Channel: ໒ ɦιιS ໒
.
نیستیم...
به دنیا می آییم...
عکسِ یک نفره می گیریم...
بزرگ می شویم عکسِ دو نفره می گیریم ...
پیر می شویم عکسِ یک نفره می گیریم ...
و بعد دوباره باز نیستیم...
➰حسین_پناهی
نیستیم...
به دنیا می آییم...
عکسِ یک نفره می گیریم...
بزرگ می شویم عکسِ دو نفره می گیریم ...
پیر می شویم عکسِ یک نفره می گیریم ...
و بعد دوباره باز نیستیم...
➰حسین_پناهی
.
همه جا میگن هنراول موسیقی . . .
هنر دوم:مجسمه سازی . . .
هنر سوم نقاشی . . .
چهارم ادبیات . . .
پنجم.معماری . . .
ششم.رقص . . .
هفتم.سینما . . .
تا هفتاد هم بشماریم . . .
باز دل شکستن هنر نیس . . . !
.
همه جا میگن هنراول موسیقی . . .
هنر دوم:مجسمه سازی . . .
هنر سوم نقاشی . . .
چهارم ادبیات . . .
پنجم.معماری . . .
ششم.رقص . . .
هفتم.سینما . . .
تا هفتاد هم بشماریم . . .
باز دل شکستن هنر نیس . . . !
.
.
درد من تنهایی نیست...
بلکه مرگ ملتی است که؛
گدایی را قناعت بی عرضگی را صبر...
و با تبسمی بر لب،این حماقت را ..
حکمت خداوند می نامند!
➰ماهاتما_گاندی
درد من تنهایی نیست...
بلکه مرگ ملتی است که؛
گدایی را قناعت بی عرضگی را صبر...
و با تبسمی بر لب،این حماقت را ..
حکمت خداوند می نامند!
➰ماهاتما_گاندی
.
بوسیدن تو
حتّی اگر در سطری از یک نامه هم باشد
باز هم هیجان غریبی دارد.
➰احمد_عارف
بوسیدن تو
حتّی اگر در سطری از یک نامه هم باشد
باز هم هیجان غریبی دارد.
➰احمد_عارف
.
کوشيدم...
بوي تو را...
از سلولهاي پوستم ...
بيرون کنم پوستم کنده شد...
اما تو بيرون نشدي کوشيدم تو را ...
به آخر دنيا تبعيد کنم چمدان هايت را...
آماده کردم برايت بليط سفر خريدم در اولين ...
رديف کشتي برايت جا رزرو کردم وقتي کشتي
حرکت کرد اشک در چشمانم حلقه زد...
تازه فهميدم در اسکلهام ...
تازه فهميدم آن که ...
به تبعيد ميرود ...
منم نه تو... !
➰سعاد_الصباح
کوشيدم...
بوي تو را...
از سلولهاي پوستم ...
بيرون کنم پوستم کنده شد...
اما تو بيرون نشدي کوشيدم تو را ...
به آخر دنيا تبعيد کنم چمدان هايت را...
آماده کردم برايت بليط سفر خريدم در اولين ...
رديف کشتي برايت جا رزرو کردم وقتي کشتي
حرکت کرد اشک در چشمانم حلقه زد...
تازه فهميدم در اسکلهام ...
تازه فهميدم آن که ...
به تبعيد ميرود ...
منم نه تو... !
➰سعاد_الصباح
.
یِ وقتایی نمیشه گفت بگذریم...
از بعضی آدما...از بعضی خاطرهها...
از بعضی دوست داشتن ها...نمیشه آسون گذشت...نمیشه روزت رو بی "یادش بخیر" شب کنی نمیشه از کوچهای بگذری صدای قدماش،صدای خندههاش نپیچه تو پس کوچه های دلتنگیت نمیشه بی خیال شد...نمیشه گذشت...!
➰لیلا_مقربی
یِ وقتایی نمیشه گفت بگذریم...
از بعضی آدما...از بعضی خاطرهها...
از بعضی دوست داشتن ها...نمیشه آسون گذشت...نمیشه روزت رو بی "یادش بخیر" شب کنی نمیشه از کوچهای بگذری صدای قدماش،صدای خندههاش نپیچه تو پس کوچه های دلتنگیت نمیشه بی خیال شد...نمیشه گذشت...!
➰لیلا_مقربی
.
گندم را ...
دزدیده بودند ...
صـداى اعتراضها بلند شد ...
نان بين مردم که پخش كردند ...
اعتراضها خاموش شد ! اين جماعت...
فقط به دنبال سیر كردن شکم خود هستند ...
نه گرفتن حقشان... !
➰برتولت برشت
گندم را ...
دزدیده بودند ...
صـداى اعتراضها بلند شد ...
نان بين مردم که پخش كردند ...
اعتراضها خاموش شد ! اين جماعت...
فقط به دنبال سیر كردن شکم خود هستند ...
نه گرفتن حقشان... !
➰برتولت برشت
.
چه هوایی...
نم باران وخیابان و ...
من واین همه دوست داشتنت ...
کجایی جانِ دل ؟که ببینی کویر جانم ...
دل به باران سپرده به یاد آن روزِ بارانی ...
خوبم آرامم اما ، دلتنگ .... !
➰باران_قیصری
چه هوایی...
نم باران وخیابان و ...
من واین همه دوست داشتنت ...
کجایی جانِ دل ؟که ببینی کویر جانم ...
دل به باران سپرده به یاد آن روزِ بارانی ...
خوبم آرامم اما ، دلتنگ .... !
➰باران_قیصری
.
بعضی وقت ها ...
کسی هست بدون آنکه ...
تورا در آغوش بگیرد یا حتی ...
تورا ببیند یا دستانت را در دست بگیرد ...
فقط با کلامش میتواند بوسه باران کند قلبت را!
➰سمیه براتی
بعضی وقت ها ...
کسی هست بدون آنکه ...
تورا در آغوش بگیرد یا حتی ...
تورا ببیند یا دستانت را در دست بگیرد ...
فقط با کلامش میتواند بوسه باران کند قلبت را!
➰سمیه براتی
.
از نوشتن میترسم ...
در این روزگار که همه اهل ...
معامله شدهاند از سیاستمدار تا ...
روشنفکر راستی! تو چقدر گرفتهای ...
که سکوت کنی ؟
➰حسین_پناهی
از نوشتن میترسم ...
در این روزگار که همه اهل ...
معامله شدهاند از سیاستمدار تا ...
روشنفکر راستی! تو چقدر گرفتهای ...
که سکوت کنی ؟
➰حسین_پناهی
.
دستش را رها كن!
بگذار برود،بعضى ها را...
زياد كه اصرارشان كنى،باورشان ميشود...
كه خيلى آدم جذابى اند،يكى نيست بهشان بگويد،
آدم حسابى!شايد همين يك نفر است ...
كه بى دليل تورا ميخواهد..
بفهم!
➰نرگس_صرافیان_طوفان
دستش را رها كن!
بگذار برود،بعضى ها را...
زياد كه اصرارشان كنى،باورشان ميشود...
كه خيلى آدم جذابى اند،يكى نيست بهشان بگويد،
آدم حسابى!شايد همين يك نفر است ...
كه بى دليل تورا ميخواهد..
بفهم!
➰نرگس_صرافیان_طوفان
.
برای تو مینویسم ...
که عزیزتر از جان شدی ...
و لازم تر از نفس.عزیز دور،
عزیز دست نیافته،عزیز بوسیدنی،
عزیز قلبم، برای تو مینویسم که خواستم...
تورا در آغوش بکشم؛ ولی دستانم کوتاه بود....
برای تو مینویسم که بوسیدنت آرزو بود.برای تو ...
مینویسم که یک جهانی.مینویسم برای تمام روزهایی
که قرار است نباشم.باشد که بدانی و بدانند...
که تورا دوست می داشتم؛
بسیار،بسیار...
➰ستایش قاسمی
برای تو مینویسم ...
که عزیزتر از جان شدی ...
و لازم تر از نفس.عزیز دور،
عزیز دست نیافته،عزیز بوسیدنی،
عزیز قلبم، برای تو مینویسم که خواستم...
تورا در آغوش بکشم؛ ولی دستانم کوتاه بود....
برای تو مینویسم که بوسیدنت آرزو بود.برای تو ...
مینویسم که یک جهانی.مینویسم برای تمام روزهایی
که قرار است نباشم.باشد که بدانی و بدانند...
که تورا دوست می داشتم؛
بسیار،بسیار...
➰ستایش قاسمی
.
با تو...
خوشبخت ترین...
آدم این قافله ام...
کم نشو... دور نشو ...
بي تو جهانم خالي ست...
➰نرگس_صرافیان
با تو...
خوشبخت ترین...
آدم این قافله ام...
کم نشو... دور نشو ...
بي تو جهانم خالي ست...
➰نرگس_صرافیان
.
اى ظريف ترين درد....
كه بر سمت چپ سينهام نشستهاى...
اين چنين بى تفاوت نباش....!
چيزى كه اينجا مى سوزد...
فانوس نيست...
دل من است ...!
➰تورگوت_اويار
اى ظريف ترين درد....
كه بر سمت چپ سينهام نشستهاى...
اين چنين بى تفاوت نباش....!
چيزى كه اينجا مى سوزد...
فانوس نيست...
دل من است ...!
➰تورگوت_اويار
.
من بی تو ...
یک واژه ى ساده...
بیش نیستماما کنارت...
همچون یک کتاب عاشقانه ...
آرام میشوم ورق بزن مرا که...
سطر به سطرم پر از دوستت دارم است ...
➰مانی_دانته
من بی تو ...
یک واژه ى ساده...
بیش نیستماما کنارت...
همچون یک کتاب عاشقانه ...
آرام میشوم ورق بزن مرا که...
سطر به سطرم پر از دوستت دارم است ...
➰مانی_دانته
.
بچه که بودم ...
خیال میکردم همهچیز ...
مال من است. دنیا را آفریدهاند ...
که من سرم گرم باشد؛ آسمان، زمین،
پدر، مادر، درختها، اسبها، کالسکهها ...
و حتی آن گنجشکها برای سرگرمی من بهوجود آمدهاند.بعد ها یکییکی همهچیز را ازم گرفتند...
➰عباس معروفی
بچه که بودم ...
خیال میکردم همهچیز ...
مال من است. دنیا را آفریدهاند ...
که من سرم گرم باشد؛ آسمان، زمین،
پدر، مادر، درختها، اسبها، کالسکهها ...
و حتی آن گنجشکها برای سرگرمی من بهوجود آمدهاند.بعد ها یکییکی همهچیز را ازم گرفتند...
➰عباس معروفی
HTML Embed Code: