Channel: قاف
یک روز
وقتی جنگ تمام شد
تو به مادر میگویی: انگار که هیچکس باقی نمانده است، هیچکس...
و مادر میگوید: بچهها به دنیا میآیند
بچههای زیادی به دنیا میآیند
بچههایی که حتی جنگ را حس نکردهاند
و برایشان، طعم و مزهٔ قصه و افسانه را دارد
و باز آنها وطن را پُر خواهند کرد
و مسجدها را
و مدرسهها را
و سربازخانهها را
و مجالس عروسی را...
اصل، آن چیزیست که تو به خاطرش جنگیدی اصل، آن چیزیست که تو به خاطرش دوستان دوران کودکیات را از دست دادی
اصل، آن چیزیست که تو به خاطرش، دیدن را از یاد بردی
و حسن راه رفتن را از یاد برد
و مصطفی خود را.
دخترک خجل میگوید: مادر! آن بچهها که باز میآیند، آیا باز به جنگهای تازه نخواهند رفت؟
مادر میگوید: اگر ظلم باشد، گرسنگی باشد، وطن در خطر باشد، ایمان مورد هجوم و دشمن در خانهٔ ما
عروس من! عروسک خوب من!
بچهها باز هم خواهند جنگید.
آنها که شرف دارند، خواهند جنگید
و آنها که ندارند، خواهند گریخت...
تو، بیچشم، بدون یک دست، با چهرهای آنگونه، میگویی: اینطور است، همینطور است.
مادر! از تو ممنونم. جرئتت جسورم میکند، دلداریات دلدارم میکند، ایمانت مؤمنم میکند.
@Qaf_Q
وقتی جنگ تمام شد
تو به مادر میگویی: انگار که هیچکس باقی نمانده است، هیچکس...
و مادر میگوید: بچهها به دنیا میآیند
بچههای زیادی به دنیا میآیند
بچههایی که حتی جنگ را حس نکردهاند
و برایشان، طعم و مزهٔ قصه و افسانه را دارد
و باز آنها وطن را پُر خواهند کرد
و مسجدها را
و مدرسهها را
و سربازخانهها را
و مجالس عروسی را...
اصل، آن چیزیست که تو به خاطرش جنگیدی اصل، آن چیزیست که تو به خاطرش دوستان دوران کودکیات را از دست دادی
اصل، آن چیزیست که تو به خاطرش، دیدن را از یاد بردی
و حسن راه رفتن را از یاد برد
و مصطفی خود را.
دخترک خجل میگوید: مادر! آن بچهها که باز میآیند، آیا باز به جنگهای تازه نخواهند رفت؟
مادر میگوید: اگر ظلم باشد، گرسنگی باشد، وطن در خطر باشد، ایمان مورد هجوم و دشمن در خانهٔ ما
عروس من! عروسک خوب من!
بچهها باز هم خواهند جنگید.
آنها که شرف دارند، خواهند جنگید
و آنها که ندارند، خواهند گریخت...
تو، بیچشم، بدون یک دست، با چهرهای آنگونه، میگویی: اینطور است، همینطور است.
مادر! از تو ممنونم. جرئتت جسورم میکند، دلداریات دلدارم میکند، ایمانت مؤمنم میکند.
@Qaf_Q
یک روز
وقتی جنگ تمام شد
بچهها بازمیگردند به خانههایشان
یا بازمیگردند تا خانههای ما را بسازند
و امیدهای ما را.
ما نگاه میکنیم
و میبینیم
چقدر عرق، روی پیشانیها
چقدر نیرو، در بازوها
چقدر غم، در اعماق قلبها
چقدر شور، برای از نو ساختن
چقدر وسیله، برای بنا کردن
و خدای من! باز هم چقدر جوان
و کمی اشک...
@Qaf_Q
وقتی جنگ تمام شد
بچهها بازمیگردند به خانههایشان
یا بازمیگردند تا خانههای ما را بسازند
و امیدهای ما را.
ما نگاه میکنیم
و میبینیم
چقدر عرق، روی پیشانیها
چقدر نیرو، در بازوها
چقدر غم، در اعماق قلبها
چقدر شور، برای از نو ساختن
چقدر وسیله، برای بنا کردن
و خدای من! باز هم چقدر جوان
و کمی اشک...
@Qaf_Q
من میدانم
یک روز
جنگ تمام میشود.
تمامِ تمام
و بچهها از همه جای وطن
از آن سوی کوههایی که ما هرگز آنها را ندیدهایم
همراه پدران و عموها و داییهایشان
حتی همراه زنان و بچههایشان
میآیند به شهر ناشهر ما
میآیند به کلبهٔ نابود ما
بچههای سیستانوبلوچستان
از خراسان
از آذربایجان
از گیلان
از مازندران
از فارس
اینجا، همه، جمع میشوند
در شهر کوچک ما
که خاطرهٔ شهر کوچکیست.
جمع میشوند تا تصویر درختان میوه را باز
از کتابهای درسی به باغچهها بیاورند
و عطر حضور را
در فضا بپراکنند
و اینجا را پر از صدای خنده و فریاد کنند.
من میدانم.
من، مطمئن میدانم.
تو لبخند خواهی زد...
من میدانم
که یک روز، جنگ تمام میشود...
و آنچه میماند
مایهٔ سرشکستگی هیچ کداممان نخواهد بود. هرگز.
@Qaf_Q
یک روز
جنگ تمام میشود.
تمامِ تمام
و بچهها از همه جای وطن
از آن سوی کوههایی که ما هرگز آنها را ندیدهایم
همراه پدران و عموها و داییهایشان
حتی همراه زنان و بچههایشان
میآیند به شهر ناشهر ما
میآیند به کلبهٔ نابود ما
بچههای سیستانوبلوچستان
از خراسان
از آذربایجان
از گیلان
از مازندران
از فارس
اینجا، همه، جمع میشوند
در شهر کوچک ما
که خاطرهٔ شهر کوچکیست.
جمع میشوند تا تصویر درختان میوه را باز
از کتابهای درسی به باغچهها بیاورند
و عطر حضور را
در فضا بپراکنند
و اینجا را پر از صدای خنده و فریاد کنند.
من میدانم.
من، مطمئن میدانم.
تو لبخند خواهی زد...
من میدانم
که یک روز، جنگ تمام میشود...
و آنچه میماند
مایهٔ سرشکستگی هیچ کداممان نخواهد بود. هرگز.
@Qaf_Q
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من سرباز ایرانی اگر هزار بار برای این مردم و اعتقادات آنها کشته بشوم باز هم دوست دارم به عشق این ملت زنده بشوم و با دشمنان این ملت بجنگم و کشته شوم. از صمیم قلب دوستتان دارم ملت ایران …
@Qaf_Q
@Qaf_Q
شیرینترین عصارهی غم را بیاورید
اذن از ازل گرفته، عدم را بیاورید
باز این چه رستخیز عظیم است باز هم
آمد ندا: کتیبهی غم را بیاورید
هنگامهی سرودن ترکیببند شد
ای شاعران! دوات و قلم را بیاورید
آدم میان سجده، بحقّالحسین گفت
با اشک چشم، ذکر قسم را بیاورید
با جملهٔ دخیلک یا شاه علقمه
ای لوتیان شهر! علم را بیاورید
بر پرچم عزا، دو سه بوسه به قدر شکر
حالا به سمت روضه، قدم را بیاورید
هیهات من الذّله بگویید و باز هم
دخل تمام ظلم و ستم را بیاورید
چایی که دم کشید به دستان فاطمه
مثل قدیم، ذکر دو دم را بیاورید
https://hottg.com/Qaf_Q
اذن از ازل گرفته، عدم را بیاورید
باز این چه رستخیز عظیم است باز هم
آمد ندا: کتیبهی غم را بیاورید
هنگامهی سرودن ترکیببند شد
ای شاعران! دوات و قلم را بیاورید
آدم میان سجده، بحقّالحسین گفت
با اشک چشم، ذکر قسم را بیاورید
با جملهٔ دخیلک یا شاه علقمه
ای لوتیان شهر! علم را بیاورید
بر پرچم عزا، دو سه بوسه به قدر شکر
حالا به سمت روضه، قدم را بیاورید
هیهات من الذّله بگویید و باز هم
دخل تمام ظلم و ستم را بیاورید
چایی که دم کشید به دستان فاطمه
مثل قدیم، ذکر دو دم را بیاورید
https://hottg.com/Qaf_Q
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
HTML Embed Code: