⭕️ ابزارانگاری: رویکرد فلسفیِ جدید برای رهایی از معضلات فلسفیِ کوانتوم
این رویکرد با یک تجدید نظر هوشمندانه در تعبیر کپنهاگی سعی در پاک کردن صورت مسئله دارد. در این رویکرد، برای علم هدفی جز ارائۀ دستورالعمل برای ساماندهی و ارتباط دادن بین تجارب آزمایشگاهی و پیشبینی پدیدهها در نظر گرفته نشده است. در این نگرش دیگر خبری از شناخت طبیعت و پی بردن به حقایق جهان نیست. آقای واینبرگ در چاپِ اخیرِ کتاب کوانتومِ خود (سال 2015)، این رویکرد را اینگونه توصیف میکند:
’’ در رویکرد ابزارگرایی، این ایده که بردار حالتِ یک سیستمِ بسته گزارش کاملی از شرایط سیستم میدهد کنار گذاشته میشود. به جای آن، (بردار حالت) به عنوان یک ابزار در نظر گرفته می شود که یک نسخه برای محاسبۀ احتمالات فراهم میکند. میشود این دیدگاه را به عنوان یک بازتعبیر از نسخۀ کپنهاگی مکانیک کوانتومی در نظر گرفت."
او در ادامه میگوید:
’’ در اینجا قانون بورن به راحتی به عنوان یکی از قوانین طبیعت در نظر گرفته میشود. اما اگر این احتمالات به عنوان احتمالاتِ به دست آوردن نتایج متنوع، زمانی که مردم مشاهده میکنند، در نظر گرفته شود، آنوقت این رویکرد مردم را داخل قوانین طبیعت میآورد. . . این موضوع برای آن دسته از فیزیکدانانی، مانند بور، که قوانین طبیعت را چیزی بیشتر از یک مجموعۀ قواعد برای ساماندهی و نقشه برداری از تجربۀ بشر نمیبینند، یک معضل نیست. قوانین طبیعت قطعا (دارای) این (کاربرد) هستند، اما این ناراحت کننده خواهد بود که امیدِ به اینکه آنها چیزی فراتر باشند را کنار بگذاریم؛ اینکه قوانین طبیعت در واقعیت عینی و در خارج وجود داشته باشند؛ قوانینی مشابه (جدای از زبان) برای هرکس که آنها را مطالعه کند؛ و بدون تغییر، چه کسی آنها را مطالعه کند و چه نکند."
این رویکرد میتواند مستقیماً مانع از پیشرفت علمی شود. معلوم نیست اگر فیزیکدانان بزرگی مانند اینشتین، که دغدغهشان تنها فهم طبیعت بود، چنین دیدگاهی را داشتند آیا ما هیچگاه به نظریات نسبیت عام و خاص دست پیدا میکردیم یا نه؟ انشاالله در آینده به ایرادات این رویکرد بیشتر خواهیم پرداخت.
🆔 @QMproblems
>>Click here to continue<<
