TG Telegram Group Link
Channel: Physics & Astronomy
Back to Bottom
Physics & Astronomy
#اصل_مکملیت بخش سوم: در پست قبلی سعی کردم دیدگاه کلی ام را در رابطه با برداشت هایم از کوانتوم بنویسم، اما ظاهرا برای یک عده از مخاطبین کمی گنگ و نامربوط بوده است. البته حق هم میدم، محدودیت تعداد کاراکتر های هر پست و حجم بالای مطالب مد نظرم، باهم به تداخل…
هیچوقت شرودینگر نمیتوانست حدس بزند که در آینده ای نه چندان دور، گربه ای بخواهد با او سلفی بگیرد!
اینجاست که آینده بر گذشته تاثیر میگذارد...

پس شاید بتوان گفت که شرودینگر آزمایش ذهنی اش را بخاطر "بشه من" و علاقه نه چندان زیادش به گربه ها طرح کرد.
شرودینگر امیدوار بود حالت گربه "مرده" اتفاق بیافتد، آخر از گربه ها متنفر بود...
#آزمایش_انتخاب_تاخیردار_ویلر


یکی از ویژگی های عجیب در دنیای کوانتومی، رفتار موج-ذره است. طبق اصل مکملیت بور، اشیاء کوانتومی یا از خود خاصیت موجی بروز میدهند و یا خاصیت ذره ای. مثلا در آزمایش دوشکاف اگر یک دسته الکترون را به سمت شکاف ها شلیک کنیم، تا زمانی که ندانیم آن الکترون ها چه مسیری دارند و مکان آنها چیست خاصیت موجی فعال است. با برخورد موج به دو شکاف نیز طرح تداخل موجی را بر روی پرده مشاهده می کنیم. اما به محض اینکه در محل شکاف ها یک آشکارساز قرار دهیم تا متوجه شویم که الکترون ها از کدام شکاف عبور کردند، طرح موجی از بین رفته و خاصیت ذره ای فعال می شود. این حالت برای ذرات نور (فوتون) هم وجود دارد.

جان ویلر در سال 1987 آزمایش شگفت انگیزتری را طراحی کرد. او سعی داشت بفهمد که چه زمانی فوتون تصمیم میگیرد که موجی یا ذره ای رفتار کند. او به آزمایش دو شکاف یک لنز عدسی اضافه کرد که در جلوی شکاف ها قرار میگیرد. کار این عدسی متمرکز کردن نوری است که از هر شکاف عبور می کند. موج های عبوری از هردو شکاف ابتدا به سمت هم همگرا می شوند و در ادامه از هم جدا شده و هر یک مسیر جداگانه ای را طی می کنند(تصویر زیر). حال اگر پردۀ آشکارساز در خارج از کانون (جایی که مسیرها از هم متمایزند) قرار داشته باشد ما خاصیت ذره ای را مشاهده میکنیم. اما اگر پرده را درست در کانون قرار دهیم (به دلیل تداخل دو موج عبوری) خاصیت موجی پدید می آید.

نکته شگفت انگیز اینجاست که وقتی قرار باشد نور خاصیت ذره ای داشته باشد پس فوتون باید مانند ذره فقط از یک شکاف عبور کرده باشد. اما وقتی قرار باشد که ما خاصیت موجی را ببینیم نور باید مانند موج از هر دو شکاف عبورکرده باشد و در نقطۀ کانون با هم تداخل کنند. حال اگر ما اجازه دهیم که نور ابتدا تصمیم خود را بگیرد و از دو شکاف عبور کند و آنوقت ما تصمیم بگیریم که پردۀ آشکار ساز را در کجا بگذاریم چه اتفاقی می افتد؟ آیا ممکن است که نور بخواهد موج باشد و آنوقت ما آشکارساز را  در خارج از کانون عدسی بگذاریم؟ (در این صورت هم خاصیت موجی و هم خاصیت ذره ای اتفاق می افتد و اصل مکملیت نقض میشود) آزمایش های انجام شده نشان می دهد که پاسخ این سوال منفی است!

در این آزمایش نیز ما همواره یک نقاب از موج-ذره را مشاهده می کنیم، با این تفاوت که انتخاب نقاب وابسته به شرایط آزمایش در آینده است! گویی نوری که به سمت دو شکاف می آید از تصمیم آینده ما درباره محل قرار دادن پرده باخبر است و طبق آن تصمیم خود را میگیرد. اگر ما بخواهیم پرده را در کانون بگذاریم پس نور باید مانند موج از دو شکاف عبور کند و اگر بخواهیم خارج از کانون بگذاریم نور مجبور بوده مانند یک ذره تنها از یک شکاف رد شده باشد. بعد از این ایدۀ ویلر آزمایشات بسیار دقیق تر و پیچیده تری انجام شد که حاکی از صحت این امر دارد. حتی ویلر آزمایشاتی در ابعاد کیهان طراحی کرد تا نشان دهد این موضوع برای فوتون هایی که چند میلیون سال قبل، از لنز گرانشی کهکشان ها رد شده اند هم صادق است. علیرغم سکوت همیشکی کوانتوم کپنهاگی در پاسخ به این دسته آزمایشات، کوانتوم بوهمی توضیح زیبایی برای این پدیده دارد.

کانال تخصصی فیزیک هسته ای

@Nuclear_ph_ysics
#کنفرانس
موضوع: رازهای ماده، کاوش در دنیای فیزیک ماده چگال

📆تاریخ ارائه : پنجشنبه، 10 اسفند ماه

ساعت ارائه : 22 به وقت ایران

ارائه توسط: دکتر فرنود قمصری

- پژوهشگر پسا دکترای فیزیک ماده چگال، پژوهشکده فیزیک، پژوهشگاه دانش های بنیادی IPM
- دکترای فیزیک حالت جامد از دانشگاه خوارزمی تهران
- ارشد فیزیک ذرات بنیادی از دانشگاه زنجان
- کارشناسی فیزیک حالت جامد از دانشگاه علم و صنعت ایران


#محل_برگزاری
#سوپر_گروه_تخصصی فیزیک و نجوم:

https://hottg.com/+71iL3giJ9cY3ZTdk

کانال علمی:
@Nuclear_ph_ysics
Audio
آینده فیزیکی کیهان
- بررسی سناریوهای مختلف پایان فیزیکی کیهان بر اساس مدل ها و نظریات کیهان شناسی موجود
فرمت: ogg

پنجشنبه، 12 بهمن 1402

#اجرا_توسط
دکتر علی هادیان
- نویسنده و مترجم علم برای عموم
- مترجم کتاب جهان های موازی از میچیو کاکو
- مترجم کتاب طرح بزرگ از استیون هاوکینگ
- مدیر عامل نرم افزار زوبین

#برگزار_شده_در:
سوپر گروه تخصصی فیزیک و نجوم:
https://hottg.com/+71iL3giJ9cY3ZTdk
Audio
آینده فیزیکی کیهان
- بررسی سناریوهای مختلف پایان فیزیکی کیهان بر اساس مدل ها و نظریات کیهان شناسی موجود
فرمت: mp3

پنجشنبه، 12 بهمن 1402

#اجرا_توسط
دکتر علی هادیان
- نویسنده و مترجم علم برای عموم
- مترجم کتاب جهان های موازی از میچیو کاکو
- مترجم کتاب طرح بزرگ از استیون هاوکینگ
- مدیر عامل نرم افزار زوبین

#برگزار_شده_در:
سوپر گروه تخصصی فیزیک و نجوم:
https://hottg.com/+71iL3giJ9cY3ZTdk
Audio
آیا مدل استاندارد کیهانشناسی دچار بحران است؟
فرمت: ogg

جمعه، 27 بهمن 1402
به وقت آلمان: ساعت19:30 , 15 Feb)

#اجرا_توسط
دکتر سپهر اربابی

- کارشناسی ارشد از دانشگاه RWTH آخن
- دکترای اخترفیزیک، گرایش کیهانشناسی از دانشگاه پتسدام
- سالهای فعالیت در مدیریت طرح رصدخانه ملی ایران: 1395 - 1382
- عضو اسبق هیئت علمی دانشگاه های ایران
- پژوهشگر فیزیک‌پزشکی و پرتو درمانی بیمارستان دانشگاهی کلن

#برگزار_شده_در:
سوپر گروه تخصصی فیزیک و نجوم:
https://hottg.com/+71iL3giJ9cY3ZTdk
Audio
آیا مدل استاندارد کیهانشناسی دچار بحران است؟
فرمت: mp3

جمعه، 27 بهمن 1402
به وقت آلمان: ساعت19:30 , 15 Feb)

#اجرا_توسط
دکتر سپهر اربابی

- کارشناسی ارشد از دانشگاه RWTH آخن
- دکترای اخترفیزیک، گرایش کیهانشناسی از دانشگاه پتسدام
- سالهای فعالیت در مدیریت طرح رصدخانه ملی ایران: 1395 - 1382
- عضو اسبق هیئت علمی دانشگاه های ایران
- پژوهشگر فیزیک‌پزشکی و پرتو درمانی بیمارستان دانشگاهی کلن

#برگزار_شده_در:
سوپر گروه تخصصی فیزیک و نجوم:
https://hottg.com/+71iL3giJ9cY3ZTdk
Audio
🎙رازهای ماده، کاوش در دنیای فیزیک ماده چگال

فرمت: mp3
پنجشنبه ۱۰ اسفند ۱۴۰۲

#ارائه_توسط
دکتر فرنود قمصری

- کارشناسی فیزیک حالت جامد از دانشگاه علم و صنعت ایران
- ارشد فیزیک ذرات بنیادی از دانشگاه زنجان
- دکترای فیزیک حالت جامد از دانشگاه خوارزمی تهران
- پژوهشگر پسا دکترای فیزیک ماده چگال، پژوهشکده فیزیک، پژوهشگاه دانش های بنیادی IPM

#برگزار_شده_در:
سوپر گروه تخصصی فیزیک و نجوم:
https://hottg.com/+71iL3giJ9cY3ZTdk
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Audio
🎙رازهای ماده، کاوش در دنیای فیزیک ماده چگال

فرمت: ogg
پنجشنبه ۱۰ اسفند ۱۴۰۲

#ارائه_توسط
دکتر فرنود قمصری

- کارشناسی فیزیک حالت جامد از دانشگاه علم و صنعت ایران
- ارشد فیزیک ذرات بنیادی از دانشگاه زنجان
- دکترای فیزیک حالت جامد از دانشگاه خوارزمی تهران
- پژوهشگر پسا دکترای فیزیک ماده چگال، پژوهشکده فیزیک، پژوهشگاه دانش های بنیادی IPM

#برگزار_شده_در:
سوپر گروه تخصصی فیزیک و نجوم:
https://hottg.com/+71iL3giJ9cY3ZTdk
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یاسمین مقبلی فضانورد ایرانی تبار ناسا، نقاشی‌هایی را که کودکان ایرانی برایش فرستاده بودند، در پس‌زمینه زیبایی از کره زمین در ایستگاه فضایی بین‌المللی در صفحه اینستاگرام خود به نمایش گذاشت و به زبان فارسی نوشت: «باعث افتخار من است که بیشتر از صد نقاشی از کودکان ایران بدستم رسیده. ممنون که به فکر من هستید. امیدوارم بتوانید به تمام آرزوهایتان برسید.»

🛰و حالا این نقاشی که در ویدئو می بینید نقاشی دانشمندِ کوچک ۸ ساله ی حاضر در جمع ما نجمه جان بر فراز زمین زیبای آبی ما هست

ما به نبوغ و علاقه ی نجمه جان افتخار میکنیم و آرزوی بهترینها را برای دانشمند کوچکمان و تمامی کودکان در هرجای دنیا داریم

کانال تخصصی فیزیک هسته ای و نجوم

@Nuclear_ph_ysics

سوپر گروه فیزیک تخصصی و نجوم

https://hottg.com/+71iL3giJ9cY3ZTdk
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#QBism

این طرز فکر را اینطور معرفی میکنم که اگر جهان متشکل از اطلاعات و چیزهایی باشد که از آنها بی اطلاعیم، بعد از اندازه گیری سیستم های کوانتومی و کسب اطلاعات از جهان مان صرفا میفهمیم که چه اتفاقی افتاده بود یا قرار بود بیافتد و حالا واقعیت از پیش تعیین شده را فهمیدیم.

درواقع کیوبیسم یک دترمنیسم به خصوصی را حاکم بر جهان میداند که گویا نامرتبط با اندازه گیری و اثر انسان بعنوان ناظر بر سیستم های فیزیکی و مجموعا جهان، میباشد.

دترمینیسم را معادل با همان واژه جبر قرار میدهیم. طبق این تفسیر، اسپین الکترون قبل از اندازه گیری اش مشخص بوده و ما صرفا پس از اندازه گیری به اطلاعات آن سیستم پی بردیم و مثلا فهمیدیم که اسپین الکترون مورد بررسی بالا است یا پایین.

در اینجا میتوان نتیجه گرفت که کیوبیسم، تابع موج را واقعی نمیداند و درواقع میگوید کار معادله شرودینگر صرفا پیشبینی کردن است. مثلا پیشبینی آب و هوا که در آخر هوا یا آفتابی میشود یا ابری!
تابع موج اما میگوید احتمال ابری بودن بیشتر است و در نهایت ممکن است هوا ابری بشود.
اگر هوا ابری شد، آیا میتوان ادعا کرد که اطلاعات مربوط به حالت هوای آفتابی از بین رفت و فقط هوای ابری ماند؟!
پاسخ این است: خیر!

کیوبیسم استدلال میکند که چون تابع موج تابعی واقعی نیست، پس نتایج واقعی هم نمیدهد و نباید نگران نابود شدن حالت های قابل پیشبینی اما انتزاعی بود!
فکر کنم تا اینجا متوجه شده اید که کیوبیسم تحت شعاع مکتب فلسفی “معرفت شناسانه” قرار میگیرد و هرجا که کسی خواست تابع موج و حالت های مجاز را غیرواقعی بداند و به قولی قضیه را ماستمالی کند، باید بدانیم که احتمالا معرفت را بر واقعیت هستی مقدم میداند!

کیوبیسم معتقد است که هنگام مشاهده یک سیستم و اندازه گیری کمیت های ذره، چیزی را در ذات طبیعت تغییر نمیدهد و درواقع اصلا اثر مشاهده وجود خارجی ندارد و معرفت ماست که تغییر میکند. وقتی میزان اطلاعات ما درباره سیستم فیزیکی بواسطه مشاهده بیشتر بشود، پس فهمیده ایم چه بر سر آینده این سیستم خواهد آمد و اگر در پیشبینی هایمان دچار خطا شدیم، علت نقص در میزان اطلاعات ماست.

کیوبیسم در لغت درواقع از
Quantum-Bayesianism
آمده که به فارسی باید بنویسم: کوانتوم بیزیانیسم.
نام بیزیانیسم هم از نام یک شخص که درباره احتمالات مطالعه و نظرات زیادی داشته است امده. تامس بیز که یک کشیش بود.

اما احتمالا با شنیدن کلمه کیوبیسم به یاد سبک کوبیسم در هنر و فلسفه هم افتادید که چندان هم بی ربط نیست!

اگر نویسنده این مطلب را میشناسید احتمالا میدانید که من هم در حیطه نقاشی و هم موسیقی کار میکنم و مطالعات زیادی داشتم و مدرک کتابت خطاطی هم دارم و همیشه برایم سوال بوده که اگر رنگ های مختلف را در کنار هم استفاده کنیم و قرار بدهیم، چطور بیننده حس میکند که تابلو عمق دارد؟

هنرمندانی همچون براک و پیکاسو که سبک شان در نقاشی کوبیسم بوده، همزمان با رشد کوانتوم در اروپا با بنیانگزاران کوانتوم هم نظر و هم دیدگاه بودند و از یک مکتب فکری بودند که هردو بر سر اینکه میتوان جهان را از منظرگاهی یکسان و واحد نمایان کرد و توضیح داد، دور شدند.

در اوایل قرن بیستم، لوی استروس میفهمد که مطالعه فرهنگ، تغییر آن است.
زیگموند فروید متوجه شد که هیچ پزشکی بدون تاثیر بر ذهن بیمار نمیتواند او را درمان کند و یا به مشکل پی ببرد.

ایراد کیوبیسم همینجاست که بدون در نظر گرفتن تاثیر ناظر بر جهان، جهان را جدا از ناظر میبیند و میگوید ناظر تاثیری بر سیستم های فیزیکی ندارد و تغییری در ذات طبیعت صورت نمیدهد، بلکه فقط تماشا میکند و اطلاعات بیشتری کسب میکند.

انگار کیوبیست ها فراموش کرده اند که جسم خودشان هم با همین قوانین و قواعد کوانتوم مکانیک توضیح داده میشوند!

در پست بعدی به یک پارادوکس معروف خواهم پرداخت. اما نه به این شکل که احتمالا در طی مطالعه این متن حس تکه تکه بودن مطالب بهتان دست داد!
من خواستم از روحیه هنری استفاده کنم و سبک کوبیسم را بهتان نشان بدهم.

قرمز در کنار سفید، سیاه در کنار صورتی و سبز در کنار خاکستری!

حسی ناخوشایند که از دیدن تابلوهای سبک کوبیسم بخاطر همین تضاد ها به شخص دست میدهد و انگار مشوش شده، اما یک سوال مهم را شکل میدهد:
چرا با وجود همه رنگ های متناقض باهم در طبیعت، برخلاف تابلوهای کوبیستی اما از دیدن طبیعت آرامش میگیریم و لذت میبریم؟!

من در این پست یک نویسنده کوبیست بودم!

🪐کانال تخصصی فیزیک و نجوم 🔭

💫 @Nuclear_ph_ysics
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#حالت_های_ذهنی
#تجربه

قسمت اول:

مدت هاست که درباره جهانهای موازی دارم مطلب مینویسم و تحقیق میکنم و به همین علت، با انواع تفکرات و طرق مختلف نقد یا تایید این ایده مواجه شدم و حالا تصمیم گرفتم یک جمع بندی کلی را از رویارویی با حجم عظیمی از طرز فکرهای مختلف اینجا منتقل کنم.

شاید در نظر اول، ایراد اساسی جهانهای موازی را همگی چشم بسته این مسئله بدانیم که حقیقتا “جهانهای موازی قابل آزمودن و مشاهده پذیر نیستند” .
باید بگویم بله، همینطور است!
اما اگر اینطور است، پس آیا میتوان جهانهای موازی را شبه علم برشمرد؟
آیا چون اینگونه ایده ایست، پس به درد علم نمیخورد؟

بیایید روایتی را از قبل تر مرور کنیم.
در فلسفه ذهن برای توضیح و توصیف سوالاتی از جنس خودآگاهی، آگاهی و حالات ذهنی، دیدگاه ها و رویکرد های مختلفی وجود دارند که هر کدام از این دیدگاه ها، مبتنی بر اصولی خاص هستند و پیش بینی هایی درباره حیطه شان میکنند که حقیقتا تا به امروز، ما با تحقیق در علم و تکنولوژی توانستیم صحت یا عدم صحت این پیشبینی ها را تا حدی بسنجیم و به یک نتیجه اولیه برسیم که آیا این دیدگاه تا چه حد درست و منطقی پیش رفته است و الان چقدر میتواند مقبول واقع شود؟

یکی از مسائلی که باعث شده این دیدگاه ها به وجود آیند، مسئله ای است که حقیقتا بسی پیچیده و سخت است.
آن هم این است که ما هیچکدام دسترسی به حالات درونی همدیگر نداریم و نمیتوانیم حالات درونی مان را با هم قیاس کنیم.
اگر همزمان من و شما به یک سیب سرخ نگاه کنیم، احتمالا هردو خواهیم گفت چه سیب قرمز زیبایی!
اما ایا حس قرمز بودن سیب یا تجربه رنگ قرمز من و شما، دقیقا یکسان است؟
ایا قرمزی که من تجربه کردم دقیقا همان حسی است که شماهم تجربه کردید؟!
بله؟ ثابت کنید یا حداقل راهی را بیابید که بتوان موضوع را بررسی کرد و اگر پاسخ تان خیر است، پس پذیرفته ایم که هیچکدام به حالات درونی و ذهنی یکدیگر دسترسی نداریم.
فلانی میگوید من دردم گرفته و دارم میمیرم، در حالی که من و شما نشسته ایم و نگاهش میکنیم!
آیا تعریف درد برای او و تعریف درد برای من، هردو یکسان است؟ آیا اصلا حس درد قابل تعریف است؟ درمورد شما چطور؟ آیا اصلا حس درد های ما، باهم یکسان است؟

ما درد را موقعی تجربه میکنیم که مثلا یک سیخ داغ به بدنمان برخورد کرده باشد، سیخ داغ هم گرما دارد و درواقع درد ما ناشی از گرماست.
پس شاید بتوان تا حدی توصیف کرد که مثلا گرما باعث ایجاد این درد است و خود درد هم باعث ایجاد حالات ذهنی دیگری همچون ناله، بی قراری، ناراحتی و شیون و… است.
سوالی که پیش می آید این است که چرا برخی افراد در مقابل درد مقاومت بیشتری نشان میدهند و حتی میتوانند طوری وانمود کنند که انگار دردی وجود ندارد، اما فرد دیگری با نیمی از شدت آن درد ممکن است شیون و ناله کند و حتی از هوش برود!
این خود به تنهایی میتواند گویای این باشد که تجربه درد توسط هر فرد، خاص همان فرد است و هیچ فرد دیگری دقیقا همان تجربه را ندارد!
حتی اگر بر فرض محال همچین تجربه ای توسط فردی دیگر دقیقا به همان شکل هم وجود داشته باشد، نمیتوان این دو حس را باهم قیاس کرد تا بتوان اثبات کرد که این دقیقا همان است!

اما حالت ذهنی ناله و شیون را با حس درد و حس درد را با سیخ داغ و سیخ داغ را با گرما توصیف کردیم.
سوالی که وجود دارد این است که گرما را چگونه توصیف کنیم؟
آیا اصلا گرما معنا دارد؟ آیا گرما قابل تعریف است؟
آیا گرما را جز انرژی جنبشی ذرات سازنده ماده میتوان تعریف کرد؟
ما اصلا ذرات سازنده ماده را نمیبینیم بلکه فقط بر اثر گرما به وجود انرژی جنبشی در ذرات ماده پی بردیم.
حالا چالش از اینجا آغاز میشود که فرض کنیم یک شخص تابحال گرما را تجربه نکرده و برای اولین بار واژه گرما را از زبان ما میشنود و میپرسد که “گرما چیست؟”
پاسخ تان به این فرد فرضی چیست؟
میگویید انرژی جنبشی ذرات ماده؟
یا میگویید حسی است که با آن تعریق صورت میگیرد؟
اصلا مگر لزوما گرما باعث تعریق میشود؟ خیر! شما فقط تجربه ای خاص را از گرمای زیاد که باعث تعریق تان شده بود را برای توصیف گرما استفاده کردید که خود دارای خطاها و ایرادات اساسی است و اینجا میبینیم که هرکسی با تجربه شخصی خودش میخواهد فرد سوال کننده را درباره چیستی گرما مجاب کند!

🪐کانال تخصصی فیزیک و نجوم🔭

🪐 @Nuclear_ph_ysics 💫
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#حالت_های_ذهنی
#تجربه

قسمت دوم:



اما واقعیت این است که گرما تجربه شدنی است و چندان قابل توضیح نیست. هرکسی خودش تجاربی خاص دارد و این تجارب به حالت های ذهنی دیگری می انجامد مانند داغی و درد که خود درد باعث تشخیص محل زخم یا جراحت میشود و الی آخر…

حالا اینکه میدانیم که نمیتوانیم تجارب درونی خودمان را دقیقا توضیح بدهیم، اما از تجارب یکدیگر استفاده میکنیم تا با واژگان بصورت اشاره ای به پدیده ها و حالت های ذهنی و درونی که تجربه کرده ایم، مقصودمان را برسانیم و آن حالتی که میخواهیم در ذهن مخاطب مان تداعی شود را تا حدودی تداعی کنیم.
حقیقتا به این رویه و این پروسه عادت کرده ایم، وگرنه بسیار دشوار و پیچیده و طاقت فرسا است که هرکدام ما را در زندانی دور از هم قرار بدهند و ما تنها راه ارتباطی مان این باشد که با علائم اولیه مانند آتش، دود، دست و شکلک بخواهیم باهم بحث فلسفی کنیم!

اینجاست که با گمانه زنی بر مبنای برخی پیشفرض ها آمدیم رویکردهایی را برگزیدیم و با اصول مبنای آن رویکردها، مسائلی را پیشبینی کردیم و با آزمون و خطا به صحت این رویکردها پی بردیم.
یکی از این پیشبینی ها، نظریه روانشناسی بود که هنوز هم درحال پس دادن آزمون رویکردهایش است!

روانشناسی را میتوان تا حد بسیار نزدیکی از نتایج رویکرد رفتارگرایان فلسفی دانست.
رفتارگرایی میخواهد هر واژه ای که دارای معنی است را با کارکرد و عملکرد آن معنا در جهان قابل مشاهده بسنجد و اگر آن واژه ی معنادار نظری، عملکردش در جهان قابل مشاهده و اندازه گیری بود، پس میپذیریم اش و اگر قابل مشاهده نبود، از دایره علم خارجش میکنیم و به آن آنطور که باید، نمیپردازیم.

این دیدگاه از حد خود فراتر رفت و باعث سردرگمی های زیادی در روانشناسی شد، با این حال خیلی زود ایراد اساسی رفتارگرایان به راحتی آشکار شد و ظاهرا با کمی ملایمت بیشتر پیش رفت، چون همانطور که ایرادات اساسی به این رویکرد وجود دارد، نقاط قوتی هم میشود در این رویکرد پیدا کرد که فعلا قصد ندارم به آنها بپردازم.

اگر بنا باشد همه واژگان نظری، دارای معنا باشند و معنای آنها دارای عملکردی قابل مشاهده در جهان باشد، آنوقت بیش از نیمی از فیزیک نظری را باید به معنای دقیق کلمه بریزیم دور!
چرا که خیلی از واژه های نظری، خودشان توسط واژه های نظری دیگری تعریف میشوند.
مثلا ما همواره سوپرپوزیشن را با واژگان نظری همچون تابع موج، اسپین، حالت مجاز و واژگان بسیار دیگر برای تعریف تابع موج، اسپین و بقیه واژگان نظری که حقیقتا ماهیتی انتزاعی دارند، تعریف میکنیم.

ما هیچکدام از این واژگان معنادار را تجربه نکرده ایم و یا حداقل به مانند دیگر واژگان فیزیک مثل گرما، بازتاب نور و شکست نور، تجزیه طیف و یونیزاسیون و… با آنها مستقیم رو در رو نشده ایم و به عبارتی مشاهده شان نکرده ایم.

اما دقیقا همان موقع که کارکردگرایان هیاهو به راه انداخته بودند، مکتبی قدیمی تر و آشنا، یعنی پوزیتیویسم به حمایت کارکردگرایی برخواست.
پوزیتیویسم در کلیت خودش میگوید هرچیز پذیرفته شده ای لزوما باید تجربه شده باشد و قابل مشاهده باشد، مثل جهان درحال انبساط و یا مثلا سقوط سیب و عدم سقوط ماه روی زمین و پی بردن به نیروی گرانش و قوانین آن!

اما ایا واقعا علم را میتوان به همین راحتی محدود به امور مشاهده ای کرد و مرز علم را مشخص کرد و شبه علم را از علم جدا کرد؟

🪐کانال تخصصی فیزیک و نجوم🔭

☄️@Nuclear_ph_ysics 🌟
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#حالت_های_ذهنی
#تجربه

قسمت سوم:

ما نظریاتی در علم داریم که هرگز مشاهده نشده اند و تجربه هم نشدند، با این حال از اصول نظریات حاکم بر فیزیک هستند و مدل هایمان را پیش میبرند.
مثلا هیچگاه سوپرپوزیشن را کسی ندیده است، بلکه فقط موج را که به علت خصیصه ای بنام سوپرپوزیشن بوجود می آید را مورد بررسی قرار داده ایم و بهترین و منطقی ترین حالت های ذهنی مان را کاویده ایم و به دفعات زیاد آن را آزموده ایم و در نهایت متوجه شدیم که مدل سازگار است!
اما آیا این مدل میتواند همه چیز را توضیح بدهد؟
جواب خیر است.
پس اینجا مجبوریم شکل های مختلفی از زبان آن مدل را پیش بگیریم تا ببینیم آیا واقعا میتوان به نتیجه ای رسید که بخش های تاریک ماجرا را هم توصیف کرد و توضیح داد؟
خوشبختانه یا شوربختانه، نتایج متعدد و البته مختلف است که در مجموع، متحیرکننده مینماید. اما مسئله اینجاست که چگونه باید با این نتایج منطقی مختلف مواجه شد؟
مگر نه اینکه هرکدام آنها یک نتیجه گیری منطقی است؟ پس چرا با یکدیگر همخوانی ندارند؟ مگر طبیعت بر پایه منطق عمل نمیکند؟ اصلا منطق چیست؟ اینها سوالاتی هستند که پاسخ بهشان عمیقا اعجاب انگیز است!

حالا بهترین نوع برخورد با چنین طبیعت سرکشی، این است که دنبال راه هایی برای پیدا کردن پاسخ بود، نه اینکه پاسخ های احتمالی را بخاطر نداشتن شرایط ازمودن فیلتر کرد و از دایره علم خارج کرد. هیچکس تابحال موفق به تجربه سوپرپوزیشن نشده اما همگی میدانیم که سوپرپوزیشن از اصول مکانیک کوانتوم است، چون چیزی که در طبیعت مشاهده میشود و چیزی که ریاضیات(زبان فیزیک) پیشبینی کرده بود، سازگاری دارند. با این حال هیچکس سوپرپوزیشن را ندیده است!
از این رو، به نتیجه ای میتوان رسید که ظاهرا طبیعت، با تمام اجسام و موجوداتش در هر سطح و مقیاسی، با هر خصیصه ای و با هر کیفیتی، به تنهایی و در ذات خودش بی معناست، بلکه این معنا حاصل ارتباطی خاص میان اجزای طبیعت است.
خصیصه ها نیز خودشان از این قاعده مستثنا نیستند. برای مثال، سرما یا گرما، خصیصه های یک گاز است اما ذاتا درباره گاز وجود ندارند، بلکه در یک ارتباط قاعده مند بین ناظر و آن گاز معنا میابند. اصلا سرما وجود ندارد، بلکه به فقدان گرما، سرما اطلاق میشود و خود گرما نیز چیزی جز جنبش اتم های گاز نیست. پس اینجا به آن ارتباط باید پرداخت که باعث معنا یافتن طبیعت از منظر انسان میشود.
آیا موبایلی که در مقابل چشمان شماست و نوری که از صفحه موبایل به چشمان شما میرسد از چیزی غیر از اتم ساخته شده است؟ آیا اتم ها از قاعده ای بنام عدم قطعیت تبعیت نمیکنند؟ پس چطور اجتماع اتم ها در مقابل چشمان شما باعث انتقال مطالب درون ذهن من به شما و تداعی گفته های من در ذهن شما میشود؟
ظاهرا طبیعت با خودش رو راست نیست. دائما میپرسم: چرا وقتی به یک سیستم کوانتومی میپردازم، ناگهان سوپرپوزیشن غیب میشود و من با قطعیت درباره یکی از حالات ممکن احتمالی قبل از نظارتم مواجه میشوم؟ بی آنکه بپرسم: من چه هستم؟ من هم از همان سیستم ها یعنی ذرات ساخته شدم. من نمیتوانم خودم را چیزی فراتر در نظر بگیرم که با دخالتم در سیستم کوانتومی، نقشی ایفا نمیکنم و اثری نمیگذارم! من هم جزئی از همین سیستم هستم که در یکی از حالات آن، همزمانی بین مشاهده من و آن حالت بخصوص الان یعنی گوشی در مقابل چشمان و تمام جزئیات اش قرار گرفته ام که میتوانم آن را اینگونه تجربه کنم. پس آیا حالت های دیگری نمیتوانند وجود داشته باشند؟
این است که میگویم طبیعت با خودش رو راست نیست!
چون من هم خودم جزئی از طبیعتم!
خواص موجودات، تنها هنگامی بر ما نمایان میشوند که موجودات در ارتباط با موجودات دیگر با هم برهم کنش دارند و این برهم کنش های متوالی، شبکه ای از برهم کنش هارا شکل میدهد که مجموعا جهان را نمایان میکند.

هیچ چیزی خودش را نمایان نمیکند، مگر موقعی که با چیزی دیگر بر هم کنش داشته باشد و بعبارتی هیچ چیزی معین و موجود نیست، مگر در ارتباط با چیزی دیگر.

اما حالا چه کنیم؟
دقیقا چه نتیجه ای میگیریم؟
منظرگاه مناسب برای نتیجه گیری کجاست؟

💫کانال تخصصی فیزیک و نجوم🔭

☣️ @Nuclear_ph_ysics ⚛️
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🎙 #سخنرانی
💡موضوع: ماده تاریک، تاریخچه و نظریه های رایج

📆تاریخ ارائه : پنجشنبه، ۳۰ فروردین ماه ۱۴۰۳

ساعت ارائه : ۲۲ به وقت ایران

🗣️ارائه توسط: دکتر احسان یوسفی

- پژوهشگر فعال IPM
- دکترا کیهانشناسی از IPM
- ارشد ذرات بنیادی و میدان ها از دانشگاه شهید بهشتی
- کارشناسی فیزیک از دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی

🔴#محل_برگزاری
☢️#‌سوپر_گروه_تخصصی فیزیک و نجوم:

https://hottg.com/+71iL3giJ9cY3ZTdk

⚛️کانال علمی:
@Nuclear_ph_ysics
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Audio
ماده تاریک، تاریخچه و نظریه های رایج

پنجشنبه، ۳۰ فروردین ماه ۱۴۰۳

#ارائه_توسط
دکتر احسان یوسفی

- پژوهشگر فعال IPM
- دکترا کیهانشناسی از IPM
- ارشد ذرات بنیادی و میدان ها از دانشگاه شهید بهشتی
- کارشناسی فیزیک از دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی

🔴#برگزار_شده_در:
سوپر گروه تخصصی فیزیک و نجوم:
https://hottg.com/+71iL3giJ9cY3ZTdk
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
DMS01.pdf
2.9 MB
فایل مربوط به سخنرانی جلسه اول ماده تاریک توسط دکتر احسان یوسفی

برگزار کننده جلسه:
سوپر گروه تخصصی فیزیک و نجوم
🎙 #سخنرانی
2️⃣قسمت دوم
💡موضوع: ماده تاریک، تاریخچه و نظریه های رایج

📆تاریخ ارائه : پنجشنبه، ۳ خرداد ماه ۱۴۰۳

ساعت ارائه : ۲۲ به وقت ایران

🗣️ارائه توسط: دکتر احسان یوسفی

- پژوهشگر فعال IPM
- دکترا کیهانشناسی از IPM
- ارشد ذرات بنیادی و میدان ها از دانشگاه شهید بهشتی
- کارشناسی فیزیک از دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی

🔴#محل_برگزاری
☢️#‌سوپر_گروه_تخصصی فیزیک و نجوم:

https://hottg.com/+71iL3giJ9cY3ZTdk

⚛️کانال علمی:
@Nuclear_ph_ysics
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Audio
ماده تاریک، تاریخچه و نظریه های رایج
« قسمت دوم
2️⃣»

پنجشنبه، ۳ خرداد ماه ۱۴۰۳

#ارائه_توسط
دکتر احسان یوسفی

- پژوهشگر فعال IPM
- دکترا کیهانشناسی از IPM
- ارشد ذرات بنیادی و میدان ها از دانشگاه شهید بهشتی
- کارشناسی فیزیک از دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی

🔴#برگزار_شده_در:
سوپر گروه تخصصی فیزیک و نجوم:
https://hottg.com/+71iL3giJ9cY3ZTdk
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
FirstS2.pdf
2.9 MB
فایل مربوط به سخنرانی جلسه دوم ماده تاریک توسط دکتر احسان یوسفی

برگزار کننده جلسه:
سوپر گروه تخصصی فیزیک و نجوم
HTML Embed Code:
2024/06/01 20:42:39
Back to Top