TG Telegram Group Link
Channel: ماهنامه اخبار آزمایشگاهی
Back to Bottom
دیدگاه‌های فعلی در مورد گرانولوم ماجوشی
ترجمه: دکتر محمد قهری



گرانولوم ماجوشی به دلیل اختلال در فولیکول‌های موی عفونی شده پدید می‌آید به طوری که ساقه‌های مو و قارچ‌ها به داخل درم و بافت زیر جلدی نفوذ می‌کنند.


خلاصه

گرانولوم ماجوشی یک عفونت قارچی نادر پوست (درم) است که عمدتاً و در بیش از 95٪ موارد توسط درماتوفیت‌ها ایجاد می‌شود. شایع‌ترین علت شناسایی شده، ترایکوفایتون روبروم انسان‌دوست است. در بقیه موارد علت آن قارچ‌های غیر درماتوفیت مانند گونه‌های آسپرژیلوس هستند. این بررسی با هدف ارائه اطلاعاتی در مورد دیدگاه‌های کنونی در مورد گرانولوم ماجوشی در رابطه با ویژگی‌های بالینی، عوامل مستعدکننده، تشخیص آزمایشگاهی و استراتژی‌های درمانی آن است. اگرچه اندام تحتانی شایع‌ترین محل عفونت گزارش شده است، درگیری در ناحیه صورت در 5 سال گذشته غالب بوده است. بررسی موارد گزارش شده نشان داده است که شایع‌ترین عامل مستعد کننده (در 55 درصد موارد) استفاده از کرم‌های استروئیدی موضعی بدون آزمایش هیدروکسید پتاسیم در درمان درماتوزهای سنگفرشی اریتماتوز است. تشخیص قابل اعتماد گرانولوم ماجوشی بر اساس بررسی هیستوپاتولوژیک، کشت قارچ و آنالیزهای مولکولی است. گرانولوم ماجوشی باید نه تنها با داروهای موضعی بلکه با داروهای ضد قارچی سیستمیک نیز درمان شود و درمان تا رفع کامل ضایعات ادامه یابد. در درمان سیستمیک، به دلیل اثربخشی، عوارض جانبی و بی‌خطر بودن، تربینافین ترجیح داده می‌شود.
https://medlabnews.ir/%d8%af%db%8c%d8%af%da%af%d8%a7%d9%87%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%81%d8%b9%d9%84%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d9%85%d9%88%d8%b1%d8%af-%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%86%d9%88%d9%84%d9%88%d9%85-%d9%85%d8%a7%d8%ac%d9%88/
گام به گام در تشخیص آزمایشگاهی کم‌خونی‌ها (3)- کم‌خونی‌های غیرمگالوبلاستیک
دکتر حبیب اله گل‌افشان

محمد اسماعیل خدمتی

دانشگاه علوم پزشکی شیراز
بخش سوم- کلیات
کم‌خونی‌های غیرمگالوبلاستیک:

کم‌خونی‌های غیرمگالوبلاستیک با MCV بالا دارای علل گوناگون هستند. در این حالت پیش‌سازهای گلبول‌های قرمز مرفولوژی خاص مگالوبلاستیک نداشته و گلبول‌های ماکروسیت مورفولوژی تخم‌مرغی (ماکرواوالوسیت) ندارند.

میزان MCV در اغلب موارد بین ۱۰۰ تا ۱۱۰ فمتولیتر و به ندرت بیشتر از ۱۲۰ فمتولیتر می‌شود. در خون‌سازی شتابزده (Accelerated Erythropoiesis) که متعاقب خونریزی، همولیز ناگهانی رخ می‌دهد، انبوه رتیکولوسیت‌های نارس به صورت گلبول‌های پلی‌کرومازی وارد خون می‌گردند و از آنجا که حجم رتیکولوسیت ۲۵ درصد بیشتر از حجم RBC است منجر به افزایــــش MCV می‌شـود. (Shift Reticulocytosis)
https://medlabnews.ir/%da%a9%d9%85%d8%ae%d9%88%d9%86%db%8c%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%ba%db%8c%d8%b1%d9%85%da%af%d8%a7%d9%84%d9%88%d8%a8%d9%84%d8%a7%d8%b3%d8%aa%db%8c%da%a9/
مروری بر واریانت‌های مداخله‌گر هموگلوبین در اندازه‌گیری هموگلوبین A1c
‌سجّاد بختیاری

کارشناس علوم آزمایشگاهی

کارشناس ارشد بیوشیمی بالینی

دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی


چکیده:

هموگلوبین A1c (HbA1c) از آنجا که مستقیماً با خطرات عوارض دیابت مرتبط است، به‌طور معمول برای نظارت طولانی مدت قند خون در افراد مبتلا به دیابت شیرین استفاده می‌شود. صحت اندازه‌گیری HbA1c ممکن است تحت تأثیر وجود واریانت‌های هموگلوبین (Hb) یا سطوح بالا هموگلوبین جنینی (HbF) قرار گیرد. اثر هر واریانت یا HbF افزایش یافته باید در مورد هر روش خاص بررسی شود.

رایج‌ترین واریانت‌های Hb در سراسر جهان HbS، HbE، HbC و HbD است. همه این واریانت‌ها متعاقب جایگزینی یک اسید آمینه در زنجیره β هموگلوبین هستند. HbF هموگلوبین اصلی در طول زندگی داخل رحمی است. در پایان سال اول زندگی، HbF به مقادیر نزدیک به سطح بزرگسالان (تقریباً 1%) کاهش می‌یابد. با این حال، افزایش مقدار HbF ممکن است در شرایط خاص پاتولوژیک یا در تداوم ارثی هموگلوبین جنینی (HPFH) رخ دهد. طی سال‌های گذشته در برخی مقالات، اثرات این چهار واریانت رایج Hb و افزایش HbF شرح داده شده است.

با برخی روش‌ها تداخل بالینی قابل‌توجهی برای هر یک از این واریانت ها وجود دارد. در ادامه خلاصه‌ای ارائه شده که نشان می‌دهد کدام روش‌ها تحت تأثیر حضور واریانت‌های هتروزیگوت S، E، C و D و HbF افزایش یافته قرار می‌گیرند. روش‌ها بر اساس نوع (ایمونواسی، کروماتوگرافی تبادل یونی مایع با کارایی بالا، بورونات افینیتی و غیره) با مشخص کردن اینکه آیا نتیجه به‌طور کاذب با وجود یک واریانت Hb افزایش یا کاهش می‌یابد، تقسیم می‌شوند. آزمایشگاه‌ها با توجه به این تداخلات، باید از محدودیت‌های روش خود آگاه باشند.
https://medlabnews.ir/%d9%85%d8%b1%d9%88%d8%b1%db%8c-%d8%a8%d8%b1-%d9%88%d8%a7%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%86%d8%aa%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%85%d8%af%d8%a7%d8%ae%d9%84%d9%87%da%af%d8%b1-%d9%87%d9%85%d9%88%da%af/
گام‌به‌گام در تشخیص آزمایشگاهی کم‌خونی‌ها (4)
دکتر حبیب‌اله گل‌افشان

محمد اسماعیل خدمتی

دانشگاه علوم پزشکی شیراز
بخش چهار – کلیات
رویکردهای آزمایشگاهی به کم‌خونی‌های نرموسیتیک:

در یک شخص کم‌خون با حجم متوسط سلولی بین ۸۰ تا ۱۰۰ کم‌خونی نرموسیت گفته می‌شود. گاهی کم‌خونی نرموسیت در سیر تدریجی پیشرفت به میکروسیت تبدیل می‌شود مانند آنمی بیماری‌های مزمن و آنمی فقر آهن که در ابتدا مرفولوژی نرموسیت دارند.

چنانچه در بیمار کم‌خون با مرفولوژی نرموسیت شمارش پلاکت و گلبول‌های سفید نرمال است اقدام به سنجش اندکس تولید رتیکولوسیت (RPI) نمایید که آیا درجه جبران رتیکولوسیت با کم‌خونی مناسب است یا خیر.

کاهش شمارش رتیکولوسیت در نمای نرموسیت دارای علل گوناگون از قبیل آنمی نارسایی کلیه، بیماری‌های کبد، آنمی کاهش ترشح غدد اندوکراین، آنمی بیماری‌های مزمن و آپلازی خالص گلبول قرمز است و ازاین‌رو آزمایش‌های مربوط به کلیه و کبد و غدد اندوکراین سفارش می‌شود.

در آنمی بیماری‌های مزمن علاوه بر سازوکارهایی که موجب فقدان دسترسی بافت مغز استخوان به آهن می‌شود، کاهش ترشح اریتروپویتین و ترشح سایتوکاین های سرکوبگر بافت خون‌ساز نیز در ایجاد کم‌خونی دخیل هستند. در آپلازی خالص گلبول قرمز (PRCA) کاهش شدید انتخابی پیش سازهای گلبول قرمز منجر به کم‌خونی نرموسیت با کاهش بسیار شدید رتیکولوسیت می‌گردد. آپلازی خالص در بزرگ‌سالان متعاقب تیموما (Thymoma)، لوسمی مزمن لنفوسیتیک و بیماری‌های کلاژن واسکولار مانند آرتریت روماتوئید و لوپوس مشاهده شده است. در این موارد آزمایش مغز استخوان گاهی فقدان یا کاهش بسیار شدید رده اریتروئیدی گاهی تا 0/5 درصد را نشان می‌دهد. نوع ارثی آپلازی خالص گلبول‌های قرمز سندرم دایموند بلک‌فان است. کم‌خونی شبیه آپلازی خالص گلبول‌های قرمز گاهی شبیه دایموند بلک‌فان تحت عنوان اریتروبلاستوپنی موقت بچگی مشاهده شده که ناشی از سرکوب ایمونولوژیک بافت خون‌ساز است و برخلاف نوع ارثی فاقد اختلالات اسکلتی بوده و بعد چند هفته بهبودی می‌یابد.
https://medlabnews.ir/%da%a9%d9%85-%d8%ae%d9%88%d9%86%db%8c-%d9%86%d8%b1%d9%85%d9%88%d8%a8%d9%84%d8%a7%d8%b3%d8%aa%db%8c%da%a9/
هپاتیت‌ها
فریبا فتحی دانشجوی دکترای بیوشیمی
هپاتیت A

هپاتیت A یک عفونت کبدی بسیار مسری است که توسط ویروس هپاتیت A ایجاد می‌شود. این ویروس یکی از چندین نوع ویروس هپاتیت است که باعث التهاب کبد می‌شود و بر عملکرد کبد تأثیر می‌گذارد.

احتمال ابتلا به هپاتیت A از طریق غذا یا آب آلوده یا تماس نزدیک با فرد یا شیء آلوده وجود دارد. موارد خفیف هپاتیت A نیازی به درمان ندارند. اکثر افرادی که به ویروس هپاتیت A آلوده هستند، بدون آسیب دائمی به کبد بهبود می‌یابند.

رعایت بهداشت، از جمله شستن مکرر دست‌ها، می‌تواند از انتشار ویروس جلوگیری کند. واکسن هپاتیت A می‌تواند باعث محافظت فرد در برابر ابتلا به هپاتیت A شود.
علائم:

علائم هپاتیت A معمولاً چند هفته پس از ابتلا به ویروس ظهور پیدا می‌کنند؛ اما همه افراد مبتلا به هپاتیت A دارای علائم نیستند. علائم بیماری می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

خستگی و ضعف غیرمعمول
حالت تهوع، استفراغ و اسهال ناگهانی
درد یا ناراحتی شکم، به‌خصوص در سمت راست بالای شکم و زیر دنده‌های پایینی که در بالای کبد قرار دارند.
مدفوع خاکستری یا خاکی رنگ
از دست رفتن اشتها
تب با درجه حرارت پایین
ادرار تیره رنگ
درد مفاصل
زرد شدن پوست و سفیدی چشم (یرقان)
خارش شدید

این علائم ممکن است نسبتاً خفیف باشند و در عرض چند هفته از بین بروند. با این حال، برخی اوقات هپاتیت A باعث ایجاد بیماری شدید می‌شود که چندین ماه به طول می‌انجامد.

https://medlabnews.ir/hepatites/
آزمایش تشخیصی بر بالین بیمار یا آزمایش در نقطه مراقبت در میکروب‌شناسی
دكتر رضا ميرنژاد (استاد تمام دانشگاه)

آزمایش در نقطه مراقبت[1] (POC) را می‌توان به‌عنوان آزمایشی تعریف کرد که در کنار بیمار با نتایج در دسترس در یک بازه زمانی که امکان انجام مداخله را در مدتی که بیمار هنوز تحت مراقبت متخصص بالینی است، انجام می‌شود. اصطلاحات POC و آزمایش بر بالین بیمار ممکن است به‌جای یکدیگر مورداستفاده قرار گیرند، زیرا اغلب به آزمایش انجام شده با استفاده از سیستم‌های یکسان اشاره دارند، اگرچه الزامات نظارتی ممکن است متفاوت باشد. آزمایش POC اغلب برای اشاره به آزمایش‌های تائیدشده توسط[2]CLIA (قانون اصلاحات بهبود آزمایشگاه بالینی) استفاده می‌شود، اما می‌تواند شامل آزمایش‌های پیچیده‌تری باشد که در محیط نزدیک بیمار انجام‌پذیر هستند. آزمایش POC مربوط به بیماری‌های عفونی عمومی معمولاً نتایج را در 15 تا 20 دقیقه ارائه می‌دهد، اما حتی نتایج کسب شده در کمتر از 1 ساعت از زمان دریافت نمونه در مدیریت بیمار بسیار مفید می‌باشد. مزایای زیادی در ارائه نتایج فوری برای مراقبت از بیمار وجود دارد:

پاسخ به‌موقع می‌تواند اضطراب بیمار را کاهش دهد و رضایت بیمار را بهبود ببخشد.
به ارائه‌دهنده مراقبت اجازه می‌دهد تا در صورت نیاز، در مواردی که دارای تجربه‌ی کافی است مثلاً در بیماری‌های مانند گلودرد استرپتوکوکی و بیماری‌های مقاربتی، درمان مناسب را شروع کند.
نیاز به ویزیت‌های بعدی را کاهش می‌دهد که از این طریق بر کم‌کردن بار بیمار و هزینه رو به رشد مراقبت‌های بهداشتی اثرگذار است.
نتایج آزمایش سریع می‌تواند استفاده بهینه از منابع محدود مراقبت‌های بهداشتی را با تعیین اینکه کدام بیماران به دلیل عوامل بیماری‌زای قابل‌انتقال بالقوه باید در قرنطینه باشند تضمین می‌کند و می‌تواند نقش مهمی در قطع زنجیره انتقال مبتنی بر پاتوژن‌های رایج، مانند آن‌هایی که باعث اسهال عفونی یا بیماری‌های منتقله از راه جنسی می‌شوند، ایفا کند.
https://medlabnews.ir/%d8%a2%d8%b2%d9%85%d8%a7%db%8c%d8%b4-%d8%aa%d8%b4%d8%ae%db%8c%d8%b5%db%8c-%d8%a8%d8%b1-%d8%a8%d8%a7%d9%84%db%8c%d9%86-%d8%a8%db%8c%d9%85%d8%a7%d8%b1-%db%8c%d8%a7-%d8%a2%d8%b2%d9%85%d8%a7%db%8c%d8%b4/
افزایش غیرقابل توجیه CEA: تیروئید را فراموش نکنید!
سجّاد بختیاری، کارشناس علوم آزمایشگاهی، کارشناس ارشد بیوشیمی بالینی

فاطمه حسینی، کارشناس علوم آزمایشگاهی



آنتی‌ژن سرطانی رویانی (CEA) گلیکوپروتئینی است که با عملکردهای مختلف سلول‌های اندوتلیال از جمله چسبندگی، تکثیر و مهاجرت مرتبط است. CEA به عنوان یک بیومارکر سرمی معمولاً در تشخیص و نظارت پس از درمان بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال استفاده می‌شود؛ با این وجود، ممکن است در سایر بدخیمی‌ها مانند سرطان سینه، ریه، تخمدان یا مدولاری تیروئید و همچنین سایر بیماری‌های غیر بدخیم هم افزایش یابد (بیماری کبد، اختلالات التهابی گوارشی، نارسایی کلیوی، سیگار کشیدن). اگرچه آزمایش CEA یک تومورمارکر تشخیصی مقرون به صرفه و در دسترس است، فقدان حساسیت و اختصاصی نبودن آن مانع از هرگونه تشخیص پاتوگنومیک می‌شود. در مجموع، ترکیبی از یافته‌های بالینی، آزمایش‌های بیوشیمیایی و تصویربرداری، برای هدایت تصمیمات بالینی ضروری است. در هنگام مواجهه با افزایش CEA، پزشکان و متخصصین آزمایشگاه باید دوسوگرا بودن آن را در نظر بگیرند و هر گونه آسیب‌شناسی و تداخل مهم را نیز به طور کامل حذف کنند. ما موردی از یک بیمار زن 60 ساله با افزایش مداوم CEA پس از تشخیص و درمان کارسینوم مهاجم مجرای شیری در سال 2012 را ارائه می‌کنیم. بیمار تا سال 2017 تحت جراحی تومور به همراه رادیوتراپی و letrozole قرار گرفت. CEA افزایش یافته در ابتدا در سال 2012 برای بدخیمی اولیه او تشخیص داده شد. غلظت سرمی 20.6 میکروگرم (مرجع <5 میکروگرم) CEA با روش ایمونواسی Elecys CEA با استفاده از eCobas e601 اندازه‌گیری شد (Roche Diegnostics، Rotkreuz، سوئیس). در طول پیگیری، نتایج اندازه‌گیری دوره‌ای CEA بدون هیچ‌گونه علائم بالینی یا ناهنجاری‌های بیوشیمیایی بدون تغییر باقی ماند. در سال 2018، به دلیل افزایش بیشتر سطحCEA (34.1 میکروگرم در لیتر)، معاینات گوارشی و کولونوسکوپی انجام شد که گاستریت و تعداد کمی دایورتیکول در کولون را آشکار کرد. در غیاب سایر یافته‌های پاتولوژیک از جمله ماموگرافی طبیعی و سونوگرافی سینه، افزایش مداوم CEA به عادت سیگار کشیدن شدید بیمار نسبت داده شد. در سال 2021، به دلیل آدنوپاتی سوپراکلاویکولار پس از واکسیناسیون کووید 19، سونوگرافی گردن انجام شد. سونوگرافی، یک غده لنفاوی سوپراکلاویکولار بزرگ، واکنشی و یک گواتر کوچک ناشناخته با یک ندول مشکوک (هیپواکویک، ناهمگن با حاشیه نامنظم و شدیداً واسکولاریزه، EUTIRADS-5) را در لوب چپ تیروئید نشان داد که بعداً به عنوان یک ندول سرد مشخص شد (برداشت پایین 99mTc-pertechnetate scintigraphy). سطوح سرمی کلسی‌تونین با استفاده از پلت فرم کاملاً خودکار eCobas e601 افزایش یافته بود (279 پیکومولار در لیتر، مرجع <1.9) و با افزایش سطح پروکلسی‌تونین (3.4 میکروگرم در لیتر، محدوده مرجع <0.1)، تشخیص سرطان مدولاری تیروئید (MTC) تأیید شد.
https://medlabnews.ir/%d8%a7%d9%81%d8%b2%d8%a7%db%8c%d8%b4-%d8%ba%db%8c%d8%b1%d9%82%d8%a7%d8%a8%d9%84-%d8%aa%d9%88%d8%ac%db%8c%d9%87-cea-%d8%aa%db%8c%d8%b1%d9%88%d8%a6%db%8c%d8%af-%d8%b1%d8%a7-%d9%81%d8%b1%d8%a7%d9%85/
مطالعه موردي:

علت غیرمنتظرهکم‍خونی در یک بیمار 45 ساله مبتلا به لوسمی حاد لنفوبلاستیک

مترجمين:

مراد رستمي- كارشناس ارشد بيوشيمي باليني- دانشگاه علوم پزشكي جنديشاپور اهواز

معصومه جرفي- كارشناس ارشد ميكروب‍شناسي- دانشگاه علوم پزشكي جنديشاپور اهواز

سابقه كلينيكي

بيمار: یک خانم 45 ساله سفيدپوست

شكايت اصلي: بیمار احساس سرگیجه، خستگی و تنگي نفس كوششي را گزارش مي‍كند.

سابقه بيمار مذكور:اين بیمار، اخيرا با لوسمی حاد لنفوبلاستیک سلول‍هاي پيشساز B(ALL)تشخیص داده شد و اكنوندر چهارمين هفته پس ازانجام شیمی درمانی قرار دارد. دوره درمانی او شامل پردنیزون، آسپاراژیناز، وین کریستین و دانوروبيسين است. او برای بررسي مغز استخوان قبل از انجام انجماد (Consolidation therapy) (اين اصطلاح به خصوص در مورد بافت پارانشيم ريوي كه در پنوموني از اگزودا پر مي‍شود، به كار مي‍رود) مراجعه كرده بود.قبل از ترخیص بیمار، براي پيشگيري از پنوموني ناشي از پنوموسیستیس کارینی(PCP)، براي وي كه قبلا عدم تحمل به اثر پيشگيرانه درمان با تری متوپریم–سولفامتوکسازول نشان داده بود، داپسون تجویز شد. سطح گلوکز-6- فسفات دهیدروژناز (G6PD) وي قبل از شروع شیمی درمانی،طبيعي بود. چند روز قبل از این ويزيت، بیمار، احساس سرگیجه، خستگی و تنگي نفس پيشرونده در هنگام فعاليت را ذكر مي‍كرد. متعاقب آن، شمارش كامل سلول‍هاي خوني (CBC) وي در اولين ويزيــــــت، هموگلوبين (Hb)8.5 g/dl (نرمال: 12-16 g/dl) را نشان داد و به وي، 2 واحد گلبول قرمز متراكم تزريق شد. وي وجود تب، لرز و تعریق شبانه را رد مي‍نمايد.

سابقه پزشكي قبلي: بجز مواردي كه در بالا ذكر شد، مورد کمک کننده‍ي ديگري نیست.

سابقه خانوادگي: کمک کننده نیست.

معاينه فيزيكي
https://medlabnews.ir/%d9%85%d8%b7%d8%a7%d9%84%d8%b9%d9%87-%d9%85%d9%88%d8%b1%d8%af%d9%8a/
لوسمی حاد لنفوبلاستیک و تازه‌های آن در ایران

ملیحه نجف‌پور، دانشجوی کارشناسی ارشد خون شناسی و بانک خون –دانشگاه علوم پزشکی تبریز

[email protected]



تعریف:

واژه لوسمی حاد به بدخیمی‌های هماتولوژیک که با افزایش تعداد بلاست‌های رده میلوئید یا لنفوئید همراه است اطلاق مي‌شود. اصطلاح حاد به شروع سریع و به سرعت کشنده‌ای اشاره می‌کند که ماهیت تمایز نیافته‌ای از سلول‌های لوسمیک را نشان می‌دهد.

لوسمی شایع‌ترین سرطان رایج در بین کودکان است و لوسمی حاد لنفوبلاستیک شایع‌ترین زیرگروه می‌باشد و 80-75% موارد را شامل می‌شود (1).

لوسمی حاد لنفوبلاستیک (Acute Lymphoblastic Luekemia:ALL) در درجه اول بیماری کودکان محسوب می‌شود که با افزایش وقوع بین سن 3-2 سال همراه است، سپس شیوع آن کاهش می‌یابد به طوری که در سن بین 50-25 سالگی نادر می‌باشد و بعد از آن مجدداً افزایش می‌یابد تا به دومین اوج شیوع خود (اما با شیوع کمتر) در سن بیشتر از 80 سالگی می‌رسد (1).

با پیشرفت‌های اخیر در درمان این لوسمی میزان بهبودی تا 80% رسیده است.

اپیدمیولوژی

احتمال وقوع ALL در ایران سالانه1 /6 در 100000 مرد و 5/2 در 100000 زن تخمین زده می‌شود (2). متوسط سن تشخیص 13 سال می‌باشد و تقریباً 60% موارد در سن زیر 20 سال تشخیص داده می‌شوند (1). ALL شایع‌ترین بدخیمی در افراد زیر 15 سال است به طوریکه 23% از انواع سرطان‌ها و 76% از همه انواع لوسمی‌ها در این گروه قرار دارند (1). وقوع آن در پسران بیشتر از دختران است و در موارد T-ALL این وقوع 4 برابر بیشتر است. در سال اول زندگی احتمال وقوع در دختران حدود 1/5 برابر نسبت به پسران بیشتر است. در کشورهای صنعتی احتمال وقوع در نژاد اروپایی بیشتر از نژاد آفریقایی می‌باشد. در کشورهای پیشرفته بالاترین میزان وقوع آن در سن 5-2 سال است. شیوع در سفید پوستان بیشتر از سیاه پوستان است (1).
https://medlabnews.ir/%d9%84%d9%88%d8%b3%d9%85%db%8c-%d8%ad%d8%a7%d8%af-%d9%84%d9%86%d9%81%d9%88%d8%a8%d9%84%d8%a7%d8%b3%d8%aa%db%8c%da%a9-%d9%88-%d8%aa%d8%a7%d8%b2%d9%87%e2%80%8c%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a2%d9%86-%d8%af/
دکتر خوب: راهنمای انتخاب پزشک مناسب
سلامتی شاید مهم‌ترین رکن زندگی انسان باشد. یکی از لوازم مراقبت از سلامتی رجوع به طبیب حاذق و دلسوز است. کم نیستند اتفاقات ناگواری که به‌واسطه جهل یا سهل‌انگاری پزشک متوجه بیماران می‌شود. در متون طبی واژه‌ای به نام ایاتروژنیک (درمان‌زاد) وجود دارد. این اصطلاح در مواردی به کار می‌رود که یک بیماری یا مشکل سلامتی به‌واسطه طبابت و دخالت پزشک یا محیط درمان ایجاد شده باشد. مرگ درمان‌زاد پنجمین رتبه مرگ را در سراسر جهان دارا دارد. همچنین در سطح جهانی 5 تا 8 درصد مرگ‌ها ناشی از تجویز اشتباه است که البته در کشورهای درحال‌توسعه این رقم به‌مراتب بیشتر است. بخشی از عوارض درمان‌زاد حتی با بهترین مراقبت‌های پزشکی هم اجتناب‌ناپذیر است و پیشگیری از آن با دانش و امکانات فعلی بشر ممکن نیست اما بدون شک قسمتی از آن هم ناشی از اهمال و جهل پزشک و سیستم بهداشتی درمانی است.

بنابراین نقش پزشک حاذق و دلسوز در حفظ سلامت فرد بسیار پراهمیت است، اما مشکل اینجاست که تشخیص صلاحیت پزشک کار ساده‌ای نیست و حتی متخصصین یک رشته پزشکی هم ممکن است به‌راحتی نتوانند موفق به این کار شوند چراکه هم‌زمان باید توانایی علمی را به همراه دقت و دلسوزی مورد ارزیابی قرار دهند؛ به‌عبارت‌دیگر یک پزشک صرفاً به‌واسطه داشتن معلومات و مهارت علمی، پزشک ایده‌آل نمی‌شود بلکه باید صفاتی همچون دقت نظر و انسان‌دوستی و مهربانی هم داشته باشد. سخن معاون یکی از دانشگاه‌های علوم پزشکی را که خود فوق‌تخصص ریه بود در حدود سال 1370 به خاطر می‌آورم که می‌گفت یکی از نگرانی‌های من این است که اگر بیمار شدم به کدام پزشک مراجعه کنم، البته می‌دانیم که اکنون با گذشت زمان دلایل بیشتری برای نگرانی وجود دارد. متأسفانه کار به‌جایی کشیده که افرادی کم استعداد و با داشتن معدل‌های پایین با پرداخت پول در دانشکده‌های پردیس پزشکی می‌خوانند. در یک‌کلام هیچ راهکار قطعی برای تشخیص صلاحیت پزشک وجود ندارد، اما التزام به موارد ذیل می‌تواند تا حدود زیادی کمک‌کننده باشد:
https://1coach.ir/%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D8%AE%D9%88%D8%A8/
تاريخچه تشخيص پزشكي و آزمايشگاه باليني

دكتر كمال رضايي

قسمت اول – از تاريخ باستان تا قرن 19

از يك منظر تاريخ پزشكي را مي‌توان به سه دوره تقسيم كرد. از ابتدا تا قرن هجدهم طب در كنار بستر بيمار رواج داشت. در سال‌هاي 1794 تا 1848 طب بيمارستاني متداول شد و از آن زمان به بعد طب آزمايشگاهي ستاره راهنماي طبابت گرديد.

جايگاه آزمايشگاه در گسترش طب تنها در سال‌هاي اخير مشخص گرديده است. آزمايشگاه تنها يك منبع جديد براي كسب اطلاعات پزشكي نيست بلكه سكوي استقرار پزشكان است تا از آن موضع به رصد بيماران خود بپردازند.

قديم‌ترين تشخيص پزشكي مبتني بر نشانه‌اي بود كه پزشكان بتوانند با چشم يا گوش خود آن را دريابند. گاهي هم اين تشخيص بر مبناي بررسي نمونه‌هايي از انسان بود. طب يونان قديم تمامي بيماري‌ها را به اخلاط چهارگانه (سودا، صفرا، دم، ‌بلغم) نسبت مي‌داد و در اواخر قرون وسطي بود كه برخي پزشكان براي تشخيص، ادرار بيمار را نگاه مي‌كردند. بعدها ميكروسكوپ نه تنها اجزاء سلولي بافت انسان را نشان مي‌داد بلكه ميكروارگانيسم‌هاي مولد بيماري را نيز به نمايش مي‌گذاشت. وسايل پيچيده‌تر مانند دماسنج (براي سنجش دماي بدن) و استتسكوپ (براي شنيدن ضربان قلب) تا پايان قرن نوزدهم چندان معمول نبود، بالطبع آزمايشگاه پزشكي نيز تا شروع قرن بيستم جزء ثابتي از تشخيص پزشكي محسوب نمي‌شد. در طي اين مقاله به بررسي تاريخچه توسعه روش‌هاي تشخيصي از زمان باستان تاكنون و نيز تكامل و گسترش آزمايشگاه پزشكي از اواخر قرن نوزدهم تا زمان حال مي‌پردازيم.
https://medlabnews.ir/%d8%aa%d8%a7%d8%b1%db%8c%d8%ae%da%86%d9%87-%d8%a2%d8%b2%d9%85%d8%a7%db%8c%d8%b4%da%af%d8%a7%d9%87/
27 تکنیک برای داشتن حال خوب
داشتن حال خوب آرزوی همه است. گاهی مشکلات و غم و غصه از هزار راه مختلف شما را در محاصره می‌گیرند و مجال داشتن یک لبخند واقعی و یک دلخوشی مختصر را از شما سلب می‌کنند. بدحالی و افسردگی می‌تواند علل مختلف داشته باشد که باید به طور ریشه‌ای به آنها توجه کرد ولی برخی از تکنیک‌های میانبر برای بهتر کردن حال وجود دارند که تقریباً در هر شرایطی قابل استفاده هستند:

بی‌وفایی به حال بد: برخی افراد آن‌قدر با حال بد خو می‌گیرند که اصلاً نمی‌توانند خود را در عالم خیال هم خوشحال تصور کنند، گویی با غم واندوه عقد ازدواج دائم دارند. ضمیر ناخودآگاه آنها هر دلیلی را برای تغییر حال رد می‌کند و برعکس هر بهانه‌ای می‌تواند آن‌ها را ناراحت‌تر کند. اجازه ندهید ناخودآگاه شما متحد بدحالی در درون شما باشد و به طور ناخواسته شما را به مقاومت در برابر تغییر حال وادارد. اگر خود شما با جان و دل به دنبال رهایی از حال بد نباشید هیچ عامل دیگری قادر به انجام این کار نخواهد بود.
عامل بدحالی را نادیده بگیرید: بی‌توجهی به هر موضوعی باعث کم‌رنگ شدن آن می‌شود. به یاد داشته باشید که یک خروار غصه نمی‌تواند یک مثقال مشکل را حل کند پس زانوی غم بغل کردن فقط می‌تواند مشکلی بر مشکلات شما بیافزاید.
شکایت نکنید: حتماً افرادی را در دور و بر خود دیده‌اید که از زمین و زمان شکایت می‌کنند از وضع آب و هوا و ترافیک گرفته تا تغییرات اقلیمی در جهان. بحث این نیست که آیا شکایت این‌ها به حق است یا نه بلکه سخن این است که تبدیل شدن به یک شخص همیشه شاکی و غرغرو به شما یادآوری می‌کند که موضوعی برای ناراحتی و نگرانی هست و به مرور زمان طرز فکر و روحیه شما را خراب می‌کند. ضمن اینکه این رویکرد فرد را مسئولیت گریز کرده و عامل تمام مشکلات را در خارج از خود می‌بیند.
بی‌کار نمانید: اشتغال به هر کاری ولو پیش پا افتاده اثر التیام‌بخش دارد. هاروکی موراکامی در جایی می‌نویسد: هر گاه افسردگی سراغم می‌آید شروع به نظافت خانه می‌کنم حتی اگر ساعت 2 یا 3 صبح باشد. ظرف‌ها را می‌شویم، زمین را جارو می‌کشم، دستمال‌ها را در سفیدکننده می‌اندازم و هر لباسی را که جلوی چشم باشد اتو می‌کشم. آن‌قدر این کار را ادامه می‌دهم تا خسته شوم و بخوابم. وقتی بیدار می‌شوم دیگر اصلاً یادم نمی‌آید که دیشب از چه چیزی ناراحت بودم.
مرتب کردن و نظم بخشیدن به محیط: شاید نتوانید ارتباط مستقیمی بین مرتب بودن میز کار و اتاق و حال خوب پیدا کنید اما تجربه نشان می‌دهد که چنین ارتباطی وجود دارد و ایجاد نظم در محیط موجب بهتر شدن حال می‌شود.
دوش گرفتن: سرد و گرم و ولرم بودن آن را خود انتخاب کنید اما مؤثر بودنش را جدی بگیرید.
مراجعه به فهرست جملات یا تصاویر روحیه‌بخش: مجموعه‌ای از جملات و تصاویر خوشایند و مشوق داشته باشید و هر وقت که لازم شد به آن‌ها مراجعه کنید. من عکس استیفن هاوکینگ را روی صفحه مانیتورم دارم و هر وقت که می‌خواهم از دست سرنوشت و بازی روزگار گله کنم با نگاه به آن عکس از خود خجالت می‌کشم. اگر هاوکینگ را نمی‌شناسید اسمش را گوگل کنید و ببینید که بوده و چه کارها کرده است. جملات و اشعار مشوق و روحیه‌بخش را هم دست‌کم نگیرید. مجموعه‌ای از حکایات و سرگذشت افراد الهام‌بخش را هم دم‌دست داشته باشید و با خواندن آن‌ها ببینید کسانی در شرایطی بسیار بدتر از شرایط شما چگونه از پس مشکلات برآمده و قله‌های موفقیت و افتخار را فتح کرده‌اند.
برای دیدن بقیه مقاله کلیک کنید
https://1coach.ir/%d8%ad%d8%a7%d9%84-%d8%ae%d9%88%d8%a8/
نقش سلنيوم در سلامتي انسان
پریا فرزانه خلیفه لو: دانش‌آموخته کارشناسی ارشد فیزیولوژی ورزشی، دانشکده علوم ورزشی- دانشگاه ارومیه
[email protected]
مقدمه

سلنيوم خواص فيزيكي و شيميايي حد واسط بين فلز و غيرفلز دارد و مشابه با گوگرد، آرسنيك و تلوريم است كه در گروه VI جدول تناوبي عناصر قرار دارند. سلنيوم مثل گوگرد در حالت اكسيداسيون +4، 0،-2 و +6 به صورت سلنيد، سلنيوم، سلنيت و سلنات در تركيبات و طبيعت ظاهر می‌شود (1).

گونه‌های مختلف سلنيوم جذب بيولوژيكي دارند و هيچ مكانيزم کنترل‌کننده براي جذب متعادل آنها وجود ندارد. جذب سلنيوم زياد است ولي حضور گوگرد و مس در رژيم غذايي انسان‌ها و حيوانات از جذب سلنيوم جلوگيري می‌کند و جذب آن، تابعي از غلظت اين عناصر است.

عنصر سلنيوم در بدن يك بيوانباره است؛ بدين معني كه در گياهان و حيوانات به صورت بيولوژيكي تا 200 الي 6000 برابر تغليظ می‌شود (2). ميانگين غلظت سلنيوم در بدن انسان‌ها، حيوانات و گياهان به‌طور مشخص در اطراف جهان بر اساس شرايط زمین‌شناسی مختلف تغيير می‌کند و سلامتي آنها به كاهش يا افزايش سلنيوم در جيره غذايي وابسته است.

جذب سلنيوم در حيوانات و انسان با مقدار سلنيوم خاك و گياهاني كه روي خاك رشد کرده‌اند، متناسب است و به عنوان سلنيوم در دسترس حيواني مشخص می‌شود. (3). غلظت‌های بالاي سلنيوم در خاك با برخي سنگ‌های فسفاته، پوسته‌های سياه غني از مواد آلي، زغال‌سنگ‌ها و معدن‌های سولفيد تجمع می‌یابد، در حالي كه اغلب انواع سنگ‌های ديگر غلظت خيلي كم سلنيوم را دارا هستند.

در سطح جهان نمک‌های فاقد سلنيوم بسيار گسترده‌تر از سنگ معدن‌های حاوي سلنیوم هستند. در مقابل، محیط‌های فاقد كشت و زرع با خاک‌های قليايي در زمان‌های خشكسالي يا زمین‌های كمتر آبياري شده داراي سطح زيادتري از سلنيوم در خاك هستند و در نتيجه جذب سلنيوم به وسيله گياه در آنها بيشتر است.
برای دیدن ادامه مقاله بر روی لینک زیر کلیک کنید
https://medlabnews.ir/سلنیوم-در-بدن-انسان/
بررسی شیوع هموگلوبینوپاتی در بندرعباس و بررسی کارآمدی غربالگری هموگلوبینوپاتی قبل از ازدواج
رمضان اکبریان _ مهدی حقدوست – استاد راهنما جناب دکتر امیر سید علی مهبد

چکیده:

هموگلوبینوپاتی یکی از مهم‌ترین بیماری‌های ارثی است که مواجهه با آن نیاز به داشتن آمار درست مبتلایان به آن و شناخت نوع هموگلوبینوپاتی آنها دارد. خوشبختانه از حدود 20 سال قبل آزمایش‌های مناسب برای غربالگری این بیماری و جلوگیری از انتقال ارثی آن در ایران انجام می‌شود. در این مقاله پژوهشی سعی شده است که شیوع این بیماری در شهر بندرعباس و در کنار آن کارایی روش‌های غربالگری بررسی‌ شود و این مطالعه به روش توصیفی تحلیلی و مقطع زمانی یکساله از آذر 1392 تا آذر 1393 انجام گرفته است. بیماران افراد تحت بررسی بودند که به بیمارستان خاتم‌الانبیاء مراجعه نموده و درخواست بررسی هموگلوبینوپاتی داشته‌اند و طبق برنامه غربالگری کشوری، بیماران باردار و بیماران دچار فقرآهن از مطالعه حذف گشته و بقیه افراد تحت بررسی با الکترفورز قلیایی با PH=8.6 و در صورت نیاز با تست‌های تأییدی برای HbA2 وHbF و HbS بررسی شدند. نتایج بعضی از بیماران بر حسب نیاز با روش (Capillary Electrophoresis) نیز کنترل گشته ‌است. نمونه‌ها شامل 5838 نفر بودند که 85 خانم باردار و 290 نفر بعلت فقرآهن از مطالعه حذف شدند. شیوع کم‌خونی ارثی در بندرعباس 9.4% به دست آمد که شامل 33.3% HbA2>3.5، 3.4% HBF،7.5 %HbS،11.1 %HbD و یک مورد HbH با 0.2% و یک مورد هموگلوبین Constant Spring با 0.2% و حدود 44.3% هموگلوبینوپاتی ناشی از زنجیره آلفا یا ناشناخته بوده است. با توجه به شیوع یکسان انواع هموگلوبینوپاتی در سنین 20-1 سال، 50-20 سال و 50 سال به بالا حداقل ثابت می‌شود که غربالگری هموگلوبینوپاتی در موقع ازدواج در شیوع هموگلوبینوپاتی بی‌تأثیر بوده است.
برای دیدن ادامه مقاله کلیک کنید
https://medlabnews.ir/%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d8%b4%db%8c%d9%88%d8%b9-%d9%87%d9%85%d9%88%da%af%d9%84%d9%88%d8%a8%db%8c%d9%86%d9%88%d9%be%d8%a7%d8%aa%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%a8%d9%86%d8%af%d8%b1%d8%b9%d8%a8%d8%a7/
خوشبینی : موتور محرکه پیشرفت یا توهمی فریبنده
دریانورد بدبین از باد شکایت می‌کند و دریانورد خوش‌بین می‌خواهد جهت باد را تغییر دهد اما فرد واقع‌بین بادبان‌ها را تنظیم می‌کند

برای خوشبینی هم مثل بسیاری از واژه‌های دیگر نمی‌توان تعریف جامع‌ومانع ارائه کرد، گرچه تقریباً همگان برداشت یکسانی از آن دارند. اجمالاً می‌توان گفت خوشبینی یعنی انتظار اینکه وقایع آینده بیشتر بار مثبت داشته باشند. بسیار دیده‌ایم که افراد یکدیگر را توصیه به خوش‌بینی و مثبت‌اندیشی می‌کنند ولی آیا معقول است چنین توصیه‌ای را برای همگان و در همه‌جا انجام داد و اصلاً آیا جنس خوش‌بینی همه‌جا یکسان است؟

آیا معقول است از خلبان یا مهندس پرواز انتظار داشته باشیم که خوش‌بین باشد و خیلی درصدد چک و کنترل سیستم‌های هواپیما نباشد؟ اگر چنین شخصی خطر احتمالی را نادیده بگیرد و با تصور اینکه انشا الله مشکلی پیش نخواهد آمد مجوز پرواز را صادر کند او را خوش‌بین خطاب کنیم یا احمق و مجرم؟

برای تبیین بیشتر موضوع نکات زیر می‌توانند یاریگر باشند:

خوشبینی در برابر واقعه‌ای مفید است که هیچ کاری برای تغییر آن نمی‌توانیم انجام دهیم. شما در هواپیما نشسته‌اید و تلاطم و تکان‌های آن را حس می‌کنید. هرچقدر نگران و بدبین باشید هیچ اقدامی برای رفع مشکل احتمالی نمی‌توانید انجام دهید، پس اگر بدبین و نگران باشید به‌سلامتی خود لطمه می‌زنید و در صورت خوش‌بینی از این صدمه در امان خواهید بود لذا در چنین موقعیتی توصیه به خوش‌بینی مفید است.
شما خلبان آن هواپیما هستید و باید قبل از شروع پرواز قسمت‌های مختلف هواپیما را چک کنید در گذشته بارها این کار را انجام داده‌اید و هیچ مشکلی مشاهده نکرده‌اید. در اینجا اگر خوش‌بین باشید که انشاالله این بار هم مشکلی نخواهد بود و از بررسی‌های لازم صرف‌نظر کنید چه اتفاقی خواهد افتاد؟ به‌احتمال‌زیاد هیچ اتفاقی نمی‌افتد و پرواز به‌سلامتی انجام می‌شود اما یک احتمال دیگر هم گرچه اندک وجود دارد، اینکه هواپیما سقوط کند. عقل حکم می‌کند که در چنین مواردی نه‌تنها خوش‌بین نباشید بلکه با وسواس مضاعف عمل کنید. در چنین موقعیتی که شما امکان انجام عملی را دارید که می‌تواند به بهبود اوضاع کمک کند خوش‌بینی مذموم و ممنوع است. شاید اوضاع همیشه این‌قدر جدی نباشد ولی بازهم عمل یا بی‌عملی شما در تغییر موقعیت مؤثر باشد، مثلاً وضع کسب‌وکارتان خوب نیست و در پایان ماه هم باید اقساط خود را بپردازید اینجا اگر با خوش‌بینی تصور کنید که تا موعد مقرر اوضاع بهتر می‌شود و پولی از جایی می‌رسد اقدام دیگری به عمل نخواهید آورد، اما اینکه احتمال بدهید که شاید پول موردنیاز فراهم نشود شما را وامی‌دارد که تدبیری بیندیشید و کاری انجام دهید، لذا نفع بدبینی در این‌گونه موارد بیشتر از خوش‌بینی است.
آیا الآن که اینجا نشسته‌ام ممکن است سقف بر سر من فرود آید؟ موقعی که برای خرید می‌روم امکان این هست که رانش زمین باعث ایجاد گودال شود و من در آن گودال بیفتم؟ احتمال بمب‌گذاری در فروشگاهی که می‌خواهم خرید کنم چه؟

تقریباً هر اتفاق خوب و بدی قابل‌تصور است اما احتمال آماری وقوع برخی اتفاقات در حد صفر است. اگر می‌خواهید زندگی روال عادی داشته باشد باید برخی تصورات غیرمحتمل را در محاسبات خود دخالت ندهید در غیر این صورت افکار و رفتار وسواس‌گونه شما می‌تواند اختلال جدی در روال عادی زندگی‌تان به وجود آورد. پس ازاین‌گونه بدبینی افراطی هم باید پرهیز کرد.

خوشبینی به آینده دور می‌تواند مفید باشد چراکه بار اضطراب و حس بد را تا حدودی کاهش می‌دهد اما خوش‌بینی به آینده نزدیک ممکن است توقعاتی در شما ایجاد کند که برآورده نشدن آن‌ها سبب سرخوردگی و خسران شود. در بین اسیران آمریکایی جنگ ویتنام آن‌هایی که امیدوار بودند به‌زودی آزاد می‌شوند با مشاهده اینکه آزادی از زندان و اسارت اتفاق نمی‌افتاد زودتر از کسانی که به آزادی نزدیک امیدوار نبودند دچار اختلال سلامتی و مرگ می‌شدند.
خوش‌بینی نباید باعث ندیدن خطرات شود و بدبینی نباید سبب پرهیز از ریسک معقول گردد. سنجیده‌ترین اقدامات هم صددرصد تضمین‌شده نیستند اگر به هر ریسکی بهایی بیش از وزن آن ریسک بدهیم راه هرگونه فعالیت و اقدام سد می‌شود.
در مواردی که خوش‌بینی می‌تواند ایجاد انگیزه کند گسترش دامنه آن می‌تواند مفید باشد مثلاً خوش‌بینی به توان انسان در برخی موارد انگیزه فرد را برای فعالیت افزایش می‌دهد.
درنهایت مثل تمام پدیده‌های زندگی ایجاد تعادل در خوش‌بینی و بدبینی مفیدترین و معقول‌ترین راهکار است.
https://B2n.ir/f86206
کلسیم
نویسنده: محمدرضا یزدانی، کارشناس ارشد ایمنی شناسی دانشگاه علوم پزشکی شیراز

کلسیم پنجمین عنصر فراوان در بدن است. این عنصر ضروری در درجه اول از طریق مصرف رژیم غذایی در دسترس بدن قرار می گیرد. در بدن، اکثریت قریب به اتفاق کلسیم (بیش از 99٪) در استخوان ها ذخیره می شود و بنابراین نقش عمده ای در معدنی شدن استخوان ایفا می کند. در پلاسما، کلسیم (کمتر از 1 درصد کلسیم بدن) یا به صورت یونیزه آزاد یا متصل (عمدتاً به آلبومین) یافت می شود.

تقریباً 40 درصد از کلسیم سرم به آلبومین و درصد کمتری به لاکتات و سیترات متصل می شود. 4.5 تا 5.5 میلی گرم در دسی لیتر باقیمانده به صورت کلسیم آزاد (یعنی یونیزه) (iCa )بدون پیوند در گردش می شود. با این وجود، فقط کلسیم یونیزه شده فعال است و نقش عمده ای به ویژه در سیگنال دهی داخل و خارج سلولی دارد. هموستاز فیزیولوژیک کلسیم توسط هورمون پاراتیروئید و ویتامین D حفظ می شود. مقدار کلسیم یونیزه در گردش، به جای کلسیم کل پلاسما، تأثیرات بیولوژیکی فراوان کلسیم پلاسما را تعیین می کند.
برای خواندن ادامه مقاله کلیک کنید
https://medlabnews.ir/%da%a9%d9%84%d8%b3%db%8c%d9%85/
چرا باید روزنگاری (ژورنال نویسی) داشته باشیم؟
ژورنال journal در انگلیسی به معنی روزنامه و مجله است و نیز به معنای نوشتن تجارب، ایده‌ها و احساسات به کار می‌رود. فرق ژورنالینگ با خاطره‌نویسی در این است که در خاطره‌نویسی بیشتر ثبت وقایع و خاطرات است اما در ژورنالیگ افکار و ایده‌ها نیز بیان می‌شوند.
فواید روزنگاری (ژورنال نویسی)

شفاف‌سازی و نظم دادن به افکار: وقتی ایده‌ها و افکار در ذهن هستند مانند افراد سرگشته هر کدام به سویی می‌روند و وضوح و شفافیت لازم را ندارند لذا ممکن است فرد به طور دقیق متوجه ایده‌ها، خواست‌ها و نگرانی‌های خود نشود اما با نوشتن افکار آنها منظم و شفاف می‌شوند.
تصحیح قضاوت و شناسایی اشتباهات گذشته: تریدرهای بورس‌باز به خوبی متوجه این موضوع هستند که وقتی سهمی را معامله می‌کنند علت خرید یا فروش آن را هم می‌نویسند تا در آینده با مراجعه به این نوشته‌ها به درستی یا خطای قضاوت خود پی ببرند. شما ممکن است به دلیلی نسبت به یک فرد یا شی‌ء قضاوت خاصی داشته باشید، یادداشت این موضوع سبب می‌شود در آینده دریابید که آیا مبنای قضاوت شما صحیح بوده یا خیر.
استمرار حافظه: کمرنگ‌ترین مدادها از قوی‌ترین حافظه‌ها بهتر عمل می‌کنند. با نوشتن وقایع و ایده‌ها حافظه خود را استمرار می‌بخشید.
مهارت نوشتن: بدیهی است که با تمرین روزنگاری مهارت نوشتن افزایش می‌یابد و بهتر می‌توانید مقصود خود را بیان کنید.
خودشناسی: وقتی نگرانی‌ها، امیدها، ترس‌ها و آرزوهای خود را می‌نگارید چهره شفاف‌تری از خودتان را می‌بینید و متوجه دقایق و ظرایف شخصیت خود می‌شوید.
بهبود سلامت و کاهش استرس: تحقیقات علمی ثابت کرده‌اند که نوشتن می‌تواند کارکرد درمانی داشته باشد و نه تنها به بهبود روحیه بلکه به بهبود سیستم ایمنی و سلامت بدن کمک می‌کند.
نوشتن به مثابه گفتگو و درد دل: همانگونه که گفتگو با یک دوست شما را سبک می‌کند و از بار اضطراب و استرس می‌کاهد روزنگاری هم نوعی گفتگو با خود تلقی می‌شود و نقشی همچون گفتگو با یک دوست را ایفا می‌کند.
افزایش خلاقیت و توان حل مسئله: بدیهی است که با استمرار نوشتن، خلاقیت فرد افزایش می‌یابد و می‌تواند مسئله را به شیوه‌های مختلف بیان کند.
توسعه فردی: با روزنگاری منظم، تعیین اهداف، پایش روندها و مستندسازی، تجربیات و مهارت‌های فرد افزایش یافته و به بهترین نسخه خود تبدیل می‌شود.
تحلیل و تفکر عمیق‌تر: نوشتن به شما امکان می‌دهد تا به تحلیل و تفکر عمیق‌تر در مورد مسائل مهم زندگی خود برسید.
رسیدن به راه‌حل‌های بهتر: با ژورنال‌نویسی، می‌توانید بهترین راه‌حل‌ها و استراتژی‌های ممکن را برای مسائلی که در زندگی با آن‌ها روبرو می‌شوید، پیدا کنید. با بررسی و تحلیل موضوعات مختلف، می‌توانید به راه‌حل‌های خلاقانه و کارآمدتری دست یابید.
واکنش بهتر در برابر مصائب: روزنگاری می‌تواند به شما کمک کند تا با رویدادها و تجربیات ناگوار در زندگی‌تان بهتر کنار بیایید. با نوشتن درباره دردها و سختی‌های خود، به نوعی احساس آرامش را تجربه می‌کنید.

چه چیزهایی را می‌توان در ژورنال نوشت؟

هیچ‌گونه محدودیتی برای نوشتن مطالب در ژورنال وجود ندارد؛ وقایعی که مشاهده می‌کنید، اهداف و ایده‌هایی که دارید، جملات روحیه‌بخش و امیدآفرین، سؤالاتی که مایل به یافتن پاسخ آنها هستید، کارهایی که انجام داده‌اید، موانع و مشکلاتی که با آنها مواجه هستید، غذاهایی که میل کردید و اثر آنها بر وضعیت جسم و روح‌تان.
چگونه بنویسیم؟

هر کسی به طریقی که راحت‌تر است می‌تواند روزنگاری کند. برخی نوشتن در دفتر را می‌پسندند و عده‌ای با رایانه راحت‌تر هستند.
از آنجایی که به‌جز خودتان کسی قرار نیست نوشته‌های شما را بخواند، پس رها و بدون سانسور بنویسد.
واقع‌گرا باشید؛ یعنی انتظار نداشته باشید که در شروع کار به بهترین نحو بتوانید صفحات بیشماری مطلب بنویسید. توقع غیرمعقول از خود می‌تواند ناامیدکننده باشد.
روتین نوشتن ایجاد کنید؛ یعنی هر روز در زمان و مکان معین به نوشتن بپردازید.
هر آنچه که به ذهنتان می‌آید بنویسید. محدودیتی برای نوشته‌ها قائل نشوید.
https://B2n.ir/g79945
HTML Embed Code:
2025/06/28 11:52:06
Back to Top