TG Telegram Group Link
Channel: دهکده آرَمش🏡
Back to Bottom
اولین گام در استفاده از وقت و زمان این است که بیاموزیم چگونه در واقعیت زمان حال زندگی کنیم. از دیدگاه روان‌شناختی لحظه و زمان حال تمام آن چیزی است که در اختیار داریم. گذشته و آینده از آن جهت که بخشی از زمان حال هستند معنی‌دار می‌باشند.

رویدادهای گذشته از دو جهت، در زمان حال، برای ما مهم و معنی‌دار می‌باشند: یکی اینکه ما در زمان حال به آنها می‌اندیشیم و دیگر اینکه باعث شده‌اند تا ما، به عنوان موجودی زنده، در زمان حال چنان باشیم که هستیم و با گذشته فرق داشته باشیم.

واقعیت گذشته در این است که انسان می‌تواند در زمان حال آن را به یاد بیاورد. گذشته در زمانی حال بوده است و آینده نیز در زمانی حال خواهد شد. به سر بردن در موقعیت گذشته يا آینده جدا کردن خود از واقعیت است و حالت مصنوعی دارد.

واقعیت این است که در هر لحظه و در هر زمان در موقعیت اکنون نفس می‌کشیم و به سر می‌بریم. گذشته تا حدی که «اکنون» را تبیین می‌کند، موجودیت دارد و آینده تا جایی که بتواند «اکنون» را هدف‌دار و معنی‌دار بسازد.

رولو می، از کتاب انسان در جستجوی خویشتن

🍃
بیدار شو ...
همه چیز مهیاست
آرامش صبح
نفس های بهاری
هدفی داشته باش
و حرکت را آغاز کن

سلام؛ صبح بخیر ...❤️

💜
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🦋تنها در یک صورت رابطه به صلح و آرامش
می‌رسه؛


«اینکه هر دو نفر تلاش کنن دنیا رو از دید
طرفشون ببینن.»

در واقع باید وارد دنیای درونی پارتنرمون
بشیم و ببینیم دقیقاً چه حساسیت‌هایی داره،
حتی اگه یه مسئله‌ای من رو آزار نمی‌ده
ولی برای اون مهمه باید سعی کنم درکش
کنم.
باید تمرین کنم موضوعات مختلف رو با
منطق اون تفسیر و تحلیل کنم.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☁️دکتر هلاکویی درباره رابطه ما با آدم‌ها
میفرمایید
؛

واسه هیچ کس، تاکید می کنم هیچ کس، خودتونو به آب و آتیش نزنید. هرکجا دیدید اون آدم ازتون چیزی می خواد یا تقاضای کاری رو داره که برای شما خط قرمز محسوب می شه، بکشید کنار. حتی اگه به قیمت از دست دادن اون آدم براتون تموم بشه. چون آدمی که شمارو دوست داشته باشه و براش مهم باشید، هیچوقت با پا نمی اد روی چیزایی که حساسید و هیچ وقت، با هیچ حرکتی شمارو آزار نمید ه. دیر فهمیدن این موضوع هیچ نتیجه ای به جز عذاب وجدان و درگیری با خودتون نداره.💔
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
7️⃣قانون منطقی:‌

💙آنچه دیگران در مورد شما فکر می‌کنند
به شما ارتباطی‌ ندارد.

💙گذشت زمان تقریبا داروی هر دردی است؛
به زمان، کمی‌ فرصت دهید.

💙کسی‌ دلیل و مسئول خوشبختی‌ شما نیست؛
خودتان مسئولید.

💙زندگی‌ خود را با دیگران مقایسه نکنید؛
ما هیچ خبر نداریم که زندگی‌ آن‌ها برای چه
و چگونه است.

💙لبخند بزنید؛
شما مسئول حل تمام مشکلات دنیا نیستید.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👀لطفا درگير تصميم گيرى شتاب زده در
ازدواج نشويد.

اينكار باعث مي شود كه شما براى اينكه
به توهم شبيه هم بودن پاسخ مثبت
دهيد از خود واقعيتان فاصله بگيريد
و رفتارهايى جهت تاييدشدن توسط فرد
مقابل بروز دهيد كه چون متعلق به شما
نيست قادر به ادامه ى آنها در روند رابطه
نخواهيد بود و همين سرآغاز اختلافات
شماست براى داشتن رابطه ى موفق نياز
نيست كاملا شبيه هم باشيد بلكه لازم
است از ابتدا خود واقعيتان و اصيل باشيد
و فرد مقابل را نيز همانطور كه هست
بپذيريد و درك كنيد هر چند با شما
متفاوت باشد!☄️

@Psychology_Haleh
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
این که احساس‌تان درباره کیستی خودتان چگونه است عزت‌نفس شماست. در راس این عزت‌نفس هویت اجتماعی قرار دارد - شما به گونه‌ای که خود را به دیگران عرضه می‌کنید، هویت اجتماعی دارید. گاهی هویت اجتماعی افراد با خودپنداره آنها هماهنگ نیست و خودهایی که به دیگران عرضه می‌کنند همان خودهایی که از خویش می‌شناسند نیست موضوعی که موجب می‌شود تا افراد در روابط خود با دیگران احساس کاذب یا دروغینی از خود داشته باشند.

[…] این که ما که هستیم، یعنی خودپنداره ما، رابطه ما با رویدادهای جهان خارج و شیوه ارزیابی آنها را معین می‌سازد. وقتی افراد به درون خود می‌نگرند و به ارزیابی خودپنداره‌شان می‌پردازند ممکن است همواره آنچه را که می‌بینند دوست نداشته باشند و برایش ارزش قائل نباشند. دوست داشتن و ارزش قائل شدن عزت‌نفس است.

رندی لارسن و دیوید باس، از کتاب روان‌شناسی شخصیت

🍃
ما نمى‌توانيم جلوى افكار منفی‌مان را بگيريم كه از ذهنمان رد نشوند ولى می‌توانيم مثل پرنده‌هاى در گذر نگاهشان كنيم و غرقشان نشويم و برايشان در ذهنمان لانه نسازيم كه جا خوش كنند !

مثلا وقتى افكارمنفى شرايط روزمره، از ذهنمان عبور مى‌كنند از آنها فاجعه‌سازى نكرده و با آن از آينده تصويرسازى نكنيم، بطوريكه اين افكار تمام فكرمان را اشغال كنند و بيرون نروند !

وقتى مسئله اى از اختيار ما خارج است با غرق شدن در آن، فقط خودمان و ذهنمان را براى پيدا كردن راه حل هاى احتمالى ضعيف مى‌كنيم و خلاقيتمان را از بين مى‌بريم !

بهتر است در اين مواقع فرض كنيم كه اين مسئله نباشد و به اين فكر كنيم كه در آن شرايط چه كارهايى مى‌توانيم انجام دهيم و سپس در جهت اقدام به انجام كارهاى مورد نظر تلاش كنيم و صبور باشيم !

🍃
همهٔ آدم‌ها در تجربه‌شان از جهان تنهایند. وقتی به سخنرانیِ کسی گوش میدهید، در حالی‌که صدها نفر اطرافتان هستند، شما در شنیدن کلمات به نوعی تنهایید. در یک کنسرت بزرگ، گرچه در میان هزاران نفرید، باز هم با موسیقی تنهایید، چون آنچه اهمیت دارد تجربهٔ شما از موسیقی است. واضح است که ما این تجربه‌ها را با دیگران هم در میان می‌گذاریم - واکنش‌هایشان را تحلیل می‌کنیم و از واکنش‌های خودمان هم در قالبِ کلمات به آنها می‌گوییم، حتی می‌کوشیم تجربه‌مان از کنسرت یا سخنرانی را با ژست و ادا اطوار بیان کنیم‌ - امّا بخشی از تجربه‌مان همیشه خصوصی و شخصی می‌ماند چون نمی‌توان آن را کاملاً با دیگران در میان گذاشت.

📚 فلسفهٔ تنهایی
👤 لارس اسوندسن


🌹
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
با رویاهات بخواب
و با اهدافت از خواب بیدار شو...

صبحتون بخیر و شادی

🍃
در سکوت پیش برو؛
فقط زمانی‌ صحبت کن که وقتش شده باشه بگی:
"کیش و مات!"

🍃
۱۰ رفتار اشتباهی که باعث کم شدن جذابیت تان می شود.

احتمالاً تا به حال در مورد کاریزما شنیده اید. کاریزما جاذبه ای فردی است که اثری اجتماعی دارد. به بیان ساده تر آن که ، افراد کاریزماتیک جذابیت زیادی برای اطرافیان شان دارند. راز این جذابیت در ویژگی های رفتاری این افراد نهفته است و در حقیقت، افراد کاریزماتیک با رفتارهای خود دیگران را مجذوب می کنند. اما کاریزما نوعی توانایی صرفاً ذاتی نیست و اگر بخواهید می توانید با کار کردن روی خود، آن را به دست آورید.

در ادامه به اشتباهات رفتاری رایجی می پردازیم که مانع از جذب شدن دیگران به سمت ما می شوند.

*خود را قاطعانه معرفی نمی کنید.

*همراه خود را به کسی که با او صحبت می کنید معرفی نمی کنید.

*اسم دیگران را فراموش می کنید.

*درباره ی چیزهایی که برای بقیه جذابیتی ندارد پرحرفی می کنید.

*فقط در مورد خودتان حرف می زنید.

*غیبت دیگران و آشناها را می کنید.

*آرام یا بدون اعتماد به نفس صحبت می کنید.

*با یک یا دو کلمه جواب می دهید.

*نق می زنید.

*اصول خود را زیر پا می گذارید.

🍃
4️⃣تا مثال از جملاتی که میشه برای
تعیین کردن حدومرز و یا مواقعی که افراد
از چهارچوب سالم شما قرار هست که عبور
کنند:

۱. اولویت: «کاش می‌توانستم کمکت کنم،
ولی الان مشغول کاری هستم.»

۲. مخالفت محترمانه: «متوجه منظورتون
هستم، ولی نظر من مخالفه/متفاوته»

۳.حریم فیزیکی:«لطفا یک کم به من فضا
بدید/الان نیاز دارم تنها باشم، ممنون
میشم فرصت مناسب تری صحبت کنیم»

۴.حفظ احترام:«هر زمان آروم تر شدی،
لحن و صداتون آروم تر شد با هم صحبت
میکنیم، الان تصمیم گیری درست نیست»❤️
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از امروز شروع می کنم، باید آنچه را که رفته فراموش کنم، قدر آنچه را که هنوز باقی مانده است بدانم و مشتاقانه منتظر اتفاقات بعدی باشم.

صبحتون بخیر و شادی

🍃
چیزی که باعث بلوغ ما میشه گذشت سال ها نیست،
رنج هایی هست که متحمل میشیم...

📚
ما انسان‌ها اغلب گله می‌کنیم چرا روزهای خوب زندگی‌مان کم است و روزهای بدمان زیاد. ولی به‌گمان من حق چنین گله‌ای نداریم. چه، اگر در قبال خوبی‌هایی که خداوند همه‌روزه ارزانی‌مان می‌کند گشاده‌رو بودیم، سختی‌ها هم برای‌مان تحمل‌پذیر می‌شد.

پس بیایید کج‌خلقی را هم نوعی بیماری بدانیم و بپرسیم آیا درمان دارد؟ تندخویی مثل تنبلی‌ست و جا دارد آن را نوعی تنبلی بدانیم. طبع ما به تنبلی می‌کشد. با این حال یک‌بار که زحمت کشیدیم و نیرو و توان‌مان را به اراده‌ی خودمان درآوردیم، کار برای‌مان آسان می‌شود و در هر تلاشی آن ناب‌ترین شادی را می‌یابیم. یادآوری می‌کنم که بحث ما بر سر خلق‌وخویی‌ست که هرکس دوست دارد وجودش از آن پاک باشد؛ و تا وقتی که امتحان نکرده‌ایم، از بُرد نیروی‌مان هم خبر نداریم. آدم ناخوش شک نیست که به هر پزشکی سر می‌زند و محض رسیدنِ دوباره به سلامتیِ مطلوبش به هر آن پرهیز سخت‌گیرانه و یا داروی تلخ تن در می‌دهد.

آن خویی که باعث خودآزاری و دیگر آزاری می‌شود، غیر از عادتی زشت نیست. مگر همین بس نیست که از خوشبخت کردن همدیگر عاجزیم؟ دیگر چرا از اطرافیان و معاشران‌مان آن شادی را هم بگیریم که گاهی از خود دل‌مان می‌جوشد و بیرون می‌ریزد. شما به من نشانی آدمی را بدهید که تندخوست، ولی در عین تندخویی آن‌قدر هم شریف که این خوی خودش را مهار کند و اگر خودش از آن رنج می‌برد، به اطرافیان‌اش رنجی نرساند!

آیا به راستی تندخویی خودش نشان ناخشنودی درونی ما از بی‌مایگی خودمان نیست، نشان آن از خودبیزاری‌ای که همیشه با حسادتی همراه است و این حسادت هم خود از خودپسندی‌ای ابلهانه ناشی می‌شود. ما در زندگی انسان‌هایی را می‌بینیم که خوشبخت‌اند، بی‌آن‌که ما در خوشبختی‌شان دخیل بوده باشیم، و چنین چیزی تحمل‌ناپذیر است!

بدا به حال کسی که از تسلطش بر قلبی دیگر برای گرفتن آن شادی‌ای استفاده می‌کند که از خود این قلب تراويده است. تمامی هدیه‌ها و مهربانی‌های جهان برای یک لحظه هم جای آن شادی درونی ما را، که رشک خودکامگی ما بر ما حرامش کرده، نمی‌گیرند.

کاش هر آدمی روزانه با خود می‌گفت بهترین کار تو در حق دوستانت این است که چشم دیدن شادی آن‌ها را داشته باشی و با شرکت در این شادی، شادمانی آن‌ها را افزون کنی. آیا اگر روزی دیدی جان و دل آن‌ها از حسی هولناک در عذاب است و دل‌شان از غصه پریشان، عرضه داری که ذره‌ای از رنج‌شان بکاهی؟

👤گوته
📗 ورترجوان

🍃
چرا بعضی از مردم "خوش شانس" و عده دیگر "بدشانس" هستند؟

آگهی هایی در روزنامه های سراسری چاپ کردم و از افرادی که احساس میکنند خوش شانس یا بدشانس هستند خواستم با من تماس بگیرند. صدها نفر برای شرکت در مطالعه من داوطلب شدند و در طول سال های گذشته با آنها مصاحبه کردم، زندگی شان را زیر نظر گرفتم و از آنها خواستم در آزمایش های من شرکت کنند.

نتایج نشان داد که هرچند این افراد به کلی از این موضوع غافلند، کلید خوش شانسی یا بدشانسی آنها در افکار و کردارشان نهفته است.

به هر دو گروه افراد “خوش شانس” و “بدشانس” روزنامه ای دادم و از آنها خواستم آن را ورق بزنند و بگویند چند عکس در آن هست.
به طور مخفیانه یک آگهی بزرگ را وسط روزنامه قرار دادم که می گفت: “اگر به سرپرست این مطالعه بگویید که این آگهی را دیده اید ۲۵۰ پوند پاداش خواهید گرفت.”
این آگهی نیمی از صفحه را پر کرده بود و به حروف بسیار درشت چاپ شده بود. با این که این آگهی کاملا خیره کننده بود، افرادی که احساس بدشانسی می کردند عمدتا آن را ندیدند، درحالی که اغلب افراد خوش شانس متوجه آن شدند.
مطالعه من نشان داد که افراد بدشانس عموما عصبی تر از افراد خوش شانس هستند و این فشار عصبی توانایی آنها در توجه به فرصت های غیرمنتظره را مختل می کند.
در نتیجه، آنها فرصت های غیرمنتظره را به خاطر تمرکز بیش از حد بر سایر امور از دست می دهند.

برای مثال وقتی به مهمانی می روند چنان غرق یافتن جفت بی نقصی هستند که فرصت های عالی برای یافتن دوستان خوب را از دست می دهند. آنها به قصد یافتن مشاغل خاصی روزنامه را ورق می زنند و از دیدن سایر فرصت های شغلی بازمی مانند.

افراد خوش شانس آدم های راحت تر و بازتری هستند، در نتیجه آنچه را در اطرافشان وجود دارد و نه فقط آنچه را در جستجوی آنها هستند می بینند.
آدم های خوش اقبال براساس چهار اصل، برای خود فرصت ایجاد می کنند..

- اولا آنها در ایجاد و یافتن فرصت های مناسب مهارت دارند
-ثانیا به قوه شهود گوش می سپارند و براساس آن تصمیمهای مثبت می گیرند.
- ثالثا به خاطر توقعات مثبت، هر اتفاقی نیکی برای آنها رضایت بخش است،
- و رابعا نگرش انعطاف پذیر آنها، بدبیاری را به خوش اقبالی بدل می کند.

در مراحل نهایی مطالعه، از خود پرسیدم آیا می توان از این اصول برای خوش شانس کردن مردم استفاده کرد.

از گروهی از داوطلبان خواستم یک ماه وقت خود را صرف انجام تمرین هایی کنند که برای ایجاد روحیه و رفتار یک آدم خوش شانس در آنها طراحی شده بود.
این تمرین ها به آنها کمک کرد فرصت های مناسب را دریابند، به قوه شهود تکیه کنند، انتظار داشته باشند بخت به آنها رو کند و در مقابل بدبیاری انعطاف نشان دهند. یک ماه بعد، داوطلبان بازگشته و تجارب خود را تشریح کردند. نتایج حیرت انگیز بود: ۸۰ درصد آنها گفتند آدم های شادتری شده اند، از زندگی رضایت بیشتری دارند و شاید مهم تر از هر چیز خوش شانس تر هستند.

و بالاخره این که من “عامل شانس” را کشف کردم.

👤ریچارد وایزمن (روانشناس دانشگاه هارتفوردشایر)

🌹
😐این آدم دنبال رابطه بلند مدت نیست

- تا به حال به زبان نیاورده که دنبال
رابطه بلند مدته.

- از صحبت و برنامه ریزی درباره آینده
رابطه طفره میره.

- بیشتر روابط قبلیش کوتاه و تعریف
نشده بوده

- علاقه ای به معاشرت با دوستان یا
خانواده شما رو نداره

- میگه من اهل برچسب زدن به رابطه
نیستم.

- شما جز الویتهاش نیستید و اهمیتی 
به شناخت شما نمیده

- رابطه با شما رو از همه مخفی نگه میداره.

- رابطه جنسی براش از رابطه عاطفی مهمتره.

- وقتی مشکل و یا بحثی بینتون پیش
میاد هیچ تلاشی برای بهتر شدن شرایط
نمیکنه.

- فقط زمانی که پیش هم هستید،
علاقه مند به نظر میرسه🦋
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
کارل_گوستاو_یونگ، روانشناس سوئیسی، معتقد است که انسان متمدن به بهاء سرکوب و انکار بخش عظیمی از تمامیت #شخصیت خود اجتماعی و فرهیخته شده است. در واقع او فقط یک#پرسونا یا #نقاب دو بعدی و بی‌روح از موجود زنده و پویایی‌ست که انسان می‌پنداریمش، مابقی در تاریکی #ناخودآگاه پنهان گشته است و یونگ این تیرگی را #سایه (Shadow) می‌نامد.

روبرو شدن با این بخش تیره‌ی وجود کار سخت و دهشتناکی‌ست، زیرا در آن همه‌ی آن‌چه تمدن پست و پلشت می‌انگارد مدفون شده است. پیغام پنهانی که از این غار تاریک به گوش‌مان می‌رسد این است که: «تو خوب نیستی». اما نکته این‌جاست که در این بخش تیره‌ی وجودمان روح زندگی نیز پنهان شده است. برای کسی که جسارت مواجه شدن با دردهای رشد را داشته باشد همین غار تاریک، خلاقیت، خودانگیختگی، حس ارزشمندی درونی، تمامیت و یکپارچگی را به ارمغان می‌آورد؛ آن‌چه در آیین بودایی #رهایی_بزرگ نامیده می‌شود در واقع احساس صلحی‌ست که از این وحدت حاصل می‌شود. مواجهه با اژدهای سایه رنج است، لیکن این اژدها سالیانی‌ست که بر روی گنج تو نشسته و از آن محافظت می‌کند.

#وحیدشاهرضا


Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
کارل_گوستاو_یونگ، روانشناس سوئیسی، معتقد است که انسان متمدن به بهاء سرکوب و انکار بخش عظیمی از تمامیت #شخصیت خود اجتماعی و فرهیخته شده است. در واقع او فقط یک#پرسونا یا #نقاب دو بعدی و بی‌روح از موجود زنده و پویایی‌ست که انسان می‌پنداریمش، مابقی در تاریکی #ناخودآگاه پنهان گشته است و یونگ این تیرگی را #سایه (Shadow) می‌نامد.

روبرو شدن با این بخش تیره‌ی وجود کار سخت و دهشتناکی‌ست، زیرا در آن همه‌ی آن‌چه تمدن پست و پلشت می‌انگارد مدفون شده است. پیغام پنهانی که از این غار تاریک به گوش‌مان می‌رسد این است که: «تو خوب نیستی». اما نکته این‌جاست که در این بخش تیره‌ی وجودمان روح زندگی نیز پنهان شده است. برای کسی که جسارت مواجه شدن با دردهای رشد را داشته باشد همین غار تاریک، خلاقیت، خودانگیختگی، حس ارزشمندی درونی، تمامیت و یکپارچگی را به ارمغان می‌آورد؛ آن‌چه در آیین بودایی #رهایی_بزرگ نامیده می‌شود در واقع احساس صلحی‌ست که از این وحدت حاصل می‌شود. مواجهه با اژدهای سایه رنج است، لیکن این اژدها سالیانی‌ست که بر روی گنج تو نشسته و از آن محافظت می‌کند.

#وحیدشاهرضا
🍃
HTML Embed Code:
2024/05/21 04:27:54
Back to Top