پارادوکس اطلاعات در سیاهچاله
سیاهچاله تنها با سه پارامتر جرم، بار و تکانه زاویهای قابل توصیف است که این بدان معناست که تمام اطلاعات مربوط به مواد تشکیل دهنده آن از دست رفته است. برای درک بهتر این موضوع فرض کنید بخواهید ستاره پیش از رمبش گرانشی را بازسازی کنید. شما لازم است تعداد ذرات، نوع ذرات، مکان، تکانه و ... تک تک آنها را بدانید تا قادر به شبیهسازی دقیق آن ستاره باشید. تمام این اطلاعات که در ستاره پیش از رمبش وجود دارد ناگهان پس از تبدیل شدن به سیاهچاله از بین میرود و جای خود را به چند پارامتر ساده میدهد. اولین بار جان ویلر اصطلاح «سیاهچاله مو ندارد» را رواج داد که اشاره به همین موضوع دارد. (که واقعا نمیدانم این تشبیه به چه معناست.)
موضوع ناپدید شدن اطلاعات همچنان در طول زندگی سیاهچاله وجود خواهد داشت. فرض کنید ستارهای در دام گرانش سیاهچاله بیوفتد. پس از بلعیده شدن، تمامی اطلاعات آن ستاره که پیش از این در مورد آن صحبت کردیم، ناپدید میشود و تنها مساحت افق رویداد سیاهچاله زیاد خواهد شد. یا اگر دو سیاهچاله یکدیگر را ببلعند، مساحت افق رویداد سیاهچاله نهایی برابر با مجموع مساحت افق رویداد سیاهچاله های قبلی خواهد بود. اطلاعات کجا میرود؟!
این موضوعی است که تحت عنوان پارادوکس اطلاعات در سیاهچاله یکی از بحث های داغ فیزیک نظری است.
البته «گرانش کوانتومی حلقه» توجیه جالبی در مورد آنتروپی سیاهچاله و بحث اطلاعات دارد. در این تئوری فضازمان شبیه شبکهای از نقاط و خطوط لینک است که کوانتوم های فضازمان را به هم متصل میکند. حلقه در نام این تئوری به همین موضوع اشاره دارد. شکلی شبیه گراف که از نقاط و خطوط تشکیل شده. در گرانش کوانتومی حلقه، آنتروپی سیاهچاله به تعداد آرایشهای مختلف این حلقهها و شبکهها در سطح افق رویداد سیاهچاله مرتبط میشود. به عبارت دیگر، هر چه تعداد آرایشهای ممکن بیشتر باشد، آنتروپی سیاهچاله نیز بیشتر خواهد بود. (بحث قبلی در مورد اطلاعات و آنتروپی را به یاد بیاورید.) این دیدگاه توضیح میدهد که چگونه اطلاعات در سطح افق رویداد سیاهچاله ذخیره میشود.
🆔 @Physics3p
>>Click here to continue<<