Channel: 🍀نويد زندگى🍀
به خاطر داشته باش، کتابی که در بیست یا سی سالگی، حوصله ات را سر میبرد، در چهل یا پنجاه سالگی، درهایی را به رویت خواهد گشود.
#دوریس_لسینگ
📚
#دوریس_لسینگ
📚
اگر تو نتوانی بخندی ، برقصی ، آواز بخوانی ، زندگیت مانند یک کویر است .
زندگی باید مثل باغی شود که در آن پرندگان آواز میخوانند گلها شکوفه میدهند و درختها به رقص درمیآیند ، جائی که خورشید با شادمانی برخیزد .
این یکی از بزرگترین حماقتهای بشر است که در دنیا هیچ دانشگاهی هنر زندگی کردن ، هنر عشق ورزیدن و هنر شاد بودن و مراقبه کردن را به مردم آموزش نمیدهد .
تمام چیزهائی که در دانشکده ها تدریس میشوند نمیتوانند به تو احساس شوخطبعی بدهند .
بهجز عشق نیایشی نیست ...
اشو
🎆
زندگی باید مثل باغی شود که در آن پرندگان آواز میخوانند گلها شکوفه میدهند و درختها به رقص درمیآیند ، جائی که خورشید با شادمانی برخیزد .
این یکی از بزرگترین حماقتهای بشر است که در دنیا هیچ دانشگاهی هنر زندگی کردن ، هنر عشق ورزیدن و هنر شاد بودن و مراقبه کردن را به مردم آموزش نمیدهد .
تمام چیزهائی که در دانشکده ها تدریس میشوند نمیتوانند به تو احساس شوخطبعی بدهند .
بهجز عشق نیایشی نیست ...
اشو
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زندگی را تو بساز
نه بدان ساز که سازند و پذیری بیحرف
زندگی یعنی جنگ، تو بجنگ
زندگی یعنی عشق، تو بدان عشق بورز
زندگی یعنی رنگ تو چنان پُررنگ باش
تابلوی زندگیت را تو بِکِش
زندگی یعنی حس، تو پُر از احساسی
معدن عشق بشو، تو خودت الماسی
زندگی آواز است به چکاوک بنگر
روزگارت خوش باد...
📚
نه بدان ساز که سازند و پذیری بیحرف
زندگی یعنی جنگ، تو بجنگ
زندگی یعنی عشق، تو بدان عشق بورز
زندگی یعنی رنگ تو چنان پُررنگ باش
تابلوی زندگیت را تو بِکِش
زندگی یعنی حس، تو پُر از احساسی
معدن عشق بشو، تو خودت الماسی
زندگی آواز است به چکاوک بنگر
روزگارت خوش باد...
📚
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یه کلیپ حال خوب کن 😍
"میدانم اگر دیگر پیدایت نکنم و نبینمت
در زندگی بعدی ام پرنده ای خواهم شد
که بر شانه ات می نشیند و قربان صدقه ات میرود."
📚
"میدانم اگر دیگر پیدایت نکنم و نبینمت
در زندگی بعدی ام پرنده ای خواهم شد
که بر شانه ات می نشیند و قربان صدقه ات میرود."
📚
یالوم بر این باور است که بسیاری از افراد، بهخصوص در روابط نزدیک و عاطفی مانند رابطه با مادر، همسر یا شریک زندگی، بخشی از هویت خود را گم میکنند.در این شرایط، فرد به جای آنکه خودش باشد، تبدیل میشود به بازتابی از خواستهها، ترسها یا نیازهای طرف مقابل. اینجاست که دیگر «خودِ واقعی» فرصتی برای ظهور نمییابد.یالوم این وضعیت را نوعی همجوشی ناسالم مینامد، جایی که مرز میان “من” و “تو” از بین میرود. در چنین حالتی، فرد نیاز دارد موقتاً یا حتی دائماً فاصله بگیرد، تا بتواند بدون سایهی دیگری، به بازتعریف خود بپردازد، اولویتهای شخصیاش را بشناسد و معنای زندگیاش را خودش انتخاب کند.
📘 مثال در کتاب:در یکی از داستانهای مامان و معنی زندگی، مردی که سالها در خدمت مراقبت از مادرش زندگی کرده، متوجه میشود که همیشه خواستههای خودش را سرکوب کرده تا رضایت مادرش را جلب کند. درمان با یالوم به او کمک میکند بفهمد که این عشق، گرچه واقعی است، اما او را از خودش دور کرده. او با پذیرفتن فاصلهای عاطفی، توانست برای اولینبار صدای درونیاش را بشنود و راه خودش را انتخاب کند.
🎯 نتیجهگیری:
از نگاه یالوم، فاصله گرفتن از کسانی که دوستشان داریم، گاهی نه تنها ضروری، بلکه سالم است.این فاصله فرصتی است برای رشد، آگاهی و بازگشت به خویشتن.درست همانطور که درختان برای رشد، به فضای تنفس نیاز دارند، انسانها نیز برای شکوفایی درونی، گاهی نیاز دارند خودشان را از درون روابط حلنشده بیرون بکشند.و اگر عشق واقعی باشد، این فاصله نه پایان رابطه، بلکه آغاز ارتباطی آگاهانهتر و انسانیتر خواهد بود.
📚 منبع:یالوم، اروین دی. مامان و معنی زندگی. ترجمه سپیده حبیب
🌱
📘 مثال در کتاب:در یکی از داستانهای مامان و معنی زندگی، مردی که سالها در خدمت مراقبت از مادرش زندگی کرده، متوجه میشود که همیشه خواستههای خودش را سرکوب کرده تا رضایت مادرش را جلب کند. درمان با یالوم به او کمک میکند بفهمد که این عشق، گرچه واقعی است، اما او را از خودش دور کرده. او با پذیرفتن فاصلهای عاطفی، توانست برای اولینبار صدای درونیاش را بشنود و راه خودش را انتخاب کند.
🎯 نتیجهگیری:
از نگاه یالوم، فاصله گرفتن از کسانی که دوستشان داریم، گاهی نه تنها ضروری، بلکه سالم است.این فاصله فرصتی است برای رشد، آگاهی و بازگشت به خویشتن.درست همانطور که درختان برای رشد، به فضای تنفس نیاز دارند، انسانها نیز برای شکوفایی درونی، گاهی نیاز دارند خودشان را از درون روابط حلنشده بیرون بکشند.و اگر عشق واقعی باشد، این فاصله نه پایان رابطه، بلکه آغاز ارتباطی آگاهانهتر و انسانیتر خواهد بود.
📚 منبع:یالوم، اروین دی. مامان و معنی زندگی. ترجمه سپیده حبیب
🌱
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️
فرقی نمیکنه کی زودتر به مقصد و هدفش
میرسه...
مهم اینه که تو مسیر چقدر حال دلت خوب
بوده....
چقدر با دوستات زدی زیر آواز، چقدر تا
نصف شب بیدار موندی و از آرامش شب
لذت بردی، چندتا از اون خنده های
پرشیطنتت رو تحویل لنز دوربین دادی...
چقدر با یه آهنگ حال کردی...
و چقدرهای دیگر...
☑️
فرقی نمیکنه کی زودتر به مقصد و هدفش
میرسه...
مهم اینه که تو مسیر چقدر حال دلت خوب
بوده....
چقدر با دوستات زدی زیر آواز، چقدر تا
نصف شب بیدار موندی و از آرامش شب
لذت بردی، چندتا از اون خنده های
پرشیطنتت رو تحویل لنز دوربین دادی...
چقدر با یه آهنگ حال کردی...
و چقدرهای دیگر...
مهم اینه که از مسیر لذت ببری...
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
• اگه افسردگی داری این پستو بخون :
1- سعی نکن کل آیندت رو پیش بینی کنی. قرار نیست به یکباره تمام مشکلات رو حل کنی، اگر مدام تلاش کنی در یک زمان از پس همه چی بربیای بیشتر دچار ناامیدی و درماندگی میشی.
2- حواست باشه که تو نمیخوای به زندگیت پایان بدی، تو فقط میخوای به بخش تلخ زندگیت پایان بدی اون بخشی که اتفاقات و تجارب دردناک زندگیت اتفاق ،افتادند یا مشکلاتی که در حال حاضر با اونها درگیر هستی.
3- افسردگی همیشگی نیست، اگه در جهت درمان و بهبودی قدم برداریم، افسردگی بالاخره تموم میشه. یکی از بزرگترین دروغهایی که افسردگی به ما میگه همینه که قراره تا ابد با ما باشه ولی باورش نکن.
4- حواست باشه که افکار منفی ای که داری واقعی نیستند، افسردگی همیشه دروغ میگه سعی کن دروغ هاشو باور نکنی و اونهارو با واقعیت جایگزین کنی.
1- سعی نکن کل آیندت رو پیش بینی کنی. قرار نیست به یکباره تمام مشکلات رو حل کنی، اگر مدام تلاش کنی در یک زمان از پس همه چی بربیای بیشتر دچار ناامیدی و درماندگی میشی.
2- حواست باشه که تو نمیخوای به زندگیت پایان بدی، تو فقط میخوای به بخش تلخ زندگیت پایان بدی اون بخشی که اتفاقات و تجارب دردناک زندگیت اتفاق ،افتادند یا مشکلاتی که در حال حاضر با اونها درگیر هستی.
3- افسردگی همیشگی نیست، اگه در جهت درمان و بهبودی قدم برداریم، افسردگی بالاخره تموم میشه. یکی از بزرگترین دروغهایی که افسردگی به ما میگه همینه که قراره تا ابد با ما باشه ولی باورش نکن.
4- حواست باشه که افکار منفی ای که داری واقعی نیستند، افسردگی همیشه دروغ میگه سعی کن دروغ هاشو باور نکنی و اونهارو با واقعیت جایگزین کنی.
از دیدگاه ویکتور هوگو، نزدیکی واقعی بین انسانها نه از راه جسم، بلکه از راه دل و اندیشه شکل میگیرد. او معتقد است که پیوندهای روحی بسیار عمیقتر و ماندگارتر از تماسهای سطحی هستند. در رمانهایش مانند بینوایان، میبینیم که کاراکترها با وجود فاصلهی فیزیکی، در قلب و ذهن یکدیگر زندهاند. مثلاً پیوند میان ژان والژان و کوزت، یا میان ماریوس و کوزت، از راه فکر، دلسوزی و یادآوری دائم، محکمتر میشود تا لمس فیزیکی.هوگو عشق را اتحاد دو روح میدانست. به باور او، وقتی کسی را در ذهن و قلبت جای میدهی، حتی اگر فرسنگها از او دور باشی، هنوز با او هستی. این نوع پیوند، نه از طریق حضور جسمانی، بلکه از طریق همدلی، خاطره، دعا و یادآوریهای بیصدا ایجاد میشود.در نوشتههایش، تأکید دارد که عشق واقعی با حضور ذهنی و عاطفی زنده میماند، نه با تملک و نزدیکی ظاهری. او باور داشت گاهی یک نگاه، یک خاطره یا حتی یک فکر پاک، میتواند انسانها را بههم پیوند دهد، بیش از هزاران لمس و گفتوگوی بیروح.نتیجهگیری از دیدگاه ویکتور هوگو:از نگاه ویکتور هوگو، قلب انسانها خانهایست که دیوار ندارد؛ فاصلهها نمیتوانند مانع حضور کسی در آن شوند. او باور داشت که انسانها وقتی به یاد یکدیگر هستند، در واقع در کنار هماند—even اگر سالها و فرسنگها از هم دور باشند.هوگو عشق را جریان آرامی میان دو روح میدید؛ جریانی که با یک نگاه، یک دعا، یا حتی یک فکر ساده زنده میماند. لمس جسمانی ممکن است لحظهای باشد، اما آنچه انسانها را واقعاً به هم پیوند میدهد، یادآوری صمیمانه، وفاداری در دل، و زنده نگه داشتن تصویر یکدیگر در ذهن است.او میگفت: اگر قلبت برای کسی میتپد، حتی در سکوت، حتی از دور، این تپشها صدای عشقاند. این نزدیکی واقعیست؛ نزدیکیای که با زمان و فاصله نمیمیرد.در یک جمله از زبان هوگو:«نزدیکی دو انسان، نه در لمس دستان، که در تلاقی اندیشهها و تپش دلهایشان معنا مییابد.
🌱
🌱
🔸️رها کردن به این معنا نیست که ما چیزی را به طور کامل از دست می دهیم، بلکه به این معناست که ما دیگر به آن وابسته نیستیم در واقع، رها کردن میتواند یک عمل قدرتمند
برای رهایی و رشد شخصی باشد.
وقتی چیزی را رها می کنیم، به خودمان اجازه میدهیم که آزادانه حرکت کنیم و به سمت چیزهای مثبت تر و سازندهتر پیش برویم. این میتواند شامل رهایی از احساسات منفی مانند غم، خشم، یا ترس باشد و یا رها کردن افرادی که به ما تعلق ندارند و ما را از رشد و پیشرفت باز میدارند.
📌بنابراین، رها کردن یک عمل مثبت و سازنده است که میتواند به ما کمک کند تا به آرامش و شادی بیشتری دست یابیم. این یک فرآیند است که نیاز به زمان و تلاش دارد، اما در نهایت میتواند به ما کمک کند تا زندگی بهتری داشته باشیم.
برای رها کردن باید اعتمادبه نفس و شهامت کافی داشته باشیم.
✅️برای این منظور کتابهای خودیاری زیر
در این زمینه پیشنهاد میشه:
✔️کتاب فکر و خیال بیش از حد ممنوع
✔️کتاب رهایی از افکار منفی
✔️کتاب تصمیم گرفتم خودم باشم
✔️کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید
✔️کتاب شهامت
✔️کتاب آدمهای سمی
🌱
برای رهایی و رشد شخصی باشد.
وقتی چیزی را رها می کنیم، به خودمان اجازه میدهیم که آزادانه حرکت کنیم و به سمت چیزهای مثبت تر و سازندهتر پیش برویم. این میتواند شامل رهایی از احساسات منفی مانند غم، خشم، یا ترس باشد و یا رها کردن افرادی که به ما تعلق ندارند و ما را از رشد و پیشرفت باز میدارند.
📌بنابراین، رها کردن یک عمل مثبت و سازنده است که میتواند به ما کمک کند تا به آرامش و شادی بیشتری دست یابیم. این یک فرآیند است که نیاز به زمان و تلاش دارد، اما در نهایت میتواند به ما کمک کند تا زندگی بهتری داشته باشیم.
برای رها کردن باید اعتمادبه نفس و شهامت کافی داشته باشیم.
✅️برای این منظور کتابهای خودیاری زیر
در این زمینه پیشنهاد میشه:
✔️کتاب فکر و خیال بیش از حد ممنوع
✔️کتاب رهایی از افکار منفی
✔️کتاب تصمیم گرفتم خودم باشم
✔️کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید
✔️کتاب شهامت
✔️کتاب آدمهای سمی
🌱
Forwarded from TAB O+ | 22_10 |
https://hottg.com/addlist/pRlOoHhHMQ0zMTZk
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
شما وقتی با خودتان صحبت میکنید، آیا خود را سرزنش میکنید
یا به خودتان روحیه میدهید؟
متأسفانه، بیشتر مواقع، ما از خودمان انتقاد میکنیم. این تصویر که مبنایش شرمندگی از خود است روی بیشتر انتخابهای زندگیمان اثر منفی میگذارد.
یکی از بهترین روشهای تغییر گفتوگوی درونی منفی دلسوزی برای خود بهشکلی فعال است.
آیا با خودتان طوری صحبت میکنید که انگار با بهترین دوستتان حرف میزنید؟
اگر پاسخ منفی است، پس زمان آن رسیده تا گفتوگوی درونیتان را به شکلی که به شما انرژی و نیرو بدهد تغییر دهید.
گفتوگوی درونی مثبت برای سلامتی بدن، رضایت از زندگی، افزایش سرزندگی و اضطراب کمتر بسیار مفید است.
سعی کنید لحظاتی را که شروع به گفتوگوی درونی منفی میکنید بهسرعت شناسایی کنید و این مکالمه را تغییر دهید.
بهجای اینکه روی موضوعات منفی خودتان متمرکز شوید، به موفقیت هایی که در زندگی کسب کردهاید افتخار کنید.
یا به خودتان روحیه میدهید؟
متأسفانه، بیشتر مواقع، ما از خودمان انتقاد میکنیم. این تصویر که مبنایش شرمندگی از خود است روی بیشتر انتخابهای زندگیمان اثر منفی میگذارد.
یکی از بهترین روشهای تغییر گفتوگوی درونی منفی دلسوزی برای خود بهشکلی فعال است.
آیا با خودتان طوری صحبت میکنید که انگار با بهترین دوستتان حرف میزنید؟
اگر پاسخ منفی است، پس زمان آن رسیده تا گفتوگوی درونیتان را به شکلی که به شما انرژی و نیرو بدهد تغییر دهید.
گفتوگوی درونی مثبت برای سلامتی بدن، رضایت از زندگی، افزایش سرزندگی و اضطراب کمتر بسیار مفید است.
سعی کنید لحظاتی را که شروع به گفتوگوی درونی منفی میکنید بهسرعت شناسایی کنید و این مکالمه را تغییر دهید.
بهجای اینکه روی موضوعات منفی خودتان متمرکز شوید، به موفقیت هایی که در زندگی کسب کردهاید افتخار کنید.
Forwarded from Nabex(تبلیغات کارگاهها و کانالهای روانشناسی)
✨عرض سلام و ادب✨
در مسیر پژوهشیام، نیازمند صدای تجربههای واقعیام.
اگر در دو سال گذشته، سوگ عزیزی (درجه یک) را تجربه کردهاید، با پاسخ به این پرسشنامه، مرا در این راه انسانی یاری دهید.
پیشاپیش از همکاری شما صمیمانه سپاسگزارم.⚘️
https://survey.porsline.ir/s/FmhA01mc
(برای پر کردن پرسشنامه روی لینک بالا کلیک کنید.)
در مسیر پژوهشیام، نیازمند صدای تجربههای واقعیام.
اگر در دو سال گذشته، سوگ عزیزی (درجه یک) را تجربه کردهاید، با پاسخ به این پرسشنامه، مرا در این راه انسانی یاری دهید.
پیشاپیش از همکاری شما صمیمانه سپاسگزارم.⚘️
https://survey.porsline.ir/s/FmhA01mc
(برای پر کردن پرسشنامه روی لینک بالا کلیک کنید.)
مزلو میگوید بسیاری از افراد، وقتی در آستانهی شکوفایی استعدادها، خلاقیت، قدرت درونی یا تحقق خود واقعیشان قرار میگیرند، احساس ترس یا اضطراب میکنند. این ترس میتواند شکلهای مختلفی داشته باشد:
✳️ چرا از ظرفیتهای خود میترسیم؟ 1.ترس از مسئولیت:شکوفا شدن، ما را ملزم میکند که مسئول انتخابها، ارزشها و تأثیر خود بر جهان باشیم. بسیاری از افراد از این مسئولیت گریزاناند. 2.ترس از متفاوت بودن:فرد خودشکوفا معمولاً مسیر خاصی را طی میکند، که ممکن است با تأیید اجتماعی همراه نباشد. این تفاوت ممکن است احساس تنهایی ایجاد کند. 3.ترس از موفقیت:برخلاف تصور رایج، گاهی موفقیت بیش از شکست ما را میترساند، چون زندگی را از حالت پیشبینیپذیر خارج میکند. 4.ترس از نور و بزرگی درون:انسانها گاهی آنقدر به نقصها و ضعفهای خود خو گرفتهاند که نمیتوانند عظمت و قدرت درونیشان را باور کنند. 5.عادت به محدود کردن خود:بسیاری از ما از کودکی با جملاتی مثل «تو نمیتونی»، «زیادی بلندپرواز نباش» و… رشد کردهایم. این باورهای محدودکننده، باعث ترس از رشد میشوند.
✅ نتیجهگیری زیبا:مزلو معتقد است که شکوفایی، سرنوشت طبیعی و زیبا برای انسان است؛ اما ترس از روشنایی درون، ما را در سایه نگه میدارد.رشد واقعی، با پذیرش نور و تواناییهایی که درونمان نهفته است آغاز میشود.شجاعت یعنی باور کنیم که لایق رشد، موفقیت، خلاقیت و معنا هستیم.مزلو ما را دعوت میکند که از خود نترسیم؛ بلکه خود را کشف کنیم.
منبع: •مزلو، ا. (۱۳۸۰). روانشناسی هستی. ترجمهی یوسف کریمی. •Maslow, A. H. (1962). Toward a Psychology of Being
🌱
✳️ چرا از ظرفیتهای خود میترسیم؟ 1.ترس از مسئولیت:شکوفا شدن، ما را ملزم میکند که مسئول انتخابها، ارزشها و تأثیر خود بر جهان باشیم. بسیاری از افراد از این مسئولیت گریزاناند. 2.ترس از متفاوت بودن:فرد خودشکوفا معمولاً مسیر خاصی را طی میکند، که ممکن است با تأیید اجتماعی همراه نباشد. این تفاوت ممکن است احساس تنهایی ایجاد کند. 3.ترس از موفقیت:برخلاف تصور رایج، گاهی موفقیت بیش از شکست ما را میترساند، چون زندگی را از حالت پیشبینیپذیر خارج میکند. 4.ترس از نور و بزرگی درون:انسانها گاهی آنقدر به نقصها و ضعفهای خود خو گرفتهاند که نمیتوانند عظمت و قدرت درونیشان را باور کنند. 5.عادت به محدود کردن خود:بسیاری از ما از کودکی با جملاتی مثل «تو نمیتونی»، «زیادی بلندپرواز نباش» و… رشد کردهایم. این باورهای محدودکننده، باعث ترس از رشد میشوند.
✅ نتیجهگیری زیبا:مزلو معتقد است که شکوفایی، سرنوشت طبیعی و زیبا برای انسان است؛ اما ترس از روشنایی درون، ما را در سایه نگه میدارد.رشد واقعی، با پذیرش نور و تواناییهایی که درونمان نهفته است آغاز میشود.شجاعت یعنی باور کنیم که لایق رشد، موفقیت، خلاقیت و معنا هستیم.مزلو ما را دعوت میکند که از خود نترسیم؛ بلکه خود را کشف کنیم.
منبع: •مزلو، ا. (۱۳۸۰). روانشناسی هستی. ترجمهی یوسف کریمی. •Maslow, A. H. (1962). Toward a Psychology of Being
🌱
✔️
سنم بالا رفته است....
این را از موهای سفیدشدهام نمیفهمم،
این را بیحوصلگیهایم به من میگویند.
سنم بالا رفته و این را از پاهای سستشدهام
نمیفهمم، بلکه این را احساسِ سختشدهام
به من میگوید.
سنم بالا رفته چون دیگر انتخاب میکنم
کی و کجا باشم. از قبلِ هر قرار میدانم کی
بازخواهم گشت. حالا بیپروا کاری را نمیکنم
و خیلی با احتیاط به آدمها نزدیک میشوم.
حالا وقتی دستِ دو عاشق را در دستِ هم در
خیابان میبینم، با خودم میگویم: «کاش با
هم بمانند.» دیگر فکر نمیکنم عشقها لزوماً
به سرانجام میرسند.
حالا وقتی کسی خیلی مادرش را دوست
دارد، بیشتر از اینکه فکر کنم چقدر آدم
خوبیست، دلم برایش میسوزد...
حالا وقتی میخواهم از خیابان بگذرم،
میدانم ماشینها قبل از رسیدن به من
سرعتشان را کم خواهند کرد.
حالا وقتی کتابی میخوانم، دیگر آن را به
کسی پیشنهاد نمیکنم.
صدای رعد و برق دیگر مرا نمیترساند، و
راستش برای ترسِ کسی هم اعتباری قائل
نیستم.
حالا وقتی به مشکلی برمیخورم، میدانم
دیر یا زود حل میشود و دیگر خودم را برای
هر اشتباه کوچک یا بزرگی شماتت نمیکنم.
حالا توانم در مدیریتِ احساسات خیلی
بیشتر از قبل شده است. چند سالیست که
دیگر نمیگذارم کسی برایم تعیینتکلیف کند.
راستش دیگر به درست و غلط اهمیت
نمیدهم. سر خاک پدرم نمیروم و میدانم
گر زنده بود، احتمالاً با او نیز حرف
نمیزدم...
نمیخواهم با مد روز همراه باشم و بهجای
باسهای جدید، فقط سعی میکنم شبیه
پیرمردها لباس نپوشم.
هنوز میخواهم به دورهی خودم وفادار باشم
و ورزشکاران قدیمی را بیشتر از این جوانها
دوست دارم.
میبینی چقدر پیر شدهام؟ حالا شبیه
میانسالهایی هستم که هنوز به خودشان
نرسیدهاند.
فکر میکنم کاش دوربینی تمام من را ضبط
میکرد.
البته اشتباهاتم را همه دیدهاند،
اما قابی از زیباییِ نور آباژور خانه هست
که کتابهای مورد علاقهام را زیر آن روشن
میکند و هیچکس این صحنه را نمیبیند.
آینهای دارم که هر روز نشان میدهد چرا
تارهای سفید بین ریشهایم رشد کرده است،
و این داستانها را نیز کسی نمیداند.
من آدم وفاداری هستم؛ به خیلی از چیزهایی
که دیگر نیستند.
آدمهایی که یا عوض شدهاند، یا دستکم
دیگر اینجا نیستند.
آدمهایی که از اینجا به دنبال آرزوهایشان
کوچ کردهاند، و انگار آرزوهایشان هم پیش
از آنها به مکانی نامعلوم رفتهاند،
تا حالا در غربت، مثل من، جلوی هیچ
دوربینی بیحوصله باشند.
من به همهی آنها نیز وفادارم، و این
وفاداری نیز دیده نمیشود.
فکر نمیکنم آدمی فقط با استخوانهای
متراکم یا تار موهای سفید پیر شود.
آدمی با خُلقاش پیر میشود،
از نور فرار میکند،در جشنها محکم دست
میزند، بقیه را نصیحت میکند،
خودش را آرام میکند،
خاطراتش را قُلُو میکند،
موسیقیِ بیکلام گوش میدهد،
قیمت دلار را نمیپرسد،
تیشرتهای طرحدار نمیپوشد،
همسایهای که سگ دارد را قضاوت میکند،
و در اوجِ بیحوصلگی مینویسد:
سنم بالا رفته است.
این را از موهای سفیدشدهام نمیفهمم،
این را بیحوصلگیهایم به من میگویند...
✅
سنم بالا رفته است....
این را از موهای سفیدشدهام نمیفهمم،
این را بیحوصلگیهایم به من میگویند.
سنم بالا رفته و این را از پاهای سستشدهام
نمیفهمم، بلکه این را احساسِ سختشدهام
به من میگوید.
سنم بالا رفته چون دیگر انتخاب میکنم
کی و کجا باشم. از قبلِ هر قرار میدانم کی
بازخواهم گشت. حالا بیپروا کاری را نمیکنم
و خیلی با احتیاط به آدمها نزدیک میشوم.
حالا وقتی دستِ دو عاشق را در دستِ هم در
خیابان میبینم، با خودم میگویم: «کاش با
هم بمانند.» دیگر فکر نمیکنم عشقها لزوماً
به سرانجام میرسند.
حالا وقتی کسی خیلی مادرش را دوست
دارد، بیشتر از اینکه فکر کنم چقدر آدم
خوبیست، دلم برایش میسوزد...
حالا وقتی میخواهم از خیابان بگذرم،
میدانم ماشینها قبل از رسیدن به من
سرعتشان را کم خواهند کرد.
حالا وقتی کتابی میخوانم، دیگر آن را به
کسی پیشنهاد نمیکنم.
صدای رعد و برق دیگر مرا نمیترساند، و
راستش برای ترسِ کسی هم اعتباری قائل
نیستم.
حالا وقتی به مشکلی برمیخورم، میدانم
دیر یا زود حل میشود و دیگر خودم را برای
هر اشتباه کوچک یا بزرگی شماتت نمیکنم.
حالا توانم در مدیریتِ احساسات خیلی
بیشتر از قبل شده است. چند سالیست که
دیگر نمیگذارم کسی برایم تعیینتکلیف کند.
راستش دیگر به درست و غلط اهمیت
نمیدهم. سر خاک پدرم نمیروم و میدانم
گر زنده بود، احتمالاً با او نیز حرف
نمیزدم...
نمیخواهم با مد روز همراه باشم و بهجای
باسهای جدید، فقط سعی میکنم شبیه
پیرمردها لباس نپوشم.
هنوز میخواهم به دورهی خودم وفادار باشم
و ورزشکاران قدیمی را بیشتر از این جوانها
دوست دارم.
میبینی چقدر پیر شدهام؟ حالا شبیه
میانسالهایی هستم که هنوز به خودشان
نرسیدهاند.
فکر میکنم کاش دوربینی تمام من را ضبط
میکرد.
البته اشتباهاتم را همه دیدهاند،
اما قابی از زیباییِ نور آباژور خانه هست
که کتابهای مورد علاقهام را زیر آن روشن
میکند و هیچکس این صحنه را نمیبیند.
آینهای دارم که هر روز نشان میدهد چرا
تارهای سفید بین ریشهایم رشد کرده است،
و این داستانها را نیز کسی نمیداند.
من آدم وفاداری هستم؛ به خیلی از چیزهایی
که دیگر نیستند.
آدمهایی که یا عوض شدهاند، یا دستکم
دیگر اینجا نیستند.
آدمهایی که از اینجا به دنبال آرزوهایشان
کوچ کردهاند، و انگار آرزوهایشان هم پیش
از آنها به مکانی نامعلوم رفتهاند،
تا حالا در غربت، مثل من، جلوی هیچ
دوربینی بیحوصله باشند.
من به همهی آنها نیز وفادارم، و این
وفاداری نیز دیده نمیشود.
فکر نمیکنم آدمی فقط با استخوانهای
متراکم یا تار موهای سفید پیر شود.
آدمی با خُلقاش پیر میشود،
از نور فرار میکند،در جشنها محکم دست
میزند، بقیه را نصیحت میکند،
خودش را آرام میکند،
خاطراتش را قُلُو میکند،
موسیقیِ بیکلام گوش میدهد،
قیمت دلار را نمیپرسد،
تیشرتهای طرحدار نمیپوشد،
همسایهای که سگ دارد را قضاوت میکند،
و در اوجِ بیحوصلگی مینویسد:
سنم بالا رفته است.
این را از موهای سفیدشدهام نمیفهمم،
این را بیحوصلگیهایم به من میگویند...
#اردلان_امین_جواهری
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زندگی رسم پذیرایی از تقدیر است
سهم من هرچه که هست من به اندازه این سهم نمی اندیشم
وزن خوشبختی من وزن رضایتمندی است
شاید این راز همان رازِ کنار آمدن و سازش با تقدیر است.
صبح بخیر زندگی
🌸
سهم من هرچه که هست من به اندازه این سهم نمی اندیشم
وزن خوشبختی من وزن رضایتمندی است
شاید این راز همان رازِ کنار آمدن و سازش با تقدیر است.
صبح بخیر زندگی
🌸
آرتور شوپنهاور معتقد بود:
«ازدواج، معاملهای است که نیمی از لذتِ زندگی را فدای نیمی از آرامش میکنی.»
از اون طرف سورن کیرکگور باور داشت:
«تنها در عشقِ متعهد است که انسان به شکوهِ واقعیِ وجودش دست مییابد.»
چرا؟
زیرا ازدواج همیشه میان دو قطب میرقصد: آزادیِ فردی و وحدتِ عاطفی.
آیا ازدواج پایانِ خودِ اصیل ماست؟ یا آغازِ کشفِ عمیقترین لایههای عشق؟
شوپنهاور فریاد میزد:
«ازدواج مثل این است که دو خارپشت در سرمای زمستان بخواهند همدیگر را گرم کنند؛ هرچه نزدیکتر میشوند، بیشتر زخمی میشوند او عشق و ازدواج را صرفا فریب اراده ی کور طبیعت برای بقا می دانست!»
اما کیرکگور میگفت: «عشق واقعی، جایی آغاز میشود که ترس از "فردا" را رها میکنی و به "امروز" متعهد میشوی او عشق و ازدواج را پرشی به سوی ورای ترس و جایی که یکی شدن موجب شکوه می شود عنوان می کرد.
بنظر شما زندگیِ مشترک، قفس طلاییه که آرامش رو با کسالت عوض میکنه ؟
یا آزمون مقدسیه که انسان رو از خودخواهی به سمتِ ایثار میبره؟
این بحث، انفجارِ منطق و احساس است!
تا حالا شده از ترسِ "از دست دادن آزادی"، از عشقِ عمیق فرار کنید؟
🌱
«ازدواج، معاملهای است که نیمی از لذتِ زندگی را فدای نیمی از آرامش میکنی.»
از اون طرف سورن کیرکگور باور داشت:
«تنها در عشقِ متعهد است که انسان به شکوهِ واقعیِ وجودش دست مییابد.»
چرا؟
زیرا ازدواج همیشه میان دو قطب میرقصد: آزادیِ فردی و وحدتِ عاطفی.
آیا ازدواج پایانِ خودِ اصیل ماست؟ یا آغازِ کشفِ عمیقترین لایههای عشق؟
شوپنهاور فریاد میزد:
«ازدواج مثل این است که دو خارپشت در سرمای زمستان بخواهند همدیگر را گرم کنند؛ هرچه نزدیکتر میشوند، بیشتر زخمی میشوند او عشق و ازدواج را صرفا فریب اراده ی کور طبیعت برای بقا می دانست!»
اما کیرکگور میگفت: «عشق واقعی، جایی آغاز میشود که ترس از "فردا" را رها میکنی و به "امروز" متعهد میشوی او عشق و ازدواج را پرشی به سوی ورای ترس و جایی که یکی شدن موجب شکوه می شود عنوان می کرد.
بنظر شما زندگیِ مشترک، قفس طلاییه که آرامش رو با کسالت عوض میکنه ؟
یا آزمون مقدسیه که انسان رو از خودخواهی به سمتِ ایثار میبره؟
این بحث، انفجارِ منطق و احساس است!
تا حالا شده از ترسِ "از دست دادن آزادی"، از عشقِ عمیق فرار کنید؟
🌱
زنها "یهو" قاطی نمیکنن!
سکوت و صبوریای که ماهها تحملش کردن، فقط برای این بوده که رابطه حفظ بشه...
ولی چون طرف مقابل فقط بلده وقتی داد زده شد یا اشک ریخته شد متوجه بشه، فکر میکنه دعوا "ناگهانی" بوده!
نه عزیزم...
این آخرین مرحلهی یک فرسایش طولانیه که تو نفهمیدیش...
سکوت و صبوریای که ماهها تحملش کردن، فقط برای این بوده که رابطه حفظ بشه...
ولی چون طرف مقابل فقط بلده وقتی داد زده شد یا اشک ریخته شد متوجه بشه، فکر میکنه دعوا "ناگهانی" بوده!
نه عزیزم...
این آخرین مرحلهی یک فرسایش طولانیه که تو نفهمیدیش...
Forwarded from آکادمی روانشناسی و رواندرمانی گیلان ورکشاپس
🥰 😇 😇
🔹 کارگاه #زبان_تخصصی برای روانشناسان
⬇️ انگلیسی برای اهداف آموزشی و آکادمیک
☑️ مدرس: دکتر عنایتالّه شهیدی
- پزشک و روانشناس بالینی
- دکترای رواندرمانی شناختی-رفتاری (CBT) از ایتالیا
- مدرس بینالمللی
🗓 تاریخ برگزاری: از 30 تیر تا 24 آذر 1404
🕰️ دوشنبهها از ساعت 19 تا 22
⌛️ به مدت 48 ساعت
🟥 بهرهمندی از 2 بسته تخفیف ویژه
➗ امکان پرداخت اقساطی
🔠 🔠 🔠 🔠 🔠 🔠 🔠
🔠 🔠 🔠
🔠 🔠 🔠 🔠 🔠 🔠 🔠 🔠 🔠 🔠
🔥 🔥 🔥 🔥 🔥 🔥 🔥 🔥
✔️ معرفی:
"زبان تخصصی برای روانشناسان" یک دوره مبتنی بر مهارت است و برای روانشناسانی طراحی شده که مایلاند از متون تخصصی و مقالات انگلیسی بهترین بهره را ببرند و یا در آستانه ادامه تحصیل به زبان انگلیسی هستند.
این دوره، تمرین و پیشرفتهای درجهبندیشده دقیقی را در مهارتهای آکادمیک کلیدی که همه دانشجویان به آن نیاز دارند، مانند گوش دادن به سخنرانیها و صحبت کردن در سمینارها، ارائه میدهد.
همچنین شرکتکنندگان را به زبان تخصصی مورد نیاز برای مشارکت موفقیتآمیز در یک دپارتمان روانشناسی مجهز میکند.
تمرینهای شنیداری گسترده از سخنرانیهای روانشناسی گرفته شدهاند و تمام متون خواندنی نیز از همین حوزه مطالعاتی انتخاب شدهاند.
🤝 ویژگیهای کلیدی:
⬇️ آموزش کاربردی انگلیسی در روانشناسی
⬇️ رویکرد سیستماتیک برای توسعه مهارتهای آکادمیک از طریق محتوای مرتبط
⬇️ تمرکز بر مهارتهای دریافتی (خواندن و گوش دادن) برای فعال کردن مهارتهای تولیدی (نوشتن و صحبت کردن) در حوزه موضوعی
⬇️ فایلهای صوتی برای خودآموزی بیشتر و تکالیف خانگی
📝 سرفصلها:
🔢 روانشناسی چیست؟
🔢 شاخههای روانشناسی
🔢 روانشناسی در اتاق درمان
🔢 روانشناسی و کامپیوتر
🔢 فکر و زبان
🔢 حافظه
🔢 اختلالات روانی
🔢 شخصیت
🔢 اعتیادهای نوین
🔢 رویاها و فراروانشناسی
🔢 آشنایی با ساختار کلمات علمی (پیشوند، ریشه و پسوند)
🔢 واژههای کلیدی در روانشناسی
🔥 🔥 🔥 🔥
📱 برگزاری کارگاه: به صورت آنلاین و آفلاین و از طریق پلتفرم Zoom.
▶️ فیلم کارگاه: تا 1 سال در دسترس شماست.
🎤 فایل صوتی: قابل دانلود
🗂 فایلهای کارگاه: قابل دانلود
🎓 اعطای مدرک معتبر
🔥 🔥 🔥 🔥
⭐️ مبلغ رزرو: با پرداخت 500,000 تومان، جایگاه خود را در کارگاه قطعی کنید.
🏹 برای اطلاعات بیشتر و ثبتنام همین الان با ما در ارتباط باشید (فرصت بهرهمندی از تخفیفهای ویژه تا 6 تیر):
🛒 hottg.com/Guilan_Workshops
📞 09357779065
🔥 🔥 🔥 🔥 🔥 🔥 🔥 🔥
😍 آکادمی روانشناسی و رواندرمانی گیلان ورکشاپس: تجربهٔ خوشایند آموزش
📱 @GuilanWorkshops
📱 Instagram.com/GuilanWorkshops
- پزشک و روانشناس بالینی
- دکترای رواندرمانی شناختی-رفتاری (CBT) از ایتالیا
- مدرس بینالمللی
➗ امکان پرداخت اقساطی
"زبان تخصصی برای روانشناسان" یک دوره مبتنی بر مهارت است و برای روانشناسانی طراحی شده که مایلاند از متون تخصصی و مقالات انگلیسی بهترین بهره را ببرند و یا در آستانه ادامه تحصیل به زبان انگلیسی هستند.
این دوره، تمرین و پیشرفتهای درجهبندیشده دقیقی را در مهارتهای آکادمیک کلیدی که همه دانشجویان به آن نیاز دارند، مانند گوش دادن به سخنرانیها و صحبت کردن در سمینارها، ارائه میدهد.
همچنین شرکتکنندگان را به زبان تخصصی مورد نیاز برای مشارکت موفقیتآمیز در یک دپارتمان روانشناسی مجهز میکند.
تمرینهای شنیداری گسترده از سخنرانیهای روانشناسی گرفته شدهاند و تمام متون خواندنی نیز از همین حوزه مطالعاتی انتخاب شدهاند.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from TAB O+ | 22_10 |
https://hottg.com/addlist/ggHXsyoTFikwMDU0
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
HTML Embed Code: