Channel: "𝙁𝙪𝙘𝙠𝙖𝙤"
(یک سری اتفاق که اگه دوس داشتین برین بخونین) ... فرهاد که این خبرو میشنوه همون تو کوه و کمر میفته میمیره...
خسرو یه نامه مینویسه واسه شیرین با این قضیه (مرگ فرهاد) شوخی میکنه
شیرینم نامه رو میخونه و بد فاز که چرا فرهادمو مسخره کردی؟
خسرو یه نامه مینویسه واسه شیرین با این قضیه (مرگ فرهاد) شوخی میکنه
شیرینم نامه رو میخونه و بد فاز که چرا فرهادمو مسخره کردی؟
خبر به پادشاه هند میرسه
یه روز پادشاه هند به فرهاد میگه دنبال داستان نباش، برو کارتو بکن، شیرینم حالا یه روز اینور اونور شیرشو میخوره، تو سوپرمنی یا مسئول توزیع شیر؟
فرهاد میگه یه مسئله شیریه بین خودمون حل میکنیم
شما دخالت نکن
یه روز پادشاه هند به فرهاد میگه دنبال داستان نباش، برو کارتو بکن، شیرینم حالا یه روز اینور اونور شیرشو میخوره، تو سوپرمنی یا مسئول توزیع شیر؟
فرهاد میگه یه مسئله شیریه بین خودمون حل میکنیم
شما دخالت نکن
"𝙁𝙪𝙘𝙠𝙖𝙤"
خسرو هم واسطه میفرسته واسه شیرین که بیا زید هم باشیم
حالا کلمه‌ی زید واسه اولین بار به گوش کی میرسه؟
شیرینم که از اون نامه (شوخی با مرگ فرهاد) بدفاز مونده بود یه نامه نوشت به خسرو با این مضمون که بشین تا بیام
تو این حین میزنه و زن خسرو میمیره
کاش این خبر تو کشور دفن میشد که خسرو زن داشته
تو این حین میزنه و زن خسرو میمیره
کاش این خبر تو کشور دفن میشد که خسرو زن داشته
"𝙁𝙪𝙘𝙠𝙖𝙤"
شیرینم که از اون نامه (شوخی با مرگ فرهاد) بدفاز مونده بود یه نامه نوشت به خسرو با این مضمون که بشین تا بیام تو این حین میزنه و زن خسرو میمیره کاش این خبر تو کشور دفن میشد که خسرو زن داشته
ولی علی رغم همه تدابیر، به گوش پادشاه هند میرسه
اونم برآشفته میشه و میگه خسرو، مشتی، یه جای کار نمیلنگه؟
اونم برآشفته میشه و میگه خسرو، مشتی، یه جای کار نمیلنگه؟
"𝙁𝙪𝙘𝙠𝙖𝙤"
ولی علی رغم همه تدابیر، به گوش پادشاه هند میرسه اونم برآشفته میشه و میگه خسرو، مشتی، یه جای کار نمیلنگه؟
خسرو هم بدفاز...میگه اینکه فرهاد اسب و شیرینو با هم کول کرده منطقیه، من زن داشتم غیر منطقیه؟
پادشاه هند میگه والا چی بگم
پادشاه هند میگه والا چی بگم
"𝙁𝙪𝙘𝙠𝙖𝙤"
خسرو هم بدفاز...میگه اینکه فرهاد اسب و شیرینو با هم کول کرده منطقیه، من زن داشتم غیر منطقیه؟ پادشاه هند میگه والا چی بگم
ابوطالب حسینی:
بعد از کش و قوس های فراوون خلاصه شیرین و خسرو به هم می‌رسن و مراسم باشکوهی میگیرن
چون تو اون تایم جفتشون پادشاه منطقه خودشون بودن
هیچی دیگه وصال هم تو داستانای کهن ینی داستان
بعد از کش و قوس های فراوون خلاصه شیرین و خسرو به هم می‌رسن و مراسم باشکوهی میگیرن
چون تو اون تایم جفتشون پادشاه منطقه خودشون بودن
هیچی دیگه وصال هم تو داستانای کهن ینی داستان
"𝙁𝙪𝙘𝙠𝙖𝙤"
حالا ممکنه سوال بشه براتون چرا پادشاه هند فقط به گوشش میرسه و اقدامی نمی‌کنه...
گوش نمی‌دین دیگه
هی می‌گم برآشفت
هی می‌گم برآشفت
"𝙁𝙪𝙘𝙠𝙖𝙤"
پادشاه هند که این خبرو شنید برآشفت
بیا
چیکار کنه بنده خدا ازون سر دنیا
چیکار کنه بنده خدا ازون سر دنیا
HTML Embed Code: