Channel: کمیتۀ عمل سازمانده کارگری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🚴دزدیِ مزدی اسنپفود:
درباره الگوی قیمتگذاری مزدی اسنپفود در زمستان ۱۴۰۰
اعتصابات سراسری پیشین رانندگان اسنپفود، شرکت را واداشت تا افزایش مزدی پیکها را از بیم پاگیری اعتراضات فصلی به دو بار در سال ارتقا دهد. با اینحال در این کلیپ نشان خواهیم داد که این افزایش «اسمی مزد» مانعِ کاهش سالیانه «مزد واقعی» رانندگان نشده.
همچنین در الگوی جدید مزدی شرکت (دی ۱۴۰۰) اسنپفود ادعا کرد که افزایش ویژهای برای مسافتهای طولانیتر در نظر گرفته که فریبی بیش نبود و کماکان با استثمار بیشتر رانندگان در مسافتهای دور طرفیم.
خروج از سقوطِ مزدیِ سالانه برای رانندگان اسنپفود ممکن نیست مگر آنکه توافق جامعی میان بدنه و نمایندگان وجود داشته باشد که تنها معیار مذاکره فصلی مزدی «خط تورم» باشد.
از آنجاییکه #سود_سالانه_اسنپفود بهدلیل #قراردادهای_درصدی با رستوراندارها متناسب با تورم افزایش مییابد، هرگونه بهانهجویی و امتناع شرکت از افزایش مزد #متناسب_با_تورم برای رانندگان نیز پذیرفتنی نخواهد بود.
درباره الگوی قیمتگذاری مزدی اسنپفود در زمستان ۱۴۰۰
اعتصابات سراسری پیشین رانندگان اسنپفود، شرکت را واداشت تا افزایش مزدی پیکها را از بیم پاگیری اعتراضات فصلی به دو بار در سال ارتقا دهد. با اینحال در این کلیپ نشان خواهیم داد که این افزایش «اسمی مزد» مانعِ کاهش سالیانه «مزد واقعی» رانندگان نشده.
همچنین در الگوی جدید مزدی شرکت (دی ۱۴۰۰) اسنپفود ادعا کرد که افزایش ویژهای برای مسافتهای طولانیتر در نظر گرفته که فریبی بیش نبود و کماکان با استثمار بیشتر رانندگان در مسافتهای دور طرفیم.
خروج از سقوطِ مزدیِ سالانه برای رانندگان اسنپفود ممکن نیست مگر آنکه توافق جامعی میان بدنه و نمایندگان وجود داشته باشد که تنها معیار مذاکره فصلی مزدی «خط تورم» باشد.
از آنجاییکه #سود_سالانه_اسنپفود بهدلیل #قراردادهای_درصدی با رستوراندارها متناسب با تورم افزایش مییابد، هرگونه بهانهجویی و امتناع شرکت از افزایش مزد #متناسب_با_تورم برای رانندگان نیز پذیرفتنی نخواهد بود.
⭕️ پرده سوم:
قوانین کار و بازنشستگی زیر کُلنگِ تبصرهزنی و آییننامهنویسی
در قسمتهای قبل، به دو فصل از حملات #تعدیل_ساختاری حکومت در #سال۱۴۰۰ اشاره کردیم. در این قسمت به یکی دیگر از حساسترین و کلیدیترین کانونهای این حملات خواهیم پرداخت: تغییر #قوانین_کار و #بازنشستگی.
در ابتدا اشاره ای به الگوی رفتاری حکومت در حوزۀ تهاجم به حقوق کار در سالهای اخیر خواهیم کرد که عموماً متکی بر تبصرهزنی، آئیننامهنویسی و تدوین بستههای موازی (بهجای تغییر مستقیم قانون کار) بوده است. سپس مروری بر مهمترین مصادیق این حملات که در کمتر از یک سال گذشته رخ داده خواهیم داشت:
◽️تلاش برای تخریب قانونِ نیم قرنی طبقهبندی مشاغل
◽️تبصره ماده ۴۱: اسب تروای تغییر قانون کار
◽️تاخت و تاز بر امتیازات بازنشستگی
◽️مسدودسازی مطالبات همسانسازی و متناسبسازی
◽️استیلای قانون جنگل بر کارخانجات
◽️غارت مزدی
برای مطالعه کامل مطلب بر Instant-View کلیک کنید.
قوانین کار و بازنشستگی زیر کُلنگِ تبصرهزنی و آییننامهنویسی
در قسمتهای قبل، به دو فصل از حملات #تعدیل_ساختاری حکومت در #سال۱۴۰۰ اشاره کردیم. در این قسمت به یکی دیگر از حساسترین و کلیدیترین کانونهای این حملات خواهیم پرداخت: تغییر #قوانین_کار و #بازنشستگی.
در ابتدا اشاره ای به الگوی رفتاری حکومت در حوزۀ تهاجم به حقوق کار در سالهای اخیر خواهیم کرد که عموماً متکی بر تبصرهزنی، آئیننامهنویسی و تدوین بستههای موازی (بهجای تغییر مستقیم قانون کار) بوده است. سپس مروری بر مهمترین مصادیق این حملات که در کمتر از یک سال گذشته رخ داده خواهیم داشت:
◽️تلاش برای تخریب قانونِ نیم قرنی طبقهبندی مشاغل
◽️تبصره ماده ۴۱: اسب تروای تغییر قانون کار
◽️تاخت و تاز بر امتیازات بازنشستگی
◽️مسدودسازی مطالبات همسانسازی و متناسبسازی
◽️استیلای قانون جنگل بر کارخانجات
◽️غارت مزدی
برای مطالعه کامل مطلب بر Instant-View کلیک کنید.
کمیته عمل سازمانده کارگری
قوانین کار و بازنشستگی زیر کُلنگِ تبصرهزنی و آییننامهنویسی
پرده سوم:
⭕️ سیر بلوغ اعتصاب سراسری معلمان : از آذر به بهمن ۱۴۰۰
در دو روز گذشته (نهم و دهم بهمن ۱۴۰۰) مدارس قریب به ۲۰۰ تا ۲۵۰ شهر کشور به فراخوان شورای هماهنگی به اعتصاب پیوستند که این اعتصاب امروز به برپایی تجمعات خیابانی سراسری کشید. اعتصاب بهمنماه در ادامه سلسله اعتراضات سراسریای است که فرهنگیان از آغاز سال تحصیلی جدید در دو شکل تجمع خیابانی و تحصن برپا کردهاند.
پیشتر درباره نقش کلیدی تشکلهای مستقل و شورای هماهنگی در حفاظت از دستاوردهای ۲۲ ساله مبارزات معلمان علیرغم سرکوب سخن گفته بودیم. در دو سال اخیر اما جنبش معلمان به موازات فعالیتهای رسمی تشکلهای مستقل و شورای هماهنگی، شاهد چندین تحول شاخص دیگر نیز بوده که بر پویایی درونی این جنبش تأثیر بسزایی داشته است...
🔻فصل جدید خودسازماندهی سراسری
🔻سازماندهان رسمی و غیررسمی جنبش معلمان
🔻گذار از قیود اساسنامهای شورای هماهنگی به انطباق با شرایط عینی جدید.
برای مطالعه مطلب بر Instant-View کلیک کنید.
در دو روز گذشته (نهم و دهم بهمن ۱۴۰۰) مدارس قریب به ۲۰۰ تا ۲۵۰ شهر کشور به فراخوان شورای هماهنگی به اعتصاب پیوستند که این اعتصاب امروز به برپایی تجمعات خیابانی سراسری کشید. اعتصاب بهمنماه در ادامه سلسله اعتراضات سراسریای است که فرهنگیان از آغاز سال تحصیلی جدید در دو شکل تجمع خیابانی و تحصن برپا کردهاند.
پیشتر درباره نقش کلیدی تشکلهای مستقل و شورای هماهنگی در حفاظت از دستاوردهای ۲۲ ساله مبارزات معلمان علیرغم سرکوب سخن گفته بودیم. در دو سال اخیر اما جنبش معلمان به موازات فعالیتهای رسمی تشکلهای مستقل و شورای هماهنگی، شاهد چندین تحول شاخص دیگر نیز بوده که بر پویایی درونی این جنبش تأثیر بسزایی داشته است...
🔻فصل جدید خودسازماندهی سراسری
🔻سازماندهان رسمی و غیررسمی جنبش معلمان
🔻گذار از قیود اساسنامهای شورای هماهنگی به انطباق با شرایط عینی جدید.
برای مطالعه مطلب بر Instant-View کلیک کنید.
Telegraph
سیر بلوغ اعتصاب سراسری معلمان : از آذر به بهمن ۱۴۰۰
در دو روز گذشته (نهم و دهم بهمن ۱۴۰۰) مدارس قریب به ۲۰۰ تا ۲۵۰ شهر کشور به فراخوان شورای هماهنگی به اعتصاب پیوستند. اعتصاب بهمنماه در ادامه سلسله اعتراضات سراسریای است که فرهنگیان از آغاز سال تحصیلی جدید در دو شکل تجمع خیابانی و تحصن برپا کردهاند. پیشتر…
⭕️ تجمع اعتراضی رانندگان پیک موتوری اسنپفود
◾️امروز چهارشنبه (۲۰ بهمن ۱۴۰۰) جمعی از پیک موتوریهای #اسنپفود با تجمع جلوی دفتر مرکزی این شرکت اعتراضشان را ابراز کردند.
این اولین بار است که پیکهای موتوری اسنپفود با درج کتبی مطالباتشان بر پلاکارد و کاغذ تلاش کردهاند تا فراتر از خطاب قرار دادنِ مدیریت شرکت، صدایشان را به مردم، رسانهها و مشتریان اسنپفود نیز برسانند.
◾️به علاوه مطالبۀ مهم قرار دادن رانندگان ذیل #پوشش_بیمه کارگری برای اولین بار به شکل بارزی در این تجمع طرح شد. امری که فقدانش سبب شده شرکت در مقابل تمامی حوادث حین کار (تصادفات، سرقت و مرگ و میر پیکهای موتوری)، درمان و غرامتهای جبرانی ناشی از این حوادث از خود سلب مسئولیت کند.
◾️بلاک کردن و اخراج موقت یا دائمیِ رانندگان فعال در اعتصابات، از دیگر موارد مورد اعتراض این تجمعکنندگان بود. تجمعکنندگان به صراحت خواستار پایان دادن به سیاستِ پلیسی اسنپفود و بازگشت به کار رانندگان اخراجی بودند.
◾️همچنین رانندگان ترکمن که پیش از این به دلیل مشارکت و همبستگی قویشان در اعتصابات، مورد غضب شرکت واقع شده و با سیاستهای تبعیض استخدامی مواجه شده بودند، در سازماندهی این تجمع نقش پررنگی داشتند.
به تازگی روشن شده رانندگان جدید ترکمن برای عبور از این سد تبعیض در استخدام، مجبور به دادن رشوههای سنگین به سرپرست مربوطه میشوند که علنی شدن مدارک و مستندات این رشوهگیریها سبب خشم و عصبانیت بیشترِ رانندگان ترکمن شدهاست.
◾️امروز چهارشنبه (۲۰ بهمن ۱۴۰۰) جمعی از پیک موتوریهای #اسنپفود با تجمع جلوی دفتر مرکزی این شرکت اعتراضشان را ابراز کردند.
این اولین بار است که پیکهای موتوری اسنپفود با درج کتبی مطالباتشان بر پلاکارد و کاغذ تلاش کردهاند تا فراتر از خطاب قرار دادنِ مدیریت شرکت، صدایشان را به مردم، رسانهها و مشتریان اسنپفود نیز برسانند.
◾️به علاوه مطالبۀ مهم قرار دادن رانندگان ذیل #پوشش_بیمه کارگری برای اولین بار به شکل بارزی در این تجمع طرح شد. امری که فقدانش سبب شده شرکت در مقابل تمامی حوادث حین کار (تصادفات، سرقت و مرگ و میر پیکهای موتوری)، درمان و غرامتهای جبرانی ناشی از این حوادث از خود سلب مسئولیت کند.
◾️بلاک کردن و اخراج موقت یا دائمیِ رانندگان فعال در اعتصابات، از دیگر موارد مورد اعتراض این تجمعکنندگان بود. تجمعکنندگان به صراحت خواستار پایان دادن به سیاستِ پلیسی اسنپفود و بازگشت به کار رانندگان اخراجی بودند.
◾️همچنین رانندگان ترکمن که پیش از این به دلیل مشارکت و همبستگی قویشان در اعتصابات، مورد غضب شرکت واقع شده و با سیاستهای تبعیض استخدامی مواجه شده بودند، در سازماندهی این تجمع نقش پررنگی داشتند.
به تازگی روشن شده رانندگان جدید ترکمن برای عبور از این سد تبعیض در استخدام، مجبور به دادن رشوههای سنگین به سرپرست مربوطه میشوند که علنی شدن مدارک و مستندات این رشوهگیریها سبب خشم و عصبانیت بیشترِ رانندگان ترکمن شدهاست.
🔘 معلم زندانی آزاد باید گردد
فردا شنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۰ ، تجمع سراسری معلمان درحالی برگزار میشود که همچنان دهها معلم زندانی، در گروگان، برخی در راه زندان و بسیاری زیر فشار تهدید و پروندهسازی هستند. تبدیل تشکلهای مستقل معلمان به یکی از مهمترین سنگرهای دفاع از حقوق عمومی طبقه کارگر (#آموزش_رایگان، #همبستگی_با_بازنشستگان_و_کارگران و...) در کنار حقوق صنفی (#آزادی_معلمان_زندانی، #حمایت_از_معلمان_غیررسمی و...) مسئولیت همه ما را در دفاع از این زندانیان دوچندان میکند. در همین راستا تراکتهایی با مضمون دفاع از معلمان زندانی و معرفی تشکلهای مستقل معلمان، در #شهرک_فرهنگیان یکی از شهرستانهایی که پس از سالها سکوت به تازگی به موج اعتراضات معلمان پیوسته توزیع شد.
#شعبان_محمدی #اسماعیل_عبدی #محمدرضا_رمضان_زاده #هاشم_خواستار #یعقوب_یزدانی #محمدتقی_فلاحی #نصرت_بهشتی #جعفر_ابراهیمی #محمد_ارکیان #ناهید_فتحعلیان #زینب_همرنگ #مریم_کبیری و...
فردا شنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۰ ، تجمع سراسری معلمان درحالی برگزار میشود که همچنان دهها معلم زندانی، در گروگان، برخی در راه زندان و بسیاری زیر فشار تهدید و پروندهسازی هستند. تبدیل تشکلهای مستقل معلمان به یکی از مهمترین سنگرهای دفاع از حقوق عمومی طبقه کارگر (#آموزش_رایگان، #همبستگی_با_بازنشستگان_و_کارگران و...) در کنار حقوق صنفی (#آزادی_معلمان_زندانی، #حمایت_از_معلمان_غیررسمی و...) مسئولیت همه ما را در دفاع از این زندانیان دوچندان میکند. در همین راستا تراکتهایی با مضمون دفاع از معلمان زندانی و معرفی تشکلهای مستقل معلمان، در #شهرک_فرهنگیان یکی از شهرستانهایی که پس از سالها سکوت به تازگی به موج اعتراضات معلمان پیوسته توزیع شد.
#شعبان_محمدی #اسماعیل_عبدی #محمدرضا_رمضان_زاده #هاشم_خواستار #یعقوب_یزدانی #محمدتقی_فلاحی #نصرت_بهشتی #جعفر_ابراهیمی #محمد_ارکیان #ناهید_فتحعلیان #زینب_همرنگ #مریم_کبیری و...
⭕️ تجمع سراسری فرهنگیان شاغل و بازنشسته در دستکم ۱۰۰ شهر کشور
شعارهای سرداده شده:
✊🏽آموزش رایگان، حق فرزند ایران
✊🏽 از تهران تا خراسان معلمان در زندان
✊🏽معلم زندانی راهت ادامه دارد
✊🏽 معلم زندانی آزاد باید گردد
✊🏽با اهل قلم هر که دراُفتاد، وراُفتاد
✊🏽زحمت چند برابر، حقوق نابرابر
✊🏽دولت خیانت میکند مجلس حمایت میکند
✊🏽نه تبعیض، نه سازش، رتبه بدون خواهش
✊🏽اجرای همترازی بدون حقه بازی
✊🏽معلم بیدار است، از تبعیض بیزار است
✊🏽رئیسی، قالیباف، این آخرین پیام است! جنبش فرهنگیان آماده ی قیام است!
✊🏽حرف تمام ملت: عدالت عدالت
✊🏽سکوت هر معلم، کمک به ظلم ظالم
✊🏽حق معلم کجاست؟ همسان سازی رو هواست.
✊🏽معلم کارگر اتحاد اتحاد
استانهای #کردستان #کرمانشاه #گیلان #البرز #قم #آذربایجان_غربی #آذربایجانشرقی #مازندران #لرستان #خراسانرضوی #یزد #خراسانشمالی #خوزستان #ایلام #مرکزی #همدان #اصفهان #اردبیل #فارس #کهگیلویهوبویراحمد #کرمان #تهران
شعارهای سرداده شده:
✊🏽آموزش رایگان، حق فرزند ایران
✊🏽 از تهران تا خراسان معلمان در زندان
✊🏽معلم زندانی راهت ادامه دارد
✊🏽 معلم زندانی آزاد باید گردد
✊🏽با اهل قلم هر که دراُفتاد، وراُفتاد
✊🏽زحمت چند برابر، حقوق نابرابر
✊🏽دولت خیانت میکند مجلس حمایت میکند
✊🏽نه تبعیض، نه سازش، رتبه بدون خواهش
✊🏽اجرای همترازی بدون حقه بازی
✊🏽معلم بیدار است، از تبعیض بیزار است
✊🏽رئیسی، قالیباف، این آخرین پیام است! جنبش فرهنگیان آماده ی قیام است!
✊🏽حرف تمام ملت: عدالت عدالت
✊🏽سکوت هر معلم، کمک به ظلم ظالم
✊🏽حق معلم کجاست؟ همسان سازی رو هواست.
✊🏽معلم کارگر اتحاد اتحاد
استانهای #کردستان #کرمانشاه #گیلان #البرز #قم #آذربایجان_غربی #آذربایجانشرقی #مازندران #لرستان #خراسانرضوی #یزد #خراسانشمالی #خوزستان #ایلام #مرکزی #همدان #اصفهان #اردبیل #فارس #کهگیلویهوبویراحمد #کرمان #تهران
امروز #هشت_مارس (روز جهانی مبارزه زنان علیه ستم)، تجمعات و فعالیتهای نمادینی در شهرهای مختلف استانهای کردستان و گیلان و تهران به هدف تبلیغ و ترویج شعارهای زیر ترتیب داده شد:
♀ 📣 علیه ناموسانگاری زنان
♀ 📣 علیه زنکشی
♀ 📣 علیه تمام اَشکال خشونت به زنان
♀ 📣 علیه قوانین ارتجاعی خانواده و فرزندآوری اجباری
♀ 📣 علیه استثمار و بهرهکشی از زنان کارگر
♀ 📣 علیه حجاب اجباری
و...
.
♀ 📣 علیه ناموسانگاری زنان
♀ 📣 علیه زنکشی
♀ 📣 علیه تمام اَشکال خشونت به زنان
♀ 📣 علیه قوانین ارتجاعی خانواده و فرزندآوری اجباری
♀ 📣 علیه استثمار و بهرهکشی از زنان کارگر
♀ 📣 علیه حجاب اجباری
و...
.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 دستگاه دروغساز پوتین در جنگ اوکراین
از زمان شروع جنگ اکراین، از یک طرف رسانههای ناتو در حال ترسیم تصویری آخرالزمانی از جنگ اکراین بودهاند که گویا این نبردی سرنوشتساز میان دموکراسی و دیکتاتوری است و از آنسو تبلیغاتچیهای دولت روسیه نیز با بکارگیری ادبیاتی «شبه چپ» این تجاوز نظامی را توجیه میکنند.
برخی دیگر نیز به رغم امپریالیستی دانستن روسیه، با توجیه مقابله با فاشیسم ونازیزدایی به دفاع از این جنگ برخاستهاند.
جنگ اکراین را میتوان از زوایای مختلفی بررسی کرد؛ چرا و چطور اکراین به زمین دخالت بلوکهای امپریالیستی تبدیل شد و تداوم این جنگ چه تأثیراتی بر این بلوکبندیها خواهد گذاشت؛ اما در این مطلب قصد نداریم به هیچیک از این موارد بپردازیم. در عوض به دلیل تمرکز جنگ تبلیغاتی پوتین بر گفتارهای «شبه چپ» در این مطلب بر مغلطهها و دروغپردازیهای این دستگاه تبلیغاتی تمرکز کردهایم و در آخر اشارهای به خط سوم و موضع اصولی طبقاتی در این جنگ خواهیم کرد.
از زمان شروع جنگ اکراین، از یک طرف رسانههای ناتو در حال ترسیم تصویری آخرالزمانی از جنگ اکراین بودهاند که گویا این نبردی سرنوشتساز میان دموکراسی و دیکتاتوری است و از آنسو تبلیغاتچیهای دولت روسیه نیز با بکارگیری ادبیاتی «شبه چپ» این تجاوز نظامی را توجیه میکنند.
برخی دیگر نیز به رغم امپریالیستی دانستن روسیه، با توجیه مقابله با فاشیسم ونازیزدایی به دفاع از این جنگ برخاستهاند.
جنگ اکراین را میتوان از زوایای مختلفی بررسی کرد؛ چرا و چطور اکراین به زمین دخالت بلوکهای امپریالیستی تبدیل شد و تداوم این جنگ چه تأثیراتی بر این بلوکبندیها خواهد گذاشت؛ اما در این مطلب قصد نداریم به هیچیک از این موارد بپردازیم. در عوض به دلیل تمرکز جنگ تبلیغاتی پوتین بر گفتارهای «شبه چپ» در این مطلب بر مغلطهها و دروغپردازیهای این دستگاه تبلیغاتی تمرکز کردهایم و در آخر اشارهای به خط سوم و موضع اصولی طبقاتی در این جنگ خواهیم کرد.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ از معلمان تا آبان: یک طبقه، یک مبارزه
#همبستگی_کارگری
#همبستگی_کارگری
کمیتۀ عمل سازمانده کارگری
⭕️ از معلمان تا آبان: یک طبقه، یک مبارزه #همبستگی_کارگری
✊🏽 از #جنبش_معلمان تا #خیزش_آبان: یک طبقه، یک مبارزه
◼️در اولین روز اردیبهشت ۱۴۰۱، معلمان بار دیگر با تجمعات سراسریشان نشان دادند که چرا این جنبش قائم به فرد نیست و علیرغم بگیر و ببند نمایندگانش هنوز به لحاظ سازمانیافتگی چنان پویا و زنده مانده که هر زمان اراده کند، میتواند با یک فراخوان، بدنهاش را در سرتاسر کشور به خیابان آورَد.
◼️در طول حیات جمهوری اسلامی نه فقط دستیابی به این حد از سازمانیافتگی پایدار سراسری معلمان بیسابقه بوده، بلکه در کل جنبش کارگری نیز کمتر بخشهایی را میتوان سراغ داشت که موفق به تحمیل تشکلات مستقلشان به حکومت شده باشند. از این منظر معلمان، استثنا هستند؛ استثنایی که نه سرکوب سخت و نه تشکلهای زرد و دستساختِ حکومتی و ایجاد انواع پروژههای جذب و ادغام، منجر به بلعیدن یا غیرفعال کردنش نشده است.
◼️این جنبش اما بدون ادای سهم معلمان پیشتاز هرگز به این رشد کیفی نمیرسید. پیشتازانی که (علیرغم گرایشهای مختلف فکری) در برابر محافظهکاریهای رایج در اعتراضات معیشتی ایستادند؛ دوگانۀ کاذب «صنفی» و «سیاسی» را رد کردند و نشان دادند که هیچ اعتراض اقتصادی، نمیتواند به ماهیت «غیرسیاسی» باشد. آنچه حاکمیت را میهراساند، بیش از خودِ سازمانیافتگی معلمان، فعالیت معلمانی با این دیدگاه درون این جنبش است. کارکرد بگیر و ببند و احکامِ فلهای زندان در ماههای اخیر برای قطع همین نبض رادیکال جنبش تنظیم شده.
◼️در چنین بستری است که در روزهای گذشته رسانهها و جریانهایی با برجستهکردنِ «نظرات شخصی» و قابل نقد یکی از نمایندگانِ پیشتاز معلمان (محمد حبیبی) سعی کردهاند تا «جنبش معلمان» و «خیزش آبان» را در تقابل با هم قرار دهند. این هدف، البته بدون مخدوش کردن حافظه تاریخی میسر نمیشود. از این رو، این ویدیوی کوتاه برای یادآوری لحظاتی از حافظۀ دو جنبشی است که متعلق به یک طبقه و لحظاتی از یک مبارزۀ واحد هستند.
◼️درحالی که معلمان بخش متشکل و سازمانیافته و به اصطلاح «فکری» طبقه کارگرند، آبان خیل عظیمی از بخش های نامتشکل این طبقه را که تا پیش از آن تجربه مبارزه سازمانیافته و جمعی نداشتند، به خیابان کشاند؛ از کارگرانِ کارگاههای کوچک شاپور اصفهان تا کارگران ساختمانی و روزمزد و غیره. پیوستنِ دیگر فرودستانِ «مادون طبقه» (بیکاران، فقرای شهری و کارتنخوابها و...) نیز نه نقطۀ ضعف، بلکه اتفاقاً تبلورِ اتحادی بود که آخرین میخ را به تابوت اسطورۀ «طبقه متوسط به عنوان موتور محرک» تغییر اجتماعی کوباند.
در خیزش آبان بود که مرزهای کارگر فکری و یدی، متشکل و غیرمتشکل، آگاه و ناآگاه، سیاسی و «صنفیگرا» و «غیرسیاسی»، شهری و روستایی، شکانده شد و همگی در مقام یک طبقه (محکوم) در برابر یک طبقه (حاکم) قد علم کردند.
این خاصیت مبارزاتی از جنس آبان است که در یک لحظۀ تاریخی، میلیونها نفر را در کلاس درسی به بزرگی خیابان، آموزش میدهند. آموزشی که برخلاف ریاضی و فیزیک و دیکتۀ صحیح کلمات، پشتِ نیمکتهای مدرسه به دست نمیآید، بلکه با اِعمال مستقیمِ تغییر در محیط اجتماعی قابل کسب است.
◼️در اولین روز اردیبهشت ۱۴۰۱، معلمان بار دیگر با تجمعات سراسریشان نشان دادند که چرا این جنبش قائم به فرد نیست و علیرغم بگیر و ببند نمایندگانش هنوز به لحاظ سازمانیافتگی چنان پویا و زنده مانده که هر زمان اراده کند، میتواند با یک فراخوان، بدنهاش را در سرتاسر کشور به خیابان آورَد.
◼️در طول حیات جمهوری اسلامی نه فقط دستیابی به این حد از سازمانیافتگی پایدار سراسری معلمان بیسابقه بوده، بلکه در کل جنبش کارگری نیز کمتر بخشهایی را میتوان سراغ داشت که موفق به تحمیل تشکلات مستقلشان به حکومت شده باشند. از این منظر معلمان، استثنا هستند؛ استثنایی که نه سرکوب سخت و نه تشکلهای زرد و دستساختِ حکومتی و ایجاد انواع پروژههای جذب و ادغام، منجر به بلعیدن یا غیرفعال کردنش نشده است.
◼️این جنبش اما بدون ادای سهم معلمان پیشتاز هرگز به این رشد کیفی نمیرسید. پیشتازانی که (علیرغم گرایشهای مختلف فکری) در برابر محافظهکاریهای رایج در اعتراضات معیشتی ایستادند؛ دوگانۀ کاذب «صنفی» و «سیاسی» را رد کردند و نشان دادند که هیچ اعتراض اقتصادی، نمیتواند به ماهیت «غیرسیاسی» باشد. آنچه حاکمیت را میهراساند، بیش از خودِ سازمانیافتگی معلمان، فعالیت معلمانی با این دیدگاه درون این جنبش است. کارکرد بگیر و ببند و احکامِ فلهای زندان در ماههای اخیر برای قطع همین نبض رادیکال جنبش تنظیم شده.
◼️در چنین بستری است که در روزهای گذشته رسانهها و جریانهایی با برجستهکردنِ «نظرات شخصی» و قابل نقد یکی از نمایندگانِ پیشتاز معلمان (محمد حبیبی) سعی کردهاند تا «جنبش معلمان» و «خیزش آبان» را در تقابل با هم قرار دهند. این هدف، البته بدون مخدوش کردن حافظه تاریخی میسر نمیشود. از این رو، این ویدیوی کوتاه برای یادآوری لحظاتی از حافظۀ دو جنبشی است که متعلق به یک طبقه و لحظاتی از یک مبارزۀ واحد هستند.
◼️درحالی که معلمان بخش متشکل و سازمانیافته و به اصطلاح «فکری» طبقه کارگرند، آبان خیل عظیمی از بخش های نامتشکل این طبقه را که تا پیش از آن تجربه مبارزه سازمانیافته و جمعی نداشتند، به خیابان کشاند؛ از کارگرانِ کارگاههای کوچک شاپور اصفهان تا کارگران ساختمانی و روزمزد و غیره. پیوستنِ دیگر فرودستانِ «مادون طبقه» (بیکاران، فقرای شهری و کارتنخوابها و...) نیز نه نقطۀ ضعف، بلکه اتفاقاً تبلورِ اتحادی بود که آخرین میخ را به تابوت اسطورۀ «طبقه متوسط به عنوان موتور محرک» تغییر اجتماعی کوباند.
در خیزش آبان بود که مرزهای کارگر فکری و یدی، متشکل و غیرمتشکل، آگاه و ناآگاه، سیاسی و «صنفیگرا» و «غیرسیاسی»، شهری و روستایی، شکانده شد و همگی در مقام یک طبقه (محکوم) در برابر یک طبقه (حاکم) قد علم کردند.
این خاصیت مبارزاتی از جنس آبان است که در یک لحظۀ تاریخی، میلیونها نفر را در کلاس درسی به بزرگی خیابان، آموزش میدهند. آموزشی که برخلاف ریاضی و فیزیک و دیکتۀ صحیح کلمات، پشتِ نیمکتهای مدرسه به دست نمیآید، بلکه با اِعمال مستقیمِ تغییر در محیط اجتماعی قابل کسب است.
⭕️ روز جهانی کارگر و تجمع سراسری معلمان
◼️فراخوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان به تجمع سراسری در #روز_معلم و مصادف کردن نمادین این تجمع (برخلاف سالهای گذشته) با #روز_جهانی_کارگر تأکیدی است بر ضرورت همبستگی و اتحاد طبقاتی میان بخشهای مختلف جنبش کارگری؛ اتحادی که کارگران فکری و یدی را از هر سابقه و تحصیلات و کارفرمایی به یکدیگر پیوند میزند. طبقۀ ترسان از این فراخوان اما در روزهای اخیر موج جدیدی از ربایش و بگیر و ببنند و احضار و پروندهسازی علیه معلمان فعال از #خوزستان و #کردستان تا #تهران و #یاسوج به راه انداخته است. با اینحال معلمان در ماههای گذشته بارها نشان دادند که چطور با طنینافکندن فریاد جمعی #معلم_زندانی_آزاد_باید_گردد از شیراز تا مریوان میتوانند اسرای در بندشان را از مسیر خیابان آزاد کنند.
◼️مکان تجمع سراسری فردا: تهران (روبروی مجلس)، مراکز استان (مقابل اداره کل آموزش و پرورش) و شهرستانها (مقابل اداره شهرستان آموزش و پرورش)
◼️فراخوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان به تجمع سراسری در #روز_معلم و مصادف کردن نمادین این تجمع (برخلاف سالهای گذشته) با #روز_جهانی_کارگر تأکیدی است بر ضرورت همبستگی و اتحاد طبقاتی میان بخشهای مختلف جنبش کارگری؛ اتحادی که کارگران فکری و یدی را از هر سابقه و تحصیلات و کارفرمایی به یکدیگر پیوند میزند. طبقۀ ترسان از این فراخوان اما در روزهای اخیر موج جدیدی از ربایش و بگیر و ببنند و احضار و پروندهسازی علیه معلمان فعال از #خوزستان و #کردستان تا #تهران و #یاسوج به راه انداخته است. با اینحال معلمان در ماههای گذشته بارها نشان دادند که چطور با طنینافکندن فریاد جمعی #معلم_زندانی_آزاد_باید_گردد از شیراز تا مریوان میتوانند اسرای در بندشان را از مسیر خیابان آزاد کنند.
◼️مکان تجمع سراسری فردا: تهران (روبروی مجلس)، مراکز استان (مقابل اداره کل آموزش و پرورش) و شهرستانها (مقابل اداره شهرستان آموزش و پرورش)
⭕️ جای معلم زندان نیست، جای ظالم ایران نیست!
تجمع سراسری معلمان در دهها شهر کشور امروز چنان جلوه بینظیری از همبستگی با معلمان زندانی را به نمایش گذاشت که حتی در خود این جنبش نیز رکورد جدیدی محسوب میشود. در ابتکاری کمنظیر تصاویر و اسامی دهها معلم زندانی از هر منطقه و کانون، در شهرهای بزرگ و کوچک بر دستان معلمان معترض گرفته و آزادی آنان فریاد زده میشد:
◼️معلم زندانی آزاد باید گردد!
◼️ما همه (اسماعیل عبدی، جعفر ابراهیمی، رسول بداقی، صلاح سرخی و...) هستیم!
◼️معلم زندانی تنها نیست!
◼️آموزگار دربند، تویی کوه دماوند!
◼️جای معلم زندان نیست، جای ظالم ایران نیست!
و...
علاوه بر این در برخی شهرها، تعدادی از کارگران و بازنشستگان تأمین اجتماعی نیز با پیوستن به محل تجمع معلمان، اعتراضات خود را دوشادوش آنان برپا کردند. در یک کلام علیرغم فضای امنیتی، امروز مجدداً این جنبش گام جدیدی از پیشروی در شرایط اختناق را ثبت کرد و نشان داد که نه فقط بگیر و ببندهای اخیر قطار سریعالسیر جنبش معلمان را متوقف نخواهد کرد، که بر شتاب و غرش خشمش خواهد افزود.
تجمع سراسری معلمان در دهها شهر کشور امروز چنان جلوه بینظیری از همبستگی با معلمان زندانی را به نمایش گذاشت که حتی در خود این جنبش نیز رکورد جدیدی محسوب میشود. در ابتکاری کمنظیر تصاویر و اسامی دهها معلم زندانی از هر منطقه و کانون، در شهرهای بزرگ و کوچک بر دستان معلمان معترض گرفته و آزادی آنان فریاد زده میشد:
◼️معلم زندانی آزاد باید گردد!
◼️ما همه (اسماعیل عبدی، جعفر ابراهیمی، رسول بداقی، صلاح سرخی و...) هستیم!
◼️معلم زندانی تنها نیست!
◼️آموزگار دربند، تویی کوه دماوند!
◼️جای معلم زندان نیست، جای ظالم ایران نیست!
و...
علاوه بر این در برخی شهرها، تعدادی از کارگران و بازنشستگان تأمین اجتماعی نیز با پیوستن به محل تجمع معلمان، اعتراضات خود را دوشادوش آنان برپا کردند. در یک کلام علیرغم فضای امنیتی، امروز مجدداً این جنبش گام جدیدی از پیشروی در شرایط اختناق را ثبت کرد و نشان داد که نه فقط بگیر و ببندهای اخیر قطار سریعالسیر جنبش معلمان را متوقف نخواهد کرد، که بر شتاب و غرش خشمش خواهد افزود.
⭕️ تراکتهای روز جهانی کارگر ۱۴۰۱
امسال نیز به سیاق سالهای گذشته، تراکتهایی از سوی کمیته به مناسبت اول ماه مه در برخی محلات کارگری توزیع شد.
محورهای اصلی بیانیه امسال عبارت بودند از:
◾️تشریح مهمترین سیاستهای تهاجمی حکومت برای دستاندازی بر حقوق طبقه کارگر در سال جدید:مالیاتبندی بر مصرف، تغییر قوانین کار و بازنشستگی، طرح جوانی جمعیت (انقیاد زنان) و...
◾️علیه موج خطرناک مهاجرستیزی و افغانستیزی
◾️لزوم همبستگی با معلمان زندانی (و یادآوری هزینهای که این معلمان در دفاع از حقوق فرزندان کارگران میپردازند).
> مطالعه متن
.
امسال نیز به سیاق سالهای گذشته، تراکتهایی از سوی کمیته به مناسبت اول ماه مه در برخی محلات کارگری توزیع شد.
محورهای اصلی بیانیه امسال عبارت بودند از:
◾️تشریح مهمترین سیاستهای تهاجمی حکومت برای دستاندازی بر حقوق طبقه کارگر در سال جدید:مالیاتبندی بر مصرف، تغییر قوانین کار و بازنشستگی، طرح جوانی جمعیت (انقیاد زنان) و...
◾️علیه موج خطرناک مهاجرستیزی و افغانستیزی
◾️لزوم همبستگی با معلمان زندانی (و یادآوری هزینهای که این معلمان در دفاع از حقوق فرزندان کارگران میپردازند).
> مطالعه متن
.
⭕️ پردۀ چهارم: سیاست انباشت با گرسنهسازی مردم
🔻دربارۀ حذف ارز ترجیحی و یارانهزداییهای دیگر در پوششِ آن
◼️همانطور که در پردههای قبلی (مقدمتاً و اول و دوم و سوم) توضیح دادیم، دور جدید سیاستهای ریاضتی، میانبُری است که حکومت برای حفظ ماشین جنگی پرهزینهاش در شرایط تحریمی برگزیده. اجرای این سیاستهای جنایتکارانۀ اقتصادی اما پس از نقطۀ عطف آبان ۹۸ ممکن نبوده مگر با توسل به بیشمحرمانگی، سیاستِ فرسایش، تکذیب و انکار، فریب و درز قطرهچکانی اطلاعات متناقض از طرحها. تمام این موارد عین به عین در سیاست حذف ارز ترجیحی اجرا شدهاند.
در روزهای گذشته و در اثر حذف ارز ترجیحی، مهمترین اقلام خوراکی (از #روغن و #نان و #ماکارونی و #بیسکوییت و سایر #محصولات_آردی تا #فراوردههای_دامی مثل #تخممرغ، #گوشت_سفید و #گوشت_قرمز، #لبنیات و غیره) جهش قیمتیِ ۲ تا ۱۰ برابری داشتهاند!
اما چنانکه در این متن نشان خواهیم داد، حمله در همینجا متوقف نمیشود. قبل از هر چیز اما یکبار برای همیشه باید این را با صدای بلند گفت که: اختصاص یارانۀ ارزی به کالاهای مصرفی در فروردین ۹۷، از همان اول هم نه از سر دلسوزی حکومت بود و نه به هدف فقرزدایی، بلکه دستاورد خیزشی بود که در دی ۹۶ شعلهور شد و حکومت را واداشت تا بلافاصله فکری به حال کنترل قیمتهای بازار کند تا مگر خودش در آتش خشم تودههای مردم نسوزد. این یارانه، به بهای خون همین مردم بوده و در جنگی که حالا حکومت برای پس گرفتنش به راه انداخته هم حفظ نمیشود مگر با مبارزۀ جمعی همین مردم. مبارزهای که اولین سنگرهایش همین روزها در خوزستان و چهارمحال و بختیاری برپا شده. اما حالا دیگر آن جنبشی که از دیماه ۹۶ آغاز شد، در مرداد ۹۷ پخته شد و در آبان ۹۸ به بلوغ رسید و همین روزها دوباره دارد عرض اندام میکند، مسألهاش دیگر این نخواهد بود که صرفاً چند صباحی طرحهای ریاضت اقتصادی جدید را عقب بزند. این جنبش بنای آن دارد که ریشۀ وضع موجود (جمهوری اسلامی) را از زمین در آورد...
👈🏾 برای مطالعه کل متن بر روی Instant-View کلیک کنید.
.
🔻دربارۀ حذف ارز ترجیحی و یارانهزداییهای دیگر در پوششِ آن
◼️همانطور که در پردههای قبلی (مقدمتاً و اول و دوم و سوم) توضیح دادیم، دور جدید سیاستهای ریاضتی، میانبُری است که حکومت برای حفظ ماشین جنگی پرهزینهاش در شرایط تحریمی برگزیده. اجرای این سیاستهای جنایتکارانۀ اقتصادی اما پس از نقطۀ عطف آبان ۹۸ ممکن نبوده مگر با توسل به بیشمحرمانگی، سیاستِ فرسایش، تکذیب و انکار، فریب و درز قطرهچکانی اطلاعات متناقض از طرحها. تمام این موارد عین به عین در سیاست حذف ارز ترجیحی اجرا شدهاند.
در روزهای گذشته و در اثر حذف ارز ترجیحی، مهمترین اقلام خوراکی (از #روغن و #نان و #ماکارونی و #بیسکوییت و سایر #محصولات_آردی تا #فراوردههای_دامی مثل #تخممرغ، #گوشت_سفید و #گوشت_قرمز، #لبنیات و غیره) جهش قیمتیِ ۲ تا ۱۰ برابری داشتهاند!
اما چنانکه در این متن نشان خواهیم داد، حمله در همینجا متوقف نمیشود. قبل از هر چیز اما یکبار برای همیشه باید این را با صدای بلند گفت که: اختصاص یارانۀ ارزی به کالاهای مصرفی در فروردین ۹۷، از همان اول هم نه از سر دلسوزی حکومت بود و نه به هدف فقرزدایی، بلکه دستاورد خیزشی بود که در دی ۹۶ شعلهور شد و حکومت را واداشت تا بلافاصله فکری به حال کنترل قیمتهای بازار کند تا مگر خودش در آتش خشم تودههای مردم نسوزد. این یارانه، به بهای خون همین مردم بوده و در جنگی که حالا حکومت برای پس گرفتنش به راه انداخته هم حفظ نمیشود مگر با مبارزۀ جمعی همین مردم. مبارزهای که اولین سنگرهایش همین روزها در خوزستان و چهارمحال و بختیاری برپا شده. اما حالا دیگر آن جنبشی که از دیماه ۹۶ آغاز شد، در مرداد ۹۷ پخته شد و در آبان ۹۸ به بلوغ رسید و همین روزها دوباره دارد عرض اندام میکند، مسألهاش دیگر این نخواهد بود که صرفاً چند صباحی طرحهای ریاضت اقتصادی جدید را عقب بزند. این جنبش بنای آن دارد که ریشۀ وضع موجود (جمهوری اسلامی) را از زمین در آورد...
👈🏾 برای مطالعه کل متن بر روی Instant-View کلیک کنید.
.
Telegraph
پردۀ چهارم: سیاست انباشت با گرسنهسازی مردم
دربارۀ حذف ارز ترجیحی و یارانهزداییهای دیگر در پوششِ آن مقدمه: همانطور که در پردههای قبلی (اول و دوم و سوم) توضیح دادیم، دور جدید سیاستهای ریاضتی، میانبُری است که حکومت برای حفظ ماشین جنگی پرهزینهاش در شرایط تحریمی برگزیده. اجرای این سیاستهای جنایتکارانۀ…
🔴 ستاندن نان در خیابان: دورنمای خیزش، اعتصاب، تسلیح
نمیتوان موج جدید اعتراضات مردمیِ این روزها را دید و به روزهای پرتلاطم دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ بازنگشت و نپرسید که «آیا این خیزش میتواند از جایی که چند سال قبل بود جلوتر برود و سرکوب نشود»؟
کار ما پیشگویی نیست، بلکه تعیین تکلیف با این پرسش اساسیتر است که:
چه باید بکنیم که تاکنون نکردهایم؟
این سؤالی است که جمهوری اسلامی روزانه با دهها اتاق فکر و اندیشکده و هزاران متخصص از خود میپرسد و پاسخ به آن را مدام با بازنگری تجاربِ قدیم و جدید داخلی و جهانیاش به روز میکند. از آن سو اما به مردم یاد میدهد که حافظۀ تاریخیشان را هر بار از نو فراموش و از صفر شروع کنند.
🔘 تجربۀ خیزشهای سیاسی خیابانی پنج سال گذشته چه به ما گفت؟
🔻 این تجارب به ما نشان داد که حکومت از یک الگوی سرکوب پیروی میکند: از همان اول عزمش را برای جلوگیری از شکلگیری هرگونه «تظاهرات و تجمع تودهای» جزم میکند و وارد سرکوب فوری و قهری هرگونه هستههای شکلدهندۀ اولیۀ تظاهرات میشود. با آغاز سرکوب، تجمعی که قرار بود شکل بگیرد ناگزیر به جنگ و گریز هزینهزای خیابانی و طبیعتاً به دنبالش ریزش صفوف معترضان تبدیل میشود (مثلاً کنارهگیری سالمندان، بخشی از زنان و غیره). حالا دستگاه سرکوب همان معدود بخشهای باقیمانده در کف خیابان را به قول خودش «گازانبری» جمع میکند.
🔻 این مانع بغرنج و تکنیک سرکوب اما در لحظۀ تاریخی آبان 98 علیرغم تشدیدش در هم شکسته شد. چطور؟ درحالیکه سابقاً معترضان تمرکز خود را بر برپایی تظاهرات در نقاط کانونی و مرکزی شهر میگذاشتند، یاد گرفتند که اعتراضات را به شیوۀ غیرمتمرکز در شهر پیش ببرند و دست به سدبندی در تعداد وسیعی از خیابانها و اتوبانها و چهارراهها بزنند؛ کاری که با جمعیتی کمتر و به شکل ضربتی هم قابل انجام بود. ایجاد راهبندانسازی غیرمتمرکز، نه فقط تحرک درونشهری سرکوبگران را کُند و در مواردی ناممکن میکرد، بلکه منجر به پراکندنِ نیروی سرکوبشان به دهها نقطۀ متفاوت و در نتیجه تضعیف تمرکز دستگاه سرکوب میشد. به طوری که در روز نخست اعتراضات، کم پیش نمیآمد تجمعی که در وسط شهر بتواند ساعتها و با آزادی مطلق ادامه داشته باشد! تو گویی محله به تسخیر مردم درآمده است.
🔻 درس دومی که مردم آبان به حکومت دادند این بود که اگر فکر کرده با سرکوب ضربتی تظاهرات میتواند خیابانها را خالی و خاموش کند، در اشتباه است. چون حالا مردمی که میبینند گریزی از جنگ خیابانی نیست، یاد میگیرند که به جای حالت تدافعی وارد حالت تعرضی شوند و این بار منسجم و پیشگیرانه، خودشان به مراکز سرکوب (کلانتریها، حوزههای علمیه و مساجد، پاسگاه و...) حمله کنند.
🔻 در شورشهای خودانگیختۀ خیابانی اما ثانیهها هم بر سرنوشت این جنبش اثرگذارند. مردمِ در خیابان، بالاخره توان و انرژی محدودی برای دوام آوردن در مقابل دستگاه عریض و طویل سرکوب دارند و فراخوانهای تهییجی از این جنس که «دو هفتۀ دیگر در خیابان دوام بیاورید، رژیم رفتنی است» ظرافتها و شروط کلیتر سرنگونی یک حکومت را نادیده میگیرند. چنانکه:
➖اعتراضات خیابانی دی ۹۶، به مدت ۱۰ روز
➖اعتراضات خیابانی مرداد ۹۷، به مدت ۶ روز
➖اعتراضات خیابانی آبان ۹۸، به مدت حداکثر ۱۴ روز
(کاهش تعداد کانونهای استانی اعتراض در هفتۀ دوم)
➖و اعتراضات خیابانی تابستان ۱۴۰۰ که با جرقۀ بیآبی خوزستان شروع شد، به مدت ۱۲ روز توانستند دوام بیاورند.
بنابراین مهمترین شانس موفقیت یک خیزش خیابانی اینست که بتواند در مراحل اول، بخش عظیمتر جامعه را درگیر یا اعتراضات را به سطح کیفیتاً بالاتری گره بزند. به زعم ما «اعتصاب عمومی» این دو کار را با هم میکند.
🔻 به عبارتی خیزش خیابانی (با تمام جانفشانیها) بدون پیوند خوردن به اعتصاب عمومی سیاسی شانس چندانی برای پیروزی پیدا نمیکند (مگر با مسلحشدن گسترده مردم). چرا که اگر ابزار یکی، جاده بستن و جنگ خیابانی است، آن یکی هم ابزارِ خواباندن تولید و توزیع را دارد. این دو، قطعات مکملی از یک اهرم واحدند و تنها زمانیکه در این جنگ توأمان به کار روند میتوانند ج.ا را از پا بیندازند.
🔻برای یک اعتصاب عمومی سیاسی چه باید کرد؟
امروز هیچ نهاد، حزب یا تشکل کارگری وزن و اتوریتۀ کافی برای فراخوان به اعتصاب عمومی را ندارد. پس در شرایط خیزش راهی نیست جز ترویج تاکتیکهایی که به پر کردن شکاف بین محل کار و خیابان کمک کند. مثل اینکه:
✖️ بخشی از شعارهای تودهای رو به کارگران و با خواست پیوستنشان با سلاحِ اعتصاب به خیزش مردمی باشد (شعارهایی مثل: کارگر به پا خیز؛ با اعتصاب، تند و تیز).
✖️ اعتصابات نمادین (ولو در حد ۵ دقیقه) در بخشهای مختلف با شعار مخالفت با سرکوب خیابانی و حمایت از معترضان و بازداشتیها.
✖️ دخالت پیش ...
برای مطالعه بقیه مطلب بر Instant View کلیک کنید.
نمیتوان موج جدید اعتراضات مردمیِ این روزها را دید و به روزهای پرتلاطم دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ بازنگشت و نپرسید که «آیا این خیزش میتواند از جایی که چند سال قبل بود جلوتر برود و سرکوب نشود»؟
کار ما پیشگویی نیست، بلکه تعیین تکلیف با این پرسش اساسیتر است که:
چه باید بکنیم که تاکنون نکردهایم؟
این سؤالی است که جمهوری اسلامی روزانه با دهها اتاق فکر و اندیشکده و هزاران متخصص از خود میپرسد و پاسخ به آن را مدام با بازنگری تجاربِ قدیم و جدید داخلی و جهانیاش به روز میکند. از آن سو اما به مردم یاد میدهد که حافظۀ تاریخیشان را هر بار از نو فراموش و از صفر شروع کنند.
🔘 تجربۀ خیزشهای سیاسی خیابانی پنج سال گذشته چه به ما گفت؟
🔻 این تجارب به ما نشان داد که حکومت از یک الگوی سرکوب پیروی میکند: از همان اول عزمش را برای جلوگیری از شکلگیری هرگونه «تظاهرات و تجمع تودهای» جزم میکند و وارد سرکوب فوری و قهری هرگونه هستههای شکلدهندۀ اولیۀ تظاهرات میشود. با آغاز سرکوب، تجمعی که قرار بود شکل بگیرد ناگزیر به جنگ و گریز هزینهزای خیابانی و طبیعتاً به دنبالش ریزش صفوف معترضان تبدیل میشود (مثلاً کنارهگیری سالمندان، بخشی از زنان و غیره). حالا دستگاه سرکوب همان معدود بخشهای باقیمانده در کف خیابان را به قول خودش «گازانبری» جمع میکند.
🔻 این مانع بغرنج و تکنیک سرکوب اما در لحظۀ تاریخی آبان 98 علیرغم تشدیدش در هم شکسته شد. چطور؟ درحالیکه سابقاً معترضان تمرکز خود را بر برپایی تظاهرات در نقاط کانونی و مرکزی شهر میگذاشتند، یاد گرفتند که اعتراضات را به شیوۀ غیرمتمرکز در شهر پیش ببرند و دست به سدبندی در تعداد وسیعی از خیابانها و اتوبانها و چهارراهها بزنند؛ کاری که با جمعیتی کمتر و به شکل ضربتی هم قابل انجام بود. ایجاد راهبندانسازی غیرمتمرکز، نه فقط تحرک درونشهری سرکوبگران را کُند و در مواردی ناممکن میکرد، بلکه منجر به پراکندنِ نیروی سرکوبشان به دهها نقطۀ متفاوت و در نتیجه تضعیف تمرکز دستگاه سرکوب میشد. به طوری که در روز نخست اعتراضات، کم پیش نمیآمد تجمعی که در وسط شهر بتواند ساعتها و با آزادی مطلق ادامه داشته باشد! تو گویی محله به تسخیر مردم درآمده است.
🔻 درس دومی که مردم آبان به حکومت دادند این بود که اگر فکر کرده با سرکوب ضربتی تظاهرات میتواند خیابانها را خالی و خاموش کند، در اشتباه است. چون حالا مردمی که میبینند گریزی از جنگ خیابانی نیست، یاد میگیرند که به جای حالت تدافعی وارد حالت تعرضی شوند و این بار منسجم و پیشگیرانه، خودشان به مراکز سرکوب (کلانتریها، حوزههای علمیه و مساجد، پاسگاه و...) حمله کنند.
🔻 در شورشهای خودانگیختۀ خیابانی اما ثانیهها هم بر سرنوشت این جنبش اثرگذارند. مردمِ در خیابان، بالاخره توان و انرژی محدودی برای دوام آوردن در مقابل دستگاه عریض و طویل سرکوب دارند و فراخوانهای تهییجی از این جنس که «دو هفتۀ دیگر در خیابان دوام بیاورید، رژیم رفتنی است» ظرافتها و شروط کلیتر سرنگونی یک حکومت را نادیده میگیرند. چنانکه:
➖اعتراضات خیابانی دی ۹۶، به مدت ۱۰ روز
➖اعتراضات خیابانی مرداد ۹۷، به مدت ۶ روز
➖اعتراضات خیابانی آبان ۹۸، به مدت حداکثر ۱۴ روز
(کاهش تعداد کانونهای استانی اعتراض در هفتۀ دوم)
➖و اعتراضات خیابانی تابستان ۱۴۰۰ که با جرقۀ بیآبی خوزستان شروع شد، به مدت ۱۲ روز توانستند دوام بیاورند.
بنابراین مهمترین شانس موفقیت یک خیزش خیابانی اینست که بتواند در مراحل اول، بخش عظیمتر جامعه را درگیر یا اعتراضات را به سطح کیفیتاً بالاتری گره بزند. به زعم ما «اعتصاب عمومی» این دو کار را با هم میکند.
🔻 به عبارتی خیزش خیابانی (با تمام جانفشانیها) بدون پیوند خوردن به اعتصاب عمومی سیاسی شانس چندانی برای پیروزی پیدا نمیکند (مگر با مسلحشدن گسترده مردم). چرا که اگر ابزار یکی، جاده بستن و جنگ خیابانی است، آن یکی هم ابزارِ خواباندن تولید و توزیع را دارد. این دو، قطعات مکملی از یک اهرم واحدند و تنها زمانیکه در این جنگ توأمان به کار روند میتوانند ج.ا را از پا بیندازند.
🔻برای یک اعتصاب عمومی سیاسی چه باید کرد؟
امروز هیچ نهاد، حزب یا تشکل کارگری وزن و اتوریتۀ کافی برای فراخوان به اعتصاب عمومی را ندارد. پس در شرایط خیزش راهی نیست جز ترویج تاکتیکهایی که به پر کردن شکاف بین محل کار و خیابان کمک کند. مثل اینکه:
✖️ بخشی از شعارهای تودهای رو به کارگران و با خواست پیوستنشان با سلاحِ اعتصاب به خیزش مردمی باشد (شعارهایی مثل: کارگر به پا خیز؛ با اعتصاب، تند و تیز).
✖️ اعتصابات نمادین (ولو در حد ۵ دقیقه) در بخشهای مختلف با شعار مخالفت با سرکوب خیابانی و حمایت از معترضان و بازداشتیها.
✖️ دخالت پیش ...
برای مطالعه بقیه مطلب بر Instant View کلیک کنید.
کمیته عمل سازمانده کارگری
ستاندن نان در خیابان: دورنمای خیزش، اعتصاب، تسلیح
نمیتوان موج جدید اعتراضات مردمیِ این روزها را دید و به روزهای پرتلاطم دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ بازنگشت و نپرسید که «آیا این خیزش میتواند از جایی که چند سال قبل
⭕️ ارزیابی از اعتصاب دو روزه رانندگان شرکت واحد
به فاصله چند روز از روز جهانی کارگر، دولت بخشنامه مهیبی را تصویب کرد که هدفش مستثنیسازی کارگران زیر مجموعه دولت و نهادهای عمومی از افزایش مزدی مطابق با قانون کار بود.
همزمانی این غارت مزدی با موج جدید گرانیهای ناشی از حذف #یارانههای_غذایی و اعتراضات خیابانی علیه آن سبب شد که این حمله ضدکارگری در گرد و خاکِ تاراج بزرگتر حکومت گم و گور شود (در حقیقت یکی از اهداف «شوکدرمانی» و اجرای ناگهانی چندین حمله ریاضتی یکباره، همین فرو بردن مردم در شوک و گرفتن فرصتِ واکنش از افکار عمومی است).
به هرحال ده روز بعد از صدور این بخشنامه و در حالی که اعتراضات عمومی به گرانیها ادامه داشت، با فرا رسیدن موعد واریز حقوق، کارگران شهرداری تهران متوجه شدند که با استناد به این مصوبه، از افزایش مزد بر مبنای قانون کار مستثنی شدهاند.
رانندگان شرکت واحد اولین گروهی بودند که به این دستبرد مُزدی واکنش نشان دادند و بعد از مواجهه با فیشهای حقوقیشان در روز بیست و ششم، در عرض تنها چند ساعت با هماهنگی دهان به دهان و پیامرسان و تلفن میان همکارانشان، دست از کار کشیدند و تجمعی بزرگ مقابل ساختمان مرکزی...
👈🏾 برای مطالعه کامل متن بر روی Instant-View کلیک کنید.
به فاصله چند روز از روز جهانی کارگر، دولت بخشنامه مهیبی را تصویب کرد که هدفش مستثنیسازی کارگران زیر مجموعه دولت و نهادهای عمومی از افزایش مزدی مطابق با قانون کار بود.
همزمانی این غارت مزدی با موج جدید گرانیهای ناشی از حذف #یارانههای_غذایی و اعتراضات خیابانی علیه آن سبب شد که این حمله ضدکارگری در گرد و خاکِ تاراج بزرگتر حکومت گم و گور شود (در حقیقت یکی از اهداف «شوکدرمانی» و اجرای ناگهانی چندین حمله ریاضتی یکباره، همین فرو بردن مردم در شوک و گرفتن فرصتِ واکنش از افکار عمومی است).
به هرحال ده روز بعد از صدور این بخشنامه و در حالی که اعتراضات عمومی به گرانیها ادامه داشت، با فرا رسیدن موعد واریز حقوق، کارگران شهرداری تهران متوجه شدند که با استناد به این مصوبه، از افزایش مزد بر مبنای قانون کار مستثنی شدهاند.
رانندگان شرکت واحد اولین گروهی بودند که به این دستبرد مُزدی واکنش نشان دادند و بعد از مواجهه با فیشهای حقوقیشان در روز بیست و ششم، در عرض تنها چند ساعت با هماهنگی دهان به دهان و پیامرسان و تلفن میان همکارانشان، دست از کار کشیدند و تجمعی بزرگ مقابل ساختمان مرکزی...
👈🏾 برای مطالعه کامل متن بر روی Instant-View کلیک کنید.
کمیته عمل سازمانده کارگری
ارزیابی از اعتصاب دو روزه رانندگان شرکت واحد
۲۶ و ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۱
⭕️ متروپل ویران و آبادان در خیابان
◼️متروپل فقط ریزش یک برج نبود. آوار شدن یک ساختمان سیاسی و اقتصادی معیوب بود. تاریخ نمادین منطقهای بود که «زمین»اش با اِشغال و مصادره و «سازه»هایش با جنگ و آتش گره خورده: از پایین کشیدن نخیل با سرنیزه سربازان بریتانیایی و کاشتن لولههای آهنی نفت در دلِ زمین تا شهرکسازی استعماری برمبنای سلسله مراتب طبقاتی-قومیِ بریم و بوارده و بهمنشیر (به ترتیب محلات مدیرنشین، کارمندی و کارگری)؛ از آتش زدن سینما رکس تا بازمصادرۀ لولههای نفت در انقلاب ۵۷ و سپس قریب به یک دهه جنگی که از خوزستان ویرانهای ساخت با نابودی وسیع زیرساختهای جادهای، شهری، زیستمحیطی، آب و برق و فاضلابش. در پایان دهه شصت، این زمین سوخته البته هدیهای شد برای حکومتِ ویرانهپرستی که از آتش و زجر و روضه جان میگرفت. کالبدهای شهری این منطقه کارکردهای متفاوتی داشت؛ از یک طرف سازههای آهنی مدرن برای بلعیدن منابع زیرزمینی استفاده میشدند و از طرفی ویرانهها و مخروبهها موزههای جنگی شدند با کارکرد توریسم ایدئولوژیک راهیان نور. این شد که تصویر خوزستان چنین ماند: پالایشگاههای عظیمالجثه در کنار خرابههای شهری، کشت و صنعتهای بزرگ در کنار اراضی و محیطزیست خشکیده و سدهای آبی عظیمالجثه در کنار فقدان آب لولهکشی و فاضلاب شهری.
◼️در نیمه دهه هشتاد اما تبدیل آبادان و خرمشهر و توابعش به «منطقه آزاد» فصل جدیدی از تاریخ زمین و مستغلات را در این منطقه رقم زد. مرزهای این منطقه به بهشت معافیتهای مالیاتی و گمرکی بدل شدند، قیمت زمین بالا کشید و تردد ماشینهای لوکس خارجی در خیابانهای مخروبه خرمشهر و آبادان فضای سوررئالی از تضاد شهری را به نمایش میگذاشت. قرار بود برداشتن موانع مالیاتی و گمرکی، استثمار بیضابطه نیروی کار و بالا کشیدنِ قیمت زمین، موتور محرک انجام چیزی باشد که دولت دو دهه از انجامش سرباز زده بود: بازسازی منطقه جنگی. به عبارتی «آزادسازی» اروند چراغ سبزی بود برای هجوم سرمایهداران مستغلاتی و رونق ساخت و ساز در منطقهای با ظرفیت بازار املاک. با اینحال قابل پیشبینی بود که بساز و بفروشهای خصوصی سرمایههایشان را به سمت تولید مسکن ارزان، بیمارستان عمومی و مدرسه و دانشگاه نخواهند آورد؛ بلکه در پی کسب سودهای بادآورده، تمرکزشان به سمت برجسازی و مالسازی و ساختمانهای لوکس و تفریحی جلب میشود. چنین هم شد و نمای محدودی از شهر این برجها شد و نمای دیگرش زیرساختهای فرسوده و عقبمانده و مخروبۀ مسکونی، خدماتی، درمانی و آموزشی.
◼️عبدالباقی نماینده این سرمایهداران مستغلاتیِ نوکیسه و تازه پروارشده در بستر مقرراتزدایی (آزادسازی) منطقه اروند بود. متروپل هم مُشت نمونۀ خرواری بود از بالا رفتن قارچگونۀ مگا مالها و برج باغها و روف گاردنها، هایپرماکتها و مراکز لوکس تفریحی در بستر شهری خراب و فرسوده که حتی فاقد ابتداییترین زیرساختهای استاندارد فاضلابی است. در واقع متروپل تصویری از اقتصاد سیاسی شهری آبادان به دست میدهد که تلاقی منافع سرمایهدار خصوصی و دولتی، محلی و مرکزی، حکومتی و غیرحکومتی را روایت میکند: سرمایهدار کاسبکاری که با حداقلکردنِ مصالح و استانداردهای مهندسی و مجوزگیری، سودش را بیشینه کرد. شهرداریای که هم سهامدار و شریک پروژه و هم صادرکننده مجوز و هم ناظر پروژه بود! سازمان منطقه آزادی که در مقام دولت محلی، اروند را همچون یک شرکت بزرگ تجاری اداره میکند و دهها هزار متر زمین دولتی را در زد و بندهای سوداگرانه با قیمت زیر بازار به سرمایهداران خصوصی مثل عبدالباقی میفروشد. استاندار، فرماندار، بسیج و امام جمعه که بده بستان با سرمایهداران خصوصی و رشوهستانیشان را از مجرای تبادل خدمات و خیریهها ترتیب میدهند (از ساخت پاسگاه تا کمکهای عاشورایی و نذری و غیره). در نهایت پازل آخر این همدستی، دادگستری و قوه قضاییه هستند که با یک زد و بند آشکار، پرونده تخلفات ساختمانی متروپل را ماستمالی و حکم به تبرئه هولدینگ عبدالباقی داده بودند.
◼️این ائتلاف چندجناحی در سوداندوزی از آجر و ملات و آوار اما پدیدهای محلی نیست. جایی اسمش «پلاسکو» است، جایی «گرنفل لندن»، جایی «مسکن مهر سرپل» و «متروپل»، جایی «هتل چانگشای چین». قصه یکی است. سرمایه بزرگ برای سود بیشتر در همدستی با نهادهای شهری و حاکمیتی فاجعه میآفریند. در ایران قانون به نحوی تنظیم شده که شهرداری ذینفع تخلفات ساخت و ساز، فروش تراکم و تغییر کاربری و نوسانات قیمت زمین باشد (ماده ۱۰۰ قانون شهرداری و ماده ۵ قانون شورای شهرسازی)، اما حالا دیگر اینجا شهرداری به همین منابع درآمدزایی هم اکتفا نکرده، رسماً پیراهن یقهسفید اداری را از تن در آورده و در مقام یک بساز بفروش حرفهای وارد...
👈🏾 برای مطالعه کامل متن بر روی Instant-View کلیک کنید.
◼️متروپل فقط ریزش یک برج نبود. آوار شدن یک ساختمان سیاسی و اقتصادی معیوب بود. تاریخ نمادین منطقهای بود که «زمین»اش با اِشغال و مصادره و «سازه»هایش با جنگ و آتش گره خورده: از پایین کشیدن نخیل با سرنیزه سربازان بریتانیایی و کاشتن لولههای آهنی نفت در دلِ زمین تا شهرکسازی استعماری برمبنای سلسله مراتب طبقاتی-قومیِ بریم و بوارده و بهمنشیر (به ترتیب محلات مدیرنشین، کارمندی و کارگری)؛ از آتش زدن سینما رکس تا بازمصادرۀ لولههای نفت در انقلاب ۵۷ و سپس قریب به یک دهه جنگی که از خوزستان ویرانهای ساخت با نابودی وسیع زیرساختهای جادهای، شهری، زیستمحیطی، آب و برق و فاضلابش. در پایان دهه شصت، این زمین سوخته البته هدیهای شد برای حکومتِ ویرانهپرستی که از آتش و زجر و روضه جان میگرفت. کالبدهای شهری این منطقه کارکردهای متفاوتی داشت؛ از یک طرف سازههای آهنی مدرن برای بلعیدن منابع زیرزمینی استفاده میشدند و از طرفی ویرانهها و مخروبهها موزههای جنگی شدند با کارکرد توریسم ایدئولوژیک راهیان نور. این شد که تصویر خوزستان چنین ماند: پالایشگاههای عظیمالجثه در کنار خرابههای شهری، کشت و صنعتهای بزرگ در کنار اراضی و محیطزیست خشکیده و سدهای آبی عظیمالجثه در کنار فقدان آب لولهکشی و فاضلاب شهری.
◼️در نیمه دهه هشتاد اما تبدیل آبادان و خرمشهر و توابعش به «منطقه آزاد» فصل جدیدی از تاریخ زمین و مستغلات را در این منطقه رقم زد. مرزهای این منطقه به بهشت معافیتهای مالیاتی و گمرکی بدل شدند، قیمت زمین بالا کشید و تردد ماشینهای لوکس خارجی در خیابانهای مخروبه خرمشهر و آبادان فضای سوررئالی از تضاد شهری را به نمایش میگذاشت. قرار بود برداشتن موانع مالیاتی و گمرکی، استثمار بیضابطه نیروی کار و بالا کشیدنِ قیمت زمین، موتور محرک انجام چیزی باشد که دولت دو دهه از انجامش سرباز زده بود: بازسازی منطقه جنگی. به عبارتی «آزادسازی» اروند چراغ سبزی بود برای هجوم سرمایهداران مستغلاتی و رونق ساخت و ساز در منطقهای با ظرفیت بازار املاک. با اینحال قابل پیشبینی بود که بساز و بفروشهای خصوصی سرمایههایشان را به سمت تولید مسکن ارزان، بیمارستان عمومی و مدرسه و دانشگاه نخواهند آورد؛ بلکه در پی کسب سودهای بادآورده، تمرکزشان به سمت برجسازی و مالسازی و ساختمانهای لوکس و تفریحی جلب میشود. چنین هم شد و نمای محدودی از شهر این برجها شد و نمای دیگرش زیرساختهای فرسوده و عقبمانده و مخروبۀ مسکونی، خدماتی، درمانی و آموزشی.
◼️عبدالباقی نماینده این سرمایهداران مستغلاتیِ نوکیسه و تازه پروارشده در بستر مقرراتزدایی (آزادسازی) منطقه اروند بود. متروپل هم مُشت نمونۀ خرواری بود از بالا رفتن قارچگونۀ مگا مالها و برج باغها و روف گاردنها، هایپرماکتها و مراکز لوکس تفریحی در بستر شهری خراب و فرسوده که حتی فاقد ابتداییترین زیرساختهای استاندارد فاضلابی است. در واقع متروپل تصویری از اقتصاد سیاسی شهری آبادان به دست میدهد که تلاقی منافع سرمایهدار خصوصی و دولتی، محلی و مرکزی، حکومتی و غیرحکومتی را روایت میکند: سرمایهدار کاسبکاری که با حداقلکردنِ مصالح و استانداردهای مهندسی و مجوزگیری، سودش را بیشینه کرد. شهرداریای که هم سهامدار و شریک پروژه و هم صادرکننده مجوز و هم ناظر پروژه بود! سازمان منطقه آزادی که در مقام دولت محلی، اروند را همچون یک شرکت بزرگ تجاری اداره میکند و دهها هزار متر زمین دولتی را در زد و بندهای سوداگرانه با قیمت زیر بازار به سرمایهداران خصوصی مثل عبدالباقی میفروشد. استاندار، فرماندار، بسیج و امام جمعه که بده بستان با سرمایهداران خصوصی و رشوهستانیشان را از مجرای تبادل خدمات و خیریهها ترتیب میدهند (از ساخت پاسگاه تا کمکهای عاشورایی و نذری و غیره). در نهایت پازل آخر این همدستی، دادگستری و قوه قضاییه هستند که با یک زد و بند آشکار، پرونده تخلفات ساختمانی متروپل را ماستمالی و حکم به تبرئه هولدینگ عبدالباقی داده بودند.
◼️این ائتلاف چندجناحی در سوداندوزی از آجر و ملات و آوار اما پدیدهای محلی نیست. جایی اسمش «پلاسکو» است، جایی «گرنفل لندن»، جایی «مسکن مهر سرپل» و «متروپل»، جایی «هتل چانگشای چین». قصه یکی است. سرمایه بزرگ برای سود بیشتر در همدستی با نهادهای شهری و حاکمیتی فاجعه میآفریند. در ایران قانون به نحوی تنظیم شده که شهرداری ذینفع تخلفات ساخت و ساز، فروش تراکم و تغییر کاربری و نوسانات قیمت زمین باشد (ماده ۱۰۰ قانون شهرداری و ماده ۵ قانون شورای شهرسازی)، اما حالا دیگر اینجا شهرداری به همین منابع درآمدزایی هم اکتفا نکرده، رسماً پیراهن یقهسفید اداری را از تن در آورده و در مقام یک بساز بفروش حرفهای وارد...
👈🏾 برای مطالعه کامل متن بر روی Instant-View کلیک کنید.
کمیته عمل سازمانده کارگری
متروپل ویران، آبادان در خیابان
متروپل فقط ریزش یک برج نبود. آوار شدن یک ساختمان سیاسی و اقتصادی معیوب بود. تاریخ نمادین منطقهای بود که «زمین»اش با اِشغال و مصادره و «سازه»هایش با جنگ و
🔴دور جدید اعتراضات مُزدی جنبش کارگری و ظرفیت هدایت اعتراضات مردمی
◾️ماجرای مُزدرُبایی دولت از جیب کارگران
◾️ساز و کار دزدی مُزدی
◾️مزدشکنی دولت با نقض قانون کار
◾️تسخیر خیابان: شاغل و بازنشسته، همبستهایم، همبسته
—————-
پنجاه و هفت درصد. این عددی بود که چندین و چندماه با تیتر درشت «مزد» و «سفره کارگران» بر صفحات اصلی جراید رسمی کشور نشست تا زینتبخش مجیزهگویی و رپرتاژهای رسانهای تیم رئیسی شود. جناح رقیب هم متقابلاً همین عدد را با ترکیب عباراتی مثل «خطر ورشکستگی» و «بحرانآفرینی» بر صفحات اولش تیتر میکرد تا مثل همیشه دوگانه کاذبی ساخته شود که حقیقت بزرگتر پنهان بماند؛ جناحی این درصد افزایش مزدی را عنایتی ملوکانه به کارگران حداقلبگیر نشان میداد و جناحی آن را به مثابه مینگذاری در چرخهای تولید و اقتصاد کشور. در این دوگانهسازی، نه فقط شکاف بالفعل و فاحش میان «حداقل مزد» و «حداقل بقا» (خط فقر) به کلی فراموش شد، بلکه چنانکه زمان ثابت کرد بزرگنمایی این عدد و جنجال بر سر آن قرار بود تاراج تمامعیار و جدیدِ مُزد کارگران در ماههای بعدی را پردهپوشی کند...
👈برای مطالعه کامل متن بر Instant view کلیک کنید.
◾️ماجرای مُزدرُبایی دولت از جیب کارگران
◾️ساز و کار دزدی مُزدی
◾️مزدشکنی دولت با نقض قانون کار
◾️تسخیر خیابان: شاغل و بازنشسته، همبستهایم، همبسته
—————-
پنجاه و هفت درصد. این عددی بود که چندین و چندماه با تیتر درشت «مزد» و «سفره کارگران» بر صفحات اصلی جراید رسمی کشور نشست تا زینتبخش مجیزهگویی و رپرتاژهای رسانهای تیم رئیسی شود. جناح رقیب هم متقابلاً همین عدد را با ترکیب عباراتی مثل «خطر ورشکستگی» و «بحرانآفرینی» بر صفحات اولش تیتر میکرد تا مثل همیشه دوگانه کاذبی ساخته شود که حقیقت بزرگتر پنهان بماند؛ جناحی این درصد افزایش مزدی را عنایتی ملوکانه به کارگران حداقلبگیر نشان میداد و جناحی آن را به مثابه مینگذاری در چرخهای تولید و اقتصاد کشور. در این دوگانهسازی، نه فقط شکاف بالفعل و فاحش میان «حداقل مزد» و «حداقل بقا» (خط فقر) به کلی فراموش شد، بلکه چنانکه زمان ثابت کرد بزرگنمایی این عدد و جنجال بر سر آن قرار بود تاراج تمامعیار و جدیدِ مُزد کارگران در ماههای بعدی را پردهپوشی کند...
👈برای مطالعه کامل متن بر Instant view کلیک کنید.
کمیته عمل سازمانده کارگری
دور جدید اعتراضات مزدی جنبش کارگری و ظرفیت هدایت اعتراضات مردمی
پنجاه و هفت درصد. این عددی بود که چندین و چندماه با تیتر درشت «مزد» و «سفره کارگران» بر صفحات اصلی جراید رسمی کشور نشست تا زینتبخش مجیزهگویی و رپرتاژهای
🔴 اعتصاب کارگری یا تعطیلسازی کارفرمایی؟
تعطیلسازی کارگاههای سنگبری اصفهان که هزاران کارگر را زیر مجموعه خود دارند در بسیاری از رسانهها با عنوان «اعتصابات کارگران سنگبریها» پوشش داده شد. در مقابل طرح این ملاحظه که این یک اعتصابِ کارفرمایی بوده، برخی معتقدند که: اعتصاب، اعتصاب است و نتیجهاش هم تعطیلی کار. دیگر چه فرقی میکند که کارفرما انجامش دهد یا کارگر؟
در این مطلب به تفاوت عمیق و ریشهای این دو و کارکردهای سیاسی متفاوتشان میپردازیم.
👈🏾 برای مطالعه ادامه مطلب بر Instant View کلیک کنید.
تعطیلسازی کارگاههای سنگبری اصفهان که هزاران کارگر را زیر مجموعه خود دارند در بسیاری از رسانهها با عنوان «اعتصابات کارگران سنگبریها» پوشش داده شد. در مقابل طرح این ملاحظه که این یک اعتصابِ کارفرمایی بوده، برخی معتقدند که: اعتصاب، اعتصاب است و نتیجهاش هم تعطیلی کار. دیگر چه فرقی میکند که کارفرما انجامش دهد یا کارگر؟
در این مطلب به تفاوت عمیق و ریشهای این دو و کارکردهای سیاسی متفاوتشان میپردازیم.
👈🏾 برای مطالعه ادامه مطلب بر Instant View کلیک کنید.
کمیته عمل سازمانده کارگری
اعتصاب و کژتابیهای پیرامون آن
تعدد اعتراضات اصناف و اقشار مختلف جامعه در روزهای اخیر (معلمان، بازنشستگان، بخشهایی از کامیونداران، بازاریان، سنگبریهای اصفهان و...) سبب شد که برخی آن را
🟡 درباره اعتصاب بازار و جایگاه خرده مالکان
🔹اواخر ماه پیش بود که شاهد شکلگیری اعتصاب بازار در چندین استان کشور بودیم. با شروع این اعتصاب، برخی رسانههای اپوزیسیون آن را مرحلهای کلیدی و استراتژیک از سرنگونی رژیم تعبیر کردند. در این مطلب ضمن بررسی این ادعا، قدرت بخشهای خردهمالک را از منظر اثرگذاری اقتصادی و سیاسی بررسی خواهیم کرد.
🔸به جز طبقه کارگر و صاحبان سرمایه بزرگ که موضوع بخش اول این نوشته بود، در سالهای اخیر صاحبان سرمایههای خُرد نیز اعتراضاتی را سازماندهی کردهاند؛ مانند کامیونداران، کشاورزان صاحبزمین، صاحبان کسب و کارهای کوچک و خانگی، سوختبران، دستفروشان، مغازهداران و کاسبان و امثالهم.
درجه تأثیر و اهمیت سیاسی اعتصابِ خردهمالکان کاملاً منوط به جایگاه و اهمیتی است که در نسبت با سرمایه بزرگ دارد، مثلاً...
👈🏾 برای مطالعه کامل متن بر Instant-View کلیک کنید.
🔹اواخر ماه پیش بود که شاهد شکلگیری اعتصاب بازار در چندین استان کشور بودیم. با شروع این اعتصاب، برخی رسانههای اپوزیسیون آن را مرحلهای کلیدی و استراتژیک از سرنگونی رژیم تعبیر کردند. در این مطلب ضمن بررسی این ادعا، قدرت بخشهای خردهمالک را از منظر اثرگذاری اقتصادی و سیاسی بررسی خواهیم کرد.
🔸به جز طبقه کارگر و صاحبان سرمایه بزرگ که موضوع بخش اول این نوشته بود، در سالهای اخیر صاحبان سرمایههای خُرد نیز اعتراضاتی را سازماندهی کردهاند؛ مانند کامیونداران، کشاورزان صاحبزمین، صاحبان کسب و کارهای کوچک و خانگی، سوختبران، دستفروشان، مغازهداران و کاسبان و امثالهم.
درجه تأثیر و اهمیت سیاسی اعتصابِ خردهمالکان کاملاً منوط به جایگاه و اهمیتی است که در نسبت با سرمایه بزرگ دارد، مثلاً...
👈🏾 برای مطالعه کامل متن بر Instant-View کلیک کنید.
Telegraph
درباره اعتصاب بازار و جایگاه خرده مالکان
بخش دوم: اواخر ماه پیش بود که شاهد شکلگیری اعتصاب بازار در چندین استان کشور بودیم. با شروع این اعتصاب، برخی رسانههای اپوزیسیون آن را مرحلهای کلیدی و استراتژیک از سرنگونی رژیم تعبیر کردند. در این مطلب ضمن بررسی این ادعا، قدرت بخشهای خردهمالک را از منظر…
HTML Embed Code: