TG Telegram Group & Channel
یک حقوقی در نیویورک | United States America (US)
Create: Update:

امید اصلا چیست؟

از من بپرسی می‌گویم؛ یک فضای بخاری و توهم‌ناک است و چیزی از جنس رؤیا. نه خواب البته! رویایی با استقامت آرزو و وضوح تصورات ما.
آدمِ امیدوار چشم هایش را می‌بندد و یا به جایی زل میزند. این کار را میکند چون قرار نیست چشم سر چیزی را رؤیت کند و عملی انجام دهد بلکه در لحظه نورون های مغزش را به هم وصل میکند و امیدش را میسازد و بعد نتیجه‌ی اصلی را در نقطه ای دور یا نزدیک می‌نشاند.
مثلا خودش سر خیابان نشسته و چیزی که امید به تحقق ش دارد را دو خیابان بالاتر پارک می‌کند. نه آنقدر دور میبرد که مثل آرزو محال شود، نه خیلی دم دست که بشود برنامه روزانه.
آدمی، امید را روی مرزی باریک بین تحقق و عدم آن جا میدهد. به آن رنگ و لعاب میدهد و بر و رو. به آن وجود میدهد، علاقه مندش میشود.
بعد از آن فاصله میگیرد. عقب میرود و روز و شب در صدد تحقق‌ و تجسدش میکوشد.
ولی خب امید، به خودیِ خود چیزی جز تصور ذهنی ما آدم‌ها نیست و حتی به اندازه خواب هم وجود خارجی پیدا نمیکند. اما لباس امکان میپوشد.
فرد امیدوار برای تحقق آن موضوع که هرچه میتواند باشد تلاش می‌کند. برای رسیدن روز خوب، شغل خوب، همسر خوب و مالِ زیاد و هرچه.
شاید امید دو نفر، یکی باشد اما قدرت جذب موضوع «امید» صرفا برای فردی که در حال تلاش است جنبه انگیزشی دارد و دیگرانی که برای آن تلاش نمیکنند، همان ناامیدهایی اند که فکر می‌کنند هیچ راهی برای رسیدن به «امیدِ» محقق شده وجود ندارد.
شاید امید واهی دادن، نوعی توهین به آدم‌ها محسوب شود، اما میزان انگیزه ایجاد شده در افراد‌ به سبب تشکیل یک «امید» در دوردست‌ها گاهی مسیر زندگی شان را تغییر می‌دهد و کیفیت آن‌را به طرز چشم‌گیری بالا میبرد.

از من بپرسی می‌گویم؛ هنوز هم آدمی با امید زنده‌است.
@mohsenrowhani

امید اصلا چیست؟

از من بپرسی می‌گویم؛ یک فضای بخاری و توهم‌ناک است و چیزی از جنس رؤیا. نه خواب البته! رویایی با استقامت آرزو و وضوح تصورات ما.
آدمِ امیدوار چشم هایش را می‌بندد و یا به جایی زل میزند. این کار را میکند چون قرار نیست چشم سر چیزی را رؤیت کند و عملی انجام دهد بلکه در لحظه نورون های مغزش را به هم وصل میکند و امیدش را میسازد و بعد نتیجه‌ی اصلی را در نقطه ای دور یا نزدیک می‌نشاند.
مثلا خودش سر خیابان نشسته و چیزی که امید به تحقق ش دارد را دو خیابان بالاتر پارک می‌کند. نه آنقدر دور میبرد که مثل آرزو محال شود، نه خیلی دم دست که بشود برنامه روزانه.
آدمی، امید را روی مرزی باریک بین تحقق و عدم آن جا میدهد. به آن رنگ و لعاب میدهد و بر و رو. به آن وجود میدهد، علاقه مندش میشود.
بعد از آن فاصله میگیرد. عقب میرود و روز و شب در صدد تحقق‌ و تجسدش میکوشد.
ولی خب امید، به خودیِ خود چیزی جز تصور ذهنی ما آدم‌ها نیست و حتی به اندازه خواب هم وجود خارجی پیدا نمیکند. اما لباس امکان میپوشد.
فرد امیدوار برای تحقق آن موضوع که هرچه میتواند باشد تلاش می‌کند. برای رسیدن روز خوب، شغل خوب، همسر خوب و مالِ زیاد و هرچه.
شاید امید دو نفر، یکی باشد اما قدرت جذب موضوع «امید» صرفا برای فردی که در حال تلاش است جنبه انگیزشی دارد و دیگرانی که برای آن تلاش نمیکنند، همان ناامیدهایی اند که فکر می‌کنند هیچ راهی برای رسیدن به «امیدِ» محقق شده وجود ندارد.
شاید امید واهی دادن، نوعی توهین به آدم‌ها محسوب شود، اما میزان انگیزه ایجاد شده در افراد‌ به سبب تشکیل یک «امید» در دوردست‌ها گاهی مسیر زندگی شان را تغییر می‌دهد و کیفیت آن‌را به طرز چشم‌گیری بالا میبرد.

از من بپرسی می‌گویم؛ هنوز هم آدمی با امید زنده‌است.
@mohsenrowhani


>>Click here to continue<<

یک حقوقی در نیویورک




Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)