📌نکاتی در مورد روان‌درمانی به مناسبت روز روانشناس | امیر حسین کمیجانی


اصرار برای درمانگر خوبی بودن و نگهداشتن‌ مراجعین مان بیش از هر عملی سبب گریختن‌ آنها خواهد شد. لزوم و ضرورت حضور ما لازم است برای آنها به تدریج احساس شود و این صرفا با ایستادن در فاصله‌ای از آنها رخ خواهد داد که نه آنچنان دور است که دیدنی نیست و نه آنچنان نزدیک و در دسترس که اشتیاق را از بین می‌برد و ما را از ابژه‌ی مهمی شدن برای آنها دور می‌سازد.

مهمترین چیزی که مراجعین مان از‌ ما درونی خواهند کرد "ایمان" است؛ ایمان به اینکه ما در جایگاه و نقش درستی برای آنها ایستاده‌ایم؛ درمانگری امن، قدرتمند و در عین حال مراقب؛ یافتن این نقطه و قرار گرفتن در آن شاید سخت‌ترین وظیفه‌ی ما باشد.

مهلک‌ترین و باثبات‌ترین دشمن ما درمانگران خودشیفتگی است؛ احساس آنکه ما بر گردن دیگران حق داریم و انسانها و بیمارانمان به ما بدهکارند و بایستی این بدهی را پرداخت کنند والا ما مجاز به تحقیر و سرزنششان هستیم. تمام انحرافات و کارشکنی‌هایی که ممکن است از سوی ما در طول روان‌درمانی‌ِ مراجعینمان رخ دهد از توبره‌ی این خصلت نامیمون‌ سربلند‌ می‌کند؛ بالاخص رابطه‌ی جنسی با آنها. این‌ مساله اهمیت دوچندانی پیدا می‌کند آن هنگام که تحقیقات به ما نشان می‌دهند که رگه‌ها یا اختلال شخصیت خودشیفته در ما روان‌درمانگران بسیار شایع است.

شاید دردناک‌ترین لحظه‌ی روند جلسات آن هنگامی باشد که حس می‌کنیم علارغم‌ انرژی و توجهی که صرف مراجعی‌ نموده‌ایم در نهایت، او ما و فرایند درمان را devalue کرده و از نزد ما برای همیشه می‌رود.

دو نکته در این مورد می‌تواند در این لحظات به ما یاری رساند:
1_ اندیشه در اینکه چرا برای این مراجع این چنین وقت و انرژی زیادی را صرف نموده‌ایم.
2_ وسعت دادن هر چه بیشتر توانایی سوگواری در خود. یادمان نرود که سوگواری صرفا از جانب مراجع در انتقال رخ نخواهد داد.
ما نیز برای تک تک مراجعینمان لازم است زمانی سوگواری نماییم؛ برای از دست دادن آنها، و حتی برای هر مرحله از رشد آنها!

اگر روزی احساس کردیم این شغل، به تن‌ ما مناسب نیست، اولین جایی که لازم است جهت پرداختن به آن رجوع‌ نمائیم روانکاو ماست. احتمالا ریشه‌ی این احساس به رابطه‌ی ما با روانکاومان بازمی‌گردد و‌ مساله لزوما عدم‌ تناسب شغلی نیست.

آنچه که از درون‌‌ ما به مراجعین مان منتقل‌ می‌گردد لازم است از کانال چهارچوب‌ها و اصول روان‌درمانی عبور نماید. لذا در روان‌درمانی محبت بی قید و شرط جایگاهی ندارد. رشد و بلوغ بدون قاعده و مرز هرگز در آدمی رخ‌ نخواهد داد. ایستادگی بر این مرزها هر چند سخت اما از ابتدا تا انتهای پروسه‌ی روان‌درمانی سبب شکل‌گیری هسته‌ی self مراجعینمان به گونه‌ای می‌گردد که در عین مستحکم بودن، منعطف و نفوذپذیر نیز خواهد بود؛ مستحکم و نفوذپذیر!

دو ویژگیِ به ظاهر متضاد که حضور هم‌زمانشان مشخصه‌ی اصلی سلامت نفس آدمی است. این دو خصلت در روانکاوی به دو‌ ایده‌ی ابژه‌ی بد و خوب متصل‌ می‌گردند که نبود هر یک سبب ابتر باقی ماندن پروسه‌ی تحلیل یا درمان مراجع خواهد شد.

شک کردن به خود مهمترین شاقولی است که‌ می‌تواند در جلسات تحلیلی ما را از آسیب زدن به مراجعینمان برحذر دارد. وقتی با‌ مراجعینمان در آشوب و گمراهی غرق خواهیم شد که دیگر به آنچه که تصور می‌کنیم در مورد رابطه‌ی ما با آنها درست است شک ننماییم.

قطعا برخی از مولفه‌های هوشی در درمانگرِ به انداره‌ی کافی خوبی شدن نقش مهمی خواهند داشت اما در نهایت آنچه که مهم‌تر است داشتن پتانسیل healing در ماست که بیشتر به استعدادی درونی می‌ماند؛ استعدادی که لزوما در وجود همه‌ی ما چنین‌ پتانسیلی (بالقوه یا بالفعل) وجود ندارد. فرقی نمی‌کند با چه رویکردی باشیم، مراجعین "در نهایت" از ما و فضای جلسات، احساس ترمیم شدن یا بهبود یافتن را طلب می‌نمایند و نه اینکه تا چه اندازه باهوش، خوش‌کلام، جذاب و ... هستیم.

هر چند تمامی این ویژگی‌ها ممکن است در ابتدا سبب جذب مراجعینمان گردد اما در نهایت این ترمیم‌شدگی صرفا با استعداد ذاتی درمانگر در healing است که رخ خواهد داد؛ هوش و تکنیک در این میان نقش واسطه‌ یا میانجی را ایفا‌ می‌نمایند که البته ترمیم در فضای روان‌درمانی بدون میانجی‌گریِ این دو و ویژگی‌ها و عوامل متعدد دیگری که همگی به آنها واقفیم رخ نخواهد داد.

▫️منبع:
@amirkomijaniii
hottg.com/amirkomijaniii

تعیین وقت مشاوره و رواندرمانی

کلینیک تعادل| Drmokhtarpour_balance
کانال تلگرام| InsightGroup_ir

📌روز معلم و گرامی‌داشت مقام استاد

این روز، از جمله روز هایی هست که بنظرم لازمه حتی با یک پیام تبریک مختصر از کسانی که حتی مختصر آگاهی و بینشی بدون چشم داشتی به وجود ما اضافه کردن تقدیر و تشکر کرد.

مسلماً چنین اشخاصی صرفاً محدود به کلاس های آموزشی نبوده و نیستند. بلکه هر انسانی که راه و رسم و مسیر زندگی درست رو برای ما روشن تر کرده شایسته تقدیره. اشخاصی که بیشتر از کلام و مدارک و عناوین دهن پر کن، مجذوب شخصیت پخته و متواضع شون شدیم. اشخاصی که همیشه ارزشمند بوده، هستند و خواهند بود و سعی در ارزشمند تر کردن وجود ما داشتند.

تعیین وقت مشاوره و رواندرمانی

کلینیک تعادل| Drmokhtarpour_balance
کانال تلگرام| InsightGroup_ir

مادر برای کودک درمانده همه چیز است، مادر کانون و مرکز زندگی اوست.

گاهی کودکان به مادران خشن به شدت می چسبند و حتی رابطه ی دوسوگرانه با او دارند، مثل؛ ترسیدن و چسپیدن به او. مادر نزدِ کودک، قدرتِ نامحدودی دارد. می‌تواند میلِ کودک را تشخیص دهد و بعد او را نادیده بگیرد. پس کودک برای طرد نشدن به شدت به او می‌چسبد.

#Kirsten_Hyldgaard

تعیین وقت مشاوره و رواندرمانی

کلینیک تعادل| Drmokhtarpour_balance
کانال تلگرام| InsightGroup_ir

یکی از نشانه های سلامت ذهن این است که؛ فرد بتواند ازطریق تجسم و با دقت وارد افکار، احساسات، امید ها و آرزوهای فرد دیگر شود و همچنین اجازه دهد که طرف مقابل هم همین کار را بکند.
#Donald_Winnicott

تعیین وقت مشاوره و رواندرمانی

کلینیک تعادل| Drmokhtarpour_balance
کانال تلگرام| InsightGroup_ir

روانکاوی که همه پاسخ ها را در آستینش داشته باشد یا فکر کند برای تمامی سوالات پاسخی در اختیار دارد دیگر نیازی به صحبت کردن با مراجعش برای کشف پاسخ احتمالی نمی‌بیند.
#Donald_Winnicott

تعیین وقت مشاوره و رواندرمانی

کلینیک تعادل| Drmokhtarpour_balance
کانال تلگرام| InsightGroup_ir

فروید در باب زمان و فرایند های ناخودآگاه می‌گوید؛ فرايندهاى نظامِ ناخودآگاه مستمرند و مانا، يعنى؛ مشمولِ مرور زمان قرار نگرفته و در معبرِ زمان تحول و فساد نمی‌یابند. جريانِ نظامِ ناخودآگاه اساساً نسبتى با زمان ندارد.

ناخودآگاه | زیگموند فروید

تعیین وقت مشاوره و رواندرمانی

کلینیک تعادل| Drmokhtarpour_balance
کانال تلگرام| InsightGroup_ir

همه توانی (omnipotence) درمانگر، حتی خارج از اتاق درمان هم مشاهده می‌شود. بطور مثال؛ درمانگری که سعی در پاسخ دادن به تمامی سوالاتِ پرسش کننده ها دارد و نمیخواهد هیچ پرسشی که مطرح می‌شود بی پاسخ بماند.

چنین روان‌شناس و رواندرمانگری خود را بزرگتر از آن می‌بیند که چیزی را نداند در واقع دوست دارد که دیگران وی را بزرگ بدانند و اینطور به خودش یک اطمینان بخشی کند.

چنین مواردی نشان از خود بزرگ بینی دفاعی درمانگرِ پاسخگو (defencive grandiosity) دارد. دفاعی که با اعمالی عزت نفس هشیارانه را برای درمانگر به ارمغان می‌آورد، اما این عزت نفس هشیار هیچ تناسب و هماهنگی با عزت نفس ناهشیار وی ندارد.

تعیین وقت مشاوره و رواندرمانی

کلینیک تعادل| Drmokhtarpour_balance
کانال تلگرام| InsightGroup_ir

در مورد پرسش اشخاص و پاسخ از جانب بعضی درمانگران در صفحات مجازی

در اینجا فردی با مشخصه نارسیسیزم، بیمار و یا پرسشگر رو در جایگاه ابژه ای می‌بینه که به نوعی باید تایید کننده باشه و مهر تایید به حرفهاش بزنه تا اینطور احساس ارزشمندی کنه و سرپوشی بر احساس شرم درونیش باشه.



تعیین وقت مشاوره و رواندرمانی

کلینیک تعادل| Drmokhtarpour_balance
کانال تلگرام| InsightGroup_ir

⁠در تجربه انتقال متقابل مواردی وجود دارد که بیمار دستگاه روانی روانکاو را اجاره می‌کند تا به او پیغامی را ارسال کند که نمی‌تواند به خودش اجازه بازشناسی یا رمزگشایی آن را بدهد. آندره گرین چنین مفهومی از انتقال متقابل را برمبنای مدل زوج سائق_آبجکت تعریف می‌کند.

براین مبنا دو موقعیت وجود دارد:
اول؛ آبجکتِ درونی و منفعل است، مورد سرمایه‌گذاری قرار می‌گیرد و به علت تجربه خشنودی میلی برای جستجوی دوباره آن وجود دارد.
دوم؛ آبجکتِ بیرونی و فعال است، میل سوژه را پیش‌بینی می‌کند، پرخاشگری‌اش را تحمل می‌کند و برای او دسترس‌پذیر می‌ماند. ابتدا انتظاری در سوژه به‌صورت فانتری از پاسخ‌گویی آبجکت وجود دارد و واکنش آبجکت آنچه مورد انتظار است را خلق می‌کند.

رابطهٔ بین انتظار از پاسخِ آبجکت و خود پاسخش یک مدل از زوج پیش‌بین_تحقق‌یابی می‌سازد. پاسخ‌های تحقق‌یافته در اغلب موارد با آنچه پیش‌بینی شده هماهنگی ندارد و این باعث ایجاد شکافی در تعادل می‌شود. کودک با استفاده از فعالیت‌های روانی در فانتزی برای اعاده دوباره‌ی تعادل و جبران ناکامی تلاش می‌کند.

اما در مواردی به دلایلی که هم به نوزاد و هم به مادر مرتبط است، این شکاف به یک پرتگاه تبدیل می‌شود. دراینجا می‌توانیم واکنش‌های پنیک، درماندگی و حس خستگی شدید را متوجه شویم.

واکنش‌هایی که به‌طور فزاینده‌ای دفاع‌هایی را برای سازگاری با موقعیت تروماتیک فعال می‌کنند. در این موارد است که انتقال متقابل روانکاو باید توسط قدرت‌پذیرش خیلی حساسش از ردهای به‌جای مانده از چنین تجربیاتی در دوران کودک تشخیص داده شود. تنها زخم‌هایی از آن تجربیات قابل درک باقی‌مانده‌اند.

با دعوت بیمار برای رها کردن مکانیزم‌های کنترل، موقعیت تحلیل که با واپس‌روی همراه می‌شود می‌تواند موقعیت تروماتیک را زنده کند. در چنین موقعیت‌های واپس‌روی است که روانکاو به گرفتن این تصمیم تحریک می‌شود که از ستینگ درمانی به‌نفع حفظ و نگهداری ادراک ابژه، صرفه‌نظر کند.

در اینجا یک عدم کارکرد در عملکردهای بازنمایی رخ می‌دهد، یعنی؛ کل کارکرد فانتزی و بنابراین فرافکنی تحت تاثیر قرار می‌‌گیرد. فرافکنی، بدون شک‌وتردید ادراک می‌شود، یعنی؛ جنبه‌های تحلیل‌پذیری را کم دارد. بنابراین؛ ظرفیتی برای فاصله‌گرفتن، اصلاح، یا تحت تاثیر تعبیر قرارگرفتن وجود ندارد. آنچه قابل توجه است توهم منفی است که حتی فرآیندهای تفکر بیمار را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

#آندره_گرین

تعیین وقت مشاوره و رواندرمانی

کلینیک تعادل| Drmokhtarpour_balance
کانال تلگرام| InsightGroup_ir