TG Telegram Group Link
Channel: نشر افکار
Back to Bottom
به مناسبت نمایشگاه کتاب تهران کتاب‌های الکترونیک نشر افکار در طاقچه و فیدیبو با تخفیف ویژه عرضه می‌شود.
برای مشاهده و خرید کتاب‌های تخفیف‌دار روی لینک‌های بالا کلیک کنید.
@NashrAfkar
منتشر می‌شود:

بیگانه‌ای در کاخ سفید
(زندگی‌نامۀ سیاسی برنی سندرز در گفت‌وگو با هاک گاتمن)
مجموعۀ یک زندگی سیاسی - ۱
ترجمۀ حیدر نصیرنژاد
@NashrAfkar
از زمانی که فعالیت‌های سیاسی‌ام را به عنوان فعال حقوق مدنی در دانشگاه شیکاگو، فعال صلح در دوره جنگ ویتنام، و حامی اتحادیه‌های کارگری و مبارزات مردمی شروع کردم، آنچه بیش از همه درخصوص سیاست‌های انتخاباتی مرا آزرده‌خاطر می‌کرد، فرومایگی بود. به نظر می‌رسید که رسانه‌ها و احزاب سیاسی رأی‌دهندگان را تشویق می‌کنند تا بر این اساس که فلان نامزد لبخند جذابی دارد یا با نیش و کنایه نامزد دیگر را تحقیر می‌کند تصمیم بگیرند، نه براساس خرد، آگاهی و آرمان‌گرایی. من هرگز نمی‌خواستم عضوی از این سیاست بی‌رحم باشم و به نظرم کار خوبی کرده‌ام که در طول سال‌ها فعالیت برای دستیابی به اهداف و مشاغل انتخاباتی از این رویه اجتناب داشته‌ام.
چاپ نخست این کتاب، با عنوان بیگانه در مجلس، دو دهه پیش، پس از این که من از ایالت و رمانت برای مجلس نمایندگان آمریکا انتخاب شدم، منتشر شد؛ مدت‌ها پیش از آنکه تصور شرکت در مبارزات انتخابات ریاست جمهوری را داشته باشم. این مسأله حکایت از این دارد که ما چگونه یک سیاست ترقی‌خواهانه مستقل در یک شهر و سپس در یک ایالت ایجاد کردیم. این حکایتِ عصیانی است که ابتدا به تصاحب شهرداری برلینگتون، بزرگترین شهر و رمانت، و سپس به تصاحب یک کرسی از کنگره انجامید. از همه مهم‌تر بیانگر این است که ما چگونه از اعتبار حاصل از پیروزی‌ها بهره بردیم تا تغییراتی برای بهبود زندگی افرادی که متحدان زیادی در مسند قدرت ندارند، ایجاد کنیم.

بیگانه‌ای در کاخ سفید
(زندگی‌نامۀ سیاسی برنی سندرز در گفت‌وگو با هاک گاتمن)
مجموعۀ یک زندگی سیاسی - ۱
ترجمۀ حیدر نصیرنژاد
@NashrAfkar
تنهایی
قادر مورالی (قزاقستان)

کنار برادر
کنار دوست نیز
گاهی آدم تنهاست
در مجلس شادی
در لحظه‌های گذرا نیز
گاهی آدم
از تنهایی خفه می‌شود.
من باید
همدلی، دلداری داشته باشم.
کجاها را بگردم
کجاها را جستجو کنم؟
این گونه است
که گاهی
جگر آدم کباب می‌شود
برای جرعه‌ای آب دریا.


روزهای چوبی
(گزیدۀ شعر معاصر جهان)
گزینش و ترجمه به فارسی: رسول یونان
سفارش آنلاین از پخش ققنوس و پخش چشمه
@NashrAfkar
منتشر می‌شود:

تفاوت
گفت‌وگوی مصطفی شریف با ژاک دریدا دربارۀ اسلام و غرب
به پیوست گفت‌وگوی صبا محمود با طلال اسد
ترجمۀ مریم وحدتی و امین بزرگیان
مجموعۀ گفت‌وگوی شرق و غرب - ۱
@NashrAfkar
آشنایی هرچند اجمالی با اندیشۀ ژاک دریدا دیدگاه سرسختانه‌اش دربارۀ نه تنها متافیزیک غربی، بلکه در خصوص هرنوعی از متافیزیک را بر ما آشکار می‌سازد. دریدا در آثار متعدد خود پیگیر این هدف است که مدرنیته و سوژۀ غربی را واسازی کند، متافیزیک حاکم بر آن را عیان سازد و آنگاه نسبت درهم‌تنیدۀ این متافیزیک دنیوی را با مسیحیت هویدا کند. لیکن در مواجهه با اسلام وضعیت فلسفیدن او پیچیده‌تر به نظر می‌رسد. انتظاری از او نیست تا به عنوان فیلسوفی غربی از اسلام سخن بگوید و او نیز چنین نکرده است. از حیث روش‌شناسی و بنا بر نوع فلسفه‌ورزی او می‌باید چشم داشت که فلسفۀ دریدا در قبال نهاد اسلام نیز نگرش سرسختانه‌اش در مواجهه با متافیزیک را پی بگیرد. او این کار را به ساکنان سرزمین‌های عینی و ذهنی اسلام وامی‌گذارد. همواره در نوشتار او برای مخاطبان‌اش در این سرزمین‌ها فراخوانی به نقد متافیزیک حاکم بر جهانشان وجود دارد. نخستین کلاف این پیچیدگی، سکوت حرفه‌ای معقول و قابل انتظار وی در قبال دین اسلام است. دریدا در این کتاب نیز درباره اسلام چندان سخن نمی‌گوید، اما چنان که از کلام و زندگی‌اش برمی‌آید، مالامال از اندیشه الجزایر و مسلمانان است. چنان به زادگاهش، الجزایر، پیوستگی دارد که یکی از اساسی‌ترین بخش‌های دستگاه فلسفی‌اش یعنی موضوع «تفاوت» و «دیگری» را برآمده از حس «نوستالجریا»ی خویش - نوستالژی‌اش درخصوص الجزایر - می‌داند. «میراث فرهنگی‌ای که از الجزایر به من رسیده، چیزی است که احتمالا الهام‌بخش آثار فلسفی‌ام بوده است». این کتاب سند محکمی بر دل‌مشغولی او راجع به مسلمانان است. زمانی که باخبر شد سرطان به جانش افتاده، مستقیم از بیمارستان به کنفرانس آمد تا دربارۀ اسلام و غرب سخن بگوید. «اگر هر جلسه دیگری بود نمی‌توانستم حاضر شوم». پیچیدگی موضوع اینجا آشکار می‌شود منتقد متافیزیک چه می‌تواند دربارۀ دینی بگوید که مایل به سخنگویی درباره‌اش نیست؟ چگونه می‌تواند جایی حاضر باشد که در آن غیبت دارد؟
از متن مقدمه مترجمان

تفاوت

گفت‌وگوی مصطفی شریف با ژاک دریدا دربارۀ اسلام و غرب
به پیوست گفت‌وگوی صبا محمود با طلال اسد
ترجمۀ مریم وحدتی و امین بزرگیان
مجموعۀ گفت‌وگوی شرق و غرب - ۱
@NashrAfkar
نشر افکار درگذشت نیلوفر امرایی، نویسنده، مترجم و روزنامه‌نگار را به خانوادۀ ارجمند امرایی و جامعۀ فرهنگی ایران تسلیت می‌گوید.
از این مترجم برجستۀ ادبیات کودک و نوجوان آثار متعددی به یادگار مانده است که از جملۀ آن‌ها می‌توان به کتاب‌های «آشپزخانه‌ خانم گیلاس»، «با یک فکر بکر چه کار می‌توان کرد»، «آموزش در خانه: ساعت‌ها» و «آموزش در خانه: عددها» اشاره کرد.
نام او در فهرست مترجمان برگزیدۀ کودک و نوجوانِ جشنِ لاک‌پشت پرنده آمده است.
@NashrAfkar
اطلاعیه مراسم یادبود نیلوفر امرایی
منتشر شد:

پایان دادن به کار کودک در خیابان
(تحلیل وضعیت، مرور تجارب و راهبردها)
نوشتۀ جلوه جواهری، پیام روشن‌فکر، کاوه مظفری، دلارام علی و نیکزاد زنگنه
ویرایش مونا محمدزاده
با همکاری موسسۀ توانمندسازی زنان و کودکان مهروماه و موسسۀ رحمن
۳۴۷ صفحه
۳۵۰هزار تومان
سفارش آنلاین از پخش ققنوس و چشمه
@NashrAfkar
کار کودک در «پیمان‌نامۀ جهانی حقوق کودک» منع شده است، اما کودکان بسیاری در سراسر جهان، از جمله ایران، به عنوان نیروی کار در بخش‌های مختلف به کار گرفته می‌شوند. این کودکان، به دلیل زندگی و کار در محیط‌های ناامن و پرخطر، افزون بر از دست دادن دوران کودکی، در معرض مشکلاتی چون محرومیت از تغذیۀ کافی، بهداشت، سلامت و تحصیل، سوءاستفادۀ اقتصادی، تعرضات جنسی و آلوده شدن به مواد مخدر قرار می‌گیرند. متأسفانه مشاهدات روزمره و یافته‌های پژوهشی نشان می‌دهند که تعداد کودکان کار در شهرهای مختلف ایران رو به افزایش است. گذشته از مسئولیت اخلاقی و قانونی دولت و ملت در ارتباط با کودکان، با توجه به اهمیت کیفیت زندگی کودکان، حذف کار کودک یکی از مهم‌ترین مسائلی است که باید در صدر توجه پژوهشگران، برنامه‌ریزان و مسئولان اجرایی قرار گیرد. یکی از موانع اصلی برای برنامه‌ریزی و سامان‌دهی وضعیت کار کودکان، کمبود اطلاعات در این زمینه است.
در این کتاب سعی شده است که نخست، با مرور تحقیقات و پژوهش‌های موجود تصویری از وضعیت موجود کار کودک در خیابان ترسیم شود؛ در مرتبۀ بعد، قوانین، سیاست‌ها و برنامه‌های دولتی در این رابطه ارزیابی شده؛ پس از آن، تجارب سازمان‌های جامعۀ مدنی از طریق مصاحبه با مطلعان مورد بررسی قرار گرفته؛ در ادامه، تجارب موثر در سایر کشورها، با تمرکز بر کشورهای با شرایط مشابه، گردآوری و مطالعه شده؛ و در پایان، براساس تحلیل ذینفعان، گفت‌وگو با مطلعان و مرور تجارب موفق خارجی، خطوط راهبردی برای پایان دادن به کار کودک پیشنهاد شده است.

پایان دادن به کار کودک در خیابان
(تحلیل وضعیت، مرور تجارب و راهبردها)

نوشتۀ جلوه جواهری، پیام روشن‌فکر، کاوه مظفری، دلارام علی و نیکزاد زنگنه
ویرایش مونا محمدزاده
با همکاری موسسۀ توانمندسازی زنان و کودکان مهروماه و موسسۀ رحمن
۳۴۷ صفحه
سفارش آنلاین از پخش ققنوس و چشمه
@NashrAfkar
پایان دادن به کار کودک - sample.pdf
591.1 KB
پایان دادن به کار کودک در خیابان
(تحلیل وضعیت، مرور تجارب و راهبردها)

نوشتۀ جلوه جواهری، پیام روشن‌فکر، کاوه مظفری، دلارام علی و نیکزاد زنگنه
ویرایش مونا محمدزاده
با همکاری موسسۀ توانمندسازی زنان و کودکان مهروماه و موسسۀ رحمن
@NashrAfkar
کنش‌گر یا سلبریتی؟

سابقۀ کنش‌گران سلبریتی دست‌کم به زمان جنبش‌های حقوق‌ مدنی، ضدجنگ و محیط‌زیستی دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ بازمی‌گردد. بت‌های موسیقی پاپ و ستاره‌های فیلم‌ها مدت‌هاست که ‌به‌عنوان سفیران حقوق حیوانات، برابری جنسیتی و حقوق همجنس‌گرایان فعالیت می‌کنند. کنش‌گری سلبریتی‌ها در سال‌های اخیر رو به افزایش است. سازمان‌های غیردولتی سالانه با برگزاری کارزارهای بزرگ جمع‌آوری کمک‌های مالی، برای دریافت کمک‌هزینه، حمایت مالی اَبرشرکتی و پوشش رسانه‌ای با هم رقابت می‌کنند. افراد سرشناسی مانند کالین فیرف، مینی درایور و اسکارلت جوهانسن و هنرمندان راک مثل آنی لنوکس و کلدپلی از سفیران سلبریتی آکسفم هستند. لئوناردو دی‌کاپریو در هیئت مدیرۀ صندوق جهانی حیات‌وحش ایالات متحده، شورای دفاع از منابع طبیعی و صندوق بین‌المللی رفاه حیوانات حضور دارد. آنجلینا جولی به‌عنوان نمایندۀ ویژۀ کمیساریای عالی سازمان ملل برای پناهندگان فعالیت می‌کند. آن هاثاوی، بن استیلر، شون پن و بارابارا استرایسند از جمله «هواداران سلبریتی» بنیاد ویلیام جی. کلینتون هستند. اُپرا وینفری، یکی دیگر از هواداران بنام این سازمان، در سال ۲۰۰۹ بنیاد خود را تأسیس کرده است.
اکنون تقریباً هر فرد مشهوری با استفاده از برند خود، یک «حرکت» راه‌اندازی کرده است. سازمان‌های کنش‌گری، اَبرستاره‌ها را ‌به‌عنوان نمونه‌ای از افرادی معرفی می‌کنند که با «دلسوزی» به این‌ جایگاه رسیده‌اند. در همه‌ی کشورها هر حرکتی که شکل می‌گیرد، مملو از حضور سلبریتی‌هاست. ستارگان فیلم‌ها در حمایت از سازمان مردم برای برخورد اخلاقی با حیوانات سوژه‌ی عکاسی ‌برهنه می‌شوند. مارتین شین ‌به‌عنوان نمایندۀ صندوق بین‌المللی رفاه حیوانات با شکار خوک‌های آبی کانادایی مخالفت می‌کند. سازمان عفو بین‌الملل برای گسترش پیام‌های خود از خواننده‌ها استفاده می‌کند و با برگزاری کنسرت و انتشار اجراهای آورین لاوین، بلک‌آید پیز و U2 اقدام به جمع‌آوری کمک می‌کند.
کنش‌گری سلبریتی‌ها و نوع‌دوستی سرمایه‌دارانه گاهی منافعی هم در پی دارد. اما در نهایت، این تلاش‌ها بیشتر به همکاری سازمان‌های غیردولتی با اَبرشرکت‌ها، نابرابری و نوعی از سبک از زندگی مشروعیت می‌بخشد که توسط سرمایه‌داری به قیمت فقر و مشقت میلیاردها نفر در پایین هرم ایجاد شده است. ضمانت نیکوکاری، نوع‌دوستی ماجراجویانه و سفیران سلبریتی حامل یک پیام هستند: تا زمانی که از یکی دو حرکت حمایت می‌کنید، بسیار ثروتمند بودن نه تنها خوب است، بلکه حتی می‌تواند هدفی باشد که آرزوی رسیدن به آن را در سر داریم. این امر از نابرابری‌های فزاینده‌ی ثروت از دهۀ ۱۹۸۰ به بعد حمایت و از آن سیاست‌زدایی می‌کند. متخصص اقتصاد سیاسی آمریکایی، رابرت رایک ، در سال ۲۰۰۶ نوشت: «روزی را به یاد می‌آورم که حاکمیت، میلیاردها دلار از غول‌های سرمایه‌دار و همچنین مالیات‌دهندگان عادی می‌گرفت و این فرآیند دموکراتیک ما بود که تصمیم می‌گرفت این پول به چه چیزی تخصیص داده شود. من نمی‌خواهم ناسپاس یا خیلی احساساتی به نظر برسم، اما همان روش قدیمی را ترجیح می‌دهم».
بی‌شک بسیاری از رهبران سازمان‌های غیرانتفاعی کماکان برای نابرابری‌های فزاینده مرثیه‌سرایی می‌کنند و گاهی اوقات به شدت به آن حمله می‌کنند. آکسفم در سال ۲۰۱۳ از جهان خواست تا به طور مستقیم با دو بحران همزاد «فقر مفرط» و «ثروت مفرط» مواجه شود و خاطرنشان کرد که درآمد واقعی یک درصدِ فوق‌ثروتمند جهان، بین سال‌های ۱۹۸۸ تا ۲۰۰۸ حدود ۶۰ درصد افزایش داشته است. حتی گزارش مخاطرۀ جهانی مجمع جهانی اقتصاد در ۲۰۱۳، «اختلاف فاحش درآمد» را یکی از محتمل‌ترین و پرفشارترین مخاطرات جهانی ده سال آینده می‌داند. با این حال، بسیاری از سازمان‌های غیردولتی، سخاوت میلیاردرها و ستارگان فیلم‌ها را ستایش می‌کنند و رهبران برخی از همین سازمان‌ها برای پیشبرد کارزارهای جذب سرمایه و تبلیغات اَبرشرکتی، حقوق‌های اَبرشرکتی دریافت می‌کنند.

بخشی از کتابِ
پیمانکاران اعتراض
(چگونه سرمایه‌داری از کنش‌گری مدنی کسب‌وکاری سودآور می‌سازد)

نوشتهٔ پیتر دوورن و جانویو لابرن
ترجمهٔ نیکزاد زنگنه
سفارش از پخش ققنوس و چشمه
نسخهٔ الکترونیک در طاقچه
@NashrAfkar
كسی که برای جنگ می‌رود سر خود را نگاه نمی‌كند و كسی که به وصلت می‌رود به مال خود توجهی ندارد.
هَركسيّ په جنگ ءَ روت سرنه چاريت، هركسيّ په سانگءَ روت مال نه چاريت.
Har kassey pa jangaa rowt sara na chaarit Harkasey pa saangaa rowt maal na chaarit.

تحقیقی در امثال و حکم زبان بلوچی
نوشتهٔ درمحمد کرد
نسخهٔ الکترونیک در طاقچه
@NashrAfkar
منتشر می‌شود:

راهنمای موضوعی درام مدرن
مجموعهٔ دربارهٔ تئاتر - ۸
نوشتهٔ سوزان سی. دبلیو. ابوتسون
ترجمهٔ علیرضا سرخیل
@NashrAfkar
نمایشنامه و نمایشنامه‌نویسی در غرب سبقه‌ای چند هزار ساله دارد. ولی متأسفانه در میان ایرانیان هیچ‌گاه آن‌طور که باید و شاید با استقبال عموم مردم همراه نشده است. در خصوص دلایل این مسئله می‌توان مواردی چند را ذکر کرد. ولی یکی از مهم‌ترین دلایل، عدم درک درست خواننده یا بیننده از محتوای نمایشنامه است. این کتاب با ارائۀ تحلیلی موجز بر صد نمایشنامۀ بزرگ دوران معاصر می‌تواند کمکی بزرگ به خوانندۀ خود در درک نمایشنامه بکند و لذت تماشای نمایش‌ها و خواندن نمایشنامه‌ها را دوچندان کند.

راهنمای موضوعی درام مدرن
مجموعهٔ دربارهٔ تئاتر - ۸
نوشتهٔ سوزان سی. دبلیو. ابوتسون
ترجمهٔ علیرضا سرخیل
@NashrAfkar
همخوانی‌های کمدیا دلّ/آرته‌ی ایتالیایی با سیاه‌بازی ایرانی

همخوانی‌ها و ناهمخوانی‌های کمدیا دلّ/آرته با سیاه‌بازی را می‌توان در دو سطح داخلی و بیرونی دنبال کرد. سطح داخلی دربردارندۀ جنبه‌های ساختاری مثل شخصیت‌ها، پی‌رنگ‌ها، تکنیک‌های اجرا، و صحنه‌پردازی است، و سطح بیرونی به بسترهای تاریخی و اجتماعی‌ای نگاه می‌اندازد که هویت، ماهیت، و روند رشد هریک از این دو قالب نمایشی را شکل می‌دادند. نقطه‌های اشتراک بین اجزای سازندۀ دلّ/آرته و سیاه‌بازی را می‌توان در سه عنصر کلیدیِ شخصیت‌ها یا تیپ‌های ثابت، پی‌رنگ‌های آشنا و تکرارشونده که مبنای بداهه‌پردازی‌های بی‌شمار قرار می‌گرفتند، و فوت و فن های نمایشی مثل شیرین‌زبانی و نکته‌پرانی، استفاده از رقص و آواز، خنده گرفتن از لهجه‌ها و تغییرقیافه‌ها، و شوخی‌های قالبی پی گرفت. در رابطه با عنصر اول، بسیاری از ماسکراهای دلّ/آرته را می‌توان در برابرنهاد ایرانی‌شان بازشناخت. برای نمونه، سیاه که رنج‌های زندگی فرودستانه و رفتن به جنگ آن‌ها با سلاح خنده و مسخره‌بازی سیاستِ زرنگ/خنگ‌بازی بسته به موقعیت را تا مغز استخوان به او یاد داده، هم‌پوشانی آشکاری با آرلِکّینو دارد، و پیرمرد حریص و خسیس و هوس‌باز اما مغزفرسوده و زودباوری که هم به این نوکر وابسته است و هم از دست او یک لحظه امان ندارد به تعریف پانتالونه و حاجی، هردو، می‌خورد. فضل‌فروشی‌ها و خطابه‌گویی‌های بی سر و ته دوتّوره را هردو تیپ ملّا و وزیر تکرار می‌کنند، و کاپیتانوی ایرانی ما کسی نیست جز جاهل قلدرمآب و احساساتی و پهلوان‌پنبه که اغلب نوچه یا نوکری هم برای تیر کردن و شیر کردن خود دارد.
هم‌پوشانی‌های کلی پی‌رنگ‌های سناریوهای دلّ/آرته با پی‌رنگ‌های سنتی نمایش‌های سیاه‌بازی آن قدر گسترده هست که صحبت دربارۀ آن‌ها خیلی زود به مقایسه‌ی ریزه‌کاری‌های فرهنگی و عرفی می‌رسد. اما از اشاره‌ای کوتاه به لاتسوها یا شوخی‌های قالبی که در هردو نوع ایتالیایی و ایرانی نقش محوری دارند، نمی‌توان گذشت. «لاتسوها»ی سیاه‌بازی نیز مثل معادل‌های خود در دلّ/آرته به دو گروه بزرگ و کلیِ شوخی‌های عملی یا بدنی و شوخی‌های کلامی تقسیم می‌شوند. محسن سراجی در نظریه‌ی نمایش سیاه‌بازی، یکی از پژوهش‌های انگشت‌شماری که در زمینۀ سیاه‌بازی به چاپ رسیده، تلاشی برای گروه‌بندی گروه دوم انجام داده و به زیرگروه‌هایی مثل پرگویی، تکرار، حرف تو حرف، و نعل وارونه رسیده است.
سطح بیرونیِ بررسی تطبیقی بین سیاه‌بازی و کمدیا دلّ/آرته بیش از هرچیز به بیناکنش نمایش‌گران و گروه‌های نمایشی با نهادهای سیاسی، دینی، و اجتماعی روزگارشان می‌پردازد. گروه‌های دلّ/آرته به‌طور خودجوش تشکیل می‌شدند و برخلاف گروه‌های موسیقی دوره‌های رنسانس و باروک همواره در استخدام دائم یا برخوردار از حمایت مالیِ یک فرد صاحب جاه و مال نبودند. هرچند منابع نوشتاری تا زمانی که سایۀ سخت‌گیری‌های دینی شروع به سبک‌تر شدن نکرد حرفی از دلّ/آرته نمی‌زنند، اما در نیمه‌های سدۀ شانزدهم که شواهد تاریخی مربوط به اجراها عاقبت به این منابع راه پیدا می‌کنند، انگیزۀ اصلی نه چراغ سبز اشراف و یا کلیسا بلکه محبوبیت گستردۀ ماسکراها بین مردم و شهرت و نفوذ اجتماعی آن‌ها است. گروه‌های نمایشی دلّ/آرته در طیفی از مکان‌های عمومی، از کوچه و بازار و میدان گرفته تا تالارهای عمومی و سرانجام تماشاخانه‌ها، برنامه اجرا می‌کنند و اعضای این گروه‌ها از نظر موقعیت شغلی و مالی‌ با همتایان ایرانیِ صدها سال بعدِ خود در دسته‌های «مطربی» و «بنگاه‌های شادمانی» فاصله‌ای قابل توجه دارند. درست است که نخستین قراردادهای محضری مربوط به تشکیل گروه‌های دلّ/آرته هویت حرفه‌یی امضاکنندگان را طوری بازتاب می‌دهند که به‌نظر می‌رسد، دست کم در آغاز، کارِ نمایش برای بیشتر دست‌اندرکاران خود شغل دوم محسوب می‌شده، اما شواهدی مثل رسالۀ کم‌نظیر گارتسونی در معرفی مشاغل سده‌ی شانزدهم خبر از تثبیت چارچوب‌هایی حرفه‌یی در تعریفِ مهارت‌های گوناگونِ اجرا می‌دهند. از این زمان به بعد، سرگذشت دلّ/آرته را، علاوه بر منابع غیرمستقیم، در نوشته‌هایی مربوط به خود این هنر و هنرمندان آن می‌توان پی‌گیری کرد. در مقابل، منابع نوشتاری مربوط به نمایش‌های سنتی ایران اغلب از دل سفرنامه‌ها و مشاهدۀ گردشگرانِ غیرایرانی بیرون می‌آیند. سرگرمی‌های نمایشی ایرانی، به گواه این دسته از منابع، اغلب به‌طور اختصاصی در محیط دربار و با حمایت نهادهای سیاسی امکان بروز و ادامۀ حیات پیدا می‌کنند و رنگ و رخِ چهرۀ اجتماعی و مردمی آن‌ها را باید از راه‌هایی غیرمستقیم، از جمله نهی‌های متولیان دینی و جزم‌فکری ها یا حزم‌جویی‌های پیروان‌شان، دریافت. از جایگاه حرفه‌یی، اعتبار اجتماعی، سامان‌دهی صنفی، یا اختصاص مکانی به نمایش خبری نیست و تاریخ حیات عمومی گروه‌های نمایش سنتی تازه در اواخر سدۀ نوزدهم میلادی قدری به همتای ایتالیایی خود در سیصد سال پیش‌تر شباهت پیدا می‌کند. اما این فقط ترسیمی است که تا این جای کار و با پژوهش‌های جسته گریخته در تاریخ نمایش در ایران در اختیار ما است.

کمدیا دلّ/ آرته
نوشتۀ جاکومو اورِلیا
ترجمۀ ناتالی چوبینه
سفارش آنلاین: پخش ققنوس، پخش چشمه، ایران کتاب
نسخۀ الکترونیک: طاقچه
@NashrAfkar
منتشر می‌شود:

نظام جوامع مدرن
نوشتهٔ تالکت پارسنز
ترجمهٔ عباس محمدی اصل
@NashrAfkar
تز کتاب حاضر آن است که نوع مدرن جامعه در بستر تطوری یکتا به نام غرب ظهور کرده که اساساً حوزه‌ای از اروپاست که وارث نیمۀ غربی امپراطوری روم در شمال مدیترانه می‌نماید. وبر معتقد است ترکیب عواملی چون علم تجربی، هنرهای زیبا، نظام‌های عقلانی حقوق و مدریریت، دولت مدرن و سرمایه‌داری بورژوایی، نظام اجتماعی-فرهنگی بیمانندی را با قابلیت انطباق‌پذیری بی‌بدیل عقلانی فراهم آورد. کتاب حاضر بر مبنای روح کار وبر نگاشته شده، غیر از این‌که پیشرفت‌های نظری جامعه‌شناسی و دیگر عرصه‌ها طی پنجاه سال اخیر را نیز پوشش داده است. تمایز مهم اما ناشی از پیوند میان تطور ارگانیک و تطور جامعۀ انسانی و فرهنگ است. در عین حال ظرفیت انطباق‌پذیری جامعه ضرورتاً برترین موضوع ارزش‌های انسانی نیست و ظرفیت بالاتر انطباق‌پذیری در جوامع مدرن نمی‌تواند نافی امکان ظهور مرحلۀ پسامدرن از توسعۀ اجتماعی در آینده باشد که از مبادلات فرهنگی برخوردارند.

نظام جوامع مدرن
نوشتهٔ تالکت پارسنز
ترجمهٔ عباس محمدی اصل
@NashrAfkar
تازه‌های الکترونیک نشر افکار

طاقچه
ادبیات ایران:
اظهارات صالح ادیب
نوشتۀ عماد صادقی‌پور
شریر
نوشتۀ سیدعلی حجازی یزدی
ادبیات جهان:
وکیل‌ مدافع (ده‌ داستان‌ آلمانی‌ از‌ فرانتس‌ کافکا،‌ هرمان‌ هسه،‌ ولفگانگ‌ بورشرت‌ و‌ زیگفرید‌ لنتس)
گزینش‌ و‌ ترجمه‌ از‌ آلمانی: دکتر‌ مهدی‌ زمانیان
صبح یکشنبه (یازده داستان از ادبیات امروز فرانسه‌زبان)
گزینش و ترجمه از فرانسوی: اصغر نوری

فیدیبو
سینما و تئاتر:
سینما
نوشتۀ آلن بدیو
ویراست جدید با پی‌گفتاری از فردریک جیمسن
گزینش متون و مقدمه از آنتوان دوبک
ترجمۀ ادریس رنجی
بازیگر؛ حضور صحنه‌ای
ترجمه و تألیف: حسن ملکی
@NashrAfkar
HTML Embed Code:
2024/06/13 08:44:23
Back to Top