TG Telegram Group Link
Channel: مدیریت رفتار سازمانی ™
Back to Bottom
🅱 جوزدگی چیست؟!


🚩در اواسط ۱۹۷۰ شرکت شکلات سازی "مارس" یکباره متوجه شد فروش شکلات هایش افزایش یافته است در حالی که هیچ تغییری در بودجه تبلیغاتی ایجاد نشده بود، قیمت شکلات هم تغییری نکرده بود، محصول هم همان بود، پس چرا فروششان بیشتر شده بود؟ 
کار، کار فضاپیمای مکان یاب ناسا بود! مأموریت این فضاپیما این بود که نمونه ای از خاک یکی از سیاره های نزدیک را به زمین بیاورد. فرود این فضاپیما روی سیاره مریخ (مارس) با تبلیغات زیادی همراه بود و موفقیت ناسا عنوان اول همه روزنامه ها شده بود.
نام شکلات "مارس" از روی نام بنیانگذار شرکت، "فرانکلین مارس" انتخاب شده بود، نه به خاطر سیاره مارس، ولی تکرار نام مارس در رادیو تلوزیون باعث شده بود ذهن مردم بیشتر از قبل متوجه شکلات مارس شود و فروش این شکلات بالا برود! 


🚩 در یک تحقیق راجع به "روز هالووین" معلوم شد که مردم یک روز قبل از هالووین خیلی بیشتر به محصولات نارنجی رنگ (مثل نوشابه پرتقالی) تمایل پیدا می کنند! قبل از هالووین محرک های نارنجی رنگ مربوط به این سنت (مثل کدو تنبل و محرک های نارنجی) افکار را به سمت محصولات نارنجی رنگ می برند! 


🚩در شهرهای آفتابی آمریکا مثل میامی خیلی راحت تر می توانید ببینید که همسایه تان چه ماشینی سوار می شود تا شهرهایی که مثل سیاتل اغلب بارانی هستند.
در شهرهای آفتابی تمایل مردم برای عوض کردن ماشین شان بیشتر می شود، پژوهش روی داده های حاصل از فروش یک و نیم میلیون ماشین نشان داد که از هر هشت ماشین که خریده می شود یکی به خاطر "اثر اجتماع" است: وقتی مردم می بینند همسایه شان ماشین جدید خریده تمایل به خرید ماشین جدید پیدا می کنند!


تحقیقات فوق نمونه ای بودند از مطالعات گسترده ای که نشان دهنده تلقین پذیری گروهی در انسان ها هستند. انسان موجودی اجتماعی است و به شدت تمایل دارد رفتاری نشان دهد که او را "عضو" یک گروه نماید. این تمایل به تعلق به گروه باعث می شود که انسان ها به شدت تمایل به "جو زدگی" داشته باشند.

البته شدت این تمایل در افراد برون گرا - هیجانی خیلی بیشتر از افراد درون گرا - منطقی است، یعنی فردی با تمایلات شخصی "هیستریونیک" خیلی بیشتر از افرادی با تمایلات "اسکیزوئید" و "وسواس جبری" دچار جو زدگی می شود با این حال همه ما اگر حواس مان را به تصمیمات و انتخاب هایمان جمع نکنیم به شدت دچار جو زدگی می شویم و بی آن که بدانیم تصمیمات همسایه یا تیتر روزنامه ها یا حتی رنگی که در ویترین مغازه ها بیشتر به چشم می خورد بر تصمیمات ما اثر می گذارند، آن گاه خود ما نیز جزئی از این "شبکه مسری" ناقل "ویروسی" خواهیم شد که از دیگران به ما انتقال یافته است!
البته اثر اجتماع و فشار گروه
(peer pressure)
همیشه هم جنبه منفی ندارد بلکه گاهی فشار گروهی یک تغییر مثبت را تسریع و تسهیل می کند.


مثلأ موفقیت درمانی کسانی که برای ترک سیگار در یک برنامه گروهی شرکت می کنند بیش از کسانی است که از روش های انفرادی درمان استفاده می کنند، همچنین بسیاری از افراد به دلیل تمایل به تعلق به یک گروه به یک باشگاه ورزشی می روند و گروه باعث می شود برنامه ورزشی آنان استمرار داشته باشد.
به قول مولانا: 
چون بد مطلق نباشد در جهان
نیک و بد نسبی است این را بدان!



📍 @organizationb
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🅱چرا مدیریت ذره‌بینی به درد نمی‌‌خورد؟!

◀️ مادر مرحومم، که تا نزدیک ۷۰ سالگی‌‌اش در واحد منابع انسانی یک شرکت کار می‌کرد، کارمندی بود که امثال او را «متعهد» می‌‌نامند: هیچ‌گاه دیر نمی‌کرد، خالصانه در حل مشکلات کمک می‌کرد و به سازمانش تعهد داشت. هیچ‌گاه شکایت نمی‌کرد و وقتی او را برای کاری فرا می‌‌خواندند، بیشتر از آنچه از او انتظار داشتند انجام می‌‌داد. او به اندازه جوانی که در عصر دیجیتال بزرگ شده، به استفاده از تکنولوژی مشتاق بود.

◀️ چیزی که به زندگی کاری او پایان داد، نه محدودیت‌‌های جسمی بود، نه ذهنی. رفت‌‌وآمد در زمستان‌‌های اضطراب‌‌آور منطقه «نیو انگلند» هم مانع او نبود. چیزی که باعث توقف کارش شد، یادداشتی از طرف سرپرست بخش بود که روی میز او گذاشته شده بود و تذکر داده بود یکی از مراجعه‌هایش به سرویس بهداشتی بیش از حد طول کشیده است!

◀️ مادرم در آن زمان به من توضیح داد آن صمیمیتی که انگیزه اصلی او برای ادامه کارش بود رنگ باخته و گفت‌وگوهای دوستانه گاه و بیگاه در محیط کار، به خاطر نظارت دقیق بر کارکنان، غیرممکن شده بود.

🔸اخیرا مقاله‌‌ای درباره نرم‌‌افزارهای نظارت بر کارکنان دورکار خواندم. این برنامه‌ها، همه‌چیز را از فعالیت کیبورد تا وب‌‌سایت‌‌هایی که بازدید شده، ردیابی می‌کنند. نسخه‌های دیگر آنها هم سرعت کارگران انبارها را در برداشتن و بسته‌‌بندی آیتم‌‌ها اندازه می‌گیرند. مهم نیست این نرم‌‌افزار چه چیزی را می‌‌سنجد، اعتماد نداشتن و مدیریت ذره‌بینی تقریبا حتی وفادارترین کارکنان را هم دلسرد می‌کند.

🔸افراد برای انگیزه داشتن، باید سه نیاز اساسی را محقق کنند: شایستگی، استقلال و رابطه مندی (یا عضوی از یک تیم بودن). مدیریت خرد با هر سه اینها در تناقض است. سایه انداختن بر هر حرکت کارکنان یعنی ایمان نداشتن به توانایی آنها برای انجام خوب کارهایشان. همچنین استقلال آنها در چنین شرایطی رنگ می‌‌بازد. و مثل داستان مادر من، حس تعلق داشتن و رابطه‌‌مندی را خراب می‌کند، چون هر فردی حس می‌کند همیشه تحت فشار است تا بر انجام وظیفه خودش متمرکز شود. با افراد مثل ماشین رفتار کردن، هر گونه پتانسیلی برای انگیزه درونی را از بین می‌‌برد و با ماهیت اجتماعی بشر مبارزه می‌کند.

◀️ سه پادزهری که می‌توانند با این جریان مقابله کنند، عبارتند از:

▪️درباره ماهیت انسان آموزش ببینید. درباره اینکه انسان‌‌ها چطور به بهترین عملکرد می‌‌رسند، تصمیم‌گیری می‌کنند و با هم همکاری دارند، اطلاعات بگیرید. سراغ هر کدام از مطالب روان‌شناسی یا علوم اعصاب که ترجیح می‌دهید بروید.

▪️کار دشوار ایجاد مهارت‌‌های نرم را بپذیرید. اگر می‌خواهید گروهی را در شرکت رهبری کنید، باید بدانید چطور احساس راحت‌‌تری خواهند داشت. از آنها بپرسید: فکر می‌کنید چطور می‌توانید عملکرد بهتری داشته باشید؟ چه چیزهایی یک «روز عالی‌‌» در کار شما می‌‌سازد؟

▪️به دنبال شفافیت ماموریت و همچنین معیارها باشید. به راحتی می‌توان ماموریت بزرگ‌تر سازمان را فدای انداره‌گیری‌های دقیقه به دقیقه کرد. به کارکنان خود یادآوری کنید که چرا کاری که انجام می‌دهند مهم است و چطور می‌تواند زندگی آنها را ارتقا دهد.


📍 @organizationb
🅱چندکارگی یک تهدید بزرگ برای سلامتی است؛ نه یک افتخار!

🔸فرضیه‌ها و باورهای مختلف و متضادی درباره مالتی‌تسکینگ یا چندکارگی یا  چند وظیفه‌ای وجود دارد. برخی تحقیقات آن را عاملی برای موفقیت بیشتر و رسیدن سریع‌تر به اهداف روزانه توصیف کردند و به آموزش و پرورش استعدادها برای چندکارگی مشغول شدند.
دسته دیگری از مطالعات هم شدیدا با آن مخالف هستند و آن را عامل عدم تمرکز، کاهش شدید بهره‌وری و ضریب هوشی معرفی می‌کنند.

◀️ مطالعات چه می‌گویند؟

🔸یک مطالعه در سال ۲۰۰۵ که نشان داد حواس‌پرتی ناشی از پاسخ‌گویی به ایمیل‌ها و تماس‌ها و اعلان‌های دستگاه‌های دیجیتالی، می‌تواند تا ۱۰ برابر عامل افت ضریب هوشی باشد.

🔸تحقیقات دانشگاه استنفورد در سال ۲۰۰۹ نیز نشان می‌دهد چند وظیفه‌ای سنگین می‌تواند بهره‌وری فردی را مختل کرده و در طیف وسیعی از کارها، عملکرد بدتری داشته باشیم.
حداقل سه مطالعه و تحقیق علمی دیگر اثبات کردند مالتی‌تسکینگ «استرس»، «اضطراب» و «خستگی» را افزایش می‌دهد.

◀️ تجربه خودمان چه می‌گوید؟

🔸آیا قبول دارید وقتی همه کارها را یک باره با هم انجام می‌دهیم، دچار استرس بیشتری می‌شویم و تمرکز خود را از دست خواهیم داد؟
این وضعیت با داشتن یک دستگاه کامل متصل به اینترنت در جیب‌مان بغرنج‌تر شده است.

🔸آیا این روزها با داشتن ترکیبی از مسئولیت‌های مراقبتی بهداشتی از خودمان، پاندمی ویروس کرونا، مراقبت و تربیت فرزندان، زندگی روزانه، کار و تلفن‌های هوشمند، امکان دارد کسی کتابی مانند King Lear را بنویسد یا قوانین حرکت و جاذبه را کشف کند؟

🔸بله؛ شاید شما کارهای بیشتری در یک بازه زمانی کوتاه انجام داده باشید ولی ضریب هوشی خود را نابود کردید و یک سری کارهای بدون روح و تمرکز انجام داده‌اید.

◀️ حس خوب اما گول‌زننده‌ی چندوظیفه‌ای

🔸چندوظیفه‌ای می‌تواند یک احساس خوب در شما ایجاد کند؛ غالبا یک لحظه شاد جنون‌آمیز؛ اینکه به خودتان افتخار کنید که همه توپ‌ها را در هوا معلق نگه داشته و از پس کنترل و مدیریت همزمان همه آن‌ها برمی‌آیید.

🔸اما این فقط در ذهن شما است که همه‌چیز خوب و درست و کنترل شده و بی‌نقص است. این وضعیت و خوشحالی برای شما مصنوعی است؛ مانند خوردن یک نوشابه انرژی‌زا یا نوشیدنی کافئین‌دار که موجب حواس‌پرتی و انحراف فکری می‌شود.

🔸قطعا ما نمی‌توانیم در زندگی‌های امروزی از مالتی‌تسکینگ جلوگیری کنیم، اما باید سعی کنیم تا حد امکان آن را کاهش دهیم یا اینکه دست به مدیریت آن بزنیم. شواهد زیادی وجود دارد که چندوظیفه‌ای به طور جدی برای سلامتی ما مضر است؛ حتی اگر روی کارایی و بهره‌وری کاری ما تاثیرگذار نباشد یا اینکه عادت کرده باشیم تمرکز خود را حفظ کرده و همزمان چند کار را باهم انجام دهیم.
چند وظیفه‌ای با یک هشدار بهداشتی و سلامتی همراه است نه با یک مدال قهرمانی و افتخار!



📍 @organizationb
🅱 تیم سازی کسب و کار

تیم سازی صرفا به معنای استخدام چند نیروی مختلف و واگذاری برخی از وظایف به آن ها نمی باشد. تیم سازی یعنی ساخت ارتباطات قوی بین افرد گروه. افرادی که با هم سازگاری دارند، ذهنیت سازنده دارند و با وجود تفاوت هایی که با یکدیگر دارند برای هدفی مشخص تلاش می کنند و درکنار آن تجربه ای ارزشمند کسب می کنند.

از طرفی تیم سازی می تواند شامل فعالیت هایی باشد که مدیران جهت تسهیل بخشی از پروژه های خود به تیم های خارج از شرکت، برون سپاری می کنند. این موضوع برخلاف باور بخی از افراد اصلا امتیاز منفی محسوب نمی شود و در مواردی به سرعت و کارایی تیم شما نیز کمک خواهد کرد.

اگر دوست دارید سازمان یا شرکت‌تان بقا داشته باشد باید روش‌هایی جدید برای استفاده از خلاقیت و پتانسیل افراد در همه سطوح پیدا کنید. بهره‌مندی از نظر و دیدگاه سایرین و مشارکت دادن نیروهای کارآمد برای انجام امور، به قدری مهم و اساسی است که از آن به عنوان انقلاب سوم در شیوه‌های مدیریتی یاد می‌شود. انجام فعالیت تیمی موجب بالا رفتن تعهد و مالکیت، شکوفایی خلاقیت و ایجاد مهارت در نیروها می‌گردد.

امروزه یک مدیر و رهبر باید قادر به توانمند کردن افراد و تسهیل‌کننده تیم‌ها باشد و نه تنها در جایگاه رهبر تأثیرگذار یک تیم، بلکه به عنوان یک عضو مؤثر از خود آن تیم شناخته شود.

🔺 چطور تیم سازی کنیم؟
هرساله تعداد زیادی کسب وکار در کشور ما شروع به کار می کنند، اما حقیقت تاسف بار این است که اکثر آن ها با شکست روبرو می شوند. عوامل زیادی از جمله دسترسی به سرمایه، درک بازار، نوآوری و … نباید دست کم گرفته شده است. اما یک عامل وجود دارد که تقریبا تمامی صاحبان کسب و کار می توانند آن را کنترل کنند و به صورت مستقیم موفقیت سازمان را در بلند مدت تضمین کنند، این عامل چیزی نیست جز استخدام افراد مناسب و ترکیب آن  ها در یک تیم

برای تیم سازی شما می بایست 9 گام زیر را به ترتیب طی کنید:

🔹انتظارات و وظایف را در همان روز اول کاملا شفاف بیان کنید.
🔹به فردیت و زندگی غیرکاری افراد تیم تماما احترام بگذارید تا شاهد شکوفایی آنان در کار باشید.
🔹بین اعضای تیم ارتباط برقرار کنید اما نه با کلام بلکه با رفتار و سیستم مدیریتی خود
🔹هوش هیجانی اعضای تیم را تقویت کنید و به آن به چشم یک برگ برنده در مدیریت صحیح نگاه کنید.
🔹مثبت اندیشی را در سبک مدیریت خود پیاده کنید تا این طرز تفکر در بین اعضای تیم شما نیز تقویت شود.
🔹گفتگو کنید؛ تقویت مهارت های ارتباطی بین رهبر و اعضای تیم و تشویق اعضا به گفتگو بسیاری از اختلافات را حل خواهد نمود.
🔹پاداش دادن به کارهای چشم گیر و موفقیت های فردی و تیمی، انرژی فوق العاده ای به کالبد تیم شما تزریق خواهد نمود.
🔹در تیم سازی تنوع ایجاد کنید؛ تیم خود را محدود به یک بازه سنی، جنسیت، پیشینه و عقیده یکسان محدود نکنید.
🔹اعتماد، انعطاف و علاقه افراد به اندازه تخصص آن ها در تیم سازی مهم است. به هیچ وجه آن ها را دست کم نگیرید.


📍 @organizationb
«عادت‌های بد» خود را با انجام این سه کار برای همیشه ترک کنید!

🔸خرج کردن بیش از حد، خوردن بیش از حد غذاهای ناسالم و تماشای بیش از حد تلویزیون تنها چند انتخاب‌ نادرستی هستند که روزانه انجام می‌دهیم.
گاهی اوقات این روش‌ها و انتخاب‌های نادرست به یک عادت منظم در طول زندگی ما تبدیل شده و متوقف کردن آن‌ها بسیار دشوار است.

🔸ترفندهای روان‌شناختی و روان‌درمانی زیادی هستند که به مردم کمک می‌کنند این عادات بد را ترک کنند. در ادامه این مطلب، به ۳ استراتژی اشاره می‌کنیم که غالبا روان درمانگرها برای ترک عادت‌های بد و ناسالم از آنها استفاده کرده‌اند:

1⃣ فهرستی از دلایل انجام ندادن یک عادت بد تهیه کنید

🔸اگر ما همیشه براساس منطق و دلایل عقلی تصمیم‌گیری کنیم، هرگز مرتکب یک عادت بد نمی‌شویم؛ ولی مشکل اینجا است که در یک لحظه احساسات بر ما غلبه کرده و تسلیم می‌شویم. غالبا این تصمیم پاسخی به یک احساس ناخوشایند یا برون‌رفت از یک وضعیت موقتی است.

🔸یک تکنیک عالی برای مقاومت در برابر این احساسات، گرفتن فهرستی از دلایلی است که نباید یک عادت بد را انجام دهید. حتما در این فهرست، به روش‌هایی اشاره کنید که حال شما را بهتر می‌کنند و می‌توانند جایگزینی برای آن عادت بد باشند.

🔸هر وقت احساس کردید می‌خواهید سراغ انجام آن عادت بد بروید، به فهرست دلایل خود نگاهی بیندازید تا هم منطق شما تقویت شود و هم احساس بهتری پیدا کنید.

2⃣ برای خودتان موانع ایجاد کنید


🔸گاهی اوقات حتی با داشتن فهرست دلایل انجام ندادن یک عادت بد، باز هم آستانه تحمل ما پایین آمده و سراغ آن عادت ناسالم می‌رویم. پس، روش دوم برای ترک یک عادت بد، این است که انجام دادنش را سخت‌تر کنیم. تا می‌توانید سر راه آن مانع ایجاد کنید.

🔸مثلا اگر به شبکه‌های اجتماعی معتاد هستید، از اپلیکیشن‌هایی استفاده کنید که برای شما محدودیت زمانی ایجاد می‌کنند و مثلا در طول شب فقط نیم ساعت می‌توانید از اینستاگرام استفاده کنید.

3⃣ یک شعار برای مقاومت خودتان بسازید

🔸اگر ذهن شما پر از شک و تردید نسبت به دلایل انجام ندادن یک عادت باشد، نه فهرست دلایل، و نه موانع نمی‌توانند جلوی شما را بگیرند. بهتر است در این وضعیت، یک شعار یا عبارت الهام‌بخش برای خودتان انتخاب کنید تا به مبارزه با این وسوسه‌ها بروید.

🔸شعارها و جملات الهام‌بخش، قدرت نفهته‌ای دارند که می‌توانند افکار سمی شما را از بین ببرند‌. مثلا، افرادی که دائما یک ارتباط با شخصی را شروع کرده و شکست می‌خورند ولی دوباره پس از مدتی که تنها شده و دلتنگ می‌شوند، دوباره با فرستادن پیامی به او، دنبال از سرگیری آن ارتباط سمی هستند، باید دائما به خودشان هشدار بدهند که «به شخصیت خودت احترام بگذار!»



📍 @organizationb
🅱 سه جمله بسیار آزار دهنده در سازمانها از نظر آدام گرانت:

▪️تجربه ما که این را نشان نمی دهد

▪️ما اینجا اینطور کار نمی کنیم

▪️این پیشنهاد هیچوقت اینجا به درد نمی خورد

آیا تا به حال کسی این جملات را به شما گفته است؟ اگر بله، پس شما با یک کُشنده نوآوری روبرو شده اید!

📍 @organizationb
🅱 در سازمان ها چه نوع مدیرانی وجود دارند؟

👤مدیر پرخاشگر و سو استفاده گر

این مدیران تمرکز شدیدی بر روی رشد و کسب و کار دارند؛ در حالی که حس انسان دوستانه خود را از دست داده اند.

👤مدیر راضی نگه دارنده دیگران

هر تصمیمی میگرند بر مبنای پاداش و مجازات است و اهمیت زیادی می دهند به اینکه چه کسی چه فکری میکند و چه واکنشی نشان می دهد.

👤مدیر بی اعتنا و اختلال گر

مدیرانی هستند که با برداشت نادرستی از واقعیت زندگی می کنند. آن ها بخش هایی را انتخاب می کنند که با عقایدشان سازگاری دارند و هرچیزی که متضاد باشد نادیده میگیرد.

👤مدیر محرک رشد

این مدیران در حالی که نتیجه گرا هستند خالصانه به موفقیت و آسایش افراد اهمیت میدهند.ان ها با کنار گذاشتن شیوه مدیریت سنتی و ابداع استراتژی های جدید که ریشه ذر ذهن باز و یادگیری دارند.


📍 @organizationb
🅱 سبک رهبری شما کدام است؟

🔺۳سبک برای رهبری مؤثر

⭕️رهبری عملکرد محور

🔸رهبران عملکرد محور به هر قیمتی به
نتیجه اهمیت می دهند.این افراد عملگرا و در تصمیم گیری سریع هستند.

🔴توصیه برای رهبران عملکرد محور

🔸درباره تاثیر تصمیم های سریع تان بر فرایندهای موجود تامل کنید.
🔸فقط به داده ها اتکا نکنید؛ بلکه با کارمندانتان صحبت کنید.

⭕️رهبران فرد محور

🔶هنگامی که کارکنان احساس ارتباط و نزدیکی با فرهنگ محل کار و مدیرانشان کنند، کارایی و انگیزشان بیشتر میشود. رهبران فرد محور محیطی امن ایجاد میکنند که کارکنان چالش های خود را گفته و درخواست کمک کنند.

🔴توصیه برای رهبران فرد محور

🔸هنگام تصمیم گیری های دشوار مطمئن شوید که راه حل هایتان بر پایه داده های محکم و و قابل اطمینان هستند.


⭕️رهبر فرایند محور

🔸سازمان های مقیاس پذیر به فرایند های قابل اعتماد نیاز دارند و یک رهبر فرایند محور میتواند به خوبی این فرایندها را تصور و پیاده سازی کند.

🔴توصیه برای رهبر فرایند محور

🔸به اعضای تیم تان بازخورد دهید تا به آن ها کمک کنید و همچنین به دغدغه هایی که درباره روند کاریشان دارید اشاره کنید.

📍 @organizationb
🅱 ویژگی های بازخورد تاثیر گذار


1️⃣مشخص


بیان واضح و‌ مشخص نظر و انتظارات برای جلوگیری از سو تفاهم

2️⃣هدف گرا


در راستای هدف فرد و نزدیک کردن عمل فرد به هدفش

3️⃣آینده محور


اگر این کار دوباره بخواهد انجام شود، به چه تغییراتی نیاز دارد؟

4️⃣منعطف


هر بازخوردی لزوما درست نیستو نیاز به بحث و گفتگو دارد

5️⃣فرایند محور


بازخورد موثر به فرایند و کار مربوط میشود نه شخص

6️⃣قابل رسیدگی


بازخورد باید در زمینه ای باشد که قابلیت تغییر و رسیدگی را دارد

📍 @organizationb
🅱 چهار آسیب سندروم غرور و دو راهکار رهایی از آن

🔸️چرا برخی از مدیران نمی‌توانند روابط خوبی با کارمندان خود داشته باشند؟
این رابطه ناموفق چگونه به شکست و ضربه خوردن در کسب‌و‌کارشان منجر خواهد شد

🔹️《سندروم غرور》یکی از پدیده‌هایی است که همواره به مدیران آسیب زده است. نمونه‌ای از این آسیب‌ها و چند روش برای جلوگیری از آن را ببینید.

🔷آسیب ها

تعریف  و تمجید اطرافیان باعث میشود فرد ضعف های خود را فراموش کند.
فرد مغرور چیزی را باور میکند که می خواهد نه چیزی که حقیقت دارد.
این پدیده باعث کم شدن ارتباط مدیران با کارمندان و ضعف مدیریتی میشود.
لذت از تعریف و تمجید فرد را قابل پیشبینی و مسیر سو استفاده از آن را هموار میکند.

🔷راه کار ها


اگاهی به توانایی هایی که فرد را بهتر میکند و در عین حال به غرور او دامن میزند.
قدردانی از دیگران و به یاد آوردن نقش آن ها در موفقیت فرد.
کنار گذاشتن افراد متملق که باعث عقب ماندن فرد میشود.

📍 @organizationb
🅱 هرم یادگیری "ادگار دیل"

🔹برای همه ما پیش آمده که درس‌ یا کتابی که خوانده‌ایم را پس از گذشت چند هفته دیگر به یاد نیاوریم. و احتمالا این را هم شنیده‌ایم که بهترین روش یاد گرفتن چیزی در کار و پروژه است. اما چرا؟

🔹️ادگار دیل برای اولین بار این هرم را ارائه کرد که نشان می‌دهد چه روشی در یادگیری مؤثر است و پس از گذشت دو هفته بیشتر در ذهن ما می‌ماند. به همین دلیل بسیاری از افراد هنگام خواندن درس یا کتاب، عادت به نوشتن با توضیح آن برای دیگری دارند و به آن‌ها کمک می‌کند تا آموخته‌هایشان بیشتر در یادشان بماند.

دو‌ هفته بعد از یادگیری چه چیز هایی به یاد می آوریم؟

۱۰٪ از آنچه میخوانیم

۲۰٪ از آنچه میشنویم

۳۰٪ از آنچه میبینیم

۵۰٪ از آنچه میبینیم و میشنویم

۷۰٪ از آنچه میگوییم و می نویسیم

۹۰٪ از آنچه انجام میدهیم

📍 @organizationb
🅱 چگونه هدف خود را پیدا کنیم؟

🔸️ایکیگای (Ikigai) در زبان ژاپنی به معنی دلیلی برای بودن است. ژاپنی‌ها معتقدند با پیدا کردن ایکیگای هدف زندگی‌انسان مشخص می‌شود و عمر انسان طولانی و با ارزش می‌شود.  ایکیگای به نوعی همان هدفی است که همه ما در ذهن خود به دنبال آن هستیم.

🔹️چطور هدف خود را پیدا کنیم؟ برای پیدا کردن ایکیگای باید به این ۴ سوال پاسخ دهیم:

چه چیزی را دوست داریم؟
در چه چیزی خوب هستیم؟
در ازای چه کاری پول دریافت خواهیم کرد؟
جهان به چه چیزی نیاز دارد؟

🔸️هدف زندگی‌ یا همان ایکیگای نقطه مشترک این ۴ سوال خواهد بود.



📍 @organizationb
🅱 محصولی که مشتری می‌خواهد را به او نفروشید!

👈 اشتباهی که خیلی از فروشندگان و بازاریاب‌ها مرتکب می‌شوند، این است که محصول یا خدمتی را به مشتری می‌فروشند، که مشتری خواهان آن است. این روش، نقطه آغاز نارضایتی مشتریان است

👈 برای مثال، فرض کنید مشتری به ما مراجعه می‌کند و می‌گوید یک کیسه خواب می‌خواهم. اگر ما بدون بررسی دقیق نیازهای مشتری، بهترین کیسه خواب‌مان را به او بفروشیم، بزرگ‌ترین اشتباه را انجام داده‌ایم

👈 ممکن است مشتری بخواهد در یک فضای مرطوب بخوابد و به یک کیسه خواب ضدآب نیاز دارد، ولی ما به او یک کیسه خواب معمولی فروخته‌ایم. یا ممکن است مشتری برای رسیدن به مقصدش مجبور شود ساعت‌ها پیاده راه برود و به یک کیسه خواب سبک نیاز دارد، ولی ما یک کیسه خواب سنگین به او فروخته‌ایم

👈 برای همین، فروشندگان حرفه‌ای، ابتدا نیاز مشتری را با پرسیدن سوالات مختلف، به صورت دقیق شناسایی می‌کنند و سپس محصول یا خدمت مناسب را به او پیشنهاد می‌دهند، حتی اگر آن محصول یا خدمت، همانی نباشد که مشتری در ابتدا می‌خواسته بخرد

👈 این کار باعث جلب اعتماد مشتری می‌شود و احتمال نارضایتی او را به شدت کاهش می‌دهد

👈 برخی دیگر از فروشندگان حرفه‌ای، به جای فروش محصول یا خدمتی که مشتری درخواست کرده، راهکارهای دیگری را به او پیشنهاد می‌دهند؛ به خصوص اگر آن راهکار، هزینه‌ای برای مشتری نداشته باشد

👈 برای مثال، فرض کنید شرکتی از شما بخواهد دوره‌ای آموزشی را برای تمام فروشندگان آن شرکت برگزار کنید

👈 اگر بخواهیم به صورت سنتی با این سفارش برخورد کنیم، این سفارش را یک فرصت خوب برای طراحی چند دوره آموزشی می‌بینیم و با برگزاری چند دوره مختلف، درآمد خوبی را کسب می‌کنیم

👈 اما یک مدرس حرفه‌ای، به جای طراحی چند دوره آموزشی پرهزینه برای مشتری، به او پیشنهاد می‌دهد که یک یا دو دوره آموزشی را برای فروشندگان باتجربه‌تر برگزار کند و سپس آنها، فروشندگان دیگر را آموزش بدهند

👈 این پیشنهاد، شاید در نگاه اول باعث زیان مالی مدرس شود، ولی در بلندمدت، هم رابطه او با مشتری را ادامه‌دار می‌کند و هم باعث می‌شود مشتری او را به بسیاری از شرکت‌های دیگر معرفی کند


📍 @organizationb
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🅱رهبران‌ موفق، تحت فشا‌ر چگونه انسجام‌ تیمی را حفظ‌ می‌کنند؟

🔹️در زمان‌ بحران آیا می‌توانید آرامش خود را حفظ کنید و یا پرخاشگر و بی‌ثبات هستید؟

🔸️رفتار نامناسب یک رهبر در‌ شرایط بحران می‌تواند جایگاه او را‌ پایین بیاورد‌. همچنین موجب صدمه به‌ تیم، از دست رفتن مشتری و کاهش کیفیت کار می‌شود. به همین دلیل بسیاری از کارمندان معتقدند مدیران آن‌ها سلطه‌جو و کوته‌فکر هستند.

🔹️اما رفتار درست در هنگام نارضایتی از عملکرد تیم‌ چیست؟ ۴ راهکار پیشنهادی را ببینید.




📍 @organizationb
🅱راهنمای جامع از بین بردن انگیزه کارکنان!

🔸کارمندان ما پرهزینه ترین «دارایی‌های انسانی» شرکت‌های ما هستند و از دست دادن کارکنان شرکت، یکی از ویرانگرترین اتفاقاتی است که می تواند برای هر شرکتی رخ دهد.
مدیران باید برای حفظ بهترین کارکنانشان، به طور پیوسته نگاه دقیقی به خود و فرایندهای شرکت خود بیاندازند.

🔸فهرستی که در ادامه خواهید خواند، لیستی جامع از مهم‌ترین و پر بسامدترین عللی است که می‌توانند بهترین کارکنان شما را وادار به ترک شرکت کنند. اگر می‌خواهید انگیزه کارکنان خود را از بین ببرید، می توانید به بی‌توجهی نسبت به این موارد ادامه دهید:

🔺گوش نکردن به صحبت ها و دغدغه‌های نیروها

گوش نکردن به دغدغه ها و درد دل های نیروی انسانی شما، باعث استیصال و از بین رفتن ایمان آنها به رهبر سازمانشان خواهد شد.
یک مدیر کاربلد به خوبی می‌داند هر یک از اعضای تیمش چه اوضاعی دارد، در زمان مناسب راهنمایی‌های لازم را به او می‌کند و در صورت نیاز پشت او می‌ایستد.

🔺استفاده نکردن از استعدادهای فردی کارکنان

نیروی با استعداد شما در صورتی که احساس کند استعدادهایش بلااستفاده مانده اند، در نهایت شرکت شما را به دنبال عرصه بهتری برای درخشش بیشتر ترک خواهد کرد.

🔺ناسپاسی بابت کارهای انجام شده

یک رهبر خوب برای شناخت و به رسمیت شناختن زحمات و موفقیت‌های اعضای تیمش زمان می‌گذارد. توجه نکردن به این زحمات و قدرناشناسی نسبت به تلاش هر یک از اعضای تیم، عملکرد آنها را کاهش خواهد داد و در نهایت بر پیشرفت سازمان شما اثر منفی خواهد داشت.

🔺پنهان‌کاری و دریغ کردن اطلاعات


دریغ کردن واقعیت ها از کارکنان، مساوی خلق نسخه های ساخته و پرداخته شده ی خود آنان از واقعیت خواهد بود.
عدم انتقال اطلاعات حیاتی و مهم به کارکنان و دور نگه داشتن آنها از آنچه در سازمان می گذرد، تنها به از بین رفتن وفاداری آنها نسبت به شما و کل سازمان منجر خواهد شد.

🔺ارائه پاسخ های سربالا

رهبران موفق، از ارائه پاسخ های صریح و سرراست و اطلاعات مثبت یا منفی به کارکنان خود ترسی ندارند. عدم توانایی در ارائه پاسخ درست در زمان درست، به بی‌اعتمادی اعضای تیم منجر خواهد شد و راه ارتباطی آنان با شما را مسدود خواهد کرد. این بی‌اعتمادی عملکرد آنها را کاهش خواهد داد و به کل سازمان آسیب خواهد رساند.

🔺عدم انتقادپذیری

رهبران کاربلد به خوبی می‌دانند اجازه انتقاد و اظهارنظر دادن به اعضای تیم تا چه حد اهمیت دارد. دریغ کردن حق نظر از اعضای تیم، اعتماد آنان را از بین خواهد برد و باعث می شود در زمان لازم همراهی آنان را نداشته باشید.

🔺مقایسه اعضای تیم با یکدیگر

به رخ کشیدن موفقیت‌های برخی اعضای تیم پیش اعضای دیگر، یا نشان دادن عملکرد ضعیف برخی از آنها به دیگران غیر از نابود کردن انگیزه کارکنان شما نتیجه دیگری در بر نخواهد داشت.

🔺سوگلی داشتن در میان اعضای تیم

امتیاز دادن مداوم به برخی اعضای مشخص و دعوت از آنها در جلسات و نظرخواهی‌ها، یا تقدیرهای چندباره از تلاش های آنان، حس بدی در دیگر اعضای تیم به وجود خواهد آورد. از طرف دیگر، این کار مشارکت دیگر کارکنان را به شدت کاهش خواهد داد.

🔺غرق کردن کارکنان در کاغذبازی

هرچه انجام کارهایی مثل مرخصی گرفتن یا تأیید فرایند های کاری سخت تر باشد، انگیزه کارکنان شما پایین‌تر خواهد بود. پیچیده و زمانبر کردن کارها در هر مرحله‌ای، اشتیاق کارکنان شما را از بین خواهد برد.

🔺متهم کردن کارکنان

متهم کردن کارکنان در مواقعی که اوضاع خوب پیش نمی‌رود، ریسک پذیری و خلاقیت و توان حل مسأله‌ آنان را از آنها خواهد گرفت و به خلق یک محیط کاری منفی و خالی از احترام دامن خواهد زد.

🔺بی‌عدالتی و تبعیض در پرداخت حقوق

نارضایتی کارمند از حقوق خود معمولاً با احساس ناعادلانه بودن دستمزد شروع می شود. مطالعات نشان می‌دهند حقوق ناکافی، ناعادلانه یا نابرابر، علت شماره‌ی یک ترک محل کار در میان کارکنان است.

🔺فراهم نکردن فرصت رشد و پیشرفت

ساختار سازمان خود را طوری بنا کنید که هر کسی بتواند به مسیر رشد و پیشرفت دسترسی داشته باشد. گیر انداختن نیروی انسانی در بن‌بست های شغلی، آنان را به فکر ترک شرکت شما خواهد انداخت.


📍 @organizationb
🅱مدیران چگونه میتوانند اعتماد کارکنانشان را جلب کنند؟

🔸وفای به عهد و صداقت
🔸حمایت از کارکنان
🔸پذیرفتن مسئولیت نهایی؛ حتی وقتی اختیارات تفویض میشوند.
🔸تلاش مشهود برای پیشرفت کارکنان
🔸فراهم کردن فرصت های یادگیری و رشد برای کارکنان
🔸یکسان بودن حرف و عمل، پایبندی عملی به ارزشها، شعارها و برنامه ها
🔸توجه به افکار، ایده ها و پیشنهادهای کارکنان
🔸رفتارهای قابل پیش بینی و باثبات



📍 @organizationb
🅱با استفاده از این ۷ عبارت با اقتدار در محل کار ظاهر شوید

🔸اگر می‌خواهید در محیط کار و حتی در زندگی شخصی فردی مقتدر باشید، لازم است برخی عبارت‌ها را در خودتان تغییر داده و با ادبیات ارتباطی جدیدی با دیگران صحبت کنید. برخی عادت‌های گفتاری در ما نهادینه شده‌اند ولی قابل اصلاح هستند. در این مطلب ۷ عبارت کاربردی ارائه شده که موجب حضور با اقتدار در محل کار می‌شود.

1⃣ «کاری که می‌توانم انجام بدهم این است که...»

به جای اینکه بگویید «نمی‌توانم»، موقع رد کردن درخواست می‌توانید بگویید «کاری که می‌توانم انجام بدهم این است که ...» بدین ترتیب مشتری یا همکار شما متوجه می‌شود شما مایل به همکاری هستید ولی برای همکاری خود حد و مرزی تعیین کرده‌اید.

2⃣ «به دنبال پاسخ این سوال می‌روم»

زمانی که پاسخ سوالی را نمی‌دانید، بهترین کار این است که به جای وانمود کردن به دانستن چیزی که نمی‌دانید، خیلی راحت بگویید «به دنبال پاسخ این سوال خواهم رفت.»
در این صورت کارفرما یا همکار شما متوجه می‌شود که شما به دنبال حل سوالات و مشکلات هستید و برای آن تلاش می‌کنید تا یک قدم جلوتر بروید.

3⃣ «آیا می‌توانی ...»

زمانی که می‌خواهید همکارتان برای شما کاری انجام دهد از این جملات استفاده نکنید: «می‌دانم که چقدر سرت شلوغ است.» یا «عذرخواهی می‌کنم وقت شما را می‌گیرم.»
این جملات نشان می‌دهند شما به کاری که می‌خواهید واگذار کنید، مطمئن نیستید و آن را باری اضافی برای همکار خود می‌دانید. اگر لازم است کاری انجام شود، نیازی به عذرخواهی یا گفتن جملات اضافی نیست. درخواست خود را دوستانه و با احترام مطرح کنید.

4⃣ «بیایید این مسئله را حل کنیم»

وقتی مشکلی رخ می‌دهد و شما مسئول آن موضوع هستید، تعارف‌های بی‌مورد را کنار بگذارید. با استفاده از جملاتی مانند «بیایید این مساله را حل کنیم.» می‌‌توانید به صورت شفاف مشکل را مطرح کرده و در مورد راهکارها صحبت کنید. از زاویه اقتدار وارد حل مساله شوید نه از موضع ضعف.

5⃣ «خوشحالم که اینطور بوده ...»

وقتی فردی در محیط کار از عملکرد شما تعریف می‌کند، به جای پاسخ‌های ضعیفی مانند «کار خاصی نکردم» یا «چیزی نبود» یا «می‌توانست بهتر باشد» به راحتی تشکر کنید و بگویید «خوشحالم اینطور بوده ...»

6⃣ «می‌‌خواهم به شما کمک کنم»

اگر همکار یا مدیر شما دچار مشکلی کاری شده و می‌خواهید او را آرام کنید، می‌توانید با تایید احساسی که او در آن لحظه دارد بگویید: «متوجه شدم که ناراحت هستید،‌ تمایل دارم در این شرایط به شما کمک کنم.»

7⃣ «خوشحالم که توانستم به شما کمک کنم»

وقتی به همکار خود کمک کردید و او از شما تشکر کرد به راحتی می‌توانید بگویید: «خوشحالم که توانستم کمک کنم» و احساس خود را با او به اشتراک بگذارید.


📍 @organizationb
🅱راهنمای جامع از بین بردن انگیزه کارکنان!

🔸کارمندان ما پرهزینه ترین «دارایی‌های انسانی» شرکت‌های ما هستند و از دست دادن کارکنان شرکت، یکی از ویرانگرترین اتفاقاتی است که می تواند برای هر شرکتی رخ دهد.
مدیران باید برای حفظ بهترین کارکنانشان، به طور پیوسته نگاه دقیقی به خود و فرایندهای شرکت خود بیاندازند.

🔸فهرستی که در ادامه خواهید خواند، لیستی جامع از مهم‌ترین و پر بسامدترین عللی است که می‌توانند بهترین کارکنان شما را وادار به ترک شرکت کنند. اگر می‌خواهید انگیزه کارکنان خود را از بین ببرید، می توانید به بی‌توجهی نسبت به این موارد ادامه دهید:

🔺گوش نکردن به صحبت ها و دغدغه‌های نیروها

گوش نکردن به دغدغه ها و درد دل های نیروی انسانی شما، باعث استیصال و از بین رفتن ایمان آنها به رهبر سازمانشان خواهد شد.
یک مدیر کاربلد به خوبی می‌داند هر یک از اعضای تیمش چه اوضاعی دارد، در زمان مناسب راهنمایی‌های لازم را به او می‌کند و در صورت نیاز پشت او می‌ایستد.

🔺استفاده نکردن از استعدادهای فردی کارکنان

نیروی با استعداد شما در صورتی که احساس کند استعدادهایش بلااستفاده مانده اند، در نهایت شرکت شما را به دنبال عرصه بهتری برای درخشش بیشتر ترک خواهد کرد.

🔺ناسپاسی بابت کارهای انجام شده

یک رهبر خوب برای شناخت و به رسمیت شناختن زحمات و موفقیت‌های اعضای تیمش زمان می‌گذارد. توجه نکردن به این زحمات و قدرناشناسی نسبت به تلاش هر یک از اعضای تیم، عملکرد آنها را کاهش خواهد داد و در نهایت بر پیشرفت سازمان شما اثر منفی خواهد داشت.

🔺پنهان‌کاری و دریغ کردن اطلاعات


دریغ کردن واقعیت ها از کارکنان، مساوی خلق نسخه های ساخته و پرداخته شده ی خود آنان از واقعیت خواهد بود.
عدم انتقال اطلاعات حیاتی و مهم به کارکنان و دور نگه داشتن آنها از آنچه در سازمان می گذرد، تنها به از بین رفتن وفاداری آنها نسبت به شما و کل سازمان منجر خواهد شد.

🔺ارائه پاسخ های سربالا

رهبران موفق، از ارائه پاسخ های صریح و سرراست و اطلاعات مثبت یا منفی به کارکنان خود ترسی ندارند. عدم توانایی در ارائه پاسخ درست در زمان درست، به بی‌اعتمادی اعضای تیم منجر خواهد شد و راه ارتباطی آنان با شما را مسدود خواهد کرد. این بی‌اعتمادی عملکرد آنها را کاهش خواهد داد و به کل سازمان آسیب خواهد رساند.

🔺عدم انتقادپذیری

رهبران کاربلد به خوبی می‌دانند اجازه انتقاد و اظهارنظر دادن به اعضای تیم تا چه حد اهمیت دارد. دریغ کردن حق نظر از اعضای تیم، اعتماد آنان را از بین خواهد برد و باعث می شود در زمان لازم همراهی آنان را نداشته باشید.

🔺مقایسه اعضای تیم با یکدیگر

به رخ کشیدن موفقیت‌های برخی اعضای تیم پیش اعضای دیگر، یا نشان دادن عملکرد ضعیف برخی از آنها به دیگران غیر از نابود کردن انگیزه کارکنان شما نتیجه دیگری در بر نخواهد داشت.

🔺سوگلی داشتن در میان اعضای تیم

امتیاز دادن مداوم به برخی اعضای مشخص و دعوت از آنها در جلسات و نظرخواهی‌ها، یا تقدیرهای چندباره از تلاش های آنان، حس بدی در دیگر اعضای تیم به وجود خواهد آورد. از طرف دیگر، این کار مشارکت دیگر کارکنان را به شدت کاهش خواهد داد.

🔺غرق کردن کارکنان در کاغذبازی

هرچه انجام کارهایی مثل مرخصی گرفتن یا تأیید فرایند های کاری سخت تر باشد، انگیزه کارکنان شما پایین‌تر خواهد بود. پیچیده و زمانبر کردن کارها در هر مرحله‌ای، اشتیاق کارکنان شما را از بین خواهد برد.

🔺متهم کردن کارکنان

متهم کردن کارکنان در مواقعی که اوضاع خوب پیش نمی‌رود، ریسک پذیری و خلاقیت و توان حل مسأله‌ آنان را از آنها خواهد گرفت و به خلق یک محیط کاری منفی و خالی از احترام دامن خواهد زد.

🔺بی‌عدالتی و تبعیض در پرداخت حقوق

نارضایتی کارمند از حقوق خود معمولاً با احساس ناعادلانه بودن دستمزد شروع می شود. مطالعات نشان می‌دهند حقوق ناکافی، ناعادلانه یا نابرابر، علت شماره‌ی یک ترک محل کار در میان کارکنان است.

🔺فراهم نکردن فرصت رشد و پیشرفت

ساختار سازمان خود را طوری بنا کنید که هر کسی بتواند به مسیر رشد و پیشرفت دسترسی داشته باشد. گیر انداختن نیروی انسانی در بن‌بست های شغلی، آنان را به فکر ترک شرکت شما خواهد انداخت.


📍 @organizationb
🅱 پاداش، ازنگاه نویسنده کتاب "بزرگترین اصل مدیریت دنیا"، بزرگترین اصل مدیریت دنیاست .

مایکل لوبوف می گوید چند مورد از چیزهایی که باید به اونها پاداش داد اینها هستند:

1- به راه حل های اساسی به جای راه حل های مقطعی پاداش دهید.
2- به ریسک پذیری به جای اجتناب از ریسک پاداش دهید.
3- به خلاقیت کاربردی به جای اطاعت کورکورانه پاداش دهید.
4- به اقدام قاطع به جای فلج کردن کار با تجزیه و تحلیل پاداش دهید.
5- به کار برجسته به جای نمایش کار پاداش دهید.
6- به ساده کردن کاربه جای پیچیدگی غیرلازم پاداش دهید.
7- به رفتار آرام و موثر به جای نق زدن و سر و صدا راه انداختن پاداش دهید.
8- به کیفیت کار به جای سرعت در کار پاداش دهید
9- به وفاداری به سازمان، به جای تهدید به ترک خدمت پاداش دهید.
10- به کار تیمی به جای تک روی پاداش دهید.



📍 @organizationb
🅱 5 سوالي كه شخصيت افراد را فاش مي‌كند



يكي از بهترين چيزهايي كه در زندگي وجود دارد ملاقات با افراد جديد است. دوست،‌ رئيس، همكار، همسايه يا آشنايان شما، همگي ابتدا برايتان غريبه بودند و وقتي كه براي اولين بار با آنها ملاقات كرديد اصلا نمي‌دانستيد كه از رابطه با آنها لذت مي‌ّبريد يا نه. با اين پنج پرسشي كه در اينجا مطرح مي‌كنيم، هنگام ملاقات با افراد مي‌توانيد تصوير دقيق‌تر و بهتري از آنها به دست آوريد.

بديهي است كه با سوالاتي مثل "شما تازه وارد هستيد؟" يا "چرا شغل قبلي خود را ترك كرديد؟" اطلاعات ضروري و خوبي به دست مي‌آوريد، ولي اينها كافي نيستند، چون با اين سوالات اطلاعاتي در مورد شخصيت آنها به دست نمي‌آوريد.

پنج سوالي كه در ادامه مطرح مي‌كنيم نه تنها اطلاعات مستقيم بيشتري در مورد فرد غريبه يا آشنا به شما مي‌دهند، بلكه در مورد شخصيت اين افراد نيز اطلاعات بسيار مفيدي در اختيار شما مي‌گذارند.

1⃣ شما خودتان را چطور توصيف مي‌كنيد؟

در واقع اين سوال نوعي ميانبر است تا فرد شخصيت خود را بروز دهد. با استفاده از نوع كلماتي كه هر كس براي توصيف خود استفاده مي‌كند مي‌توان به شخصيت او پي برد.

2⃣ بزرگ‌ترين دستاورد شما چيست؟‌

با اين سوال اطلاعات مهمي در مورد گذشته‌ِ‌ي فرد و اطلاعاتي هم در مورد شخصيتش به دست مي‌آوريد. مثلا متوجه مي‌َشويد كه بيشترين منافع اين شخص در كجا قرار دارد.

3⃣ آيا به تازگي كتاب خوبي خوانده‌ايد؟‌

پاسخ‌هايي كه در اين سوال دريافت خواهيد كرد خيلي متفاوت خواهند بود. به تفاوت بين خوانندگان دقت كنيد. مثلا بعضي افراد ممكن است بگويند من كتاب نمي‌خوانم. و برخي هم ممكن است مدت‌ها قبل يك كتاب خوانده باشند يا به يك كتاب دانشگاهي مراجعه كرده باشند. برخي هم واقعا اهل مطالعه بوده و كتاب‌‌هاي معروف را نام خواهند برد.

4⃣ شغل رويايي شما چيست؟‌

سوال هر چه مبهم تر باشد بهتر است. پاسخ به اين سوال هر چه كه باشد نشان مي‌دهد كه فرد موردنظر قبلا به اين موضوع فكر كرده يا اصلا به آن فكر نكرده است.

5⃣ قهرمان شخصي شما كيست؟

پاسخ به اين سوال، اطلاعات خاص‌تر و روشنگرتري به شما مي‌دهد. با اين سوال مي‌توانيد ميزان هوش يا سن شخص را تشخيص دهيد و از همه مهم‌تر اينكه مي‌توانيد بفهميد او به چه ارزش‌هايي احترام قائل است.


به طور كلي شايد برخي از اين سوالات را نتوانيم از هر غريبه‌اي كه در خيابان مي‌بينيم بپرسيم، ولي وقتي با يك مخاطب جديد گرم گرفتيم و كمي آشنا شديم، به راحتي مي‌توانيم اين سوالات را از او بپرسيم. واكنش افراد به اين سوالات، نحوه‌ي پاسخ گفتن، و كيفيت پاسخ آنها، بيانگر شخصيت آنهاست. اين مقدار اطلاعات براي هر تعامل اجتماعي لازم است..



📍 @organizationb
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
HTML Embed Code:
2024/05/09 01:32:08
Back to Top