TG Telegram Group Link
Channel: جشن‌های ایرانی
Back to Bottom
Nowruz is the Persian New Year celeberition. It begins on the spring equinox and marks the beginning of Farvardin, the first month of the Solar Hijri calendar. The day is celebrated on or around the date of 21 March on the Gregorian calendar.

The word Nowruz is a combination of Persian words  now—meaning "new"—and ruz—meaning "day".

Typically, before the arrival of Nowruz, family members gather around the Haft-sin table and await the exact moment of the March equinox to celebrate the New Year.

Haft-sin (seven things beginning with the letter S) are:

1.Sabze (wheat, barley, mung bean, or lentil sprouts grown in a dish)
2. Samanu (sweet pudding made from wheat germ)
3. Senjed (Oleaster)
4. Serke (Vinegar)
5. Sib (Apple)
6. Sir (Garlic)
7. Somāq (Sumac)

The Haft-sin table may also include a mirror, candles, painted eggs, a bowl of water, goldfish, coins, hyacinth, and traditional confectioneries. A "book of wisdom" such as the Quran, Bible, Avesta, the Šāhnāme of Ferdowsi, or the divān of Hafez may also be included.

Nowruz was added to the UNESCO List of the Intangible Cultural Heritage of Humanity in 2010.

@jashnha2
🌿 The word Nowruz is a combination of Persian words now—meaning "new"—and ruz—meaning "day".

@jashnha2
شیوه درست نگارش واژه نوروز : Nowruz

دکتر بهرام گرامی
👈 بخش یکم

به توصیۀ مراجع علمی و براساس قواعد آواشناسی (phonetics)، برای همسانی با یونسکو و برای حفظ وحدت ملّی نوروز را Nowruz بنویسیم. یکنواختی در معرفی این آیین بزرگ باستانی به جهانیان بسیار اهمیّت دارد:

اوّل - ناهمگونی در نوشتن نام نوروز با الفبای لاتین برای ما ایرانیان موضوعی کم اهمیّت و حتّی غیر قابل اعتناست، ولی باید دانست که نوشتن نوروز به دلخواه و سلیقۀ شخصی و به شیوه های متفاوت، غیر ایرانی ها را دچار این توهّم نموده که: 1) سال نو ایرانی نام و نشان درستی ندارد. 2) اصل و ریشه و معنی آن برای ایرانیان روشن نیست. 3) گروه های مختلف ایرانی سال نو متفاوتی را جشن می گیرند.

دوّم – گذاری در اینترنت و نگاهی به منابع غیر فارسی نشان می دهد که در نگارش نام نوروز با الفبای لاتین تا چه حد ناهمگونی و تشتّت آراء وجود دارد. بخش اول کلمۀ نوروز را به شکل های Now یا Naw یا Nav یا No و بخش دوّم آن را به شکل های ruz یا rouz یا rooz نوشته اند. علاوه بر این، گروهی دو بخش را سرهم به صورت یک کلمه و عده ای جدا از هم به صورت دو کلمه می نویسند و بعضی هم بین دو بخش آن خط تیره می گذارند.

سوّم - در زبان فارسی دو نوع صدای اُ وجود دارد: صدای کوتاه مانند پُل، بُز و تُن (واحد وزن) و صدای بلند مانند جُور (ظلم و جفا) و شُور (مشورت) است. (و این غیر از "او" کشیده در کلماتی چون زود یا سود است.) شاید مثال خوب برای صدای کوتاه کلمۀ دو (عدد) و کلمۀ دُر (مروارید) و برای صدای بلند کلمۀ دو (دویدن) و کلمۀ دُور (پیرامون) باشد. در فرهنگ بزرگ سخن راهنمای تلفّظ برای عدد و مروارید do و راهنمای تلفّظ برای دویدن و پیرامون dow می باشد.

چهارم - در زبان انگلیسی کلمات low (پایین، کوتاه)، row (ردیف، صف)، bow (خم شدن) و sow(کاشتن) همان صدای بلند اُ را در فارسی دارند که با ow نشان داده می شوند. مثال بهتر کلمۀknow (دانستن) است که همان "نو" در خود نوروز است، منتهی با حرف ساکن k قبل از n که در آغاز کلماتی چون knife (کارد، چاقو) و knee (زانو) نیز وجود دارد.

پنجم - با آنکه شواهد بالا از علم آواشناسی جای بحثی باقی نمی گذارد و به اصطلاح حجّت را تمام می کند، با این حال، بسیاری از هموطنان عزیزمان در آمریکا یا کشور انگلیسی زبان دیگر، سه حرف اوّل کلمۀ Nowruz را به چشم کلمۀ انگلیسی now به معنی حالا یا اکنون نگاه می کنند و این ذهنیّت طبعاً مانع از پذیرش اصول علم آواشناسی یا Phonetics می شود. این دسته از هموطنان عزیز توجّه نمایند که حتّی آمریکایی ها که از کودکی با واژۀ now (حالا) آشنا هستند،Nowruz را همچون ما ایرانیان تلفّظ می کنند.

ششم - در مورد سه حرف بعدی (ruz)، باید گفت که نوشتن oo در زبان های لاتینی معمول نیست و در زبان انگلیسی oo گاهی مانند blood (خون) صدای آ می دهد، و نوشتن ou نیز مانند route (مسیر) و count (شمردن) برای صداهای دیگر است. در هر حال، استفاده از حرف u برای صدای "او" در کلمۀ "روز" (ruz) از متداول ترین دستورالعمل های نوشتن فارسی با حروف لاتین (transliteration) است که ضرورتی بر بحث و توضیح بیشتر پیرامون آن نیست.

@JASHNHA2
شیوه درست نگارش واژه نوروز : Nowruz

دکتر بهرام گرامی
👈 بخش دوم

آنچه در زیر می آید دلیل و اثبات بر حقّانیّت نگارش Nowruz نیست، زیرا دلایل آواشناسی نامبرده در بالا پشتوانۀ قوی آن گونه نوشتن است، ولی برای آگاهی از پذیرش این شیوۀ نگارش و میزان تداول آن بد نیست به موارد زیر نیز توجّه گردد:

1. در جلسۀ مورّخ 11 آگوست 2004 یونسکو، نوشتن نوروز به صورت Nowruz به اتّفاق آراء مورد تصویب نمایندگان "کشورهای برگزارکنندۀ نوروز" شامل ایران، آذربایجان، ازبکستان، افغانستان، پاکستان، تاجیکستان، ترکیه، قزاقستان، قرقیزستان و هندوستان قرار گرفت و از آن پس یونسکو این شیوۀ نگارش را در ارتباطات جهانی خود معمول نموده است. این کشورها با وجود شیوه های مختلف تلفّظ، به شیوۀ نگارش Nowruz رأی داده اند.

2. از دکتر احسان یارشاطر بنیان گذار دایرةالمعارف ایرانیکا، بزرگترین و معتبرترین مرجع ایران شناسی در زبان انگلیسی، در مورد نحوۀ نوشتن کلمۀ نوروز با الفبای لاتین سؤال شد. ایشان در پاسخ چنین اظهار داشتند: "نوروز یک کلمه است، بدون فاصله یا خط تیره، و نگارش آن نه فقط برای انگلیسی زبانان بلکه برای دیگر ملیّت ها نیز براساس قواعد علم آواشناسی یا Phonetics به صورت Nowruz می باشد."

3. زنده یاد دکتر محمد مقدم، استاد برجستۀ زبان شناس دانشگاه تهران، در سال 1938 (قبل از جنگ جهانی دوم) در رسالۀ دکترای خود زیر عنوان "ریشه های هند و اروپایی جشن های سال نو ایرانی" برای دانشگاه Princeton آمریکا، نوروز را به صورت Nowruz نوشته است.

4. دو کشور آمریکا و کانادا نوروز را در 21 مارچ به رسمیّت شناخته اند. در آمریکا (کاخ سفید، کنگره و وزارت امور خارجه) و در کانادا (دولت و پارلمان) در اسناد و مکاتبات رسمی، نوروز را به شکلNowruz می نویسند. (به پیام های شادباش رؤسای جمهور توجّه فرمایید.)

5. دانشگاه های کمبریج و اکسفورد و بنیاد میراث ایران و بسیاری از بنیادها و مراکز ایران شناسی و نیز کانون ها و انجمن های ایرانی در خارج از ایران این شیوۀ نگارش را اتّخاذ نموده اند.
@JASHNHA2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌿 لباس لری از استان کهکیلویه و بویراحمد، فرستنده تیام عبدالهی از گچساران.
@jashnha2
Forwarded from اتچ بات
سیزده‌به‌در، جشن فرخنده باران‌خواهی
شاهین سپنتا

در فرهنگ ایرانی، سیزدهمین روز از فروردین‌ماه (همانند سیزدهمین روز از همه ماه‌های سال) به نام ستاره «تیر» یا «تِشتَر» یا همان ستاره « شِعرای یَمانی» که در باورهای کهن، ایزد اهورایی باران و ترسالی بود، نامزد شده است.
بر این پایه، مردم پس از برگزاری جشن‌های نوروزی، در سیزدهم فروردین‌ماه به پاس همه داده‌های اهورایی به نیایش پروردگار یکتا پرداخته و در حالی که در کوه و در و دشت گرد می‌آمدند، در کنار مناظر زیبای طبیعی به شادی و پایکوبی می‌پرداختند و با یاد ایزد باران یا همان تیر (تشتر) از خداوند خواهشِ باران یا طلب برکت و خرمی می‌نمودند.

👈 در نیایش اوستایی «تیر یشت» می‌توان نمونه‌های آغازین از این نیایش‌ها را بازیافت:
«...تشتر، ستاره رایومندِ فره‌مند را می‌ستاییم ... از آن پس دگر باره تشتر رایومند فره‌مند از دریای فراخ‌کرت فراز آید ... پس آن گاه مِه پدید‌آورنده ابر به جنبش درآید. باد نیمروزی وزیدن آغازد و مِه را به پیش ... براند. پس باد چالاک مزدا آفریده ، باران و ابر و تگرگ را به کشتزارها و خانمان‌های هفت کشور برساند .... تشتر ستاره رایومند فره‌مند را می‌ستاییم که به هنگام به‌سررسیدن سالِ مردم، فرمانروایان خردمند، جانوران آزادِ کوهساران و درندگان بیابان نورد، همه برخاستنش را چشم به‌راهند. آن که با سرزدن خویش، کشور را سالی خوش یا سالی بد آورد. آیا سرزمین‌های ایرانی از سالی خوش بر‌خوردار خواهند شد؟...»

💦 در حقیقت، «سیزده به در» یکی از جشن‌های باران‌خواهی است که همه ساله در آستانه تابستان بزرگ و در بهار طبیعت برگزار می‌شود.

🍀 در فرهنگ ایران، چنان که ابوریحان بیرونی نیز در کتاب «آثارالباقیه» یادکرده، تیر روز یا روز 13 از فروردین ماه روزی «نیک» است.

👈 بر این پایه، مردم پس از برگزاری جشن‌های نوروزی، در سیزدهم فروردین‌ماه به پاس همه نعمت‌های اهورایی به نیایش پروردگار یکتا پرداخته و در حالی که در کوه و در و دشت گردهم می‌آیند، در دامان طبیعت به شادی و پایکوبی پرداخته و آرزومند سالی پرباران و سبز و بابرکت هستند.

🍀 سنت رها کردن سبزه به آب روان، پیشکش کردن سبزه نوروزی به ایزدبانوی آب‌های روان (آناهیتا) است.
این کار نمادین است و می‌توان برای پیشگیری از انباشته‌شدن سبزه‌ها در رودخانه‌ها و آلودگی آب‌ها، در هر شهر یک سبزه به صورت نمادین توسط مردم تهیه و طی مراسمی در آب جاری رها شود که هم زیباتر و هم باشکوه‌تر است.

پس نیازی نیست هزاران سبزه در جوی‌ها و نهرها و رودخانه.ها انداخته شود و باعث آلودگی محیط زیست شود.

🌿 گذاشتن سبزه‌ها روی خودرو و بردن آن به جاده‌ها نیز باعث افزایش تصادفات رانندگی می‌شود.

🌿 در سیزده‌به‌در پای درختان و در بوته‌زارها آتش روشن نکنیم و آتش‌هایی را که در محیط طبیعی روشن می‌کنیم، پس از ترک طبیعت حتما خاموش کنیم.

🌿 یک کپسول آتش نشانی کوچک مخصوص خودرو همراه داشته باشیم.

🌿 از ریختن بازمانده غذا و دیگر زباله‌ها به طبیعت خودداری کنیم و زباله‌ها را در کیسه زباله جمع آوری و با خود به شهر بیاوریم و به رفتگر شهرداری تحویل دهیم.

🌿 از بستن تاب به شاخه درختان جوان خودداری کنیم.

🌿 درختان سپیدار (کبوده) کهنسال، دچار پوسیدگی تنه یا درون قرمزی می‌شوند که باعث شکسته شدن از محل پوسیدگی با وزش باد یا ضربه می‌شوند. پس زیر این درختان ننشینیم و به ساقه‌های این درختان تاب نبندیم.

🌿 از شکار و صید گونه‌های مختلف جانوری و به ویژه صید‌ماهی پرهیز کنیم.

🌿 هنگام گره زدن سبزه، مراقب باشیم به گیاهان آسیب نزنیم و از چیدن گل و گیاه خوددرای کنیم.

با طبیعت مهربان باشیم تا سیزده به دری سالم و شاد داشته باشیم.

@SHAHINSEPANTA
@JASHNHA2
دختران و پسران جوان در "سیزده به در" دو سبزه را با نیت پیوند با زوج مناسب یا مورد نظر خود به هم گره می‌زنند و این دو سبزه در حقیقت نماد "مهری و مهریانی" (نخستین زوج بشر) هستند.
@jashnha2
سیزده به در
مهوش
🎵 نام ترانه: ترانه قدیمی سیزده‌به‌در

◀️ خواننده: مهوش

بهترین ترانه‌ها برای ایران، در ایران‌ترانه:
@IRANI_TARANEH
@JASHNHA2
@YadeAyyaam
سیزده بدر - امیر رسائی
🎵 نام ترانه: سیزده‌به‌در

◀️ خواننده: امیر رسایی

بهترین ترانه‌ها برای ایران، در ایران‌ترانه:
@IRANI_TARANEH
@JASHNHA2
سیزده به در
شهرام آریا
🎵 نام ترانه: سیزده‌به‌در

◀️ خواننده: شهرام آریا

بهترین ترانه‌ها برای ایران، در ایران‌ترانه:
@IRANI_TARANEH
@JASHNHA2
‍ ‍ سبزه گره‌زدن به یاد پیوند مهری و مهریانی

شاهین سپنتا

🌱 سبزه گره‌زدن یکی از آیین‌های سیزده‌به‌در و به معنای گره‌زدن زندگی خود با طبیعت است با این آرمان که همیشه زندگی سبز داشته باشیم.
اما در پس این رفتار نمادین باوری زیبا و کهن، بسیار متعالی و انسانی نهفته است.

دختران و پسران جوان در روز «سیزده‌به‌در» دو سبزه را با نیت پیوند با زوج مناسب یا مورد نظر خود به هم گره‌می‌زنند و این دو سبزه در حقیقت نماد «مهری و مهریانی» (نخستین زوج بشر) هستند.

🌱 در باور‌های کهنسال ایرانی، مهری و مهریانی (مشی و مشیانه) نخستین زوج بشر در زمین بودند که به صورت دو گیاه از نطفه کیومرث (نخستین انسان) رویدند و با پیچش و پیوند با هم از «گیاه‌پیکری» به «انسان‌پیکری» درآمدند، روان مینوی یافتند و نسل بشر در گیتی از آنان پاگرفت.

🌱 مهری و مهریانی (نخستین زوج آدمی) در باورهای ایرانی جایگاهی بس فراتر نسبت به باورهای سایر ملت‌ها دارند.

👈 جایگاه آن‌ها از این نظر بلندتر است که از خوردن میوه ممنوعه (سیب یا گندم) منع نشدند بلکه اهورامزدا به آنان کشت گندم، دامداری، خانه‌سازی، هنر، پیشه و هم‌آغوشی آموخت؛ از جایی همچون بهشت رانده نشدند، بلکه در زمین خاکی پدید آمدند تا با آموزه‌های اهورایی (اندیشه نیک، گفتار نیک، کردار نیک) زمین را بهشت سازند؛ یکی از دنده دیگری پدید نیامد (تحقیر جنسیتی در میان نبود) بلکه هر دو در کنار هم و با هم رویدند و بالیدند.

🌱 مهری و مهریانی، (در پیوند با هم گیاهی به نام مهرگیاه یا مردم گیاه هستند) بر روی زمین رویدند؛ این دو وظیفه دارند با یاری یکدیگر زمین را از وجود اهریمن پاک کنند، هر دو همسان (همانند) و همبالا (هم‌اندازه) هستند (تاکید بر اصل برابری زن و مرد از ابتدای خلقت) و تن آنها چنان به هم پیوند می‌خورد که شناخت یکی از دیگری به آسانی ممکن نیست (هیچ یک بر دیگری برتری جنسیتی ندارد)؛ زندگی مهری و مهریانی در زمین با اقرار به آفریدگاری اهورامزدا و نبرد با اهریمن (اندیشه بد، گفتار بد، کرداربد) آغاز می‌شود.

🌱 بر این پایه، در باورهای ایرانی داستان آفرینش آدمیان با بهار طبیعت در هم گره‌می‌‌خورد و همه ساله به هنگام نوروز و در روز تیر از ماه فروردین دختران و پسران جوان با گره زدن سبزه، به یاد «مهری و مهریانی» (نخستین زوج آدمیان) در اندیشه پیوند و خوشبختی هستند.
@jashnha2
@SHAHINSEPANTA
🌺 سروش‌روز و فروردین‌ماه، فرخنده باد.
👈 جشنی به نام «سروشگان» نداریم.

شاهین سپنتا

روز هفدهم هر ماه در گاهشماری خورشیدی ایرانی «سروش‌روز» نام دارد. در فرهنگ ایران سروش‌روز به ویژه در فروردین‌ماه از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است.

سروش، نام یکی از ایزدان (یاران ستودنی‌ پروردگار) به معنی «شنیدن»است که منظور از آن «با جان و دل شنیدن» یا «سراپا گوش‌شدن» برای گوش سپردن به پیام آفریدگار است.

سروش، یار دیرین ایزدمهر است و «مهر و پیمان» میان مردمان و مهر و پیمان با پروردگار را می‌پاید.

سروش، مردمان را به باژگرفتن و ستایش پروردگار فرامی‌خواند.
سروش مردمان را فرامی‌خواند تا همه تن گوش شوند و پیامش را که بیداری درون است، بشنوند.

سروش‌باژ، سپاس و درود پروردگار است که مردمان در هنگام بامدادان که خروس (پیک سروش) بانگ برمی‌آورد، پس از بیدارشدن و پادیاب (دست‌نماز) بر زبان جاری می‌کنند.

از آیین‌های این روز نیک و فرخنده، باژگرفتن (زمزمه‌کردن و به آرامی نیایش‌‌خواندن) در نیایشگاه، گستردن خوان و باژگرفتن در هنگام خور و نوش، و سپاس‌مندی از داده‌های اهورایی است. در کتاب پهلوی «بندهش» از گل «خیری سرخ» ویژه سروش نام برده شده است.

نمونه‌هایی از این باژ(واژ)گرفتن را در بخش‌هایی از اوستا همچون «سروش‌باژ»، «سروش‌یشت سرشب» (هر شب پیش از خواب خوانده می‌شود)، و «سروش‌یشت هادخت»، می‌توان یافت.

اگرچه در متون کهن که به جشن‌ها و آیین‌های ایرانی پرداخته‌اند به اهمیت سروش‌روز به ویژه در فروردین‌ماه پرداخته شده است، ولی در هیچ کدام از کتاب‌‌ها همچون آثارالباقیه، التفهیم، زیج‌سنجری، روضه المنجمین و... واژه «سروشگان» وجود ندارد.

«سروشگان»، واژه‌ای ساختگی است که چندسال پیش برای نخستین‌بار نویسنده کتاب «راهنمای زمان جشن‌ها....» بر وزن تیرگان و مهرگان و... آن را برساخته است و از راه همان کتاب، در وبگاه‌ها و نشریات رایج شده است، ولی پشتوانه تاریخی و واژه‌شناسی ندارد.
@jashnha2
🌿 بُستان‌افروز،
گل ویژه فروردین و جشن فروردین‌گان

شاهین سپنتا


فروردین، جمع واژه «فَرورد» است. این واژه در زبان پارسی باستان «فَروَرتی» برابر واژه «فَرَوَشی» اوستایی و «فَرَوَهر» پهلوی است و جمع آن «فَروَرتین» بوده است.

«فروشی» نام پنجمین نیروی مینُوی آفریدگان و به معنای «پشتیبانی کردن و پناه دادن» است. نخستین ماه سال و نوزدهمین روز ماه در سال خورشیدی نیز «فروردین» نام دارد، از این روی به فرخندگی این همنامی، جشن فروردین‌گان (فروردین روز در فروردین‌ماه یا ۱۹ فروردین‌ماه) برگزار می‌شود.

 در کتاب پهلوی «بندهش» آنجا که «درباره چگونگی گیاهان» سخن به میان می‌آید، از میان گل‌ها، «بُستان‌افروز» یا «بوستان‌افروز» یا «بوی‌ستان‌ابروز» گل ویژه فروردین معرفی شده و آمده است: «...این را نیز گوید که هر گلی از آن امشاسپندی است؛ و باشد که گوید:...بُستان‌افروز فروردین را ... خویش است...»

اما پرسش اینجاست که بر اساس دانش گیاه‌شناسی امروز منظور از گل بُستان‌افروز نامبرده شده در متون کهن ایرانی کدام گل است؟

‌‌برای آشنایی بیشتر با بُستان‌افروز به متون کهن ادب فارسی نگاهی می‌اندازیم. سعدی، منوچهری دامغانی، حکیم‌سنایی، کلیم کاشانی، سیدای‌نسفی (شاعر تاجیک)، واعظ قزوینی، علی‌شیر‌نوایی، غضایری‌رازی در سروده‌های خود از بُستان‌افروز یاد کرده‌اند و گاه رنگ باده و رخسار را به آن تشبیه کرده‌اند. وحشی بافقی در قصیده‌ای از بُستان‌افروز چنین یاد می‌کند:

ای خوشا خلعت نوروزی بُستان‌افروز
جامه از اطلس زنگاری و تاج از مخمل
 
در منظومه «رمزالریاحین» که توسط  «محمد‌هادی‌کاشانی» مشهور به «رمزی‌کاشانی» از شاعران دوره صفوی و هم‌دوره شاه عباس دوم، در وصف اصفهان و مناظره گل‌های «باغ هزارجریب‌ نو» در اصفهان سروده شده است از این گل با نام «زلف‌عروسان» نام برده می‌شود و در بخشی زیر عنوان «گفتگوی زلف عروسان در تعریف خویش» آمده است:

چو بشنید این سخن زلف‌عروسان
فروزان گشت چون تاج‌خروسان

بگفتا کی به رنگ من گُلی هست‌
که من در کشور حُسنم زبردست

مرا باشد نشاط از حُسن دلبر
که دارم چهره چون یاقوت احمر

فروزان خوشه های لعل و مرجان
به کف دارم عیان از بهر احسان

همین خواهم نثار یار ساز
از او هر گوشه صد گلزار سازم

ز بس گشتم ز رنگینی گران‌بار
سر افکندم به‌سان شاخ پربار

منم زلف عروس باغ و بُستان
بُود زلف عروسان رشته جان

عروس باغ را زلف رسایم
به هر جانب که افتم خوش نمایم

به رنگم در جهان رنگی نباشد
کسی را حد نیرنگی نباشد

ز حُسن خود فزون از این چه گویم
که دل‌ها گشته خون در تار مویم

ابیات بالا نشان می‌دهد که در ایران از دیرباز تاکنون گل بُستان‌افروز را می‌شناختند و اگرچه برخی از انواع آن خواص دارویی نیز دارد و بیشتر انواعش بوی چندانی ندارد اما به خاطر زیبایی‌اش در باغ‌ها و بوستان‌ها کاشته‌ می‌شود و از روی شکل ظاهری‌اش، برخی گونه‌ها به «تاج خروس» معروف شده است و برخی از گونه‌های دیگر بستان‌افروز رشته‌ای را که به شکل رشته‌های آویخته است، «زلف‌عروسان» نامیده‌اند.

در فرهنگ‌نامه‌های گوناگون آمده است که «بُستان افروز» گلی است سرخ رنگ مایل به بنفش و بی‌بو با دانه‌های گِرد، ریز و براق و سیاه که آن را با نام‌های دیگر‌ همچون‌ تاج‌خروس، تاج‌خروسک، تاج‌افشان، گل‌یوسف، زلف‌عروسان، گیس‌عروس، گل‌حلوا، باروتک، حور‌اسفند، بارونَک (در منظریّه در شمال تهران ) و سُرخ مَغز (در بَردسیرِ کرمان )، بُستانْ‌گولی (در آذربایجان) و آشکِنی و تولْکی اوتی (در اردبیل) و چاووش‌تَرِه (در خلخال) گویند و به گفته ابوریحان بیرونی در  کتاب «صیدنه» در شهر دیار بکر «زینة‌الریاحین» نیز گفته می‌شده است.

بُستان‌افروز یا تاج‌خروس از تیره تاج‌خروسان یا Amaranthaceae است و گیاه‌شناسان، یازده نوع از آن و یک دورگه آمیخته از جنس آمارانتوس و یک نوع کلزیا را در حوزه جغرافیایی فلورِ ایران (شامل ایران، افغانستان، بخشی از باختر پاکستان، شمالِ عراق، جمهوری آذربایجان، و ترکمنستان) بازشناخته و توصیف کرده‌اند. 

@shahinsepanta
@jashnha2
گل بُستان‌افروز (تاج خروس)، گل ویژه فروردین و جشن فروردین‌گان (۱۹فروردین‌ماه)
@JASHNHA2
🌿 گلی گشو/ گرگشو، آیینی ایرانی در ماه رمضان

✍️ شاهین سپنتا

👈 بخش نخست
@shahinsepanta

رمضان، نهمین ماه سال در گاهشماری هجری قمری و زمان انجام اعمال و فرائض روزه (صیام) است. افزون بر اعمال متداول رایج بین عموم مسلمان در ماه رمضان، برخی از سنت‌های محلی متنوع و جشن‌های اقوام و ملت‌های مختلف به ماه رمضان راه یافته است.
برای نمونه در برخی سالنامه‌های قدیمی ایرانی، سیزدهم ماه صفر و آخرین چهارشنبه ماه صفر را روز جشن دانسته‌اند چنان‌که در«سالنامه دولت علیه ایران» در دوران قاجار، چهارشنبه آخر ماه صفر را «چهارشنبه سوری» نام نهادند و پختن «آش ابو دردا» نیز که از سنت‌های مراسم قاشق‌زنی در جشن چهارشنبه‌سوری است در آخرین چهارشنبه ماه صفر انجام می‌شد.

نمونه دیگر، جشن کلوخ انداز/ کلوخ‌اندازان است که در آخرین روز از ماه شعبان در تقویم هجری قمری و پیش از آغاز ماه رمضان برپا می‌شود. این جشن که به نام «برغندان» نیز شناخته می‌شود از سده‌های چهارم و پنجم هجری‌قمری در میان مسلمانان ایران همراه با گشت و گذار و شب‌نشینی و شادنوشی معمول بوده است. واژه «برغندان» یا «برقندان» نیز صورت دیگر واژه «بارکندان» یا «باری گندان» ارمنی است.

نمونه دیگر از آمیختگی آیین‌های ایرانی با تقویم هجری قمری که موضوع اصلی این نوشتار است، جشن گرگشو/ گره‌گشو/ گلی‌گشو نام دارد.

گرگشو، که در برخی مناطق عرب‌زبان به «گرگیعان» یا «قرقیعان» تبدیل شده، در شب ۱۵ ماه رمضان در استان بوشهر، استان هرمزگان و شهرهای استان خوزستان همچون اهواز، شادگان و آبادان، خرمشهر، حمیدیه، دزفول، شیبان، ملاثانی، رامهرمز، شوش، ویس، سوسنگرد، کوت عبدالله، و سربندر برگزار می‌شود.

در این آیین، کودکان دختر و پسر، پس از افطار در حالی که لباس‌های محلی بر تن دارند و کیسه‌هایی بر گردن انداخته‌اند یا در دست دارند با برهم کوبیدن سنگ‌های کوچکی که به دست دارند با خواندن شعرهای ویژه این روز به در خانه همسایه‌ها برای جمع‌آوری عیدی و شیرینی می‌روند. این مراسم تا پاسی از شب پانزدهم ماه رمضان ادامه می‌یابد.

شیخ سالم چُحیلی رئیس انجمن صابئین مندایی ایران از اهواز در گفتگو با این نگارنده گفت: «در زمانی که ما کودک بودیم همراه با دیگر بچه‌های اهوازی در شب گرگیعان در محله می‌گشتیم و شعرهای مربوط به گرگیعان را می‌خواندیم و از همسایه‌ها معمولا آرد جمع آوری می‌کردیم و با آن آرد نان پخته می‌شد و بین دیگران تقسیم می‌شد. البته بجز آرد گاهی پول یا مواد غذایی دیگر نیز به کودکان داده می‌شد.»
در روستاهای شهرستان بوشهر، آیین شبانه گلی گشو (گرگشو) در شب ۱۵ ماه رمضان و آیین های دیگر همچون دم دم سحری، آیین آبی‌بنوش، عید تلخک از مهم‌ترین سنت‌های قدیمی رمضان است.

در «بی‌شهر» که در ۲۰ کیلومتری جنوب غربی بندر بوشهر واقع است در شب گلی‌گشو، دسته‌هاى مختلف کودکان که عمده آنان از بچه‌هاى فقیر تشکیل مى‌شود با در دست داشتن کیسه و سردادن جملاتى نظیر «گره‌گشو سرت بشور، با آرد شو» اهالى را از آمدن خود به در خانه ها آگاه می‌کنند و مردم نیز با ریختن برنج، گندم و تنقلات دیگر در کیسه‌هایشان با هدف گشوده شدن مشکلات از آنان پذیرایى مى‌کنند.

در روستای کُردَوان سفلی (از توابع بخش کاکی شهرستان دشتی در استان بوشهر) «گِلی» درست کردن یکی از آیین‌های مردمان روستاها در سالی است که باران نمی‌آید یا دیر باران می‌آید.

در چنین هنگامی، فردی را به عنوان «گلی» انتخاب می‌کنند و لباس‌های «گلی» عبارت است یک کُت کهنه همراه پیراهن بلند و صورتش را با یک پارچه می‌پوشانند تا شناخته نشود. زنگی نیز به گردنش می‌اندازند. عنانش را به دست یک نفر می‌دهند و بقیه پشت سر گلی در محل می‌گردند و به خانه‌ها سر می‌زنند و شعر می‌خوانند.

👈 ادامه در بخش دوم »»»»

@shahinsepanta
@jashnha2
🌿 گلی گشو/ گرگشو، آیینی ایرانی در ماه رمضان

✍️ شاهین سپنتا

👈 بخش دوم و پایانی

@shahinsepanta

آیین ایرانی گره‌گشو، در برخی کشورهای عربی نام‌های متفاوت ولی مشابهی دارد.
اهالی جنوب عراق به آن «کرکیعان» می‌گویند. در کشورهای حاشیه خلیج فارس، بحرینی‌ها آن را «قرقاعون»، قطری‌ها به نام «قرنقعوه» و مردم کویت و عربستان به نام «قریقعان» می‌نامند. این آیین در کشور عمان نیز «قرنقشوه» نامیده می‌شود.

برخی باورمندند که در میان مردم عرب خوزستان چون گاهی، قاف را گاف تلفظ می‌کنند پس آیین «قرقیعان» با تلفظ محلی «گرگیعان» خوانده می‌شود این در حالی است که تداول اشکال کهن و ایرانی‌تر نام این آیین یعنی گلی‌شو/ گرگشو/ گره‌گشو در برخی شهرها نشان می‌دهد که گرگیعان بر کرکیعان و قرقیعان تقدم دارد و حرف «گ» که در گویش و نوشتار عرب‌زبانان ایران متداول است در بین عرب‌های کشورهای همسایه به «ق» تبدیل شده است و این واژه اشکال متفاوت یافته است. به ترتیب: گرگشو - قرنقشوه (گرنگشوه)- قرنقعوه (گرنگعوه)-قرقاعون (گرگاعون)- قرقیعان (گرگیعان).

نظر به این که یکی از صورت‌های کهن‌تر این آیین که در پیوند بیشتر با دیگر نواحی ایران است، در برخی مناطق استان بوشهر «گلی‌گشو» نام دارد و نظر به این که سنت ساختن «تندیسک گِلی» یا پوشاندن «تن‌پوش گِلی» بر تن سردسته گروه در این مناطق رایج است، از دیدگاه این نگارنده شاید «گلی‌گشو» بر «گرگشو» تقدم داشته باشد.

البته نظر به قواعد زبان‌شناسی با قطعیت نمی‌توان چنین نظری را تایید یا رد کرد و همچنین روشن نیست که نام «گلی» در این ترکیب و به عنوان نام یک چهره خیالی یا عروسک سنتی اشاره‌ای دور به فروهر درگذشتگان دارد؟ و یا در ترکیب «گلی گشو» ردپایی از ماه- خدای هوریانی‌ها به نام «کو‌شوه» را می‌توان یافت و «گلی‌گشو/گلی‌گوشو» ممکن است «گل کو شوه» باشد (گلی/ گل/ گال به معنی بزرگ یا سرور) و به همین دلیل، این سنت‌ها و سرودها و نیایش‌ها در نیمه ماه رمضان یا شعبان که بدر کامل است، انجام می‌شود.

در سال های اخیر، برای این آیین ایرانی بُن‌مایه‌های مذهبی نیز بر شمرده‌اند اما نظر به گستردگی این آیین در نواحی مختلف ایران و شباهت‌ها و اشتراک‌های غیر قابل انکار در نام و شیوه برگزاری این آیین، نگارنده بر این باور است که گلی‌گشو یا گره‌گشو یا گرگیعان یک آیین کاملا ایرانی است.

آیین مشابه گلی گشو، «هوم بابا» از سنت‌های ماه رمضان در کاشان، سفیدشهر (نصرآباد)، آران و بیدگل، فین، ابیانه، جوشقان قالی، روستای دشت لتحر (از توابع بخش مرکزی شهرستان کاشان) است. در گذشته رسم چنین بود که در شب پانزدهم رمضان (میلاد امام حسن مجتبی) بعد از افطار «هوم بابا» برگزار می‌شود.

در نوش‌آباد کاشان این آیین را «هوربابایی» می‌نامند. آیین‌های هوربابا شباهت‌های زیادی به دیگر جشن‌های پیشواز نوروز و آتش همچون سده و هیرومبا، و چهارشنبه‌سوری دارد.

در شب هوم بابا، کودکان در کوچه‌ها راه می‌افتند و اشعاری زمزمه می‌کنند. مردم قبلا با تهیه خوراکی منتظر آمدن کودکان هستند.

در کرمان مشابه همین مراسم در ماه رمضان و با نام «الله رمضونی» و «کلیدزنی» برگزار می‌شود.

👈 متن کامل این جستار و منابع آن را در پیوندنشانی زیر پیگیری کنید:

https://drshahinsepanta.blogsky.com/1395/05/09/post-1105/

@shahinsepanta
@jashnha2
#ایران‌یکپارچه_یک‌ملت_یک‌تقویم

چرا برای برگزاری جشن‌های ایرانی باید از تقویم رسمی کشور استفاده کنیم؟

✍️ شاهین سپنتا

1️⃣ اهمیت علم نجوم و دانش گاهشماری:

بر بنیان دانش گاهشماری، سال در تقویم رسمی ایران، سال خورشیدی اعتدالی یا فصلی یا طبیعی نامیده می‌شود. سال اعتدالی یا فصلی یا طبیعی، سالی است که طول آن با فصول چهارگانه در ارتباط است و مدت فصول تاثیر مستقیمی بر تقسیم طول سال به چهار بخش دارد. اول فروردین آغاز بهار، اول تیر آغاز تابستان، اول مهر آغاز پاییز و اول دی آغاز زمستان است.
نکته مهم و بسیار قابل توجه در این گاهشماری که نشان از دقت کم‌نظیر آن دارد این که در نیم‌کره شمالی زمین، مدت فصل‌های گرم سال یعنی بهار و تابستان در مجموع تقریبا ۱۸۶ شبانروز است یعنی فصل بهار حدود ۹۲/۸ روز و فصل تابستان حدود ۹۳/۶ روز است. مدت فصل‌های سرد سال یعنی پاییز و زمستان نیز ۱۷۹ شبانروز است، یعنی فصل پاییز حدود ۸۹/۷ شبانروز و فصل زمستان حدود ۸۹ شبانروز است. پس تابستان طولانی‌ترین فصل سال و زمستان کوتاه‌ترین فصل سال است.
به این ترتیب طبق قانون طبیعت، در گاهشماری خورشیدی رسمی هر سال در حدود ۳۶۵ شبانروز است که به چهار فصل و هر فصل به سه ماه تقسیم می‌شود؛ پس به طور طبیعی و روشمند در فصل‌های گرم یعنی بهار و تابستان مدت ماه‌ها ۳۱ روز و مدت ماه در فصل‌های سرد سال، پنج ماه ۳۰ شبانروزی و یک ماه ۲۹ شبانروزی (در سال کبیسه ۳۰ شبانروز) خواهد بود و آغاز فصول کاملا بر آغاز ماه‌های فروردین، تیر، مهر و دی منطبق است.
ناگفته پیداست که بنیان همه جشن‌های ایرانی بر فصل استوار است؛ حتی بنیان جشن‌هایی که به اصطلاح «جشن‌های ماهانه» می‌نامیم بر فصل استوار است. چون هر سال به چهار فصل و هر فصل به سه ماه تقسیم می‌شود.

2️⃣ احترام به دست‌آوردهای علمی ایرانیان:

برترین ویژگی گاهشماری رسمی کشور این است که همه ویژگی‌های برجسته گاهشماری‌های پیش از خود را دربرگرفته و با بازنگری‌های لازم، با دانش گاهشماری و نیازهای جامعه انطباق کامل یافته و به عنوان دقیق‌ترین تقویم جهان، یکی از سرمایه‌های ملی ایرانیان شناخته می‌شود. پس بر همه ایرانیان بایسته است که در حفظ و گسترش این میراث ملی و فرهنگی کوشا باشند.

3️⃣ احترام به دین و باور همه ایرانیان:

جشن‌های ایرانی، چه جشن‌های فصلی همچون نوروز و یلدا (چله)، چه جشن‌های ماهانه همچون مهرگان و اسفندگان و چه جشن‌های دیگر همچون «سیرسور» و «چهارشنبه‌سوری» و «سیزده‌به‌در» هیچ‌کدام دینی نیستند. جشن‌های ایرانی بنیان‌های طبیعی، گاهشماری، استوره‌ای، زیست‌محیطی و اخلاق‌محور دارند. همین بنیان‌های فراگیر باعث ماندگاری این جشن‌ها در طول تاریخ توسط همه ایرانیان با هر دین و مذهب شده است. امروز نیز شایسته است به جای تلاش برای رنگ و روی دینی دادن به این جشن‌ها بر اشتراکات انسانی و ملی آنها تاکید کنیم.

4️⃣ همبستگی ملی:

اگر همه ایرانیان با هر دین، مذهب، مرام و مسلک برای برگزاری همه جشن‌های ایرانی از یک تقویم رسمی و قانونی استفاده کنند، برپایی یکپارچه این جشن‌ها خود به عامل مهم و موثری در ایجاد همبستگی ملی تبدیل خواهد شد.

5️⃣ همبستگی با ملت‌های هم‌ریشه:

گاهشماری افغانستان با گاهشماری ایرانی (بجز تفاوت در نام ماه‌ها) همسان است. در سرزمین‌های کردنشین نیز گاهشماری کردها خورشیدی است. همبستگی تقویمی با ملت‌های هم‌ریشه می‌تواند زمینه تحقق «اتحادیه نوروز» یا اتحادیه کشورهایی با فرهنگ ایرانی را فراهم آورد. یکی از نمودهای این نزدیکی، جشن چله یا یلداست که در سال‌های اخیر در تاجیکستان، افغانستان و کشورهای آسیای میانه و قفقاز مانند ازبکستان، ترکمنستان، آذربایجان و ارمنستان در ۲۱ دسامبر (سی‌ام آذر‌ماه) برگزار می‌شود.

6️⃣ احترام به قانون:

در سال ۱۳۰۴ خورشیدی و با کوشش بزرگانی همچون «ارباب کیخسرو شاهرخ» نماینده زرتشتیان در مجلس شورای ملی، «گاهشماری هجری خورشیدی» بر پایه مبانی گاهشماری جلالی اما با اصلاحات موثر و لازم و انطباق دقیق‌تر آن با دانش گاهشماری به جای «تقویم هجری برجی» به تصویب رسید و رسمیت یافت. احترام به قانون گاهشماری ملی و رعایت آن وظیفه همه شهروندان ایرانی، سازمان‌های مردم‌نهاد و نهادهای فرهنگی است.

7️⃣ نیاز به نظم اجتماعی:

جامعه برای هر فعالیت همگانی به نظم نیاز دارد. استفاده از تقویم‌های متفاوت برای برگزاری جشن‌های مشترک، جامعه را با بی‌نظمی روبرو می‌کند. در صورت استفاده همگان از تقویم رسمی و قانونی که در دسترس همه ایرانیان است، نظم اجتماعی و هماهنگی برای برگزاری همزمان جشن‌ها فراهم خواهد شد.
@jashnha2
@SHAHINSEPANTA

#ایران‌یکپارچه_یک‌ملت_یک‌تقویم
ای ایران ای مرز پرگهر
ای خاکت سرچشمه هنر

دور از تو اندیشه بدان
پاینده مانی تو جاودان

ای دشمن! اَر تو سنگ خاره‌ای، من آهنم
جان من فدای خاک پاک میهنم

مهر تو چون شد پیشه‌ام
دور از تو نیست اندیشه‌ام

در راه تو کی ارزشی دارد این جان ما؟
پاینده باد خاک ایران ما...

@shahinsepanta
@jashnha2
سوم اردیبهشت، جشن اردیبهشت‌گان یا گلستان جشن، فرخنده باد.
🌸 گل مرزنگوش نماد اردیبهشت و جشن اردیبهشت‌گان است 👈
yon.ir/Ffqfb
🌸 جشن اَردیبهشت‌گان، سوم اردیبهشت‌ماه فرخنده باد.

شاهین سپنتا 

واژه «اردیبهشت» در گات‌ها به صورت «اَشَه» آمده است. «اشه» یا «اَشا» به معنی «راستی» و درستی، هنجار و سامان هستی، و یا نظم آفرینش می‌باشد.

در اوستای نو، اردیبهشت به صورت «اَشَه‌‌وَهیشتَ» به معنی «بهترین اَشَه» یا «بهترین راستی» یکی از امشاسپندان (فروزهای پاک و جاوید اهورامزدا) است که خاستگاهش خرد اهورایی است.

در گاهشماری ایرانی، دومین ماه سال و سومین روز هر ماه به نام «اَردیبهشت» است؛ از این روی در اردیبهشت‌روز (سومین روز) از اردیبهشت‌ماه، به فرخنگی این همنامی، جشن اَردیبهشت‌گان از جشن‌های آتش برگزار می‌شود.

مسعود سعد سلمان، سراینده نامدارِ ایرانی، در دوازده قطعه، از ۱۲ ماه ایرانی و در سی قطعه، از نام روزهای ماه ایرانی یاد کرده است. چند بیت از این سروده‌ها درباره اردیبهشت‌ماه و اردیبهشت‌روز، چنین است:

  بهشت است گیتی ز اردیبهشت
حلال آمد ای مه، می اندر بهشت 

به شادی نشین هین و می خواه مِی
که بی مِی نشستنت زشت است زشت
***
اردیبهشت روز است، ای ماه دلستان
امروز چون بهشت برین است بوستان

زان باده که خرم ازو گشت عیش و عمر
زان باده که گردد ازو تازه طبع و جان 

بر بنیان یک باور کهن، امشاسپند اردیبهشت نگاهبان گیاهان روی زمین است و به یاری او بود که اهورامزدا هنگام آفرینش، گیاهان را برویانید. شاید بر این بنیان است که از اردیبهشتگان با نام دیگر «گلستان جشن» نیز نام برده‌اند.


🌸 بر این پایه، آیین های ویژه جشن اردیبهشت‌گان را چنین می‌توان بر شمرد:

گستردن خوان سبز به نشانه زمین سبز و نهادن گل‌های بهاری همچون مرزنگوش و یا گل سوری یا گل سرخ آتشی بر این خوان گسترده، افروختن آتش در آتشدان یا افروختن شمع و نهادن آتش فروزان بر خوان اردیبهشتگان، پوشیدن تن‌پوش سپید، نیایش فردی و همگانی و خواندن اردیبهشت‌یشت، شادمانی‌ همگانی و‌ گلگشت بهاری. پختن و خوردن کاله‌جوش از دیرباز در بهار رایج بوده است.

@shahinsepanta   
@jashnha2
HTML Embed Code:
2024/04/27 00:03:40
Back to Top