#تاريخ_معاصر_ايران (43)
(از اواخر سلسله قاجار تا سال 1357)
@amookhtan
#حافظه_تاريخي
#فصل_يکم
#نگاهي_کوتاه_به_عصر_قاجار
#جنبش_زنان_در_عصر_قاجار_و_پهلوي
يکي ديگر از اولين انجمنهاي زنان که ديدگاه چپ داشت «جمعيت سعادت نسوان» بود. اين انجمن سال ۱۳۰۰ از سوي روشنک نوعدوست، جميله صديقي، سکينه شبرنگ، و اورانوس پارياب براي بهدست آوردن حقوق سياسي و اجتماعي زنان در رشت تأسيس شد. اين جمعيت در خارج از گيلان مورد حمايت و پشتيباني اشخاص و احزاب واقع گردي، جرايد تهران مخصوصا" «توفان» به رهبري فرخي يزدي، حمايت ميکردند. حسين ضياء و حيدرعمواوغلي از طرف حزب کمونيست ايران الهامدهندهي جمعيت نسوان بودند. برگزاري نخستين مراسم هشت مارس، روز جهاني زن، و همچنين انتشار مجلهي پيک سعادت نسوان در سالهاي حکومت پهلوي از جمله فعاليتهاي اين انجمن بود. حتا «جمعيت نسوان وطنخواه ايران»، که از تأثيرگذارترين و فمينيستيترين انجمنهاي زنان در دوران مشروطه بود، از سوي زناني تأسيس شد که بسياري از آنها گرايش چپ داشتند.
اما جنبش مستقل زنان در دوران رضا شاه زوال يافت. در سال ۱۳۰۴، هنگامي که رضاخان، با انحلال حکومت قاجار، قدرت را در دست گرفت فقط «جمعيت نسوان وطنخواه» در تهران و جمعيت «پيک سعادت نسوان» در رشت فعال بودند. يک سال بعد، شماري از اعضاي جوان و راديکالتر «جمعيت نسوان وطنخواه» انشعاب کرده و جمعيت «بيداري زنان» را با خط مشي کمونيستي و با هدف مبارزه با بيسوادي زنان راهاندازي کردند. در سال ۱۳۰۶ نيز «جمعيت انقلاب نسوان» در شيراز از سوي دختر ۱۸ سالهاي به نام زندخت شيرازي راهاندازي شد و تلاش براي رفع حجاب را سرلوحهي فعاليتهايش قرار داد. بعد از يکي دو سال از سوي حکومت رضاخان ديکتاتور، منحل شدند. هايده مغيثي نوشته: «رضا شاه حتا تحمل فعاليت زناني را نيز که بر اصلاحات او صحه ميگذاردند، اما خواستار تغييرات اساسيتر بوده و بعضي سياستهاي دولت را تأييد نميکردند، نداشت.»
بازداشت اعضاي جمعيت «پيک سعادت نسوان» و توقف فعاليتهاي آن از سوي دولت در سال ۱۳۱۰ سويهي آشکارتر سرکوب جنبش مستقل زنان در دوران رضا شاه بود که تا پايان حکومت او ادامه داشت. سازمانهاي مستقل زنان در دوران حکومت رضا شاه عمر کوتاهي داشتند، اما به نظر ميرسد اين انجمنها، که اغلب آنها گرايشهاي چپ داشتند، جديتر از پيشينيانشان در پي تساوي حقوق زنان و مطالبات فمينيستي بودند، و با صراحت بيشتري از برابري حقوق زنان دفاع ميکردند.
در سال ۱۳۰۸ شش زني که از سال ۱۳۰۲ در شيراز داوطلب معلمي در مدارس دخترانه شده بودند، تصميم گرفتند رنگ چادرهاي خود را عوض کنند: چادرهايي از پارچهي تافته سينهکفتري [به رنگ قوس و قزح] دوختند و يک روز به منزلي در خارج از شهر رفتند و از آنجا چادرها را به سر کردند و پياده به سوي شهر آمدند. اگر متعصبين مذهبي جلوي آنها را ميگرفتند، چه جوابي داشتند؟ جواب اين بود: منظور شما چادر است. چهکار داريد که چادر ما چه رنگ است؟ اين جواب در ذهن جوان آنها خود يک کشف حجاب مقدماتي بود. تا اواسط خيابان زند آمدند، ناگهان خيابان شلوغ شد و مردم هجوم آوردند و آنها را سنگسار کردند. هرکدام با سر و دست شکسته از طرفي فرار کردند و به خانههاي خود پناه بردند و چادرها [رنگي] را در صندوقها مخفي کردند.
فعالان حقوق زنان در دورهي رضاخان همچنان به دنبال خواستههايي بودند که از دورهي مشروطه در فهرست مطالباتشان قرار داشت: آموزش، تغيير قوانين خانواده، رفع حجاب، و حق رأي. فعالان زن پس از راهاندازي مدارس دولتي دخترانه، براي گسترش اين مدارس، راهيابي دختران به دبيرستان و دانشگاه، و همچنين آموزش زنان بزرگسال بيسواد تلاش ميکردند. اين تلاشها که با سياستهاي رضاخان براي "ادغام زنان در زندهگي اجتماعي و پرورش مادران تحصيلکرده براي بهبود چشمانداز نسلهاي آينده" همزمان شده بود، در اين دوره نيز موفقيتآميز بود و منجر به افزايش مدارس دولتي دخترانه و بيشتر شدن تعداد زنان باسواد در تهران و شهرهاي ديگر شد. براي مثال، تعداد دختران با مدرک تحصيلي ششم ابتدايي از ۳ دختر در سال ۱۲۹۱ به ۵۶۶۷ دختر در سال ۱۳۲۱ رسيد، و تعداد زنان باسواد تهران از ۹ هزار تن در سال ۱۳۰۱ به ۶۸ هزار تن در سال ۱۳۱۸ افزايش يافت. سد راهيابي زنان به آموزش عالي نيز در اين دوره شکسته شد، به گونهاي که در سال تحصيلي ۱۳۱۵-۱۶، ۸۰ زن وارد دانشسراي عالي شدند، و در سال ۱۳۲۳ زنان ۲۸ درصد دانشجويان کل کشور بودند.👇👇👇
>>Click here to continue<<