روی و ریا را مکن آئین خویش

هرچه فساد است ز روی و ریاست


#پروین_اعتصامی

من ز فکر تو به خود نیز نمی‌ پردازم

نازنینا تو دل از من به که پرداخته‌ای

#سعدی

شده دلتنگ شوی چاره نیابی جز اشک؟




من به این چاره ی بیچاره دچارم هر شب...


#پروانه_حسینی

هـر کـٖسـی انـدر جـهـان مـجـنـونِ لـیـلـی شـدنـد

عارفان لیلیِ خویش و دم به دم مجنونِ خویش

#مولانا

مکن سرگشته آن دل را ،
                    که دست آموز غم کردی 

به زیر پای هجرانش،
                     لگدکوب ستم کردی

#سعدى

صد جان فدایِ باده‌ی عشقت که این شراب...

هرچند آتش است، ز آبِ حیات بِهْ

#اهلی_شیرازی

°
من یک جاده ام
می‌آیم
بی‌آن که آمده باشم
می‌رسم
بی‌آن که قدم بردارم
به دور دست جاده نگاه می‌کنم
پیش پای توام ..!

#شمس_لنگرودی

تو هستی در میان جانم و من

ز شوق روی تو جان بر میانم

#عطار

چه مغرورم!
ولی آنقدر زنجیر به احساسم
ڪه تا رد می‌شوی ڪج می‌ڪُنم
سمت تو راهم •••

#هوشنگ_ابتهاج

دل گفت وصالش به دعا باز توان یافت




عمری‌ست که عمرم همه در کار دعا رفت...

#حافظ

به زور، چهرهٔ خـود را شکفته مـی‌دارم

چو پسته‌ای که کند زخمِ سنگ، خندانش

#صائب_تبریزی

من دانم و دل، غیر چه داند که در این بزم
از طرز نگاه تو چه فهمیده‌ام امروز


#شیخ‌بهایی

اے در دلم عزیزتر از جان ڪه در تن است

جانے ڪه در تن است مرا از براے تـوست

#خواجوے_ڪرمانے

اسیر آهوی چشمت شده دلِ شیرم






پی شکار تو رفته، شکار برگشته!

#سجاد_رشیدی‌پور

دوستش دارم چنان که در فراقش روز وشب






آه می آید برون از سینه اما بی اثر

#حسین_مرادی

ساقیا هشیار نتوان عشق را دریافتن




بوے جامت بی‌قرارم ڪرد آخر جام ڪو

#مولانا

خیال‌انگیز و جان‌پرور چو بوی گل سراپایی

نداری غیر از این عیبی که می‌دانی که زیبایی

#رهی_معیری

نباشد نیک باطن در پیِ آرایشِ ظاهر

به نقاش احتیاجی نیست دیوارِ گلِستان را....

#کلیم_کاشانی

می شود طومار عمرش طی
به اندک فرصتی

هر تهی مغزی
که گوید چون قلم بسیار حرف

#صائب_تبریزی

ای بغض فرو خورده مرا مرد نگه دار
تا دست ِخداحافظی‌ اش را بفشارم ...!

#فاضل_نظری