Channel: مـخـتـصـر صحــیــح بــخــارے
باب (23):
#جستجوي_آب_براي_وضو_هنگام_فرا_رسيدن_نماز
132ـ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ قَالَ: رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ ، وَحَانَتْ صَلاةُ الْعَصْرِ، فَالْتَمَسَ النَّاسُ الْوَضُوءَ فَلَمْ يَجِدُوهُ، فَأُتِيَ رَسُولُ اللَّهِ بِوَضُوءٍ، فَوَضَعَ رَسُولُ اللَّهِ فِي ذَلِكَ الإنَاءِ يَدَهُ، وَأَمَرَ النَّاسَ أَنْ يَتَوَضَّئُوا مِنْهُ، قَالَ: فَرَأَيْتُ الْمَاءَ يَنْبُعُ مِنْ تَحْتِ أَصَابِعِهِ، حَتَّى تَوَضَّئُوا مِنْ عِنْدِ آخِرِهِمْ.
( #بخارى_169)
ترجمه: انس بن مالك ميگويد: وقت نماز عصر فرا رسيد، مردم در جستجوي آب برآمدند، ولي موفق به يافتن آن نشدند. من ديدم كه ظرف آبي را نزد رسول الله آوردند. رسول الله دست (مباركش) را در آن ظرف آب گذاشت و دستور داد تا مردم از آن، وضو بگيرند. انس ميگويد: ديدم كه آب از بند انگشتان رسول الله (مانند فواره) بيرون ميآيد و تمام حاضرين، با آن آب، وضو گرفتند.
#جستجوي_آب_براي_وضو_هنگام_فرا_رسيدن_نماز
132ـ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ قَالَ: رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ ، وَحَانَتْ صَلاةُ الْعَصْرِ، فَالْتَمَسَ النَّاسُ الْوَضُوءَ فَلَمْ يَجِدُوهُ، فَأُتِيَ رَسُولُ اللَّهِ بِوَضُوءٍ، فَوَضَعَ رَسُولُ اللَّهِ فِي ذَلِكَ الإنَاءِ يَدَهُ، وَأَمَرَ النَّاسَ أَنْ يَتَوَضَّئُوا مِنْهُ، قَالَ: فَرَأَيْتُ الْمَاءَ يَنْبُعُ مِنْ تَحْتِ أَصَابِعِهِ، حَتَّى تَوَضَّئُوا مِنْ عِنْدِ آخِرِهِمْ.
( #بخارى_169)
ترجمه: انس بن مالك ميگويد: وقت نماز عصر فرا رسيد، مردم در جستجوي آب برآمدند، ولي موفق به يافتن آن نشدند. من ديدم كه ظرف آبي را نزد رسول الله آوردند. رسول الله دست (مباركش) را در آن ظرف آب گذاشت و دستور داد تا مردم از آن، وضو بگيرند. انس ميگويد: ديدم كه آب از بند انگشتان رسول الله (مانند فواره) بيرون ميآيد و تمام حاضرين، با آن آب، وضو گرفتند.
باب (24):
#حكم_آبي_كه_با_آن_موي_انسان_شسته_شده_باشد
133ـ وَعَنْهُ : أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ لَمَّا حَلَقَ رَأْسَهُ، كَانَ أَبُو طَلْحَةَ أَوَّلَ مَنْ أَخَذَ مِنْ شَعَرِهِ.
( #بخارى_171)
ترجمه: همچنين انس ميگويد: هنگامي كه رسول الله (در حجهالوداع) موهاي سرش را تراشيد، ابوطلحه نخستين كسي بود كه موهاي (مبارك) رسول الله را (بقصد تبرك) برداشت.
#حكم_آبي_كه_با_آن_موي_انسان_شسته_شده_باشد
133ـ وَعَنْهُ : أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ لَمَّا حَلَقَ رَأْسَهُ، كَانَ أَبُو طَلْحَةَ أَوَّلَ مَنْ أَخَذَ مِنْ شَعَرِهِ.
( #بخارى_171)
ترجمه: همچنين انس ميگويد: هنگامي كه رسول الله (در حجهالوداع) موهاي سرش را تراشيد، ابوطلحه نخستين كسي بود كه موهاي (مبارك) رسول الله را (بقصد تبرك) برداشت.
باب (25):
#ظرفي_كه_سگ_در_آن_آب_خورده_باشد
134ـ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ أنَّ رَسُولَ اللَّهِ قَالَ: «إِذَا شَرِبَ الْكَلْبُ فِي إِنَاءِ أَحَدِكُمْ فَلْيَغْسِلْهُ سَبْعًا».
( #بخارى_172)
ترجمه: ابوهريره مي گويد: رسول الله فرمود: «هرگاه، سگ در ظرف شما آب خورد، آن را هفت بار بشوييد».
135ـ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ رَضِيَ الله عَنْهُمَا قَالَ: كَانَتِ الْكِلابُ تَبُولُ وَتُقْبِلُ وَتُدْبِرُ فِي الْمَسْجِدِ فِي زَمَانِ رَسُولِ اللَّهِ ، فَلَمْ يَكُونُوا يَرُشُّونَ شَيْئًا مِنْ ذَلِكَ.
ترجمه: عبد الله بن عمر رضي الله عنهما مي گويد: در عهد مبارك رسول الله ، سگها در مسجد رفت وآمد وگاهي نيز، پيشاب ميكردند وكسي روي آن ،آب نمي پاشيد.
#ظرفي_كه_سگ_در_آن_آب_خورده_باشد
134ـ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ أنَّ رَسُولَ اللَّهِ قَالَ: «إِذَا شَرِبَ الْكَلْبُ فِي إِنَاءِ أَحَدِكُمْ فَلْيَغْسِلْهُ سَبْعًا».
( #بخارى_172)
ترجمه: ابوهريره مي گويد: رسول الله فرمود: «هرگاه، سگ در ظرف شما آب خورد، آن را هفت بار بشوييد».
135ـ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ رَضِيَ الله عَنْهُمَا قَالَ: كَانَتِ الْكِلابُ تَبُولُ وَتُقْبِلُ وَتُدْبِرُ فِي الْمَسْجِدِ فِي زَمَانِ رَسُولِ اللَّهِ ، فَلَمْ يَكُونُوا يَرُشُّونَ شَيْئًا مِنْ ذَلِكَ.
ترجمه: عبد الله بن عمر رضي الله عنهما مي گويد: در عهد مبارك رسول الله ، سگها در مسجد رفت وآمد وگاهي نيز، پيشاب ميكردند وكسي روي آن ،آب نمي پاشيد.
باب (26):
#كسيكه_فقط_هنگام_خارج_شدن_چيزي_از_سبيلين_وضو_را_لازم_ميداند
136ـ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ قَالَ: قَالَ النَّبِيُّ : «لا يَزَالُ الْعَبْدُ فِي صَلاةٍ مَا كَانَ فِي الْمَسْجِدِ يَنْتَظِرُ الصَّلاةَ مَا لَمْ يُحْدِثْ».
(. #بخارى_176)
ترجمه: ابو هريره روايت مي كند كه نبي اكرم فرمود: «تا زماني كه انسان در مسجد بنشيند ومنتظر نماز بماند، و وضويش نشكند، در حال نماز، بشمار مي رود».
137ـ عَنْ زَيْدِ بْنِ خَالِدٍ قال: سَأَلتُ عُثْمَانَ بْنَ عَفَّانَ قُلْتُ: أَرَأَيْتَ إِذَا جَامَعَ فَلَمْ يُمْنِ؟ قَالَ عُثْمَانُ: يَتَوَضَّأُ كَمَا يَتَوَضَّأُ لِلصَّلاةِ، وَيَغْسِلُ ذَكَرَهُ. قَالَ عُثْمَانُ: سَمِعْتُهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ . فَسَأَلْتُ عَنْ ذَلِكَ عَلِيًّا، وَالزُّبَيْرَ، وَطَلْحَةَ، وَأُبَيَّ بْنَ كَعْبٍ، فَأَمَرُوني بِذَلِكَ.
( #بخارى_179)
ترجمه: زيد بن خالد ميگويد: از عثمان بن عفان پرسيدم: اگر هنگام جماع، مني خارج نشود، حكم آن چيست؟ فرمود: نخست، عضو تناسلي را بشويد. سپس، همانطور كه براي نماز، وضو مي گيرند، وضو بگيرد. عثمان گفت: من از رسول الله چنين شنيدم. راوي (يعني زيدبن خالد) ميگويد: اين مسأله را از علي، طلحه، زبير و ابي بن كعب رضي الله عنهم نيز پرسيدم، آنها هم، همين پاسخ را به من دادند.
138ـ عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ : أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ أَرْسَلَ إِلَى رَجُلٍ مِنَ الأَنْصَارِ، فَجَاءَ وَرَأْسُهُ يَقْطُرُ، فَقَالَ النَّبِيُّ : «لَعَلَّنَا أَعْجَلْنَاكَ»؟ فَقَالَ: نَعَمْ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ : «إِذَا أُعْجِلْتَ أَوْ قُحِطْتَ فَعَلَيْكَ الْوُضُوءُ».
( #بخارى_180)
ترجمه: ابوسعيد خدري مي گويد: رسول الله يك مرد انصاري را به حضور طلبيد. آن مرد انصاري در حالي كه از سر (و صورتش) آب ميچكيد، آمد. رسول الله فرمود: «شايد ما باعث عجلة شما شديم»؟ گفت: آري. رسول الله فرمود: «هرگاه عجلهاي در كار بود يا مجامعت بدون انزال، صورت گرفت، تنها وضو، كافي است». (قابل ياد آوري است كه اين حديث وحديث قبلي با حديث التقاء ختانين منسوخ شده اند و قابل عمل نيستند. به فتح الباري حديث شماره (293) مراجعه كنيد).
#كسيكه_فقط_هنگام_خارج_شدن_چيزي_از_سبيلين_وضو_را_لازم_ميداند
136ـ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ قَالَ: قَالَ النَّبِيُّ : «لا يَزَالُ الْعَبْدُ فِي صَلاةٍ مَا كَانَ فِي الْمَسْجِدِ يَنْتَظِرُ الصَّلاةَ مَا لَمْ يُحْدِثْ».
(. #بخارى_176)
ترجمه: ابو هريره روايت مي كند كه نبي اكرم فرمود: «تا زماني كه انسان در مسجد بنشيند ومنتظر نماز بماند، و وضويش نشكند، در حال نماز، بشمار مي رود».
137ـ عَنْ زَيْدِ بْنِ خَالِدٍ قال: سَأَلتُ عُثْمَانَ بْنَ عَفَّانَ قُلْتُ: أَرَأَيْتَ إِذَا جَامَعَ فَلَمْ يُمْنِ؟ قَالَ عُثْمَانُ: يَتَوَضَّأُ كَمَا يَتَوَضَّأُ لِلصَّلاةِ، وَيَغْسِلُ ذَكَرَهُ. قَالَ عُثْمَانُ: سَمِعْتُهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ . فَسَأَلْتُ عَنْ ذَلِكَ عَلِيًّا، وَالزُّبَيْرَ، وَطَلْحَةَ، وَأُبَيَّ بْنَ كَعْبٍ، فَأَمَرُوني بِذَلِكَ.
( #بخارى_179)
ترجمه: زيد بن خالد ميگويد: از عثمان بن عفان پرسيدم: اگر هنگام جماع، مني خارج نشود، حكم آن چيست؟ فرمود: نخست، عضو تناسلي را بشويد. سپس، همانطور كه براي نماز، وضو مي گيرند، وضو بگيرد. عثمان گفت: من از رسول الله چنين شنيدم. راوي (يعني زيدبن خالد) ميگويد: اين مسأله را از علي، طلحه، زبير و ابي بن كعب رضي الله عنهم نيز پرسيدم، آنها هم، همين پاسخ را به من دادند.
138ـ عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ : أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ أَرْسَلَ إِلَى رَجُلٍ مِنَ الأَنْصَارِ، فَجَاءَ وَرَأْسُهُ يَقْطُرُ، فَقَالَ النَّبِيُّ : «لَعَلَّنَا أَعْجَلْنَاكَ»؟ فَقَالَ: نَعَمْ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ : «إِذَا أُعْجِلْتَ أَوْ قُحِطْتَ فَعَلَيْكَ الْوُضُوءُ».
( #بخارى_180)
ترجمه: ابوسعيد خدري مي گويد: رسول الله يك مرد انصاري را به حضور طلبيد. آن مرد انصاري در حالي كه از سر (و صورتش) آب ميچكيد، آمد. رسول الله فرمود: «شايد ما باعث عجلة شما شديم»؟ گفت: آري. رسول الله فرمود: «هرگاه عجلهاي در كار بود يا مجامعت بدون انزال، صورت گرفت، تنها وضو، كافي است». (قابل ياد آوري است كه اين حديث وحديث قبلي با حديث التقاء ختانين منسوخ شده اند و قابل عمل نيستند. به فتح الباري حديث شماره (293) مراجعه كنيد).
باب (27):
#كمك_به_شخص_در_وضوگرفتن
139ـ عَنِ الْمُغِيرَةِ بْنِ شُعْبَةَ : أَنَّهُ كَانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ فِي سَفَرٍ وَأَنَّهُ ذَهَبَ لِحَاجَةٍ لَهُ، وَأَنَّ مُغِيرَةَ جَعَلَ يَصُبُّ الْمَاءَ عَلَيْهِ وَهُوَ يَتَوَضَّأُ، فَغَسَلَ وَجْهَهُ وَيَدَيْهِ، وَمَسَحَ بِرَأْسِهِ وَمَسَحَ عَلَى الْخُفَّيْنِ.
( #بخارى_182)
ترجمه: مغيره بن شعبه ميگويد: در يكي از مسافرت ها، همراه رسول الله بودم. رسو ل اكرم براي قضاي حاجت، بيرون رفت. و من در برگشت، براي رسول الله آب وضو آماده كردم و بر دست هاي آنحضرت آب ميريختم و ايشان وضو ميگرفت. آنحضرت چهره و دستهايش را شست و برسر و موزه هايش، مسح كشيد.
#كمك_به_شخص_در_وضوگرفتن
139ـ عَنِ الْمُغِيرَةِ بْنِ شُعْبَةَ : أَنَّهُ كَانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ فِي سَفَرٍ وَأَنَّهُ ذَهَبَ لِحَاجَةٍ لَهُ، وَأَنَّ مُغِيرَةَ جَعَلَ يَصُبُّ الْمَاءَ عَلَيْهِ وَهُوَ يَتَوَضَّأُ، فَغَسَلَ وَجْهَهُ وَيَدَيْهِ، وَمَسَحَ بِرَأْسِهِ وَمَسَحَ عَلَى الْخُفَّيْنِ.
( #بخارى_182)
ترجمه: مغيره بن شعبه ميگويد: در يكي از مسافرت ها، همراه رسول الله بودم. رسو ل اكرم براي قضاي حاجت، بيرون رفت. و من در برگشت، براي رسول الله آب وضو آماده كردم و بر دست هاي آنحضرت آب ميريختم و ايشان وضو ميگرفت. آنحضرت چهره و دستهايش را شست و برسر و موزه هايش، مسح كشيد.
باب (28):
#خواندن_قرآن_بدون_وضو
140ـ عَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ رضي الله عنهما: أَنَّهُ بَاتَ لَيْلَةً عِنْدَ مَيْمُونَةَ زَوْجِ النَّبِيِّ ، وَهِيَ خَالَتُهُ، فَاضْطَجَعْتُ فِي عَرْضِ الْوِسَادَةِ، وَاضْطَجَعَ رَسُولُ اللَّهِ وَأَهْلُهُ فِي طُولِهَا، فَنَامَ رَسُولُ اللَّهِ حَتَّى إِذَا انْتَصَفَ اللَّيْلُ أَوْ قَبْلَهُ بِقَلِيلٍ أَوْ بَعْدَهُ بِقَلِيلٍ، اسْتَيْقَظَ رَسُولُ اللَّهِ فَجَلَسَ يَمْسَحُ النَّوْمَ عَنْ وَجْهِهِ بِيَدِهِ، ثُمَّ قَرَأَ الْعَشْرَ الآيَاتِ الْخَوَاتِمَ مِنْ سُورَةِ آلِ عِمْرَانَ، ثُمَّ قَامَ إِلَى شَنٍّ مُعَلَّقَةٍ، فَتَوَضَّأَ مِنْهَا، فَأَحْسَنَ وُضُوءَهُ، ثُمَّ قَامَ يُصَلِّي، قَالَ: فَقُمْتُ فَصَنَعْتُ مِثْلَ مَا صَنَعَ، ثُمَّ ذَهَبْتُ فَقُمْتُ إِلَى جَنْبِهِ، فَوَضَعَ يَدَهُ الْيُمْنَى عَلَى رَأْسِي، وَأَخَذَ بِأُذُنِي الْيُمْنَى يَفْتِلُهَا، فَصَلَّى رَكْعَتَيْنِ، ثُمَّ رَكْعَتَيْنِ، ثُمَّ رَكْعَتَيْنِ، ثُمَّ رَكْعَتَيْنِ، ثُمَّ رَكْعَتَيْنِ، ثُمَّ رَكْعَتَيْنِ، ثُمَّ أَوْتَرَ، ثُمَّ اضْطَجَعَ، حَتَّى أَتَاهُ الْمُؤَذِّنُ، فَقَامَ فَصَلَّى رَكْعَتَيْنِ خَفِيفَتَيْنِ، ثُمَّ خَرَجَ فَصَلَّى الصُّبْحَ.
( #بخارى_183)
ترجمه: عبدالله بن عباس رضي الله عنهما مي گويد: شبي، در خانه خالهام ؛ميمونه رضي الله عنها؛ همسر رسول الله ؛خوابيدم. رسول خدا و همسرش؛ ميمونه؛ در طول بالش و من در عرض آن، سر نهاديم. رسول الله خواب رفت ولي پس از گذشت نصف شب يا كمتر ازآن ، بيدار شد و با كشيدن دستها بر چهرة خويش ، خواب را از خود دور كرد و ده آية اخير سورة آل عمران را تلاوت نمود و بعد بسوي مشك آبي كه آويزان بود، رفت و خوب و كامل، وضو گرفت و به نماز ايستاد.
ابن عباس رضي الله عنهما مي گويد: من نيز مانند رسول الله وضو گرفته، كنار ايشان به نماز ايستادم. آنحضرت دست راستش را بر سر من گذاشت و گوش راست مرا اندكي فشرد. پس از آن، رسول الله دوازده ركعت نماز دو ركعتي خواند. و در پايان، يك ركعت نماز وتر خواند و دراز كشيد. و هنگامي كه اذان صبح گفته شد، دو ركعت سنت فجر را بصورت مختصر خواند و براي اداي نماز فجر، به مسجد رفت.
#خواندن_قرآن_بدون_وضو
140ـ عَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ رضي الله عنهما: أَنَّهُ بَاتَ لَيْلَةً عِنْدَ مَيْمُونَةَ زَوْجِ النَّبِيِّ ، وَهِيَ خَالَتُهُ، فَاضْطَجَعْتُ فِي عَرْضِ الْوِسَادَةِ، وَاضْطَجَعَ رَسُولُ اللَّهِ وَأَهْلُهُ فِي طُولِهَا، فَنَامَ رَسُولُ اللَّهِ حَتَّى إِذَا انْتَصَفَ اللَّيْلُ أَوْ قَبْلَهُ بِقَلِيلٍ أَوْ بَعْدَهُ بِقَلِيلٍ، اسْتَيْقَظَ رَسُولُ اللَّهِ فَجَلَسَ يَمْسَحُ النَّوْمَ عَنْ وَجْهِهِ بِيَدِهِ، ثُمَّ قَرَأَ الْعَشْرَ الآيَاتِ الْخَوَاتِمَ مِنْ سُورَةِ آلِ عِمْرَانَ، ثُمَّ قَامَ إِلَى شَنٍّ مُعَلَّقَةٍ، فَتَوَضَّأَ مِنْهَا، فَأَحْسَنَ وُضُوءَهُ، ثُمَّ قَامَ يُصَلِّي، قَالَ: فَقُمْتُ فَصَنَعْتُ مِثْلَ مَا صَنَعَ، ثُمَّ ذَهَبْتُ فَقُمْتُ إِلَى جَنْبِهِ، فَوَضَعَ يَدَهُ الْيُمْنَى عَلَى رَأْسِي، وَأَخَذَ بِأُذُنِي الْيُمْنَى يَفْتِلُهَا، فَصَلَّى رَكْعَتَيْنِ، ثُمَّ رَكْعَتَيْنِ، ثُمَّ رَكْعَتَيْنِ، ثُمَّ رَكْعَتَيْنِ، ثُمَّ رَكْعَتَيْنِ، ثُمَّ رَكْعَتَيْنِ، ثُمَّ أَوْتَرَ، ثُمَّ اضْطَجَعَ، حَتَّى أَتَاهُ الْمُؤَذِّنُ، فَقَامَ فَصَلَّى رَكْعَتَيْنِ خَفِيفَتَيْنِ، ثُمَّ خَرَجَ فَصَلَّى الصُّبْحَ.
( #بخارى_183)
ترجمه: عبدالله بن عباس رضي الله عنهما مي گويد: شبي، در خانه خالهام ؛ميمونه رضي الله عنها؛ همسر رسول الله ؛خوابيدم. رسول خدا و همسرش؛ ميمونه؛ در طول بالش و من در عرض آن، سر نهاديم. رسول الله خواب رفت ولي پس از گذشت نصف شب يا كمتر ازآن ، بيدار شد و با كشيدن دستها بر چهرة خويش ، خواب را از خود دور كرد و ده آية اخير سورة آل عمران را تلاوت نمود و بعد بسوي مشك آبي كه آويزان بود، رفت و خوب و كامل، وضو گرفت و به نماز ايستاد.
ابن عباس رضي الله عنهما مي گويد: من نيز مانند رسول الله وضو گرفته، كنار ايشان به نماز ايستادم. آنحضرت دست راستش را بر سر من گذاشت و گوش راست مرا اندكي فشرد. پس از آن، رسول الله دوازده ركعت نماز دو ركعتي خواند. و در پايان، يك ركعت نماز وتر خواند و دراز كشيد. و هنگامي كه اذان صبح گفته شد، دو ركعت سنت فجر را بصورت مختصر خواند و براي اداي نماز فجر، به مسجد رفت.
باب (29):
#مسح_نمودن_همة_سر
141ـ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ زَيْدٍ: أنَّ رجلاً قَالَ لَهُ: هَلْ تَسْتَطِيْعُ أَنْ تُرِيَنِيْ كَيْفَ كَانَ رَسُوْلُ الله يَتَوَضَّأُ؟ قَالَ: نَعَمْ. فَدَعَا بمَاءٍ، فأفرغَ عَلَى يَدَيْهِ ثُمَّ غَسَلَهُمَا ثَلاثًا، ثُمَّ أَدْخَلَ يَدَهُ فِي الإِنَاءِ فَمَضْمَضَ وَاسْتَنْشَقَ ثَلاثًا، ثُمَّ غَسَلَ وَجْهَهُ ثلاثاً، ثُمَّ غَسَلَ يَدَيْهِ مَرَّتَيْنِ مَرَّتَيْنِ إلى الْمِرْفَقَيْنِ، ثُمَّ مَسَحَ رَأسَهُ بِيَدَيْهِ، فَأقْبَلَ بِهِمَا وَأدْبَرَ، بَدَأ بِمُقَدَّمِ رَأسِهِ حَتَّى ذَهَبَ بِهِمَا إلى قَفَاهُ، ثُمَّ رَدَّهُما إلى المكانِ الَّذِي بَدَأ مِنْهُ ثُمَّ غَسَلَ رِجْلَيْهِ.
( #بخارى_185)
ترجمه: عبدالله بن زيد مي گويد: يكي از من پرسيد: آيا
ميتواني چگونگي وضوگرفتن رسول الله را به من نشان دهي؟ عبدالله گفت: آري. آنگاه، مقداري آب خواست و بر دستهايش، آب ريخت و آنها را سه بار شست. بعد، با دستش از ظرف آب برداشت و سه بار مضمضه و سه بار، استنشاق كرد (يعني دهان و بيني اش را شست). سپس، صورت اش را سه بار شست. و بعد، دستهايش را دو بار تا آرنج شست. آنگاه، با هر دو دست، سرش را مسح نمود. مسح را از پيشاني يعني از ابتداي سر، شروع نمود و دستها را تا پشت سر كشاند. و سپس به طرف ابتداي سر يعني از جايي كه شروع كرده بود، برگرداند. و در پايان، پاهايش را شست.
#مسح_نمودن_همة_سر
141ـ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ زَيْدٍ: أنَّ رجلاً قَالَ لَهُ: هَلْ تَسْتَطِيْعُ أَنْ تُرِيَنِيْ كَيْفَ كَانَ رَسُوْلُ الله يَتَوَضَّأُ؟ قَالَ: نَعَمْ. فَدَعَا بمَاءٍ، فأفرغَ عَلَى يَدَيْهِ ثُمَّ غَسَلَهُمَا ثَلاثًا، ثُمَّ أَدْخَلَ يَدَهُ فِي الإِنَاءِ فَمَضْمَضَ وَاسْتَنْشَقَ ثَلاثًا، ثُمَّ غَسَلَ وَجْهَهُ ثلاثاً، ثُمَّ غَسَلَ يَدَيْهِ مَرَّتَيْنِ مَرَّتَيْنِ إلى الْمِرْفَقَيْنِ، ثُمَّ مَسَحَ رَأسَهُ بِيَدَيْهِ، فَأقْبَلَ بِهِمَا وَأدْبَرَ، بَدَأ بِمُقَدَّمِ رَأسِهِ حَتَّى ذَهَبَ بِهِمَا إلى قَفَاهُ، ثُمَّ رَدَّهُما إلى المكانِ الَّذِي بَدَأ مِنْهُ ثُمَّ غَسَلَ رِجْلَيْهِ.
( #بخارى_185)
ترجمه: عبدالله بن زيد مي گويد: يكي از من پرسيد: آيا
ميتواني چگونگي وضوگرفتن رسول الله را به من نشان دهي؟ عبدالله گفت: آري. آنگاه، مقداري آب خواست و بر دستهايش، آب ريخت و آنها را سه بار شست. بعد، با دستش از ظرف آب برداشت و سه بار مضمضه و سه بار، استنشاق كرد (يعني دهان و بيني اش را شست). سپس، صورت اش را سه بار شست. و بعد، دستهايش را دو بار تا آرنج شست. آنگاه، با هر دو دست، سرش را مسح نمود. مسح را از پيشاني يعني از ابتداي سر، شروع نمود و دستها را تا پشت سر كشاند. و سپس به طرف ابتداي سر يعني از جايي كه شروع كرده بود، برگرداند. و در پايان، پاهايش را شست.
باب (30):
#استفاده_از_باقيماندة_آب_وضو
142ـ عَنْ أَبِي جُحَيْفَةَ قال: خَرَجَ عَلَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ بِالْهَاجِرَةِ، فَأُتِيَ بِوَضُوءٍ فَتَوَضَّأَ، فَجَعَلَ النَّاسُ يَأْخُذُونَ مِنْ فَضْلِ وَضُوئِهِ فَيَتَمَسَّحُونَ بِهِ،
فَصَلَّى النَّبِيُّ الظُّهْرَ رَكْعَتَيْنِ وَالْعَصْرَ رَكْعَتَيْنِ وَبَيْنَ يَدَيْهِ عَنَزَةٌ.
( #بخارى_187)
ترجمه: ابو جحيفه ميگويد: روزي، رسول الله اول ظهر، نزد ما تشريف آورد. آب براي وضوي آنحضرت آورده شد. رسول الله وضو گرفت و مردم، باقيماندة آب وضويش را برداشتند و به صورتهايشان ماليدند. رسول الله در حالي كه جلوي خود، نيزه اي را (بعنوان ستره) نصب كرده بود، هر يك از نمازهاي ظهر و عصر را دو ركعتي خواند.
143ـ عَنْ السَّائِبِ بْنِ يَزِيدَ قال: ذَهَبَتْ بِي خَالَتِي إِلَى النَّبِيِّ فَقَالَتْ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، إِنَّ ابْنَ أُخْتِي وَجِعٌ فَمَسَحَ رَأْسِي وَدَعَا لِي بِالْبَرَكَةِ، ثُمَّ تَوَضَّأَ فَشَرِبْتُ مِنْ وَضُوئِهِ، ثُمَّ قُمْتُ خَلْفَ ظَهْرِهِ فَنَظَرْتُ إِلَى خَاتَمِ النُّبُوَّةِ بَيْنَ كَتِفَيْهِ مِثْلَ زِرِّ الْحَجَلَةِ.
( #بخارى_190)
ترجمه: سايب بن يزيد ميگويد: خاله ام مرا نزد نبي اكرم برد و عرض كرد كه خواهرزادام بيمار است. رسول الله دست( مباركش) را بر سر من كشيد و براي من دعاي بركت نمود. آنگاه، وضو گرفت و من باقيماندة آب وضوي رسول خدا را نوشيدم و پشت سر آنحضرت ايستادم و به مهر نبوت كه مانند دكمه اي بود و ميان شانه هاي رسول الله قرار داشت، نگاه كردم.
#استفاده_از_باقيماندة_آب_وضو
142ـ عَنْ أَبِي جُحَيْفَةَ قال: خَرَجَ عَلَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ بِالْهَاجِرَةِ، فَأُتِيَ بِوَضُوءٍ فَتَوَضَّأَ، فَجَعَلَ النَّاسُ يَأْخُذُونَ مِنْ فَضْلِ وَضُوئِهِ فَيَتَمَسَّحُونَ بِهِ،
فَصَلَّى النَّبِيُّ الظُّهْرَ رَكْعَتَيْنِ وَالْعَصْرَ رَكْعَتَيْنِ وَبَيْنَ يَدَيْهِ عَنَزَةٌ.
( #بخارى_187)
ترجمه: ابو جحيفه ميگويد: روزي، رسول الله اول ظهر، نزد ما تشريف آورد. آب براي وضوي آنحضرت آورده شد. رسول الله وضو گرفت و مردم، باقيماندة آب وضويش را برداشتند و به صورتهايشان ماليدند. رسول الله در حالي كه جلوي خود، نيزه اي را (بعنوان ستره) نصب كرده بود، هر يك از نمازهاي ظهر و عصر را دو ركعتي خواند.
143ـ عَنْ السَّائِبِ بْنِ يَزِيدَ قال: ذَهَبَتْ بِي خَالَتِي إِلَى النَّبِيِّ فَقَالَتْ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، إِنَّ ابْنَ أُخْتِي وَجِعٌ فَمَسَحَ رَأْسِي وَدَعَا لِي بِالْبَرَكَةِ، ثُمَّ تَوَضَّأَ فَشَرِبْتُ مِنْ وَضُوئِهِ، ثُمَّ قُمْتُ خَلْفَ ظَهْرِهِ فَنَظَرْتُ إِلَى خَاتَمِ النُّبُوَّةِ بَيْنَ كَتِفَيْهِ مِثْلَ زِرِّ الْحَجَلَةِ.
( #بخارى_190)
ترجمه: سايب بن يزيد ميگويد: خاله ام مرا نزد نبي اكرم برد و عرض كرد كه خواهرزادام بيمار است. رسول الله دست( مباركش) را بر سر من كشيد و براي من دعاي بركت نمود. آنگاه، وضو گرفت و من باقيماندة آب وضوي رسول خدا را نوشيدم و پشت سر آنحضرت ايستادم و به مهر نبوت كه مانند دكمه اي بود و ميان شانه هاي رسول الله قرار داشت، نگاه كردم.
باب (31):
#وضو_گرفتن_مرد_با_همسرش
144ـ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ رَضِيَ الله عَنْهُمَا قَالَ: كَانَ الرِّجَالُ وَالنِّسَاءُ يَتَوَضَّئُونَ فِي زَمَانِ رَسُولِ اللَّهِ جَمِيعًا.
( #بخارى_193)
ترجمه: ابن عمر رضي الله عنهما ميگويد: در زمان رسول الله مردان و همسرانشان با هم (ازيك ظرف ) وضو ميگرفتند.
#وضو_گرفتن_مرد_با_همسرش
144ـ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ رَضِيَ الله عَنْهُمَا قَالَ: كَانَ الرِّجَالُ وَالنِّسَاءُ يَتَوَضَّئُونَ فِي زَمَانِ رَسُولِ اللَّهِ جَمِيعًا.
( #بخارى_193)
ترجمه: ابن عمر رضي الله عنهما ميگويد: در زمان رسول الله مردان و همسرانشان با هم (ازيك ظرف ) وضو ميگرفتند.
HTML Embed Code: