Channel: آلترناتیو
پخش مستقیم همایش کلن
در حمایت از منشور مطالبات حداقلی تشکلهای صنفی و مدنی در ایران
روز شنبه ۲۲ آوریل ۲۰۲۳
ساعت ۱۰ صبح به وقت اروپای مرکزی
این مراسم بطور همزمان در شبکههای اجتماعی زیر پخش میشود:
در کانال یوتیوب
https://youtube.com/live/Ah53WWuCdIc?feature=share
در شبکه Zoom
https://shorturl.at/dJRV1
Meeting ID: 827 1390 2405
Passcode: 976265
در شبکه twitter
https://twitter.com/i/spaces/1zqJVPLLmmDKB
در شبکه Clubhouse
https://www.clubhouse.com/invite/x3EEsSBC
هیئت برگزارکننده همایش
در حمایت از منشور مطالبات حداقلی تشکلهای صنفی و مدنی در ایران
روز شنبه ۲۲ آوریل ۲۰۲۳
ساعت ۱۰ صبح به وقت اروپای مرکزی
این مراسم بطور همزمان در شبکههای اجتماعی زیر پخش میشود:
در کانال یوتیوب
https://youtube.com/live/Ah53WWuCdIc?feature=share
در شبکه Zoom
https://shorturl.at/dJRV1
Meeting ID: 827 1390 2405
Passcode: 976265
در شبکه twitter
https://twitter.com/i/spaces/1zqJVPLLmmDKB
در شبکه Clubhouse
https://www.clubhouse.com/invite/x3EEsSBC
هیئت برگزارکننده همایش
YouTube
همایش کلن در حمایت از منشور مطالبات حداقلی تشکلهای مستقل صنفی و مدنی ایران
همایش کلن در حمایت از منشور مطالبات حداقلی تشکلهای مستقل صنفی و مدنی ایران
روز شنبه : ۲۲ اوریل ۲۰۲۳
ساعت ۱۰ صبح به وقت اروپای مرکزی
روز شنبه : ۲۲ اوریل ۲۰۲۳
ساعت ۱۰ صبح به وقت اروپای مرکزی
چپها زیر یک سقف»؛ همایش حمایت از «منشور مطالبات حداقلی» نهادهای داخلی ایران
https://www.bbc.com/persian/iran-65364399
@SocialistL
https://www.bbc.com/persian/iran-65364399
@SocialistL
BBC News فارسی
«چپها زیر یک سقف»؛ همایش حمایت از «منشور مطالبات حداقلی» نهادهای داخلی ایران
دهها سازمان و انجمن سیاسی چپ در خارج ایران همایشی در حمایت «منشور مطالبات حداقلی» ۲۰ تشکل مستقل صنفی و مدنی داخل ایران برگزار کردند. این همایش روز دوم اردیبهش(۲۲ آوریل) در شهر کلن آلمان برگزار شد. بیش از ۱۰۰۰ فعال سیاسی و دهها سازمانهای سیاسی و تشکلهای…
پیام کانون نویسندگان ایران به مناسبت درگذشت ناصر پاکدامن
ناصر پاکدامن درگذشت
ناصر پاکدامن (۱۳۱۱-۱۴۰۲) نویسنده، اقتصاددان، ادیب، پژوهنده و عضو برجستهی کانون نویسندگان ایران، در تبعید درگذشت. او در ایران اقتصاد خواند، برای تکمیل تحصیلات خود به فرانسه رفت و سال ۱۳۴۶ به ایران بازگشت. سپس در دانشکدهی اقتصاد دانشگاه تهران به تدریس پرداخت و تا سال ۱۳۶۰ همچنان به تدریس ادامه داد تا در همانسال مانند صدها استاد برجسته و آزادیخواه دیگر مشمول اخراجهای استبداد دینی نوظهور شد و بهسبب فعالیت در «سازمان ملی دانشگاهیان»، که در شکلدادن به اعتراضهای دانشجویان و استادان به بیرسمیها و سرکوبهای حکومت تازه بهقدرترسیده نقشی بس پررنگ داشت، و نیز عضویت و فعالیت در کانون نویسندگان ایران ناگزیر مخفیانه به تبعیدی ناخواسته تن داد. پاکدامن در سراسر سالهای فعالیت خود در کانون نویسندگان ایران همواره بر خط آزادیخواهی کانون و ناوابستگی به قدرت پا میفشرد.
پاکدامن در تبعید نیز هیچگاه دست از فعالیتهای فرهنگی و آزادیخواهانهی خود باز نداشت و همراه با محسن یلفانی، دیگر عضو کانون نویسندگان ایران، در سال ۱۳۶۵ نشریه وزین «چشمانداز» را بنیاد نهاد که جمعی از برجستهترین نویسندگان با آن همکاری داشتند. «چشمانداز» تا ۱۳۸۵ به عمر پر بار خود ادامه داد و در این مدت ۲۳ شماره از این گاهنامه منتشر شد. افزون بر آن، پاکدامن در دوران تبعید کتاب مهم «قتل کسروی» و «نامههای صادق هدایت به حسن شهید نورایی» را نیز به چاپ رساند.
کانون نویسندگان ایران ضایعهی درگذشت این دانشیمرد برجسته، یار صدیق کانون نویسندگان ایران، را به خانواده و جامعهی فرهنگی مستقل کشور و همهی آزادیخواهان تسلیت میگوید.
یاد دکتر ناصر پاکدامن گرامی و یادگارانش پایدار
کانون نویسندگان ایران
۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
@SocialistL
ناصر پاکدامن درگذشت
ناصر پاکدامن (۱۳۱۱-۱۴۰۲) نویسنده، اقتصاددان، ادیب، پژوهنده و عضو برجستهی کانون نویسندگان ایران، در تبعید درگذشت. او در ایران اقتصاد خواند، برای تکمیل تحصیلات خود به فرانسه رفت و سال ۱۳۴۶ به ایران بازگشت. سپس در دانشکدهی اقتصاد دانشگاه تهران به تدریس پرداخت و تا سال ۱۳۶۰ همچنان به تدریس ادامه داد تا در همانسال مانند صدها استاد برجسته و آزادیخواه دیگر مشمول اخراجهای استبداد دینی نوظهور شد و بهسبب فعالیت در «سازمان ملی دانشگاهیان»، که در شکلدادن به اعتراضهای دانشجویان و استادان به بیرسمیها و سرکوبهای حکومت تازه بهقدرترسیده نقشی بس پررنگ داشت، و نیز عضویت و فعالیت در کانون نویسندگان ایران ناگزیر مخفیانه به تبعیدی ناخواسته تن داد. پاکدامن در سراسر سالهای فعالیت خود در کانون نویسندگان ایران همواره بر خط آزادیخواهی کانون و ناوابستگی به قدرت پا میفشرد.
پاکدامن در تبعید نیز هیچگاه دست از فعالیتهای فرهنگی و آزادیخواهانهی خود باز نداشت و همراه با محسن یلفانی، دیگر عضو کانون نویسندگان ایران، در سال ۱۳۶۵ نشریه وزین «چشمانداز» را بنیاد نهاد که جمعی از برجستهترین نویسندگان با آن همکاری داشتند. «چشمانداز» تا ۱۳۸۵ به عمر پر بار خود ادامه داد و در این مدت ۲۳ شماره از این گاهنامه منتشر شد. افزون بر آن، پاکدامن در دوران تبعید کتاب مهم «قتل کسروی» و «نامههای صادق هدایت به حسن شهید نورایی» را نیز به چاپ رساند.
کانون نویسندگان ایران ضایعهی درگذشت این دانشیمرد برجسته، یار صدیق کانون نویسندگان ایران، را به خانواده و جامعهی فرهنگی مستقل کشور و همهی آزادیخواهان تسلیت میگوید.
یاد دکتر ناصر پاکدامن گرامی و یادگارانش پایدار
کانون نویسندگان ایران
۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
@SocialistL
آلترناتیو
دختر دریا، رفیق وفادار ما، آرام جانمان از دست رفت!
#نفیسه_زمان_زاده (آرام) شاعرِصاحب قلم اهل بندرعباس که گرایش فکری به جریان چپ داشت را بسیاری از فعالان اجتماعی و سیاسی بواسطه فعالیتهای ادبی و دفاع از حقوق فرودستان در شبکههای مجازی میشناختند.
زنی آگاه که لطافت شاعرانه را با تفکرات برابریطلبانه در هم میآمیخت و اشعارش را همنوا با امواج دریا برای التیامی هرچند کوچک به گوش مشتاقان آزادی میرساند.
وی بواسطهی روحیه آزادیخواهی و برابریطلبانهاش در رستاخیز ژینا با اسم رمز زن زندگی آزادی بارها و بارها به انحای گوناگون تحت فشارهای امنیتی قرارداشت و توسط سایبریها تهدید شده بود.
آرام یکی از بیشمار زنان شجاعدل و آزادیخواهی بود که نبرد را در دو جبهه رسانهای و خیابانی سرلوحه خود قرار داده بود و بواسطهی همین حضور منسجم در اواخر سال توسط نیروهای امنیتی بازداشت و ساعت.ها زیر شدیدترین بازجویی قرارگرفت و در نهایت با ضبط گوشی و وسایل الکترونیکی در ظاهر آزاد ولی با نظارتهای چندگانه زیر فشار امنیتی قرارگرفته بود.
او که علیرغم بیماری.های طولانی، به تنهایی روزگار خود را سپری میکرد نیمه شب جمعه هشتم اردیبهشت بصورت مشکوکی درآتشسوزی منزلش جان خود را از دست داد.
هرکس مختصر آشنایی با آرام داشت میدانست که روح زندگی و علاقه به هم نوعان و اطرافیانش چگونه پیوندی را بین وی و زندگی ایجاد کرده بود.
آرام، سرشار از شوق به زیستن و تلاش برای ایجاد جهانی نوین و عاری از ستم طبقاتی و عشق به حیوانات بیپناه بود.
او سرانجام در ظالمانهترین حالت ممکن به همراه دو سگاش که همدم تنهایی و انزوای تحمیل شده توسط سیستم امنیتی به وی بود در میان دود و آتش جهان ما را ترک کرد.
آری اینگونه است که می گوییم نظام سرمایهداری در زیر چتر ارتجاع به استثمار انسان مشغول است.
در استبداد چندگانه تحمیل شده بر زن، در گنداب مذهب و سرمایه، زیستن زنهای مبارز با چنان مشقاتی همراه است که شاید کسانیکه در این مسیر مبارزاتی قرار دارند بتوانند اندکی آن را درک کنند.
آرام دختر دریا و رفیق شجاعدل ما، بواسطهی راهی که خود در آن ایستاده بود سالهای سال یگانه همدمش سگی بود بنام جسیکا که در نهایت در کنار هم آخرین نفس های خود را در میان آتش و خاکستر کشیدند و با مرگی مشکوک داغی بزرگ بر دل رفقا و نزدیکان خود گذاشتند.
- متن توسط دوستانِ آرام نوشته شده است.
@SocialistL
زنی آگاه که لطافت شاعرانه را با تفکرات برابریطلبانه در هم میآمیخت و اشعارش را همنوا با امواج دریا برای التیامی هرچند کوچک به گوش مشتاقان آزادی میرساند.
وی بواسطهی روحیه آزادیخواهی و برابریطلبانهاش در رستاخیز ژینا با اسم رمز زن زندگی آزادی بارها و بارها به انحای گوناگون تحت فشارهای امنیتی قرارداشت و توسط سایبریها تهدید شده بود.
آرام یکی از بیشمار زنان شجاعدل و آزادیخواهی بود که نبرد را در دو جبهه رسانهای و خیابانی سرلوحه خود قرار داده بود و بواسطهی همین حضور منسجم در اواخر سال توسط نیروهای امنیتی بازداشت و ساعت.ها زیر شدیدترین بازجویی قرارگرفت و در نهایت با ضبط گوشی و وسایل الکترونیکی در ظاهر آزاد ولی با نظارتهای چندگانه زیر فشار امنیتی قرارگرفته بود.
او که علیرغم بیماری.های طولانی، به تنهایی روزگار خود را سپری میکرد نیمه شب جمعه هشتم اردیبهشت بصورت مشکوکی درآتشسوزی منزلش جان خود را از دست داد.
هرکس مختصر آشنایی با آرام داشت میدانست که روح زندگی و علاقه به هم نوعان و اطرافیانش چگونه پیوندی را بین وی و زندگی ایجاد کرده بود.
آرام، سرشار از شوق به زیستن و تلاش برای ایجاد جهانی نوین و عاری از ستم طبقاتی و عشق به حیوانات بیپناه بود.
او سرانجام در ظالمانهترین حالت ممکن به همراه دو سگاش که همدم تنهایی و انزوای تحمیل شده توسط سیستم امنیتی به وی بود در میان دود و آتش جهان ما را ترک کرد.
آری اینگونه است که می گوییم نظام سرمایهداری در زیر چتر ارتجاع به استثمار انسان مشغول است.
در استبداد چندگانه تحمیل شده بر زن، در گنداب مذهب و سرمایه، زیستن زنهای مبارز با چنان مشقاتی همراه است که شاید کسانیکه در این مسیر مبارزاتی قرار دارند بتوانند اندکی آن را درک کنند.
آرام دختر دریا و رفیق شجاعدل ما، بواسطهی راهی که خود در آن ایستاده بود سالهای سال یگانه همدمش سگی بود بنام جسیکا که در نهایت در کنار هم آخرین نفس های خود را در میان آتش و خاکستر کشیدند و با مرگی مشکوک داغی بزرگ بر دل رفقا و نزدیکان خود گذاشتند.
- متن توسط دوستانِ آرام نوشته شده است.
@SocialistL
امروز روز قشنگی بود
رفتم بخیه دندانم را کشیدم ، دکتر گفت دیگه می توانی غذا بخوری ، ناهار نخورده بودم و گرسنگی داشت اذیتم می کرد ، سر راه با خودم گفتم برم یک کافه چای با کیک بخورم ،
مثل هر روز از زمان قیام مهسا با بلوز شلوار بدون حجاب اجبار با موهای سپرده به دست باد بودم .
سر راه کافه ای دیدم رفتم داخل منو را آورد اول نگاهی به موجودیم کردم که مبادا زیاد شود تا سفارشام را با توجه به موجودی ام بدهم .
دختر جوانی با لبخند آمد و سفارش را پرسید ، گفتم یک چای با کیک ساده ، خیلی دوستانه وبا احترام گفت بله خانم محترم .
چای و کیک ام را با ولع خوردم و سیگاری دود کردم و به آهنگ کردی که داشت پخش میشد گوش کردم .
از جایم بلند شدم و به سمت صندوق رفتم کارتم را دادم ، صندوقدار نگاهی بهم کرد گفت حساب شما پرداخت شده ؟! گفتم نه من پرداخت نکردم ، گفت کافه پرداخت کرده برای شجاعتتان برای یک زندگی معمولی .
نمیدانستم گریه کنم یا خوشحالی ، یک دفعه احساس کردم جای دو ساچمه ای که در بدنم از ابتدای قیام ژینا همواره درد می کرد ، خوب شد، دردش آرام شده و انگار بهم می گه ، دیدی ارزشاش را داشت ، و من خندیدم ، با تمام وجود خندیدم ، با همان لبخند آمدم بیرون سرم را بیشتر بالا گرفتم ، موهایم را بیشتر به دست باد سپردم ،
با خودم گفتم شجاعت به شکل های مختلفی تکثیر میشه و قدردانی از مقاومت زنان این چنین ،
امروز روز قشنگی بود برای من ، زنی با ۵۹ سال سن که ترس را پشت سر نهادم و ازادگی را به بهای جان خریدم .
برای یک زندگی معمولی
@SocialistL
رفتم بخیه دندانم را کشیدم ، دکتر گفت دیگه می توانی غذا بخوری ، ناهار نخورده بودم و گرسنگی داشت اذیتم می کرد ، سر راه با خودم گفتم برم یک کافه چای با کیک بخورم ،
مثل هر روز از زمان قیام مهسا با بلوز شلوار بدون حجاب اجبار با موهای سپرده به دست باد بودم .
سر راه کافه ای دیدم رفتم داخل منو را آورد اول نگاهی به موجودیم کردم که مبادا زیاد شود تا سفارشام را با توجه به موجودی ام بدهم .
دختر جوانی با لبخند آمد و سفارش را پرسید ، گفتم یک چای با کیک ساده ، خیلی دوستانه وبا احترام گفت بله خانم محترم .
چای و کیک ام را با ولع خوردم و سیگاری دود کردم و به آهنگ کردی که داشت پخش میشد گوش کردم .
از جایم بلند شدم و به سمت صندوق رفتم کارتم را دادم ، صندوقدار نگاهی بهم کرد گفت حساب شما پرداخت شده ؟! گفتم نه من پرداخت نکردم ، گفت کافه پرداخت کرده برای شجاعتتان برای یک زندگی معمولی .
نمیدانستم گریه کنم یا خوشحالی ، یک دفعه احساس کردم جای دو ساچمه ای که در بدنم از ابتدای قیام ژینا همواره درد می کرد ، خوب شد، دردش آرام شده و انگار بهم می گه ، دیدی ارزشاش را داشت ، و من خندیدم ، با تمام وجود خندیدم ، با همان لبخند آمدم بیرون سرم را بیشتر بالا گرفتم ، موهایم را بیشتر به دست باد سپردم ،
با خودم گفتم شجاعت به شکل های مختلفی تکثیر میشه و قدردانی از مقاومت زنان این چنین ،
امروز روز قشنگی بود برای من ، زنی با ۵۹ سال سن که ترس را پشت سر نهادم و ازادگی را به بهای جان خریدم .
برای یک زندگی معمولی
@SocialistL
🔴رضا شهابی، حسن سعیدی و کیوان مهتدی در دادگاه تجدیدنظر به ۱۸ سال حبس محکوم شدند
محکومیت رضا شهابی، حسن سعیدی و کیوان مهتدی، فعالین کارگری در شعبه ۳۶ تجدیدنظر استان تهران عینا تایید شده و هر یک به ۶ سال حبس محکوم و مجازات اشد یعنی ۵ سال حبس در خصوص هر یک قابل اجرا خواهد بود.
حسین تاج، وکیل مدافع این فعالان اظهار داشت: “پرونده آقایان شهابی و سعیدی در ابتدا به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران ارجاع شد و متاسفانه، بدون توجه به دفاعیات مطرح شده و ایرادات متعددی که در پرونده وجود داشت، حکم ۶ سال حبس برای این موکیلن صادر شد. حکمی که دادگاه شعبه ۳۶ تجدیدنظر نیز، عینا آن را تائید کرد و اشد آن، یعنی پنج سال باید اجرا شود.”
آقای تاج افزود: “پرونده کیوان مهتدی نیز به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران ارجاع شد که متاسفانه، قاضی مظلوم بدون هیچ توجهی به ایرادات متعدد مطرح در خصوص پرونده، حکم اشد، یعنی پنج سال حبس را برای موکل اینجانب صادر کرد. این حکم نیز در مرحله تجدیدنظرخواهی، عینا تائید شده است.
آقای تاج اظهار امیدواری کرد که به مانند دیگر آرا که در مرحله دیوان نقض شده، آرا موکلین نیز در این مرحله نقض شود.
@SocialistL
محکومیت رضا شهابی، حسن سعیدی و کیوان مهتدی، فعالین کارگری در شعبه ۳۶ تجدیدنظر استان تهران عینا تایید شده و هر یک به ۶ سال حبس محکوم و مجازات اشد یعنی ۵ سال حبس در خصوص هر یک قابل اجرا خواهد بود.
حسین تاج، وکیل مدافع این فعالان اظهار داشت: “پرونده آقایان شهابی و سعیدی در ابتدا به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران ارجاع شد و متاسفانه، بدون توجه به دفاعیات مطرح شده و ایرادات متعددی که در پرونده وجود داشت، حکم ۶ سال حبس برای این موکیلن صادر شد. حکمی که دادگاه شعبه ۳۶ تجدیدنظر نیز، عینا آن را تائید کرد و اشد آن، یعنی پنج سال باید اجرا شود.”
آقای تاج افزود: “پرونده کیوان مهتدی نیز به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران ارجاع شد که متاسفانه، قاضی مظلوم بدون هیچ توجهی به ایرادات متعدد مطرح در خصوص پرونده، حکم اشد، یعنی پنج سال حبس را برای موکل اینجانب صادر کرد. این حکم نیز در مرحله تجدیدنظرخواهی، عینا تائید شده است.
آقای تاج اظهار امیدواری کرد که به مانند دیگر آرا که در مرحله دیوان نقض شده، آرا موکلین نیز در این مرحله نقض شود.
@SocialistL
دور دوم آلترناتیو به زودی فعالیت خود را آغاز خواهد کرد
با سلام و درودهای رفیقانه
دلیل وقفه و فاصله طولانی مسایل سیاسی و اجتماعی متعددی بود که مفصل به آن پرداخته خواهد شد.
دور دوم فعالیت ما، تفاوتهایی با دور اول خواهد داشت. اهداف و وظایف تازه ای در مقابل ما قرار گرفته است و آلترناتیو سعی خواهد کرد که بازتاب دهنده تلاشهایی باشد که ما را به حرکت بیشتری به سوی اهدافمان سوق می دهد.
امیدواریم در این دوره، در کنار هم، با جدید و همکاری بیشتر بتوانیم ابزاری فراهم کنیم که بتواند در حرکتمان قابل استفاده باشد.
آلترناتیو
با سلام و درودهای رفیقانه
دلیل وقفه و فاصله طولانی مسایل سیاسی و اجتماعی متعددی بود که مفصل به آن پرداخته خواهد شد.
دور دوم فعالیت ما، تفاوتهایی با دور اول خواهد داشت. اهداف و وظایف تازه ای در مقابل ما قرار گرفته است و آلترناتیو سعی خواهد کرد که بازتاب دهنده تلاشهایی باشد که ما را به حرکت بیشتری به سوی اهدافمان سوق می دهد.
امیدواریم در این دوره، در کنار هم، با جدید و همکاری بیشتر بتوانیم ابزاری فراهم کنیم که بتواند در حرکتمان قابل استفاده باشد.
آلترناتیو
آلترناتیو
عرب_و_اسرائیل_از_ماکسیم_رودنسون_ترجمه_رضا_براهنی.pdf
«کار از کار گذشته است.»*
اسرائیل به وسیله گروهی که مظهرش یک مرد یعنی دیوید بن گوریون بود تشکیل شد، راز پیروزی بن گوریون در این نهفته بود که رفتار و مبارز او با رفتار منطق نهضت صهیونیست هماهنگی کامل داشت....
مثل سایر رهبران بزرگ لحظاتی فرا می رسد که او شاید تصور می کرد که همان راه انتخاب شده خود ممکن است بن بستی بیش نباشد ولی مردان عمل نمی توانند رد پای خود را گرفته و به سوی عقب برگردند و نمی توانند تردیدی به خود راه دهند، آنها از داخل آب و آتش به دنبال هدف خود می گردند، تصمیم نهایی بر عهده ی تاریخ است.
دیوید بن گوریون مثل سایر اعضای گروه خود یک سوسیالیست غیر مارکسیست بود ولی برای آنها سوسیالیسم یک وسیله بود نه هدف. رویای آنها عبارت از این نبود که برای تمام مردم اجتماعی عادلانه تر و آزادتر به وجود بیاورند بلکه آنها می خواستند تولد مجدد مردم یهود را در چارچوب یک دولت یهودی امکان پذیر گردانند. در میان یهودیان آنهایی که بیش از همه شایسته همدردی بودند و قدرت آن را داشتند که طرح مردم یهود را بفهمند، کارگران بودند. قرار بود اجتماع یهود در آینده عبارت باشد از یک اجتماع مطلقا کارگری که بر آن هیچگونه طبقه ی عاطل و باطلی حکومت نکند، اجتماعی باشد که فقط کارگران بتوانند حفظش کنند، به دلیل اینکه آنها توانسته بودند آن را خلق کنند.
ناشکیبایی و حتی تنفر بن گوریون نسبت به صهیونیست های طبقه ی متوسط که معمولا حاضر نبودند در فلسطین دست به سیاه و سفید بزنند و خود را آلوده کنند قابل توجیه بود....
عرب و اسرائیل
#ماکسیم_رودنسون
ترجمه #رضا_براهنی
*اسم رمز عملیات صهیونیستها به رهبری بن گوریون
لینک کتاب
@SocialistL
اسرائیل به وسیله گروهی که مظهرش یک مرد یعنی دیوید بن گوریون بود تشکیل شد، راز پیروزی بن گوریون در این نهفته بود که رفتار و مبارز او با رفتار منطق نهضت صهیونیست هماهنگی کامل داشت....
مثل سایر رهبران بزرگ لحظاتی فرا می رسد که او شاید تصور می کرد که همان راه انتخاب شده خود ممکن است بن بستی بیش نباشد ولی مردان عمل نمی توانند رد پای خود را گرفته و به سوی عقب برگردند و نمی توانند تردیدی به خود راه دهند، آنها از داخل آب و آتش به دنبال هدف خود می گردند، تصمیم نهایی بر عهده ی تاریخ است.
دیوید بن گوریون مثل سایر اعضای گروه خود یک سوسیالیست غیر مارکسیست بود ولی برای آنها سوسیالیسم یک وسیله بود نه هدف. رویای آنها عبارت از این نبود که برای تمام مردم اجتماعی عادلانه تر و آزادتر به وجود بیاورند بلکه آنها می خواستند تولد مجدد مردم یهود را در چارچوب یک دولت یهودی امکان پذیر گردانند. در میان یهودیان آنهایی که بیش از همه شایسته همدردی بودند و قدرت آن را داشتند که طرح مردم یهود را بفهمند، کارگران بودند. قرار بود اجتماع یهود در آینده عبارت باشد از یک اجتماع مطلقا کارگری که بر آن هیچگونه طبقه ی عاطل و باطلی حکومت نکند، اجتماعی باشد که فقط کارگران بتوانند حفظش کنند، به دلیل اینکه آنها توانسته بودند آن را خلق کنند.
ناشکیبایی و حتی تنفر بن گوریون نسبت به صهیونیست های طبقه ی متوسط که معمولا حاضر نبودند در فلسطین دست به سیاه و سفید بزنند و خود را آلوده کنند قابل توجیه بود....
عرب و اسرائیل
#ماکسیم_رودنسون
ترجمه #رضا_براهنی
*اسم رمز عملیات صهیونیستها به رهبری بن گوریون
لینک کتاب
@SocialistL
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مردم انقلابی کردستان در آویهنگ سرخ ، از ناحیه ژوارود سنندج با شعار #ژن_ژیان_ئازادی به استقبال از نورز
مردمی که با پرچمهای سرخشان، حافظ ارمانها و انقلاب بوده اند.
@SocialistL
مردمی که با پرچمهای سرخشان، حافظ ارمانها و انقلاب بوده اند.
@SocialistL
گفتنِ این که توجّه به سبکهای غیرطبقاتیِ سیاست تا حدودی واکنشی آگاهانه یا ناآگاهانه به دشواریهای فعلیِ آرمانهای سیاسیِ سنّتیتر است بههیچوجه بهمعنای دستکمگرفتنِ اهمیتِ ذاتیِ این جنبشهای بدیل نیست. هر نوع پروژهی دگرگونیِ سوسیالیستی که امیدوار باشد بدونِ اتّحاد با چنین جریانهایی که استقلالشان را کاملاً به رسمیت میشناسد به موفقیّت دست پیدا کند، تنها به شَبَحِ مُضحکی از رهاییِ انسان میانجامد. اما توضیحِ استقبال از سیاستهای بدیل به واسطهی شرایطِ دشوارِ عملِ سیاسی در واقع یادآوریِ این نکته به خودمان است که همانطور که راهبردی سوسیالیستی که تأثیری بر زندگیِ آنهایی که به خاطرِ نژاد یا جنسیتشان سرکوب شدهاند نمیگذارد به وضوح توخالی است، این اَشکالِ سرکوب نیز نهایتاً تنها میتوانند در بسترِ پایانبخشیدن به روابطِ اجتماعی سرمایهدارانه مُلغا شوند. به وجهِ اولِ ماجرا این روزها عموماً به اندازهی کافی توجه میشود اما وجه دوم در خطرِ ابهام و فراموشی قرار دارد. قلّت تفکرِ سوسیالیستی در ایالاتِ متحده به طور خاص، یعنی در جامعهای که حجم عمدهای از نظریهی فرهنگیِ رهاییبخش در آن شکل یافته است، به طرز وخیمی به این مشکلِ عام شدّت بخشیده است. از میان دغدغههای سهگانهی چپ ( یعنی طبقه، جنسیّت و نژاد) بدونِ تردید مقولهی طبقهی اجتماعی است که در این محافل عمدتاً موضوع اشاراتی مؤدبانه و سرسری قرار میگیرد، چنان که در اصطلاحِ آمریکاییِ کمبُنیهی «طبقهگرایی» انعکاس یافته است. اما این مشکل در اروپا نیز به شدت احساس میشود. حالا ما نسلی از نظریهپردازان و دانشجویان چپگرایی به وجود آوردهایم که به دلایلی که تقصیرشان بههیچوجه بر گردن آنها نیست، عموماً از حافظهی سیاسی یا آموزشِ سوسیالیستیِ اندکی برخوردارند: حافظهی سیاسی به این معنا که نسلِ رادیکالهای مابعدِ ویتنام در محدودهی کشورهای غربی اغلب محتوای فعالیتِ سیاسیِ رادیکال چندانی برای به خاطر آوردن ندارند؛ و آموزش سوسیالیستیِ اندک، از این نظر که در حال حاضر آخرین چیزی که میتوان وجود آن را بدیهی گرفت آشناییِ دقیق با تاریخ پیچیدهی سوسیالیسم بینالمللی و مباحثات نظری مرتبط با آن است. ما در جوامعی زندگی میکنیم که هدف آنها صرفاً مقابله با ایدههای رادیکال - که به راحتی میتوان انتظارش را داشت ـ نیست، بلکه پاککردنِ آن از حافظهی زندهی افراد است: ایجاد شرایطی یادزدوده که در آن به نظر میرسد چنین انگارههایی هیچگاه وجود نداشتهاند و بیرونراندنِ این ایدهها خارج از دامنهی توان مفهومپردازیِ ما. در چنین موقعیتی كاملاً حیاتی است که اجازه ندهیم اشکالِ اخیراً برجستهتر درگیریِ سیاسی، میراثهای غنیِ جنبشِ سوسیالیستیِ بینالمللی را حذف و تحریف کنند يا تحتالشعاع قرار دهند. من به عنوان کسی این جملات را مینویسم که در یک سنت سوسیالیستیِ طبقهی کارگر به دنیا آمده و پرورش یافته است، کسی که از دوران نوجوانی کم و بیش در چنین سیاستی فعالیت داشته است و باور دارد که امروز هر شکل از رادیکالیسم سیاسی که سعی کند آن پیشینه را دور بزند، کممایه خواهد شد. در حال حاضر، عمدتاً در ایالات متحده، اما همچنین در بسیاری بخشهای اروپا، کسانی وجود دارند که رادیکالیسم تردیدناپذیر آنها در برخی مسائل سیاسی با نوعی لاقیدی و بیخبری سنخنمای طبقه متوسطیهای حومهنشین نسبت به مبارزات سوسیالیستی جمع آمده است؛ و من فکر نمیکنم که مردان و زنان سوسیالیست باید از ترس این که فرقهگرا یا اُمّل به نظر برسند، به این بی تفاوتی گردن بگذارند.
تری ایگلتون
ایدئولوژیِ زیباییشنایی
ترجمهی مجید اخگر
#تری_ایگلتون
@SocialistL
تری ایگلتون
ایدئولوژیِ زیباییشنایی
ترجمهی مجید اخگر
#تری_ایگلتون
@SocialistL
HTML Embed Code: