدای معلم گزارش می کند ؛




گروه گزارش/

همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ نهم خرداد ماه تعدادی از فرهنگیان از شهرهای مختلف ایران قصد داشتند نشستی را در سالن اجتماعات صندوق ذخیره فرهنگیان برگزار کنند که از ورود آنان به این سالن ممانعت به عمل آمد و به گفته برخی حاضران این جمعیت مطالبه گر مجبور شدند در ورودی ساختمان نشست را برگزار کنند.

از تصاویر منتشر شده چنین پیداست که امین الله سالاری و محسن مسعودی نمایندگان منتخب معلمان در هیات امناء صندوق ذخیره فرهنگیان در میان این جمع حضور ندارند اما در پایان این تجمع حضور پیدا می کنند که با واکنش سرد و نیز اعتراضی جمع حاضر رو به رو می شوند .

به نظر می رسد این کنش گران از رسانه ها و خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش برای حضور و پوشش این نشست دعوتی به عمل نیاورده اند .

با این حال وزارت آموزش و پرورش و یا صندوق ذخیره فرهنگیان در برابر این وضعیت سکوت کرده و از کنار آن گذشتند .

تاکنون این موسسه متعلق به معلمان عضو در برابر گزارش ها و یادداشت های « صدای معلم » پاسخ گو نبوده و این در حالی است که مسئولان وزارت آموزش و پرورش هر جا که می رسند و در هر نشست و محفلی ، دولت خود را « مردمی » می خوانند .


در این بخش ؛ سخنان ایراد شده توسط « مهدی سورگی » را مطالعه می فرمایید .



* اولین کاری که به عقلم رسیده این است که بدنه را آگاه کنیم.



* این صندوق طوری طراحی شده که اگر من به عنوان صاحب سرمایه اعتراض کنم پاسخ می دهند این جا دولتی است ! تو چه می گویی ؟

اگر سازمان های نظارتی وارد شوند می گویند : صندوق ذخیره فرهنگیان موسسه ی خصوصی است ... تو چه می گویی ؟!

برای هر دو ادله دارند ! یعنی شترمرغی تعریف شده که وقتی می گویند بار ببر می گوید مرغم و وقتی می گویند بپر می گوید شترم !


* الآن بعضی از دوستان که می آیند و اعتراض می کنند که چرا فلانی حقوقش بالاست هدفش این نیست که حقوق او پایین بیاید مشکل او این است که می گوید چرا من نگرفتم !


* به نظر من این صندوق باید لاغر شود. خیلی چاق است. تمام کسانی که سمت می گیرند باید از فیلترهایی رد شوند. تنها قانونی که می تواند روی آن سوار کرد « قانون نهادهای مالی بازار سرمایه » است.

اگر یک مجموعه ای برود زیر نظر سازمان بورس و بازار سرمایه برود ؛ به هیچ عنوان هیئت مدیره اش نمی تواند افراد غیر مرتبط باشند. تمام بانک ها با تمام قدرت همه خواستند افراد مختلفی را در هیات مدیره بانک ها بگذارند چون بانک ها گنج است ؛ سازمان بورس گفت اگر بورس هستید این آدم حداقل باید چند سالی در یک بانکی و جایی باید سمت داشته باشد.


* به طرف می گوییم چرا بابا اضافه کار 200 میلیون تومان گرفته ای ؟ می گوید به همه داده بودند !

این ها برای « ارزش مالکانه » وقت گذاشتند . سوال می کنیم این ارزش مالکانه کجاست که 1800 نفر ساعت برای آن هزینه شد ؟ پاسخ می دهند هنوز داریم کار می کنیم !


این چاه اگر برای ما آب ندارد اما برای خیلی ها نان دارد .


* سومین پیشنهاد من این است که بدنه باید واریزی خود به صندوق را کاهش دهند .

کاهش واریزی .

اگر آن 186 میلیارد تومان واریزی در ماه فرضا 90 میلیارد تومان شود این ها نفس شان بند می آید .

پول ندارند حقوق بدهند !

حقوقی که الان در صندوق دارد پخش می شود از همین واریزی معلمان پرداخت می شود .

چون صندوق « سودآور » نیست !



* می گویند در حال حاضر 3500 میلیارد تومان سود شناسایی شده است . چرا به حساب اعضا واریز نمی کنید ؟

اگر به حساب بازنشستگان رفت پس سود بوده است .

وقتی که فقط یک « عدد » در صورت حساب من تایپ می شود ، این عدد را من هم می توانم تایپ کنم چون در اکسل خودم هست .

به این « سود موهومی » می گویند .

https://sedayemoallem.ir/گزارش-گفت-گو/item/24425-/صندلی-های-صندوق-ذخیره-فرهنگیان-باید-صندلی-داغ-باشد-تا-سر-تصاحب-آن-دعوا-نباشد

https://hottg.com/+AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
هر گونه مدل توسعه در ایران بدون توسعه فرهنگی و اولویت داشتن آن محکوم به شکست و تکرار چرخه ی تاریخی شورش ، سکوت و خودزنی خواهد بود

دیکتاتورهای کوچک و توهّم رنسانس !

علی پورسلیمان/ روزنامه نگار و مدیر صدای معلم


... من بارها با ارباب راجع به مسائل دربار صحبت کرده ام ( برادرم بعد از انتصابش به نخست وزیری همواره موقع نام بردن از شاه ، لقب « ارباب » را به کار می گرفت ) و بیش از هزار دفعه به او تذکر داده ام که اگر بنا است با فساد مبارزه شود بایستی این کار را از خانه خود آغاز کند و در وهله اول نیز با قاطعیت به حساب و کتاب خانواده اش برسد ...

در سال 1975 که تحقیقات سنای آمریکا نشان داد : میلیون ها دلار رشوه از سوی کمپانی های آمریکایی به مقامات سرشناس کشورهای جهان پرداخت شده ، و در این میان اقلام هنگفتی نیز به دست خانواده سلطنتی ایران رسیده ، ارباب به من گفت که : مساله ای نیست و فکر می کند برادران و خواهرانش مثل هر کس دیگری حق داشته باشند دست به معامله بزنند و برای گذران زندگی خود بکوشند .

او معتقد بود که در حال حاضر دریافت کمیسیون در معاملات گوناگون همه جا مرسوم است و یک امر طبیعی محسوب می شود ... »

{ پاورقی : شاه در مصاحبه با « الیویه وارن ( خبرنگار فرانسوی ) که ترجمه فارسی آن در کتابی تحت عنوان « شیر و خورشید » در سال 1356 به چاپ رسیده ، عینا به همین مضمون اعتراف کرده است ( صفحه 214 ) - م . }

در جواب برادرم گفتم : « همین مساله به خوبی نشان می دهد که شاه واقعا نمی تواند تفاوت بین حق دلالی و رشوه خواری را درک کند » .

و امیرعباس پس از تایید گفته ام ، افزود : « ... ولی او سرانجام استدلال مرا پذیرفت و به من ماموریت داد تا ضوابطی برای فعالیت های خانواده سلطنتی تدوین کنم که طبق آن هیچ کدام شان حق نداشته باشند در معاملاتی که مربوط به دولت است دخالت کنند ، برای وزرای مختلف توصیه بنویسند ، وزرا را برای امور مربوط به خودشان تحت فشار قرار دهند ، تصدی مقامات رسمی را به عهده بگیرند ، و...

اما متاسفانه باید بگویم که پس از تهیه و تنظیم این ضوابط ، هر موقع از شاه خواستم تا مفاد آن را به اطلاع عموم برساند ، از این کار طفره رفت و از من خواست کمی صبر کنم . تا جایی که هنوز هم نتوانسته ام بفهمم که دلیل تعلل او چیست ؟ ... »

اعلام ضوابط مربوط به فعالیت های خانواده سلطنت تا اواخر 1978 ( اوائل آبان 1357 ) به تاخیر افتاد و هنگامی مفاد آن به اطلاع عموم رسید که اکثر اعضای خانواده سلطنت از کشور خارج شده بودند .

فریدون هویدا ، سقوط شاه ، ترجمه : ح . ا . مهران . چاپ سوم 1365 ، تیراژ 10250 ، موسسه اطلاعات ، صفحات 29 تا 30


* تصور و اعتقاد بسیاری در این سرزمین که هنوز فهمی از تمایز و تفکیک میان « حوزه عمومی » و « حوزه شخصی » ندارند و حوزه عمومی را ملک طلق خود می پندارند و خود را مجاز به ارتکاب هر عمل و کنشی می دانند آن است که :

من کار خود را می کنم . به شما کاری ندارم . شما هم نباید به من کاری داشته باشید و از رفتار و گفتار من انتقاد کنید .

این رویه رفتاری غالب در همه سطوح جامعه و اقشار آن قابل مشاهده و دارای فراوانی بسیار است .

این فرمول عین « استبداد » و « خودمداری » با روکشی از مغالطات ایرانی است و تا فهم درستی از دموکراسی شکل نگیرد و به یک گفتمان عمومی تبدیل نشود ؛ این کشور روی خوش « توسعه » و « نیک بختی » به خود نخواهد دید .




* « احمد صداقت » در یادداشتی با عنوان : « پرسش اینجاست که چرا این رفتارهای دو گانه در ایران شایع است؟ رفتارهای متناقض ما و بازتولید استبداد » چنین می نویسد :

« به گمان من، در کشوری که « شرکت » به معنای واقعی کلمه، پا نمی گیرد، بعید است بتوان دموکراسی، به معنای واقعی کلمه، بنا کرد.

چرا مردم حاضر نیستند برای دفاع از قرار داد اجتماعی، روابط شخصی خود را به مخاطره بیندازند؟


* خلاصه داستان آن است که :

در فرهنگ ایران، حجم نامتعارفی از «تعارف»، «تملق» و «دو رویی» وجود دارد. این صفات در هماهنگی ارگانیک با یکدیگر هستند و سیستمی را می‌سازند که از دل آن استبداد می‌روید » .


* ... ظاهرا برای آن مسافت بیشتری را طی کند این طور زیگزاگی راه می رود در حالی که می تواند با طی مسیر مستقیم وقت بیشتری را برای آن اختصاص دهد . البته ایشان می گفت که بیش از 20 سال است به این پارک می آید و همین طوری راه رفته و من نخستین نفری هستم که این را به او گفته ام .

https://sedayemoallem.ir/یادداشت/item/24426-/دیکتاتورهای-کوچک-و-توهّم-رنسانس

https://hottg.com/+AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
پرسش های صدای معلم در نشست جبهه اصلاحات :

آذرمنصوری : برنامه ما ذیل همان "جامعه ی قدرتمند ، دولت توانا " خواهد بود ؛ به کار بردن لفظ توسعه بدون توسعه انسانی یک شوخی بیشتر نیست !

صدای معلم گزارش می کند ؛



* امروز شنبه 19 اردیبهشت نشست خبری « جبهه اصلاحات » با موضوع انتخابات ریاست جمهوری در محل این تشکل واقع در خیابان زنجان شمالی برگزار گردید .

دعوت از همه رسانه ها صورت گرفته بود و گزینشی در کار نبود .

« صدای معلم » بر اساس اصل « مطالبه گری در حوزه ی عمومی » و طرح پرسش و گفتمان سازی در حوزه آموزش در این نشست حضور یافت و پرسش هایی را مطرح کرد .

آن چه در زیر می آید ؛ پرسش و پاسخ « مدیر صدای معلم » با خانم آذرمنصوری رئیس جبهه اصلاحات و نیز توضیحات جواد امام سخنگوی این جبهه می باشد .


* صدای معلم :

روند انتخابات و نیز رفتارشناسی احزاب و گروه های سیاسی در 45 سال اخیر نشان می دهد که همیشه الفبای ریل گذاری توسعه با « توسعه سیاسی » بوده است و خبری از « توسعه ی فرهنگی » نبوده است .

وقتی وقایع و اتفاقات زمان شاه در پیش از انقلاب را زیر ذره بین و رصد قرار می دهیم به یک نتیجه می رسیم که توسعه ی اقتصادی بدون توسعه فرهنگی منجر به مسائلی شد که پیش آمد و اکنون در این وضعیت به سر می بریم .

گفته می شود انقلاب سال 57 هم از جنس انقلاب فرهنگی بوده است .

در حال حاضر به نظر می رسد کشور اساسا از ریل توسعه و حتی برنامه های تعریف شده ای که حاکمیت برای خود تعریف و تایید کرده عقب افتاده و خارج شده است .

آیا « جبهه ی اصلاحات » و یا جریان اصلاحات در جمهوری اسلامی برنامه و یا اولویتی برای ریل گذاری واقعی و غیر شعاری در توسعه ی فرهنگی و یا انسانی دارد ؟

با توجه به این که در 4 دهه ی گذشته نیز معمولا ضعیف ترین و صریح تر بگوییم ؛ بی عرضه ترین فرد برای تصدی وزارت آموزش و پرورش تعیین شده است .


* آذرمنصوری :

بله . کاملا درست است . اساسا از شاخص های اصلی توسعه ی پایدار ، توسعه انسانی است .

توسعه انسانی اگر نباشد به کار بردن لفظ توسعه یک شوخی بیشتر نیست !

اما این که کاندیداها و یا جبهه ی اصلاحات چه برنامه ای در این خصوص دارد ما برنامه ی آماده ای در سال 1400 ذیل عنوان « جامعه ی قدرتمند ، دولت توانا » داشتیم . این برنامه ی جبهه ی اصلاحات ایران بود .

طبعا هر کاندیدایی که بخواهد به عنوان کاندیدای نهایی جبهه ی اصلاحات معرف شود این برنامه را به عنوان مبنای عملکرد خودش قرار خواهد داد .

بخش فرهنگ و توسعه ی فرهنگی هم همین هست .

اما این که جریان اصلاحات می خواهد چه کار کند و یا چه برنامه ای دارد خوشبختانه در مجمع عمومی اصلاحات ایران سه تشکل فرهنگی داریم که مسائل فرهنگیان را رصد می کنند .

در پژوهشی هم که زیر نظر آقای خاتمی در حوزه ی آموزش و پرورش و آموزش عالی انجام شد ایشان نقش فعالی را داشتند و ما این پژوهش را یکی از مبانی نوسازی گفتمانی جبهه ی اصلاحات قرار دادیم و اتفاقا توجه ویژه ای به بخش فرهنگ و توسعه فرهنگی داریم .


* صدای معلم :

چیزی که تاکنون دیده ایم و تشکل هایی هم شما اشاره کردید ؛ افکار عمومی معلمان تا جایی که من رصد می کنم این را می گویند که یک انتخاباتی برگزار می شود و همین که پیروز شدند بلافاصله پست ها و مناصبی را بین خودشان تقسیم می کنند و همه چیز تمام می شود !

در واقع آن توسعه ی انسانی و یا فرهنگی که به معنای واقعی باشد کاملا به حاشیه می رود .

در واقع ؛ تغییر دولت و مناسبات قدرت در حوزه دولت و آموزش و پرورش به تغییر آدم ها و چینش پست ها و تقسیم مناصب محدود و مقید می شود .

هیچ گونه رفرم و یا تحول و یا به عبارت بهتر هیچ رنسانسی در حوزه فرهنگ و آموزش رویت نمی شود .

مخاطب من در این جا و در این نشست ؛ « قدرت » مستقر است و شما هم در ساز و کاری می خواهید در بخشی از قدرت سهیم شوید و طرح پرسش صدای معلم ناظر بر این وضعیت می باشد .


گزارش کامل را در این جا بخوانید :

https://sedayemoallem.ir/گزارش-گفت-گو/item/24427-/آذرمنصوری-برنامه-ما-ذیل-همان-جامعه-ی-قدرتمند-،-دولت-توانا-خواهد-بود-؛-به-کار-بردن-لفظ-توسعه-بدون-توسعه-انسانی-یک-شوخی-بیشتر-نیست

https://hottg.com/+AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
عباس کاظمی عضو کارگروه صندوق ذخیره فرهنگیان سازمان معلمان ایران در جمع معلمان معترض به وضعیت صندوق ذخیره فرهنگیان :

عملکرد شما در صندوق ذخیره فرهنگیان حاصلی جز بی‌ اعتمادی و بدبینی نداشته است !

صدای معلم گزارش می کند ؛



گروه گزارش/

همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ نهم خرداد ماه تعدادی از فرهنگیان از شهرهای مختلف ایران قصد داشتند نشستی را در سالن اجتماعات صندوق ذخیره فرهنگیان برگزار کنند که از ورود آنان به این سالن ممانعت به عمل آمد و به گفته برخی حاضران این جمعیت مطالبه گر مجبور شدند در ورودی ساختمان نشست را برگزار کنند.

از تصاویر منتشر شده چنین پیداست که امین الله سالاری و محسن مسعودی نمایندگان منتخب معلمان در هیات امنا صندوق ذخیره فرهنگیان در میان این جمع حضور ندارند اما در پایان این تجمع حضور پیدا می کنند که با واکنش سرد و نیز اعتراضی جمع حاضر رو به رو می شوند .

به نظر می رسد این کنش گران از رسانه ها و خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش برای حضور و پوشش این نشست دعوتی به عمل نیاورده اند .

با این حال وزارت آموزش و پرورش و یا صندوق ذخیره فرهنگیان در برابر این وضعیت سکوت کرده و از کنار آن گذشتند .

تاکنون این موسسه متعلق به معلمان عضو در برابر گزارش ها و یادداشت های « صدای معلم » پاسخ گو نبوده و این در حالی است که مسئولان وزارت آموزش و پرورش هر جا که می رسند و در هر نشست و محفلی ، دولت خود را « مردمی » می خوانند .


در بخش پیشین ، از قول مهدی سورگی گفته شد که ماهیت صندوق ذخیره فرهنگیان شفاف نیست . ایشان تاکید می کند : این صندوق طوری طراحی شده که اگر من به عنوان صاحب سرمایه اعتراض کنم پاسخ می دهند این جا دولتی است ! تو چه می گویی ؟

اگر سازمان های نظارتی وارد شوند می گویند : صندوق ذخیره فرهنگیان موسسه ی خصوصی است ... تو چه می گویی ؟! همچنین ایشان سه پیشنهاد مطرح کردند . این پیشنهادات عبارتند از : اول باید فربهی کوچک شود . دوم شکایت شود .

سومین پیشنهاد من این است که بدنه باید واریزی خود به صندوق را کاهش دهند .

در این بخش ، سخنان عباس کاظمی عضو کارگروه صندوق ذخیره فرهنگیان سازمان معلمان ایران را می خوانید .

https://sedayemoallem.ir/گزارش-گفت-گو/item/24428-/عملکرد-شما-در-صندوق-ذخیره-فرهنگیان-حاصلی-جز-بی‌-اعتمادی-و-بدبینی-نداشته-است

https://hottg.com/+AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
«بدون تردید ؛ نخستین مطالبه ی جدی فرهنگیان به ویژه کنش گران مدنی در حوزه آموزش از دولت چهاردهم ، بیرون فرستادن افرادی از حوزه های ستاد و مراجع و مراکز تصمیم گیر است که نقش اولی را در ترسیم وضعیت موجود ایفا کرده ، برای منتقدان پرونده سازی کرده و در این مدت در مورد عملکرد خودشان پاسخ گو نبوده اند »

بیانیه ی انتخاباتی در پرتال وزارت آموزش و پرورش و چند پرسش ؟

صدای معلم گزارش می کند ؛


* پرتال وزارت آموزش و پرورش در بخش اسلاید خود بیانیه ای را با عنوان « بیانیه شماره یک شورای هماهنگی تشکل‌های فرهنگیان با موضوع انتخابات » منتشر کرده است . ( این جا )


* نخستین پرسش « صدای معلم » از وزارت آموزش و پرورش دولت سیزدهم آن است که این « شورای هماهنگی تشکل‌های فرهنگیان » به صورت دقیق و شفاف متشکل از کدام تشکل ها بوده و آیا این تشکل و شورای هماهنگی مربوطه از وزارت کشور مجوز فعالیت دارند ؟

آیا تشکل های منتقد و یا مخالف هم می توانند نظرات و یا دیدگاه های خود را به همین سیاق در پرتال وزارت آموزش و پرورش منعکس کنند و یا محتوای آن را نقد کنند ؟



* بدون تردید ، از دست دادن بالاترین مقام اجرایی کشور به همراه چند نفر دیگر بر این سیاق قطعا موجب تاسف و تاثر است . این که رئیس جمهور یک کشور و چند نفر دیگر سوار بر وسیله ای شوند که حدود نیم قرن از عمر آن گذشته و سایر پرسش هایی که مجال طرح آن ها در این گزارش نیست .

اما این مساله و نحوه درگذشت این افراد موجب نمی شود که نقد و یا نظری در مورد عملکرد دولت سیزدهم در 3 سال گذشته صورت نگیرد و بر روی همه چیز هاله تقدیس و تقدس کشیده شود .

آیا عملکرد دولت سیزدهم مورد قبول و پذیرش چند درصد جامعه ی ایران بوده است ؟

آیا در حوزه آموزش و پرورش و مسائل مرتبط با آن چند درصد معلمان و سایر ارکان تعلیم و تربیت از عملکرد مسئولان و مقامات مستقر رضایت دارند
؟



* آیا این نوع ادبیات و استفاده از برخی کلمات و کدها نوعی تبلیغ به نفع برای برخی کاندیداها نیست ؟

در بیانیه فوق از عبارت « مطالبه قاطبه فرهنگیان » استفاده شده و چند درخواست را مطرح کرده اند .

چگونه و با چه ساز و کاری فهمیده اند که اکثریت فرهنگیان با این محورها موافق هستند ؟



* بدون تردید و همان گونه که « صدای معلم » در گزارش های پیشین خود مرتبا به آن اشاره داشته است ؛ « نارضایتی فراگیر معلمان » یک مساله انکارناپذیر بوده و به نظر می رسد در این دولت افزایش یافته است .



* بدون تردید ؛ غلبه « فرهنگ امنیتی » بر « امنیت فرهنگی » در دولت سیزدهم یک واقعیت بوده و می باشد و هیچ کس نمی تواند آن را انکار کرده و یا آن را کم رنگ کند .



* مدیرانی که تنها هنرشان ، « یکدست سازی » بوده است .

https://sedayemoallem.ir/گزارش-گفت-گو/item/24430-/بیانیه-ی-انتخاباتی-در-پرتال-وزارت-آموزش-و-پرورش-و-چند-پرسش-؟

https://hottg.com/+AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
سعید شهسوارزاده عضو شورای نویسندگان صدای معلم در جمع معلمان معترض به وضعیت صندوق ذخیره فرهنگیان :

هيچ اراده ای براي تخصيص حقوق مالکانه در مديريت سطح بالای صندوق ذخیره فرهنگیان مشاهده نمی شود !

صدای معلم گزارش می کند ؛




گروه گزارش/

همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ نهم خرداد ماه تعدادی از فرهنگیان از شهرهای مختلف ایران قصد داشتند نشستی را در سالن اجتماعات صندوق ذخیره فرهنگیان برگزار کنند که از ورود آنان به این سالن ممانعت به عمل آمد و به گفته برخی حاضران این جمعیت مطالبه گر مجبور شدند در ورودی ساختمان نشست را برگزار کنند.

از تصاویر منتشر شده چنین پیداست که امین الله سالاری و محسن مسعودی نمایندگان منتخب معلمان در هیات امنا صندوق ذخیره فرهنگیان در میان این جمع حضور ندارند اما در پایان این تجمع حضور پیدا می کنند که با واکنش سرد و نیز اعتراضی جمع حاضر رو به رو می شوند .

به نظر می رسد این کنش گران از رسانه ها و خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش برای حضور و پوشش این نشست دعوتی به عمل نیاورده اند .

با این حال وزارت آموزش و پرورش و یا صندوق ذخیره فرهنگیان در برابر این وضعیت سکوت کرده و از کنار آن گذشتند .

تاکنون این موسسه متعلق به معلمان عضو در برابر گزارش ها و یادداشت های « صدای معلم » پاسخ گو نبوده و این در حالی است که مسئولان وزارت آموزش و پرورش هر جا که می رسند و در هر نشست و محفلی ، دولت خود را « مردمی » می خوانند .

در گزارش پیشین از قول عباس کاظمی عضو کارگروه صندوق ذخیره فرهنگیان سازمان معلمان ایران چنین عنوان شد :

« دقت کنید هفتصد و پنجاه هزار عضو صندوق، ماهیانه ۳۰۰ هزار تومان واریز می‌کنند. مثل رودی که هر ماه به این مخزن سرمایه واریز می کند. اقیانوسی از پول اینجا خوابیده است. با آن چه کار می‌کنند؟ چرا اخباری که می‌شنویم، صرفا از حقوق‌های چند صد میلیونی و اختلاس هاست؟ ولی معلم هیچ سهمی ندارد؟ سهم معلم اینجا کجاست؟

شما به جز بی‌ اعتمادی و بدبینی عملکردتان هیچ حاصلی نداشته است. همه معلمان بدانند که ما چهار پنج سال تلاش کردیم. خود من از مسئولین صندوق و وزارتخانه ناامید شدم. هر کدام از معلمان بخواهند از ابن صندوق احیا یا مطالبه ای داسته باسند، این طور جواب می گیرند.

حرف آخر این است.ما تنها یک راه داریم. تلاش کنیم صندوق ذخیره فرهنگیان از آنِ معلمان شود و دخالت دولت از آن حذف شود. تا زمانی که دخالت دولت هست، برخوردهای این چنینی نیز خواهد بود. معلمان را به خانه خودشان راه نمی‌دهند » .

در این بخش سخنان « سعید شهسوارزاده را مطالعه می کنید .

https://sedayemoallem.ir/اقتصاد/item/24431-/هيچ-اراده-ای-براي-تخصيص-حقوق-مالکانه-در-مديريت-سطح-بالای-صندوق-ذخیره-فرهنگیان-مشاهده-نمی-شود

https://hottg.com/+AAAAADu4dHJZbt42l9eLGw
HTML Embed Code:
2024/06/12 06:34:04
Back to Top