#ترجمه_زیرنویس_لینکدین_قسمت:9️⃣3️⃣
بخش دوم
:
🖥️ بسیاری از سیستمهای چت زنده (live chat systems) قابلیت این را دارند که خود را بهصورت پنجرهی پاپآپ (popup) بر روی صفحهی کاربر نشان دهند.
شاید قبلاً این را دیده باشید؛ وقتی به صفحهای از سایت میروید، پنجرهای باز میشود که معمولاً میپرسد: «آیا به کمکی نیاز دارید؟» و شما جواب بله یا خیر میدهید.
اگر پاسخ دهید «بله»، این سیستم بهصورت خودکار شما را به پشتیبانی متصل میکند.
اگر شرکت شما این قابلیت را دارد، میتوانید افراد را که به نظر میرسد در حال انجام کارهایی هستند که با نمونه هدف (target demo) شما مطابقت دارد، شناسایی کنید.
🔍 میتوانید کاربران مشخصی را وقتی آنلاین میشوند دنبال کنید یا حتی بهصورت تصادفی به آنها پیام دهید و گفتوگو را شروع کنید.
🗣️ وقتی خودتان گفتوگو را فعال میکنید (force a conversation)، پنجرهی چت ظاهر میشود و میتوانید با آنها صحبت کنید.
اگر چنین قابلیتی ندارید، نگران نباشید.
نسخهی سادهتر روش فعال این است که یا خودتان در چت زندهی خدمات مشتری شرکت کنید (اگر در سازمان کوچکی هستید، این کار بسیار ساده است)
یا از کسی که در بخش خدمات مشتری کار میکند بخواهید در پایان چتها، بعد از حل مشکل، از مشتری بپرسد:
«آیا مایلید ۱۰ دقیقه با کسی از تیم مدیریت محصول صحبت کنید؟»
📞 این مثل زمانی است که پس از تماس با بانک از شما میپرسند آیا مایلید یک نظرسنجی ۵ دقیقهای انجام دهید؟ خیلیها نه میگویند، اما تعداد قابل توجهی میپذیرند.
پس چت زنده را دست کم نگیرید، این یک منبع بسیار ارزشمند است.
افرادی که در چت شرکت میکنند خودشان نشان دادهاند که به محصول شما علاقه دارند.
📢 دومین منبع ارزشمند برای پیدا کردن افراد برای مصاحبه، وبلاگ (blog) شرکت شما است.
اکثر شرکتها امروزه وبلاگ دارند و اگر ندارید، باید به این فکر کنید که وبلاگ داشته باشید، چون امری استاندارد است.
بسیاری از وبلاگها امکان ثبت کامنت (comments) را میدهند.
💬 به افرادی که روی وبلاگ شما نظر گذاشتهاند نگاه کنید.
اگر وبلاگ ندارید، به کامنتهای رسانههای خارجی یا پوشش خبری که در مورد شما منتشر شده است توجه کنید.
👂 این افراد میخواهند دیده شوند و شنیده شوند. این دلیل اصلی است که کامنت میگذارند.
هیچ کس بدون دلیل کامنت نمیگذارد.
اگر به آنها پیام دهید یا ایمیل بزنید و دعوت کنید ۱۰ دقیقه دربارهی محصول صحبت کنند، احساس خاص بودن میکنند و احتمال جواب دادنشان زیاد است.
⚡ سومین گروه مهم، کاربران قدرتمند (power users) هستند.
فرض میکنیم لیستی از همهی کاربران خود دارید، و اگر سازمان شما کمی حرفهای باشد، احتمالاً اطلاعاتی دربارهی هر کاربر جمعآوری میکند.
کافی است به دنبال کاربران قدرتمند بگردید.
📊 کاربران قدرتمند را میتوانید بر اساس معیارهای مختلفی دستهبندی کنید، مثل:
• فرکانس استفاده (frequency): چند وقت یک بار از محصول استفاده میکنند؟
• میزان درگیری (engagement): مثلاً خرید مکرر، ارسال پیام زیاد، یا استفادهی مداوم از محصول.
⚠️ اگر سازمان شما این موارد را ردیابی نمیکند، تعجب کنید!
کاربران قدرتمند معمولاً:
• اطلاعات بیشتری دربارهی محصول دارند،
• زمان بیشتری را صرف استفاده از آن میکنند،
• و نکته مهمتر، بیشتر به محصول متعهد هستند.
💬 اگر به آنها پیشنهاد بدهید که دربارهی بهبود محصول صحبت کنند، احتمالاً علاقهمند خواهند بود.
🐦 و در نهایت، توئیتر (Twitter) را داریم.
من عاشق استفاده از توئیتر برای ارتباط با مشتریان هستم، چون محیطی عالی برای مکالمات است.
توئیتر یک معدن طلا برای پیدا کردن این افراد است و استفاده از آن بسیار ساده است.
✅ احتمالاً شما هم حساب توئیتر دارید؛
کافی است کسانی که به شما توییت (tweet) میکنند، پاسخ میدهند، لایک میزنند یا پستهای شما را به اشتراک میگذارند، بررسی کنید.
کانال آموزش جامع مدیریت محصول
@ProductManagementCourses
>>Click here to continue<<