TG Telegram Group Link
Channel: ☯ حقیقت متافیزیک 𝗠𝗘𝗧𝗔𝗣𝗛𝗬𝗦𝗜𝗖𝗦 𝗙𝗔𝗖𝗧 ☯️
Back to Bottom
🌈 از آنجا که خداوند قادر مطلق است، خرافه‌های مذهبی به انسان‌ها آموخته‌اند که از او باید ترسید. این نگرش ارتباط مثبتی بین شما و او تولید نمی‌کند. من با شما از آتش جهنم و دوزخ صحبت نمی‌کنم. بلکه می‌خواهم به شما بیاموزم که خداوند از خود شماست: عزیزتر از هر عزیزی، نزدیک‌تر از هر نزدیکی و مهربان‌تر و عاشق‌تر از همه آن چیزهایی که ما دوست می‌داریم. با او باید با چنین ذهنیتی ارتباط برقرار کرد! اگر شما فقط یک انگشت بلند کنید، او هر دو دست خود را به حرکت در می‌آورد تا شما را بلند کند. اگر برای گرفتن دست‌های او پایداری کنید، بی‌شک او به سراغ شما خواهد آمد.

-پاراماهانسا یوگاناندا

" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
🌻 شاگردی از استاد( یوگاناندا) پرسید، "به نظر نمی‌رسد که من در مراقبه کردن پیشرفتی کرده‌ام، نه چیزی می‌بینم و نه چیزی می‌شنوم." استاد در پاسخ گفت:
"خداوند را به خاطر خودش جویا باش. بالاترین ادراک خداوند حس وجد و شعف اوست که از عمق وجود برمی‌خیزد. به دنبال رؤیاهای شهودی، پدیده‌های معنوی و یا تجارب هیجان‌انگیز مباش. مسیر رسیدن به خداوند سیرک نیست!"

" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
درک معنای مذهب امری ضروری است


برای اکثریت مردم ، مذهب به منزله‌ی راه و رسم خانوادگی یا منافع اجتماعی و یا عادت اخلاقی است و به همین خاطر آنها درکی از اهمیت مذهب ندارند. از مردی پرسیدم , مذهبش چیست ، پاسخ گفت ، " مذهب خاصی ندارم. هر کلیسایی که راحت‌تر باشد به آنجا می‌روم. "

آنهایی که جستجوی خداوند برایشان مهمترین ضرورت زندگی نیست ، درکی از معنای مذهب ندارند. چرا همه مردم به دنبال پول هستند؟ برای اینکه به این اندیشه عادت کرده‌اند که پول برای رفع نیازهای زندگی و رفاه و سعادتشان ضرورت دارد. لازم نیست کسی این نکته را به انها یادآوری کند؛ بلکه خودشان این را می‌دانند. پس چرا اکثریت مردم ضرورت شناخت خداوند را درک نمی‌کنند؟ برای اینکه از قدرتِ تصور و تشخیص محروم هستند. من از همان ابتدای زندگی می‌دیدم که پاسخ‌های نظری و حتی مطالعه‌ی کتابهای آسمانی نمی‌توانند جاوبگوی بعضی سوالها باشند و روح انسان را کاملاً ارضا کنند، مگر آن که حقیقت آنها را خود شخص از راه تحقق و یگانگی با خداوند تجربه کند.


👇👇👇 ادامه 👇👇👇

" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
👆👆👆 ادامه 👆👆👆


برای نمونه ، وقتی مادرم درگذشت و عزیزان دیگرم هم یکی یکی از من گرفته شدند ، یک انقلاب درونی در من بوجود آمد؛ ولی هیچکس نمی‌توانست توضیح قانع‌کننده‌ای به من بدهد. لذا به این نتیجه رسیدم که جوابش را باید با کوشش خودم پیدا کنم. با خود عهد کردم ، " هیچ‌چیزی را کورکورانه نخواهم پذیرفت و باید توضیحش را از خودِ آفریدگارِ این عالم جویا شوم. " درک اسرار زندگی را ، که در تعالیم کلیساها و معابد پیدا نمی‌کردم ، مستقیماً از خود خداوند جویا شدم. اگر مذهب نتواند به من بگوید که چرا بعضی فقیر به دنیا می‌آیند و بعضی ثروتمند ، برخی کورند و برخی دیگر سالم ، پس چگونه می‌تواند جواب قانع کننده‌ای در مورد عدل و انصاف خداوند داشته باشد؟ استادان هند ، از راه یگانگی با خداوند و تحقق درونی ، پاسخ به معماهای زندگی را یافته‌اند و راه آن را به ما نیز نشان داده‌اند.


مذهبیون بسیاری در این دنیا هستند ، و هر مذهبی نیز دارای شاخه‌های گوناگون خودش می‌باشد. برای برخی مذهب کاملاً جنبه‌ی احساساتی دارد. اگر احساساتشان به اندازه زیاد تهییج شود آنگاه مذهبیِ متعصب می‌شوند. ولی در حالت ابراز شدید احساسات ، انسان ارتباطش را با خداوند از دست می‌دهد. آنهایی که احساساتی هستند ، از مذهب هیجان می‌طلبند. اگر از زاویه‌ی منطقی و عقلانی مذهب با آنها صحبت کنید کسل می‌شوند و خوابشان می‌گیرد. ولی تهییجِ احساسات دیگران بازی با ذهن آنهاست؛ حقیقت و خداوند را به آنها نمی‌دهد.

روشنفکران مذهبی از شنیدن نظریات گوناگون مذهبی و فلسفی لذت می‌برند و به خود می‌بالند که نسبت به مذهبیون احساساتی در سطح بالاتری از درک معنوی هستند. ولی تحریکات عقلانی نوع دیگری از " مخدر " و بازی با ذهن است و به مانند تهییج احساسات است و به سالک آنچه را که می‌خواهد نمی‌دهد.

مذهبیونی که کورکورانه به تعصب خود می‌چسبند غالباً همچون طوطی چیزهایی را تکرار می‌کنند که خودشان درک درستی از آنها ندارند و به تحقق آنها نرسیده‌اند. وقتی از آنها سوالی کنید ، پیروزمندانه از کتابهای آسمانی و اصول دین نقل قول می‌آورند. بحث و گفتگو با آنها بی‌فایده است ، چرا که آنها مطمئن هستند که بر همه چیز دانایی دارند.




پاراماهانسا یوگاناندا
کتاب « جستجوی جاودانه انسان » 
مترجم: آرجونا سلحشور



" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
درطول سه‌هزار سال گذشته، پانزده‌هزار جنگ بین انسان‌ها درگرفته
پانزده‌هزار جنگ در سه‌هزار سال؟!
حتی فکرکردن به آن چقدر ناخوشایند است. اینهمه جنگ نمی‌تواند بدون دلیل وجود داشته باشد
هر سال پنج جنگ؟!
این چه چیزی را نشان می‌دهد؟

من تاریخ بشریت را به دو بخش تقسیم می‌کنم: یکی دوران جنگ و دیگری دوران آمادگی برای جنگ
ما واقعاً هیچ دوران صلحی را تجربه نکرده‌ایم. در اساس مسئولیت این وضعیت، به تقسیم انسانها به بخش‌های زیاد بازمی‌گردد
و چه کسی بشریت را تقسیم کرده است؟
آیا ادیان رسمی نیستند، ایدئولوژی‌ها، نظریه‌ها و فرقه‌ها مسئول چنین تقسیم‌شدگی‌هایی نیستند؟
آیا ملیت و ملیّ‌گرایی و زندان‌های ایدئولوژی بشر را تقسیم نکرده‌اند؟
عمدتاً مذاهب و ادیان انسان‌ها را تقسیم و از هم جدا کرده‌اند.

در پشت تمام تضادها و نزاع‌ها “ایسم”‌ها وجود دارند
چه این “ایسم”ها مذهبی باشند و چه سیاسی؛ اینها تولید تضاد می‌کنند که در نهایت به جنگ‌ها منتهی می‌گردد.
حتی امروزه شوروی کمونیست و آمریکای دموکراسی به دو مذهب تبدیل شده‌اند: مانند جنگ بین دو مذهب شده است
ولی من می‌پرسم که آیا ممکن نیست که این تقسیمات بشری را، که براساس این افکار شکل گرفته، متوقف ساخت؟ آیا درست است که بخاطر یک امر غیراساسی، مانند فکر و عقیده، ما دست به کشتار انسان‌ها بزنیم؟
آیا درست است که فکر شما و فکر من باید قلب‌هایمان را دشمن همدیگر کند؟

آدلف هیتلر در جایی گفته است که اگر هر نژادی بخواهد متحد شود؛ ضرورت دارد که نفرت نسبت به نژاد دیگر خلق شود. او نه‌تنها این را گفت، بلکه به آن عمل کرد و آن را موثر و کارآمد یافت.

تمامی تبه‌کارانی که این دنیا را مسموم ساخته‌اند این روش را موثر یافته‌اند
با شعار “اسلام در خطر است،” می‌توان مسلمانان را متحد کرد و با شعار “هندویسم در خطر است” هندوها را می‌توان متحد کرد
خطر تولید ترس می‌کند و درنتیجه نفرت از کسانی که سبب ترس ما هستند ایجاد می‌شود
بنابراین تمام اتحادیه‌ها و سازمان‌ها بر اساس نفرت و ترس شکل گرفته‌اند. بنابراین درحالیکه تمام ادیان از عشق صحبت می‌کنند چون نیاز به وحدت دارند، در نهایت از نفرت کمک می‌گیرند! آنگاه عشق فقط حرف بیهوده است و نفرت پایه و اساس می‌گردد.

پس آن دیانت که من از آن سخن می‌گویم در مورد هیچ اتحادیه یا سازمان نیست،
یک جستار معنوی است
یک تجربه‌ی فردی است که علاقه‌ای به جمع‌آوری نفرات و پیروان ندارد

درواقع، تجربه‌ی معنوی در اساس فردگرا است.

و تمام سازمان‌ها بر اساس نفرت پایه‌گذاری شده‌اند
نفرت چه ربطی می‌تواند با دیانت و معنویت داشته باشد؟
هرآنچه که بین من و شما نفرت ایجاد کند نمی‌تواند مذهبی باشد. فقط هرچه که بین من و شما عشق ایجاد کند می‌تواند معنوی باشد

به‌یاد بسپارید:
هرآنچه که انسان را از انسانی دیگر جدا می‌کند، چگونه می‌تواند انسان را به خداوند وصل کند؟
این غیرممکن است. ولی آنچه ما مذهب می‌خوانیم ما را تقسیم می‌کند
با اینکه این به‌اصطلاح ادیان در مورد عشق صحبت می‌کنند، در مورد اتحاد همگان و برادری حرف می‌زنند؛
عجیب است که این فقط یک حرف باقی می‌ماند؛ و هر عملی که انجام می‌دهند دشمنی و نفرت را منتشر می‌کند. مسیحیت در مورد عشق حرف می‌زند، ولی هیچکس مانند مسحیان آدم نکشته است
شاید چیزهای خوب در پنهان‌کردن چیزهای بد ابزارهای مناسبی هستند!
اگر بخواهی آدم بکشی، می‌توانی به آسانی با نام عشق چنین کنی!
اگر کسی بخواهد خشن باشد، می‌تواند به آسانی در محافظت از عدم خشونت به خواسته‌اش برسد
اگر بخواهم شما را بکُشم، می‌تواند به آسانی بخاط خیر خودتان این کار را بکنم زیرا در اینصورت شما خواهید مرد ولی من گناهکار شناخته نمی‌شوم. آنوقت شما خواهید مرد، کشته خواهید شد و شکایت نخواهید کرد!

گفته شده که انسان حیوانی روشنفکر است؛ پس طبیعتاً، هرکاری که بخواهد بکند یک راه روشنفکرانه برای انجامش پیدا می‌کند
شاید شیطان به او مشورت داده که یک شعار خوب برای تبه‌کاری‌هایش انتخاب کند!
عمل هرچه شیطانی‌تر باشد، شعار باید بهتر باشد!

اشو

" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
جنگ افزارها هرچه کارآمدتر، بدشگون تر و نفرت آفرینی شان بیشتر....آنکه هستی و حیات را ارج می نهد، در راه جنگ گام نمیگذارد.

زیرا در جنگ پسندیده ترین ارزشهای انسانی لگد کوبِ نکوهیده ترین هیجانات رزمندگان میگردد و شریفترین مردمانِ دوران صلح، از والاترین به پست ترین شکل انسانی خود سقوط میکنند.

جنگ افزارها شیطانی اند و پلید، دست یازیدن به جنگ کار خردمندان نیست. مگر آنکه گریزی از آن نباشد.

پیروزی در جنگ نیز خجستگی نیست، شادمان بودن از پیروزی در جنگ، به وجد آمدن است از کشتار انسانها....

لائو تِزو_ تعالیم تائو
" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
زمانی برای زندگی کردن هست و زمانی برای مردن. اینها را با هم قاطی نکن، وگرنه هر دو را از دست خواهی داد.

پس هم اکنون، با تمامیت و شدت زندگی کن و نگران مرگ‌ نباش، و وقتی که مردی، آنوقت به تمامی بمیر.... بخش بخش نمیر.... تکه پاره زندگی نکن.... وقتی مردی روی آن تعمق کن که مرگ چیست.

ولی هم اکنون، وقتت را برای چیزهایی که در دوردست هستند تلف نکن، این لحظه را زندگی کن. آن کودک درونت که فراموشش کرده ای می داند که چگونه با تمامیت و شدت زندگی کند. بدون ترس از اینکه زندگی از کنترل خارج شود.

شما اجازه دارید که خودتان باشید، بدون هیچگونه ممانعتی. من می خواهم این در تمام دنیا رخ بدهد. این تنها یک آغاز است. در این لحظه شروع کن به زندگی با تمایمت و با شدت، لحظه به لحظه، با سرخوشی و بازیگوشی.

و خواهی دید که هیچ چیز از کنترل خارج نخواهد شد، که هوشمندی تو تیز تر خواهد شد. که جوان تر خواهی شد و عشق تو عمیق تر خواهد شد.

و وقتی به دنیای بیرون می روی، هرکجا بروی، تا حد ممکن زندگی را و بازیگوشی را و شادمانی را منتشر کن به تمام گوشه و کنار زمین.

اگر تمام دنیا شروع کند به خندیدن و شادمانی کردن و بازی کردن، انقلابی عظیم بوجود خواهد آمد.

جنگ ها توسط انسان های جدی  بوجود می آیند؛ کشتارها توسط انسان های جدی صورت می گیرد و خودکشی ها توسط انسان های جدی انجام می شوند
تیمارستان ها پر از مردمان جدی است.

فقط تماشا کن که جدی بودن چه آسیب هایی به انسان زده است و آنوقت از جدی بودنت بیرون خواهی زد و به آن کودک که در درونت در انتظار است اجازه خواهی داد تا بازی کند و آواز بخواند و برقصد.

تمام مذهب من از بازیگوشی تشکیل شده است. این جهان هستی وطن ما است و ستارگان برادران و خواهران ما هستند؛ این اقیانوس ها و رودخانه ها و کوهستان ها دوستان ما هستند. در این کائنات که بسیار دوستانه است، تو مانند یک بودای سنگی نشسته ای....؟؟ من بودای سنگی را موعظه نمی کنم: می خواهم شما بوداهای رقصان باشید.

پیروان بودا این را دوست نخواهند داشت، ولی من اهمیت نمی دهم که دیگران چه فکر می کنند. من فقط به حقیقت اهمیت می دهم.

اگر یک حقیقت نداند که چگونه برقصد، افلیج است. اگر یک بودا قادر به خندیدن نباشد، چیزی کسر دارد؛ اگر یک بودا نتواند با کودکان قاطی شود و بازی کند، به بیداری نزدیک شده است، ولی کاملاٌ بیدار نشده است. چیزی در او خفته است.


اوشو
" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
کندالینی و مغز

مغز انسان به واقع یکی از شگفت آورترین پدیده های هستی است حدود دوازده هزار میلیون سلول دارد
هر سلول با تخمین ، پانصد هزار ارتباط با دیگر سلولها دارد.

بیداری کندالینی و اتحاد آن با شیوا مستقیماً با تمام مغز شخص ارتباط دارد.
مغز انسان ده قسمت دارد که نُه قسمت آن خفته و ساکن و تنها یک جزء آن فعال است.
دانستنیها، افکار یا آنچه که انجام می دهید همه حاصل جزء فعال مغز هستند و نُه جزء دیگر  به این جهت غیرفعال یا خفته اند که انرژی لازم را برای فعال شدن ندارند.

بخش فعال مغز با انرژی و نیروی آیدا (آگاهی) و پینگِلا (زندگی و حیات) عمل میکند
اما ۹ بخش دیگر تنها با انرژی کندالینی فعال می‌شوند.

شما برای روشن نمودن یک لامپ الکتریکی، آن را لمس نمی کنید بلکه آن را به وسیله کلیدی که بر روی دیوار نصب شده است روشن می نمایید.
روشن کردن چراغ مغز مشابه همین عمل است. نیاز به کلید است و کلیدهای روشنایی مغز در چاکراها قرار گرفته اند.

برای صعود انرژی کندالینی به تاج سر باید چاکراها پاکسازی شده باشند سپس با روشن شدن سطوح خاموش مغز دست‌یابی به هوش عالی (آگاهی کیهانی) مقدور است.



" کانال حقیقت متافیزیک "

channel : @METAPHYSICS_FACT 🧘🧘‍♀
شکل نمادین نیروی #کندالینی


" کانال حقیقت متافیزیک "

channel : @METAPHYSICS_FACT 🧘🧘‍♀
#ذکر_و_مانترا

🍀 #ذکر
طبق اتفاق نظر اساتید:
ذکر در حقیقت به معنای یاد آوری کردن و به یاد آوردن است .
بحث فکر و ذکر را اگر در نظر بگیریم ، چنین در باب تفکر داریم که : در بحث تفکر ، به انسان توصیه شده که در مورد نشانه های خداوند تفکر و تامل کند ، اما ذکر در حقیقت جمع آوری محصول تفکر در یکجا می باشد.
به فرض شخصی چندین سال در مورد یک مسئله تحقیق و تفکر کرده است ، حال اگر محصول نهائی آن تحقیق و تفکر را در یک لحظه پیش خود تجسم کند به آن ذکر میگوییم. بدین خاطر ذکر دارای اهمیت است.

در عرفان گفته شده است که هر ذکری دارای انرژی و شرایط مخصوص بخود است. بدین خاطر اگر شخصی همینطور عامیانه بخواهد ذکری را بگوید هیچ مانع و مشکلی نیست.
اما نکته اصلی اینجاست که اگر شخصی بخواهد با هدف خاصی ذکر بگوید در اینصورت نباید هر ذکری را خود سر بگوید.

در ادامه بحث قابل ذکر است که چنین شخصی لزوما باید زیر نظر یک استاد کامل بوده و حتما باید ذکر مخصوص خود را از استادش تحویل بگیرد و از طرف بزرگان تاکید هم بر این است که حین گفتن ذکر تجویز شده از طرف استاد ، شاگرد نباید ذکر دیگری را همراه با آن بگوید ، به استثناء ذکرهایی که در نمازهای یومیه گفته می شود.

حال به بهترین شرایط گفتن ذکر تجویز شده از استاد می پردازیم:
1- حداقل تعداد ذکر در هر روز باید 1000 تا باشد
2- با وضو بودن موقع گفتن ذکر
3- حد الامکان رو به قبله بودن و روبرو نشستن با یک دیوار ساده و بی آلایش جهت جلوگیری از انحراف ذهن موقع ذکر گفتن
4- حدالامکان ذکر باید در جایی ساکت و به گونه ای بلند گفته شود گه گوش ذاکر صدا را بشنود و بر جان و روحش تاثیر بگذارد.

البته این نکته را هم در نظر داشته باشید که اگر شخص به دلیل مشغله کاری نتواند با شرایط نوشته شده ذکر بگوید ، می تواند به حالت معمولی هم ذکر خود را بگوید ، فقط باید ذکر هر روز تعدادش حداقل 1000 تا باشد تا اثر گذاری کامل را روی شاگرد داشته باشد.

⭕️در آخر هم ذکر این نکته ضروری است که : در عرفان اسلامی تاکید بر این دو نکته مهم است :

1- ذکر واسطه بین استاد و شاگرد است

2- اساسا بدون ذکر ، شاگرد به جایی نمی رسد ، چون ذکر نقطه اتصال فرد به خداوند است به واسطه استاد

پس بخوبی می توان دریافت که ذکر در مراحل سیر و سلوک دارای اهمیت خاصی است.


" کانال حقیقت متافیزیک "

channel : @METAPHYSICS_FACT 🧘🧘‍♀
#ذکر_و_مانترا

🍀 #مانترا
مراكز انرژي در بدن ما داراي برخي قابليت ها مي باشد كه تحت تاثير عوامل مختلفي بروز پيدا مي كنند و به صورت موقت از حالت بالقوه به بالفعل در مي آيند. مانتراها اين خاصيت را دارند كه به صورت موقت اين مراكز انرژي را فعال كنند. مراكز انرژي به صورت موقت تحت تاثير قرار مي گيرد و توانايي مربوط به آن مركز، فعال و بيدار مي گردد. هر مانترا به صورت كشيده تلفظ مي شود تا جايي كه بازدم تمام شود. مانتراهاي صدادار، معناي لغوي خاصي ندارند و تنها در اثر تكرار اين نوع مانترا، كه از صداي كشيده خاصي تشكيل شده، مركز انرژي مورد نظر تحت تاثير قرار مي گيرد.

به عنوان نمونه مي توان به برخي از آنها اشاره مي شود.

⚡️مانتراي اُ : اين مانترا كه به صورت كشيده به صورت اُاُاُاُاُاُاُُاُ (ضمه عربي) تلفظ مي شود مركز انرژي قلبي يا چاكراي پنجم را تحت تاثير قرار مي دهد كه در نتيجه آن توانايي شهود به صورت موقت بيدار مي گردد. شهود توانايي احساس چيزي به صورت غير فيزيكي و غير مادي است. اين شهود مي تواند هم در جهان فيزيكي و هم در جهان هاي دروني همراه ما باشد. شهود، حسي است كه نمي توانيم آن را به وسيله ذهن و حواس پنجگانه و همچنين علم و دانش بيروني آن را بدست بياوريم. شهود مي تواند شما را از انواع خطرها آگاه كند يا به شما كمك كند تا ايراد كار با احساس شهودي خود درك و دريافت كنيد.

🍁مانتراي اي: اين مانترا نيز به صورت كشيده اي ي ي ي تلفظ مي شود و بر مركز انرژي پيشاني يا چاكراي ششم(آجنا) تاثير مي گذارد و باعث مي شود توانايي روشن بيني به صورت موقت در ما پديدار گردد. به وسيله روشن بيني ما مي توانيم بعدهاي ديگري را كه با چشمان مادي و فيزيكي قابل ديدن نيستند، ببينيم. همچنين روشن بيني توانايي ديدن هاله و انرژي ها را براي فرد ميسر مي سازد.

🌾مانتراي اَ: اين مانترا به صورت فتحه عربي تلفظ مي شود و به صورت كشيده گفته مي شود. باعث مي شود مركز انرژي ريه ها به صورت موقت فعال گردد و توانايي مشاهده اتفاقات و روياها و خوابها را افزايش مي دهد و همچنين دسترسي به حافظه هاي قبلي را بيشتر مي كند.

🍃مانتراي يو: اين مانترا به صورت كشيده به صورت يوووووو تلفظ مي شود و بر مركز انرژي ناف تاثير مي گذارد و به صورت موقت توانايي دور آگاهي يا تله پاتي را به انسان اعطا مي كند.

🌼مانتراي اِ : اين مانترا به صورت كسره عربي به صورت كشيده تلفظ مي شود و بر مركز انرژي حنجره يا چاكراي گلو تاثير مي گذارد. به صورت موقت مي تواند باعث توانايي روشن شنوي يا غيب شنوي گردد.

🌸براي درك و دريافت تاثير هر كدام از اين مانتراها، بهتر است آنها را جداگانه تمرين كنيم تا در صورت تحريك مركز مورد نظر، ادراكات برتر ناشي از فعاليت آن مركز را شناسايي و تجربه كنيم. در ابتدا بهتر است مانتراها با صداي بلند و سپس با صداي معمولي و در نهايت به صورت ذهني گفته شود.




" کانال حقیقت متافیزیک "

channel : @METAPHYSICS_FACT 🧘🧘‍♀
🍀 #سفر_روح



وقتی ما حرف از سفر روح میزنیم یک جادوگری و کار غیر عادی نیست ، بلکه ما به دنبال رهایی از زمین مادی و پرواز به سوی عرش در همین زندگی هستیم ،ما انسان ها ۱۰۰ درصد انرژی خودمون رو برای دنیای مادی وتیپ زدن و پیری و جوانی و کار و زندگی خرج کردیم ، در صورتی که اگر بیایم این انرژی رو بین دنیای مادی و دنیای روح و بعد معنوی خودمون تقسیم کنیم پا بر تمام جهان های خدا خواهیم گذاشت و بهشت رو در همین زندگی الانمون به وضوح رویت میکنیم ، اما این کار لازمه ی زمان و تلاش و خود باوری و شناخت درست از خودمونه ، امروز ما تو این پست همه ی این هارو مرور میکنیم . پس بریم سراغ ادامه ی مطلب…

نکته اول :
شما باید این رو قبول کنین که دارای دنیایی درونی هستین ، باید این رو از همین الان به خودتون ثابت کنین که یک روح هستین ، از بندگان خدا هستین ، فنا ناپذیرهستین، و دارای دنیای درون هستین و همه چیز مادی نیست ، تو باید قبول کنی که حق انتخاب و فکر کردن و جستجوداری ، برای همینم هست که خداوند به تو اختیار رو اعطا کرده تا خودت انتخاب کنی که به سمت خدا بری یا شیطان که دشمن تو هستش.اینجا برای تو سوال پیش میاد که چرا اصلا خدا شیطان رو آفرید :
جواب اینه : مراتب جهان هایی که تو به عنوان یک فرد و یک روح قراره به اون ها پا بذاری بسیار زیاده ،شروع راه تو از این جهان که اسمش جهان فیزیکیه آغاز شده پس تو باید آفریدگار خودت رو بشناسی و حقانیت پروردگار بر تو ثابت بشه، این که تو اونو بشناسی پس به جهان فیزیکی اومدی که اولین قدم تو به عنوان روح هستش ، اما نگران نباش ، در جهان های بالا خبری از انرژی منفی و شیطان نیست ، در این جهان شیطان هست تا خدا برای تو معنی پیدا کنه چون خدا در کنار شیطان برای تو معنی واقعی خودش رو پیدا میکنه ، خوبی در کنار بدی ، طعم خوب در کنار طعم بد ، و یک زیبایی در حال مقایسه با یک زشتی معنی پیدا میکنه ، پس باید به این جهان علت و معلول وارد میشدیم تا خودمون رو و خدای خودمون رو بشناسیم . تا اینجا به شما ثابت بشه که اون خداست و اون سر منشاء ما و زیبایی هاست.

نکته ی دوم :
با خودت صادق باش !!! حقیقت رو قبول کن و در این جاده های گمراهی هی دنبال خودت نچرخ ، به هر دری نزن تا اشتباهات خودت رو توجیح کنی ، بلکه یک اصل رو پی بگیر ، اون اصل اینه : حقیقت رو قبول کن ، حتی اگر بیشترین ضربه رو به تو در دنیای مادی بزنه ، اون وقته که بعد معنوی خودت رو نجات دادی و خودت رو یک پله بالاتر بردی ، ما باید طوری زندگی کنیم که زندگی ما به جای دروغ سرشار از حقیقت و روشنی و صافی باشه ، و طوری باشیم که سر مشق همه باشیم نه نقطه ی اتهام همه . صداقت رو میشه با صادق بودن از همین الان شروع کرد و بعد از چندین ماه یک فرد صادق شد.

نکته ی سوم :
خدا همینجاست. به دنبال خدا در سرزمین های دیگر نگرد، کعبه و بت خانه بهانه است که ره گم نشود ، تو الان در منزل هستی ، پشت ال سی دی داری این مطلب رو میخونی ، شاید الان مادرت برای تو یک میوه بیاره و تو بخوریش و تموم شه بره ، اما ببین ، دقت کن ، حواست کجاست ؟ مادر برای تو میوه میاره ، مادر ، حس بین مادر و خودت رو ببین ، حس مادر فرزندی ، اون حاضره برای تو بمیره و تو حاضری برای اون خودت رو به هر آتیشی بزنی، سر منشاء این حس و محبت از کجاست؟؟؟ ، میوه رو نگاه کن، رنگ میوه ، میوه رو که خوردی یک لحظه به طعم میوه فک کن ، چه خوشمزه ست ؟!! چه هنرمندانه طعم سازی شده؟ خدا همینجاست ، در همین لحظه عبادت کن ، در لحظه یاد خدا باش و خدا رو ببین.

نکته ی چهارم :
تو آن هستی . نباید خودت رو جدا از خدا بدونی یا خدا رو نقطه ی مقابل خودت ببینی . بلکه باید این رو از تمام وجود حس کنی که تو هم هم جنس خدا هستی و از خدا دور نیستی ،پس در هنگام عبادت و ذکر هات از خدا دور نباش ، تو با خدا در تلفیق و تعامل هستی ،فقط کافیه این رو بپذیری.

نکته ی پنجم :
درگیر مادیات نباش ، این به این معنی نیستکه مادیات رو کنار بزنیم و رو به ریاضت کشیدن بیاریم ، بلکه زندگی کنین اما در گیر مادیات نباشین ، زیاده خواه نباشین و مادیات رو بشناسین که فانی هستند و مادی هستند .خسیس بودن ، پول دوست بودن ، برای پول هر کاری کردن ، زندگی رو در مال و اموال دونستن ، تیپ و ساعت آنچنانی رو شخصیت دونستن این ها همه درگیری های مادی هستند


" کانال حقیقت متافیزیک "

channel : @METAPHYSICS_FACT 🧘🧘‍♀

ادامه 👇👇👇
ادامه 👆👆👆
#سفر_روح


نکته ی ششم :
قانون طبیعت رو فراموش نکن . قانون این رو میگه : وقتی چیزی رو درخواست میکنین اون چیز به سمت شما میاد ، مگر اینکه خواسته ی قوی تری داشته باشین که باعث بشه خواسته ی قبلی شما شکسته بشه .

مثال : شما امروز با خوندن این مطالب تصمیم میگرین کار خودشناسی رو پیبگیرین . این خواسته ی شماست ، خودشناسی به سمت شما حرکت میکنه ، اما بعد از چند روز شما خواسته ی قوی تر ی خواهید داشت ، مثال میخواین همه ی تلاشتون رو بکنین که با فلان آدم دوست بشین یا اینکه کنکور رو قبول شین ، پس خواسته ی خودشناسی کنار زده میشه چون انرژی کمتری داره.

نکته ی هفتم :
بیشتر درگیر دادن باشیم تا گرفتن ، این یعنی اینکه بجز تلاش هایی که برای معاش روزانه خودمون انجام میدیم نباید برای خدمات و دعاهامون که برای خلق انجام میدیم از خدا طلب پاداش کنیم ، مثال ذکر بگیم برای حل فلان مشکل ، نماز بخونیم برای بهشت ،دعا کنیم برای ثواب ، پس جای عشق به خداوند کجاست؟ فکر کردین چرا رابطه ی ما سر نماز با خدا سرده ؟ چون رابطه ی ما عشق نیست بلکه تجارته با خداست ، البته از نوعی که خود ما از روی غرور نمیخوایم این حقیقت رو قبول کنیم ، پس بیایم حقیقت رو قبول کنیم . این همون نکته ی دوم بود . پس تجارت رو کنار بذارین و بی درخواست ببخشین ، در این صورت همه چیز به سمت شما خواهد آمد.

نکته ی هشتم :
تو مالک هیچ چیز نیستی . این رو نباید فراموش کنین ، شما اگر زمینی ، ملکی ، ساختمانی ، ماشینی ، خانواده ای یا فرزندی دارین ، نباید حس کنین که اینها مال شما هستند ، درسته زمین و ملک به اسم شماست اما همه ی اینها بعد از مرگ شما در این دنیا باقی میمونن ، پس تمام این ها رو یک محبت بدونین ، محبتی از جانب خدا برای شما ،این فکر عشق و معنویت رو به شما میده.

نکته ی نهم:
نفسانیات پنج گانه شما : شهوت ، خشم، وابستگی ، طمع و خود پرستی می تونن باعث درونگرایی شما بشن و شما رو در یک فضای بسته قرار بدن. این بدترین دام برای شماست ، که میتونه تمام تلاش هاتون رو از بین ببره.

نکته ی دهم :
جاودانگی ، برای رسیدن به جاودانگی باید دائما نثار کنیم بدون اینکه چشم داشتی برای بازگشتن داشته باشیم ، در این صورت به جاودانگی میرسیم ، شاید بگین اینطوری نمیشه که این یعنی احمق بودن ، اما دقت کنین ، ما نمیخوایم اهل دوز و کلک باشیم ، یا کار خیری نکنین ، یا وقتی میکنین هیچ درخواستی از طرف مقابل و خدانداشته باشین ، همونطوری که خدا در قبال بخشش هاش چیزی از ما نخواسته ، این دقیقا راهی هست که حضرت علی پیش گرفت ، شب و روز بخشید و از لحاظ معنوی به تمام عوالم خدا دست پیدا کرد و هنوز هم در بیداری و خواب های ما جاودانه مونده.

" کانال حقیقت متافیزیک "

channel : @METAPHYSICS_FACT 🧘🧘‍♀

ادامه 👇👇👇
ادامه 👆👆👆

#سفر_روح


نکته ی یازدهم:
آرزو ، آرزو برای مسائل مادی و دنیوی باز نقش دیوار رو برای ما داره ، شما میخواین رو به عرفان و خدا شناسی بیارین اما همیشه دارین تلاشی برای رسیدن به یک آرزو میکنین ، مثال آرزو دارین فلان ماشین روبخرین ، یا به فلان مرتبه تو شرکت برسین ، همین شما رو محصور به جسم میکنه ، اما حقیقت امر رو هم نگاه کنین ، تمام مراتب دنیوی ، بهترین ملک ، بهترین ماشین ، نهایتا برای یک ماه جذابیت دارن ، در مراتب دنیوی نقطه ی آسایشی وجود نداره ، هر چی مال و اموال تو بیشتر باشه و هرچی منبع های در آمدت بالاتر بره درگیری های فکریت بیشتر و بیشتر میشه و بیشتر و بیشتر درگیر جسم و مادیات خواهی شد . تلاش برای دنیا بد نیست اما نباید وابستگی فکری و جسمی به اون تلاش و هدف تلاشتون داشته باشین.

نکته ی دوازدهم :
عجله نکن ، این نکته رو با شعری آغاز میکنم :
آب دریا را اگر نتوان کشید ، هم به قدر تشنگی باید چشید ...
این به این معنی هستش که حقیقت خداوند مانند یک دریا میمونه ، ما نمیتونیم کل این دریا رو بشناسیم و تمام اون رو درک کنیم ، اما میتونیم به اندازه خودمون از دریا برداشتی داشته باشیم . در مسیر شناخت خدا هم همینه ، شما نباید با عجله و دستپاچگی بیاین تو این مسیر یک ماه شب و روز مراقبه و عبادت کنین تا به سیر و سلوک برسین ، در این صورت هیچ پاسخی دریافت نمیکنین ، چون این مسیر مسیر اعتداله ، حرکت با سرعت بالا امکان تصادف شدید رو به همراه داره ، شما یک ماه شب و روز پی گیر سفر روح میشین بعد که به جواب نرسیدین میزنین زیر همه چیز و نا امید میشین . در این مسیر باید با آرامش حرکت کنین ، همه چیز رو ببینین و نکات رو رعایت کنین بعد از مدتی نچندان دور هدف خود به خود محقق میشه.

نکته ی سیزدهم :
برای هر کسی باز گو نکن . عده ای ازآدم ها هستن که دوست دارن هر کسی رو دیدن سریع بحث راه بندازن و همه رو بر انداز کنن ، مثال: شما میخوای به سفر روح برسی و داری واسه این امر تلاش میکنی ، حالا تو فامیل و اطرافیان هر کسی رو میبینی میگی آره میخوام به خدا برسم و اساتیدی هستند و روح هایی هستند و من میخوام برم به آسمون ها و …. اینجاست که همه فکر میکنن شما یا خل شدین یا دیوونه شدین ، حق هم دارن فکر کنن، اونا تا الان تو نخ مد لباس و کتاب و دنیا و این جور مسائل بودن ، اونا نرفتن جهان رو از دید روح ببینن و دنیای درون ، بلکه رفتن کتابی بخونن و از اون کتاب دنیا رو ببینن ، مسیر اون ها غلط نیست ، مسیر ماهم غلط نیست ، اما با هم هم مسیر نیستیم ، حالا اینجاست که تمام افراد سعی مکینن شما رو که مسیری درونی دارین به سمت خودشون که مسیری نوشتاری و بیرونی دارند سوق بدن ، وقتی ۱۰ نفر به شما اینجور حرف هارو بزنن اونجاست که دیگه اون ها موفق شدند به هدفشون برسن و این شما هستید که شکست میخورین.

نکته ی چهاردهم :
قوی باش و تسلیم نشو ، ما علاقه مند به این هستیم که دلیل عدم موفقیت خودمون رو گردن خدا یا شیطان بندازیم ، وقتی به جایی نمیرسیم میگیم خدا خواست ، یا اینکه شیطان نذاشت و وسوسه ام کرد ، این رو ما به خودمون تلقین کردیم که سریع در برابر مشکلات تسلیم شیم و ضعیف باشیم و در آخر با یک حرف قسمت نبود از هدفمون دست بکشیم ، بعد ازچند وقتم میگیم خدایا من خواستم به تو برسم اما تو نخواستی و نذاشتی ، اما وقتی پیروزی به دست میاریم میگیم خودم خواستم رسیدم، این غلطه ، تو دارای دنیایی هستی ، دنیایی درونی و بیرونی ،میتونی اونو خودت بسازیش ، میتونی کسی باشی که تا به هدف نرسیده عقب نکشه ،میتونی کسی باشی که به هیچ عنوان شیطان نتونه گمراهش کنه ، اما چون خودت رو با این جمله که من نمیتونیم هیپنوتیزم کردی پس تا ابد نخواهی تونست به هدف های معنویت برسی ، بلکه همیشه ۲ ماه تلاش میکنی و سریع باز عقب میکشی و این تا آخرت ادامه خواهد داشت . پس قوی باش ، خودت رو بشناس ، تسلیم نشو و عقب نکش.

نکته ی پانزدهم :
جذابیت ،باخودت صادق باش ،حقیقت رو منشاء قرار بده و با خودت رو راست باش ،اکثر ما انسان ها برای دیدن جذابیت سفر روح و پرواز روح و دیدن جهان های دیگه پا در این مسیر میذاریم ،اگه هدفت از خوندن این مطالب اینه بهتره همینجا با خودت رو راست باشی و عقب بکشی ، یا اینکه هدف خودت رو تغییر بدی و برای شناخت خدا و عظمت وجود خودت پا به عرصه عرفان بذاری.

" کانال حقیقت متافیزیک "

channel : @METAPHYSICS_FACT 🧘🧘‍♀


ادامه👇👇👇
ادامه👆👆👆
#سفر_روح


نکته ی شانزدهم :
کلام حقیقت، وقتی حرف یا کلام حقی رو ما از کسی میشنویم ، این عادت رو داریم که شروع به بر انداز شخص گوینده میکنیم ، این کار اشتباست ، بلکه کلام حقیقت رو دریافت کنید و به کار ببندین، چون اگر به گوینده توجه کنین و گوینده کلام برای شما مهم باشه این خودش شخصیت پرستی محسوب میشه و شما رو از درک حقیقت دور میکنه.

نکته ی هفدهم :
اول انتخاب بعد حرکت ، ابتدا به خوبی بگردید و مسیر مناسب رو پیدا کنید و وقتی وارد مسیر شدین اون رو ادامه بدین بدون اینکه بخواین هی سرکدر ادیان یا آیین های دیگه بکشین. ما عادت کردیم ابتدا بدون بررسی وارد مسیر و طریقتی میشیم و بعد از مدتی سریع هم از مسیرمون عقب میکشیم.
مثال: من سریع وارد بحث سفر روح میشم و بعد از مدتی میام به این فکر میکنم که پس اسلام غلطه ؟ چرا بودا این و میگه و این دین اونو میگه ؟ بعد هی خودم رو درگیر این گفته ها میکنم و از اینجا مانده و از اونجا رونده میشم ، آخرشم به هیچ جوابی نمیرسم ، شما بخواین در ادیان و مسیر ها و طریقت ها جستجو و مقایسه انجام بدین ۵۰ سال هم این کارو ادامه بدین بی فایدست ، چون ذهن رو پر از اطلاعات متناقص کردین و آخرش هم هیچی به هیچی، در صورتی که باز یک اصل رو فراموش کردین، خداوند چیزی متفاوت از ذهن ماست، خدا برای تمام مسیر ها و ادیان خدایی میکنه، خدا فقط خدای دین اسلام نیست، بلکه خدای دین مسیح و طریقت های دیگه هم هست ، پس اول انتخاب بعد حرکت.

نکته ی هجدهم :
عبادت ، عبادتیکی از اصل هاست ، عبادت های متفاوتی داریم ، نماز ، ذکر ،راز و نیاز ، رفتن در طبیعت و شکر خدا رو گفتن ، کمک به خلق و …
اما عبادتی که به طور مداوم باشه و باعث رشد باشه. به نظر من نماز و ذکر بهترین نوع عبادته ، عبادت در سفر روح های شما مانند سوخت میمونه ، عبادت بیشتر برابر با سفر روح با مدت زمان بیشتر.

نکته ی نوزدهم :
پاکی و صداقت و خیر اندیش بودن برای تمام خلق . حتی دشمن ، و نداشتن کینه نسبت به هیچ انسانی . نداشتن روز مره گی و مشغله فکری، تا اونجایی که میتونین کاری کنین مشغله فکریتون بالا نره ، با مشغله فکری بالا تلاش برای سفر روح بی معنی میشه ، حتی خواب ها هم دچار دوگانگی میشن ، چون نقش درون و بعد معنوی در زندگی به صفر میرسه.

نکته ی بیستم و آخرین نکته:
تمرکز و یا مراقبه ،ابتدا تمرکز :شما در کنار همه این نکات شبی ۱۵ دقیقه قبل از خواب در اتاقی تاریک بشینین و یک شمع کوچک یا یک لامپ ال ای دی کم نور روشن کنین ، بعد به مدت ۱۵ دقیقه به اون نور خیره بشین و سعی کنین فکری نکنین ، با یک ارامش خیال به اون نور خیره بشین و حتی پلک هم نزنین ، بعد از مدتی نگاه کردن به نور ، اطراف نور کج و ماوج میشه ، کاری کنین این تغییر اشکال هم نتونه تمرکز شما رو برای نگاه کردن به مرکز نور به هم بزنه ، این کار رو هر شب به طور مداوم انجام بدین.
نجام مراقبه :برای مراقبه میتونین به طوری که راحت هستین ، ترجیحا چهار زانو در مکانی که رو به منظره یا آسمان هست بشینین و با نام های خدا و هرجمله ای که لایق خدا میدونین دل و جان و روح خودتون رو صفا بدین.
انجام مراقبه و تمرکز بسیار بسیار مهمه.
از اینجا به بعد دیگه باید صبور باشین ، هر چند روز یک بار نکاتی رو که اینجا گفته شده رو مطالعه کنین ، در زندگیتون به کار ببندین ، هر چقدر صاف تر و خوب تر بشین زود تر به هدفتون میرسین ، صبور باشین و برای سفر روح این کار هارو انجام ندین، بلکه برای خودشناسی و خدا شناسی این کار هارو انجام بدین ، به خداتون عشق بورزین و اونو به هر زبونی که راحتین پرستشش کنین و بشناسینش. بعد از این ها با انجام نکات بالا بسته به حالات درونی شما و نوع عملکرد شما به طور حتم خواب هاتون دچار تغییرات فراوانی میشه ، روشن تر میشه ، معنوی تر میشه ، اینجاست که باید هر شب یک درخواست رو قبل از خواب روی زبون بیارین ، این جمله رو : خدایا من بی تو هیچ هستم ، من به کمک تو احتیاج دارم، من رو به خودت برسون که من از تو هستم. هر خواسته ی دیگری هم که دارین به صورت خیلی خودمونی با خدا در میون بذارین، و باز هم تاکید میکنم نخواین بعد از یک هفته مانند شمس تبریز طی الارض کنین.

" کانال حقیقت متافیزیک "

channel : @METAPHYSICS_FACT 🧘🧘‍♀

ادامه👇👇👇
ادامه👆👆👆
#سفر_روح



عجلتون چیه؟ شما ابتدا خواب هاتون روشن میشه، بعد در خواب هدایت میشین، بعد در خواب سفر روح میکنین و بعد سفر روح واقعی برای شما محقق میشه. شبا قبل از خواب به خودتون نگین روح من از بدنم خارج شو ، یا اینکه در مراقبه بگین روح من پرواز کن ، از این خبرانیست ، بلکه شما فقط باید تمام نکات رو رعایت کنین ، هر روز بهتر و انسان تر بشین و فقط نظاره گر پیشرفت خودتون باشین و هیچ درخواست بی جایی از خدا نکنین ، هر شب نگین پس سفر روح کو ؟ چرا سفر روح نمیکنم ؟ همه این ها باعث میشه سفر روح شما به تعلیق بیفته، بلکه در بیداری هوشیار و درست کار باشین و در زمان خواب نظاره گر صدای درونتون باشین، روح شما وقتی توسط اساتید خواب به خوبی با دنیای درون آشنا بشه و تجربیات لازم رو کسب کنه اون وقته که به عنوان مثال شبی خوابیدید و یک دفعه احساس میکنین فشار خاصی روی بدنتون احساس میشه، بعد کم کم از بدن جدا میشین و به سفر روح واقعی میرسین، شما تا قبل از سفر روح شخصیتون فقط باید نکات رو رعایت کنین و نظاره گر صدای درون و راهنمایی های درون که از طریق خواب و رویا و اساتید به شما میشه باشین ،امکان داره این روند ۶ ماه ، یک سال یا بیشتر طول بکشه ، کمتر از این هم توقع نداشته باشین ، چون شما دارین بزرگ ترین کار دنیای درون رو انجام میدین و دارین به عرفان میرسین ، قدم در این راه فقط اسمش سفر روح نیست ، بلکه اسمش عرفان ، خودشناسی ، خدا شناسی و پرواز به سوی عرشه . روح شما با حرف شما از بدن خارج نمیشه ، بلکه اون هر شب آرزو داره از بند ذهن جدا بشه و پرواز کنه ، پس عجله نکنین ،شما بتونین تعادل رو بین جسم و روح خودتون برقرار کنین روح خودش به پرواز درمیاد و نیازی به حرف زدن زبانی نداره.

" کانال حقیقت متافیزیک "

channel : @METAPHYSICS_FACT 🧘🧘‍♀
پیوسته از خود بپرسید، آیا به سوی حالی سرورآمیز میروید یا نه...؟ اگر به ســوی سرور حرکت میکنید، در مسیر درست قرار دارید، اما اگر احساس فلاکت میکنید، خوب نگاه کنید؛ جایی از مسیر دور شده اید و راه را گم کرده اید.

چیزی حواس شما را پرت کرده است. شاید به چیزی چسبیده اید و دارید انرژی تان را در مسیری غلط هدر میدهید، دیگر طبیعی نیستید و با طبیعت بیگانه شده اید از این رو احساس فلاکت میکنید.

پس ببینید و تحلیل کنید....

هرچه را که علت فلاکت خود می یابید، رها کنید. این کار را به تأخیر نیندازید. بیدرنگ علت فلاکت را ریشه کن کنید. زندگی بسیار کوتاه است و درسهای زیادی هست که باید آموخت.

کسانی که همه چیز را به تأخیر می اندازند بازنده هستند. امروز کاری را به فردا موکول می کنید و فردا آن کار را به فردایی دیگر.... به تدریج تأخیر انداختن عادت میشود.

فقط امروز اسـت کـه واقعی است. فردا هرگز نمیرسد هر وقت که میبینید چیزی فلاکت به بار می آورد، آن را بلادرنگ کنار اندازید.

حتی یک لحظه هم آن را نگه ندارید. دست از چسبیدن بردارید، البته این کار شهامت می خواهد، شهامتِ زندگی کردن، شهامتِ خطر کردن، شهامتِ ماجراجویی، و فقط کسانی که شهامت رها کردن دارند عاقبت یک روز، نور عشق، تمامیت، سرور و برکت را به عنوان پاداش دریافت خواهند کرد. آن روز به جای انزجار از زندگی، سپاسگزار و رقصان خواهید بود.


اوشو

" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
4_5805586076588318157.mp4
1.5 MB
آروم باشید و با این جسم و مشکلات دنیوی هم هویت نشید!


" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
امام حسین (ع) و ایران - کورت فریشلر.pdf
5.6 MB
کتاب امام حسین و ایران تالیف کورت فیشلر نویسنده و روزنامه نگار آلمانی.
مترجم : استاد ذبیح الله منصوری

" کانال حقیقت متافیزیک "

╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
HTML Embed Code:
2025/06/29 12:35:07
Back to Top