#نسبیت_عام
نظریه نسبیت عام (General Relativity) که توسط آلبرت اینشتین در سال 1915 ارائه شد، یکی از بنیادیترین نظریههای فیزیک مدرن درباره گرانش است. این نظریه جایگزین نظریه گرانش نیوتونی شد و تصویری عمیقتر و دقیقتر از گرانش ارائه داد.
✅ خلاصهی نظریهی نسبیت عام:
نسبیت عام میگوید:
گرانش ناشی از انحنای فضا-زمان است که بهوسیلهی جرم و انرژی اجسام ایجاد میشود.
به بیان سادهتر، ماده فضا-زمان را خم میکند و این خمیدگی، مسیر حرکت اجسام را تعیین میکند.
🌌 پیشبینیهای کلیدی نظریه نسبیت عام:
خمشدن نور در میدان گرانشی (تأیید شده توسط آرتور ادینگتون در سال 1919)
انقباض زمان در میدان گرانشی (تأیید شده در ساعتهای دقیق روی ماهوارهها و زمین)
پیشروی پریهلون مدار عطارد (توضیحی که نیوتون
ادامه مطلب در پست زیر
👇👇👇
@physics_school
نظریه نسبیت عام (General Relativity) که توسط آلبرت اینشتین در سال 1915 ارائه شد، یکی از بنیادیترین نظریههای فیزیک مدرن درباره گرانش است. این نظریه جایگزین نظریه گرانش نیوتونی شد و تصویری عمیقتر و دقیقتر از گرانش ارائه داد.
✅ خلاصهی نظریهی نسبیت عام:
نسبیت عام میگوید:
گرانش ناشی از انحنای فضا-زمان است که بهوسیلهی جرم و انرژی اجسام ایجاد میشود.
به بیان سادهتر، ماده فضا-زمان را خم میکند و این خمیدگی، مسیر حرکت اجسام را تعیین میکند.
🌌 پیشبینیهای کلیدی نظریه نسبیت عام:
خمشدن نور در میدان گرانشی (تأیید شده توسط آرتور ادینگتون در سال 1919)
انقباض زمان در میدان گرانشی (تأیید شده در ساعتهای دقیق روی ماهوارهها و زمین)
پیشروی پریهلون مدار عطارد (توضیحی که نیوتون
ادامه مطلب در پست زیر
👇👇👇
@physics_school
#نسبیت_عام
نظریه نسبیت عام (General Relativity) که توسط آلبرت اینشتین در سال 1915 ارائه شد، یکی از بنیادیترین نظریههای فیزیک مدرن درباره گرانش است. این نظریه جایگزین نظریه گرانش نیوتونی شد و تصویری عمیقتر و دقیقتر از گرانش ارائه داد.
✅ خلاصهی نظریهی نسبیت عام:
نسبیت عام میگوید:
گرانش ناشی از انحنای فضا-زمان است که بهوسیلهی جرم و انرژی اجسام ایجاد میشود.
به بیان سادهتر، ماده فضا-زمان را خم میکند و این خمیدگی، مسیر حرکت اجسام را تعیین میکند.
🌌 پیشبینیهای کلیدی نظریه نسبیت عام:
خمشدن نور در میدان گرانشی (تأیید شده توسط آرتور ادینگتون در سال 1919)
انقباض زمان در میدان گرانشی (تأیید شده در ساعتهای دقیق روی ماهوارهها و زمین)
پیشروی پریهلون مدار عطارد (توضیحی که نیوتون از آن ناتوان بود)
وجود سیاهچالهها (با شواهد قوی تأیید شده؛ عکس افق رویداد ۲۰۱۹)
امواج گرانشی (برای اولینبار در سال 2015 توسط رصدخانه لایگو (LIGO) کشف شد)
انبساط شتابدار جهان (با ترکیب نسبیت عام و مشاهدات کیهانی تفسیر میشود)
قرمزگرایی گرانشی نور (تأیید شده در آزمایشهای گرانشی دقیق)
❓ کدام پیشبینیها هنوز اثبات قطعی نشدهاند؟
برخی از پیشبینیهای نسبیت عام هنوز بهطور مستقیم یا قطعی اثبات نشدهاند یا در حد فرضیه باقی ماندهاند:
1. تکینگی (Singularity):
پیشبینی میشود که در مرکز سیاهچاله یا در مبدأ بیگبنگ، نقطهای با چگالی بینهایت و حجم صفر وجود دارد.
هنوز هیچ نظریهی فیزیکی نتوانسته تکینگی را بهطور کامل توصیف کند، چون نسبیت عام و مکانیک کوانتومی در آن نقطه با هم ناسازگارند.
2. کرمچالهها (Wormholes):
از معادلات نسبیت عام برمیآید که ساختارهایی مشابه "تونلهای فضازمانی" ممکن هستند.
اما هنوز هیچ مدرک تجربی از وجود کرمچالهها در جهان مشاهده نشده است.
3. سیاهچالههای سفید (White holes):
پادسیاهچالههایی که بهجای جذب ماده، فقط ماده و انرژی بیرون میدهند.
پیشبینی نظری هستند ولی هیچ مشاهدهای آنها را تأیید نکرده است.
4. اثرات گرانشی در مقیاسهای کوانتومی:
نسبیت عام در دنیای بزرگ (کهکشانها، ستارگان) کار میکند، اما با فیزیک کوانتوم که دنیای بسیار کوچک را توصیف میکند، ناسازگار است.
ما هنوز نظریهای نداریم که این دو را به طور کامل یکی کند (نظریه گرانش کوانتومی هنوز در دست توسعه است).
✅ نتیجهگیری:
نسبیت عام تاکنون یکی از موفقترین نظریههای علمی است که بسیاری از پیشبینیهای آن با دقت بالا تأیید شدهاند. اما در برخی حوزهها، مانند تکینگی، کرمچاله و پیوند با مکانیک کوانتومی، هنوز رازهایی باقی مانده که فیزیکدانان در حال تلاش برای کشف آنها هستند.
@physics_school
نظریه نسبیت عام (General Relativity) که توسط آلبرت اینشتین در سال 1915 ارائه شد، یکی از بنیادیترین نظریههای فیزیک مدرن درباره گرانش است. این نظریه جایگزین نظریه گرانش نیوتونی شد و تصویری عمیقتر و دقیقتر از گرانش ارائه داد.
✅ خلاصهی نظریهی نسبیت عام:
نسبیت عام میگوید:
گرانش ناشی از انحنای فضا-زمان است که بهوسیلهی جرم و انرژی اجسام ایجاد میشود.
به بیان سادهتر، ماده فضا-زمان را خم میکند و این خمیدگی، مسیر حرکت اجسام را تعیین میکند.
🌌 پیشبینیهای کلیدی نظریه نسبیت عام:
خمشدن نور در میدان گرانشی (تأیید شده توسط آرتور ادینگتون در سال 1919)
انقباض زمان در میدان گرانشی (تأیید شده در ساعتهای دقیق روی ماهوارهها و زمین)
پیشروی پریهلون مدار عطارد (توضیحی که نیوتون از آن ناتوان بود)
وجود سیاهچالهها (با شواهد قوی تأیید شده؛ عکس افق رویداد ۲۰۱۹)
امواج گرانشی (برای اولینبار در سال 2015 توسط رصدخانه لایگو (LIGO) کشف شد)
انبساط شتابدار جهان (با ترکیب نسبیت عام و مشاهدات کیهانی تفسیر میشود)
قرمزگرایی گرانشی نور (تأیید شده در آزمایشهای گرانشی دقیق)
❓ کدام پیشبینیها هنوز اثبات قطعی نشدهاند؟
برخی از پیشبینیهای نسبیت عام هنوز بهطور مستقیم یا قطعی اثبات نشدهاند یا در حد فرضیه باقی ماندهاند:
1. تکینگی (Singularity):
پیشبینی میشود که در مرکز سیاهچاله یا در مبدأ بیگبنگ، نقطهای با چگالی بینهایت و حجم صفر وجود دارد.
هنوز هیچ نظریهی فیزیکی نتوانسته تکینگی را بهطور کامل توصیف کند، چون نسبیت عام و مکانیک کوانتومی در آن نقطه با هم ناسازگارند.
2. کرمچالهها (Wormholes):
از معادلات نسبیت عام برمیآید که ساختارهایی مشابه "تونلهای فضازمانی" ممکن هستند.
اما هنوز هیچ مدرک تجربی از وجود کرمچالهها در جهان مشاهده نشده است.
3. سیاهچالههای سفید (White holes):
پادسیاهچالههایی که بهجای جذب ماده، فقط ماده و انرژی بیرون میدهند.
پیشبینی نظری هستند ولی هیچ مشاهدهای آنها را تأیید نکرده است.
4. اثرات گرانشی در مقیاسهای کوانتومی:
نسبیت عام در دنیای بزرگ (کهکشانها، ستارگان) کار میکند، اما با فیزیک کوانتوم که دنیای بسیار کوچک را توصیف میکند، ناسازگار است.
ما هنوز نظریهای نداریم که این دو را به طور کامل یکی کند (نظریه گرانش کوانتومی هنوز در دست توسعه است).
✅ نتیجهگیری:
نسبیت عام تاکنون یکی از موفقترین نظریههای علمی است که بسیاری از پیشبینیهای آن با دقت بالا تأیید شدهاند. اما در برخی حوزهها، مانند تکینگی، کرمچاله و پیوند با مکانیک کوانتومی، هنوز رازهایی باقی مانده که فیزیکدانان در حال تلاش برای کشف آنها هستند.
@physics_school
#سوال: چرا آسمان آبی است؟
پاسخ:
1. نور خورشید سفید است، اما از رنگهای گوناگون (قرمز، نارنجی، زرد، سبز، آبی، نیلی، بنفش) تشکیل شده.
2. وقتی نور خورشید وارد جو زمین میشود، با مولکولهای هوا و ذرات ریز برخورد میکند.
3. این برخورد باعث پراکندگی نور (پدیدهی ریلی - Rayleigh Scattering) میشود.
4. در این پراکندگی، نورهای با طولموج کوتاهتر (مثل آبی و بنفش) بیشتر پراکنده میشوند نسبت به نورهای با طولموج بلندتر (مثل قرمز).
5. نور بنفش از آبی هم بیشتر پراکنده میشود، اما چشم انسان به رنگ آبی حساستر است و بیشتر آن را میبیند.
6. به همین دلیل، وقتی در طول روز به آسمان نگاه میکنیم، آن را آبی میبینیم.
✅ نکته جالب:
در غروب و طلوع، نور آبی مسیر طولانیتری در جو طی میکند و بیشتر پراکنده میشود، در نتیجه نور قرمز و نارنجی غالب میشود و آسمان سرخ دیده میشود.
@physics_school
پاسخ:
1. نور خورشید سفید است، اما از رنگهای گوناگون (قرمز، نارنجی، زرد، سبز، آبی، نیلی، بنفش) تشکیل شده.
2. وقتی نور خورشید وارد جو زمین میشود، با مولکولهای هوا و ذرات ریز برخورد میکند.
3. این برخورد باعث پراکندگی نور (پدیدهی ریلی - Rayleigh Scattering) میشود.
4. در این پراکندگی، نورهای با طولموج کوتاهتر (مثل آبی و بنفش) بیشتر پراکنده میشوند نسبت به نورهای با طولموج بلندتر (مثل قرمز).
5. نور بنفش از آبی هم بیشتر پراکنده میشود، اما چشم انسان به رنگ آبی حساستر است و بیشتر آن را میبیند.
6. به همین دلیل، وقتی در طول روز به آسمان نگاه میکنیم، آن را آبی میبینیم.
✅ نکته جالب:
در غروب و طلوع، نور آبی مسیر طولانیتری در جو طی میکند و بیشتر پراکنده میشود، در نتیجه نور قرمز و نارنجی غالب میشود و آسمان سرخ دیده میشود.
@physics_school
#نسبیت_عام
نظریه نسبیت عام (General Relativity) که توسط آلبرت اینشتین در سال 1915 ارائه شد، یکی از بنیادیترین نظریههای فیزیک مدرن درباره گرانش است. این نظریه جایگزین نظریه گرانش نیوتونی شد و تصویری عمیقتر و دقیقتر از گرانش ارائه داد.
---
✅ خلاصهی نظریهی نسبیت عام:
نسبیت عام میگوید:
گرانش ناشی از انحنای فضا-زمان است که بهوسیلهی جرم و انرژی اجسام ایجاد میشود.
به بیان سادهتر، ماده فضا-زمان را خم میکند و این خمیدگی، مسیر حرکت اجسام را تعیین میکند.
---
🌌 پیشبینیهای کلیدی نظریه نسبیت عام:
1. خمشدن نور در میدان گرانشی (تأیید شده توسط آرتور ادینگتون در سال 1919)
2. انقباض زمان در میدان گرانشی (تأیید شده در ساعتهای دقیق روی ماهوارهها و زمین)
3. پیشروی پریهلون مدار عطارد (توضیحی که نیوتون از آن ناتوان بود)
4. وجود سیاهچالهها (با شواهد قوی تأیید شده؛ عکس افق رویداد ۲۰۱۹)
ادامه مطلب در پست زیر
👇👇
@physics_school
نظریه نسبیت عام (General Relativity) که توسط آلبرت اینشتین در سال 1915 ارائه شد، یکی از بنیادیترین نظریههای فیزیک مدرن درباره گرانش است. این نظریه جایگزین نظریه گرانش نیوتونی شد و تصویری عمیقتر و دقیقتر از گرانش ارائه داد.
---
✅ خلاصهی نظریهی نسبیت عام:
نسبیت عام میگوید:
گرانش ناشی از انحنای فضا-زمان است که بهوسیلهی جرم و انرژی اجسام ایجاد میشود.
به بیان سادهتر، ماده فضا-زمان را خم میکند و این خمیدگی، مسیر حرکت اجسام را تعیین میکند.
---
🌌 پیشبینیهای کلیدی نظریه نسبیت عام:
1. خمشدن نور در میدان گرانشی (تأیید شده توسط آرتور ادینگتون در سال 1919)
2. انقباض زمان در میدان گرانشی (تأیید شده در ساعتهای دقیق روی ماهوارهها و زمین)
3. پیشروی پریهلون مدار عطارد (توضیحی که نیوتون از آن ناتوان بود)
4. وجود سیاهچالهها (با شواهد قوی تأیید شده؛ عکس افق رویداد ۲۰۱۹)
ادامه مطلب در پست زیر
👇👇
@physics_school
نظریه نسبیت عام (General Relativity) که توسط آلبرت اینشتین در سال 1915 ارائه شد، یکی از بنیادیترین نظریههای فیزیک مدرن درباره گرانش است. این نظریه جایگزین نظریه گرانش نیوتونی شد و تصویری عمیقتر و دقیقتر از گرانش ارائه داد.
✅ خلاصهی نظریهی نسبیت عام:
نسبیت عام میگوید:
گرانش ناشی از انحنای فضا-زمان است که بهوسیلهی جرم و انرژی اجسام ایجاد میشود.
به بیان سادهتر، ماده فضا-زمان را خم میکند و این خمیدگی، مسیر حرکت اجسام را تعیین میکند.
🌌 پیشبینیهای کلیدی نظریه نسبیت عام:
خمشدن نور در میدان گرانشی (تأیید شده توسط آرتور ادینگتون در سال 1919)
انقباض زمان در میدان گرانشی (تأیید شده در ساعتهای دقیق روی ماهوارهها و زمین)
پیشروی پریهلون مدار عطارد (توضیحی که نیوتون از آن ناتوان بود)
وجود سیاهچالهها (با شواهد قوی تأیید شده؛ عکس افق رویداد ۲۰۱۹)
امواج گرانشی (برای اولینبار در سال 2015 توسط رصدخانه لایگو (LIGO) کشف شد)
انبساط شتابدار جهان (با ترکیب نسبیت عام و مشاهدات کیهانی تفسیر میشود)
قرمزگرایی گرانشی نور (تأیید شده در آزمایشهای گرانشی دقیق)
❓ کدام پیشبینیها هنوز اثبات قطعی نشدهاند؟
برخی از پیشبینیهای نسبیت عام هنوز بهطور مستقیم یا قطعی اثبات نشدهاند یا در حد فرضیه باقی ماندهاند:
1. تکینگی (Singularity):
پیشبینی میشود که در مرکز سیاهچاله یا در مبدأ بیگبنگ، نقطهای با چگالی بینهایت و حجم صفر وجود دارد.
هنوز هیچ نظریهی فیزیکی نتوانسته تکینگی را بهطور کامل توصیف کند، چون نسبیت عام و مکانیک کوانتومی در آن نقطه با هم ناسازگارند.
2. کرمچالهها (Wormholes):
از معادلات نسبیت عام برمیآید که ساختارهایی مشابه "تونلهای فضازمانی" ممکن هستند.
اما هنوز هیچ مدرک تجربی از وجود کرمچالهها در جهان مشاهده نشده است.
3. سیاهچالههای سفید (White holes):
پادسیاهچالههایی که بهجای جذب ماده، فقط ماده و انرژی بیرون میدهند.
پیشبینی نظری هستند ولی هیچ مشاهدهای آنها را تأیید نکرده است.
4. اثرات گرانشی در مقیاسهای کوانتومی:
نسبیت عام در دنیای بزرگ (کهکشانها، ستارگان) کار میکند، اما با فیزیک کوانتوم که دنیای بسیار کوچک را توصیف میکند، ناسازگار است.
ما هنوز نظریهای نداریم که این دو را به طور کامل یکی کند (نظریه گرانش کوانتومی هنوز در دست توسعه است).
✅ نتیجهگیری:
نسبیت عام تاکنون یکی از موفقترین نظریههای علمی است که بسیاری از پیشبینیهای آن با دقت بالا تأیید شدهاند. اما در برخی حوزهها، مانند تکینگی، کرمچاله و پیوند با مکانیک کوانتومی، هنوز رازهایی باقی مانده که فیزیکدانان در حال تلاش برای کشف آنها هستند.
@physics_school
✅ خلاصهی نظریهی نسبیت عام:
نسبیت عام میگوید:
گرانش ناشی از انحنای فضا-زمان است که بهوسیلهی جرم و انرژی اجسام ایجاد میشود.
به بیان سادهتر، ماده فضا-زمان را خم میکند و این خمیدگی، مسیر حرکت اجسام را تعیین میکند.
🌌 پیشبینیهای کلیدی نظریه نسبیت عام:
خمشدن نور در میدان گرانشی (تأیید شده توسط آرتور ادینگتون در سال 1919)
انقباض زمان در میدان گرانشی (تأیید شده در ساعتهای دقیق روی ماهوارهها و زمین)
پیشروی پریهلون مدار عطارد (توضیحی که نیوتون از آن ناتوان بود)
وجود سیاهچالهها (با شواهد قوی تأیید شده؛ عکس افق رویداد ۲۰۱۹)
امواج گرانشی (برای اولینبار در سال 2015 توسط رصدخانه لایگو (LIGO) کشف شد)
انبساط شتابدار جهان (با ترکیب نسبیت عام و مشاهدات کیهانی تفسیر میشود)
قرمزگرایی گرانشی نور (تأیید شده در آزمایشهای گرانشی دقیق)
❓ کدام پیشبینیها هنوز اثبات قطعی نشدهاند؟
برخی از پیشبینیهای نسبیت عام هنوز بهطور مستقیم یا قطعی اثبات نشدهاند یا در حد فرضیه باقی ماندهاند:
1. تکینگی (Singularity):
پیشبینی میشود که در مرکز سیاهچاله یا در مبدأ بیگبنگ، نقطهای با چگالی بینهایت و حجم صفر وجود دارد.
هنوز هیچ نظریهی فیزیکی نتوانسته تکینگی را بهطور کامل توصیف کند، چون نسبیت عام و مکانیک کوانتومی در آن نقطه با هم ناسازگارند.
2. کرمچالهها (Wormholes):
از معادلات نسبیت عام برمیآید که ساختارهایی مشابه "تونلهای فضازمانی" ممکن هستند.
اما هنوز هیچ مدرک تجربی از وجود کرمچالهها در جهان مشاهده نشده است.
3. سیاهچالههای سفید (White holes):
پادسیاهچالههایی که بهجای جذب ماده، فقط ماده و انرژی بیرون میدهند.
پیشبینی نظری هستند ولی هیچ مشاهدهای آنها را تأیید نکرده است.
4. اثرات گرانشی در مقیاسهای کوانتومی:
نسبیت عام در دنیای بزرگ (کهکشانها، ستارگان) کار میکند، اما با فیزیک کوانتوم که دنیای بسیار کوچک را توصیف میکند، ناسازگار است.
ما هنوز نظریهای نداریم که این دو را به طور کامل یکی کند (نظریه گرانش کوانتومی هنوز در دست توسعه است).
✅ نتیجهگیری:
نسبیت عام تاکنون یکی از موفقترین نظریههای علمی است که بسیاری از پیشبینیهای آن با دقت بالا تأیید شدهاند. اما در برخی حوزهها، مانند تکینگی، کرمچاله و پیوند با مکانیک کوانتومی، هنوز رازهایی باقی مانده که فیزیکدانان در حال تلاش برای کشف آنها هستند.
@physics_school
دانشمندان در آزمایشگاههای "سیستمز" در کالیفرنیا از نردبان و تختهسیاه استفاده میکردند نه از روی شوخی یا کمبود امکانات، بلکه برای دلایل علمی و خلاقانهای که در زیر آمده است:
🔬 دلایل استفاده از نردبان و تختهسیاه:
1. فضای بزرگ برای فکر کردن
تختهسیاههای خیلی بلند (تا سقف) به آنها امکان میداد تا ایدههای پیچیده را بدون محدودیت فیزیکی فضا روی تخته بنویسند.
با بالا رفتن از نردبان میتوانستند بخشهای بالایی تخته را هم استفاده کنند.
2. تفکر سیستمی و تمامنگر
گاهی ایدهها و فرمولها یا دیاگرامها آنقدر بزرگ بودند که لازم بود تمام آن را یکجا دید؛ مانند طراحی ساختار یک کامپیوتر یا یک الگوریتم پیچیده.
استفاده از فضای عمودی به آنها حس مقیاس و ارتباطات بین بخشها را بهتر میداد.
3. همفکری گروهی
افراد مختلف میتوانستند همزمان در بخشهای مختلف تخته کار کنند.
بالا رفتن از نردبان حتی ممکن بود نوعی نشانهی احترام یا اشتیاق به ایدههای بزرگ تلقی شود.
4. تحریک خلاقیت
برخلاف کاغذ
ادامه در پست زیر
👇👇
@physics_school
🔬 دلایل استفاده از نردبان و تختهسیاه:
1. فضای بزرگ برای فکر کردن
تختهسیاههای خیلی بلند (تا سقف) به آنها امکان میداد تا ایدههای پیچیده را بدون محدودیت فیزیکی فضا روی تخته بنویسند.
با بالا رفتن از نردبان میتوانستند بخشهای بالایی تخته را هم استفاده کنند.
2. تفکر سیستمی و تمامنگر
گاهی ایدهها و فرمولها یا دیاگرامها آنقدر بزرگ بودند که لازم بود تمام آن را یکجا دید؛ مانند طراحی ساختار یک کامپیوتر یا یک الگوریتم پیچیده.
استفاده از فضای عمودی به آنها حس مقیاس و ارتباطات بین بخشها را بهتر میداد.
3. همفکری گروهی
افراد مختلف میتوانستند همزمان در بخشهای مختلف تخته کار کنند.
بالا رفتن از نردبان حتی ممکن بود نوعی نشانهی احترام یا اشتیاق به ایدههای بزرگ تلقی شود.
4. تحریک خلاقیت
برخلاف کاغذ
ادامه در پست زیر
👇👇
@physics_school
دانشمندان در آزمایشگاههای "سیستمز" در کالیفرنیا ( Xerox PARC یا دیگر مراکز تحقیقاتی مشهور است) از نردبان و تختهسیاه استفاده میکردند نه از روی شوخی یا کمبود امکانات، بلکه برای دلایل علمی و خلاقانهای که در زیر آمده است:
🔬 دلایل استفاده از نردبان و تختهسیاه:
1. فضای بزرگ برای فکر کردن
تختهسیاههای خیلی بلند (تا سقف) به آنها امکان میداد تا ایدههای پیچیده را بدون محدودیت فیزیکی فضا روی تخته بنویسند.
با بالا رفتن از نردبان میتوانستند بخشهای بالایی تخته را هم استفاده کنند.
2. تفکر سیستمی و تمامنگر
گاهی ایدهها و فرمولها یا دیاگرامها آنقدر بزرگ بودند که لازم بود تمام آن را یکجا دید؛ مانند طراحی ساختار یک کامپیوتر یا یک الگوریتم پیچیده.
استفاده از فضای عمودی به آنها حس مقیاس و ارتباطات بین بخشها را بهتر میداد.
3. همفکری گروهی
افراد مختلف میتوانستند همزمان در بخشهای مختلف تخته کار کنند.
بالا رفتن از نردبان حتی ممکن بود نوعی نشانهی احترام یا اشتیاق به ایدههای بزرگ تلقی شود.
4. تحریک خلاقیت
برخلاف کاغذ یا لپتاپ، کار روی تختهسیاه بزرگ، حرکتی، فیزیکی و دیداری بود که خلاقیت را تحریک میکرد.
ایستادن، حرکت کردن و نوشتن با گچ نوعی تجربهی ملموس تفکر بود.
📍 نمونهی تاریخی:
در Xerox PARC که محل تولد بسیاری از فناوریهای مدرن مثل رابط گرافیکی و ماوس بود، دانشمندانی مثل آلن کی، چارلز تکر و دیگران از چنین ابزارهایی استفاده میکردند تا به کمک آن:
سیستمعاملها را طراحی کنند
ارتباطات شبکهای را تجسم کنند
مفاهیم نوآورانه را مدلسازی کنند
@physics_school
🔬 دلایل استفاده از نردبان و تختهسیاه:
1. فضای بزرگ برای فکر کردن
تختهسیاههای خیلی بلند (تا سقف) به آنها امکان میداد تا ایدههای پیچیده را بدون محدودیت فیزیکی فضا روی تخته بنویسند.
با بالا رفتن از نردبان میتوانستند بخشهای بالایی تخته را هم استفاده کنند.
2. تفکر سیستمی و تمامنگر
گاهی ایدهها و فرمولها یا دیاگرامها آنقدر بزرگ بودند که لازم بود تمام آن را یکجا دید؛ مانند طراحی ساختار یک کامپیوتر یا یک الگوریتم پیچیده.
استفاده از فضای عمودی به آنها حس مقیاس و ارتباطات بین بخشها را بهتر میداد.
3. همفکری گروهی
افراد مختلف میتوانستند همزمان در بخشهای مختلف تخته کار کنند.
بالا رفتن از نردبان حتی ممکن بود نوعی نشانهی احترام یا اشتیاق به ایدههای بزرگ تلقی شود.
4. تحریک خلاقیت
برخلاف کاغذ یا لپتاپ، کار روی تختهسیاه بزرگ، حرکتی، فیزیکی و دیداری بود که خلاقیت را تحریک میکرد.
ایستادن، حرکت کردن و نوشتن با گچ نوعی تجربهی ملموس تفکر بود.
📍 نمونهی تاریخی:
در Xerox PARC که محل تولد بسیاری از فناوریهای مدرن مثل رابط گرافیکی و ماوس بود، دانشمندانی مثل آلن کی، چارلز تکر و دیگران از چنین ابزارهایی استفاده میکردند تا به کمک آن:
سیستمعاملها را طراحی کنند
ارتباطات شبکهای را تجسم کنند
مفاهیم نوآورانه را مدلسازی کنند
@physics_school
💻 در سال ۱۹۵۷، در آزمایشگاههای سیستمز در کالیفرنیا، دانشمندان از نردبان و تختهسیاه برای ترسیم مدارهای ماهوارهها استفاده میکردند، مدتها قبل از اینکه کامپیوترها این کار را انجام دهند.
این تختهها حاوی معادلات مرجع بودند، نه محاسبات لحظهبهلحظه.
در آن زمان، کامپیوترها در واقع گروهی انسان بودند که ریاضیات پیچیده را اغلب با استفاده از روشی به سبک امدادی معروف به «مهمانیهای ریاضی» برای کارهایی مانند پیشبینی مدارها و فیزیک هستهای حل میکردند.
«مهمانیهای ریاضی» به جلساتی اشاره دارد که در آن گروهی از ریاضیدانان به صورت زنجیرهای و با تقسیم کار مسائل پیچیده را و هر شخص بخشی از مسئله را حل میکرد و نتیجه را به نفر بعدی منتقل میکرد.
@physics_school
این تختهها حاوی معادلات مرجع بودند، نه محاسبات لحظهبهلحظه.
در آن زمان، کامپیوترها در واقع گروهی انسان بودند که ریاضیات پیچیده را اغلب با استفاده از روشی به سبک امدادی معروف به «مهمانیهای ریاضی» برای کارهایی مانند پیشبینی مدارها و فیزیک هستهای حل میکردند.
«مهمانیهای ریاضی» به جلساتی اشاره دارد که در آن گروهی از ریاضیدانان به صورت زنجیرهای و با تقسیم کار مسائل پیچیده را و هر شخص بخشی از مسئله را حل میکرد و نتیجه را به نفر بعدی منتقل میکرد.
@physics_school
#بور
#مدل_اتم
سوال: در کتاب فیزیک دوازدهم یکی از ناتوانایی هایی که در مدل اتمی بور نام می برد این است که : این مدل نمی تواند متفاوت بودن شدت خط های طیف گسیلی را توضیح دهد. برای مثال مدل اتمی بور نمی تواند توضیح دهد که چرا شدت خط قرمز با شدت خط آبی در طیف گسیلی گاز هیدروژن اتمی با یکدیگر متفاوت است.
چرا خط Hα (۶۵۶ nm) در سری بالمر معمولاً پررنگترین خط است.
چرا Hα پررنگترین خط بالمر است؟
چگونه فیزیک کوانتوم به این سوال پاسخ می دهد؟
در تصویر ارسالی به طور مختصر به پاسخ آن اشاره شده است.
@physics_school
#مدل_اتم
سوال: در کتاب فیزیک دوازدهم یکی از ناتوانایی هایی که در مدل اتمی بور نام می برد این است که : این مدل نمی تواند متفاوت بودن شدت خط های طیف گسیلی را توضیح دهد. برای مثال مدل اتمی بور نمی تواند توضیح دهد که چرا شدت خط قرمز با شدت خط آبی در طیف گسیلی گاز هیدروژن اتمی با یکدیگر متفاوت است.
چرا خط Hα (۶۵۶ nm) در سری بالمر معمولاً پررنگترین خط است.
چرا Hα پررنگترین خط بالمر است؟
چگونه فیزیک کوانتوم به این سوال پاسخ می دهد؟
در تصویر ارسالی به طور مختصر به پاسخ آن اشاره شده است.
@physics_school
#بور
#مدل_اتم
سوال: در کتاب فیزیک دوازدهم یکی از ناتوانایی هایی که در مدل اتمی بور نام می برد این است که : این مدل نمی تواند متفاوت بودن شدت خط های طیف گسیلی را توضیح دهد. برای مثال مدل اتمی بور نمی تواند توضیح دهد که چرا شدت خط قرمز با شدت خط آبی در طیف گسیلی گاز هیدروژن اتمی با یکدیگر متفاوت است.
چرا خط Hα (۶۵۶ nm) در سری بالمر معمولاً پررنگترین خط است.
چرا Hα پررنگترین خط بالمر است؟
چگونه فیزیک کوانتوم به این سوال پاسخ می دهد؟
در تصویر ارسالی به طور مختصر به پاسخ آن اشاره شده است.
@physics_school
#مدل_اتم
سوال: در کتاب فیزیک دوازدهم یکی از ناتوانایی هایی که در مدل اتمی بور نام می برد این است که : این مدل نمی تواند متفاوت بودن شدت خط های طیف گسیلی را توضیح دهد. برای مثال مدل اتمی بور نمی تواند توضیح دهد که چرا شدت خط قرمز با شدت خط آبی در طیف گسیلی گاز هیدروژن اتمی با یکدیگر متفاوت است.
چرا خط Hα (۶۵۶ nm) در سری بالمر معمولاً پررنگترین خط است.
چرا Hα پررنگترین خط بالمر است؟
چگونه فیزیک کوانتوم به این سوال پاسخ می دهد؟
در تصویر ارسالی به طور مختصر به پاسخ آن اشاره شده است.
@physics_school
#حجم_صفر
#نسبیت_عام
مشکل «حجم صفر» یا بهعبارتی نقاط تکین (singularities) یکی از چالشهای اصلی در نظریه نسبیت عام اینشتین است.
---
🌀 مشکل حجم صفر در نسبیت عام چیست؟
🔹 تعریف:
در برخی شرایط خاص، معادلات نسبیت عام پیشبینی میکنند که تمام جرم یک جسم میتواند در حجمی تقریباً صفر متمرکز شود — یعنی:
> ✅ چگالی = بینهایت
✅ انحنای فضا-زمان = بینهایت
✅ حجم → صفر
📍 نمونهها:
1. در مرکز سیاهچالهها (Black Hole):
معادلات نشان میدهند که کل جرم به یک نقطهی مرکزی بیحجم (نقطهی تکین) میرسد.
2. در لحظهی آغاز کیهان (Big Bang):
کیهان از یک حالت فوقالعاده چگال و با حجم تقریبی صفر شروع شده است.
@physics_school
---
⚠️ چرا این یک مشکل است؟
1. بینهایتها در فیزیک = اخطار
وقتی در معادلات فیزیکی «بینهایت» ظاهر میشود، معمولاً به این معناست که:
> ❗ «مدل ما دیگر معتبر نیست یا نیاز به نظریهای دقیقتر داریم»
@physics_school
---
2. شکست نظریه نسبیت عام در مقیاس کوانتومی
نسبیت عام گرانش را کلاسیکی توصیف میکند، اما در حجم صفر باید:
ادامه مطلب در پست زیر
👇👇👇👇
@physics_school
#نسبیت_عام
مشکل «حجم صفر» یا بهعبارتی نقاط تکین (singularities) یکی از چالشهای اصلی در نظریه نسبیت عام اینشتین است.
---
🌀 مشکل حجم صفر در نسبیت عام چیست؟
🔹 تعریف:
در برخی شرایط خاص، معادلات نسبیت عام پیشبینی میکنند که تمام جرم یک جسم میتواند در حجمی تقریباً صفر متمرکز شود — یعنی:
> ✅ چگالی = بینهایت
✅ انحنای فضا-زمان = بینهایت
✅ حجم → صفر
📍 نمونهها:
1. در مرکز سیاهچالهها (Black Hole):
معادلات نشان میدهند که کل جرم به یک نقطهی مرکزی بیحجم (نقطهی تکین) میرسد.
2. در لحظهی آغاز کیهان (Big Bang):
کیهان از یک حالت فوقالعاده چگال و با حجم تقریبی صفر شروع شده است.
@physics_school
---
⚠️ چرا این یک مشکل است؟
1. بینهایتها در فیزیک = اخطار
وقتی در معادلات فیزیکی «بینهایت» ظاهر میشود، معمولاً به این معناست که:
> ❗ «مدل ما دیگر معتبر نیست یا نیاز به نظریهای دقیقتر داریم»
@physics_school
---
2. شکست نظریه نسبیت عام در مقیاس کوانتومی
نسبیت عام گرانش را کلاسیکی توصیف میکند، اما در حجم صفر باید:
ادامه مطلب در پست زیر
👇👇👇👇
@physics_school
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#پاشندگی
#منشور
تجزیه نور توسط منشور در ۶ نکتهی مختصر:
1. شکست نور:
هنگام ورود نور سفید به منشور، به دلیل تغییر سرعت نور در محیطهای مختلف (هوا و شیشه)، نور میشکند.
2. پدیدهی پراکندگی (Dispersion):
نور سفید از رنگهای مختلفی با طولموجهای متفاوت تشکیل شده که هرکدام بهطور متفاوتی میشکنند.
3. شکست بیشتر برای طولموج کوتاهتر:
رنگ بنفش (با طولموج کوتاهتر) بیشتر از رنگ قرمز (با طولموج بلندتر) میشکند.
4. ایجاد طیف رنگی:
پس از عبور نور سفید از منشور، طیفی از رنگها (بنفش تا قرمز) تشکیل میشود؛ مانند رنگهای رنگینکمان.
5. منشور به عنوان جداکننده رنگها:
منشور با شکستن نور، رنگهای تشکیلدهنده نور سفید را از یکدیگر جدا میکند.
6. کاربرد در علم و فناوری:
این پدیده پایهای برای ابزارهایی مانند طیفسنج، منشور اپتیکی و مطالعهی ترکیب نور ستارگان است.
@physics_school
#منشور
تجزیه نور توسط منشور در ۶ نکتهی مختصر:
1. شکست نور:
هنگام ورود نور سفید به منشور، به دلیل تغییر سرعت نور در محیطهای مختلف (هوا و شیشه)، نور میشکند.
2. پدیدهی پراکندگی (Dispersion):
نور سفید از رنگهای مختلفی با طولموجهای متفاوت تشکیل شده که هرکدام بهطور متفاوتی میشکنند.
3. شکست بیشتر برای طولموج کوتاهتر:
رنگ بنفش (با طولموج کوتاهتر) بیشتر از رنگ قرمز (با طولموج بلندتر) میشکند.
4. ایجاد طیف رنگی:
پس از عبور نور سفید از منشور، طیفی از رنگها (بنفش تا قرمز) تشکیل میشود؛ مانند رنگهای رنگینکمان.
5. منشور به عنوان جداکننده رنگها:
منشور با شکستن نور، رنگهای تشکیلدهنده نور سفید را از یکدیگر جدا میکند.
6. کاربرد در علم و فناوری:
این پدیده پایهای برای ابزارهایی مانند طیفسنج، منشور اپتیکی و مطالعهی ترکیب نور ستارگان است.
@physics_school
#اطلاعات
#کهکشان
برای فهمیدن اطلاعات کهکشانها، دانشمندان از روشهای مختلف علمی استفاده میکنند. در اینجا ۶ روش اصلی و ساده بیان شده است:
نور و طیف کهکشان (Spectroscopy):
با تجزیه نور کهکشانها به طیف رنگی، میتوان فهمید که چه عناصری در آن وجود دارد، دمای آن چقدر است و چگونه حرکت میکند.
انتقال به سرخ (Redshift):
اگر نور کهکشان به سمت قرمز متمایل شود، نشان میدهد که از ما دور میشود. این اطلاعات به ما کمک میکند فاصله و سرعت دورشدن آن را اندازهگیری کنیم.
تصاویر تلسکوپی:
با استفاده از تلسکوپهای زمینی و فضایی، میتوان شکل، اندازه، ساختار بازوها و حتی برخورد کهکشانها را دید.
امواج رادیویی، فروسرخ، ایکس و گاما:
کهکشانها فقط نور مرئی ندارند. با آشکارسازهای مخصوص، میتوان از طریق امواج دیگر نیز اطلاعاتی از گازها، ستارگان نو، سیاهچالهها و انفجارهای عظیم بهدست آورد.
جرم و ماده تاریک:
با بررسی چرخش کهکشان و حرکت ستارگان درون آن، میتوان جرم کل را برآورد کرد. اگر جرم بیشتری نسبت به جرم قابل مشاهده باشد، نشانهای از وجود ماده تاریک است.
@physics_school
#کهکشان
برای فهمیدن اطلاعات کهکشانها، دانشمندان از روشهای مختلف علمی استفاده میکنند. در اینجا ۶ روش اصلی و ساده بیان شده است:
نور و طیف کهکشان (Spectroscopy):
با تجزیه نور کهکشانها به طیف رنگی، میتوان فهمید که چه عناصری در آن وجود دارد، دمای آن چقدر است و چگونه حرکت میکند.
انتقال به سرخ (Redshift):
اگر نور کهکشان به سمت قرمز متمایل شود، نشان میدهد که از ما دور میشود. این اطلاعات به ما کمک میکند فاصله و سرعت دورشدن آن را اندازهگیری کنیم.
تصاویر تلسکوپی:
با استفاده از تلسکوپهای زمینی و فضایی، میتوان شکل، اندازه، ساختار بازوها و حتی برخورد کهکشانها را دید.
امواج رادیویی، فروسرخ، ایکس و گاما:
کهکشانها فقط نور مرئی ندارند. با آشکارسازهای مخصوص، میتوان از طریق امواج دیگر نیز اطلاعاتی از گازها، ستارگان نو، سیاهچالهها و انفجارهای عظیم بهدست آورد.
جرم و ماده تاریک:
با بررسی چرخش کهکشان و حرکت ستارگان درون آن، میتوان جرم کل را برآورد کرد. اگر جرم بیشتری نسبت به جرم قابل مشاهده باشد، نشانهای از وجود ماده تاریک است.
@physics_school
#اطلاعات
#کهکشان
برای فهمیدن اطلاعات کهکشانها، دانشمندان از روشهای مختلف علمی استفاده میکنند. در اینجا ۶ روش اصلی و ساده بیان شده است:
نور و طیف کهکشان (Spectroscopy):
با تجزیه نور کهکشانها به طیف رنگی، میتوان فهمید که چه عناصری در آن وجود دارد، دمای آن چقدر است و چگونه حرکت میکند.
انتقال به سرخ (Redshift):
اگر نور کهکشان به سمت قرمز متمایل شود، نشان میدهد که از ما دور میشود. این اطلاعات به ما کمک میکند فاصله و سرعت دورشدن آن را اندازهگیری کنیم.
تصاویر تلسکوپی:
با استفاده از تلسکوپهای زمینی و فضایی، میتوان شکل، اندازه، ساختار بازوها و حتی برخورد کهکشانها را دید.
امواج رادیویی، فروسرخ، ایکس و گاما:
کهکشانها فقط نور مرئی ندارند. با آشکارسازهای مخصوص، میتوان از طریق امواج دیگر نیز اطلاعاتی از گازها، ستارگان نو، سیاهچالهها و انفجارهای عظیم بهدست آورد.
جرم و ماده تاریک:
با بررسی چرخش کهکشان و حرکت ستارگان درون آن، میتوان جرم کل را برآورد کرد. اگر جرم بیشتری نسبت به جرم قابل مشاهده باشد، نشانهای از وجود ماده تاریک است.
@physics_school
#کهکشان
برای فهمیدن اطلاعات کهکشانها، دانشمندان از روشهای مختلف علمی استفاده میکنند. در اینجا ۶ روش اصلی و ساده بیان شده است:
نور و طیف کهکشان (Spectroscopy):
با تجزیه نور کهکشانها به طیف رنگی، میتوان فهمید که چه عناصری در آن وجود دارد، دمای آن چقدر است و چگونه حرکت میکند.
انتقال به سرخ (Redshift):
اگر نور کهکشان به سمت قرمز متمایل شود، نشان میدهد که از ما دور میشود. این اطلاعات به ما کمک میکند فاصله و سرعت دورشدن آن را اندازهگیری کنیم.
تصاویر تلسکوپی:
با استفاده از تلسکوپهای زمینی و فضایی، میتوان شکل، اندازه، ساختار بازوها و حتی برخورد کهکشانها را دید.
امواج رادیویی، فروسرخ، ایکس و گاما:
کهکشانها فقط نور مرئی ندارند. با آشکارسازهای مخصوص، میتوان از طریق امواج دیگر نیز اطلاعاتی از گازها، ستارگان نو، سیاهچالهها و انفجارهای عظیم بهدست آورد.
جرم و ماده تاریک:
با بررسی چرخش کهکشان و حرکت ستارگان درون آن، میتوان جرم کل را برآورد کرد. اگر جرم بیشتری نسبت به جرم قابل مشاهده باشد، نشانهای از وجود ماده تاریک است.
@physics_school
#ماهواره
ماهوارههای اطراف زمین :
انواع مدار بر اساس ارتفاع:
مدار پایین (LEO): 160 تا 2000 کیلومتر
مدار میانی (MEO): حدود 2000 تا 35,786 کیلومتر
مدار زمینثابت (GEO): حدود 35,786 کیلومتر
ماهوارههای مدار پایین (LEO):
سرعت بالا، چرخش سریع به دور زمین؛ مناسب برای اینترنت، هواشناسی و عکسبرداری دقیق.
ماهوارههای مدار میانی (MEO):
بیشتر برای سیستمهای GPS و ناوبری استفاده میشوند؛ پوشش گستردهتر نسبت به LEO دارند.
ماهوارههای مدار زمینثابت (GEO):
در یک نقطه ثابت نسبت به زمین قرار دارند؛ مناسب برای تلویزیون، مخابرات و پیشبینی وضع هوا.
ویژگی عمومی ماهوارهها:
دارای پنل خورشیدی، سیستم ارتباطی، منبع تغذیه، و ابزارهای خاص برای مأموریت خود هستند.
@physics_school
ماهوارههای اطراف زمین :
انواع مدار بر اساس ارتفاع:
مدار پایین (LEO): 160 تا 2000 کیلومتر
مدار میانی (MEO): حدود 2000 تا 35,786 کیلومتر
مدار زمینثابت (GEO): حدود 35,786 کیلومتر
ماهوارههای مدار پایین (LEO):
سرعت بالا، چرخش سریع به دور زمین؛ مناسب برای اینترنت، هواشناسی و عکسبرداری دقیق.
ماهوارههای مدار میانی (MEO):
بیشتر برای سیستمهای GPS و ناوبری استفاده میشوند؛ پوشش گستردهتر نسبت به LEO دارند.
ماهوارههای مدار زمینثابت (GEO):
در یک نقطه ثابت نسبت به زمین قرار دارند؛ مناسب برای تلویزیون، مخابرات و پیشبینی وضع هوا.
ویژگی عمومی ماهوارهها:
دارای پنل خورشیدی، سیستم ارتباطی، منبع تغذیه، و ابزارهای خاص برای مأموریت خود هستند.
@physics_school
#نیوتون
#هاوکینگ
۱. نیوتون پایهگذار فیزیک کلاسیک و قانون گرانش جهانی بود، در حالی که هاوکینگ به نظریههای مربوط به سیاهچالهها و کیهانشناسی در فیزیک مدرن پرداخت.
۲. نیوتون با استفاده از ریاضی و مشاهده، قوانین حرکت را فرمولبندی کرد؛ هاوکینگ با استفاده از نسبیت عام و مکانیک کوانتومی، افقهای جدیدی در کیهانشناسی گشود.
۳. نیوتون معتقد به قوانین قطعی طبیعت بود، اما هاوکینگ احتمال و عدم قطعیت کوانتومی را پذیرفت.
۴. نیوتون در قرن ۱۷ زندگی میکرد و تأثیرش بر علم برای قرنها باقی ماند؛ هاوکینگ در قرن ۲۰ و ۲۱، فیزیک را با دیدگاهی نو به عموم مردم معرفی کرد.
@physics_school
#هاوکینگ
۱. نیوتون پایهگذار فیزیک کلاسیک و قانون گرانش جهانی بود، در حالی که هاوکینگ به نظریههای مربوط به سیاهچالهها و کیهانشناسی در فیزیک مدرن پرداخت.
۲. نیوتون با استفاده از ریاضی و مشاهده، قوانین حرکت را فرمولبندی کرد؛ هاوکینگ با استفاده از نسبیت عام و مکانیک کوانتومی، افقهای جدیدی در کیهانشناسی گشود.
۳. نیوتون معتقد به قوانین قطعی طبیعت بود، اما هاوکینگ احتمال و عدم قطعیت کوانتومی را پذیرفت.
۴. نیوتون در قرن ۱۷ زندگی میکرد و تأثیرش بر علم برای قرنها باقی ماند؛ هاوکینگ در قرن ۲۰ و ۲۱، فیزیک را با دیدگاهی نو به عموم مردم معرفی کرد.
@physics_school
HTML Embed Code: