Channel: ♥لؤلؤوالمرجان♥
سوره حجرات (آیه ۶)
يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوٓا إِنْ جَآءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوٓا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ (٦)
ای اهل ایمان! اگر بدكار بیتقوایی خبری برایتان آورد، خبرش را بررسی و تحقیق كنید تا مباد از روی ناآگاهی، گروهی را آسیب رسانید و بر كرده خود پشیمان شوید
عکس نوشته!
يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوٓا إِنْ جَآءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوٓا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ (٦)
ای اهل ایمان! اگر بدكار بیتقوایی خبری برایتان آورد، خبرش را بررسی و تحقیق كنید تا مباد از روی ناآگاهی، گروهی را آسیب رسانید و بر كرده خود پشیمان شوید
عکس نوشته!
باب 35:
#قرائت_در_نماز_صبح_و_مغرب
262- حدیث: « أَبِي بَرْزَة رضی الله عنه َ، قَالَ: كَانَ النَّبِيُّ ﷺ يُصَلِّي الصُّبْحَ وَأَحَدُنَا يَعْرِفُ جَلِيسَهُ وَيَقْرأُ فِيهَا مَا بَيْنَ السِّتِّينَ إِلَى الْمِائَةِ، وَيُصَلِّي الظُّهْرَ إِذَا زَالَتِ الشَّمْسُ، وَالْعَصْرَ وَأَحَدُنَا يَذْهَبُ إِلَى أَقْصَى الْمَدِينَةِ ثُمَّ يَرْجِعُ وَالشَّمْسُ حَيَّةٌ وَلاَ يُبَالِي بِتَأْخِيرِ الْعِشَاءِ إِلَى ثُلُثِ اللَّيْلِ»( 1).
---------
1- أخرجه البخاري في: 9 كتاب مواقيت الصلاة: 11 باب وقت الظهر عند الزوال.
--------------
یعنی: «ابو برزه رضی الله عنه گوید: پیغمبر ﷺ نماز صبح را در حالى مىخواند که هریک از ما. نفر بغل دست خود را مىشناخت، و از شصت تا صد آیه را در نماز صبح مىخواند، و نماز ظهر را به هنگام زوال خورشید (از نصف النّهار) مىخواند. و نماز عصر را وقتى مىخواند که یک نفر از ما به آخر شهر مدینه مىرفت و بر مىگشت امّا هنوز خورشید باقى بود (یعنى فاصله زمانى بین نماز عصر و مغرب به اندازهاى بود که یک نفر مىتوانست پیاده به آخر شهر برود و برگردد، امّا هنوز خورشید غروب ننماید) ولى تأخیر نماز عشاء تا گذشتن یک سوم از شب براى پیغمبرﷺ مهم نبود»، (یعنى هرکس نماز عشاء را از اوّل وقت آن تا سپرى شدن یک سوم شب بخواند از ثواب وفضیلت کامل آن بهرهمند مىباشد، امّا تأخیر آن از ثلث شب به بعد، آن ثواب را ندارد).
263- حدیث: «أُمِّ الْفَضْلِ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ أُمَّ الْفَضْلِ سَمِعَتْهُ وَهُوَ يَقْرَأُ ﴿وَٱلۡمُرۡسَلَٰتِ عُرۡفٗا١﴾ فَقَالَتْ: يَا بُنَيَّ وَاللهِ لَقَدْ ذَكَّرْتَنِي بِقِرَاءَتِكَ هذِهِ السُّورَةَ، إِنَّهَا لآخِرُ مَا سَمِعْتُ مِنْ رَسُولِ اللهِ ﷺ يَقْرَأُ بِهَا فِي الْمَغْرِبِ»(2 ).
---------
2- أخرجه البخاري في: 10 كتاب الأذان: 98 باب القراءة في المغرب.
-------------------
یعنی: «ابن عباس گوید: امّ الفضل شنید که من سوره ﴿وَٱلۡمُرۡسَلَٰتِ عُرۡفٗا١﴾ را (در نماز مغرب) مىخوانم امّ الفضل گفت: اى پسر عزیزم! به خدا سوگند با خواندن این سوره به یادم انداختى این آخرین سورهاى بود که از پیغمبر ﷺ شنیدم آن را در نماز مغرب مىخواند».
264- حدیث: «جُبَيْرِ بْنِ مُطْعِمٍ قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ ﷺ يَقْرَأُ فِي الْمَغْرِبِ بِالطورِ»(3 ).
---------
3- أخرجه البخاري في: 10 كتاب الأذان: 99 باب الجهر في المغرب.
-------------------
یعنی: «جبیر بن مطعم گوید: «شنیدم که پیغمبرﷺ سوره طور را در نماز مغرب مىخواند».
#قرائت_در_نماز_صبح_و_مغرب
262- حدیث: « أَبِي بَرْزَة رضی الله عنه َ، قَالَ: كَانَ النَّبِيُّ ﷺ يُصَلِّي الصُّبْحَ وَأَحَدُنَا يَعْرِفُ جَلِيسَهُ وَيَقْرأُ فِيهَا مَا بَيْنَ السِّتِّينَ إِلَى الْمِائَةِ، وَيُصَلِّي الظُّهْرَ إِذَا زَالَتِ الشَّمْسُ، وَالْعَصْرَ وَأَحَدُنَا يَذْهَبُ إِلَى أَقْصَى الْمَدِينَةِ ثُمَّ يَرْجِعُ وَالشَّمْسُ حَيَّةٌ وَلاَ يُبَالِي بِتَأْخِيرِ الْعِشَاءِ إِلَى ثُلُثِ اللَّيْلِ»( 1).
---------
1- أخرجه البخاري في: 9 كتاب مواقيت الصلاة: 11 باب وقت الظهر عند الزوال.
--------------
یعنی: «ابو برزه رضی الله عنه گوید: پیغمبر ﷺ نماز صبح را در حالى مىخواند که هریک از ما. نفر بغل دست خود را مىشناخت، و از شصت تا صد آیه را در نماز صبح مىخواند، و نماز ظهر را به هنگام زوال خورشید (از نصف النّهار) مىخواند. و نماز عصر را وقتى مىخواند که یک نفر از ما به آخر شهر مدینه مىرفت و بر مىگشت امّا هنوز خورشید باقى بود (یعنى فاصله زمانى بین نماز عصر و مغرب به اندازهاى بود که یک نفر مىتوانست پیاده به آخر شهر برود و برگردد، امّا هنوز خورشید غروب ننماید) ولى تأخیر نماز عشاء تا گذشتن یک سوم از شب براى پیغمبرﷺ مهم نبود»، (یعنى هرکس نماز عشاء را از اوّل وقت آن تا سپرى شدن یک سوم شب بخواند از ثواب وفضیلت کامل آن بهرهمند مىباشد، امّا تأخیر آن از ثلث شب به بعد، آن ثواب را ندارد).
263- حدیث: «أُمِّ الْفَضْلِ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ أُمَّ الْفَضْلِ سَمِعَتْهُ وَهُوَ يَقْرَأُ ﴿وَٱلۡمُرۡسَلَٰتِ عُرۡفٗا١﴾ فَقَالَتْ: يَا بُنَيَّ وَاللهِ لَقَدْ ذَكَّرْتَنِي بِقِرَاءَتِكَ هذِهِ السُّورَةَ، إِنَّهَا لآخِرُ مَا سَمِعْتُ مِنْ رَسُولِ اللهِ ﷺ يَقْرَأُ بِهَا فِي الْمَغْرِبِ»(2 ).
---------
2- أخرجه البخاري في: 10 كتاب الأذان: 98 باب القراءة في المغرب.
-------------------
یعنی: «ابن عباس گوید: امّ الفضل شنید که من سوره ﴿وَٱلۡمُرۡسَلَٰتِ عُرۡفٗا١﴾ را (در نماز مغرب) مىخوانم امّ الفضل گفت: اى پسر عزیزم! به خدا سوگند با خواندن این سوره به یادم انداختى این آخرین سورهاى بود که از پیغمبر ﷺ شنیدم آن را در نماز مغرب مىخواند».
264- حدیث: «جُبَيْرِ بْنِ مُطْعِمٍ قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ ﷺ يَقْرَأُ فِي الْمَغْرِبِ بِالطورِ»(3 ).
---------
3- أخرجه البخاري في: 10 كتاب الأذان: 99 باب الجهر في المغرب.
-------------------
یعنی: «جبیر بن مطعم گوید: «شنیدم که پیغمبرﷺ سوره طور را در نماز مغرب مىخواند».
باب 36:
#قرائت_در_نماز_عشاء
265- حدیث: «الْبَرَاء رضی الله عنه ِ، أَنَّ النَّبِيَّ ﷺَّ كَانَ في سَفَرٍ فَقَرَأَ فِي الْعِشَاءِ فِي إِحْدَى الرَّكْعَتَيْنِ بِالتِّينِ وَالزَّيْتُون»(1 ).
-------
1- أخرجه البخاري في: 10 كتاب الأذان: 100 باب الجهر في العشاء.
----------------
یعنی: «براء رضی الله عنه گوید: در حالى که پیغمبر ﷺ در مسافرت بود در یکى از دو رکعت اوّل نماز عشاء سوره ﴿وَٱلتِّينِ وَٱلزَّيۡتُونِ١﴾ را خواند».
266- حدیث: «جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللهِ، أَنَّ مُعَاذَ بْنَ جَبَلٍ كَانَ يُصَلِّي مَعَ النَّبِيِّ ﷺ ثُمَّ يَأْتِي قَوْمَهُ فَيُصَلِّي بِهِمْ الصَّلاَةَ، فَقَرَأَ بِهِمُ الْبَقَرَةَ قَالَ: فَتَجَوَّزَ رَجُلٌ فَصَلَّى صَلاَةً خَفِيفَةً، فَبَلَغَ ذَلِكَ مُعَاذًا، فَقَالَ: إِنَّهُ مُنَافِقٌ فَبَلَغَ ذلِكَ الرَّجُلَ، فَأَتَى النَّبِيَّ ﷺ ، فَقَالَ يَا رَسُولَ اللهِ إِنَّا قَوْمٌ نَعْمَلُ بِأَيْدِينَا، وَنَسْقِي بِنَوَاضِحِنَا وَإِنَّ مُعَاذًا صَلَّى بِنَا الْبَارِحَةَ، فَقَرَأَ الْبَقَرَةَ، فَتَجَوَّزْتُ، فَزَعَمْ أَنِّي مُنَافِقٌ فَقَالَ النَبِيُّ ﷺ: يَا مُعَاذُ أَفَتَّانٌ أَنْتَ ثلاثًا اقْرَأْ (وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا) وَ (سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الأَعْلَى) وَنَحْوَهَا»(2 ).
---------
2- أخرجه البخاري في: 78 كتاب الأدب: 74 باب من لم ير إكفار من قال ذلك متأولاً أو جاهلا.
-----------------
یعنی: «جابر بن عبدالله گوید: معاذ بن جبل با پیغمبر ﷺَّ نماز خواند، سپس به سوى قوم و مردم محلهاش برگشت و امامت نماز را براى آنان انجام داد، و سوره بقره را خواند، مردى از جماعت خارج شد و خودش تنها نماز کوتاهى را خواند، معاذ از این موضوع باخبر شد و گفت: این مرد منافق است. وقتى آن مرد از گفته معاذ نسبت به خود آگاه گردید، پیش پیغمبر ﷺ رفت و گفت: اى رسول خدا! ما جماعتى هستیم کارگر و به دست خود کار مىکنیم و با شتر آب به مزرعه و غیره مىدهیم، معاذ امامت نماز عشاء را براى ما انجام داد و سوره بقره را خواند، من که از جماعت خارج شدم (و نتوانستم با او نماز بخوانم)، معاذ گمان کرده است که من منافقم، پیغمبر ﷺَّ سه بار فرمود: اى معاذ! مگر شما مردم را از دین بر مىگردانى؟! سوره ﴿وَٱلشَّمۡسِ وَضُحَىٰهَا١﴾ و ﴿سَبِّحِ ٱسۡمَ رَبِّكَ ٱلۡأَعۡلَى١﴾ و سورههاى مانند آنها را بخوانید».
«نواضح: جمع ناضح است، شترى است که به آن آب مىکشند».
#قرائت_در_نماز_عشاء
265- حدیث: «الْبَرَاء رضی الله عنه ِ، أَنَّ النَّبِيَّ ﷺَّ كَانَ في سَفَرٍ فَقَرَأَ فِي الْعِشَاءِ فِي إِحْدَى الرَّكْعَتَيْنِ بِالتِّينِ وَالزَّيْتُون»(1 ).
-------
1- أخرجه البخاري في: 10 كتاب الأذان: 100 باب الجهر في العشاء.
----------------
یعنی: «براء رضی الله عنه گوید: در حالى که پیغمبر ﷺ در مسافرت بود در یکى از دو رکعت اوّل نماز عشاء سوره ﴿وَٱلتِّينِ وَٱلزَّيۡتُونِ١﴾ را خواند».
266- حدیث: «جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللهِ، أَنَّ مُعَاذَ بْنَ جَبَلٍ كَانَ يُصَلِّي مَعَ النَّبِيِّ ﷺ ثُمَّ يَأْتِي قَوْمَهُ فَيُصَلِّي بِهِمْ الصَّلاَةَ، فَقَرَأَ بِهِمُ الْبَقَرَةَ قَالَ: فَتَجَوَّزَ رَجُلٌ فَصَلَّى صَلاَةً خَفِيفَةً، فَبَلَغَ ذَلِكَ مُعَاذًا، فَقَالَ: إِنَّهُ مُنَافِقٌ فَبَلَغَ ذلِكَ الرَّجُلَ، فَأَتَى النَّبِيَّ ﷺ ، فَقَالَ يَا رَسُولَ اللهِ إِنَّا قَوْمٌ نَعْمَلُ بِأَيْدِينَا، وَنَسْقِي بِنَوَاضِحِنَا وَإِنَّ مُعَاذًا صَلَّى بِنَا الْبَارِحَةَ، فَقَرَأَ الْبَقَرَةَ، فَتَجَوَّزْتُ، فَزَعَمْ أَنِّي مُنَافِقٌ فَقَالَ النَبِيُّ ﷺ: يَا مُعَاذُ أَفَتَّانٌ أَنْتَ ثلاثًا اقْرَأْ (وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا) وَ (سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الأَعْلَى) وَنَحْوَهَا»(2 ).
---------
2- أخرجه البخاري في: 78 كتاب الأدب: 74 باب من لم ير إكفار من قال ذلك متأولاً أو جاهلا.
-----------------
یعنی: «جابر بن عبدالله گوید: معاذ بن جبل با پیغمبر ﷺَّ نماز خواند، سپس به سوى قوم و مردم محلهاش برگشت و امامت نماز را براى آنان انجام داد، و سوره بقره را خواند، مردى از جماعت خارج شد و خودش تنها نماز کوتاهى را خواند، معاذ از این موضوع باخبر شد و گفت: این مرد منافق است. وقتى آن مرد از گفته معاذ نسبت به خود آگاه گردید، پیش پیغمبر ﷺ رفت و گفت: اى رسول خدا! ما جماعتى هستیم کارگر و به دست خود کار مىکنیم و با شتر آب به مزرعه و غیره مىدهیم، معاذ امامت نماز عشاء را براى ما انجام داد و سوره بقره را خواند، من که از جماعت خارج شدم (و نتوانستم با او نماز بخوانم)، معاذ گمان کرده است که من منافقم، پیغمبر ﷺَّ سه بار فرمود: اى معاذ! مگر شما مردم را از دین بر مىگردانى؟! سوره ﴿وَٱلشَّمۡسِ وَضُحَىٰهَا١﴾ و ﴿سَبِّحِ ٱسۡمَ رَبِّكَ ٱلۡأَعۡلَى١﴾ و سورههاى مانند آنها را بخوانید».
«نواضح: جمع ناضح است، شترى است که به آن آب مىکشند».
باب 37:
#به_ائمه_جماعت_امر_شده_است_که_همیشه_نماز_را_بطور_خلاصه_بخوانند
267- حدیث: «أَبِي مَسْعُودٍ الأَنْصَارِي رضی الله عنه ِّ، قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اللهِ ﷺ ، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللهِ إِنِّي وَاللهِ لأَتأَخَّرُ عَنْ صَلاَةِ الْغَدَاةِ مِنْ أَجْلِ فُلاَنٍ مِمَّا يُطِيلُ بِنَا فِيهَا قَالَ: فَمَا رَأَيْتُ النَّبِيَّ ﷺ قَطُّ أَشَدَّ غَضَبًا فِي مَوْعِظَةٍ مِنْهُ يَوْمَئِذٍ، ثُمَّ قَالَ: يأَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ مِنْكُمْ مُنَفِّرِينَ؛ فَأَيُّكُمْ مَا صَلَّى بِالنَّاسِ فَلْيُوجِزْ، فَإِنَّ فِيهِمُ الْكَبِيرَ وَالضَّعِيفَ وَذَا الْحَاجَةِ»(1 ).
-------
1- أخرجه البخاري في: 93 كتاب الأحكام: 13 باب هل يقضي الحاكم أو يفتي وهو غضبان.
------------
یعنی: «ابو مسعود انصارى رضی الله عنه گوید: مردى به نزد پیغمبر ﷺ آمد، گفت: اى رسول خدا! من نماز صبح را به تأخیر مىاندازم چون فلانى که براى ما امامت مىکند به قرائتش طول مىدهد، ابو مسعود گوید: هیچگاه پیغمبرﷺ را ندیده بودم که تا این اندازه در موعظهاش عصبانى باشد، فرمود: اى مردم! بعضى از شما مردم را از دین به دور مىسازند، هریک از شما هر نمازى را که به امامت براى مردم مىخواند باید قرائت آن را کوتاه کند، چون در بین مردم افراى هستند که پیر و ضعیفند، و عدّهاى هستند کار و عجله دارند».
268- حدیث: «أَبِي هُرَيْرَة رضی الله عنه َ، أَنَّ رَسُولَ اللهِ ﷺ قَالَ: إِذَا صَلَّى أَحَدُكُمْ لِلنَّاسِ فَلْيُخَفِّفْ، فَإِنَّ مِنْهُمُ الضَّعِيفَ وَالسَّقِيمَ وَالْكَبِيرَ؛ وَإِذَا صَلَّى أَحَدُكُمْ لِنَفْسِهِ فَلْيُطَوِّلْ مَا شَاءَ»(2 ).
---------
2 - أخرجه البخاري في: 10 كتاب الأذان: 62 باب إذا صلى لنفسه فليطول ما شاء.
-------------------
یعنی: «ابو هریره رضی الله عنه گوید: پیغمبر ﷺ فرمود: «هرگاه شما امامت نماز را انجام دادید قرائت را کوتاه کنید چون در بین مردم افراد ضعیف و مریض و پیر وجود دارد، و هر وقت به تنهایى نماز خواندید هر قدر که آرزو دارید به آن طول بدهید».
269- حدیث: «أَنَس رضی الله عنه ٍ ، قَالَ: كَانَ النَّبِيُّ ﷺ يُوجِزُ الصَّلاَةَ وَيُكْمِلُهَا»(3 ).
-------
3- أخرجه البخاري في: 10 كتاب الأذان: 64 باب الإيجاز في الصلاة وإكمالها.
---------------
یعنی: «انس رضی الله عنه گوید: پیغمبر ﷺ نماز را طول نمىداد ولى آن را تکمیل مىخواند».
270- حدیث: «أَنَسِ بْنِ مَالِك رضی الله عنه ٍ، قَالَ: مَا صَلَّيْتُ وَرَاءَ إِمَامٍ قَطُّ أَخَفَّ صَلاَةً وَلاَ أَتَمَّ مِنَ النَّبِيِّ ﷺ ؛ وَإِنْ كَانَ لَيَسْمَعُ بُكَاءَ الصَّبِيِّ فيُخَفِّفُ مَخَافَةَ أَنْ تُفْتَنَ أُمُّهُ»(4 ).
--------
4- أخرجه البخاري في: 10 كتاب الأذان: 65 باب من أخف الصلاة عند بكاء الصبي.
-------------
یعنی: «انس بن مالک رضی الله عنه گوید: پشت سر هیچ کسى نماز نخواندهام که مانند نماز پیغمبرﷺ کوتاه و کامل باشد، هرگاه گریه بچهاى را مىشنید قرائت را کوتاه مىکرد تا مبادا مادرش در نماز دچار وسوسه و ناراحتى شود».
271- حدیث: «أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ رضی الله عنه ، أَنَّ النَّبِيَّ ﷺ ، قَالَ: إِنِّي لأَدْخُلُ فِي الصَّلاةِ وَأَنَا أُرِيدُ إِطَالَتَهَا فَأَسْمَعُ بُكَاءَ الصَّبِيِّ فَأَتَجَوَّزُ فِي صَلاَتِي مِمَّا أَعْلَمُ مِنْ شِدَّةِ وَجْدِ أُمِّهِ مِنْ بُكَائِهِ»(5 ).
-----------
5- أخرجه البخاري في: 10 كتاب الأذان: 65 باب من أخف الصلاة عند بكاء الصبي.
--------------------
یعنی: «انس بن مالک رضی الله عنه گوید: پیغمبر ﷺ گفت: گاهى نماز را شروع مىکنم، مىخواهم به قرائت آن طول دهم امّا وقتى که صداى گریه بچهاى را مىشنوم قرائت را کوتاه مىکنم چون مىدانم مادرش از گریه او چقدر متأثر مىشود»، (و در نمازش دچار وسوسه و اضطراب خاطر مىگردد).
«أتجوّز: کوتاه و تخفیف مىدهم».
#به_ائمه_جماعت_امر_شده_است_که_همیشه_نماز_را_بطور_خلاصه_بخوانند
267- حدیث: «أَبِي مَسْعُودٍ الأَنْصَارِي رضی الله عنه ِّ، قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اللهِ ﷺ ، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللهِ إِنِّي وَاللهِ لأَتأَخَّرُ عَنْ صَلاَةِ الْغَدَاةِ مِنْ أَجْلِ فُلاَنٍ مِمَّا يُطِيلُ بِنَا فِيهَا قَالَ: فَمَا رَأَيْتُ النَّبِيَّ ﷺ قَطُّ أَشَدَّ غَضَبًا فِي مَوْعِظَةٍ مِنْهُ يَوْمَئِذٍ، ثُمَّ قَالَ: يأَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ مِنْكُمْ مُنَفِّرِينَ؛ فَأَيُّكُمْ مَا صَلَّى بِالنَّاسِ فَلْيُوجِزْ، فَإِنَّ فِيهِمُ الْكَبِيرَ وَالضَّعِيفَ وَذَا الْحَاجَةِ»(1 ).
-------
1- أخرجه البخاري في: 93 كتاب الأحكام: 13 باب هل يقضي الحاكم أو يفتي وهو غضبان.
------------
یعنی: «ابو مسعود انصارى رضی الله عنه گوید: مردى به نزد پیغمبر ﷺ آمد، گفت: اى رسول خدا! من نماز صبح را به تأخیر مىاندازم چون فلانى که براى ما امامت مىکند به قرائتش طول مىدهد، ابو مسعود گوید: هیچگاه پیغمبرﷺ را ندیده بودم که تا این اندازه در موعظهاش عصبانى باشد، فرمود: اى مردم! بعضى از شما مردم را از دین به دور مىسازند، هریک از شما هر نمازى را که به امامت براى مردم مىخواند باید قرائت آن را کوتاه کند، چون در بین مردم افراى هستند که پیر و ضعیفند، و عدّهاى هستند کار و عجله دارند».
268- حدیث: «أَبِي هُرَيْرَة رضی الله عنه َ، أَنَّ رَسُولَ اللهِ ﷺ قَالَ: إِذَا صَلَّى أَحَدُكُمْ لِلنَّاسِ فَلْيُخَفِّفْ، فَإِنَّ مِنْهُمُ الضَّعِيفَ وَالسَّقِيمَ وَالْكَبِيرَ؛ وَإِذَا صَلَّى أَحَدُكُمْ لِنَفْسِهِ فَلْيُطَوِّلْ مَا شَاءَ»(2 ).
---------
2 - أخرجه البخاري في: 10 كتاب الأذان: 62 باب إذا صلى لنفسه فليطول ما شاء.
-------------------
یعنی: «ابو هریره رضی الله عنه گوید: پیغمبر ﷺ فرمود: «هرگاه شما امامت نماز را انجام دادید قرائت را کوتاه کنید چون در بین مردم افراد ضعیف و مریض و پیر وجود دارد، و هر وقت به تنهایى نماز خواندید هر قدر که آرزو دارید به آن طول بدهید».
269- حدیث: «أَنَس رضی الله عنه ٍ ، قَالَ: كَانَ النَّبِيُّ ﷺ يُوجِزُ الصَّلاَةَ وَيُكْمِلُهَا»(3 ).
-------
3- أخرجه البخاري في: 10 كتاب الأذان: 64 باب الإيجاز في الصلاة وإكمالها.
---------------
یعنی: «انس رضی الله عنه گوید: پیغمبر ﷺ نماز را طول نمىداد ولى آن را تکمیل مىخواند».
270- حدیث: «أَنَسِ بْنِ مَالِك رضی الله عنه ٍ، قَالَ: مَا صَلَّيْتُ وَرَاءَ إِمَامٍ قَطُّ أَخَفَّ صَلاَةً وَلاَ أَتَمَّ مِنَ النَّبِيِّ ﷺ ؛ وَإِنْ كَانَ لَيَسْمَعُ بُكَاءَ الصَّبِيِّ فيُخَفِّفُ مَخَافَةَ أَنْ تُفْتَنَ أُمُّهُ»(4 ).
--------
4- أخرجه البخاري في: 10 كتاب الأذان: 65 باب من أخف الصلاة عند بكاء الصبي.
-------------
یعنی: «انس بن مالک رضی الله عنه گوید: پشت سر هیچ کسى نماز نخواندهام که مانند نماز پیغمبرﷺ کوتاه و کامل باشد، هرگاه گریه بچهاى را مىشنید قرائت را کوتاه مىکرد تا مبادا مادرش در نماز دچار وسوسه و ناراحتى شود».
271- حدیث: «أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ رضی الله عنه ، أَنَّ النَّبِيَّ ﷺ ، قَالَ: إِنِّي لأَدْخُلُ فِي الصَّلاةِ وَأَنَا أُرِيدُ إِطَالَتَهَا فَأَسْمَعُ بُكَاءَ الصَّبِيِّ فَأَتَجَوَّزُ فِي صَلاَتِي مِمَّا أَعْلَمُ مِنْ شِدَّةِ وَجْدِ أُمِّهِ مِنْ بُكَائِهِ»(5 ).
-----------
5- أخرجه البخاري في: 10 كتاب الأذان: 65 باب من أخف الصلاة عند بكاء الصبي.
--------------------
یعنی: «انس بن مالک رضی الله عنه گوید: پیغمبر ﷺ گفت: گاهى نماز را شروع مىکنم، مىخواهم به قرائت آن طول دهم امّا وقتى که صداى گریه بچهاى را مىشنوم قرائت را کوتاه مىکنم چون مىدانم مادرش از گریه او چقدر متأثر مىشود»، (و در نمازش دچار وسوسه و اضطراب خاطر مىگردد).
«أتجوّز: کوتاه و تخفیف مىدهم».
باب 38:
#رعایت_اعتدال_و_حد_وسط_در_ارکان_نماز_و_طولانى_نبودن_و_کامل_بودن_آنها
272- حدیث: «الْبَرَاء رضی الله عنه ِ، قَالَ: كَانَ رُكُوعُ النَّبِيِّ ﷺ وَسُجُودُهُ، وَبَيْنَ السَّجْدَتَيْنِ، وَإِذَا رَفَعَ رَأْسَهُ مِنَ الرُّكُوعِ، مَا خَلاَ الْقِيَامَ وَالقُعُودَ، قَرِيبًا مِنَ السَّوَاءِ»(1 ).
---------
1- أخرجه البخاري في: 10 كتاب الأذان: 121 باب حدّ إتمام الركوع والاعتدال فيه والطمأنينة.
------------------
یعنی: «براء رضی الله عنه گوید: مدت زمان رکوع و سجود پیغمبرﷺ و نشستن او در بین دو سجده و وقتى که سرش را از رکوع بلند مىکرد تقریباً همه به یک اندازه بودند به جز مدت زمانى که براى قرائت مىایستاد و یا مدتى که براى تشهّد مىنشست». (که مدت زمان این دو رکن از سایر رکنها بیشتر بود).
273- حدیث: «أَنَسٍ رضی الله عنه قَالَ: إِنِّي لاَ آلُو أَنْ أُصَلِّي بِكُمْ كَمَا رَأَيْتُ النَّبِيَّ ﷺ يُصَلِّي بِنَا. قَالَ ثَابِتٌ (راوي هذَا الْحَدِيثِ) كَانَ أَنَسٌ يَصْنَعُ شَيْئًا لَمْ أَرَكُمْ تَصْنَعُونَهُ، كَانَ إِذَا رَفَعَ رَأْسَهُ مِنَ الرُّكُوعِ قَامَ حَتَّى يَقُولَ الْقَائِلُ قَدْ نَسِيَ؛ وَبَيْنَ السَّجْدَتَيْنِ، حَتَّى يَقولَ الْقَائِلُ قَدْ نَسِيَ»( 2).
---------
2- أخرجه البخاري في: 10 كتاب الأذان: 140 باب المكث بين السجدتين.
-----------------
یعنی: «انس رضی الله عنه گوید: من سعى مىکنم همانطور که پیغمبرﷺ براى ما امامت نماز را مىخواند براى شما امامت کنم. ثابت راوى این حدیث گوید: انس در امامت نماز، کارى مىکرد، که ندیدهام شما بکنید، هرگاه سرش را از رکوع بلند مىکرد به اندازهاى مىایستاد که انسان مىگفت فراموش کرده که به سجده برود و در بین دو سجده به اندازهاى توقف مىنمود که انسان مىگفت: فراموش کرده که سجده دوم را به جاى آورد».
#رعایت_اعتدال_و_حد_وسط_در_ارکان_نماز_و_طولانى_نبودن_و_کامل_بودن_آنها
272- حدیث: «الْبَرَاء رضی الله عنه ِ، قَالَ: كَانَ رُكُوعُ النَّبِيِّ ﷺ وَسُجُودُهُ، وَبَيْنَ السَّجْدَتَيْنِ، وَإِذَا رَفَعَ رَأْسَهُ مِنَ الرُّكُوعِ، مَا خَلاَ الْقِيَامَ وَالقُعُودَ، قَرِيبًا مِنَ السَّوَاءِ»(1 ).
---------
1- أخرجه البخاري في: 10 كتاب الأذان: 121 باب حدّ إتمام الركوع والاعتدال فيه والطمأنينة.
------------------
یعنی: «براء رضی الله عنه گوید: مدت زمان رکوع و سجود پیغمبرﷺ و نشستن او در بین دو سجده و وقتى که سرش را از رکوع بلند مىکرد تقریباً همه به یک اندازه بودند به جز مدت زمانى که براى قرائت مىایستاد و یا مدتى که براى تشهّد مىنشست». (که مدت زمان این دو رکن از سایر رکنها بیشتر بود).
273- حدیث: «أَنَسٍ رضی الله عنه قَالَ: إِنِّي لاَ آلُو أَنْ أُصَلِّي بِكُمْ كَمَا رَأَيْتُ النَّبِيَّ ﷺ يُصَلِّي بِنَا. قَالَ ثَابِتٌ (راوي هذَا الْحَدِيثِ) كَانَ أَنَسٌ يَصْنَعُ شَيْئًا لَمْ أَرَكُمْ تَصْنَعُونَهُ، كَانَ إِذَا رَفَعَ رَأْسَهُ مِنَ الرُّكُوعِ قَامَ حَتَّى يَقُولَ الْقَائِلُ قَدْ نَسِيَ؛ وَبَيْنَ السَّجْدَتَيْنِ، حَتَّى يَقولَ الْقَائِلُ قَدْ نَسِيَ»( 2).
---------
2- أخرجه البخاري في: 10 كتاب الأذان: 140 باب المكث بين السجدتين.
-----------------
یعنی: «انس رضی الله عنه گوید: من سعى مىکنم همانطور که پیغمبرﷺ براى ما امامت نماز را مىخواند براى شما امامت کنم. ثابت راوى این حدیث گوید: انس در امامت نماز، کارى مىکرد، که ندیدهام شما بکنید، هرگاه سرش را از رکوع بلند مىکرد به اندازهاى مىایستاد که انسان مىگفت فراموش کرده که به سجده برود و در بین دو سجده به اندازهاى توقف مىنمود که انسان مىگفت: فراموش کرده که سجده دوم را به جاى آورد».
الأنبياء آیه83
وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ
ایّوب را (یاد کن) بدان گاه که (بیماری او را از پای در آورده بود، و در این وقت) پروردگار خود را به فریاد خواند (و عاجزانه گفت: پروردگارا!) بیماری به من روی آورده است و تو مهربانترین مهربانانی (پس بدین بندهی ضعیف رحم فرما).
عکس نوشته!
وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ
ایّوب را (یاد کن) بدان گاه که (بیماری او را از پای در آورده بود، و در این وقت) پروردگار خود را به فریاد خواند (و عاجزانه گفت: پروردگارا!) بیماری به من روی آورده است و تو مهربانترین مهربانانی (پس بدین بندهی ضعیف رحم فرما).
عکس نوشته!
باب 39:
#تبعیت_مأموم_از_امام_و_اینکه_اعمالش_باید_بعد_از_اعمال_امام_باشد
274- حدیث: «الْبَرَاءِ بْنِ عَازِب رضی الله عنه ٍ، قَالَ: كُنَّا نُصَلِّي خَلْفَ النَّبِيِّ ﷺ ، فَإِذَا قَالَ: سَمِعَ اللهُ لِمَنْ حَمِدَهُ لَمْ يَحْنِ أَحَدٌ مِنَّا ظَهْرَهُ حَتَّى يَضَعَ النَبِيُّ ﷺ جَبْهَتَهُ عَلَى الأَرْضِ»(1 ).
--------
1- أخرجه البخاري في: 10 كتاب الأذان: 133 باب السجود على سبعة أعظم.
--------------
یعنی: «براءبن عازب رضی الله عنه گوید: ما پشت سر پیغمبرﷺ نماز مىخواندیم، هنگامى که مىگفت: «سمع الله لمن حمده» هیچیک از ما پشتش را خم نمىکرد تا اینکه پیغمبرﷺ به سجده مىرفت و پیشانیش را بر زمین مىگذاشت».
#تبعیت_مأموم_از_امام_و_اینکه_اعمالش_باید_بعد_از_اعمال_امام_باشد
274- حدیث: «الْبَرَاءِ بْنِ عَازِب رضی الله عنه ٍ، قَالَ: كُنَّا نُصَلِّي خَلْفَ النَّبِيِّ ﷺ ، فَإِذَا قَالَ: سَمِعَ اللهُ لِمَنْ حَمِدَهُ لَمْ يَحْنِ أَحَدٌ مِنَّا ظَهْرَهُ حَتَّى يَضَعَ النَبِيُّ ﷺ جَبْهَتَهُ عَلَى الأَرْضِ»(1 ).
--------
1- أخرجه البخاري في: 10 كتاب الأذان: 133 باب السجود على سبعة أعظم.
--------------
یعنی: «براءبن عازب رضی الله عنه گوید: ما پشت سر پیغمبرﷺ نماز مىخواندیم، هنگامى که مىگفت: «سمع الله لمن حمده» هیچیک از ما پشتش را خم نمىکرد تا اینکه پیغمبرﷺ به سجده مىرفت و پیشانیش را بر زمین مىگذاشت».
باب 44:
#اعضایى_که_بر_آنها_سجده_مىشود_و_نهى_از_جمع_نمودن_موهاى_سر_و_لباس_به_هنگام_نماز
276- حدیث: «ابْنِ عَبَّاس رضی الله عنه ٍ، قَالَ: أُمِرَ النَّبِيُّ ﷺ أَنْ يَسْجُدَ عَلَى سَبْعَةِ أَعْضَاءٍ، وَلاَ يَكُفَّ شَعَرًا وَلاَ ثَوْبًا: الْجَبْهَةِ، وَالْيَدَيْنِ وَالرُّكْبَتَيْنِ وَالرِّجْلَيْنِ»(1 ).
------
1- أخرجه البخاري في: 10 كتاب الأذان: 133 باب السجود على سبعة أعظم.
---------------
یعنی: «ابن عباس رضی الله عنه گوید: پیغمبر ﷺ دستور داد که بر هفت عضو بدن سجده شود و نباید به هنگام نماز لباس و موى سر را جمع نمود، و (این اعضاى هفتگانه) پیشانى و کف دستها و زانوها و پاها مىباشند» (2 ).
«يكفّ: از کفّ به معنى جمع کردن است».
-------------
2- قول اصحّ امام شافعى این است: سجده بر این هفت عضو واجب است کسى که سجده بر یکىاز این اعضاى هفتگانه را ترک کند نمازش باطل است. همچنین علماى اسلام اتّفاق نظردارند، نمازگزار نباید به هنگام اداى نماز موهاى سرش را در وسط آن جمع نماید، و نباید آستینها و دامن لباسش را بالا بکشد و آنها را در یک جا جمع کند. عدّهاى معتقدند این اعمالنماز را باطل مىکند، امّا قول صحیح این است که این اعمال نماز را باطل نمىسازد ولى ازثواب آن مىکاهد و کسى که دست به چنین اعمالى بزند مرتکب امر خلاف مىشود، شرحنووى بر مسلم ، ج 4، ص 209.
----------------------
#اعضایى_که_بر_آنها_سجده_مىشود_و_نهى_از_جمع_نمودن_موهاى_سر_و_لباس_به_هنگام_نماز
276- حدیث: «ابْنِ عَبَّاس رضی الله عنه ٍ، قَالَ: أُمِرَ النَّبِيُّ ﷺ أَنْ يَسْجُدَ عَلَى سَبْعَةِ أَعْضَاءٍ، وَلاَ يَكُفَّ شَعَرًا وَلاَ ثَوْبًا: الْجَبْهَةِ، وَالْيَدَيْنِ وَالرُّكْبَتَيْنِ وَالرِّجْلَيْنِ»(1 ).
------
1- أخرجه البخاري في: 10 كتاب الأذان: 133 باب السجود على سبعة أعظم.
---------------
یعنی: «ابن عباس رضی الله عنه گوید: پیغمبر ﷺ دستور داد که بر هفت عضو بدن سجده شود و نباید به هنگام نماز لباس و موى سر را جمع نمود، و (این اعضاى هفتگانه) پیشانى و کف دستها و زانوها و پاها مىباشند» (2 ).
«يكفّ: از کفّ به معنى جمع کردن است».
-------------
2- قول اصحّ امام شافعى این است: سجده بر این هفت عضو واجب است کسى که سجده بر یکىاز این اعضاى هفتگانه را ترک کند نمازش باطل است. همچنین علماى اسلام اتّفاق نظردارند، نمازگزار نباید به هنگام اداى نماز موهاى سرش را در وسط آن جمع نماید، و نباید آستینها و دامن لباسش را بالا بکشد و آنها را در یک جا جمع کند. عدّهاى معتقدند این اعمالنماز را باطل مىکند، امّا قول صحیح این است که این اعمال نماز را باطل نمىسازد ولى ازثواب آن مىکاهد و کسى که دست به چنین اعمالى بزند مرتکب امر خلاف مىشود، شرحنووى بر مسلم ، ج 4، ص 209.
----------------------
باب 46:
#اعمالى_که_صفات_و_خصوصیات_نماز_را_در_خود_جمع_مىکند_و_چیزهایى_که_نماز_با_آنها_شروع_و_ختم_مىشود
277- حدیث: «عَبْدِ اللهِ بْنِ مَالِكِ بْنِ بحَيْنَةَ، أَنَّ النَّبِيَّ ﷺ كَانَ إِذَا صَلَّى فَرَّجَ بَيْنَ يَدَيْهِ حَتَّى يَبْدُوَ بَيَاضُ إِبْطَيْهِ»(1 ).
-------
1- أخرجه البخاري في: 8 كتاب الصلاة: 27 باب يبدي ضَبْعيه ويجافي في السجود.
------------
یعنی: «عبدالله بن مالک بن بحینه گوید: پیغمبر ﷺ هرگاه به سجده مىرفت دستهایش را از پهلوهایش جدا مىکرد تا جایى که سفیدى زیر بغلش ظاهر و نمایان مىشد».
#اعمالى_که_صفات_و_خصوصیات_نماز_را_در_خود_جمع_مىکند_و_چیزهایى_که_نماز_با_آنها_شروع_و_ختم_مىشود
277- حدیث: «عَبْدِ اللهِ بْنِ مَالِكِ بْنِ بحَيْنَةَ، أَنَّ النَّبِيَّ ﷺ كَانَ إِذَا صَلَّى فَرَّجَ بَيْنَ يَدَيْهِ حَتَّى يَبْدُوَ بَيَاضُ إِبْطَيْهِ»(1 ).
-------
1- أخرجه البخاري في: 8 كتاب الصلاة: 27 باب يبدي ضَبْعيه ويجافي في السجود.
------------
یعنی: «عبدالله بن مالک بن بحینه گوید: پیغمبر ﷺ هرگاه به سجده مىرفت دستهایش را از پهلوهایش جدا مىکرد تا جایى که سفیدى زیر بغلش ظاهر و نمایان مىشد».
باب 47:
#نصب_کردن_و_قراردادن_چیزى_در_جلو_نمازگزار
278- حدیث: «ابْنِ عُمَر رضی الله عنه َ، أَنَّ رَسُولَ اللهِ ﷺ كَانَ إِذَا خَرَجَ يَوْمَ الْعِيدِ أَمَر بِالْحَرْبَةِ فَتُوضَعُ بَيْنَ يَدَيْهِ فَيُصَلي إِلَيْهَا، وَالنَّاسُ وَرَاءَهُ، وَكَانَ يَفْعَلُ ذلِكَ فِي السَّفَرِ، فَمِنْ ثَمَّ اتَّخَذَهَا الأُمَرَاءُ»( 1).
1- أخرجه البخاري في: 8 كتاب الصلاة: 90 باب سترة الإمام سترة من خلفه.
یعنی: «ابن عمر رضی الله عنه گوید: پیغمبر ﷺ روز عید که از مدینه به سوى مصلى در بیرون شهر خارج مىشد دستور مىداد تا نیزهاى را برایش بیاورند و آن را در جلو خود (در جهت قبله) نصب مىکرد و رو به آن نماز مىخواند، مردم هم پشت سر پیغمبر ﷺ نماز مىخواندند، این کار را در سفر هم انجام مىداد و به همین دلیل فرماندههان نیز این کار را مىکردند». (برابر احادیث وارده در این مورد و نظریه علماى فقه کسى که مىخواهد نماز بخواند براى اینکه نقطه نظرش در نماز و محل سجدهاش معلوم شود و مردمى که مىآیند و مىروند بدانند محل سجدهاش کجا است و بر آن عبور نکنند سنّت است که یک قطعه چوب یا شمشیر و غیره را در جلو خود در جهت قبله نصب نماید و رو به آن نماز بخواند، و اگر کسى از پشت آن شیئ عبور کند گناهى ندارد).
279- حدیث: «ابْنِ عُمَر رضی الله عنه َ، عَنِ النَّبِيِّ ﷺ أَنَّهُ كَانَ يُعَرِّضُ رَاحِلَتَهُ فَيُصَلِّي إِلَيْهَا»(2 ).
2- أخرجه البخاري في: 8 كتاب الصلاة: 98 باب الصلاة إلى الراحلة والبعير والشجر والرحل.
یعنی: «ابن عمر رضی الله عنه گوید: گاهى پیغمبر ﷺ شترش را در بین خود و قبله قرار مىداد و نمازش را مىخواند».
280- حدیث: «أَبِي جُحَيْفَةَ، أَنَّهُ رَأَى بِلاَلاً يُؤَذِّنُ، فَجَعَلْتُ أَتَتَبَّعُ فَاهُ ههُنَا وَههُنَا بِالأَذانِ»( 3).
3- أخرجه البخاري في: 10 كتاب الأذان: 19 باب هل يتتبع المؤذن فاه ههنا وههنا.
یعنی: «ابوجحیفه گوید: دیدم که بلال (حبشى) اذان مىگوید و صورتش را به طرف راست و چپ بر مىگرداند»، (سنّت است کسى که اذان مىگوید به هنگام گفتن حی على الصلاة رویش را به طرف راست و به هنگام گفتن حی على الفلاح رویش را به طرف چپ برگرداند).
281- حدیث: «أَبِي جُحَيْفَةَ، قَالَ: رَأَيْتُ رَسُولَ اللهِ ﷺ فِي قُبَّةٍ حَمْرَاءَ مِنْ أَدَمٍ، وَرَأَيْتُ بِلاَلاً أَخَذَ وَضُوءَ رَسُولِ اللهِ ﷺ ، وَرَأَيْتُ النَّاسَ يَبْتَدِرُونَ ذَاكَ الْوَضوءَ، فَمَنْ أَصَابَ مِنْهُ شَيْئًا تَمَسَّحَ بِهِ، وَمَنْ لَمْ يُصِبْ مِنْهُ شَيْئًا أَخَذَ مِنْ بَلَلِ يَدِ صَاحِبِه، ثُمَّ رَأَيْتُ بِلاَلاً أَخَذَ عَنَزَةً فَرَكَزَهَا، وَخَرَجَ النَّبِيُّ ﷺ فِي حُلَّةٍ حَمْرَاءَ مُشَمِّرًا، صَلَّى إِلَى الْعَنَزَةِ بِالنَّاسِ رَكْعَتَيْنِ، وَرَأَيْتُ النَّاسَ وَالدَّوَابَّ يَمُرُّونَ مِنْ بَيْنَ يَدَيِ الْعَنَزَةِ»(4 ).
4- أخرجه البخاري في: 8 كتاب الصلاة: 17 باب الصلاة في الثوب الأحمر.
یعنی: «ابو جحیفه گوید: دیدم که پیغمبر ﷺَّ در خیمه چرمى قرمز رنگى قرار دارد، و بلال هم آبى را که پیغمبرﷺ با آن وضو گرفته است برداشته و مردم هم پشت سر هم با عجله مىخواستند هریک مقدارى از آن آب را به دست آوردند، کسانى که توانسته بودند مقدارى از آن را به دست آورند آن را به صورت و بدن خود (به عنوان تبرک) مىمالیدند، کسانى که نتوانسته بودند چیزى را به دست آورند از ترى و نم دست دیگران استفاده مىکردند. سپس دیدم که بلال نیزهاى را آورد و آن را نصب کرد و پیغمبرﷺ با لباس قرمز رنگ در حالى که مقدارى از ساق پاهایش دیده مىشد بیرون آمد و رو به طرف نیزه ایستاد و دو رکعت نماز را به امامت با مردم خواند، دیدم که مردم و حیوانات از پشت آن نیزه آمد و رفت مىکردند».
«أدم: پوست. وضوء: به فتحه واو آب وضوء مىباشد. يبتدرون: با عجله بر هم سبقت مىگرفتند. عنزة: نیزه».
282- حدیث: «عَبْدِ اللهِ بْنِ عَبَّاس رضی الله عنه ٍ، قَالَ: أَقْبَلْتُ رَاكِبًا عَلَى حِمَارٍ أَتَانٍ، وَأَنَا يَوْمَئِذٍ قَدْ نَاهَزْتُ الاحْتِلاَمَ، وَرَسُولُ اللهِ ﷺ يُصَلِّي بِمِنَى إِلَى غَيْرِ جِدَارٍ، فَمَرَرْتُ بَيْنَ يَدَيْ بَعْضِ الصَّفِّ، وَأَرْسَلْتُ الأَتَانَ تَرْتَعُ، فَدَخَلْتُ فِي الصَّفِّ، فَلَمْ يُنْكَرْ ذلِكَ عَلَيَ»(5 ).
5- أخرجه البخاري في: 3 كتاب العلم: 18 باب متى يصح سماع الصغير.
یعنی: «عبدالله بن عباس رضی الله عنه گوید: در حالى که به سن بلوغ نزدیک شده بودم سوار بر الاغ مادهاى، به سوى منى رفتم (دیدم)، پیغمبر ﷺَّ در منى بدون اینکه دیوارى را در جلو خود قرار داده باشد نماز مىخواند از جلو بعضى از صفها (با الاغ) رد شدم، سپس آن را رها کردم تا بچرد، خود داخل صف نمازگزاران شدم، پیغمبر ﷺَّ به خاطر این کار به من اعتراضى نکرد». (این نشانه آن است گذشتن حیوانات از جلو نماز باعث باطل شدن آن نمىشود).
#نصب_کردن_و_قراردادن_چیزى_در_جلو_نمازگزار
278- حدیث: «ابْنِ عُمَر رضی الله عنه َ، أَنَّ رَسُولَ اللهِ ﷺ كَانَ إِذَا خَرَجَ يَوْمَ الْعِيدِ أَمَر بِالْحَرْبَةِ فَتُوضَعُ بَيْنَ يَدَيْهِ فَيُصَلي إِلَيْهَا، وَالنَّاسُ وَرَاءَهُ، وَكَانَ يَفْعَلُ ذلِكَ فِي السَّفَرِ، فَمِنْ ثَمَّ اتَّخَذَهَا الأُمَرَاءُ»( 1).
1- أخرجه البخاري في: 8 كتاب الصلاة: 90 باب سترة الإمام سترة من خلفه.
یعنی: «ابن عمر رضی الله عنه گوید: پیغمبر ﷺ روز عید که از مدینه به سوى مصلى در بیرون شهر خارج مىشد دستور مىداد تا نیزهاى را برایش بیاورند و آن را در جلو خود (در جهت قبله) نصب مىکرد و رو به آن نماز مىخواند، مردم هم پشت سر پیغمبر ﷺ نماز مىخواندند، این کار را در سفر هم انجام مىداد و به همین دلیل فرماندههان نیز این کار را مىکردند». (برابر احادیث وارده در این مورد و نظریه علماى فقه کسى که مىخواهد نماز بخواند براى اینکه نقطه نظرش در نماز و محل سجدهاش معلوم شود و مردمى که مىآیند و مىروند بدانند محل سجدهاش کجا است و بر آن عبور نکنند سنّت است که یک قطعه چوب یا شمشیر و غیره را در جلو خود در جهت قبله نصب نماید و رو به آن نماز بخواند، و اگر کسى از پشت آن شیئ عبور کند گناهى ندارد).
279- حدیث: «ابْنِ عُمَر رضی الله عنه َ، عَنِ النَّبِيِّ ﷺ أَنَّهُ كَانَ يُعَرِّضُ رَاحِلَتَهُ فَيُصَلِّي إِلَيْهَا»(2 ).
2- أخرجه البخاري في: 8 كتاب الصلاة: 98 باب الصلاة إلى الراحلة والبعير والشجر والرحل.
یعنی: «ابن عمر رضی الله عنه گوید: گاهى پیغمبر ﷺ شترش را در بین خود و قبله قرار مىداد و نمازش را مىخواند».
280- حدیث: «أَبِي جُحَيْفَةَ، أَنَّهُ رَأَى بِلاَلاً يُؤَذِّنُ، فَجَعَلْتُ أَتَتَبَّعُ فَاهُ ههُنَا وَههُنَا بِالأَذانِ»( 3).
3- أخرجه البخاري في: 10 كتاب الأذان: 19 باب هل يتتبع المؤذن فاه ههنا وههنا.
یعنی: «ابوجحیفه گوید: دیدم که بلال (حبشى) اذان مىگوید و صورتش را به طرف راست و چپ بر مىگرداند»، (سنّت است کسى که اذان مىگوید به هنگام گفتن حی على الصلاة رویش را به طرف راست و به هنگام گفتن حی على الفلاح رویش را به طرف چپ برگرداند).
281- حدیث: «أَبِي جُحَيْفَةَ، قَالَ: رَأَيْتُ رَسُولَ اللهِ ﷺ فِي قُبَّةٍ حَمْرَاءَ مِنْ أَدَمٍ، وَرَأَيْتُ بِلاَلاً أَخَذَ وَضُوءَ رَسُولِ اللهِ ﷺ ، وَرَأَيْتُ النَّاسَ يَبْتَدِرُونَ ذَاكَ الْوَضوءَ، فَمَنْ أَصَابَ مِنْهُ شَيْئًا تَمَسَّحَ بِهِ، وَمَنْ لَمْ يُصِبْ مِنْهُ شَيْئًا أَخَذَ مِنْ بَلَلِ يَدِ صَاحِبِه، ثُمَّ رَأَيْتُ بِلاَلاً أَخَذَ عَنَزَةً فَرَكَزَهَا، وَخَرَجَ النَّبِيُّ ﷺ فِي حُلَّةٍ حَمْرَاءَ مُشَمِّرًا، صَلَّى إِلَى الْعَنَزَةِ بِالنَّاسِ رَكْعَتَيْنِ، وَرَأَيْتُ النَّاسَ وَالدَّوَابَّ يَمُرُّونَ مِنْ بَيْنَ يَدَيِ الْعَنَزَةِ»(4 ).
4- أخرجه البخاري في: 8 كتاب الصلاة: 17 باب الصلاة في الثوب الأحمر.
یعنی: «ابو جحیفه گوید: دیدم که پیغمبر ﷺَّ در خیمه چرمى قرمز رنگى قرار دارد، و بلال هم آبى را که پیغمبرﷺ با آن وضو گرفته است برداشته و مردم هم پشت سر هم با عجله مىخواستند هریک مقدارى از آن آب را به دست آوردند، کسانى که توانسته بودند مقدارى از آن را به دست آورند آن را به صورت و بدن خود (به عنوان تبرک) مىمالیدند، کسانى که نتوانسته بودند چیزى را به دست آورند از ترى و نم دست دیگران استفاده مىکردند. سپس دیدم که بلال نیزهاى را آورد و آن را نصب کرد و پیغمبرﷺ با لباس قرمز رنگ در حالى که مقدارى از ساق پاهایش دیده مىشد بیرون آمد و رو به طرف نیزه ایستاد و دو رکعت نماز را به امامت با مردم خواند، دیدم که مردم و حیوانات از پشت آن نیزه آمد و رفت مىکردند».
«أدم: پوست. وضوء: به فتحه واو آب وضوء مىباشد. يبتدرون: با عجله بر هم سبقت مىگرفتند. عنزة: نیزه».
282- حدیث: «عَبْدِ اللهِ بْنِ عَبَّاس رضی الله عنه ٍ، قَالَ: أَقْبَلْتُ رَاكِبًا عَلَى حِمَارٍ أَتَانٍ، وَأَنَا يَوْمَئِذٍ قَدْ نَاهَزْتُ الاحْتِلاَمَ، وَرَسُولُ اللهِ ﷺ يُصَلِّي بِمِنَى إِلَى غَيْرِ جِدَارٍ، فَمَرَرْتُ بَيْنَ يَدَيْ بَعْضِ الصَّفِّ، وَأَرْسَلْتُ الأَتَانَ تَرْتَعُ، فَدَخَلْتُ فِي الصَّفِّ، فَلَمْ يُنْكَرْ ذلِكَ عَلَيَ»(5 ).
5- أخرجه البخاري في: 3 كتاب العلم: 18 باب متى يصح سماع الصغير.
یعنی: «عبدالله بن عباس رضی الله عنه گوید: در حالى که به سن بلوغ نزدیک شده بودم سوار بر الاغ مادهاى، به سوى منى رفتم (دیدم)، پیغمبر ﷺَّ در منى بدون اینکه دیوارى را در جلو خود قرار داده باشد نماز مىخواند از جلو بعضى از صفها (با الاغ) رد شدم، سپس آن را رها کردم تا بچرد، خود داخل صف نمازگزاران شدم، پیغمبر ﷺَّ به خاطر این کار به من اعتراضى نکرد». (این نشانه آن است گذشتن حیوانات از جلو نماز باعث باطل شدن آن نمىشود).
سوره ملك (آیه ۱۹)
أَوَلَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ فَوْقَهُمْ صَآفَّاتٍ وَيَقْبِضْنَ مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمَٰنُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ بَصِيرٌ (١٩)
آیا ندانستهاند كه پرندگان بالای سرشان را در حالی كه بال میگشایند و میبندند، فقط [خدای] رحمان در فضا نگه میدارد؟ یقیناً او بر همه چیز بیناست
عکس نوشته!
أَوَلَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ فَوْقَهُمْ صَآفَّاتٍ وَيَقْبِضْنَ مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمَٰنُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ بَصِيرٌ (١٩)
آیا ندانستهاند كه پرندگان بالای سرشان را در حالی كه بال میگشایند و میبندند، فقط [خدای] رحمان در فضا نگه میدارد؟ یقیناً او بر همه چیز بیناست
عکس نوشته!
باب 48:
#منع_عبور_و_مرور_از_جلو_نمازگزار
283- حدیث: «أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِي ِّ قَالَ أَبُو صَالِحِ السَّمَّانُ: رَأَيْتُ أَبَا سَعِيدٍ الخُدْرِيَّ فِي يَوْمِ جُمُعَةٍ يُصَلِّي إِلَى شَيْءٍ يَسْتُرُهُ مِنَ النَّاسِ، فَأَرَادَ شَابٌّ مِنْ بَنِي أَبِي مُعَيْطٍ أَنْ يَجْتَازَ بَيْنَ يَدَيْهِ، فَدَفَعَ أَبُو سَعِيدٍ فِي صَدْرِهِ، فَنَظَرَ الشَّابُ فَلَمْ يَجِدْ مَسَاغًا إِلاَّ بَيْنَ يَدَيْهِ؛ فَعَادَ لِيَجْتَازَ فَدَفَعَهُ أَبُو سَعِيدٍ أَشَدَّ مِنَ الأُولَى فَنَالَ مِنْ أَبِي سَعِيدٍ، ثُمَّ دَخَلَ عَلَى مَرْوَانَ، فَشَكَا إِلَيْهِ مَا لَقِيَ مِنْ أَبِي سَعِيدٍ، وَدَخَلَ أَبُو سَعِيدٍ خَلْفَهُ عَلَى مَرْوَانَ، فَقَالَ: مَا لَكَ وَلاِبْنِ أَخِيكَ يَا أَبَا سَعِيدٍ قَالَ: سَمِعْتُ النَّبِيَّ ﷺ يَقُولُ: إِذَا صَلَّى أَحَدُكُمْ إِلَى شَيْءٍ يَسْتُرُهُ مِنَ النَّاسِ فَأَرَادَ أَحَدٌ أَنْ يَجْتَازَ بَيْنَ يَدَيْهِ فَلْيَدْفَعُهُ، فَإِنْ أَبى فَلْيُقَاتِلْهُ فَإِنَّمَا هُوَ شَيْطَانٌ»( 1).
---------
1- أخرجه البخاري في: 8 كتاب الصلاة: 100 باب يرد المصلِّي مَن مرَّ بين يديه.
----------------
یعنی: «ابو صالح سمّان گوید: ابو سعید خدرى را دیدم که در یکى از روزهاى جمعه چیزى را در بین خود و قبله قرار داده و به سوى آن توجّه نموده و نماز مىخواند، جوانى از بنى معیط خواست از بین ابو سعید خدرى و آن چیز عبور نماید، ابو سعید دستش را بر سینه آن جوان گذاشت تا از عبور آن جلوگیرى کند ولى آن جوان نگاه کرد، دید که راه دیگرى را ندارد، برگشت تا از بین ابو سعید و آن شىء عبور کند این بار ابو سعید به شدت دستش را بر سینه آن جوان زد و آن جوان را ناراحت کرد بعداً آن جوان به نزد مروان رفت و از ابو سعید شکایت کرد، ابو سعید هم به دنبال آن به نزد مروان رفت، مروان گفت: اى ابو سعید! در بین شما و برادرزادهات چه موضوعى بوده است؟ ابو سعید گفت: شنیدم که پیغمبر ﷺ مىفرمود: هرگاه یکى از شما چیزى را به عنوان ساتر در بین خود و مردم قرار داد و به سوى آن نماز خواند، کسى که بخواهد از فاصله بین ساتر و نمازگزار عبور کند، باید از آن جلوگیرى شود و اگر اصرار نمود باید با او جنگ کند، چون او شیطان است (یعنى موذى است)».
284- حدیث: «أَبِي جُهَيْمٍ عَنْ بُسْرِ بْنِ سَعِيدٍ، أَنَّ زَيْدَ بْنَ خَالِدٍ أَرْسَلَهُ إِلَى أَبِي جُهَيْمٍ يَسْأَلُهُ مَاذَا سَمِعَ مِنْ رَسُولِ اللهﷺ فِي الْمَارِّ بَيْنَ يَدَيِ الْمُصَلِّي، فَقَالَ أَبُو جُهَيْمٍ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ﷺَّ : لَوْ يَعْلَمُ الْمَارُّ بَيْنَ يَدَيِ الْمُصَلِّي مَاذَا عَلَيْهِ مِنَ الإِثْمِ لَكَانَ أَنْ يَقِفَ أَرْبَعِينَ خَيْرًا لَهُ مِنْ أَنْ يَمُرَّ بَيْنَ يَدَيْهِ»(2 ).
----------
2- أخرجه البخاري في: 8 كتاب الصلاة: 101 باب إثم المارّ بين يدي المصلي.
----------------
یعنی: «بسر بن سعید گوید: زید بن خالد او را پیش ابو جهیم فرستاد تا از او بپرسد درباره کسى که از جلو نمازگزار عبور مىنماید چه چیزى را از پیغمبر ﷺ شنیده است؟ ابو جهیم گفت: پیغمبر ﷺ فرمود: اگر کسى که از جلو سجده نمازگزار عبور مىکند مىدانست مرتکب چه گناه بزرگى شده است چهل... صبر مىکرد و از جلو نمازگزار عبور نمىکرد». (چهل را به طور مطلق فرمود معلوم نیست چهل روز یا چهل ماه یا چهل سال است).
#منع_عبور_و_مرور_از_جلو_نمازگزار
283- حدیث: «أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِي ِّ قَالَ أَبُو صَالِحِ السَّمَّانُ: رَأَيْتُ أَبَا سَعِيدٍ الخُدْرِيَّ فِي يَوْمِ جُمُعَةٍ يُصَلِّي إِلَى شَيْءٍ يَسْتُرُهُ مِنَ النَّاسِ، فَأَرَادَ شَابٌّ مِنْ بَنِي أَبِي مُعَيْطٍ أَنْ يَجْتَازَ بَيْنَ يَدَيْهِ، فَدَفَعَ أَبُو سَعِيدٍ فِي صَدْرِهِ، فَنَظَرَ الشَّابُ فَلَمْ يَجِدْ مَسَاغًا إِلاَّ بَيْنَ يَدَيْهِ؛ فَعَادَ لِيَجْتَازَ فَدَفَعَهُ أَبُو سَعِيدٍ أَشَدَّ مِنَ الأُولَى فَنَالَ مِنْ أَبِي سَعِيدٍ، ثُمَّ دَخَلَ عَلَى مَرْوَانَ، فَشَكَا إِلَيْهِ مَا لَقِيَ مِنْ أَبِي سَعِيدٍ، وَدَخَلَ أَبُو سَعِيدٍ خَلْفَهُ عَلَى مَرْوَانَ، فَقَالَ: مَا لَكَ وَلاِبْنِ أَخِيكَ يَا أَبَا سَعِيدٍ قَالَ: سَمِعْتُ النَّبِيَّ ﷺ يَقُولُ: إِذَا صَلَّى أَحَدُكُمْ إِلَى شَيْءٍ يَسْتُرُهُ مِنَ النَّاسِ فَأَرَادَ أَحَدٌ أَنْ يَجْتَازَ بَيْنَ يَدَيْهِ فَلْيَدْفَعُهُ، فَإِنْ أَبى فَلْيُقَاتِلْهُ فَإِنَّمَا هُوَ شَيْطَانٌ»( 1).
---------
1- أخرجه البخاري في: 8 كتاب الصلاة: 100 باب يرد المصلِّي مَن مرَّ بين يديه.
----------------
یعنی: «ابو صالح سمّان گوید: ابو سعید خدرى را دیدم که در یکى از روزهاى جمعه چیزى را در بین خود و قبله قرار داده و به سوى آن توجّه نموده و نماز مىخواند، جوانى از بنى معیط خواست از بین ابو سعید خدرى و آن چیز عبور نماید، ابو سعید دستش را بر سینه آن جوان گذاشت تا از عبور آن جلوگیرى کند ولى آن جوان نگاه کرد، دید که راه دیگرى را ندارد، برگشت تا از بین ابو سعید و آن شىء عبور کند این بار ابو سعید به شدت دستش را بر سینه آن جوان زد و آن جوان را ناراحت کرد بعداً آن جوان به نزد مروان رفت و از ابو سعید شکایت کرد، ابو سعید هم به دنبال آن به نزد مروان رفت، مروان گفت: اى ابو سعید! در بین شما و برادرزادهات چه موضوعى بوده است؟ ابو سعید گفت: شنیدم که پیغمبر ﷺ مىفرمود: هرگاه یکى از شما چیزى را به عنوان ساتر در بین خود و مردم قرار داد و به سوى آن نماز خواند، کسى که بخواهد از فاصله بین ساتر و نمازگزار عبور کند، باید از آن جلوگیرى شود و اگر اصرار نمود باید با او جنگ کند، چون او شیطان است (یعنى موذى است)».
284- حدیث: «أَبِي جُهَيْمٍ عَنْ بُسْرِ بْنِ سَعِيدٍ، أَنَّ زَيْدَ بْنَ خَالِدٍ أَرْسَلَهُ إِلَى أَبِي جُهَيْمٍ يَسْأَلُهُ مَاذَا سَمِعَ مِنْ رَسُولِ اللهﷺ فِي الْمَارِّ بَيْنَ يَدَيِ الْمُصَلِّي، فَقَالَ أَبُو جُهَيْمٍ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ﷺَّ : لَوْ يَعْلَمُ الْمَارُّ بَيْنَ يَدَيِ الْمُصَلِّي مَاذَا عَلَيْهِ مِنَ الإِثْمِ لَكَانَ أَنْ يَقِفَ أَرْبَعِينَ خَيْرًا لَهُ مِنْ أَنْ يَمُرَّ بَيْنَ يَدَيْهِ»(2 ).
----------
2- أخرجه البخاري في: 8 كتاب الصلاة: 101 باب إثم المارّ بين يدي المصلي.
----------------
یعنی: «بسر بن سعید گوید: زید بن خالد او را پیش ابو جهیم فرستاد تا از او بپرسد درباره کسى که از جلو نمازگزار عبور مىنماید چه چیزى را از پیغمبر ﷺ شنیده است؟ ابو جهیم گفت: پیغمبر ﷺ فرمود: اگر کسى که از جلو سجده نمازگزار عبور مىکند مىدانست مرتکب چه گناه بزرگى شده است چهل... صبر مىکرد و از جلو نمازگزار عبور نمىکرد». (چهل را به طور مطلق فرمود معلوم نیست چهل روز یا چهل ماه یا چهل سال است).
باب 49:
#نزدیکشدن_نمازگزار_از_ساتر ( #شیئى_نصب_شده_در_جهت_قبله)
285- حدیث: «سَهْلِ بْنِ سَعْد رضی الله عنه ٍ قَالَ: كَانَ بَيْنَ مُصَلَّي رَسُولِ اللهِ ﷺ وَبَيْنَ الْجِدَارِ مَمَرُّ الشَّاةِ»(1 ).
--------
1- أخرجه البخاري في: 8 كتاب الصلاة: 91 باب قدركم ينبغي أن يكون بين المصلِّي والسترة.
--------------
یعنی: «سهل بن سعید رضی الله عنه گوید: فاصله محل سجده پیغمبر ﷺ با دیوارى که به عنوان ساتر قرارش داده بود فقط به اندازهاى بود که یک گوسفند از آنجا عبور نماید».
286- حدیث: «سَلَمَة رضی الله عنه َ، قَالَ: كَانَ جِدَارُ الْمَسْجِدِ عِنْدَ الْمِنْبَرِ مَا كَادَتِ الشَّاةُ تَجُوزُهَا»(2 ).
---------
2- أخرجه البخاري في: 8 كتاب الصلاة: 91 باب قدركم ينبغي أن يكون بين المصلِّي والسترة.
----------------
یعنی: «سلمه رضی الله عنه گوید: فاصله دیوار مسجد از منبر به اندازهاى بود که به سختى یک گوسفند از آن عبور مىکرد».
287- حدیث: «سَلَمَةَ بْنِ الأَكْوَع رضی الله عنه ِ قَالَ يَزِيدُ بْنُ أَبِي عُبَيْدٍ: كُنْتُ آتِي مَعَ سَلَمَةَ بْنِ الأَكْوَعِ فَيُصَلِّي عِنْدَ الأُسْطُوَانَةِ الَّتِي عِنْدَ الْمُصْحَفِ، فَقُلْتُ يَا أَبَا مُسْلِمٍ أَرَاكَ تَتَحَرَّى الصَّلاَةَ عِنْدَ هذِهِ الأُسْطُوَانَةِ قَالَ: فَإِنِّي رَأَيْتُ النَّبِيَّ ﷺ يَتَحَرَّى الصَّلاَةَ عِنْدهَا»(3 ).
--------
3- أخرجه البخاري في: 8 كتاب الصلاة: 95 باب الصلاة إلى الأسطوانة.
--------------
یعنی: «یزید بن ابو عبید گوید: همراه سلمه بن اکوع رضی الله عنه به مسجد النّبی مىآمدم او معمولاً نماز را نزدیک ستونى (معروف به ستون مهاجرین) در نزدیکى محل مصحف (که از زمان عثمان در مسجد بود) مىخواند، به او گفتم: اى ابومسلم! شما را مىبینم که ترجیح مىدهى همیشه در نزدیکى این ستون نماز بخوانى، گفت: من پیغمبر ﷺ را مىدیدم ترجیح مىداد در آنجا نماز بخواند».
#نزدیکشدن_نمازگزار_از_ساتر ( #شیئى_نصب_شده_در_جهت_قبله)
285- حدیث: «سَهْلِ بْنِ سَعْد رضی الله عنه ٍ قَالَ: كَانَ بَيْنَ مُصَلَّي رَسُولِ اللهِ ﷺ وَبَيْنَ الْجِدَارِ مَمَرُّ الشَّاةِ»(1 ).
--------
1- أخرجه البخاري في: 8 كتاب الصلاة: 91 باب قدركم ينبغي أن يكون بين المصلِّي والسترة.
--------------
یعنی: «سهل بن سعید رضی الله عنه گوید: فاصله محل سجده پیغمبر ﷺ با دیوارى که به عنوان ساتر قرارش داده بود فقط به اندازهاى بود که یک گوسفند از آنجا عبور نماید».
286- حدیث: «سَلَمَة رضی الله عنه َ، قَالَ: كَانَ جِدَارُ الْمَسْجِدِ عِنْدَ الْمِنْبَرِ مَا كَادَتِ الشَّاةُ تَجُوزُهَا»(2 ).
---------
2- أخرجه البخاري في: 8 كتاب الصلاة: 91 باب قدركم ينبغي أن يكون بين المصلِّي والسترة.
----------------
یعنی: «سلمه رضی الله عنه گوید: فاصله دیوار مسجد از منبر به اندازهاى بود که به سختى یک گوسفند از آن عبور مىکرد».
287- حدیث: «سَلَمَةَ بْنِ الأَكْوَع رضی الله عنه ِ قَالَ يَزِيدُ بْنُ أَبِي عُبَيْدٍ: كُنْتُ آتِي مَعَ سَلَمَةَ بْنِ الأَكْوَعِ فَيُصَلِّي عِنْدَ الأُسْطُوَانَةِ الَّتِي عِنْدَ الْمُصْحَفِ، فَقُلْتُ يَا أَبَا مُسْلِمٍ أَرَاكَ تَتَحَرَّى الصَّلاَةَ عِنْدَ هذِهِ الأُسْطُوَانَةِ قَالَ: فَإِنِّي رَأَيْتُ النَّبِيَّ ﷺ يَتَحَرَّى الصَّلاَةَ عِنْدهَا»(3 ).
--------
3- أخرجه البخاري في: 8 كتاب الصلاة: 95 باب الصلاة إلى الأسطوانة.
--------------
یعنی: «یزید بن ابو عبید گوید: همراه سلمه بن اکوع رضی الله عنه به مسجد النّبی مىآمدم او معمولاً نماز را نزدیک ستونى (معروف به ستون مهاجرین) در نزدیکى محل مصحف (که از زمان عثمان در مسجد بود) مىخواند، به او گفتم: اى ابومسلم! شما را مىبینم که ترجیح مىدهى همیشه در نزدیکى این ستون نماز بخوانى، گفت: من پیغمبر ﷺ را مىدیدم ترجیح مىداد در آنجا نماز بخواند».
HTML Embed Code: