TG Telegram Group Link
Channel: | معماری هجری |
Back to Bottom
🔰 فضا ظرف زیست انسان و معماری اسلامی خلق فضایی برای عبودیت معبود یگانه است. به این معنی که انسان در این فضا ناخودآگاه به ربوبیت و برتری و رحمانیت و رحیمیت و وحدانیت و تمام صفات الهی تمکین کرده و دم به دم فضای ذکر، او را به سوی عالم ملکوت سوق دهد.

امکان خلق چنین فضایی تنها زمانی وجود دارد که ایده‌های اصیل ناشی از وحی الهی جایگزین مخلوقات ذهنی بی‌اساس شوند.

یعنی هویت فضای معمارانه می‌بایست به عالمی بالاتر از صرفا فیزیک و مادیات متصل بشود تا امکان سیر و سلوک ملکوتی انسان در فضای پدید آید و الا همان حب و بغض‌های شخصی معمار که محدود به عالم ماده است، کاربران را زمین‌گیر کرده و برترین حسی که به انسان دست می‌دهد، نهایتا آسایش معمولی فیزیکی در فضا است.

🟣 امروز روز بزرگداشت شیخ بهایی‌ یکی از زعمای ۶۱ گانه شیعه اثنی عشری و یک حکیم گرانقدر است. یک عالم ربّانی.

⭕️ معماران عزیزی که امروز را روز خود می‌دانند، توجه کنند روز بزرگداشت یک عالم شیعی است و نه یک معمار مدرنیست که تنها اصولی که یاد گرفته و به اجرا در می‌آورد، اصول معماری مدرن، با مبانی اومانیستی و منقطع از عالم وحی و محدود به فیزیک ساختمان است

در واقع مسیری که شیخ بهائی رفته درست عکس بنیانگذاران یهودی معماری مدرن می‌باشد.

شما کدام مسیر را طی می‌کنید که لایق تبریک گفتن این روز باشید؟

✍🏻 ه.بالاپور

🔻ایتا و تلگرام🔻
@Maalekalmolk
| معماری هجری |
🔰 فضا ظرف زیست انسان و معماری اسلامی خلق فضایی برای عبودیت معبود یگانه است. به این معنی که انسان در این فضا ناخودآگاه به ربوبیت و برتری و رحمانیت و رحیمیت و وحدانیت و تمام صفات الهی تمکین کرده و دم به دم فضای ذکر، او را به سوی عالم ملکوت سوق دهد. امکان…
🚫 مدرنیست‌ها دقیقا خلاف جهتی را رفته‌اند که شیخ بهایی رفته بود.

شیخ بهایی یک آخوند بود. یک عالم ربانی و یک حکیم. لاجرم معماری حکیمانه می‌کرد و ماندگار شد.
این با سلبریتی بودن بسیار متفاوت است.

🔻ایتا و تلگرام🔻
@Maalekalmolk
| معماری هجری |
Video
🎥 #ببینید در عصر صنعت، در اروپا و امریکا، مجتمع‌های مسکونی در قالب انبوه‌سازی تهیه شد.
اروپا کوچک است و مردم زیادی پس از جنگ جهانی در آن آواره شده بودند و نیاز به مسکن داشتند. لذا انبوه‌سازی رونق گرفت. اما پس از مدت کمی، شاید کمتر از دو دهه، آسیب‌های آپارتمان‌سازی خود را به شدت نمایاند و بیشتر این ساختمان‌ها تخلیه و تخریب شدند.
⚠️ یعنی حتی در اروپای کوچک هم که نسبت بین جمعیت و وسعت باید کمتر باشد، این نوع ساختمان‌سازی با توجه به مشکلاتی که ایجاد می‌نمود محدود شد و تعداد زیادی از آن‌ها تخریب شدند.

متاسفانه اما در ایران وسیع، مخصوصا در شهر پر جمعیت و بزرگی همچون تهران و البته در سایر شهرهای بزرگ، این شیوه ساختمان‌سازی تازه بیشتر مورد استفاده قرار گرفت.
📛 اکنون غرب تهران از شهرک اکباتان تا نیمه‌های راه کرج، چنین ساختمان‌هایی در حال ساخت و ساز هستند.

‼️ این ساختمان‌‌ها به دلیل ایجاد بزه‌کاری و افسردگی و دلمردگی در ساکنین، و عدم ایجاد ارتباط اجتماعی میان آنها، در زمره مسکن‌های بدی که قابلیت تخریب شدن بخاطر آسیب‌های متعددشان را دارند؛ به حساب می‌آیند.

‼️ این‌که دولت‌ها از دولت سازندگی تا‌کنون اصرار بر این دارند که هرجا سخن از مسکن‌سازی به میان میاید انبوه‌سازی کنند جای بسی تعجب دارد.

بجای انبوه سازی میتوان از مسکن‌های مولد که خانواده و محله محور هستند استفاده نمود.
دقت شود ما زمین به اندازه کافی داریم. برای بیش از ۱۰۰ میلیون انسان.

دولت‌ها همچنین اگر بفکر ازدیاد جمعیت هستند باید فکری بحال مسکن دور از محیط آپارتمان بکنند.

#koyaanisqatsi

🔻ایتا و تلگرام🔻
@Maalekalmolk
میلاد امام رضا جان علیه‌السلام مبارک همه شیعیان جهان باشه ان‌شاالله 🌹❤️🌹

روحانیتی که در این فضا به آدم دست می‌ده حاصل بسته موسیقی جالب نقاره‌ها، آسمان دم صبح، وسعت فضا، ریتم ایوان‌ها و نورهای طلایی در زیر سایه رحمت خدا و لطف امام رئوفه.
روحانیتی که تا قیامت باقیه و اگر آغوش پر مهر علی‌ابن موسی‌الرضا نبود، دیگه همین حس‌‌ها هیچ‌جای دنیا قابل دستیابی نبودند، مگر آغوش پسران و پدرانشون که البته اونجا حس روحانیت متفاوت و منحصر بفردی داره.

برای ماده‌گراها این خیلی عجیبه چون:

اینها با قوانین و قواعد فلسفی کانت و دکارت و هگل و فوکو و‌ لاکان و... قابل تعریف نیست.
توی هیچ قاعده و اصل و قانونی که از کوربوزیه تا آیزنمن و سایرین تعریف کردن نمی‌گنجه.
این روحانیت رو نمیشه با قواعد مادی تعریف کرد.
یعنی روحانیت این دقایق صرفا به کاشیکاری و طلاکاری و گل و بوته‌های روی کاشی‌ها ارتباطی نداره. بلکه ناشی از حس عبودیتیه که در جوار حضرت امام رئوف انسان رو در بر میگیره و این فضا هم میشه ظرف تحقق عبودیت.

اما اتفاق اصل کاری توی قلب انسان رقم میخوره، چون انسان با ایمان خدا رو به قلبش راه میده و اونجاست که مکان در بستر زمان، میشه‌ فضای دلنشین عبودیت حضرت الله.

مگر خود امام رئوف عنایت کنن تا این معارفی که به سختی در ساختار جمله می‌گنجن، به قلم کشیده بشه...

التماس دعای فرج 🤲🏻

عیدتون مبارک 🌹🌸🌹🌸

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

🔻ایتا و تلگرام🔻
@Maalekalmok
🔴 کاور هفته نامه اکونومیست:
سرتیتر:
ALL GROWN UP
Saudi Arabia's surprising transformation

🔰 همه با هم قد کشیده‌اند!
تحول شگفت انگیز عربستان سعودی

یکی از مهمترین جنبه‌های تحولات اجتماعی در حوزه مدرن، پست مدرن و ترنس مدرن، تحولات معماری و شهرسازی‌ست.
چرا که تغییر پوشش و سبک زندگی مردم و به دنبال آن سایر تحولات فرهنگی سپس سیاسی و اقتصادی، بدون تغییر در معماری و شهرسازی بسیار سخت و حتی غیر ممکن می‌نماید.
حال اینکه با تغییر سبک معماری و شهرسازی اغلب نصف مسیر طی شده است و معادلات بسیار ساده‌تر می‌شوند.

🍛🍾برای فهم بهتر این موضوع میتوان مثالی زد: میل کردن پلو در بشقاب بسیار روان‌تر و ساده‌تر از پلو خوردن در پارچ آب است.
👈🏻 ظرف پلو بشقاب است. ظرف آب، پارچ.
پس اگر همه بشقاب‌ها جمع شوند و بجای آن‌ها پارچ قرار داده شود، راحت‌تر آن است که مایعات میل شود.
همینطور است معماری و شهرسازی به عنوان ظرف زندگی انسان‌هایی که مظروف این ظرفند.
پس اگر می‌خواهیم مدل مظروف طبق میل ما تغییر کند، باید ظرف را به میل خود تغییر دهیم.

با تغییر ظرف و مظروف، ظرفیت‌ها هم تغییر می‌کنند. یعنی ما با تغییر ظرف میتوانیم برای خود ظرفیت ایجاد کنیم.

🔸 تحولات شگفت‌انگیز عربستان سعودی به نفع اسلام امریکایی و سکولاریسم مطلق اجتماعی در این پارادایم تعریف می‌شوند.

🔻ایتا و تلگرام🔻
@Maalekalmolk
🔰 وقتی کلنگ مدرنیسم، به حافظه‌ی یک ملت زد!

حدود صد سال پیش، رضاشاه پروژه‌ای را آغاز کرد که ظاهرش «نوسازی» بود، اما در باطنش چیزی عمیق‌تر رخ داد:
‼️ تخریب ابنیه سنتی، مساجد کهن، بازارها، مدارس دینی و بافت‌های قدیمی.

اما به‌جای آن‌ بناهای با ارزش فرهنگی و دینی و ملی، ساختمان‌های بی‌هویتی با تقلید از سبک‌های نوظهور اروپایی یا فرم ابنیه ایران باستان ساخته شد؛ چون قرار بود «ملت نو» با «هویت نو» ساخته شود.

⚠️ اما امروز دیده می‌شود که آن کلنگ‌ها فقط دیوارها را تخریب نکردند؛ بلکه در صدد قطع ریشه‌های حافظه تاریخی، پیوندهای فرهنگی و حکمت معماری اسلامی–ایرانی هم برآمده‌اند.

⁉️ نتیجه چه شد؟
🏙 شهرهایی داریم که پر از ساختمان است ولی بی‌هویت؛ معماری‌مان نه سنت دارد، نه معنا؛ سه چهار نسل است که ما و پدرانمان در خیابان‌هایی قدم می‌زنیم که گذشته‌اش نامشخص و آینده‌اش نامعین است...
بانک‌ها و مال‌ها بجای مساجد اصالت پیدا کرده‌اند و تخریب فرهنگ ایرانی اسلامی هنوز ادامه دارد…
با این فرق که این روزها قلدری بنگاه‌دارها قانونی‌تر شده است و ابزارهای پیشرفته سیاسی، اجتماعی و مدنی، در اختیار تولید مثل پست مدرن و ترنس مدرن قرار گرفته است.

🔻ایتا و تلگرام🔻
@Maalekalmolk
🔰 وقتی بانک، معبد مدرنیته شد

ساختمان بانک ملی در خیابان فردوسی، که در زمان رضاخان بنا شد صرفاً یک بنای اداری نبود؛ بیانیه‌ای بود معمارانه از پروژه دولت-ملت‌سازی او.
آجر به آجرش می‌خواست فریاد بزند که «ایران دیگر قجری نیست»

⁉️اما این «ایران جدید» دقیقاً چه هویتی داشت؟

در دوران قاجار، نظام مالی کشور عملاً در دست بانک‌های بیگانه بود:
بانک شاهی انگلستان، بانک استقراضی روسیه، و بانک عثمانی.
دولت قاجار خزانه نداشت؛ «بدهی خارجی» داشت. بانک‌ نداشت؛ «وام اضطراری» داشت.

با آغاز سلطنت پهلوی اول، رضاخان شعار «استقلال اقتصادی» داد و دستور تأسیس بانک ملی ایران را صادر کرد.
در ظاهر، گامی برای استقلال مالی؛ اما در باطن، حلقه‌ای از زنجیره مدرن‌سازیِ تقلیدی.

ساختمان بانک ملی، با آن آرایه‌های باستان‌گرایانه و فرم آرت‌دکوی شبه‌اروپایی، نماد همین دوگانگی بود:
ادعای ملی‌گرایی، با ابزارهای طراحی و اقتصادی وارداتی.
نه بنای یک نهاد صرفاً اقتصادی، بلکه معبدی برای خدای جدید نظم مدرن: پول، سود، حسابداری، و وام.

از دل شمشیر کودتای رضاخانی، بانک هم درآمد  از دل بانک، نظام بروکراسی و انسانِ اقتصادیِ مصرف‌گرا متولد شد.
دیگر هدف، نجات جامعه و‌مردمش نبود؛ بلکه تنظیم بودجه، تسویه اقساط، و افزایش بهره‌وری بود.

پس واقعاً رضاخان چرا بانک ساخت؟
برای ملت ایران یا برای ساختن یک ملت رنگ شده با هویت انسان مدرن؟

بانک، ابزار بود؛ اما نه فقط در اقتصاد، بلکه در مهندسی اجتماعی

بانک ملی با معماری پرشکوه مدرنش نهاد «ملی» نبود؛ نهاد «مدرنیته در جامعه ایرانی» بود.

#معماری_معاصر

🔻ایتا و تلگرام🔻
@Maalekalmolk
🔰 از کلاه پهلوی تا ویژن ۲۰۳۰؛ تمدن بدون ایمان؛ یک سناریوی تکراری، داستانی که مدرنیته بارها تکرار می‌کند

ادامه در پست بعد:

🔻ایتا و تلگرام🔻
@Maalekalmolk
🔰 از کلاه پهلوی تا ویژن ۲۰۳۰؛ تمدن بدون ایمان؛ یک سناریوی تکراری، داستانی که مدرنیته بارها تکرار می‌کند

🌇 مدرنیته گاهی با چکمه، گاهی با کراوات، گاهی با شمشیر طلایی، گاهی با کنسرت و برج می‌آید. ولی مقصود یکی است: تغییر ذائقه‌ها و سپس ریشه‌ها

با قرار دادن مدرنیزاسیون رضاخانی و بن سلمانی در کنار هم، بنظر می‌رسد هردو در بستر زمان و مکان متفاوت، یکی معاصر متقدم و دیگری معاصر متاخر، دو بخشی از یک سناریوی تکراری‌اند.
ولی کنش‌ها شباهت دارند و به یک سرانجام می‌رسند.
یکی عمامه را کنار گذاشت و کلاه پهلوی را اجبار کرد؛ وان دیگری عبای رسمی را حفظ کرد اما با نئون‌های صورتی و ویژن ۲۰۳۰، لباس معنویت را از شهر برداشت!! (هرچند معنویت منحرف وهابی رستگاری ندارد اما تغییرات اینجا مد نظر هستند)

هر دو تصور کردند توسعه یعنی واردات آسفالت، فولاد و سلبریتی!! رشد یعنی کنار گذاشتن گذشته و ساختن آینده‌ای بی‌تاریخ و بی‌معنا.
یکی به نام «تمدن بزرگ ایران»، دیگری «تمدن نوین عربی». هر دو بازتاب دیدگاه‌هایی‌اند که قبله‌شان نه کعبه، نه قدس؛ بلکه لندن یا واشنگتن است.

قرآن درباره کسانی که این‌گونه رفتار می‌کنند میفرماید:
«وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ»
(و هنگامی که به آنها گفته شود در زمین فساد نکنید، می‌گویند ما فقط اصلاح‌کننده‌ایم.)

اما در واقع «مُفسدون»ند؛ چرا که اینها کسانی‌اند که شب را روز و باطل را حق جلوه می‌دهند. ایمان اگر به کار نیاید، باید در گوشه موزه‌ها خاک بخورد.

🕋 🕌 رضاخان مسجد را به سربازخانه تبدیل کرد، محمد بن‌سلمان مسجدالحرام را در سالن‌های کنسرت به عنوان تزئینات دکوری قرار داد و آن را تا حد یک مکعب پایین کشید و خوار کرد!

یکی حجاب را ممنوع کرد، دیگری آن را بی‌معنا ساخت و زنان با حجاب را در کنسرت به رقص درآورد!! هر دو با آنچه ستون تمدن است یعنی ایمان، قرآن و حفظ پیوندهای بین نسل‌ها مشکل داشته‌اند.

وقتی هویت را در لباس نظامی یا عبای رسمی در کنفرانس‌های سرمایه‌گذاری جستجو شود، نتیجه دولتی است که مردم را با وعده پیشرفت سرگرم می‌کند اما روح آنان را در آینه الله نمی‌بیند.

تمدن بدون نور وحی، همان تاریکی مدرنیته است؛ ظاهری برّاق و لوکس و باطنی تو خالی.

هیچ تمدنی با بتن مسلح و سازه‌های عظیم ساخته نشده که پایدار بماند، نمونه بارزش یکی از عجایب هفتگانه جهان. تمدن مصر باستان.
در حقیقت آن تمدنی پایدار است که بر اساس بندگی ساخته شود.
هر که بندگی را از جامعه بگیرد، حتی اگر برای تک تک مردم کاخ بسازد، سقوط میکند.

#معماری_مدرن
#معماری_معاصر
#معماری_عبد_پرور

🔻ایتا و تلگرام🔻
@Maalekalmolk
🔰 از مدینه تا ابوظبی، تکرار داستان مسجد ضرار

مسجد در نگاه قرآن، یک ساختمان نیست؛ یک سنگر توحیدی است.
اما قرآن، در آیاتی مسجدی را معرفی می‌کند که پیامبر مأمور به تخریب آن شد.
چرا؟ چون آن مسجد را برای:

▪️ضرر به مؤمنان
▪️ایجاد تفرقه
▪️پناه دادن به دشمن خدا
▪️و بر پایه کفر، نه تقوا ساختند.


قرآن کریم در سوره توبه: آیه ۱۰۷، چنین مسجدی را «مسجد ضرار» خوانده است.

وَٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ مَسْجِدࣰا ضِرَارࣰا وَكُفْرࣰا وَتَفْرِيقَۢا بَيْنَ ٱلْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادࣰا لِّمَنْ حَارَبَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ مِن قَبْلُۚ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَآ إِلَّا ٱلْحُسْنَىٰۖ وَٱللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَٰذِبُونَ

و كسانى هستند كه بر پايۀ دورويى و نفاق، مسجدى ساختند براى آسيب رساندن و ترويج كفر و تفرقه افكنى ميان مؤمنان و كمين گاهى براى [گردآمدن] كسانى كه پيش از اين با خدا و پيامبرش جنگيده بودند، سوگند سخت مى خورند كه ما با ساختن اين مسجد جز خوبى قصدى نداشتيم، ولى خدا گواهى مى‌دهد كه بى ترديد آنان دروغگويند.



⁉️ لذا باید پرسید که آیا متولیان و سازندگان مسجدی که با سنگ مرمر و طلا ساخته می‌شود، اما در خدمت صهیونیسم فرهنگی است، به این آیه شباهت ندارند؟

🔻ایتا و تلگرام🔻
@Maalekalmolk
🔰 أُولَٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ... لباسِ گاو برازنده تنِ غافلانِ مدرن!

#جاهلیت_مدرن

شرح در پست بعدی:


🔻ایتا و تلگرام🔻
@Maalekalmolk
🔰 أُولَٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ... لباسِ گاو برازنده تنِ غافلانِ مدرن!

🔸 نمادهای باستانی یک کشور یا شهر یا تمدن، عناصر هویت بخش آن هستند.

🐂 ایران باستان هم از این امر مستثنی نیست و در تمدن مادها و پارس‌ها و هخامنشیان دارای نمادهای مذهبی اعم از الهه‌پرستی یا زرتشتی می‌بوده. این نمادها در جای خود استفاده می‌شدند که نشان‌گر عقاید مردم و حکومت اقوام ایرانی بودند...

پهلوی اول و دوم که نه رگ و ریشه ایرانی داشتند و نه نام جدید پهلوی به واقع مال آن‌ها بود، برای انتصاب خودشان به ایران، به تاریخ ایران باستان چنگ می‌زدند.
استفاده از نمادهای معماری ایران باستان هم با شروع مدرنیزاسیون پهلوی در معماری و هنرهای جدید مدرن، در ایران پا گرفته و نمایش آن‌ها بیشتر شد.

اما خب در عصر حاضر، دین اسلام و عملکرد انقلاب اسلامی آنقدر قوی بوده؛ که دیگر این نمادهای باستانی بجز در مکان‌های باستانی_ و نه در فرهنگ روز _ جایی برای عرض اندام ندارند و آنچه دیده و شنیده می‌شود ایران مسلمان شیعه قوی‌ست.

💠 هنر ایران معاصر این است و نماد فرهنگی ما امروز همان "رنگ آمیزی خدا است که به ما مسلمانان رنگ الهی بخشیده" (قرآن کریم) و هنرمندانی چون خمینی کبیر و خامنه‌ای عزیز و شهدای گرانقدر ، ما و جهانیان را به آن دعوت کرده‌اند.

🐂 لباس این زن نه نماد پارس‌ها و نه مادهاست. بلکه نماد بی‌هویتی و بی‌اصالتی هنر مدرن است که هیچ منطقی برای ارائه خود ندارد و برای دیده شدنش این سلبریتی مجبور است دست به جیب شود و هزاران یورو به "جشنواره کن" بدهد تا فقط بتواند چند قدمی روی فرش قرمز راه رفته و عکس بگیرد!
و بالاخره این جشنواره هم بتواند هزینه‌های بالای فیلم‌های سفارشی‌اش را از راه‌هایی جور کند. بخصوص که فرانسه به دریوزگی افتاده و لابد بودجه‌های فرهنگی‌اش هم کمتر شده است.

🍔🤹‍♂🤹‍♀ این لباس اولین لباس مسخره و تابو شکنی نیست که سلبریتی‌ها برای دیده شدن بیشتر به تن کرده‌اند. شما می‌توانید لباس‌های غافلان بزرگتری را نیز در سایر جشنواره‌های سال‌های گذشته تماشا کنید.

وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ ۖ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا ۚ أُولَٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ

و مسلماً بسیاری از جنّیان و آدمیان را برای دوزخ پس انداخته‌ایم [زیرا] آنان را دل هایی است که تفقه نمی‌کنند و چشمانی است که توسط آن [حق را] نمی‌بینند، و گوش هایی است که به وسیله آن [حق را] نمی‌شنوند، آنان مانند چهار پایانند بلکه گمراه‌تر؛ اینان غافلان‌اند. (اعراف:۱۷۹)

#جاهلیت_مدرن
#جلب_توجه
#هنر_لیبرال

🔻ایتا و تلگرام🔻
@Maalekalmolk
🔴 وقتی معماری "کمتر"، هویت ما را فروکاست!
(از میس وان‌ ده روهه تا معماری بی هویت و بی کیفیت معاصر ایران)

شرح در پست بعدی

🔻ایتا و تلگرام🔻
@Maalekalmolk
🔴 وقتی معماری "کمتر"، هویت ما را فروکاست!
(از میس وان‌ ده روهه تا معماری بی هویت و بی کیفیت معاصر ایران)

🔰 کمتر، بیشتر است!

این، یکی از سه شعار مشهور معمار مدرنیست، "میس وان‌ د روهه" است؛ یعنی هرچقدر در یک بنا کمتر معماری کنی، کاربران آزادانه‌تر زندگی خواهند کرد! به بیان دیگر، یک بنا باید حداقل معماری را داشته باشد تا بنای خوبی شود.

از نگاه او، یک موزه، یک اداره یا حتی یک خانه نباید فرم و شکلی متناسب با کاربری خود داشته باشند. تو صرفاً یک سازه‌ی «پوست و استخوان» تحویل می‌دهی، و کاربران آزادند هرچه می‌خواهند در درون آن رقم بزنند.

تا این‌جای کار، این ایده چندان به ما مربوط نیست؛ اما جایی به ما مربوط است که همین تفکر، تبدیل به یک "قاعده جهانی" می‌شود. یعنی آن‌چه "میس" گفت، باید به تمام جهان تسری پیدا کرده و معماری اختصاصی و بومی، امری زائد تلقی گردد!

فاجعه از جایی آغاز می‌شود که حاکمان برخی کشورها، که دچار توهم عقب‌ماندگی از جهان توسعه یافته (بخوانید: غرب‌زدگی مفرط) شده‌اند و خواب را بر خود و دیگران حرام کرده‌اند، کوشیدند تا همان ایده‌ها را بدون درنظر گرفتن پیامدهای فرهنگی و اجتماعی‌اش، پیاده کنند.

"میس" از پیشگامان معماری مدرن بود؛ معمار نبوغ‌مندی که آن‌چه از معماری جهان می‌دانست، فراتر از سنگ‌تراشی‌های یونان باستان و نئوکلاسیسیسم متأخر نبود. اما زودتر از دیگران دریافت که صنعت می‌تواند وارد ساخت‌وساز شود، و قدرت آن را دست‌کم نمی‌گرفت. می‌توان گفت، او خلاقیت و توان انسان در ساخت‌وساز را برتر از هر نیرویی می‌دانست و با تکیه صرف بر صنعت، بی‌هیچ بیمی، یکی یکی قوانین خالق یکتا را زیر پا می‌نهاد.

⁉️ چگونه؟ با نقض حریم خانواده.
⁉️ چگونه؟ با تخریب خط آسمان و ساخت برج‌های شیشه‌ای بلند برای نمایش قدرت خود!

در سوی دیگر جهان، حاکمانی در کهن‌ترین سرزمین‌های دنیا – نظیر دیکتاتورهای پهلوی در ایران – با تقلیدی کورکورانه، می‌کوشیدند کشور را از فرق سر تا نوک پا غربی کنند. برایشان خانواده، طبیعت، فرهنگ و هویت، هیچ ارزشی نداشت و تغییرات حداکثری در معماری و شهرسازی را سرلوحه خود قرار داده بودند.

و نتیجه همان شد که در مهد معماری مدرن، یعنی اروپا و آمریکا، به‌وقوع پیوست؛ البته با تبعاتی به‌مراتب بدتر.

چرا؟ چون یکی از مؤلفه‌های بنیادین هویتی ما، معماری بوده است. معماری در سبک زندگی ما ریشه دارد و در تمام شئون آن مؤثر بوده است.

برخی شرق‌شناسان غربی گفته‌اند: وقتی اروپایی‌ها هنوز بر روی درخت زندگی می‌کردند، ایرانیان دانشمند می‌پروراندند.
ایرانی که در سراسر تاریخ خود، همواره درگیر جنگ‌های متعدد بوده، بقایش را مدیون معماری دفاعی و خردمندانه‌ای‌ست که در قالب شهرهایی امن، مأمن انسان‌ها شده است. در ایران، حتی چاه‌های آب هم با نبوغ معمارانه طراحی می‌شدند.

قنات‌ها، نمونه‌ای درخشان از این میراث‌اند؛ همچون #قنات_قصبه_گناباد، یکی از شگفت‌انگیزترین سازه‌های زیرزمینی جهان. ایرانیان خاک را به هنر کیمیا می‌کردند. مثلاً خمره‌هایی از گل خوش‌بو می‌ساختند که آب را نه‌تنها خنک، بلکه تازه و خوش‌بو نگه می‌داشت؛ چنان‌که هر نوشنده‌ای از آن لذت می‌برد.

یا در گرم‌ترین نقاط، با بهره‌گیری از سرمای زمین، تالارهای خنک «شوادان» می‌ساختند؛ پناهگاه‌هایی برای زندگی تابستانه و نگهداری خوراک. شرح این «معماری‌اندیشی» ایرانیان، مثنوی هفتاد من کاغذ می‌طلبد.

با این‌همه، حاکمان بی‌سواد، بی‌ریشه و غرب‌زده، تمام این شکوه را نادیده گرفتند و تنها با شعار «مدرنیته»، جان این معماری غنی را هدف قرار دادند. و این مایه‌ی اندوه است.

چرا باید برای سرزمین ایران، معماریِ کمتر، کاراییِ بیشتر داشته باشد؟

🪵🎄شاید برای اروپایی‌های درخت‌نشینِ آواره، این شعار مفید بود. اما برای ایرانیان، تنها نتیجه‌اش، تخریب صنعتی، هنری، اجتماعی، فرهنگی و معمارانه بود.

⚠️ در واقع، می‌توان نام این مجموعه فجایع را #بحران_هویت گذاشت!

درد ما این‌جاست: ما ایرانیان معماری خود را از یاد برده‌ایم و نمی‌دانیم یکی از دلایلِ دیرینگی تمدن‌مان، معماری ماست؛ و یکی از عوامل فروپاشی‌مان در دوران معاصر، همان معماری مدرن، پست‌مدرن و ترنس‌مدرن است!

این معماری «استخوان و پوسته‌ی جهانی» ریشه در فرهنگ نیاکان اروپاییانی دارد که به قاره‌ی آمریکا تجاوز کردند و پوست سر بیش از ۱۰۰ میلیون سرخ‌پوست را کندند. معماری‌شان به درد همان متجاوزان می‌خورد، نه ایران باستان که سرشار از هنر و حکمت بود.

‼️و شگفت آن‌که هنوز خود را نمی‌شناسیم! نمی‌دانیم که در زندگی ما، خدا حکم‌فرما بود. ما به فرمان خدا می‌ساختیم؛ خانواده‌مان حریم داشت، حجاب‌مان معنا و منطق داشت؛ و همین‌ها بود که ما را طی هزاران سال حفظ کرد.

اما دل و تن‌مان را سپردیم به مزخرفات کافران و منکران خدا، به بهانه‌ی زمانه‌ی جدید و زمینه‌های نو...

🔻ایتا و تلگرام🔻
@Maalekalmolk
📌 آینده‌ای مبهم برای معماری در عصر هوش مصنوعی

✍️ تحلیلی بر فروپاشی نظام آموزشی معماری و ورود AI به میدان طراحی

🔍 معماری، دانش یا فقط یک پرامپت؟


آینده معماری، با ورود گسترده هوش مصنوعی به عرصه طراحی، در هاله‌ای از ابهام فرو رفته است. روزگاری نه چندان دور—مثلاً همین یک دهه پیش—دانشجویان معماری با زحمت و عرق‌ریزی ذهنی سعی می‌کردند پروژه‌های خود را طبق استانداردهای قدیمی آموزشی و بر اساس آموزه‌های دانشگاهی انجام دهند.

اما از حدود ده سال گذشته، با رشد فرهنگ برون‌سپاری، پروژه‌های معماری نیز همچون پایان‌نامه‌ها و مقالات، به تدریج از دستان دانشجویان خارج و به بازار آزاد سپرده شدند. در ابتدا این خدمات گران بودند و نه برای همه دست‌یافتنی، اما کم‌کم با ارزان شدن قیمت‌ها و رواج نسخه‌های کپی‌شده، این بازار سیاه گسترده‌تر شد.

🎓 امروز، اساتید، داوران و مدیران گروه‌ها به‌خوبی می‌دانند که اکثریت پروژه‌ها کار خود دانشجو نیست. نشانه‌اش؟ تکرار یک طرح خاص در پروژه‌های متعدد دانشجویان مختلف؛ یا ناتوانی کامل دانشجو در توضیح حتی یک جمله درباره کاری که ظاهراً خودش انجام داده است.


📉 دانشگاه در مقام فروشنده‌ی مدرک؟

دانشگاه‌ها که با پول زنده‌اند، نمی‌توانند با مشتریان خود (دانشجویان) ستیز کنند. پس در برابر تخلف فراگیر، سکوت اختیار می‌کنند و نمره قبولی را با چشمان بسته امضا می‌زنند.

اما حالا، با ورود پرسر و صدای هوش مصنوعی، حتی دلالان پروژه نیز آرام‌آرام کنار گذاشته می‌شوند. کافی است یک "پرامپت" خوب نوشته شود، باقی کار را هوش مصنوعی انجام می‌دهد: از طراحی یک پلان پیچیده تا نگارش مقاله‌ای پر از منابع.

📌 نکته تلخ‌تر اینکه: نه دانشگاه فکری برای این وضعیت دارد، نه دانشجو اراده‌ای برای یادگیری.


📚 سوال اساسی: آیا مدرک معماری هنوز ضرورتی دارد؟

امروز دیگر کمتر کسی برای یادگیری معماری به دانشگاه می‌رود. هدف، فقط "مدرک" است—آن هم مدرکی که جز ارزش صوری چیزی ندارد.

در چنین شرایطی، آیا واقعاً نیاز هست که کسی برای طراحی، مدرک آکادمیک معماری داشته باشد؟ جواب کوتاه و صریح: خیر.

🧱 چون در بسیاری موارد، نه طراحی به دست معمار انجام می‌شده و نه تصمیم‌گیری نهایی بر عهده او بوده. بقال یا بنگاه‌دار، نقشه‌اش را خودش می‌کشیده و اگر هم اتوکد بلد بود، نیازی به معمار نداشت.

اکنون نیز اگر تنها مهارت معماران جوان، "پرامپت دادن" به هوش مصنوعی باشد، دیگر هیچ مزیتی نسبت به کارفرمایی عادی نخواهند داشت—و حتی خودِ AI هم این کار را می‌تواند انجام دهد.

🧠 تنها مسیر بقا: تفکر پشت طراحیست

هوش مصنوعی، برخاسته از بطن فلسفه غرب است. فلسفه‌ای که به‌زودی بر تمام شئون هنر، معماری و حتی زندگی روزمره سایه خواهد افکند. در آینده نزدیک تنها کسانی در این میدان باقی خواهند ماند که مبانی فکری و فلسفی و حِکمی را بشناسد و بتوانند هوش مصنوعی را به خدمت افکار خود درآورند، نه اینکه خود اسیر آن شوند.

⚠️ اما آیا چنین شناختی در میان نسل جدید دیده می‌شود؟ متأسفانه نه. بیشتر دانشجویان، تنها به ابزار وابسته‌اند، بدون آنکه ماهیت آن را بفهمند یا مسیر فکری مشخصی داشته باشند.


🔚 سخن پایانی

اگر راهی برای نجات معماری در عصر AI باقی مانده باشد، آن راه از "تفهم و تفکر" عبور می‌کند، نه صرفاً مهارت‌های فنی یا تکنولوژیک و یا "توهم"

📣 در آینده بسیار نزدیک رقابت حقیقی میان کسانی است که میتوانند تفکر عمیق و تفهم و بالاتر در جهان‌بینی اسلامی تفقه را پیشران طرح تولید شده قرار دهند. نه صرفا کسانی که بتوانند از تکنولوژی بهره ببرند. چرا که در آن صورت برده تکنولوژی خواهند شد. نکته قابل توجه اینجاست که تنها فکری میتواند متمایز و نجات دهنده باشد که از حکمت الهی سرچشمه بگیرد و نه فلسفه غرب. یعنی در حقیقت هیچ راه نجاتی بجز بازگشت به معارف الهی وجود نخواهد داشت.

✍🏻 ه. بالاپور

🔻ایتا و تلگرام🔻
@Maalekalmolk
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔰 جدال دو الگو
چرا الگوی توسعه به انحطاط رسید؟

💢 در این ویدئو با استفاده از کتاب تحول فرهنگی اینگلهارت به این موضوع پرداخته‌ام که چرا توسعه (development) به انحطاط و طغیان فردی و اجتماعی منجر می‌شود.
همچنین از این رویکرد به این سوال پاسخ داده‌ام که وجه تمایز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت از الگوی توسعه چیست؟

مشاهده در یوتیوب
youtu.be/QnVdBSHGiTI

#توسعه #الگوی_اسلامی_ایرانی_پیشرفت #کسب_رزق

اندیشه هجری | امیر گودرزی
@Hejri_Thought
HTML Embed Code:
2025/07/08 03:36:40
Back to Top