🔸🔸🔸
«شاه، سر دانشگاه». این آدرس خانه ما بود. شاه آدم قانعی بود. یک خیابان به اسم خودش. یک خیابان شاهآباد. یک خیابان پهلوی. چندتا میدان هم به اسم کس و کارش یا زادروزهای خانوادگی و این چیزهایش. ما آدرسمان همان بود که گفتم. حالا شاه و شاهآباد و نادری را کردهاند سر هم و شده «جمهوری»، اما دانشگاه همان دانشگاه است. بهارستان هم همان بهارستان است. اما میدان محمدرضا شاه هم شده میدان جمهوری و بالا دستش هم میدان کندی شده توحید.
🔸مدرسه من (پیش از انقلاب ابتدایی بودم، اول و دوم) توی بختیار بود که از فرعیهای آیزنهاور بود. حالا شده والعصر، از فرعیهای آزادی. ببین درستش را بخواهی بدانی، خیابان آزادی را که سمت میدان آزادی میروی، بالادست خیابان بعد از جمالزاده والعصر است. من میاندختم همین خیابان جمهوری را که آنموقع خط ویژه و اینچیزها نداشت صاف میرفتم تا گلشن و بعد از گلشن و باستان و اینها که اسمشان عوض نشده میرفتم بالا تا کاوه و جمالزاده جنوبی و بعد هم والعصر و بعد هم مدرسه.
🔸انقلاب که شد، گفتند باید به مستضعفها رسید. بعد گفتند مستضعفها یا موتور سوار میشوند یا اتوبوس. پس وسط خیابان جمهوری دوتا خط (یا بهقول شیک آنموقع لاین) سوا کردند برای مستضعفان. توی این لاینها موتور و اتوبوس و آمبولانس و پلیس و کمیته میتوانست برود و بیاید. بعد دیدند موتور و اتوبوس خیلی ستم است. اتوبوس مستضعفها نمیتواند حواسش به موتوریهای مستضعف باشد و میزند لهشان میکند. شمردند دیدند یک موتور حداکثر پنجنفر مستضعف را میبرد، اما اتوبوس دوطبقه راحت صدتا را میبرد. فلذا ورود موتور به خط ویژه ممنوع شد.
📖📖 تهرانشهر
مبدا: تهران
شاه رفت، جمهوری شد
کورش علیانی
پانزدهمین شماره #مکتوب_طنز_سه_نقطه
#هنر_خانه_نشینی
👁🗨
@SeNoghteMag
>>Click here to continue<<