Channel: برترین متون ادبی ایران و جهان
در دهه 1990، عکسی از یک کرکس که منتظر مرگ دخترکی گرسنه برای خوردن جسد او بود، به طور گسترده ای منتشر شد. این عکس در سال 1993/94 در طول قحطی سودان توسط کوین کارتر، عکاس خبری اهل آفریقای جنوبی، گرفته شد و بعداً برای این 'عکس شگفت انگیز' جایزه پولیتزر را کسب کرد.
اما، در حالی که از کوین کارتر برای 'مهارت عکاسی استثنایی' اش در شبکه های خبری و تلویزیونی بین المللی سراسر جهان تمجید میشد، ثمره این دستاورد و شهرت تنها چند ماه بیشتر طول نکشید، زیرا بعداً افسرده شد و خودکشی کرد!
افسردگی کوین کارتر زمانی آغاز شد، که در یکی از این مصاحبه ها (برنامه تلفنی)، کسی تماس گرفت و از او پرسید که برای دخترک چه اتفاقی افتاد؟ او به سادگی پاسخ داد: "من منتظر نماندم تا بعد از این عکس ببینم چه اتفاقی می افتد، چون باید به پروازم میرسیدم.." سپس تماس گیرنده گفت: "من به شما می گویم که در آن روز دو کرکس وجود داشت و یکی دوربین داشت."
این موضوع که مثل خوره به جان کارتر افتاده بود، منجر به افسردگی شد و او در نهایت خودکشی کرد. کوین کارتر می توانست هنوز زنده باشد و حتی شهرت بیشتری داشته باشد، اگر فقط آن دخترک را برداشته و به مرکز تغذیه سازمان ملل متحد که سعی داشت به آنجا برسد، برده بود یا حداقل او را به جایی امن برده بود.
امروزه، متاسفانه، این اتفاق در سراسر جهان می افتد. جهانیان کارهای ابلهانه و غیر انسانی، که به زیان دیگران است را جشن می گیرند. کوین کارتر می توانست دختر را از آنجا ببرد، اما او این کار را نکرد. یک موقعیت غیر انسانی، "او زمان برای عکاسی داشت، اما هیچ وقتی برای نجات زندگی دختر نداشت."
بنابراین، ما همه باید به این شعور برسیم کنیم که هدف زندگی درک زندگی دیگران است. پس آیا شما هم یک کرکس هستید؟ در هر کاری که انجام می دهیم، بگذارید انسانیت اولین چیز باشد که از ما به باقی میماند. در همه کارهایمان، همیشه به دیگران فکر کنیم و ببینیم چگونه می توانیم به بشریت کمک کنیم، چگونه می توانیم دستی به کمک برداریم و اشک ها را پاک کنیم. بنابراین، وقتی بدنبال دانش، ثروت، شهرت، مهارت، یا حتی موقعیت هستیم، بیایید فکر کنیم چگونه می توانیم از آن برای سود عام مردم و جامعه استفاده کنیم.
بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی بدرد آورد روزگار
دگر عضوها رو نماند قرار
اما، در حالی که از کوین کارتر برای 'مهارت عکاسی استثنایی' اش در شبکه های خبری و تلویزیونی بین المللی سراسر جهان تمجید میشد، ثمره این دستاورد و شهرت تنها چند ماه بیشتر طول نکشید، زیرا بعداً افسرده شد و خودکشی کرد!
افسردگی کوین کارتر زمانی آغاز شد، که در یکی از این مصاحبه ها (برنامه تلفنی)، کسی تماس گرفت و از او پرسید که برای دخترک چه اتفاقی افتاد؟ او به سادگی پاسخ داد: "من منتظر نماندم تا بعد از این عکس ببینم چه اتفاقی می افتد، چون باید به پروازم میرسیدم.." سپس تماس گیرنده گفت: "من به شما می گویم که در آن روز دو کرکس وجود داشت و یکی دوربین داشت."
این موضوع که مثل خوره به جان کارتر افتاده بود، منجر به افسردگی شد و او در نهایت خودکشی کرد. کوین کارتر می توانست هنوز زنده باشد و حتی شهرت بیشتری داشته باشد، اگر فقط آن دخترک را برداشته و به مرکز تغذیه سازمان ملل متحد که سعی داشت به آنجا برسد، برده بود یا حداقل او را به جایی امن برده بود.
امروزه، متاسفانه، این اتفاق در سراسر جهان می افتد. جهانیان کارهای ابلهانه و غیر انسانی، که به زیان دیگران است را جشن می گیرند. کوین کارتر می توانست دختر را از آنجا ببرد، اما او این کار را نکرد. یک موقعیت غیر انسانی، "او زمان برای عکاسی داشت، اما هیچ وقتی برای نجات زندگی دختر نداشت."
بنابراین، ما همه باید به این شعور برسیم کنیم که هدف زندگی درک زندگی دیگران است. پس آیا شما هم یک کرکس هستید؟ در هر کاری که انجام می دهیم، بگذارید انسانیت اولین چیز باشد که از ما به باقی میماند. در همه کارهایمان، همیشه به دیگران فکر کنیم و ببینیم چگونه می توانیم به بشریت کمک کنیم، چگونه می توانیم دستی به کمک برداریم و اشک ها را پاک کنیم. بنابراین، وقتی بدنبال دانش، ثروت، شهرت، مهارت، یا حتی موقعیت هستیم، بیایید فکر کنیم چگونه می توانیم از آن برای سود عام مردم و جامعه استفاده کنیم.
بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی بدرد آورد روزگار
دگر عضوها رو نماند قرار
Forwarded from M M
سلام خدا قوت میشه این تبلیغ رو در گروهها و دوستان و فامیل و آشناهاتون ارسال کنید ممنون میشم چون الان مدارس تعطیل میشه و کنکور هم تموم بشه کلی کتاب میره تو سطل آشغال فقط تاکید کنید که لازم نیست به جایی تحویل بدن فقط جمع آوری کنن و به شماره های داخل پوستر پیام بدن باهاشون هماهنگ میشه و میان از درب منزل تحویل میگیرن از کلیه شهرستانهای ایران پذیرش کتاب داریم حتی اگر یک جلد کتاب باشه در ضمن کیف و مداد خودکار مداد رنگی و کلیه ملزومات مدرسه حتی دسته دوم هم پذیرفته میشود لطفا یادتون نره با تشكر🙏🏻
ساعت سه ونیم شب، زنی به من تلفن زد که قصد خودکشی داشت!
اما کنجکاو بود که بداند نظر من در این باره چیست.
با تمام قدرت نظر مخالفم را با این راه حل بیان کردم و سی دقیقه کامل برای او حرف زدم.
در نهایت گفت به جای اینکه به زندگی اش خاتمه بدهد، به دیدن من به بیمارستان خواهد آمد.
اما وقتی مرا دید متوجه شدم که حتی یک کلمه از حرف های من، در او اثر نکرده.
تنها دلیلاش برای خودکشی نکردن این بود که تلفن او در نیمه شب، نه تنها من را عصبانی نکرده، بلکه در نهایت شکیبایی، سی دقیقه هم برایش حرف زده بودم.
به این ترتیب او پی برده بود که دنیایی که در آن چنین از خودگذشتگی اتفاق میافتد، به یقین ارزش زیستن دارد.
ما و برخورد های ما، هنوز هم میتوانند از زیبایی های این دنیا باشند.
✍ #ویکتور_فرانکل
📚 @adabeibook
اما کنجکاو بود که بداند نظر من در این باره چیست.
با تمام قدرت نظر مخالفم را با این راه حل بیان کردم و سی دقیقه کامل برای او حرف زدم.
در نهایت گفت به جای اینکه به زندگی اش خاتمه بدهد، به دیدن من به بیمارستان خواهد آمد.
اما وقتی مرا دید متوجه شدم که حتی یک کلمه از حرف های من، در او اثر نکرده.
تنها دلیلاش برای خودکشی نکردن این بود که تلفن او در نیمه شب، نه تنها من را عصبانی نکرده، بلکه در نهایت شکیبایی، سی دقیقه هم برایش حرف زده بودم.
به این ترتیب او پی برده بود که دنیایی که در آن چنین از خودگذشتگی اتفاق میافتد، به یقین ارزش زیستن دارد.
ما و برخورد های ما، هنوز هم میتوانند از زیبایی های این دنیا باشند.
✍ #ویکتور_فرانکل
📚 @adabeibook
باشد که روزگار ظلم به سر آید
و آفتاب برآید و حقیقت
در چهرهی مردم بدرخشد
و عشق آن سپیده دمی گردد که
به سوی آن گام برمیداریم.
من با عشق به دنیا آمدهام،
با عشق زندگی کردهام،
و با عشق هم از دنیا میروم
تا آن چیزی که از من باقی میماند
فقط عشق باشد...
✍ #فریدون_فرخزاد
📚 @adabeibook
و آفتاب برآید و حقیقت
در چهرهی مردم بدرخشد
و عشق آن سپیده دمی گردد که
به سوی آن گام برمیداریم.
من با عشق به دنیا آمدهام،
با عشق زندگی کردهام،
و با عشق هم از دنیا میروم
تا آن چیزی که از من باقی میماند
فقط عشق باشد...
✍ #فریدون_فرخزاد
📚 @adabeibook
وقتی دزدی و چپاول به راه و رسم زندگیِ گروهی از افراد قدرتمند جامعه بدل میشود، آنان با گذر زمان نوعی سیستم حقوقی وضع میکنند که در آن دزدها محقند و قوانينی را به وجود میآورند که راههای دزدی را توجیه و هموار میکند!
در چنین سیستمی ضررها و سختیها سهم عموم مردم خواهد شد در حالیکه سود و ثروت نصیب افرادی معدود میشود و کدهای اخلاقی نیز آنان را ستایش میکنند!
#کلود_فردریک_باستیا
@adabeibook
در چنین سیستمی ضررها و سختیها سهم عموم مردم خواهد شد در حالیکه سود و ثروت نصیب افرادی معدود میشود و کدهای اخلاقی نیز آنان را ستایش میکنند!
#کلود_فردریک_باستیا
@adabeibook
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روز خود را
با تکه پاره های دیروز شروع نکن،
هر روز یک شروع تازه است.
هر صبحی که ما از خواب بر میخیزیم ،
اولین روز از زندگی جدید ماست.
امروز اولین روز از بقیه عمر توست...
صبح بخیر زندگی 🌼
@adabeibook
با تکه پاره های دیروز شروع نکن،
هر روز یک شروع تازه است.
هر صبحی که ما از خواب بر میخیزیم ،
اولین روز از زندگی جدید ماست.
امروز اولین روز از بقیه عمر توست...
صبح بخیر زندگی 🌼
@adabeibook
Daman Keshan
Hadi Hajilou
فکر میکنی به تمامی فراموش کردهای، اما ناگهان هنگام انجام دادن کاری کوچک و بیاهمیت، خاطرهاش از پشت پنجره، لای انگشتهایت، و تمام زندگیات بیرون میخزد. فراموش نکرده بودی و احتمالاً هرگز هم فراموش نخواهی کرد. حالا میتوانی کار کوچک و بیاهمیتت را ادامه دهی.
@adabeibook
@adabeibook
ماهو با غیظ گفت: اه، کشیشا! اگه خودشون به این حرفا اعتقادی داشتن کمتر می خوردن و بیشتر کار می کردن تا اون بالا جایی برای خودشون دست و پا کنن.
نه باباجون ، آدم وقتی مرد دیگه مرده!
#امیل_زولا
#ژرمینال
#سروش_حبیبی
صفحه ۱۸۱
@adabeibook
نه باباجون ، آدم وقتی مرد دیگه مرده!
#امیل_زولا
#ژرمینال
#سروش_حبیبی
صفحه ۱۸۱
@adabeibook
برترین متون ادبی ایران و جهان
ماهو با غیظ گفت: اه، کشیشا! اگه خودشون به این حرفا اعتقادی داشتن کمتر می خوردن و بیشتر کار می کردن تا اون بالا جایی برای خودشون دست و پا کنن. نه باباجون ، آدم وقتی مرد دیگه مرده! #امیل_زولا #ژرمینال #سروش_حبیبی صفحه ۱۸۱ @adabeibook
مطالعه ژرمینال به شدت توصیه میشه
یه شاهکارِ از دستش ندید
در ادامه فیلمش رو هم میزارم
یه شاهکارِ از دستش ندید
در ادامه فیلمش رو هم میزارم
برترین متون ادبی ایران و جهان
ماهو با غیظ گفت: اه، کشیشا! اگه خودشون به این حرفا اعتقادی داشتن کمتر می خوردن و بیشتر کار می کردن تا اون بالا جایی برای خودشون دست و پا کنن. نه باباجون ، آدم وقتی مرد دیگه مرده! #امیل_زولا #ژرمینال #سروش_حبیبی صفحه ۱۸۱ @adabeibook
ژرمینال، کتابِ فوقالعاده خوب و اما تلخ و نفسگیر از «امیل زولا» نویسندهی ناتورالیست فرانسویست
این کتاب شرح جفا و ظلم اربابهاست، تا رنجِ شقاوت کارگرانی سیاهبختِ فلکزدهی که هیچ چیزی از حقِ انسانی خود نمیدانند و حتا خواندن و نوشتن هم بلد نیستند.
و داستان آنهاییست که همهی عمر و تا لحظهی مرگ، از ترسِ گرسنگی در اعماق زمین و با مشقت بسیار در معدن زغالسنگ با شکمِ بهپشت چسبیده کار میکنند.
ژرمینال فاقد هر رنگی پُراز نکبت و خواری، و سایه و تاریکیست و در عینحال با نثرِ بینظیر و شخصیت پردازیهای زنده و دقیق؛ حماسهی کارگران ستمدیده در راه تفکر و رشد خرد در جامعه است.
امیل زولا در این کتاب، با وصفِ وقایع تلخ کارگرانِ زیرزمین بهصراحت نشان میدهد، که مسوولیت نویسندگان و هنرمندان در قبال رنج، گرسنگی و نابرابری طبقاتیبشر، خیلی بیشتر از رهبران سیاسیِ بیشعور و واعظان تنپرور بوده است.
…………………..
گروهی از کارگران در یکی از معدنهای زغالسنگ با رنج و دستمزد بسیار اندک کار میکنند.
آنها هر روز صبح، زنان و مردان و حتا کودکان برای استخراج زغالسنگ صدها متر پاین در اعماق زمین فرو میروند و بدون هیچ وقفهایی مصروف کار میشوند.
مدیران و اربابان معدن چنان از گُردهیی این رنجبران نگونبخت کار میکشند که آنها جز لقمهی نانِ خشک در بند هیچ تخیلی نیستند و فرصتِ اندیشیدن و نفس کشیدن را هم ندارند.
ترس از گرسنگی بهای سنگینیست که کارگران معدن برای زندگی و زنده بودن میپردازند. ترسی که حتا قوه تخیل و راه تفکرِ ذهنِ همیشه درگیر آنها را مسدود کرده و غرق در رنج روزمرگی کرده است.
تا اینکه شخصیت اصلی و انقلابی کتاب «اتیین لانتییه» ماشینکار جوان وارد کار در معدن میشود.
او نخست به نادانی خود پی میبرد و گاهی کتاب میخواند و بعد برای برابری اجتماعی کارگران با بورژواهای ستمگر جامعه قد علم کرده و راه مبارزه در پیش میگیرد.
در ادامه «اتیین» کارگران را متحد و باعث رشد افکار شان میشود. و روزی بعداز اعلام دوبارهی کسر دستمزد از سوی شرکت معدن، کارگران دست به اعتصاب عمومی دو ماهه میزنند که نتیجهاش جز مرگ و شکست حاصلی در پی ندارد.
ژرمینال آیینهای بیعدالتی بورژوازی و بیرحمی ثروتمندهاست و نقدیست بر بیشعوری کارگران و تهیدستانیکه بدون هیچ دانشوتفکری زندگی و همچنان تولید مثل میکنند.
@adabeibook
#ژرمینال
#امیل_زولا
#سروش_حبیبی
#انتشارات_نیلوفر
#ادبیات_فرانسه
#ادبیات_فارسی
#ادبیات_جهان
#رمان
#ادبیات_کلاسیک
این کتاب شرح جفا و ظلم اربابهاست، تا رنجِ شقاوت کارگرانی سیاهبختِ فلکزدهی که هیچ چیزی از حقِ انسانی خود نمیدانند و حتا خواندن و نوشتن هم بلد نیستند.
و داستان آنهاییست که همهی عمر و تا لحظهی مرگ، از ترسِ گرسنگی در اعماق زمین و با مشقت بسیار در معدن زغالسنگ با شکمِ بهپشت چسبیده کار میکنند.
ژرمینال فاقد هر رنگی پُراز نکبت و خواری، و سایه و تاریکیست و در عینحال با نثرِ بینظیر و شخصیت پردازیهای زنده و دقیق؛ حماسهی کارگران ستمدیده در راه تفکر و رشد خرد در جامعه است.
امیل زولا در این کتاب، با وصفِ وقایع تلخ کارگرانِ زیرزمین بهصراحت نشان میدهد، که مسوولیت نویسندگان و هنرمندان در قبال رنج، گرسنگی و نابرابری طبقاتیبشر، خیلی بیشتر از رهبران سیاسیِ بیشعور و واعظان تنپرور بوده است.
…………………..
گروهی از کارگران در یکی از معدنهای زغالسنگ با رنج و دستمزد بسیار اندک کار میکنند.
آنها هر روز صبح، زنان و مردان و حتا کودکان برای استخراج زغالسنگ صدها متر پاین در اعماق زمین فرو میروند و بدون هیچ وقفهایی مصروف کار میشوند.
مدیران و اربابان معدن چنان از گُردهیی این رنجبران نگونبخت کار میکشند که آنها جز لقمهی نانِ خشک در بند هیچ تخیلی نیستند و فرصتِ اندیشیدن و نفس کشیدن را هم ندارند.
ترس از گرسنگی بهای سنگینیست که کارگران معدن برای زندگی و زنده بودن میپردازند. ترسی که حتا قوه تخیل و راه تفکرِ ذهنِ همیشه درگیر آنها را مسدود کرده و غرق در رنج روزمرگی کرده است.
تا اینکه شخصیت اصلی و انقلابی کتاب «اتیین لانتییه» ماشینکار جوان وارد کار در معدن میشود.
او نخست به نادانی خود پی میبرد و گاهی کتاب میخواند و بعد برای برابری اجتماعی کارگران با بورژواهای ستمگر جامعه قد علم کرده و راه مبارزه در پیش میگیرد.
در ادامه «اتیین» کارگران را متحد و باعث رشد افکار شان میشود. و روزی بعداز اعلام دوبارهی کسر دستمزد از سوی شرکت معدن، کارگران دست به اعتصاب عمومی دو ماهه میزنند که نتیجهاش جز مرگ و شکست حاصلی در پی ندارد.
ژرمینال آیینهای بیعدالتی بورژوازی و بیرحمی ثروتمندهاست و نقدیست بر بیشعوری کارگران و تهیدستانیکه بدون هیچ دانشوتفکری زندگی و همچنان تولید مثل میکنند.
@adabeibook
#ژرمینال
#امیل_زولا
#سروش_حبیبی
#انتشارات_نیلوفر
#ادبیات_فرانسه
#ادبیات_فارسی
#ادبیات_جهان
#رمان
#ادبیات_کلاسیک
Forwarded from 🌟Sh🌟
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بهجز آدمهای سستاراده یا مریضاحوال، باقی مردم را نمیشود با دست ورز داد و یکشبه آنها را به چیزی ارزشمندتر یا سودمندتر بدل کرد.
#ترانه_کافه_غمزده
#کارسون_مک_کالرز
#امیرعباس_علیزاده
#ترانه_کافه_غمزده
#کارسون_مک_کالرز
#امیرعباس_علیزاده
کتاب آواز کافه غم بار به عنوان بهترین اثر کارسون مکالرز یاد میشود. این رمان تمام ویژگیهای ژانر گوتیک را در خود دارد و داستان پیردختری را میگوید که در یک شهر کوچک و منزوی در جنوب آمریکا زندگی میکند و درگیر مثلث عشقی پیچیده و عجیبی میشود.
📙🎧 آواز کافه غم بار
🖋 نویسنده: کارسون مکالرز
📚 نشر بیدگل
🎙 راوی: بهنام
📙🎧 آواز کافه غم بار
🖋 نویسنده: کارسون مکالرز
📚 نشر بیدگل
🎙 راوی: بهنام
HTML Embed Code: