Channel: KlassiKa
Forwarded from اتچ بات
Sommermorgen
«صبح تابستونی»
Durchs offene Fenster dringt der Tag ins Zimmer
صبح خودشو از پنجره وارد اتاق میکنه؛
Und Morgenlicht durchflutet schon den Raum.
و آفتاب تمام فضا رو پر میکنه.
Ich spür' dich neben mir, du schläfst noch immer
من تو رو کنار خودم احساس میکنم که همچنان خوابیدی؛
Und suchst ihn festzuhalten, deinen Traum
و نمیخوای از خوابی که میبینی بیدار شی.
Wie gerne hab' ich es, neben dir geborgen
چقدر اینکه در آغوش تو هستم رو دوست دارم؛
Noch nachzudenken über dich und mich
درحالی که دارم به تو و خودم فکر میکنم.
Wie gerne mag ich die hellen Sommermorgen
چقدر این صبح تابستونی خوبه،
Wie lieb' ich dich
و چقدر تو رو دوست دارم.
Deutlicher hör', ich jetzt schon vor dem Hause
Stimmen, Straßengeräusche, Autotür'n.
سر و صداهای بیرون خونه دارن شروع میشن؛
صدای خیابونا و باز و بسته شدن در ماشینا.
Verstrichen ist die stille Atempause
Du regst dich, als scheinst du es auch zu spür'n.
دیگه زمان خواب آروممون تموم شده؛
و تو هم داری اینو با اینکه خوابی حس میکنی.
Und blinzelst zu mir mit verschlaf'nem Lachen
با یک لبخند خوابآلوده چشماتو باز میکنی و بهم نگاه میکنی
Ich warte auf den Blick allmorgendlich
من هر روز منتظر این لحظه ام.
Wie gerne spür ich dich neben mir erwachen
چقدر دوست دارم که بیدار شدنت کنار خودم رو میبینم.
Wie lieb ich Dich
چقدر تو رو دوست دارم.
Wie hastig geht die Zeit spät am Tage.
چقدر زمان در طول روز سریع میگذره.
Komm einen Augenblick noch nah zu mir
پس یک لحظه به من نزدیک شو
Wann sag' ich, wenn ich es dir jetzt nicht sage
اگه اینو الان بهت نگم پس کی فرصتش رو میکنم ؟
Dass ich glücklich bin mit dir.
که بهت بگم من با تو خوشحالم.
Von deiner Wärme, deinem Rat umgeben
Von deiner Zärtlichkeit;
که با گرمات و حرفهات و مهربانیت احاطه شدم.
wann sage ich
Wie gut es ist, an deiner Seite zu leben
کی میتونم بگم که چقدر خوبه که کنار تو زندگی میکنم.
Wie lieb' ich dich
اینکه چقدر دوستت دارم.
🎤 Reinhard Mey
🟪 Klassika
@gibmireinwort
«صبح تابستونی»
Durchs offene Fenster dringt der Tag ins Zimmer
صبح خودشو از پنجره وارد اتاق میکنه؛
Und Morgenlicht durchflutet schon den Raum.
و آفتاب تمام فضا رو پر میکنه.
Ich spür' dich neben mir, du schläfst noch immer
من تو رو کنار خودم احساس میکنم که همچنان خوابیدی؛
Und suchst ihn festzuhalten, deinen Traum
و نمیخوای از خوابی که میبینی بیدار شی.
Wie gerne hab' ich es, neben dir geborgen
چقدر اینکه در آغوش تو هستم رو دوست دارم؛
Noch nachzudenken über dich und mich
درحالی که دارم به تو و خودم فکر میکنم.
Wie gerne mag ich die hellen Sommermorgen
چقدر این صبح تابستونی خوبه،
Wie lieb' ich dich
و چقدر تو رو دوست دارم.
Deutlicher hör', ich jetzt schon vor dem Hause
Stimmen, Straßengeräusche, Autotür'n.
سر و صداهای بیرون خونه دارن شروع میشن؛
صدای خیابونا و باز و بسته شدن در ماشینا.
Verstrichen ist die stille Atempause
Du regst dich, als scheinst du es auch zu spür'n.
دیگه زمان خواب آروممون تموم شده؛
و تو هم داری اینو با اینکه خوابی حس میکنی.
Und blinzelst zu mir mit verschlaf'nem Lachen
با یک لبخند خوابآلوده چشماتو باز میکنی و بهم نگاه میکنی
Ich warte auf den Blick allmorgendlich
من هر روز منتظر این لحظه ام.
Wie gerne spür ich dich neben mir erwachen
چقدر دوست دارم که بیدار شدنت کنار خودم رو میبینم.
Wie lieb ich Dich
چقدر تو رو دوست دارم.
Wie hastig geht die Zeit spät am Tage.
چقدر زمان در طول روز سریع میگذره.
Komm einen Augenblick noch nah zu mir
پس یک لحظه به من نزدیک شو
Wann sag' ich, wenn ich es dir jetzt nicht sage
اگه اینو الان بهت نگم پس کی فرصتش رو میکنم ؟
Dass ich glücklich bin mit dir.
که بهت بگم من با تو خوشحالم.
Von deiner Wärme, deinem Rat umgeben
Von deiner Zärtlichkeit;
که با گرمات و حرفهات و مهربانیت احاطه شدم.
wann sage ich
Wie gut es ist, an deiner Seite zu leben
کی میتونم بگم که چقدر خوبه که کنار تو زندگی میکنم.
Wie lieb' ich dich
اینکه چقدر دوستت دارم.
🎤 Reinhard Mey
🟪 Klassika
@gibmireinwort
Telegram
attach 📎
«Feldeinsamkeit» (Sechs Lieder, Op. 86 Nr. 2)
Elly Ameling (Sopran), Rudolf Jansen (Klavier)
Feldeinsamkeit
📝Dichter: Hermann Allmers
🎹Komponist: Johannes Brahms
🎵Sopran: Elly Ameling
🟪 Klassika
@gibmireinwort
📝Dichter: Hermann Allmers
🎹Komponist: Johannes Brahms
🎵Sopran: Elly Ameling
🟪 Klassika
@gibmireinwort
«تنها در دشت»
Ich ruhe still im hohen grünen Gras
und sende lange meinen Blick nach oben,
در میان علفزارهای بلند میارامم و دیده ام را تا دوردستهای آسمان پرواز میدهم
Von Grillen rings umschwirrt ohn’ Unterlaß,
Von Himmelsbläue wundersam umwoben.
با صدای پیدرپی جیرجیرک ها و آبی حیرت انگیز آسمان احاطه شدم.
Die schönen weißen Wolken ziehn dahin
Durchs tiefe Blau, wie schöne stille Träume;
ابرهای زیبا و سفید، بر آبی عمیق آسمان در گذارند؛
همچون رویاهایی زیبا و آرام.
Mir ist, als ob ich längst gestorben bin,
und ziehe selig mit durch ew’ge Räume.
حس میکنم که مدت ها است مردم
و سرمست با ابرها به سمت جاودانگی میروم...
📝Dichter: Hermann Allmers
🎹Komponist: Johannes Brahms
🎵Sopran: Elly Ameling
🟪 Klassika
@gibmireinwort
Ich ruhe still im hohen grünen Gras
und sende lange meinen Blick nach oben,
در میان علفزارهای بلند میارامم و دیده ام را تا دوردستهای آسمان پرواز میدهم
Von Grillen rings umschwirrt ohn’ Unterlaß,
Von Himmelsbläue wundersam umwoben.
با صدای پیدرپی جیرجیرک ها و آبی حیرت انگیز آسمان احاطه شدم.
Die schönen weißen Wolken ziehn dahin
Durchs tiefe Blau, wie schöne stille Träume;
ابرهای زیبا و سفید، بر آبی عمیق آسمان در گذارند؛
همچون رویاهایی زیبا و آرام.
Mir ist, als ob ich längst gestorben bin,
und ziehe selig mit durch ew’ge Räume.
حس میکنم که مدت ها است مردم
و سرمست با ابرها به سمت جاودانگی میروم...
📝Dichter: Hermann Allmers
🎹Komponist: Johannes Brahms
🎵Sopran: Elly Ameling
🟪 Klassika
@gibmireinwort
▫️«رامشتاین» و وکالیست مشهورش «تیل لیندمان» رو دوست دارم،
نه به خاطر شخصیتشون ، به خاطر صراحت بیان و رو راستی ای توی کاراشون دارن.
شاید حرفاشون باعث آزردن بشه، شاید توهین آمیز باشه، اما هرچی هست، دروغ نیست.
این شاید بهترین آهنگی باشه که من توی ۷ یا ۸ سال اخیر ازشون شنیدم و چیزی که توی این آهنگ بیشتر از هرچیزی منو تحت تاثیر قرار میده، شعره:
اشتیاق ما به بودن و ادامه داشتن زندگی،
در عین حال، طاقت فرسایی و سنگین شدن همین زندگی که در نهایت مارو به انتهای مسیرمون میرسونه.
ما سفت به زندگی در زمان چسبیدیم و با حرص زیادی ادامش میدیم،
اما بلاخره زمان ما هم تموم میشه و همه چیز از دست میره و این انقدر تلخه که شاید اگه میتونستیم قبل از به دنیا اومدن، بین بودن و نبودن یکی رو انتخاب کنیم، خیلی هامون دومی رو انتخاب میکردیم.
این رنج، داخل موزیک ویدیو این آهنگ هم به خوبی به تصویر کشیده شده.
Zeit
Manches sollte, manches nicht,
یه سری چیزا باید بمونن بعضی چیزها هم نه
Wir sehen, doch sind wir blind
ما میبینم اما انگار کوریم.
Wir werfen Schatten ohne Licht
ما مثل سایه هایی هستیم که نوری ندارند
Nach uns wird es vorher geben
Aus der Jugend wird schon Not
گذشته خودش رو با مردن ما شکل میده
و جوانی بهزودی به زمینگیری بدل میشه
Wir sterben weiter bis wir leben
Sterben lebend in den Tod
ما توی زندگی هر روز میمیریم تا شاید زنده شیم
همینطور زنده زنده میمیریم تا به مرگ برسیم
Dem Ende treiben wir entgegen
Keine Rast, nur vorwärts streben
ما به سمت پایان پیشمیریم
بی هیج آسایشی فقط تقلا به حرکت میکنیم
Am Ufer winkt Unendlichkeit
Gefangen so im Fluß der
Zeit
و در آخر ، ابدیت محصور در رودخانه زمان، کنار ساحل برامون دست تکون میده.
Bitte, bleib stehen, bleib stehen
Zeit
Das soll immer so weitergehen
زمان،
لطفا صبر کن
تو باید همینطور ادامه پیدا کنی.
Warmer Körper ist bald kalt
Zukunft kann man nicht beschwören
بدنهای گرم بالاخره سرد میشن
آینده هیج رحمی نداره
Duldet keinen Aufenthalt
Erschaffen und sogleich zerstört
اهل مدارا نیست؛
همونطور که خلق میکنه از بین میبره.
Ich liege hier in deinen Armen
Ach, könnt es doch für immer sein
اینجا درمیان آغوش تو پناه گرفتم
و کاش این لحظه تا ابد میموند.
Doch die Zeit kennt kein Erbarmen
Schon ist der Moment vorbei
اما زمان هیج رحمی نداره
و بزودی این لحظه هم تموم میشه.
…
Zeit
Es ist so schön, so schön
Ein jeder kennt
Den perfekten Moment
زمان توقف کن که این لحظه زیبا است.
هر کسی بهترین لحظه زندگیش رو به خوبی میشناسه.
Wenn unsere Zeit gekommen ist
Dann ist es Zeit zu gehen
وقتی زمان مان سر برسه،
موقع رفتمون میشه.
Aufhören, wenn’s am schönsten ist
Die Uhren bleiben stehen
وقتی در زیباترین لحظاتیم، متوقف میشه
و ساعت ها دیگه تکون نمیخورن
So perfekt ist der Moment
Doch weiter läuft die Zeit
Augenblick, verweile doch
Ich bin noch nicht bereit
چقدر این لحظه خوبه،
اما زمان داره سپری میشه،
من ازش خواهش میکنم که صبر کنه
چون که آماده مردن نیستم.
🎸Band: Rammstein
🟪 Klassika
@gibmireinwort
نه به خاطر شخصیتشون ، به خاطر صراحت بیان و رو راستی ای توی کاراشون دارن.
شاید حرفاشون باعث آزردن بشه، شاید توهین آمیز باشه، اما هرچی هست، دروغ نیست.
این شاید بهترین آهنگی باشه که من توی ۷ یا ۸ سال اخیر ازشون شنیدم و چیزی که توی این آهنگ بیشتر از هرچیزی منو تحت تاثیر قرار میده، شعره:
اشتیاق ما به بودن و ادامه داشتن زندگی،
در عین حال، طاقت فرسایی و سنگین شدن همین زندگی که در نهایت مارو به انتهای مسیرمون میرسونه.
ما سفت به زندگی در زمان چسبیدیم و با حرص زیادی ادامش میدیم،
اما بلاخره زمان ما هم تموم میشه و همه چیز از دست میره و این انقدر تلخه که شاید اگه میتونستیم قبل از به دنیا اومدن، بین بودن و نبودن یکی رو انتخاب کنیم، خیلی هامون دومی رو انتخاب میکردیم.
این رنج، داخل موزیک ویدیو این آهنگ هم به خوبی به تصویر کشیده شده.
Zeit
Manches sollte, manches nicht,
یه سری چیزا باید بمونن بعضی چیزها هم نه
Wir sehen, doch sind wir blind
ما میبینم اما انگار کوریم.
Wir werfen Schatten ohne Licht
ما مثل سایه هایی هستیم که نوری ندارند
Nach uns wird es vorher geben
Aus der Jugend wird schon Not
گذشته خودش رو با مردن ما شکل میده
و جوانی بهزودی به زمینگیری بدل میشه
Wir sterben weiter bis wir leben
Sterben lebend in den Tod
ما توی زندگی هر روز میمیریم تا شاید زنده شیم
همینطور زنده زنده میمیریم تا به مرگ برسیم
Dem Ende treiben wir entgegen
Keine Rast, nur vorwärts streben
ما به سمت پایان پیشمیریم
بی هیج آسایشی فقط تقلا به حرکت میکنیم
Am Ufer winkt Unendlichkeit
Gefangen so im Fluß der
Zeit
و در آخر ، ابدیت محصور در رودخانه زمان، کنار ساحل برامون دست تکون میده.
Bitte, bleib stehen, bleib stehen
Zeit
Das soll immer so weitergehen
زمان،
لطفا صبر کن
تو باید همینطور ادامه پیدا کنی.
Warmer Körper ist bald kalt
Zukunft kann man nicht beschwören
بدنهای گرم بالاخره سرد میشن
آینده هیج رحمی نداره
Duldet keinen Aufenthalt
Erschaffen und sogleich zerstört
اهل مدارا نیست؛
همونطور که خلق میکنه از بین میبره.
Ich liege hier in deinen Armen
Ach, könnt es doch für immer sein
اینجا درمیان آغوش تو پناه گرفتم
و کاش این لحظه تا ابد میموند.
Doch die Zeit kennt kein Erbarmen
Schon ist der Moment vorbei
اما زمان هیج رحمی نداره
و بزودی این لحظه هم تموم میشه.
…
Zeit
Es ist so schön, so schön
Ein jeder kennt
Den perfekten Moment
زمان توقف کن که این لحظه زیبا است.
هر کسی بهترین لحظه زندگیش رو به خوبی میشناسه.
Wenn unsere Zeit gekommen ist
Dann ist es Zeit zu gehen
وقتی زمان مان سر برسه،
موقع رفتمون میشه.
Aufhören, wenn’s am schönsten ist
Die Uhren bleiben stehen
وقتی در زیباترین لحظاتیم، متوقف میشه
و ساعت ها دیگه تکون نمیخورن
So perfekt ist der Moment
Doch weiter läuft die Zeit
Augenblick, verweile doch
Ich bin noch nicht bereit
چقدر این لحظه خوبه،
اما زمان داره سپری میشه،
من ازش خواهش میکنم که صبر کنه
چون که آماده مردن نیستم.
🎸Band: Rammstein
🟪 Klassika
@gibmireinwort
3 Lieder, Op. 7: Du bist wie eine Blume
🎼 Componistin: Emilie Mayer
📝 Dichter: Heinrich Heine
🎶 Sopran: Golda Schultz
🎹 Klavier: Jonathan Ware
🟪 Klassika
@gibmireinwort
📝 Dichter: Heinrich Heine
🎶 Sopran: Golda Schultz
🎹 Klavier: Jonathan Ware
🟪 Klassika
@gibmireinwort
Du bist wie eine Blume
تو مثل گلی میمانی؛
So hold, so schön und rein
فریبنده، زیبا و خالص
Ich schau' dich an, und Wehmut
Schleicht mir ins Herz hinein
به تو خیره میشوم و اندوه،
آرام به قلبم پا میگذارد.
Mir ist, als ob ich die Hände
Aufs Haupt dir legen sollt'
حس میکنم دوست دارم دستانم را روی گونه ات بگذارم؛
Betend, daß Gott dich erhalte
و از خدا بخواهم تو را برایم نگهدارد.
So rein, so schön und hold
تو ناب، زیبا و فریبنده ای.
🎼 Componistin: Emilie Mayer
📝 Dichter: Heinrich Heine
🎶 Sopran: Golda Schultz
🎹 Klavier: Jonathan Ware
🟪 Klassika
@gibmireinwort
تو مثل گلی میمانی؛
So hold, so schön und rein
فریبنده، زیبا و خالص
Ich schau' dich an, und Wehmut
Schleicht mir ins Herz hinein
به تو خیره میشوم و اندوه،
آرام به قلبم پا میگذارد.
Mir ist, als ob ich die Hände
Aufs Haupt dir legen sollt'
حس میکنم دوست دارم دستانم را روی گونه ات بگذارم؛
Betend, daß Gott dich erhalte
و از خدا بخواهم تو را برایم نگهدارد.
So rein, so schön und hold
تو ناب، زیبا و فریبنده ای.
🎼 Componistin: Emilie Mayer
📝 Dichter: Heinrich Heine
🎶 Sopran: Golda Schultz
🎹 Klavier: Jonathan Ware
🟪 Klassika
@gibmireinwort
Johannes Brahms - Nicht mehr zu dir zu gehen op. 32
🎼 Componistin: Johannes Brahms
📝 Dichter: Georg Friedrich Daumer
🎶 Bariton: Albert Dietrich Fischer
🎹 Klavier: Gerald Moore
🟪 Klassika
@gibmireinwort
📝 Dichter: Georg Friedrich Daumer
🎶 Bariton: Albert Dietrich Fischer
🎹 Klavier: Gerald Moore
🟪 Klassika
@gibmireinwort
Nicht mehr zu dir zu gehen,
دیگر هیچوقت به تو باز نمیگردم؛
Beschloß ich und beschwor ich,
تصمیمم را گرفتم و سوگند خوردم.
Und gehe jeden Abend,
و باز هر غروب به سویت میآیم؛
Denn jede Kraft und jeden Halt verlor ich.
چرا که توان و صبوریام را از دست داده ام.
Ich möchte nicht mehr leben,
دیگر این زندگی را نمیخواهم؛
Möcht’ augenblicks verderben,
میخواهم در همین لحظه تمام شوم
Und möchte doch auch leben
Für dich, mit dir, und nimmer, nimmer sterben.
و همینطور میخواهم برای تو و با تو تا همیشه زندگی کنم
Ach, rede, sprich ein Wort nur,
با من حرف بزن ، کلامی بگو؛
Ein einziges, ein klares;
حتی یک کلمه صاف و ساده؛
Gib Leben oder Tod mir,
Nur dein Gefühl enthülle mir, dein wahres!
احساست واقعی ات را به من بگو
یا مرا بکش یا به من زندگی بده.
🎼 Componistin: Johannes Brahms
📝 Dichter: Georg Friedrich Daumer
🎶 Bariton: Albert Dietrich Fischer
🎹 Klavier: Gerald Moore
🟪 Klassika
@gibmireinwort
دیگر هیچوقت به تو باز نمیگردم؛
Beschloß ich und beschwor ich,
تصمیمم را گرفتم و سوگند خوردم.
Und gehe jeden Abend,
و باز هر غروب به سویت میآیم؛
Denn jede Kraft und jeden Halt verlor ich.
چرا که توان و صبوریام را از دست داده ام.
Ich möchte nicht mehr leben,
دیگر این زندگی را نمیخواهم؛
Möcht’ augenblicks verderben,
میخواهم در همین لحظه تمام شوم
Und möchte doch auch leben
Für dich, mit dir, und nimmer, nimmer sterben.
و همینطور میخواهم برای تو و با تو تا همیشه زندگی کنم
Ach, rede, sprich ein Wort nur,
با من حرف بزن ، کلامی بگو؛
Ein einziges, ein klares;
حتی یک کلمه صاف و ساده؛
Gib Leben oder Tod mir,
Nur dein Gefühl enthülle mir, dein wahres!
احساست واقعی ات را به من بگو
یا مرا بکش یا به من زندگی بده.
🎼 Componistin: Johannes Brahms
📝 Dichter: Georg Friedrich Daumer
🎶 Bariton: Albert Dietrich Fischer
🎹 Klavier: Gerald Moore
🟪 Klassika
@gibmireinwort
🎶Tanze mit mir in den Morgen🎶
این ترانه پاپی که گذاشتم براتون ، خییلی معروفه:
🔸توی 1961 که منتشر میشه جز ۵۰ اثر برجسته اون موقع مجله هنری «موزیکمارکت» قرار میگیره و 46 هفته هم رتبه یک میمونه
🔸به این آهنگ جایزه Goldene Schallplatte که یه جایزه خیلی مهم توی آلمان محسوب میشه تعلق گرفته.
🔸یه فیلم هم به همین نام وجود داره که خود همین خواننده ینی «گرهارد وندلاند» این آهنگ رو توی یک سکانس اجرا میکنه.
Tanze mit mir in den morgen
با من برقص وقتی که فردا رسید
Tanze mit mir in das Glück
با من برقص تا شادی
In deinen Armen zu träumen
Ist so schön bei verliebter Musik
اینکه در آغوش تو قرار بگیرم و رویا بسازم
چقدر خوبه با صدای این موزیک دوست داشتنی
"Darf ich bitten zum Tango um Mitternacht?"
افتخار میدین نیمه شب شمارو به «تانگو» دعوت کنم؟
Fragte ich Suzanne, sie sah mich nur an
اینو از سوزان پرسیدم و اون فقط بهم نگاه کرد.
Und ich wußte, daß sie mich so glücklich macht
Wie′s nur eine im Leben kann
و من میدوستم که اون تنها کسیه که منو توی زندگی خوشبخت میکنه.
...
Darf ich bitten zum Tango um Mitternacht?
«اجازه میدین امشب شمارو به یک تانگو دعوت کنم؟»
Sprach ein Kavalier tags darauf zu ihr
یه مرد خوش تیپ توی روز بعد اینو ازش خواست؛
Er war schneller und hat sie nach Haus gebracht
اون جسور تر بود و آخرشم سوزانو بردش خونه (دقت کنین ، فقط رسوندتش خونه.😄)
Doch ich träumte nur noch vor ihr
اما من همچنان فقط توی فکر و خیالم، با اون هستم:
Darf ich bitten zum Tango um Mitternacht?
«اجازه میدین امشب شمارو به تانگو دعوت کنم؟»
Ruf ich bei Suzanne schon am Morgen an
فردا دیگه به سوزان اینو میگم.
Hat sie mich auch deswegen oft ausgelacht.
سر این درخواستم بارها بهم خندیده.
Wenn es zwölf ist, lacht sie mich an
اما شب که بشه بهم لبخند میزنه. (ینی امیدوارم که قبول کنه این دفه.)
🎤Sänger: Gerhard Wendland
🎵Musik: Kurt Hertha
📝Text: Karl Götz
این ترانه پاپی که گذاشتم براتون ، خییلی معروفه:
🔸توی 1961 که منتشر میشه جز ۵۰ اثر برجسته اون موقع مجله هنری «موزیکمارکت» قرار میگیره و 46 هفته هم رتبه یک میمونه
🔸به این آهنگ جایزه Goldene Schallplatte که یه جایزه خیلی مهم توی آلمان محسوب میشه تعلق گرفته.
🔸یه فیلم هم به همین نام وجود داره که خود همین خواننده ینی «گرهارد وندلاند» این آهنگ رو توی یک سکانس اجرا میکنه.
Tanze mit mir in den morgen
با من برقص وقتی که فردا رسید
Tanze mit mir in das Glück
با من برقص تا شادی
In deinen Armen zu träumen
Ist so schön bei verliebter Musik
اینکه در آغوش تو قرار بگیرم و رویا بسازم
چقدر خوبه با صدای این موزیک دوست داشتنی
"Darf ich bitten zum Tango um Mitternacht?"
افتخار میدین نیمه شب شمارو به «تانگو» دعوت کنم؟
Fragte ich Suzanne, sie sah mich nur an
اینو از سوزان پرسیدم و اون فقط بهم نگاه کرد.
Und ich wußte, daß sie mich so glücklich macht
Wie′s nur eine im Leben kann
و من میدوستم که اون تنها کسیه که منو توی زندگی خوشبخت میکنه.
...
Darf ich bitten zum Tango um Mitternacht?
«اجازه میدین امشب شمارو به یک تانگو دعوت کنم؟»
Sprach ein Kavalier tags darauf zu ihr
یه مرد خوش تیپ توی روز بعد اینو ازش خواست؛
Er war schneller und hat sie nach Haus gebracht
اون جسور تر بود و آخرشم سوزانو بردش خونه (دقت کنین ، فقط رسوندتش خونه.😄)
Doch ich träumte nur noch vor ihr
اما من همچنان فقط توی فکر و خیالم، با اون هستم:
Darf ich bitten zum Tango um Mitternacht?
«اجازه میدین امشب شمارو به تانگو دعوت کنم؟»
Ruf ich bei Suzanne schon am Morgen an
فردا دیگه به سوزان اینو میگم.
Hat sie mich auch deswegen oft ausgelacht.
سر این درخواستم بارها بهم خندیده.
Wenn es zwölf ist, lacht sie mich an
اما شب که بشه بهم لبخند میزنه. (ینی امیدوارم که قبول کنه این دفه.)
🎤Sänger: Gerhard Wendland
🎵Musik: Kurt Hertha
📝Text: Karl Götz
Schubert: Dass sie hier gewesen D 775
🎶Komponist: Franz Schubert
📝Dichter: Friedrich Rückert
🎼Mezzosopran: Anne Sofie von Otter
🎹Klavier: Bengt Forsberg
🟪Klassika
@gibmireinwort
📝Dichter: Friedrich Rückert
🎼Mezzosopran: Anne Sofie von Otter
🎹Klavier: Bengt Forsberg
🟪Klassika
@gibmireinwort
Dass der Ostwind Düfte
Hauchet in die Lüfte,
بادشرقی میوزد و با جریانش فضا را معطر میکند؛
Dadurch tut er kund,
Dass du hier gewesen.
من اینگونه میفهمم که تو اینجا بودی.
Dass hier Tränen rinnen,
Dadurch wirst du innen,
Wär’s dir sonst nicht kund,
Dass ich hier gewesen.
اینجا اشکهایی به زمین ریخته و جاری است؛
و تو اینگونه میفهمی
که من اینجا بودم.
Schönheit oder Liebe,
Ob versteckt sie bliebe?
عشق و زیبایی؛
آیا میتوان برای همیشه این دو را پنهان کرد؟
Düfte tun es und Tränen kund,
Dass sie hier gewesen
بوی عطر او و اشکهای من این را آشکار میکنند؛
تو اینجا بودی.
🎶Komponist: Franz Schubert
📝Dichter: Friedrich Rückert
🎼Mezzosopran: Anne Sofie von Otter
🎹Klavier: Bengt Forsberg
🟪Klassika
@gibmireinwort
Hauchet in die Lüfte,
بادشرقی میوزد و با جریانش فضا را معطر میکند؛
Dadurch tut er kund,
Dass du hier gewesen.
من اینگونه میفهمم که تو اینجا بودی.
Dass hier Tränen rinnen,
Dadurch wirst du innen,
Wär’s dir sonst nicht kund,
Dass ich hier gewesen.
اینجا اشکهایی به زمین ریخته و جاری است؛
و تو اینگونه میفهمی
که من اینجا بودم.
Schönheit oder Liebe,
Ob versteckt sie bliebe?
عشق و زیبایی؛
آیا میتوان برای همیشه این دو را پنهان کرد؟
Düfte tun es und Tränen kund,
Dass sie hier gewesen
بوی عطر او و اشکهای من این را آشکار میکنند؛
تو اینجا بودی.
🎶Komponist: Franz Schubert
📝Dichter: Friedrich Rückert
🎼Mezzosopran: Anne Sofie von Otter
🎹Klavier: Bengt Forsberg
🟪Klassika
@gibmireinwort
Forwarded from اتچ بات
Vogel im Käfig
Attack On Titan Final Season 4
Alles Lebendige stirbt eines Tages
هر موجود زنده ای روزی میمیرد؛
Ob wir zum Sterben bereit sind oder nicht,
der Tag kommt sicher.
چه برای مرگ آماده باشیم و چه نه، آن روز حتمی است.
Ist das der Engel, der vom dämmernden Himmel hinunter flog?
آیا آن فرشته است که از آسمان صبح، به سمت زمین پرواز میکند؟
Ist das der Teufel, der aus der Felsenspalte heraus kroch?
آیا آن شیطان است که از میان شکاف صخره به بیرون میخزد؟
Tränen, Ärger, Mitleid, Grausamkeit,
اشک، خشم، ترحم، ظلم
Frieden, Chaos, Glaube, Verrat
صلح، هرج و مرج ، ایمان و خیانت
Wir werden gegen unser Schicksal ankämpfen
ما با سرنوشتمان خواهیم جنگید
Wir dürfen uns nicht in unser Schicksal ergeben
اما اجازه نداریم به آن تسلیم شویم و آن را بپذیریم.
Mit Trauer und Entscheidung im Herzen
zeigen wir den Willen weiterzugehen
با اندوه و آراده که در قلبمان است
به حرکت ادامه میدهیم.
Niemand darf eigensinnig seines Lebens beraubt werden
هیچ کس نباید با خودخواهی حق زندگی را از خودش بگیرد.
🎵Komponist: Hiroyuki Sawano
🎼Sängerin: Cyua
🟪Klassika
@gibmireinwort
Attack On Titan Final Season 4
Alles Lebendige stirbt eines Tages
هر موجود زنده ای روزی میمیرد؛
Ob wir zum Sterben bereit sind oder nicht,
der Tag kommt sicher.
چه برای مرگ آماده باشیم و چه نه، آن روز حتمی است.
Ist das der Engel, der vom dämmernden Himmel hinunter flog?
آیا آن فرشته است که از آسمان صبح، به سمت زمین پرواز میکند؟
Ist das der Teufel, der aus der Felsenspalte heraus kroch?
آیا آن شیطان است که از میان شکاف صخره به بیرون میخزد؟
Tränen, Ärger, Mitleid, Grausamkeit,
اشک، خشم، ترحم، ظلم
Frieden, Chaos, Glaube, Verrat
صلح، هرج و مرج ، ایمان و خیانت
Wir werden gegen unser Schicksal ankämpfen
ما با سرنوشتمان خواهیم جنگید
Wir dürfen uns nicht in unser Schicksal ergeben
اما اجازه نداریم به آن تسلیم شویم و آن را بپذیریم.
Mit Trauer und Entscheidung im Herzen
zeigen wir den Willen weiterzugehen
با اندوه و آراده که در قلبمان است
به حرکت ادامه میدهیم.
Niemand darf eigensinnig seines Lebens beraubt werden
هیچ کس نباید با خودخواهی حق زندگی را از خودش بگیرد.
🎵Komponist: Hiroyuki Sawano
🎼Sängerin: Cyua
🟪Klassika
@gibmireinwort
Telegram
attach 📎
Mahler: "Ich atmet' einen linden Duft" / Kožená · Rattle · Berliner…
Ich atemete einen linden Duft
🎹Komponist: Gustav Mahler
📝Dichter: Friedrich Rückert
🎼Mezzosopran: Magdalena Kožená
🟪Klassika
@gibmireinwort
🎹Komponist: Gustav Mahler
📝Dichter: Friedrich Rückert
🎼Mezzosopran: Magdalena Kožená
🟪Klassika
@gibmireinwort
Ich atmet’ einen linden Duft!
عطر لطیف و آرامی را حس کردم؛
Im Zimmer stand
Ein Zweig der Linde,
در اتاق، شاخه ای از "زیرفون" به جا مانده.
Ein Angebinde
Von lieber Hand.
هدیه ای از دست یک عزیز.
Wie lieblich war der Lindenduft!
Wie lieblich ist der Lindenduft!
چقدر عطر دوستداشتنی داشت.
چقدر عطر دوستداشتنی دارد.
Das Lindenreis
Brachst du gelinde;
آرام شاخه زیرفون را چیدی؛
Ich atme leis
Im Duft der Linde
Der Liebe linden Duft
من آسوده در عطر زیرفون نفس میکشم؛
عطر"نمدار" عشق.
Linde/Lindenbaum
"نمدار" یا "زیرفون" در ادبیات و فرهنگ آلمان ، نماد عشق هستش و به Baum der Liebe یا درخت عشق هم معروفه.
🎹Komponist: Gustav Mahler
📝Dichter: Friedrich Rückert
🎼Mezzosopran: Magdalena Kožená
🟪Klassika
@gibmireinwort
عطر لطیف و آرامی را حس کردم؛
Im Zimmer stand
Ein Zweig der Linde,
در اتاق، شاخه ای از "زیرفون" به جا مانده.
Ein Angebinde
Von lieber Hand.
هدیه ای از دست یک عزیز.
Wie lieblich war der Lindenduft!
Wie lieblich ist der Lindenduft!
چقدر عطر دوستداشتنی داشت.
چقدر عطر دوستداشتنی دارد.
Das Lindenreis
Brachst du gelinde;
آرام شاخه زیرفون را چیدی؛
Ich atme leis
Im Duft der Linde
Der Liebe linden Duft
من آسوده در عطر زیرفون نفس میکشم؛
عطر"نمدار" عشق.
Linde/Lindenbaum
"نمدار" یا "زیرفون" در ادبیات و فرهنگ آلمان ، نماد عشق هستش و به Baum der Liebe یا درخت عشق هم معروفه.
🎹Komponist: Gustav Mahler
📝Dichter: Friedrich Rückert
🎼Mezzosopran: Magdalena Kožená
🟪Klassika
@gibmireinwort
Brahms: 8 Lieder und Gesänge, Op. 59 - No. 8, Dein blaues Auge hält…
🎹Komponist: Johannes Brahms
📝Dichter: Klaus Johann Groth
🎼Sopran: Elly Ameling
🟪Klassika
@gibmireinwort
📝Dichter: Klaus Johann Groth
🎼Sopran: Elly Ameling
🟪Klassika
@gibmireinwort
Dein blaues Auge hält so still,
چقدر چشم آبی تو آرام است؛
Ich blicke bis zum Grund.
من در اعماق آن خیره میشوم.
Du fragst mich, was ich sehen will?
Ich sehe mich gesund.
از من میپرسی در چشمان تو دنبال چه می گردم؟
میخواهم خودم را ببینم درحالی که هیچ رنجی ندارم.
Es brannte mich ein glühend Paar,
شعله دو چشم تو مرا آتش زد؛
Noch schmerzt das Nachgefühl:
و این داغ، همچنان میسوزاندم:
Das deine ist wie See so klar
Und wie ein See so kühl.
که چشم تو همچون برکه ای است؛ زلال اما سرد.
🎹Komponist: Johannes Brahms
📝Dichter: Klaus Johann Groth
🎼Sopran: Elly Ameling
🟪Klassika
@gibmireinwort
چقدر چشم آبی تو آرام است؛
Ich blicke bis zum Grund.
من در اعماق آن خیره میشوم.
Du fragst mich, was ich sehen will?
Ich sehe mich gesund.
از من میپرسی در چشمان تو دنبال چه می گردم؟
میخواهم خودم را ببینم درحالی که هیچ رنجی ندارم.
Es brannte mich ein glühend Paar,
شعله دو چشم تو مرا آتش زد؛
Noch schmerzt das Nachgefühl:
و این داغ، همچنان میسوزاندم:
Das deine ist wie See so klar
Und wie ein See so kühl.
که چشم تو همچون برکه ای است؛ زلال اما سرد.
🎹Komponist: Johannes Brahms
📝Dichter: Klaus Johann Groth
🎼Sopran: Elly Ameling
🟪Klassika
@gibmireinwort
HTML Embed Code: