Channel: کافه تنهایی
زندگی چیست ،جز همین تکرار
کــه به انکــــار میکــــــشد مــــــا را
اینکــــه امـــروز مثل دیروز است
آرزویــــی کــــه نیست فــــــــردا را
آآآآآه با این همه ترانه و شعر
به کـــلاغان خــسته می مـانیم
پر شــده از غم من و تو زمـین
قصه در گوش باد می خوانیم
طاقت طــاق آسمــانش نیست
آنکــــه در بنـــد خود اسیر شده
لحظـــه ی پر زدن نیامده است
یا بـــرای مــن و تـــو دیــر شـــده
به خدا من دلم پرنـده تر است
از تمــــــام پــــــرنـــــدگان جــــهان
باز کــن برمن آن دو پنـــجـره را
پشت دیوار هــــای بسته نمــان
آنـقدر شاخه ی دلم ترد است
کــه بــه پــای نسیــم میشکـــند
وای ازمـن کــه بــاد میخـــواهد
ســرنــــوشت مــــرا رقــــم بـــزنـد
ابـــــــر هســــتم ولــــی نمـــی بـــارم
هر چه طوفان کشد به هر سویم
پــــرم از لحظــــه هـــای دلتـــنگــــی
حــــــرف دارم ولـــی نمـــی گــــــویم
زنـدگــــی، از مـن انتقــام نگــــیر
مــــرگ غمگیــــن قـــوی تنهـــا را
من به طوفان و مرگ نسپردم
نــــاخـــــدا هـــای پیــــــــــردریـــا را
زنـــدگی، چهـــــره ی بهـــارت را
به من و باغ من نشان ندهی
نکنـــد مــهربان شــوی بـا مــن
به گل یــاس من امـان ندهی
زندگـی، چیستی به جـز تکرار
کــه بــه انکــــار میـکـــشی مارا
اینکه امروز مثل دیروز است
آرزویــی کـــه نیست فــــردا را
#شیرین_خسروی
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
کــه به انکــــار میکــــــشد مــــــا را
اینکــــه امـــروز مثل دیروز است
آرزویــــی کــــه نیست فــــــــردا را
آآآآآه با این همه ترانه و شعر
به کـــلاغان خــسته می مـانیم
پر شــده از غم من و تو زمـین
قصه در گوش باد می خوانیم
طاقت طــاق آسمــانش نیست
آنکــــه در بنـــد خود اسیر شده
لحظـــه ی پر زدن نیامده است
یا بـــرای مــن و تـــو دیــر شـــده
به خدا من دلم پرنـده تر است
از تمــــــام پــــــرنـــــدگان جــــهان
باز کــن برمن آن دو پنـــجـره را
پشت دیوار هــــای بسته نمــان
آنـقدر شاخه ی دلم ترد است
کــه بــه پــای نسیــم میشکـــند
وای ازمـن کــه بــاد میخـــواهد
ســرنــــوشت مــــرا رقــــم بـــزنـد
ابـــــــر هســــتم ولــــی نمـــی بـــارم
هر چه طوفان کشد به هر سویم
پــــرم از لحظــــه هـــای دلتـــنگــــی
حــــــرف دارم ولـــی نمـــی گــــــویم
زنـدگــــی، از مـن انتقــام نگــــیر
مــــرگ غمگیــــن قـــوی تنهـــا را
من به طوفان و مرگ نسپردم
نــــاخـــــدا هـــای پیــــــــــردریـــا را
زنـــدگی، چهـــــره ی بهـــارت را
به من و باغ من نشان ندهی
نکنـــد مــهربان شــوی بـا مــن
به گل یــاس من امـان ندهی
زندگـی، چیستی به جـز تکرار
کــه بــه انکــــار میـکـــشی مارا
اینکه امروز مثل دیروز است
آرزویــی کـــه نیست فــــردا را
#شیرین_خسروی
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آدمها میآیند، میمانند و تلاش میکنند و میجنگند و میبازند و پیروز میشوند و دوست میدارند و دوست داشته میشوند و خاطره میسازند و یک روز وقتی هیچکس حواسش نیست، میروند!
عجیب نیست دنیای آدمها؟!
عجیب نیست اینهمه مجادله و پافشاری و وابستگی و اندوه، برای هیچ؟!
که در نهایت از میان تمام فعلهای صرف شده و امیدها و آرزوهای بسیار، همین دو فعل میماند: آمدیم، رفتیم، همین!
یاد تمام رفتگان به خیر...
جهان تمام بازماندگان سبز🍀
#نرگس_صرافیان_طوفان
#رضا_داوود_نژاد 🌹روحش شاد 🌹
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
عجیب نیست دنیای آدمها؟!
عجیب نیست اینهمه مجادله و پافشاری و وابستگی و اندوه، برای هیچ؟!
که در نهایت از میان تمام فعلهای صرف شده و امیدها و آرزوهای بسیار، همین دو فعل میماند: آمدیم، رفتیم، همین!
یاد تمام رفتگان به خیر...
جهان تمام بازماندگان سبز🍀
#نرگس_صرافیان_طوفان
#رضا_داوود_نژاد 🌹روحش شاد 🌹
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
گم شد مسیرم پشت پیچ گیسوانت
دیگرنخواهم رفت بیرون ازجهانت
آئینه هم از انعکاست می گریزد
تصویرخود را می کُشی با ابروانت
هم نیشخند تلخ داری هم شکرخند
سخت است هضم طعم های هم زمانت
هرگز نخواهی یافت حد عشق من را
حالا خودت می دانی و تیر وکمانت
با یک نفس هم زنده می مانیم هر دو
وقتی که بگذارم دهان را بر دهانت
آهسته تر بگذر از این راه غزل خیز
همراه داری شاعری در کاروانت
#زهرا_بشری_موحد
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
دیگرنخواهم رفت بیرون ازجهانت
آئینه هم از انعکاست می گریزد
تصویرخود را می کُشی با ابروانت
هم نیشخند تلخ داری هم شکرخند
سخت است هضم طعم های هم زمانت
هرگز نخواهی یافت حد عشق من را
حالا خودت می دانی و تیر وکمانت
با یک نفس هم زنده می مانیم هر دو
وقتی که بگذارم دهان را بر دهانت
آهسته تر بگذر از این راه غزل خیز
همراه داری شاعری در کاروانت
#زهرا_بشری_موحد
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
ديــــدم تــــــو را و چــــشم مــرا آفــــــتاب زد
خورشيد رفته رفته خودش را به خواب زد
يك مشت خاك تيره و تاريك بود ماه
نور تو را گرفت و از آن پس نقـــاب زد
ديگر گلاب قمصر كاشان گلاب نيست
وقتي گلي چنان كه تويي تن به آب زد
با قيـــد و بنــد هاي زمينـــي نمـــي شود
از حسن بي حساب توحرف حساب زد
بايد قبول كرد كه تصويري از تو را
با چــارچوب واژه نـبايد به قـاب زد
#محمد_رفیعی
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
خورشيد رفته رفته خودش را به خواب زد
يك مشت خاك تيره و تاريك بود ماه
نور تو را گرفت و از آن پس نقـــاب زد
ديگر گلاب قمصر كاشان گلاب نيست
وقتي گلي چنان كه تويي تن به آب زد
با قيـــد و بنــد هاي زمينـــي نمـــي شود
از حسن بي حساب توحرف حساب زد
بايد قبول كرد كه تصويري از تو را
با چــارچوب واژه نـبايد به قـاب زد
#محمد_رفیعی
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تو زیباترین کسی هستی
که تو زندگیم دیدم ❤️
#دیالوگ
#بخش_کوتاه_مدت_شماره_۱۲
#Short_Term_12
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
که تو زندگیم دیدم ❤️
#دیالوگ
#بخش_کوتاه_مدت_شماره_۱۲
#Short_Term_12
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
امشب حنابندان مهتاب است با دریا
پروانه ها کل میکشند از دشت تا دریا
باران به گوش ابرها یکریز میخواند
سر در گریبان برده اما بی صدا دریا
دریا بیا با آن گریبان شنی تا من
پیراهن تنهاییت باشم بیا دریا
هر وقت دلتنگت شدم طوفان به پا کردم
گیسو رها کردم میان بادها دریا
پشت سر ما حرفهای تلخ آدم هاست
اما چرا دست از تو بردارم چرا دریا؟
بر سینه ی صاف و ستبرت میکشم امشب
موهای خیسم را شبیه موج ها دریا
دریا منم آن ماهک آزاد آغوشت
این جشن ما..این جشن مهتاب است با دریا
#سیما_احمدی
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
پروانه ها کل میکشند از دشت تا دریا
باران به گوش ابرها یکریز میخواند
سر در گریبان برده اما بی صدا دریا
دریا بیا با آن گریبان شنی تا من
پیراهن تنهاییت باشم بیا دریا
هر وقت دلتنگت شدم طوفان به پا کردم
گیسو رها کردم میان بادها دریا
پشت سر ما حرفهای تلخ آدم هاست
اما چرا دست از تو بردارم چرا دریا؟
بر سینه ی صاف و ستبرت میکشم امشب
موهای خیسم را شبیه موج ها دریا
دریا منم آن ماهک آزاد آغوشت
این جشن ما..این جشن مهتاب است با دریا
#سیما_احمدی
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هرکه دندان داشت اول لنگ نانش میکنند
بعد با یک لقمه نان امتحانش میکنند
#شعر_خوانی
#رسول_سنایی
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
بعد با یک لقمه نان امتحانش میکنند
#شعر_خوانی
#رسول_سنایی
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دروغگو
نمیبینی بدون تو نمیتونم نفس بکشم...
واقعا نمیبینی من چقدر عاشقتم؟؟
#دیالوگ
#گناه_اصلی #orginal_sin
#آنجلینا_جولی #آنتونیو_باندراس
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
نمیبینی بدون تو نمیتونم نفس بکشم...
واقعا نمیبینی من چقدر عاشقتم؟؟
#دیالوگ
#گناه_اصلی #orginal_sin
#آنجلینا_جولی #آنتونیو_باندراس
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
شکستنی تر از آیینه ام پناهی نیست
به آه میشکنم ! خوب شد که آهی نیست
نرو...نه ! پشت و پناهم ! دلم خوش است به تو
نگو نگو که دلت خوب تکیه گاهی نیست
شروع هر سال از گردش نگاه تو بود
تو رفتی و دگر امسال سال و ماهی نیست
پی نشان توام بین آسمان هر شب
ستاره تو چرا گاه هست وگاهی نیست؟
خودم مقصر اصلی ماجرا هستم
یقیناً از طرف تو که اشتباهی نیست
بخاطرت ، شده تا کوه قاف ،می آیم
برای عاشق ، این راه ها که راهی نیست
برای چه ؟ به چه جرمی؟ به گریه محکومم
به جرم عشق به تو ؟ آخر این گناهی نیست
تفالی زدم و خواجه هم به من فرمود :
"جز آستان توام در جهان پناهی نیست"
#امیرحسین_آکار
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
به آه میشکنم ! خوب شد که آهی نیست
نرو...نه ! پشت و پناهم ! دلم خوش است به تو
نگو نگو که دلت خوب تکیه گاهی نیست
شروع هر سال از گردش نگاه تو بود
تو رفتی و دگر امسال سال و ماهی نیست
پی نشان توام بین آسمان هر شب
ستاره تو چرا گاه هست وگاهی نیست؟
خودم مقصر اصلی ماجرا هستم
یقیناً از طرف تو که اشتباهی نیست
بخاطرت ، شده تا کوه قاف ،می آیم
برای عاشق ، این راه ها که راهی نیست
برای چه ؟ به چه جرمی؟ به گریه محکومم
به جرم عشق به تو ؟ آخر این گناهی نیست
تفالی زدم و خواجه هم به من فرمود :
"جز آستان توام در جهان پناهی نیست"
#امیرحسین_آکار
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
دیگران را عید اگر فرداست
ما را این دمست
روزه داران ماه نو بینند
و ما ابروی دوست...
#سعدی
#عید_فطر_مبارک
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
ما را این دمست
روزه داران ماه نو بینند
و ما ابروی دوست...
#سعدی
#عید_فطر_مبارک
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ما انسان هستیم ، زندگی ما ارزش داره
#دیالوگ
فیلم #شبکه
#Network
کارگردان #سیدنی_لومت
#Sidney_Lumet
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
#دیالوگ
فیلم #شبکه
#Network
کارگردان #سیدنی_لومت
#Sidney_Lumet
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
بدنبـــال منی هر روز، هر شب، هر کـــجا باشم
مرا آنقدر می خواهی که شک کردم خدا باشم
تو از من هم به من نزدیکتر، حتی خودم هستی
تو هستی و همین کافیست. من دیگر چرا باشم؟؟!
تو را با اینهمه عاشق که داری باز می خواهم
اگرچه دوست می دارم که از آنها ســوا باشم
تمام سرزمیــنم بازوان توست، می خواهم
مـــیان ســــــــرزمین آرزوهــایم رهـــــــا باشم
پریشان دوستم داری... گره خوردم به گیسویت
پریشان تر از این دیگر که ممکن نیست تا باشم
خودم را جای اســماعیل آوردم به قربانگاه
به من رخصت بده قربانی این ماجرا باشم
خــودم را می رســـانم تا تمـــــام آرزو هـــایم
اگر یک لحظه را حتی به جای تو خدا باشم !!!
#وحیده_گرجی
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
دیشب تو را در خواب می دیدم کنارم
بنشسته بودی و سرت بر شانه هایم
من دست در زلفت تو با لحنِ قشنگت
یک شعرِ زیبا از خودت خواندی برایم
من محوِ زیبا بودنِ شعری که خواندی
تو گیجِ بازی کردنِ با دگمه هایم
من دست در زلفت خیالم را برایت
می بافتم اما گذشتی از خیالم
با هر گره یک قطره اشک از چشمِ خیسم
بر... ناگهان از خواب با گریه پریدم
باران می آمد هر چه گشتم تو نبودی
رویایِ تلخی شد عجب تعبیرِ خوابم
#محمدرضا_جلالی
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
بنشسته بودی و سرت بر شانه هایم
من دست در زلفت تو با لحنِ قشنگت
یک شعرِ زیبا از خودت خواندی برایم
من محوِ زیبا بودنِ شعری که خواندی
تو گیجِ بازی کردنِ با دگمه هایم
من دست در زلفت خیالم را برایت
می بافتم اما گذشتی از خیالم
با هر گره یک قطره اشک از چشمِ خیسم
بر... ناگهان از خواب با گریه پریدم
باران می آمد هر چه گشتم تو نبودی
رویایِ تلخی شد عجب تعبیرِ خوابم
#محمدرضا_جلالی
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✔️
هیچ چیز به عنوان ملاقات تصادفی وجود ندارد. هرکسی در زندگی ما، یا یک امتحان است یا یک هدیه یا یک مجازات....
#کافه_استوری
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
هیچ چیز به عنوان ملاقات تصادفی وجود ندارد. هرکسی در زندگی ما، یا یک امتحان است یا یک هدیه یا یک مجازات....
#کافه_استوری
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
انـــدازه ی تـــمام جــــــــهان دوست دارمت
هم آشــکار و هم ز نـــهان دوست دارمت
دنیـــا هــــزار مــــــرتبه هـــم زیــر و رو شود
من عاشقانه از دل و جان دوست دارمت
مانندتشــنه ای که پر است از ســراب ها
ای عــشق مـــثل آب روان دوست دارمت
حتــی اگـــر تمـــــام الفـــبای عشــــــق را
هــرگز نیــــــاوری به زبـــان دوست دارمت
در بیـــن مــــردمی که پراند از خــــــیال بـد
پنهان ، بدون ظن و گمان دوست دارمت
دراین زمانه ای که به کس اعتماد نیست
دور از نــــــگاه رهگــــــــذران دوست دارمت
#مریم_پیروزی
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
هم آشــکار و هم ز نـــهان دوست دارمت
دنیـــا هــــزار مــــــرتبه هـــم زیــر و رو شود
من عاشقانه از دل و جان دوست دارمت
مانندتشــنه ای که پر است از ســراب ها
ای عــشق مـــثل آب روان دوست دارمت
حتــی اگـــر تمـــــام الفـــبای عشــــــق را
هــرگز نیــــــاوری به زبـــان دوست دارمت
در بیـــن مــــردمی که پراند از خــــــیال بـد
پنهان ، بدون ظن و گمان دوست دارمت
دراین زمانه ای که به کس اعتماد نیست
دور از نــــــگاه رهگــــــــذران دوست دارمت
#مریم_پیروزی
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
آمد ، شبیــــه قاصـــدکی رهگذر گذشت
از کوچه کوچه دل من بی خبر گذشت
سر درد هر شبم کمی آرامتر شده ست
باخاطرات، یک شب بی دردسر گذشت
گفتم به او" اگر نروی..." رفت، دور شد
دیدم که آب از سر قـــــید " اگر" گذشت
آن روز نا امیــــــد کنــــــنده بـــــــــرای من
از هر غروب جمعه غم انگیزتر گذشت
یعنی درست می شنوم؟ اینکه رفت و کار
ازخواهـــش " بیـــــا و مرا هم ببر" گذشت
باور نمی کنم که به فکرم نبوده است
حتماً خیال کرده که پایان سر گذشت -
ختم به خیر شد! نه... به اعلامیه زدند
عکس مرا، نوشته جوانی که در گذشت...
#امیر_حسین_آکار
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
از کوچه کوچه دل من بی خبر گذشت
سر درد هر شبم کمی آرامتر شده ست
باخاطرات، یک شب بی دردسر گذشت
گفتم به او" اگر نروی..." رفت، دور شد
دیدم که آب از سر قـــــید " اگر" گذشت
آن روز نا امیــــــد کنــــــنده بـــــــــرای من
از هر غروب جمعه غم انگیزتر گذشت
یعنی درست می شنوم؟ اینکه رفت و کار
ازخواهـــش " بیـــــا و مرا هم ببر" گذشت
باور نمی کنم که به فکرم نبوده است
حتماً خیال کرده که پایان سر گذشت -
ختم به خیر شد! نه... به اعلامیه زدند
عکس مرا، نوشته جوانی که در گذشت...
#امیر_حسین_آکار
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
من چه تنهایم، چه دلگیرم، چه غمگین رهگذر
سیر گشتم از جَهان، دریاب ما را رهگذر
کو بهارم؟ کو نگارم؟ کو رفیقی بابِ میل
چار فصلم شد خَزان، دریاب ما را رهگذر
بس که در اطرافِ خود دیدم سَگِ انسان نما
می روم هر سو دَوان، دریاب ما را رهگذر
حیفِ خوبی های من که مانده حالا بی جواب
گشته ایم ما از بَدان، دریاب ما را رهگذر
دستهایم رو به سوی آسمان باشد دراز
در سَحَر وَقتِ اَذان، دریاب ما را رهگذر
ظاهرا چون نارفیقان میزنی خنجر زِ پشت
لحظه ی آخِر اَمان، دریاب ما را رهگذر
#مهدی_صابری
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
سیر گشتم از جَهان، دریاب ما را رهگذر
کو بهارم؟ کو نگارم؟ کو رفیقی بابِ میل
چار فصلم شد خَزان، دریاب ما را رهگذر
بس که در اطرافِ خود دیدم سَگِ انسان نما
می روم هر سو دَوان، دریاب ما را رهگذر
حیفِ خوبی های من که مانده حالا بی جواب
گشته ایم ما از بَدان، دریاب ما را رهگذر
دستهایم رو به سوی آسمان باشد دراز
در سَحَر وَقتِ اَذان، دریاب ما را رهگذر
ظاهرا چون نارفیقان میزنی خنجر زِ پشت
لحظه ی آخِر اَمان، دریاب ما را رهگذر
#مهدی_صابری
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
HTML Embed Code: