Channel: MMMojahedi 🍀 محمدمهدی مجاهدی
تروریسم جانوری است که از پاسخهای همتراز تغذیه میکند. #تروریسم_دولتی_صهیونیسم فقط با سیاست خارجی مسلح به ابزارهای نرم و سخت، دیپلماسی فعال و مذاکره با قدرتهای جهانی و منطقهای مهارشدنی است همانطور که تروریسم انتحاری جز با توسعه کشور و همکاری اطلاعاتی با دیگر کشورها مهار نمیشود.
https://x.com/mmmojahedi/status/1775418818254282989?s=46&t=GSCPu-zivwo-7ANWrtq-Zg
@mmojahedi
https://x.com/mmmojahedi/status/1775418818254282989?s=46&t=GSCPu-zivwo-7ANWrtq-Zg
@mmojahedi
Forwarded from سخن و سخنوران (Mohammad Baghsangani)
🔹روایت شنیدنی شادروان دکتر ذبیح الله صفا از شعر و زبان فارسی ... بخش اول
ذبیح الله صفا، استاد دانشگاه تهران و مولف کتاب هایی متعدد به زبان فارسی ، متولد 16 اردیبهشت 1290 در شهمیرزاد سمنان است که در تاریخ 9 اردیبهشت در لوبک آلمان 1378 از دنیا رفت. ذبیح الله صفا به عنوان استاد ممتاز دانشگاه تهران ، پژوهشگر ، مترجم و مصحف متون ، حماسه پژوه و شخصیت برجسته ادبی در ایران بود که لقب " پدر تاریخ ادبیات ایران " را از آن خودش کرد. او یکی از نویسندگان اصلی دانشنامه ایرانیکا بود . مشهور ترین تالیفات او ، کتاب تاریخ ادبیات در ایران و کتاب حماسه سرایی در ایران است.
♻️ قدر بدانیم، گسترش دهیم و برای علاقه مندان ارسال کنیم ...
#دکتر_ذبیح_الله_صفا
🔹 چراغداران: @chraghdaran
🔸گروه چراغداران: hottg.com/cheraghdaran
🔺سخن و سخنوران: @SokhanoSokhanvaran
👇
ذبیح الله صفا، استاد دانشگاه تهران و مولف کتاب هایی متعدد به زبان فارسی ، متولد 16 اردیبهشت 1290 در شهمیرزاد سمنان است که در تاریخ 9 اردیبهشت در لوبک آلمان 1378 از دنیا رفت. ذبیح الله صفا به عنوان استاد ممتاز دانشگاه تهران ، پژوهشگر ، مترجم و مصحف متون ، حماسه پژوه و شخصیت برجسته ادبی در ایران بود که لقب " پدر تاریخ ادبیات ایران " را از آن خودش کرد. او یکی از نویسندگان اصلی دانشنامه ایرانیکا بود . مشهور ترین تالیفات او ، کتاب تاریخ ادبیات در ایران و کتاب حماسه سرایی در ایران است.
♻️ قدر بدانیم، گسترش دهیم و برای علاقه مندان ارسال کنیم ...
#دکتر_ذبیح_الله_صفا
🔹 چراغداران: @chraghdaran
🔸گروه چراغداران: hottg.com/cheraghdaran
🔺سخن و سخنوران: @SokhanoSokhanvaran
👇
Audio
🔹روایت شنیدنی شادروان دکتر ذبیح الله صفا از شعر و زبان فارسی ... بخش اول
🔸 صد در صد منحصر به فرد، در سه بخش و انتشار برای نخستین بار در وب
🔺شما جزو اولین فارسی زبانانی هستید که این صداها را خواهید شنید.
💎 از مجموعه پژوهشی چراغداران فکر و فرهنگ و دایرةالمعارف بزرگ صوتی ایران
مهم: دوستان و علاقه مندان انتشار این گنجینه ها نیازمند مخاطب فعال است. در نبود مخاطبی که قدر بداند این حرکت رمقی نخواهد داشت و در صورت بی توجهی دوستان عقیم خواهد ماند. تنها کاری که از شما مخاطب عزیز بر می آید بازنشر این خبر در کانال و گروه شما عزیزان در تلگرام و اینستاگرام است. در این صورت است که می توان با همدلی متقابل به انتشار این گنجینه نشست و امیدوار بود که در جامعه فرهنگی ما شنیده شده و موثر بوده است.
♻️ قدر بدانیم، گسترش دهیم و برای علاقه مندان ارسال کنیم ...
#دکتر_ذبیح_الله_صفا
🔹 چراغداران: @chraghdaran
🔸گروه چراغداران: hottg.com/cheraghdaran
🔺سخن و سخنوران: @SokhanoSokhanvaran
🔸 صد در صد منحصر به فرد، در سه بخش و انتشار برای نخستین بار در وب
🔺شما جزو اولین فارسی زبانانی هستید که این صداها را خواهید شنید.
💎 از مجموعه پژوهشی چراغداران فکر و فرهنگ و دایرةالمعارف بزرگ صوتی ایران
مهم: دوستان و علاقه مندان انتشار این گنجینه ها نیازمند مخاطب فعال است. در نبود مخاطبی که قدر بداند این حرکت رمقی نخواهد داشت و در صورت بی توجهی دوستان عقیم خواهد ماند. تنها کاری که از شما مخاطب عزیز بر می آید بازنشر این خبر در کانال و گروه شما عزیزان در تلگرام و اینستاگرام است. در این صورت است که می توان با همدلی متقابل به انتشار این گنجینه نشست و امیدوار بود که در جامعه فرهنگی ما شنیده شده و موثر بوده است.
♻️ قدر بدانیم، گسترش دهیم و برای علاقه مندان ارسال کنیم ...
#دکتر_ذبیح_الله_صفا
🔹 چراغداران: @chraghdaran
🔸گروه چراغداران: hottg.com/cheraghdaran
🔺سخن و سخنوران: @SokhanoSokhanvaran
Forwarded from دین، فرهنگ، جامعه | محسنحسام مظاهری (محسنحسام مظاهری)
مسئلهی پناهیان را نباید به یک تعبیر نامناسب یا چند جمله تقلیل داد. سلسلهواربودن و ارتباط مضمونی سخنان و برداشتهای خاص وی از تاریخ اسلام و مفاهیم اسلامی - شیعی، نشان از یک پروژه دارد. پروژهای که من از آن به «ضدروایتِ اسلام نخستین برای صورتبندی تشیع اقتدارگرا» تعبیر میکنم.
ماه رمضان سه سال پیش که سخنان وی، باز هم در برنامهی سحرگاهی تلویزیون حاشیهساز شد، یادداشتی دراینباره نوشتم. برشهایی از آن:
🔻در بین گفتمانهای شیعی معاصر، تشیع سیاسی دولتگرا و در بین خوانشهای این گفتمان نیز آنچه پناهیان در پروژهاش تبلیغ و ترویج میکند، مردمستیزترین و جامعهستیزترین گفتمان و خوانش است. گفتمانی که از قضا در ادبیات تبلیغیاش بیش از دیگران از مردم و جایگاه و نقش آنان سخن میراند.
در این گفتمان، مردم گرچه زینتالمجالساند، اما درواقع محکومین همیشگی اند. موقعیت پارادوکسیکال تشیع سیاسی همینجاست. از یکسو به اقتضای شروط اولیهی حکمرانی نیازمند اکثریت است، و از سوی دیگر ماهیتی ضداکثریت و الیگارشیک دارد.
در این خوانش، تودهی مردم بهجهت بیبصیرتی، دنیاطلبی، میل به زندگی، راحتطلبی و... همیشه محکوماند. همیشه مورد اتهاماند. جامعهی مطلوب این خوانش، جامعهی سرسپرده است. جامعهای که دربرابر الیگارشی مقدس بیزبان است. «شیعهی تنوری» که سالهاست وعاظ روی منبر قصهاش را میگویند، تیپ ایدهآل شیعه در این خوانش است. طبق تصریح پناهیان در برنامهی مذکور (۱۴۰۰/۰۲/۰۳) اطاعت از پیامبر حتی مهمتر از اطاعت خداست. و البته پیامبر آخرین حلقه نیست. «ولایت» امری تسریپذیر است. از پیامبر به اهل بیت و دوازده امام و از ایشان به نایبان عامشان (طبق «مقبولهی عمر بن حنظله») یعنی فقها و در دوره حکومت دینی به ولی فقیه.
🔻 دال مرکزی این گفتمان حتی «ولایت» نیست؛ «قدرت» است. همهچیز، از اعتقادات، از اخلاق، از مناسک و حتی خود ولایت، مادام که در خدمت قدرتاند مطلوبیت دارند. بیجهت نیست که بیشترین هجمهها و حملات به اسلام رحمانی و اسلام عرفانی، به معنویتگرایی، به اخلاقگرایی، به مدلهای نوپدید دینداری، از جانب حاملان و مروجان تشیع سیاسی است.
🔻در این خوانش، مردم چیزی بیش از تسهیلکنندگان مسیرِ رسیدنِ «فرد برتر» به قدرت نیستند. اسلامِ تشیع سیاسی، اسلام استیلا است. اسلامِ حکمرانیِ اقتدارگرا و توسعهطلبی که سودای امپراتوری و ابرقدرتی دارد. اسلامِ ذبح اخلاق و معنویت و همهی سرمایههای اعتقادی اسلام و تشیع و جامعه، پیش پای حکومت، پیش پای قدرت.
🔻این خوانش، بیش از آنکه با روایت مشهور اسلامی و شیعی از حکومتهای نبوی و علوی قرابت داشته باشد، با حکومت توسعهطلب اموی قرابت دارد. بههمینجهت است که پناهیان و دیگر مروجان این خوانش، در این سالها در مقام بازروایی تاریخ صدر اسلام برآمدهاند. آنچه آنها ارایه میکنند، درواقع ضدروایتی است از تاریخ اسلامِ نخستین. ضدروایتی که در آن (به تصریح پناهیان) پیامبر و علی بن ابیطالب، دو رهبر شکستخوردهاند. سخنان وی در انکار مأموریت اخلاقی انبیا و تضعیف روایت «انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» و نیز مباحثش در تقدم ولایت بر عدالت در همین راستا قابل فهم است.
🔻میزان توفیق این پروژه در همراهسازی بدنهی مذهبی وفادار نظام (خصوصا جوانان حزباللهی) نقشی تعیینکننده در آیندهی حاکمیت و پروژهی جانشینی دارد.
✍️ محسنحسام مظاهری
@mohsenhesammazaheri
ماه رمضان سه سال پیش که سخنان وی، باز هم در برنامهی سحرگاهی تلویزیون حاشیهساز شد، یادداشتی دراینباره نوشتم. برشهایی از آن:
🔻در بین گفتمانهای شیعی معاصر، تشیع سیاسی دولتگرا و در بین خوانشهای این گفتمان نیز آنچه پناهیان در پروژهاش تبلیغ و ترویج میکند، مردمستیزترین و جامعهستیزترین گفتمان و خوانش است. گفتمانی که از قضا در ادبیات تبلیغیاش بیش از دیگران از مردم و جایگاه و نقش آنان سخن میراند.
در این گفتمان، مردم گرچه زینتالمجالساند، اما درواقع محکومین همیشگی اند. موقعیت پارادوکسیکال تشیع سیاسی همینجاست. از یکسو به اقتضای شروط اولیهی حکمرانی نیازمند اکثریت است، و از سوی دیگر ماهیتی ضداکثریت و الیگارشیک دارد.
در این خوانش، تودهی مردم بهجهت بیبصیرتی، دنیاطلبی، میل به زندگی، راحتطلبی و... همیشه محکوماند. همیشه مورد اتهاماند. جامعهی مطلوب این خوانش، جامعهی سرسپرده است. جامعهای که دربرابر الیگارشی مقدس بیزبان است. «شیعهی تنوری» که سالهاست وعاظ روی منبر قصهاش را میگویند، تیپ ایدهآل شیعه در این خوانش است. طبق تصریح پناهیان در برنامهی مذکور (۱۴۰۰/۰۲/۰۳) اطاعت از پیامبر حتی مهمتر از اطاعت خداست. و البته پیامبر آخرین حلقه نیست. «ولایت» امری تسریپذیر است. از پیامبر به اهل بیت و دوازده امام و از ایشان به نایبان عامشان (طبق «مقبولهی عمر بن حنظله») یعنی فقها و در دوره حکومت دینی به ولی فقیه.
🔻 دال مرکزی این گفتمان حتی «ولایت» نیست؛ «قدرت» است. همهچیز، از اعتقادات، از اخلاق، از مناسک و حتی خود ولایت، مادام که در خدمت قدرتاند مطلوبیت دارند. بیجهت نیست که بیشترین هجمهها و حملات به اسلام رحمانی و اسلام عرفانی، به معنویتگرایی، به اخلاقگرایی، به مدلهای نوپدید دینداری، از جانب حاملان و مروجان تشیع سیاسی است.
🔻در این خوانش، مردم چیزی بیش از تسهیلکنندگان مسیرِ رسیدنِ «فرد برتر» به قدرت نیستند. اسلامِ تشیع سیاسی، اسلام استیلا است. اسلامِ حکمرانیِ اقتدارگرا و توسعهطلبی که سودای امپراتوری و ابرقدرتی دارد. اسلامِ ذبح اخلاق و معنویت و همهی سرمایههای اعتقادی اسلام و تشیع و جامعه، پیش پای حکومت، پیش پای قدرت.
🔻این خوانش، بیش از آنکه با روایت مشهور اسلامی و شیعی از حکومتهای نبوی و علوی قرابت داشته باشد، با حکومت توسعهطلب اموی قرابت دارد. بههمینجهت است که پناهیان و دیگر مروجان این خوانش، در این سالها در مقام بازروایی تاریخ صدر اسلام برآمدهاند. آنچه آنها ارایه میکنند، درواقع ضدروایتی است از تاریخ اسلامِ نخستین. ضدروایتی که در آن (به تصریح پناهیان) پیامبر و علی بن ابیطالب، دو رهبر شکستخوردهاند. سخنان وی در انکار مأموریت اخلاقی انبیا و تضعیف روایت «انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» و نیز مباحثش در تقدم ولایت بر عدالت در همین راستا قابل فهم است.
🔻میزان توفیق این پروژه در همراهسازی بدنهی مذهبی وفادار نظام (خصوصا جوانان حزباللهی) نقشی تعیینکننده در آیندهی حاکمیت و پروژهی جانشینی دارد.
✍️ محسنحسام مظاهری
@mohsenhesammazaheri
Telegram
دین، فرهنگ، جامعه | محسنحسام مظاهری
🔸پروژهی پناهیان:
ضدروایتِ اسلامِ نخستین برای صورتبندی تشیع اقتدارگرا 🔸
✍️ محسنحسام مظاهری
۱
سحرهای ماه رمضان امسال، برنامهای از شبکهی «افق» پخش میشود با نام «وقت سحر» و با مجریگری صابر خراسانی (از شاعران هیئتی مجالس تهران). سخنران ثابت این برنامه،…
ضدروایتِ اسلامِ نخستین برای صورتبندی تشیع اقتدارگرا 🔸
✍️ محسنحسام مظاهری
۱
سحرهای ماه رمضان امسال، برنامهای از شبکهی «افق» پخش میشود با نام «وقت سحر» و با مجریگری صابر خراسانی (از شاعران هیئتی مجالس تهران). سخنران ثابت این برنامه،…
Forwarded from سیاستگذاری اجتماعی
دورانهای سخت در سرزمینهای فراوانی
اسمیت با رویکرد نهادگرایی تاریخی، تحولات ایران و اندونزی در دورۀ ۱۹۸۰-۱۹۵۰ را بررسی کرده است؛ دو کشور نفتی با جمعیت مسلمان که هر دو تجربۀ کودتا داشتهاند. اسمیت با تمرکز بر بازۀ وقوع کودتا تا جهش قیمت نفت در اوایل دهۀ ۱۹۷۰ توضیح میدهد که در این فاصله چه تغییرات نهادی متفاوتی رخ داد که جهش قیمت نفت در یک کشور به انقلاب منجر شد، اما در دیگری ثبات سیاسی تضعیف نشد.
او دو روند متفاوت نهادی پس از کودتا را برجسته میکند. ۱. اندونزی از اوایل دهۀ ۱۹۶۰ روندی از تمرکززدایی و منطقهگرایی را در دستور کار قرار داد، اما در ایران بعد از کودتای ۱۹۵۳ علیه دولت مصدق، روند تمرکززدایی که از دورۀ قوام در ایران شکل گرفته و در دوران نخستوزیری مصدق گسترش و تعمیق یافته بود متوقف، و تمرکزگرایی شدیدی جایگزین آن شد. ۲. در سطح سیاسی اندونزی ایجاد ائتلاف با جریانهای اپوزسیون را دنبال کرد، اما در ایران اپوزسیون کاملاً تضعیف و سرکوب شد.
اسمیت این دو روند را مبنایی برای رخدادهای متفاوت تاریخی بعدی در دو کشور نفتی میداند و رویکردهای نظری «نفرین منابع» و «دولت رانتی» را به چالش میکشد.
@omidi_reza
اسمیت با رویکرد نهادگرایی تاریخی، تحولات ایران و اندونزی در دورۀ ۱۹۸۰-۱۹۵۰ را بررسی کرده است؛ دو کشور نفتی با جمعیت مسلمان که هر دو تجربۀ کودتا داشتهاند. اسمیت با تمرکز بر بازۀ وقوع کودتا تا جهش قیمت نفت در اوایل دهۀ ۱۹۷۰ توضیح میدهد که در این فاصله چه تغییرات نهادی متفاوتی رخ داد که جهش قیمت نفت در یک کشور به انقلاب منجر شد، اما در دیگری ثبات سیاسی تضعیف نشد.
او دو روند متفاوت نهادی پس از کودتا را برجسته میکند. ۱. اندونزی از اوایل دهۀ ۱۹۶۰ روندی از تمرکززدایی و منطقهگرایی را در دستور کار قرار داد، اما در ایران بعد از کودتای ۱۹۵۳ علیه دولت مصدق، روند تمرکززدایی که از دورۀ قوام در ایران شکل گرفته و در دوران نخستوزیری مصدق گسترش و تعمیق یافته بود متوقف، و تمرکزگرایی شدیدی جایگزین آن شد. ۲. در سطح سیاسی اندونزی ایجاد ائتلاف با جریانهای اپوزسیون را دنبال کرد، اما در ایران اپوزسیون کاملاً تضعیف و سرکوب شد.
اسمیت این دو روند را مبنایی برای رخدادهای متفاوت تاریخی بعدی در دو کشور نفتی میداند و رویکردهای نظری «نفرین منابع» و «دولت رانتی» را به چالش میکشد.
@omidi_reza
Forwarded from شرق
🔺نیازی به انتقام فوری ندارید؛ خود را کنترل کنید
🔹نیروهای نظامی را تحریک و تحقیر نکنید و کشور را به مخاطره نیندازید؛ که در خرابههای جنگ، جز رنج، گنجی نمییابید. راهحلها بستگی به راههای طیشده دارند. هر تصمیمی در امروز، در اسارت تدبیری در گذشته است. راهی که در سیاست خارجی تاکنون طی شده است، پیامدهایی داشته که یک پژوهشگر را در محدودیت بسیار قرار میدهد که بگوید چه باید کرد یا اینکه چگونه میتوان از اسارت تصمیمات گذشته فراتر رفت؟ اما، سیاستها و سیاستمداران میآیند و میروند؛ «تاج و سریر و دارها مینگریم و میرویم». ایرانِ تاریخی همواره چنین چالشهایی داشته است؛ «چو ایرانیان آگهی یافتند/ یکایک سوی چاره بشتافتند». در این میان، وظیفه هر مصلحی تلاش برای امنیت ملی است. بنابراین:
1- فریب جنگطلبی اسرائیل را نخورید و به ایران بیندیشید. بایستی طریق صلابت و مصلحت را توأمان در پیش گیرید؛ «سخن گوی و روشن دل و تیغ زن». کنارهگیری از افزایش تنش قطعا به ضرر اسرائیل و به نفع ایران است.
🔻یادداشت کیومرث اشتریان را اینجا بخوانید:
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-925293
@sharghdaily
sharghdaily.com
🔹نیروهای نظامی را تحریک و تحقیر نکنید و کشور را به مخاطره نیندازید؛ که در خرابههای جنگ، جز رنج، گنجی نمییابید. راهحلها بستگی به راههای طیشده دارند. هر تصمیمی در امروز، در اسارت تدبیری در گذشته است. راهی که در سیاست خارجی تاکنون طی شده است، پیامدهایی داشته که یک پژوهشگر را در محدودیت بسیار قرار میدهد که بگوید چه باید کرد یا اینکه چگونه میتوان از اسارت تصمیمات گذشته فراتر رفت؟ اما، سیاستها و سیاستمداران میآیند و میروند؛ «تاج و سریر و دارها مینگریم و میرویم». ایرانِ تاریخی همواره چنین چالشهایی داشته است؛ «چو ایرانیان آگهی یافتند/ یکایک سوی چاره بشتافتند». در این میان، وظیفه هر مصلحی تلاش برای امنیت ملی است. بنابراین:
1- فریب جنگطلبی اسرائیل را نخورید و به ایران بیندیشید. بایستی طریق صلابت و مصلحت را توأمان در پیش گیرید؛ «سخن گوی و روشن دل و تیغ زن». کنارهگیری از افزایش تنش قطعا به ضرر اسرائیل و به نفع ایران است.
🔻یادداشت کیومرث اشتریان را اینجا بخوانید:
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-925293
@sharghdaily
sharghdaily.com
Forwarded from مطالعات اسلامی | Islamic Studies
📣 #رویداد
🔺 اهدای «جایزه جورجو لوی دلا ویدا ۲۰۲۴» به مایکل کوک و حسین مدرسی 🔺
🔺 The 2024 Giorgio Levi Della Vida Award presentation and conference 🔺
🔹 مرکز مطالعات خاور نزدیک، دانشگاه UCLA 🔹
مراسم تقدیم و کنفرانس «جایزه جورجو لوی دلا ویدا ۲۰۲۴» در روزهای ۱۶ و ۱۷ می ۲۰۲۴ در دانشگاه یو.سی.ال.ای برگزار خواهد شد. این جایزه به طور مشترک به مایکل کوک (استاد کلاس ۱۹۴۳ مطالعات خاور نزدیک در دانشگاه پرینستون) و حسین مدرسی (صاحب کرسی بیرد داج در مطالعات خاور نزدیک در دانشگاه پرینستون) به منظور قدردانی از همکاریهای چند دهساله و ایفای نقش سترگ ایشان در حوزههای مطالعات خاور نزدیک و مطالعات اسلامی اهدا خواهد شد.
در این کنفرانس مجموعهای از موضوعات مرتبط با تاریخ متقدم و تحولات اولیه زبان عربی، هویت عربی، و گفتمانهای نقلی و حقوقی نخستین درباره زبان و معناشناسی بررسی خواهد شد. این کنفرانس در امتداد برنامهای است که گوستاو فون گرونبام (اولین مدیر مرکز مطالعات خاور نزدیک در یو.سی.ال.ای) برای تشویق پژوهش در حوزه مطالعات اسلامی پایه گذاشت.
جایزه سالانه جورجو لوی دلا ویدا به دانشمندانی تعلق می گیرد که آثارشان به پیشرفتهای چشمگیر و پاینده در مطالعه تمدن اسلامی انجامیده است.
برای ثبتنام در این رویداد اینجا کلیک کنید.
📌مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبانهای اروپایی
@islamicstudies
🔺 اهدای «جایزه جورجو لوی دلا ویدا ۲۰۲۴» به مایکل کوک و حسین مدرسی 🔺
🔺 The 2024 Giorgio Levi Della Vida Award presentation and conference 🔺
🔹 مرکز مطالعات خاور نزدیک، دانشگاه UCLA 🔹
مراسم تقدیم و کنفرانس «جایزه جورجو لوی دلا ویدا ۲۰۲۴» در روزهای ۱۶ و ۱۷ می ۲۰۲۴ در دانشگاه یو.سی.ال.ای برگزار خواهد شد. این جایزه به طور مشترک به مایکل کوک (استاد کلاس ۱۹۴۳ مطالعات خاور نزدیک در دانشگاه پرینستون) و حسین مدرسی (صاحب کرسی بیرد داج در مطالعات خاور نزدیک در دانشگاه پرینستون) به منظور قدردانی از همکاریهای چند دهساله و ایفای نقش سترگ ایشان در حوزههای مطالعات خاور نزدیک و مطالعات اسلامی اهدا خواهد شد.
در این کنفرانس مجموعهای از موضوعات مرتبط با تاریخ متقدم و تحولات اولیه زبان عربی، هویت عربی، و گفتمانهای نقلی و حقوقی نخستین درباره زبان و معناشناسی بررسی خواهد شد. این کنفرانس در امتداد برنامهای است که گوستاو فون گرونبام (اولین مدیر مرکز مطالعات خاور نزدیک در یو.سی.ال.ای) برای تشویق پژوهش در حوزه مطالعات اسلامی پایه گذاشت.
جایزه سالانه جورجو لوی دلا ویدا به دانشمندانی تعلق می گیرد که آثارشان به پیشرفتهای چشمگیر و پاینده در مطالعه تمدن اسلامی انجامیده است.
برای ثبتنام در این رویداد اینجا کلیک کنید.
📌مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبانهای اروپایی
@islamicstudies
مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبان های اروپایی
اهدای «جایزه جورجو لوی دلا ویدا ۲۰۲۴» به مایکل کوک و حسین مدرسی - مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبان های اروپایی
مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبانهای اروپایی: مراسم تقدیم و کنفرانس «جایزه جورجو لوی دلا ویدا ۲۰۲۴» در روزهای ۱۶ و ۱۷ می ۲۰۲۴ در دانشگاه یو.سی.ال.ای برگزار خواهد شد. این جایزه به طور مشترک به مایکل کوک (استاد کلاس ۱۹۴۳ مطالعات خاور نزدیک در دانشگاه…
به قدر یک چشم از شهر کوران فاصله بگیریم
همت و مسؤولیتشناسی مدنی و
اخلاقی و دینی و میهنی دکتر بیژن عبدالکریمی را به سهم خود ارج مینهم و قدر میدانم.
شایسته است پیام استمداد ایشان را لبیک گوییم و هم در میان شبکهی آشنایان و دوستان خود توزیع کنیم.
امیدوار ام به همت مردم و کمک جامعهی مدنی گرهی گشوده شود و دستکم به قدر یک چشم از شهر کوران فاصله بگیریم.
۲۱ فروردینماه ۱۴۰۳
م.م.مجاهدی
@mmojahedi
همت و مسؤولیتشناسی مدنی و
اخلاقی و دینی و میهنی دکتر بیژن عبدالکریمی را به سهم خود ارج مینهم و قدر میدانم.
شایسته است پیام استمداد ایشان را لبیک گوییم و هم در میان شبکهی آشنایان و دوستان خود توزیع کنیم.
امیدوار ام به همت مردم و کمک جامعهی مدنی گرهی گشوده شود و دستکم به قدر یک چشم از شهر کوران فاصله بگیریم.
۲۱ فروردینماه ۱۴۰۳
م.م.مجاهدی
@mmojahedi
@Khosousi - eidaneh
Shajarian, Sharif
روزه یک سو شد و عید آمد و دلها برخاست
می ز خمخانه به جوش آمد و میباید خواست
نوبت زهدفروشان گرانجان بگذشت
وقت شادی و طربکردن رندان برخاست
چه ملامت رسد آن را که چو ما باده خورد
این چه عیب است بدین بیخردی، وین چه خطا ست
بادهنوشی که در او هیچ ریایی نبود
بهتر از زهدفروشی که در او روی و ریا ست
ما نه رندان ریاییم و حریفان نفاق
آن که او عالم سرّ است، بدین حال گوا ست
فرض ایزد بگزاریم و به کس بد نکنیم
وانچه گویند روا نیست، نگوییم روا ست
چه شود گر من و تو چند قدح باده خوریم
باده از خون رزان است، نه از خون شما ست
این چه عیب است کزین عیب خلل خواهد بود
ور بود نیز چه شد، مردم بیعیب کجاست
از ریا دور شو و نوش کن این جام شراب
همچو حافظ اگرت آرزو است این ره راست
حافظ از چونوچرا بگذر و می نوش دمی
نزد حکمش چه مجال سخن چونوچرا ست
عید فطر ۱۴۴۵
@mmojahedi
می ز خمخانه به جوش آمد و میباید خواست
نوبت زهدفروشان گرانجان بگذشت
وقت شادی و طربکردن رندان برخاست
چه ملامت رسد آن را که چو ما باده خورد
این چه عیب است بدین بیخردی، وین چه خطا ست
بادهنوشی که در او هیچ ریایی نبود
بهتر از زهدفروشی که در او روی و ریا ست
ما نه رندان ریاییم و حریفان نفاق
آن که او عالم سرّ است، بدین حال گوا ست
فرض ایزد بگزاریم و به کس بد نکنیم
وانچه گویند روا نیست، نگوییم روا ست
چه شود گر من و تو چند قدح باده خوریم
باده از خون رزان است، نه از خون شما ست
این چه عیب است کزین عیب خلل خواهد بود
ور بود نیز چه شد، مردم بیعیب کجاست
از ریا دور شو و نوش کن این جام شراب
همچو حافظ اگرت آرزو است این ره راست
حافظ از چونوچرا بگذر و می نوش دمی
نزد حکمش چه مجال سخن چونوچرا ست
عید فطر ۱۴۴۵
@mmojahedi
Forwarded from ترجمه ادب و فرهنگ عربی مسعود باب الحوائجی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ترجمه و شرح این کلیپ ☝️تازه منتشر شده جوانان سرخوش مصری در کنار هم به مناسبت عید
👇👇
👇👇
Forwarded from ترجمه ادب و فرهنگ عربی مسعود باب الحوائجی
MMMojahedi 🍀 محمدمهدی مجاهدی
ترجمه و شرح این کلیپ ☝️تازه منتشر شده جوانان سرخوش مصری در کنار هم به مناسبت عید 👇👇
☝️
👇👇
ویدئوی تازه منتشر شده ☝️ عید در مصر:
این سرودی که در کلیپ بالا میبینید جوانان دانشجوی مصری از دختر و پسر با هم در حال خواندن آنند، از معروفترین ترانههایی است که از عربستان تا امارات و از مصر تا تونس بین اکثر کشورهای عربی رایج است و در تلویزیونهاشان پخش میشود؛ یکجورایی حکم«عید آمد و عید آمد» ما را دارد!
یک جملهی آن که در خواندن این جوانان سرخوش دانشگاهی بسیار جلوهگر است آنجا است که میگویند:
العيد فرحه ... واجمل فرحه
تجمع شمل قريب وبعيييييد
یعنی شادی عید و این زیباترین شادی وقتی معنادار است که بتواند از دور تا نزدیک همگان را به صورت فراگیر کنار هم گِرد آورد و متحد کند.
نمادش همین جمع مختلط دانشجویان مصری است که دختر و پسر در کنار هم بیحجاب و باحجاب با شادی و نشاط دست و پای میکوبند و با هم میخوانند که:
غنو معايا غنو ... قولوا ورايا قولو ...
جانا العيد اهو جانا العيد
یعنی:
با ما بخوانید و همآوا شوید شما هم در پی ما با ما بگویید که عیدِ فرخنده و فرحبخش آمده است.
اهلاً اهلاً بالعيد مرحب مرحب بالعيد
خوشآمد گوی عید باشید
عبارت مهمتر در آن این جمله است:
سعدنا بيها بيخليها
ذكري جميلــه لبعد العيد
یعنی همان طور که در این عید ما سرخوشیم بگذارید شادی و سرور عید برای روزهای پس از آن هم برای ما باقی بماند.
سالیان درازی است که معروفترین خوانندگان عرب مانند محمد عبده و طلال مداح و دیگران این ترانه را با تغنی و دف و نی سروده و خواندهاند اما انگار جهان عربی-اسلامی هر سال از مضامین آن دورتر میشود و سایهی افراطگرایی و افراطیون و جنگ و ناامنی بر جوامع ما محسوستر افکنده میشود و به جای:
تجمع شمل قريب وبعيييييد
به تفرقهی دور و نزدیک اهتمام بیشتری ورزیده میشود.
گر بر این سخن دلیلی بایدت حال و روز ما و جهان عربی-اسلامی را بنگرید کاین شادیها به مقدار یک روز پس از عید و در همین روز هم نپاید و برقرار نمیمانَد.
👇👇
ویدئوی تازه منتشر شده ☝️ عید در مصر:
این سرودی که در کلیپ بالا میبینید جوانان دانشجوی مصری از دختر و پسر با هم در حال خواندن آنند، از معروفترین ترانههایی است که از عربستان تا امارات و از مصر تا تونس بین اکثر کشورهای عربی رایج است و در تلویزیونهاشان پخش میشود؛ یکجورایی حکم«عید آمد و عید آمد» ما را دارد!
یک جملهی آن که در خواندن این جوانان سرخوش دانشگاهی بسیار جلوهگر است آنجا است که میگویند:
العيد فرحه ... واجمل فرحه
تجمع شمل قريب وبعيييييد
یعنی شادی عید و این زیباترین شادی وقتی معنادار است که بتواند از دور تا نزدیک همگان را به صورت فراگیر کنار هم گِرد آورد و متحد کند.
نمادش همین جمع مختلط دانشجویان مصری است که دختر و پسر در کنار هم بیحجاب و باحجاب با شادی و نشاط دست و پای میکوبند و با هم میخوانند که:
غنو معايا غنو ... قولوا ورايا قولو ...
جانا العيد اهو جانا العيد
یعنی:
با ما بخوانید و همآوا شوید شما هم در پی ما با ما بگویید که عیدِ فرخنده و فرحبخش آمده است.
اهلاً اهلاً بالعيد مرحب مرحب بالعيد
خوشآمد گوی عید باشید
عبارت مهمتر در آن این جمله است:
سعدنا بيها بيخليها
ذكري جميلــه لبعد العيد
یعنی همان طور که در این عید ما سرخوشیم بگذارید شادی و سرور عید برای روزهای پس از آن هم برای ما باقی بماند.
سالیان درازی است که معروفترین خوانندگان عرب مانند محمد عبده و طلال مداح و دیگران این ترانه را با تغنی و دف و نی سروده و خواندهاند اما انگار جهان عربی-اسلامی هر سال از مضامین آن دورتر میشود و سایهی افراطگرایی و افراطیون و جنگ و ناامنی بر جوامع ما محسوستر افکنده میشود و به جای:
تجمع شمل قريب وبعيييييد
به تفرقهی دور و نزدیک اهتمام بیشتری ورزیده میشود.
گر بر این سخن دلیلی بایدت حال و روز ما و جهان عربی-اسلامی را بنگرید کاین شادیها به مقدار یک روز پس از عید و در همین روز هم نپاید و برقرار نمیمانَد.
Forwarded from یدالله کریمی پور
چرا اسرائیل واکنشی نداشت؟!
36 شبانه روز متوالی موشک های پر قدرت و ویرانگر اسکاد بر سر اسرائیلی ها فرود می آمد. 42 موشک. از 17 ژانویه تا 28 فوریه 1991. بیش از 74 اسرائیلی کشته شده و بیشتر مردم هفته ها در پناهگاهها مستقر بودند. پرزیدنت صدام حسین که پس از تصرف کویت با واکنش حمله گسترده و فراگیر نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا به کشورش مواجه شده بود، با دو هدف در برابر بوش پدر (جورج هربرت برت واکر بوش)، اسرائیل را موشکباران کرد: خارج کردن 8 کشور مسلمان از ائتلاف به بهانه جنگ با اسرائیل و دوم وارد کردن جمهوریاسلامی به این کارزار ضد آمریکایی و اسرائیلی. ولی درست به خاطر دارم که اسحاق شامیر نخست وزیر و حییم هرزوگ رئیس جمهور، کمترین اعتنایی به موشکباران نکرده و کوچکترین واکنشی به این حملات دهشتناک عراق زیر فرماندهی صدام حسین نداشتند. چرا؟! مگر قدرت واکنش نداشتند؟ این بی واکنشی چه دلیلی داشت؟!!
اسرائیل(اشغالگر) به جای غرق شدن در تاکتیک ها، استراتژی عراق را هدف قرار داده بود. به عبارت دیگر، چنان چه اسرائیل به این جنگ ورود می کرد، به اغلب احتمال همه 8 کشور عرب از ائتلاف ناتو-امریکا به نفع عراق خارج شده و ممکن بود پای جمهوری اسلامی نیز به چنین جنگی باز شود. فراموش نمی کنم که در آنروزها دستکم 8 نماینده مجلس شورای اسلامی طی خطابه های تند و آتشین، خواهان کمک و حتی ائتلاف با صدام در جنگ با آمریکا شدند. اسرائیل نه تنها به اقدامات تلافی جویانه دست نزد، سهل است که تقریبا سکوت محض در پیش گرفت. آنان این اصل سون تزو را که پیروزی در جنگ، باید بدون دست زدن به جنگ حاصل شود، سرلوحه قرارداده و اهداف استراتژیک پرزیدنت صدام حسین را مقهور بی عملی خود ساختند.
امروزه روز نیز، چنان چه هدف استراتژيک کابینه ائتلافی جنگ نتانیاهو گسترش جغرافیای جنگ با وارد کردن جمهوری اسلامی و ایالات متحده به معرکه غزه است، که هست؛ پاسخش در یک گزاره دو واژه ای خطاب به شورای امنیت ملی نهفته است: هیچکار نکنید.
باور کنید با این هیچکاری و بی واکنشی، جهان تا ماه های نزدیک آتی، اسرائیل را وادار به ایجاد کردن تغییرات استراتژیک در اهداف درازمدتش خواهد نمود. البته به اغلب احتمال تصمیم سازان جمهوریاسلامی حتی پیش از توصیه امثال من، خود به هیچکار نکردن واقفند و آن را در توان ایران تنها مانده نمی بینند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
36 شبانه روز متوالی موشک های پر قدرت و ویرانگر اسکاد بر سر اسرائیلی ها فرود می آمد. 42 موشک. از 17 ژانویه تا 28 فوریه 1991. بیش از 74 اسرائیلی کشته شده و بیشتر مردم هفته ها در پناهگاهها مستقر بودند. پرزیدنت صدام حسین که پس از تصرف کویت با واکنش حمله گسترده و فراگیر نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا به کشورش مواجه شده بود، با دو هدف در برابر بوش پدر (جورج هربرت برت واکر بوش)، اسرائیل را موشکباران کرد: خارج کردن 8 کشور مسلمان از ائتلاف به بهانه جنگ با اسرائیل و دوم وارد کردن جمهوریاسلامی به این کارزار ضد آمریکایی و اسرائیلی. ولی درست به خاطر دارم که اسحاق شامیر نخست وزیر و حییم هرزوگ رئیس جمهور، کمترین اعتنایی به موشکباران نکرده و کوچکترین واکنشی به این حملات دهشتناک عراق زیر فرماندهی صدام حسین نداشتند. چرا؟! مگر قدرت واکنش نداشتند؟ این بی واکنشی چه دلیلی داشت؟!!
اسرائیل(اشغالگر) به جای غرق شدن در تاکتیک ها، استراتژی عراق را هدف قرار داده بود. به عبارت دیگر، چنان چه اسرائیل به این جنگ ورود می کرد، به اغلب احتمال همه 8 کشور عرب از ائتلاف ناتو-امریکا به نفع عراق خارج شده و ممکن بود پای جمهوری اسلامی نیز به چنین جنگی باز شود. فراموش نمی کنم که در آنروزها دستکم 8 نماینده مجلس شورای اسلامی طی خطابه های تند و آتشین، خواهان کمک و حتی ائتلاف با صدام در جنگ با آمریکا شدند. اسرائیل نه تنها به اقدامات تلافی جویانه دست نزد، سهل است که تقریبا سکوت محض در پیش گرفت. آنان این اصل سون تزو را که پیروزی در جنگ، باید بدون دست زدن به جنگ حاصل شود، سرلوحه قرارداده و اهداف استراتژیک پرزیدنت صدام حسین را مقهور بی عملی خود ساختند.
امروزه روز نیز، چنان چه هدف استراتژيک کابینه ائتلافی جنگ نتانیاهو گسترش جغرافیای جنگ با وارد کردن جمهوری اسلامی و ایالات متحده به معرکه غزه است، که هست؛ پاسخش در یک گزاره دو واژه ای خطاب به شورای امنیت ملی نهفته است: هیچکار نکنید.
باور کنید با این هیچکاری و بی واکنشی، جهان تا ماه های نزدیک آتی، اسرائیل را وادار به ایجاد کردن تغییرات استراتژیک در اهداف درازمدتش خواهد نمود. البته به اغلب احتمال تصمیم سازان جمهوریاسلامی حتی پیش از توصیه امثال من، خود به هیچکار نکردن واقفند و آن را در توان ایران تنها مانده نمی بینند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
Forwarded from یدالله کریمی پور
چرا اسرائیل واکنشی نداشت؟!
36 شبانه روز متوالی موشک های پر قدرت و ویرانگر اسکاد بر سر اسرائیلی ها فرود می آمد. 42 موشک. از 17 ژانویه تا 28 فوریه 1991. بیش از 74 اسرائیلی کشته شده و بیشتر مردم هفته ها در پناهگاهها مستقر بودند. پرزیدنت صدام حسین که پس از تصرف کویت با واکنش حمله گسترده و فراگیر نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا به کشورش مواجه شده بود، با دو هدف در برابر بوش پدر (جورج هربرت برت واکر بوش)، اسرائیل را موشکباران کرد: خارج کردن 8 کشور مسلمان از ائتلاف به بهانه جنگ با اسرائیل و دوم وارد کردن جمهوریاسلامی به این کارزار ضد آمریکایی و اسرائیلی. ولی درست به خاطر دارم که اسحاق شامیر نخست وزیر و حییم هرزوگ رئیس جمهور، کمترین اعتنایی به موشکباران نکرده و کوچکترین واکنشی به این حملات دهشتناک عراق زیر فرماندهی صدام حسین نداشتند. چرا؟! مگر قدرت واکنش نداشتند؟ این بی واکنشی چه دلیلی داشت؟!!
اسرائیل(اشغالگر) به جای غرق شدن در تاکتیک ها، استراتژی عراق را هدف قرار داده بود. به عبارت دیگر، چنان چه اسرائیل به این جنگ ورود می کرد، به اغلب احتمال همه 8 کشور عرب از ائتلاف ناتو-امریکا به نفع عراق خارج شده و ممکن بود پای جمهوری اسلامی نیز به چنین جنگی باز شود. فراموش نمی کنم که در آنروزها دستکم 8 نماینده مجلس شورای اسلامی طی خطابه های تند و آتشین، خواهان کمک و حتی ائتلاف با صدام در جنگ با آمریکا شدند. اسرائیل نه تنها به اقدامات تلافی جویانه دست نزد، سهل است که تقریبا سکوت محض در پیش گرفت. آنان این اصل سون تزو را که پیروزی در جنگ، باید بدون دست زدن به جنگ حاصل شود، سرلوحه قرارداده و اهداف استراتژیک پرزیدنت صدام حسین را مقهور بی عملی خود ساختند.
امروزه روز نیز، چنان چه هدف استراتژيک کابینه ائتلافی جنگ نتانیاهو گسترش جغرافیای جنگ با وارد کردن جمهوری اسلامی و ایالات متحده به معرکه غزه است، که هست؛ پاسخش در یک گزاره دو واژه ای خطاب به شورای امنیت ملی نهفته است: هیچکار نکنید.
باور کنید با این هیچکاری و بی واکنشی، جهان تا ماه های نزدیک آتی، اسرائیل را وادار به ایجاد کردن تغییرات استراتژیک در اهداف درازمدتش خواهد نمود. البته به اغلب احتمال تصمیم سازان جمهوریاسلامی حتی پیش از توصیه امثال من، خود به هیچکار نکردن واقفند و آن را در توان ایران تنها مانده نمی بینند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
36 شبانه روز متوالی موشک های پر قدرت و ویرانگر اسکاد بر سر اسرائیلی ها فرود می آمد. 42 موشک. از 17 ژانویه تا 28 فوریه 1991. بیش از 74 اسرائیلی کشته شده و بیشتر مردم هفته ها در پناهگاهها مستقر بودند. پرزیدنت صدام حسین که پس از تصرف کویت با واکنش حمله گسترده و فراگیر نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا به کشورش مواجه شده بود، با دو هدف در برابر بوش پدر (جورج هربرت برت واکر بوش)، اسرائیل را موشکباران کرد: خارج کردن 8 کشور مسلمان از ائتلاف به بهانه جنگ با اسرائیل و دوم وارد کردن جمهوریاسلامی به این کارزار ضد آمریکایی و اسرائیلی. ولی درست به خاطر دارم که اسحاق شامیر نخست وزیر و حییم هرزوگ رئیس جمهور، کمترین اعتنایی به موشکباران نکرده و کوچکترین واکنشی به این حملات دهشتناک عراق زیر فرماندهی صدام حسین نداشتند. چرا؟! مگر قدرت واکنش نداشتند؟ این بی واکنشی چه دلیلی داشت؟!!
اسرائیل(اشغالگر) به جای غرق شدن در تاکتیک ها، استراتژی عراق را هدف قرار داده بود. به عبارت دیگر، چنان چه اسرائیل به این جنگ ورود می کرد، به اغلب احتمال همه 8 کشور عرب از ائتلاف ناتو-امریکا به نفع عراق خارج شده و ممکن بود پای جمهوری اسلامی نیز به چنین جنگی باز شود. فراموش نمی کنم که در آنروزها دستکم 8 نماینده مجلس شورای اسلامی طی خطابه های تند و آتشین، خواهان کمک و حتی ائتلاف با صدام در جنگ با آمریکا شدند. اسرائیل نه تنها به اقدامات تلافی جویانه دست نزد، سهل است که تقریبا سکوت محض در پیش گرفت. آنان این اصل سون تزو را که پیروزی در جنگ، باید بدون دست زدن به جنگ حاصل شود، سرلوحه قرارداده و اهداف استراتژیک پرزیدنت صدام حسین را مقهور بی عملی خود ساختند.
امروزه روز نیز، چنان چه هدف استراتژيک کابینه ائتلافی جنگ نتانیاهو گسترش جغرافیای جنگ با وارد کردن جمهوری اسلامی و ایالات متحده به معرکه غزه است، که هست؛ پاسخش در یک گزاره دو واژه ای خطاب به شورای امنیت ملی نهفته است: هیچکار نکنید.
باور کنید با این هیچکاری و بی واکنشی، جهان تا ماه های نزدیک آتی، اسرائیل را وادار به ایجاد کردن تغییرات استراتژیک در اهداف درازمدتش خواهد نمود. البته به اغلب احتمال تصمیم سازان جمهوریاسلامی حتی پیش از توصیه امثال من، خود به هیچکار نکردن واقفند و آن را در توان ایران تنها مانده نمی بینند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
Forwarded from خبرآنلاين
🔸حسین علایی: بهترین پاسخ به ترورهای اسرائیل، در انتظار نگاه داشتن رژیم و ارتش نتانیاهو است
سردار حسین علایی، فرمانده پیشین نیروی دریایی سپاه پاسداران، در گفتگو با #خبرآنلاین بیان کرد؛
▫️ اسرائیل سالهاست که به دنبال درگیر شدن با ایران است
▫️ اینکه پدافند هوایی روسیه نسبت به حملات هوایی اسرائیل به اهداف ایرانی در خاک سوریه بی تفاوت بوده، جای ابهام فراوانی دارد
▫️ شاید بیمناسبت نباشد که وزارت خارجه ایران با روسیه درباره این موضوع گفتوگو کند
▫️ضربه مهلک ایران به اسرائیل باید غافلگیرانه و کوبنده باشد ؛باید ارتش رژیم صهیونیستی را آمادهباش نگه داشت
▫️سیاست اصولی جمهوری اسلامی ایران، اجتناب از جنگ چه با اسرائیل و چه با آمریکاست.
▫️ هیچ نیازی به برپایی سروصدا، مصاحبه، سخنرانی، موضع گیری و هشدار نیست. هرگاه عملیات انجام شد، آنگاه مردم و حکومت تروریستی اسرائیل خواهند فهمید که هیچ جنایتی بدون پاسخِ درخور و متناسب باقی نخواهد ماند. بنابراین بهتر است که در افکار عمومی انتظار پاسخ فوری و عکسالعملی ایجاد نشود.
جزییات بیشتر در لینک زیر:
khabaronline.ir/xm6DH
@KhabarOnline_IR
سردار حسین علایی، فرمانده پیشین نیروی دریایی سپاه پاسداران، در گفتگو با #خبرآنلاین بیان کرد؛
▫️ اسرائیل سالهاست که به دنبال درگیر شدن با ایران است
▫️ اینکه پدافند هوایی روسیه نسبت به حملات هوایی اسرائیل به اهداف ایرانی در خاک سوریه بی تفاوت بوده، جای ابهام فراوانی دارد
▫️ شاید بیمناسبت نباشد که وزارت خارجه ایران با روسیه درباره این موضوع گفتوگو کند
▫️ضربه مهلک ایران به اسرائیل باید غافلگیرانه و کوبنده باشد ؛باید ارتش رژیم صهیونیستی را آمادهباش نگه داشت
▫️سیاست اصولی جمهوری اسلامی ایران، اجتناب از جنگ چه با اسرائیل و چه با آمریکاست.
▫️ هیچ نیازی به برپایی سروصدا، مصاحبه، سخنرانی، موضع گیری و هشدار نیست. هرگاه عملیات انجام شد، آنگاه مردم و حکومت تروریستی اسرائیل خواهند فهمید که هیچ جنایتی بدون پاسخِ درخور و متناسب باقی نخواهد ماند. بنابراین بهتر است که در افکار عمومی انتظار پاسخ فوری و عکسالعملی ایجاد نشود.
جزییات بیشتر در لینک زیر:
khabaronline.ir/xm6DH
@KhabarOnline_IR
انتخاب دشوار و خطیر
محمدمهدی مجاهدی
در روزها و هفتههای اخیر اخبار فعالیت اشرار تروریست و احتمالا تحت نفوذ اسرائیل پربسامدتر از گذشته شده است (فالانژها در لبنان، جیش العدل در بلوچستان، و گروههای تکفیری در سوریه).
این دست گروهها تقریبا هیچ هویت و مزیتی جز آتشبیاری معرکه و آمادگی برای جنایت ندارند. جان و نانشان در گرو بحران است. بحرانزی اند و، به همین علت، بحرانزا. سَموم بحران و آشوب را بو میکشند و «جان میگیرند،» به هر دو معنی: هم به جان مردم میافتند و خون میریزند و جان میستانند، و هم از این رهگذر، از افسردگی در میآیند و جان میگیرند و توانمند میشوند.
فعالتر و عملیاتیتر شدن چنین گروههایی در یکی دو ماه اخیر، در کنار بنبست اسرائیل در غزه و ترورهای هدفمندش در لبنان و سوریه و عراق و حرکات مشابه آمریکا در عراق و یمن، محتمل است نشانهای باشد از برآمدن امواج ژرفاشوب بحرانی که شاید به زودی دامان ایران و منطقه را بگیرد. علاوه بر این، این تحرکات نشانهای است از ریزش دومینووار اجزای استراتژی دفاع برونمرزی از طریق نیروهای نیابتی.
مُشرف بر چنین گرداب هائلی در افق احتمالات پیش روی خاورمیانه، جمهوری اسلامی میتواند بازیگری تاریخساز و بسیار مؤثر باشد، بهویژه با انتخاب ریشهای، بسیار دشوار و البته سرنوشتسازی که پیش رو دارد. بر سر دو راهی پیش رو، جمهوری اسلامی یا انتخاب خواهد کرد (۱) بخشی از بانیان یا عاملان ناخواستهی این بحران و یکی از قربانیان ناگزیر آن باشد، یا (۲) بازیگری قدرتمند و با حزم برای نجات ایران و البته برای تحدید دامنهی امواج بحران.
پافشاری بر مسیر فعلی و دادن پاسخهای همتراز به این تحرکات و تحریکات ( پاسخهایی که مستعد ناکامی و خطا و تشدید مخاطرات و تهدیدات است)، ناگزیر، به معنای انتخاب راه اول است.
ولی انتخاب بسیار دشوار و سرنوشتساز راه دوم میتواند دربرگیرندهی سه جزء اساسی باشد:
⁃ بازنگری بنیادین در استراتژی دفاعی، رژیم امنیتی، و سیاست خارجی جمهوری اسلامی در مقیاسهای منطقهای و بینالمللی؛
⁃ کوشش معنادار برای بازسازیِ انسجامِ ازدسترفتهی نخبگان سیاسی، ترمیم رابطهی حکومت-جامعه و دولت-ملت، و تقویت ارکان جمهوریت که هیچ منافاتی با ارزشهای کهن و دیرپای فرهنگ ایرانی-اسلامی ندارد؛ و
⁃ کوشش روشمند برای جهتدهی همهی قوا و سرمایهگذاری وسیع برای تمهید زیرساختهای توسعهی همهجانبهی کشور، ازجمله استقلال بخشیدن به قوهی قضاییه، تقویت دستگاهها و قوای نظارتی با اولویت کشف و حذف فسادهای سیستماتیک، و تقویت جایگاه، مرجعیت و شأن و کارایی آسیبدیدهی رسانههای عمومی، نظام آموزش عمومی و دانشگاهها و دیگر مراکز و سازمانهای پژوهشی و علمی و تخصصی.
با انتخاب دشوار راه دوم، مسیر و جایگاه ایران در چینش و آرایش آتی منطقه و جهان به سوی تضمین منافع ملی، ثبات نظام، و امنیت و توسعهی ایران خواهد چرخید.
در چند دههی اخیر، در منطقهی خاورمیانه حکومتها و حاکمان بارها بر سر چنین دو راهیهای سرنوشتسازی قرار گرفتهاند و در اغلب موارد متأسفانه سابقه و کارنامهی ایشان بیش از آن که برایشان مایهی اعتبار و آبرو شود، برای دیگران مایهی عبرت شده است، از صدام حسین تا معمر قذافی.
حاکمان جمهوری اسلامی در چهار دههی اخیر بارها با انتخابهای دشوار توانستهاند کشور و نظام را در دقیقهی نود از لبهی پرتگاههای هولناک برگردانند.
هرچند شاید هیچیک از انتخابهای دشوار گذشته به اندازهی انتخاب پیش رو خطیر نبوده است، میتوان امیدوار بود سازکار عقلانیت بقا این نوبت نیز بههنگام فعال شود و راه درست را نشان دهد و بگشاید.
۲۴ فروردینماه ۱۴۰۳
@mmojahedi
محمدمهدی مجاهدی
در روزها و هفتههای اخیر اخبار فعالیت اشرار تروریست و احتمالا تحت نفوذ اسرائیل پربسامدتر از گذشته شده است (فالانژها در لبنان، جیش العدل در بلوچستان، و گروههای تکفیری در سوریه).
این دست گروهها تقریبا هیچ هویت و مزیتی جز آتشبیاری معرکه و آمادگی برای جنایت ندارند. جان و نانشان در گرو بحران است. بحرانزی اند و، به همین علت، بحرانزا. سَموم بحران و آشوب را بو میکشند و «جان میگیرند،» به هر دو معنی: هم به جان مردم میافتند و خون میریزند و جان میستانند، و هم از این رهگذر، از افسردگی در میآیند و جان میگیرند و توانمند میشوند.
فعالتر و عملیاتیتر شدن چنین گروههایی در یکی دو ماه اخیر، در کنار بنبست اسرائیل در غزه و ترورهای هدفمندش در لبنان و سوریه و عراق و حرکات مشابه آمریکا در عراق و یمن، محتمل است نشانهای باشد از برآمدن امواج ژرفاشوب بحرانی که شاید به زودی دامان ایران و منطقه را بگیرد. علاوه بر این، این تحرکات نشانهای است از ریزش دومینووار اجزای استراتژی دفاع برونمرزی از طریق نیروهای نیابتی.
مُشرف بر چنین گرداب هائلی در افق احتمالات پیش روی خاورمیانه، جمهوری اسلامی میتواند بازیگری تاریخساز و بسیار مؤثر باشد، بهویژه با انتخاب ریشهای، بسیار دشوار و البته سرنوشتسازی که پیش رو دارد. بر سر دو راهی پیش رو، جمهوری اسلامی یا انتخاب خواهد کرد (۱) بخشی از بانیان یا عاملان ناخواستهی این بحران و یکی از قربانیان ناگزیر آن باشد، یا (۲) بازیگری قدرتمند و با حزم برای نجات ایران و البته برای تحدید دامنهی امواج بحران.
پافشاری بر مسیر فعلی و دادن پاسخهای همتراز به این تحرکات و تحریکات ( پاسخهایی که مستعد ناکامی و خطا و تشدید مخاطرات و تهدیدات است)، ناگزیر، به معنای انتخاب راه اول است.
ولی انتخاب بسیار دشوار و سرنوشتساز راه دوم میتواند دربرگیرندهی سه جزء اساسی باشد:
⁃ بازنگری بنیادین در استراتژی دفاعی، رژیم امنیتی، و سیاست خارجی جمهوری اسلامی در مقیاسهای منطقهای و بینالمللی؛
⁃ کوشش معنادار برای بازسازیِ انسجامِ ازدسترفتهی نخبگان سیاسی، ترمیم رابطهی حکومت-جامعه و دولت-ملت، و تقویت ارکان جمهوریت که هیچ منافاتی با ارزشهای کهن و دیرپای فرهنگ ایرانی-اسلامی ندارد؛ و
⁃ کوشش روشمند برای جهتدهی همهی قوا و سرمایهگذاری وسیع برای تمهید زیرساختهای توسعهی همهجانبهی کشور، ازجمله استقلال بخشیدن به قوهی قضاییه، تقویت دستگاهها و قوای نظارتی با اولویت کشف و حذف فسادهای سیستماتیک، و تقویت جایگاه، مرجعیت و شأن و کارایی آسیبدیدهی رسانههای عمومی، نظام آموزش عمومی و دانشگاهها و دیگر مراکز و سازمانهای پژوهشی و علمی و تخصصی.
با انتخاب دشوار راه دوم، مسیر و جایگاه ایران در چینش و آرایش آتی منطقه و جهان به سوی تضمین منافع ملی، ثبات نظام، و امنیت و توسعهی ایران خواهد چرخید.
در چند دههی اخیر، در منطقهی خاورمیانه حکومتها و حاکمان بارها بر سر چنین دو راهیهای سرنوشتسازی قرار گرفتهاند و در اغلب موارد متأسفانه سابقه و کارنامهی ایشان بیش از آن که برایشان مایهی اعتبار و آبرو شود، برای دیگران مایهی عبرت شده است، از صدام حسین تا معمر قذافی.
حاکمان جمهوری اسلامی در چهار دههی اخیر بارها با انتخابهای دشوار توانستهاند کشور و نظام را در دقیقهی نود از لبهی پرتگاههای هولناک برگردانند.
هرچند شاید هیچیک از انتخابهای دشوار گذشته به اندازهی انتخاب پیش رو خطیر نبوده است، میتوان امیدوار بود سازکار عقلانیت بقا این نوبت نیز بههنگام فعال شود و راه درست را نشان دهد و بگشاید.
۲۴ فروردینماه ۱۴۰۳
@mmojahedi
Forwarded from خبرآنلاين
🔸سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی در باره انتقام گیری از اسرائیل/ از «ایلی کوهن»های داخلی نباید غافل باشیم
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:
▫️همه میدانند که اکنون دشمن برای کشاندن ما به جنگ برنامهریزی کرده و برای ما نقشه دارد. ما باید با هوشیاری تصمیم بگیریم و در این تصمیمگیری از عجله کردن و بیگدار به آب زدن بپرهیزیم.
▫️بهترین اقدام در حال حاضر تلاش همهجانبه برای مسدود کردن منافذی است که دشمن از آنها برای ارتکاب جنایات علیه نیروهای ما استفاده میکند.
▫️درباره سوریه لزومی ندارد احتمال همکاری با رژیم صهیونیستی بر دولتمردان متمرکز شود.چه بسا افراد نفوذی دوچهرهای که مانند «ایلی کوهن» جاسوس کارکشته صهیونیستها در دهه 1340 با ظاهری بشدت دلسوز ولی باطنی همراه با دشمن ما داشته باشند.
▫️سوریه کشوری است که زمینههای نفوذ سازمانهای جاسوسی بینالمللی به ویژه صهیونیستی را از گذشته داشته و اکنون نیز دارد. جنگهای داخلی سوریه در یک دهه گذشته این زمینه را بیشتر کرده و به همین دلیل ما باید با عناصر محلی سوریه بسیار محتاطانه تعامل داشته باشیم کمااینکه از «ایلی کوهن»های داخل کشور خودمان هم نباید غافل باشیم.
جزییات بیشتر در لینک زیر:
khabaronline.ir/xm7cZ
@KhabarOnline_IR
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:
▫️همه میدانند که اکنون دشمن برای کشاندن ما به جنگ برنامهریزی کرده و برای ما نقشه دارد. ما باید با هوشیاری تصمیم بگیریم و در این تصمیمگیری از عجله کردن و بیگدار به آب زدن بپرهیزیم.
▫️بهترین اقدام در حال حاضر تلاش همهجانبه برای مسدود کردن منافذی است که دشمن از آنها برای ارتکاب جنایات علیه نیروهای ما استفاده میکند.
▫️درباره سوریه لزومی ندارد احتمال همکاری با رژیم صهیونیستی بر دولتمردان متمرکز شود.چه بسا افراد نفوذی دوچهرهای که مانند «ایلی کوهن» جاسوس کارکشته صهیونیستها در دهه 1340 با ظاهری بشدت دلسوز ولی باطنی همراه با دشمن ما داشته باشند.
▫️سوریه کشوری است که زمینههای نفوذ سازمانهای جاسوسی بینالمللی به ویژه صهیونیستی را از گذشته داشته و اکنون نیز دارد. جنگهای داخلی سوریه در یک دهه گذشته این زمینه را بیشتر کرده و به همین دلیل ما باید با عناصر محلی سوریه بسیار محتاطانه تعامل داشته باشیم کمااینکه از «ایلی کوهن»های داخل کشور خودمان هم نباید غافل باشیم.
جزییات بیشتر در لینک زیر:
khabaronline.ir/xm7cZ
@KhabarOnline_IR
www.khabaronline.ir
سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی در باره انتقام گیری از اسرائیل/ از «ایلی کوهن»های داخلی نباید غافل باشیم
درست است که ما از امکانات و تجهیزات نظامی اعم از تهاجمی و دفاعی در سطح بالا برخورداریم ولی اصلیترین شرط برای پیروزی در نبرد، استفاده صحیح و مدبرانه از امکانات است.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from میرموسوی (علی میرموسوی)
کاش از سعدی می آموختیم!
تمییز باید و تدبیر و عقل و آن گه ملک
که ملک و دولت نادان سلاح جنگ خداست
در وصف حکیم شیرین سخن شیراز جای سخن فراوان است، اما به مناسبت روز آن بزرگمرد ادب پارسی که سهمی سترگ در شکوفایی فرهنگ ایران داشته است، نگاهی به برخی از اشارات وی درباب حکمرانی و مملکت داری نیکو به نظر می رسد.
نظم و نثر سعدی، سنتی را درباره حکمرانی بازتاب می دهد که در تداوم اندرزنامه های ایرانی و اندیشه ایران شهری شکل گرفته است. با نگاهی به این سنت به خوبی می توان دریافت که الگوی حکمرانی کنونی ایران تا چه اندازه از این سنت فاصله دارد و چرا شایسته تاریخ و فرهنگ این مرز و بوم نیست.
از جمله ویژگیهای بسیار با اهمیت حکمت جاودان سعدی گذر از صورت به معنی است، از این رو در مقوله حکمرانی نیز به جای صورت به سیرت می اندیشد و نزد او چگونگی حکومت داری بر این که چه کسی حکومت کند اولویت دارد. او گلستانش را با سیرت پادشاهان و بوستانش را با عدل و تدبیر و رای آغاز می کند تا اهمیت سیاست و نقش حکمرانی نیک و عادلانه را در صلاح ملک و نیک بختی جامعه نشان دهد.
نگاهی گذرا به این دو باب نشان می دهد که سعدی از شیوه ملک داری حاکمان زمانه اش خرسند نیست و از رنج و دردی که بر مردم این کشور می رود آگاه است و شکایت دارد.( دراین کشور آسایش و خرمی/ ندید و نبیند به چشم آدمی- غم از گردش روزگاران مدار/ که بی مایه گردد بسی روزگار).
سعدی در چارچوب اندیشه ایران شهری، عدل و داد و تدبیر و رای را مهم ترین اصول حکمرانی خوب می داند و ستم و بیداد را مایه تباهی و آشفتگی و نابسامانی ملک و مملکت می شمارد.(الا تا نپیچی سر از عدل و رای/ که مردم ز دستت نپیچند پای- گریز رعیت ز بیدادگر/ کند نام زشتش به گیتی سمر). ستم نه تنها عمر حکومت را کوتاه بلکه مایه بدنامی زمام دار است.( نماند ستم کار بد روزگار/ بماند بر او لعنت پایدار- تفو بر چنان ملک و دولت که راند/ که شنعت بر او تا قیامت بماند).
او با وجود توصیه و تاکید فراوان بر عدالت در حکمرانی، چندان به تعریف عدالت نپرداخته، بلکه معیاری عینی برای ارزیابی آن ارائه کرده است. از نظر وی رضایت و خشنودی مردم از حکومت و حاکمان اصلی ترین شاخص ارزیابی حکمرانی است و دراین باره بسیار سخن رانده است.( فراخی در آن مرز و کشور مخواه/ که دلتنگ بینی رعیت ز شاه- دگر کشور آباد بیند به خواب/ که دارد دل اهل کشور خراب). همچنان که نارضایتی مردم را نیز نشانه نادرستی و عدم مشروعیت حکومت می داند.( ریاست به دست کسانی خطاست/ که از دست شان دست ها بر خداست)
گرچه در زمانه سعدی، حقوق بشر به معنای امروزی آن اندیشه ناپذیر بوده است، ولی یگانه دانستن گوهر همه آدمیان در آفرینش به خوبی پیش رو و روشن بودن نگاه وی به انسان در آن دوران را نشان می دهد.(بنی آدم اعضای یکدیگرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند- چو عضوی به درد آورد روزگار/ دگر عضو ها را نماند قرار- تو کز محنت دیگران بی غمی- نشاید که نامت نهند آدمی) از نظر وی آدمی موجودی خود خواه نیست که تنها به سود خود بیندیشد، بلکه دیگر خواهی نیز ساحتی اصلی از وجود اوست که او را موجودی اخلاقی ساخته است.
سعدی از این دیدگاه، رعایت صلاح مردم و حقوق آنان را از اصول بنیادین حکمرانی دانسته و بر آن تاکید می کند.( شنیدم که خسرو به شیرویه گفت/ در آن دم که چشمش ز دیدن بخفت- بر آن باش تا هر چه نیت کنی/ نظر در صلاح رعیت کنی). از نظر وی «ملوک از بهر پاس رعیت اند، نه رعیت از بهر طاعت ملوک»(پادشه پاسبان درویش است/ گرچه نعمت به فرّ دولت اوست- گوسفند از برای چوپان نیست/ بلکه چوپان برای خدمت اوست).
از این جا به خوبی می توان دریافت که چرا سعدی نیک نامی و بد نامی حکومت نزد مردم را همچون معیاری اصلی برای داوری برای خوبی و بدی آن معرفی کرده است. (بد و نیک مردم چو می بگذرند/ همان به که نامت به نیکی برند-یکی نام نیکو ببرد از جهان/ یکی رسم بد ماند از و جاودان- اگر بیداد کردی توقع مدار/ که نامت به نیکی رود روزگار) از نظر وی هر حکومتی رفتنی است، از این رو چه بهتر که حکمرانان نامی نیک از خود برجای نهند.(چنان که دست بدست آمده ست ملک به ما/ به دست های دگر همچنین بخواهد رفت)
آنچه بیان شد قطره ای از دریای دانش و حکمت این شاعر ایرانی است که همچنان در این روزگار می تواند الهام بخش باشد. از این رو سعدی افتخاری نه تنها برای ایران و ایرانیان، بلکه برای همه جهانیان است.
علی میرموسوی
۱اردیبهشت ۱۴۰۳
@alimirmoosavi
تمییز باید و تدبیر و عقل و آن گه ملک
که ملک و دولت نادان سلاح جنگ خداست
در وصف حکیم شیرین سخن شیراز جای سخن فراوان است، اما به مناسبت روز آن بزرگمرد ادب پارسی که سهمی سترگ در شکوفایی فرهنگ ایران داشته است، نگاهی به برخی از اشارات وی درباب حکمرانی و مملکت داری نیکو به نظر می رسد.
نظم و نثر سعدی، سنتی را درباره حکمرانی بازتاب می دهد که در تداوم اندرزنامه های ایرانی و اندیشه ایران شهری شکل گرفته است. با نگاهی به این سنت به خوبی می توان دریافت که الگوی حکمرانی کنونی ایران تا چه اندازه از این سنت فاصله دارد و چرا شایسته تاریخ و فرهنگ این مرز و بوم نیست.
از جمله ویژگیهای بسیار با اهمیت حکمت جاودان سعدی گذر از صورت به معنی است، از این رو در مقوله حکمرانی نیز به جای صورت به سیرت می اندیشد و نزد او چگونگی حکومت داری بر این که چه کسی حکومت کند اولویت دارد. او گلستانش را با سیرت پادشاهان و بوستانش را با عدل و تدبیر و رای آغاز می کند تا اهمیت سیاست و نقش حکمرانی نیک و عادلانه را در صلاح ملک و نیک بختی جامعه نشان دهد.
نگاهی گذرا به این دو باب نشان می دهد که سعدی از شیوه ملک داری حاکمان زمانه اش خرسند نیست و از رنج و دردی که بر مردم این کشور می رود آگاه است و شکایت دارد.( دراین کشور آسایش و خرمی/ ندید و نبیند به چشم آدمی- غم از گردش روزگاران مدار/ که بی مایه گردد بسی روزگار).
سعدی در چارچوب اندیشه ایران شهری، عدل و داد و تدبیر و رای را مهم ترین اصول حکمرانی خوب می داند و ستم و بیداد را مایه تباهی و آشفتگی و نابسامانی ملک و مملکت می شمارد.(الا تا نپیچی سر از عدل و رای/ که مردم ز دستت نپیچند پای- گریز رعیت ز بیدادگر/ کند نام زشتش به گیتی سمر). ستم نه تنها عمر حکومت را کوتاه بلکه مایه بدنامی زمام دار است.( نماند ستم کار بد روزگار/ بماند بر او لعنت پایدار- تفو بر چنان ملک و دولت که راند/ که شنعت بر او تا قیامت بماند).
او با وجود توصیه و تاکید فراوان بر عدالت در حکمرانی، چندان به تعریف عدالت نپرداخته، بلکه معیاری عینی برای ارزیابی آن ارائه کرده است. از نظر وی رضایت و خشنودی مردم از حکومت و حاکمان اصلی ترین شاخص ارزیابی حکمرانی است و دراین باره بسیار سخن رانده است.( فراخی در آن مرز و کشور مخواه/ که دلتنگ بینی رعیت ز شاه- دگر کشور آباد بیند به خواب/ که دارد دل اهل کشور خراب). همچنان که نارضایتی مردم را نیز نشانه نادرستی و عدم مشروعیت حکومت می داند.( ریاست به دست کسانی خطاست/ که از دست شان دست ها بر خداست)
گرچه در زمانه سعدی، حقوق بشر به معنای امروزی آن اندیشه ناپذیر بوده است، ولی یگانه دانستن گوهر همه آدمیان در آفرینش به خوبی پیش رو و روشن بودن نگاه وی به انسان در آن دوران را نشان می دهد.(بنی آدم اعضای یکدیگرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند- چو عضوی به درد آورد روزگار/ دگر عضو ها را نماند قرار- تو کز محنت دیگران بی غمی- نشاید که نامت نهند آدمی) از نظر وی آدمی موجودی خود خواه نیست که تنها به سود خود بیندیشد، بلکه دیگر خواهی نیز ساحتی اصلی از وجود اوست که او را موجودی اخلاقی ساخته است.
سعدی از این دیدگاه، رعایت صلاح مردم و حقوق آنان را از اصول بنیادین حکمرانی دانسته و بر آن تاکید می کند.( شنیدم که خسرو به شیرویه گفت/ در آن دم که چشمش ز دیدن بخفت- بر آن باش تا هر چه نیت کنی/ نظر در صلاح رعیت کنی). از نظر وی «ملوک از بهر پاس رعیت اند، نه رعیت از بهر طاعت ملوک»(پادشه پاسبان درویش است/ گرچه نعمت به فرّ دولت اوست- گوسفند از برای چوپان نیست/ بلکه چوپان برای خدمت اوست).
از این جا به خوبی می توان دریافت که چرا سعدی نیک نامی و بد نامی حکومت نزد مردم را همچون معیاری اصلی برای داوری برای خوبی و بدی آن معرفی کرده است. (بد و نیک مردم چو می بگذرند/ همان به که نامت به نیکی برند-یکی نام نیکو ببرد از جهان/ یکی رسم بد ماند از و جاودان- اگر بیداد کردی توقع مدار/ که نامت به نیکی رود روزگار) از نظر وی هر حکومتی رفتنی است، از این رو چه بهتر که حکمرانان نامی نیک از خود برجای نهند.(چنان که دست بدست آمده ست ملک به ما/ به دست های دگر همچنین بخواهد رفت)
آنچه بیان شد قطره ای از دریای دانش و حکمت این شاعر ایرانی است که همچنان در این روزگار می تواند الهام بخش باشد. از این رو سعدی افتخاری نه تنها برای ایران و ایرانیان، بلکه برای همه جهانیان است.
علی میرموسوی
۱اردیبهشت ۱۴۰۳
@alimirmoosavi
Forwarded from کاریز
دیداسکالیا و آیت حجاب
در حدود سالهای ۲۳۰ میلادی، کشیشی یونانی در شمال سوریه کتابی نوشته است، در اخلاق مسیحیت، که بعدها به نام آموزههای حواریون Didascalia apostolorum مشهور شده است. یعنی اندک اندک این باور ریشه دوانده که کتاب شامل احادیث یا تعالیم مستقیم حواریون و شاگردان مسیح است که به سال پنجاه میلادی جمع شده و چنین نیست. متن این رساله در پایان قرن چهارم میلادی بازبینی شده و در مجموعه مکتوبات رسمی کلیسای شرقی جای گرفته است. اصل متن یونانی اینک از دست رفته امّا ترجمهٔ لاتینی و سریانی آن از زمانهای خیلی دور رایج بوده چنان که هم اینک دستنوشته سریانی کهنی از آن به تاریخ ۶۸۳ میلادی، معادل شصت هجری، باقیست. چنان که آمد متن در سوریه عهد پساباستان رایج بوده و از آنجا هم احتمالا نزد مسیحیان شبه جزیره در عهد شکلگیری قرآن و اسلام. مجملش گفتیم...
بخش سوم کتاب مربوط است به «اصول اخلاقی زنان مسیحی و این که زن باید تنها رضایت همسر خویش را پیش چشم داشته باشند». سخن با نوعی «الرّجال قوّامون علی النساء» آغاز میشود که در اصل هم سخن پولس رسول است در انجیل، رساله به کرنتیان: «باشد که زنان مطیع مردان باشند، چرا که مرد پیشوای زن است و پیشوای مرد دیندار مسیح است».
همین بخش قطعهای دارد که به شکل قابل توجّهی، در لفظ و معنی، با آیه سی و یکم سوره نور نزدیک است. ترجمه انگلیسی آن را آوردم و نقاط تقارب را میبینیم در همین قطعه کوتاه:
- از زنان میخواهد که در بازار خود را بپوشانند (وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنّ...)
- سرمه نکشند، آرایش نکنند و زیبایی خود را آشکار نکنند (وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ...)
- این که در بازار نگاه فروگیرند و چشم بر این و آن نداشته باشند (يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ...)
- و این که زیبایی خود را فقط برای همسر خود حفظ کنند... (وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ...)
- و البته آنچه در ترجمه دیده نمیشود آن است که برای کلمهٔ همسر، در متن سریانی هم، «بعل» آمده است، چنان که در قرآن.
چنان که میبینیم، این کتاب منعکس کننده «محیط فقهی» و احکام رایج بین «اهل کتاب» در آن عصر است و برخی پژوهشگران، چون دیوید پاورز، ارتباطی دیدهاند بین آن و آیت حجاب، دست کم از جنس همان اشتراک عقاید و اساطیر و رسوم و احکام مرتبط که بین قرآن و دیگر متون و منابع بایبلی دیده میشود.
...
پ.ن. همان بخش در ترجمه قدیمی عربی دیداسکالیا: الدسقولیة او تعالیم الرسل: یجب علی النساء ان یخضعن لازواجهن...
در حدود سالهای ۲۳۰ میلادی، کشیشی یونانی در شمال سوریه کتابی نوشته است، در اخلاق مسیحیت، که بعدها به نام آموزههای حواریون Didascalia apostolorum مشهور شده است. یعنی اندک اندک این باور ریشه دوانده که کتاب شامل احادیث یا تعالیم مستقیم حواریون و شاگردان مسیح است که به سال پنجاه میلادی جمع شده و چنین نیست. متن این رساله در پایان قرن چهارم میلادی بازبینی شده و در مجموعه مکتوبات رسمی کلیسای شرقی جای گرفته است. اصل متن یونانی اینک از دست رفته امّا ترجمهٔ لاتینی و سریانی آن از زمانهای خیلی دور رایج بوده چنان که هم اینک دستنوشته سریانی کهنی از آن به تاریخ ۶۸۳ میلادی، معادل شصت هجری، باقیست. چنان که آمد متن در سوریه عهد پساباستان رایج بوده و از آنجا هم احتمالا نزد مسیحیان شبه جزیره در عهد شکلگیری قرآن و اسلام. مجملش گفتیم...
بخش سوم کتاب مربوط است به «اصول اخلاقی زنان مسیحی و این که زن باید تنها رضایت همسر خویش را پیش چشم داشته باشند». سخن با نوعی «الرّجال قوّامون علی النساء» آغاز میشود که در اصل هم سخن پولس رسول است در انجیل، رساله به کرنتیان: «باشد که زنان مطیع مردان باشند، چرا که مرد پیشوای زن است و پیشوای مرد دیندار مسیح است».
همین بخش قطعهای دارد که به شکل قابل توجّهی، در لفظ و معنی، با آیه سی و یکم سوره نور نزدیک است. ترجمه انگلیسی آن را آوردم و نقاط تقارب را میبینیم در همین قطعه کوتاه:
- از زنان میخواهد که در بازار خود را بپوشانند (وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنّ...)
- سرمه نکشند، آرایش نکنند و زیبایی خود را آشکار نکنند (وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ...)
- این که در بازار نگاه فروگیرند و چشم بر این و آن نداشته باشند (يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ...)
- و این که زیبایی خود را فقط برای همسر خود حفظ کنند... (وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ...)
- و البته آنچه در ترجمه دیده نمیشود آن است که برای کلمهٔ همسر، در متن سریانی هم، «بعل» آمده است، چنان که در قرآن.
چنان که میبینیم، این کتاب منعکس کننده «محیط فقهی» و احکام رایج بین «اهل کتاب» در آن عصر است و برخی پژوهشگران، چون دیوید پاورز، ارتباطی دیدهاند بین آن و آیت حجاب، دست کم از جنس همان اشتراک عقاید و اساطیر و رسوم و احکام مرتبط که بین قرآن و دیگر متون و منابع بایبلی دیده میشود.
...
پ.ن. همان بخش در ترجمه قدیمی عربی دیداسکالیا: الدسقولیة او تعالیم الرسل: یجب علی النساء ان یخضعن لازواجهن...
HTML Embed Code: