Channel: جهان چگونه کار می کند؟
Forwarded from Science is for all🔬 (Hamed Hemmatfar)
سرطان تیروئید
کانسر تیروئید نوعی بدخیمی است که ابتدا غدهٔ تیروئید را متأثر ساخته و سپس در صورت پیشرفت و عدم درمان به سایر نقاط بدن گسترش و حتی متاستاز مییابد. سرطان تیروئید زمانی عارض میگردد که سلولهای غیرطبیعی به صورت کنترل نشدهای رشد و به تقسیمات میتوزی بیرویهٔ خود ادامه دهد.
غدهٔ تیروئید هورمون هایی را به منظور تنظیم متابولیسم پایه، ضربان قلب، فشار خون و دمای بدن تولید و ترشح میکنند.
جایی که سرطان تیروئید شروع می شود
غدهٔ تیروئید سطوح قدامی–طرفی نای، غضروف کریکوئید و بخش تحتانی غضروف تیروئید را میپوشاند. در بیشتر افراد تیروئید به راحتی قابل لمس نیست. شکل آن شبیه پروانه است و دارای 2 لوب راست و چپ است که توسط یک بخش باریکی از تیروئید به نام ایسموس به هم می پیوندند.
غدهٔ تیروئید متشکل از انواع مختلفی سلول است که مهمترین آنها سلولهای فولیکولار و پارافولیکولار میباشد.
1) سلول های فولیکولار: سلولهای فولیکولار از ید موجود در خون برای ساخت هورمون های تیروئیدی استفاده می کنند که به تنظیم متابولیسم پایهٔ فرد کمک می کند. افزایش بیش از حد هورمون تیروئید (پرکاری تیروئید) می تواند موجب افزایش ضربان قلب (تاکی کاردی)، آریتمی، اختلال در خواب، بدخلقی، گرسنگی، کاهش وزن و هایپرترمی (افزایش دمای بدن) شود. کاهش غیرطبیعی این هورمونها (کم کاری تیروئید) موجب برادیکاردی (کاهش ضربان قلب)، احساس خستگی و افزایش وزن فرد می شود. تنظیم میزان ترشح هورمون تیروئید برعهدهٔ هورمون محرک تیروئید (TSH) است، این هورمون توسط سلول های تیروتروف بخش پیشین هیپوفیز تولید و به جریان خون ترشح میشود.
2) سلولهای C: نام دیگر آن سلولهای پارافولیکولار میباشد، این سلولها وظیفهٔ ساخت هورمون کلسی تونین را را برعهده دارد، این هورمون به تنظیم کلسیم بدن کمک میکند ولی تأثیر بسیار مهم و آنچنانی بر هومئوستاز کلسیم ندارد.
سایر سلولهای کمتر رایج در غدهٔ تیروئید شامل سلولهای سیستم ایمنی (لنفوسیتها) و سلولهای پشتیبان (استروما) هستند.
کانسرهای مختلفی از هر نوع سلول تشکیل دهندهٔ غدهٔ تیروئید ایجاد می شود. شناخت این نوع سلولها مهم هستند، زیرا بر میزان جدی بودن سرطان و نوع درمان مورد نیاز تأثیر میگذارند.
بسیاری از انواع ناهنجاری ها (رشد غیرطبیعی و تومورها) می توانند در غدهٔ تیروئید عارض شوند. بیشتر این ناهنجاری ها خوش خیم (غیر سرطانی) هستند اما برخی دیگر بدخیم (سرطانی) هستند، به این معنی که می توانند به بافت های مجاور و سایر قسمت های بدن گسترش یابند.
عارضههای خوش خیم تیروئید
1) بزرگشدگی تیروئید: تغییرات در اندازه و شکل غدهٔ تیروئید اغلب در معاینات پزشکی قابل شناسایی است. بزرگشدگی غیرطبیعی غدهٔ تیروئید گاهی گواتر نیز نامیده میشود. برخی از گواترها دیفیوز (منتشر) هستند، به این معنی که تغییر سایز تیروئید در کل قسمتها رخ داده است. سایر گواترها ندولار هستند، به این معنی که سایز غده افزایش یافته و همچنین یک یا چند ندول (برجستگی) در خود دارد. علتهای زیادی وجود دارد که غده تیروئید ممکن است بزرگتر از حد معمول باشد و بیشتر اوقات سرطان نیست. گواتر دیفیوز و ندولار معمولاً به دلیل عدم تعادل در برخی هورمونها رخ میدهد. به عنوان مثال، کمبود ید می تواند باعث تغییراتی در سطح هورمون ها شود و منجر به گواتر شود. علل کمبود ید میتواند ناشی از مصرف ناکافی غذاهای سرشار از ید، سوء جذب (سلیاک، اسپروی گرمسیری و غیرگرمسیری و ...)، اختلالات ممانعتکننده جذب ید توسط تیروئید باشد.
ندول های تیروئید: تودهها یا برجستگی های غده تیروئید را ندول می نامند. اکثر ندولهای تیروئید خوشخیم هستند، اما از هر بیست ندول، دو تا سهتای آنها سرطانی هستند. گاهی اوقات این ندولها میزان زیادی هورمون تیروئید تولید میکنند که موجب پرکاری تیروئید میشوند، این نوع ندولها تقریباً همیشه خوشخیم هستند.
ندولهای تیروئید در همهٔ گروههای سنی مشاهده میشود، اما این ندولها بیشتر در افراد مسن رایج است.
کمتر از 1 نفر به ازای هر 10 بزرگسال دارای ندولهای تیروئیدی هستند که به راحتی توسط معاینات فیزیکی قابل شناسایی هستند. اما هنگامی که تیروئید با سونوگرافی بررسی می شود، بیشتر بیماران دارای ندولهایی بسیار ریزی هستند که با معاینه فیزیکی قابل شناسایی نیستند و اکثر آنها خوش خیم هستند.
اکثر ندولها کیست هایی هستند که با مایع یا با فرم ذخیرهشدهٔ هورمون تیروئید به نام کلوئید پر شده اند. ندولهای توپر و جامد، مایع یا کلوئید کمی دارند و احتمال سرطانی شدن آنها بیشتر است. با این حال، بیشتر ندولهای توپر سرطانی نیستند. برخی از انواع ندولهای توپر، مانند ندولهای هیپرپلاستیک و آدنوم، سلولهای فراوانی دارند، اما سرطانی محسوب نمیشوند.
ادامهٔ مطلب
-
«Channel of Science is for all»
کانسر تیروئید نوعی بدخیمی است که ابتدا غدهٔ تیروئید را متأثر ساخته و سپس در صورت پیشرفت و عدم درمان به سایر نقاط بدن گسترش و حتی متاستاز مییابد. سرطان تیروئید زمانی عارض میگردد که سلولهای غیرطبیعی به صورت کنترل نشدهای رشد و به تقسیمات میتوزی بیرویهٔ خود ادامه دهد.
غدهٔ تیروئید هورمون هایی را به منظور تنظیم متابولیسم پایه، ضربان قلب، فشار خون و دمای بدن تولید و ترشح میکنند.
جایی که سرطان تیروئید شروع می شود
غدهٔ تیروئید سطوح قدامی–طرفی نای، غضروف کریکوئید و بخش تحتانی غضروف تیروئید را میپوشاند. در بیشتر افراد تیروئید به راحتی قابل لمس نیست. شکل آن شبیه پروانه است و دارای 2 لوب راست و چپ است که توسط یک بخش باریکی از تیروئید به نام ایسموس به هم می پیوندند.
غدهٔ تیروئید متشکل از انواع مختلفی سلول است که مهمترین آنها سلولهای فولیکولار و پارافولیکولار میباشد.
1) سلول های فولیکولار: سلولهای فولیکولار از ید موجود در خون برای ساخت هورمون های تیروئیدی استفاده می کنند که به تنظیم متابولیسم پایهٔ فرد کمک می کند. افزایش بیش از حد هورمون تیروئید (پرکاری تیروئید) می تواند موجب افزایش ضربان قلب (تاکی کاردی)، آریتمی، اختلال در خواب، بدخلقی، گرسنگی، کاهش وزن و هایپرترمی (افزایش دمای بدن) شود. کاهش غیرطبیعی این هورمونها (کم کاری تیروئید) موجب برادیکاردی (کاهش ضربان قلب)، احساس خستگی و افزایش وزن فرد می شود. تنظیم میزان ترشح هورمون تیروئید برعهدهٔ هورمون محرک تیروئید (TSH) است، این هورمون توسط سلول های تیروتروف بخش پیشین هیپوفیز تولید و به جریان خون ترشح میشود.
2) سلولهای C: نام دیگر آن سلولهای پارافولیکولار میباشد، این سلولها وظیفهٔ ساخت هورمون کلسی تونین را را برعهده دارد، این هورمون به تنظیم کلسیم بدن کمک میکند ولی تأثیر بسیار مهم و آنچنانی بر هومئوستاز کلسیم ندارد.
سایر سلولهای کمتر رایج در غدهٔ تیروئید شامل سلولهای سیستم ایمنی (لنفوسیتها) و سلولهای پشتیبان (استروما) هستند.
کانسرهای مختلفی از هر نوع سلول تشکیل دهندهٔ غدهٔ تیروئید ایجاد می شود. شناخت این نوع سلولها مهم هستند، زیرا بر میزان جدی بودن سرطان و نوع درمان مورد نیاز تأثیر میگذارند.
بسیاری از انواع ناهنجاری ها (رشد غیرطبیعی و تومورها) می توانند در غدهٔ تیروئید عارض شوند. بیشتر این ناهنجاری ها خوش خیم (غیر سرطانی) هستند اما برخی دیگر بدخیم (سرطانی) هستند، به این معنی که می توانند به بافت های مجاور و سایر قسمت های بدن گسترش یابند.
عارضههای خوش خیم تیروئید
1) بزرگشدگی تیروئید: تغییرات در اندازه و شکل غدهٔ تیروئید اغلب در معاینات پزشکی قابل شناسایی است. بزرگشدگی غیرطبیعی غدهٔ تیروئید گاهی گواتر نیز نامیده میشود. برخی از گواترها دیفیوز (منتشر) هستند، به این معنی که تغییر سایز تیروئید در کل قسمتها رخ داده است. سایر گواترها ندولار هستند، به این معنی که سایز غده افزایش یافته و همچنین یک یا چند ندول (برجستگی) در خود دارد. علتهای زیادی وجود دارد که غده تیروئید ممکن است بزرگتر از حد معمول باشد و بیشتر اوقات سرطان نیست. گواتر دیفیوز و ندولار معمولاً به دلیل عدم تعادل در برخی هورمونها رخ میدهد. به عنوان مثال، کمبود ید می تواند باعث تغییراتی در سطح هورمون ها شود و منجر به گواتر شود. علل کمبود ید میتواند ناشی از مصرف ناکافی غذاهای سرشار از ید، سوء جذب (سلیاک، اسپروی گرمسیری و غیرگرمسیری و ...)، اختلالات ممانعتکننده جذب ید توسط تیروئید باشد.
ندول های تیروئید: تودهها یا برجستگی های غده تیروئید را ندول می نامند. اکثر ندولهای تیروئید خوشخیم هستند، اما از هر بیست ندول، دو تا سهتای آنها سرطانی هستند. گاهی اوقات این ندولها میزان زیادی هورمون تیروئید تولید میکنند که موجب پرکاری تیروئید میشوند، این نوع ندولها تقریباً همیشه خوشخیم هستند.
ندولهای تیروئید در همهٔ گروههای سنی مشاهده میشود، اما این ندولها بیشتر در افراد مسن رایج است.
کمتر از 1 نفر به ازای هر 10 بزرگسال دارای ندولهای تیروئیدی هستند که به راحتی توسط معاینات فیزیکی قابل شناسایی هستند. اما هنگامی که تیروئید با سونوگرافی بررسی می شود، بیشتر بیماران دارای ندولهایی بسیار ریزی هستند که با معاینه فیزیکی قابل شناسایی نیستند و اکثر آنها خوش خیم هستند.
اکثر ندولها کیست هایی هستند که با مایع یا با فرم ذخیرهشدهٔ هورمون تیروئید به نام کلوئید پر شده اند. ندولهای توپر و جامد، مایع یا کلوئید کمی دارند و احتمال سرطانی شدن آنها بیشتر است. با این حال، بیشتر ندولهای توپر سرطانی نیستند. برخی از انواع ندولهای توپر، مانند ندولهای هیپرپلاستیک و آدنوم، سلولهای فراوانی دارند، اما سرطانی محسوب نمیشوند.
ادامهٔ مطلب
-
«Channel of Science is for all»
Telegraph
سرطان تیروئید
کانسر تیروئید نوعی بدخیمی است که ابتدا غدهٔ تیروئید را متأثر ساخته و سپس در صورت پیشرفت و عدم درمان به سایر نقاط بدن گسترش و حتی متاستاز مییابد. سرطان تیروئید زمانی عارض میگردد که سلولهای غیرطبیعی به صورت کنترل نشدهای رشد و به تقسیمات میتوزی بیرویهٔ…
Forwarded from Science is for all🔬 (моя)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from Science is for all🔬 (Faezeh🐳)
چگونه سیاره ناهید (زهره) آب خود را از دست داد.
ناهید را همزاد زمین میگویند چرا که این دوسیارهی سنگی، تقریبا اندازه و چگالی یکسانی دارند. اما یکی به جهنم منظومهی شمسی تبدیل شد و دیگری جایگاهی برای تشکیل حیات.
دما بر روی این سیاره ۴۷۱ درجه سانتیگراد است یعنی آنقدر داغ که سرب را در یک چشم به هم زدن ذوب میکند! این درحالی است که ناهید در "منطقه طلایی" قرار دارد یعنی در فاصلهای مناسب که میتواند آب مایع داشته باشد. میلیاردها سال پیش، سیاره ناهید به اندازه زمین آب داشت، اما در نقطهای از تکاملش، ابرهای دی اکسید کربن در اتمسفر، باعث شد تا به یک مکان جهنمی تبدیل شده و آب سیاره تبخیر بشود. به تازگی اما دانشمندان مولکولی را شناسایی کردند که ممکن است نقشی اساسی در ربایش آب باقیمانده در سیاره ناهید داشتهباشد. گویا مولکولی به نام HCO+ (متشکل از یک اتم هیدروژن، یک اتم اکسیژن و یک اتم کربن) مقصر این اتفاق است. این مولکول به طور مداوم در اتمسفر سیاره ناهید تولید میشود اما عمر کوتاهی دارد. این مولکول دارای بار مثبت است و با الکترونهای موجود در اتمسفر ناهید ترکیب شده و به یک مولکول مونوکسید کربن و به یک اتم هیدروژن تجزیه میشود. این فرآیند باعث شده تا هیدروژن (که جز اصلی مولکول آب است) از جو ناهید به سمت فضا فرار کند.
جزییات بیشتر در
https://www.space.com/venus-water-loss-earth-twin-molecule
«Channel of Science is for all»
ناهید را همزاد زمین میگویند چرا که این دوسیارهی سنگی، تقریبا اندازه و چگالی یکسانی دارند. اما یکی به جهنم منظومهی شمسی تبدیل شد و دیگری جایگاهی برای تشکیل حیات.
دما بر روی این سیاره ۴۷۱ درجه سانتیگراد است یعنی آنقدر داغ که سرب را در یک چشم به هم زدن ذوب میکند! این درحالی است که ناهید در "منطقه طلایی" قرار دارد یعنی در فاصلهای مناسب که میتواند آب مایع داشته باشد. میلیاردها سال پیش، سیاره ناهید به اندازه زمین آب داشت، اما در نقطهای از تکاملش، ابرهای دی اکسید کربن در اتمسفر، باعث شد تا به یک مکان جهنمی تبدیل شده و آب سیاره تبخیر بشود. به تازگی اما دانشمندان مولکولی را شناسایی کردند که ممکن است نقشی اساسی در ربایش آب باقیمانده در سیاره ناهید داشتهباشد. گویا مولکولی به نام HCO+ (متشکل از یک اتم هیدروژن، یک اتم اکسیژن و یک اتم کربن) مقصر این اتفاق است. این مولکول به طور مداوم در اتمسفر سیاره ناهید تولید میشود اما عمر کوتاهی دارد. این مولکول دارای بار مثبت است و با الکترونهای موجود در اتمسفر ناهید ترکیب شده و به یک مولکول مونوکسید کربن و به یک اتم هیدروژن تجزیه میشود. این فرآیند باعث شده تا هیدروژن (که جز اصلی مولکول آب است) از جو ناهید به سمت فضا فرار کند.
جزییات بیشتر در
https://www.space.com/venus-water-loss-earth-twin-molecule
«Channel of Science is for all»
Space.com
How 'Earth's twin' Venus lost its water and became a hellish planet
"Venus has 100,000 times less water than the Earth, even though it's basically the same size and mass."
Forwarded from Science is for all🔬 (моя)
⚜- تفکر کردن و یادگیری چگونه رخ میدهند؟!
- حافظه چیست و چه مکانیسمی دارد؟!
- حیوانات در چه سطحی از تفکر و حافظه هستند؟!
در یادداشت قبل به نقش هیپوکامپ در حافظه و یادگیری پرداختیم، يادگيری روند كسب اطلاعات درباره جهان ميباشد و حافظه ذخيره اين اطلاعات است. حافظه فعال يا memory working حافظه كاری عمدتاً يك نوع حافظه كوتاه مدت است كه اطلاعات برای مدت كوتاهی در اختيار مغز قرار ميگيرند تا تصميم گرفته شود كه در مورد آن چه عملی بايد انجام بگيرد يعني به حافظه دراز مدت تبديل شود يا پس از استفاده از آن از ذهن پاك شود. محل اين حافظه در قشر جلو پيشانی قرار دارد.
مكانيسم های ايجاد حافظه بعلت اعمال يا تغييراتی است كه در سيناپسهای سلولهای عصبی ايجاد می شود. علت ايجاد حافظه كوتاه مدت، تسهيل و يا مهار پيش سيناپسی است. اين حالت در سيناپسهايی به وجود می آيد كه روی ترمينالهای پيش سيناپسی قرار میگيرند نه روی نورون پس سيناپسی بعدی. ميانجيهای عصبی كه در اين قبيل سيناپسها ترشح می شوند بكرات موجب تسهيل يا مهار طولانی برای چند ثانيه تا حتی چندين دقيقه میشوند. مدارهايی از اين نوع می توانند منجر به حافظه كوتاه مدت شوند. حافظه دراز مدت بعلت تغييرات ساختاری است كه در سيناپسها به وجود می آيد كه منجر به افزايش توانايی سيناپسها در انتقال دادن سيگنالها در جريان برقراری حافظه ميشود. نقش بستن حافظه نياز به ساخته شدن پروتئين ها و فعال شدن ژنها در نورون ها دارد.
انواع حافظه:
¹- صریح[explicit] - وقايع ضمنی [episodic] - معانی كلمات [semantic].
²- مفهومی [implicit] - غير ارتباطی - ارتباطی - مهارت ها و عادات - شروع كننده [Priming].
تفکر کردن یک بازتاب از خارج محیط مغز ماست، یعنی به وسیله دریافت اطلاعات از خارج از مغز این اطلاعات ثبت، تجزیه و تحلیل میشوند! تفکر کردن ناشی از دیس شارژ های رفت و برگشتی است که از نواحی«subcortical» مغز به نواحی کورتیکال مغز در جریان هست نواحی همچون تفسیر عمومی که ناحیه تلاقی کورتکس پاریتال و تمپورال و اکسیپیتال هست «محل ناحیه ورنیکه» و در ارتباط با پره فرونتال کورتکس هست که تفکر کردن را منسجم تر میکند، با تحریک ناحیه ورنیکه و ناحیه تفسیر عمومی مغز میتواند اطلاعات از قبل ثبت شده را تجسم کند.
مسئله یادگیری و حفظ کردن چیزی ورای از هم نیستند، چه در آناتومی مغز حیوانات یا انسان گرچه که قطعاً بدون تفاوت نیست. مثلاً حیوانات میتوانند یک سری کلمات و صداهای ساده را تشخیص بدهند مثل طوطی، اما درکی از دستور زبان جملات پیچیده مثل انسان ندارند. به طور مثال مرکز اصلی ایجاد حافظه، در قسمت هيپوكامپ هست که با وارد کردن آسیب افراد نمی توانند حافظه كاری كوتاه مدت را به دراز مدت اخباری explicit تبديل كنند. اين افراد قادر به برقراری حافظه های دراز مدت جديد برای آن دسته از انواع اطلاعاتی كه پايه هوش را تشكيل می دهند نيستند. در حیوانات هم نخست درک و فهم کلمات به صورت ابتدایی و سپس بخاطر داشتن در قسمت هیپوکامپ صورت میگیرد.
البته طبق نظریه David Atenborongh، سطح هوشیاری در بین پرندگان متغییر است اما حافظه حادثهای [Episodic] در مغز انسان و حیوانات یکی است که باعث ثبت اتفاقات میشود! گویا این مسئله برای پرندگان و حیوانات یا حتی انسانهای نئاندرتال مزیت فرگشتی داشته زیرا آنها در فصل بهار و تابستان مجبور بودند شکار کنند یا غلات جمع آوری کنند سپس آنهارا در یک جا انباشته کنند که در زمستان از آنها تغذیه کنند! این قسمت از مغز که زیر مجموعه سیستم لیمبیک(تکامل یافته ترین و قدیمی ترین مکانیسم مغز در تکامل) به آنها کمک میکرد جای انبار غلات را به یاد بیاورند.
آزمایشات اخیر الکتروفیزیولوژی از مغز با استفاده از حسگر های مغناطیسی انجام شده در درک ارتباط پویا بین قشر و ساختارهای زیر قشر برای گشودن همبستگی های عصبی شناخت ضروری است. در این تلاش، مگنتوآنسفالوگرافی (MEG) و الکتروانسفالوگرافی (EEG) روش های انتخابی هستند زیرا تکنیک های ضبط غیر تهاجمی الکتروفیزیولوژیک با قدرت تفکیک زمانی بالا هستند. تکنیک های پیچیده تخمین منبع MEG / EEG و روش های تجزیه و تحلیل شبکه، که اخیراً توسعه یافته است، می تواند درک جامع تری از مکانیسم های عصبی فیزیولوژیکی فرآیندهای شناختی اساسی را فراهم کند. این رویکردها که همراه با تعدیل غیرتهاجمی ارتباطات قشر مغز-زیر قشر مورد استفاده قرار می گیرند، ممکن است فرصت های جدیدی برای گسترش مجموعه فناوری عصبی شناختی غیرتهاجمی ایجاد کنند.
بیشتر مطالعه کنید:
Source
-
«Channel of Science is for all»
- حافظه چیست و چه مکانیسمی دارد؟!
- حیوانات در چه سطحی از تفکر و حافظه هستند؟!
در یادداشت قبل به نقش هیپوکامپ در حافظه و یادگیری پرداختیم، يادگيری روند كسب اطلاعات درباره جهان ميباشد و حافظه ذخيره اين اطلاعات است. حافظه فعال يا memory working حافظه كاری عمدتاً يك نوع حافظه كوتاه مدت است كه اطلاعات برای مدت كوتاهی در اختيار مغز قرار ميگيرند تا تصميم گرفته شود كه در مورد آن چه عملی بايد انجام بگيرد يعني به حافظه دراز مدت تبديل شود يا پس از استفاده از آن از ذهن پاك شود. محل اين حافظه در قشر جلو پيشانی قرار دارد.
مكانيسم های ايجاد حافظه بعلت اعمال يا تغييراتی است كه در سيناپسهای سلولهای عصبی ايجاد می شود. علت ايجاد حافظه كوتاه مدت، تسهيل و يا مهار پيش سيناپسی است. اين حالت در سيناپسهايی به وجود می آيد كه روی ترمينالهای پيش سيناپسی قرار میگيرند نه روی نورون پس سيناپسی بعدی. ميانجيهای عصبی كه در اين قبيل سيناپسها ترشح می شوند بكرات موجب تسهيل يا مهار طولانی برای چند ثانيه تا حتی چندين دقيقه میشوند. مدارهايی از اين نوع می توانند منجر به حافظه كوتاه مدت شوند. حافظه دراز مدت بعلت تغييرات ساختاری است كه در سيناپسها به وجود می آيد كه منجر به افزايش توانايی سيناپسها در انتقال دادن سيگنالها در جريان برقراری حافظه ميشود. نقش بستن حافظه نياز به ساخته شدن پروتئين ها و فعال شدن ژنها در نورون ها دارد.
انواع حافظه:
¹- صریح[explicit] - وقايع ضمنی [episodic] - معانی كلمات [semantic].
²- مفهومی [implicit] - غير ارتباطی - ارتباطی - مهارت ها و عادات - شروع كننده [Priming].
تفکر کردن یک بازتاب از خارج محیط مغز ماست، یعنی به وسیله دریافت اطلاعات از خارج از مغز این اطلاعات ثبت، تجزیه و تحلیل میشوند! تفکر کردن ناشی از دیس شارژ های رفت و برگشتی است که از نواحی«subcortical» مغز به نواحی کورتیکال مغز در جریان هست نواحی همچون تفسیر عمومی که ناحیه تلاقی کورتکس پاریتال و تمپورال و اکسیپیتال هست «محل ناحیه ورنیکه» و در ارتباط با پره فرونتال کورتکس هست که تفکر کردن را منسجم تر میکند، با تحریک ناحیه ورنیکه و ناحیه تفسیر عمومی مغز میتواند اطلاعات از قبل ثبت شده را تجسم کند.
مسئله یادگیری و حفظ کردن چیزی ورای از هم نیستند، چه در آناتومی مغز حیوانات یا انسان گرچه که قطعاً بدون تفاوت نیست. مثلاً حیوانات میتوانند یک سری کلمات و صداهای ساده را تشخیص بدهند مثل طوطی، اما درکی از دستور زبان جملات پیچیده مثل انسان ندارند. به طور مثال مرکز اصلی ایجاد حافظه، در قسمت هيپوكامپ هست که با وارد کردن آسیب افراد نمی توانند حافظه كاری كوتاه مدت را به دراز مدت اخباری explicit تبديل كنند. اين افراد قادر به برقراری حافظه های دراز مدت جديد برای آن دسته از انواع اطلاعاتی كه پايه هوش را تشكيل می دهند نيستند. در حیوانات هم نخست درک و فهم کلمات به صورت ابتدایی و سپس بخاطر داشتن در قسمت هیپوکامپ صورت میگیرد.
البته طبق نظریه David Atenborongh، سطح هوشیاری در بین پرندگان متغییر است اما حافظه حادثهای [Episodic] در مغز انسان و حیوانات یکی است که باعث ثبت اتفاقات میشود! گویا این مسئله برای پرندگان و حیوانات یا حتی انسانهای نئاندرتال مزیت فرگشتی داشته زیرا آنها در فصل بهار و تابستان مجبور بودند شکار کنند یا غلات جمع آوری کنند سپس آنهارا در یک جا انباشته کنند که در زمستان از آنها تغذیه کنند! این قسمت از مغز که زیر مجموعه سیستم لیمبیک(تکامل یافته ترین و قدیمی ترین مکانیسم مغز در تکامل) به آنها کمک میکرد جای انبار غلات را به یاد بیاورند.
آزمایشات اخیر الکتروفیزیولوژی از مغز با استفاده از حسگر های مغناطیسی انجام شده در درک ارتباط پویا بین قشر و ساختارهای زیر قشر برای گشودن همبستگی های عصبی شناخت ضروری است. در این تلاش، مگنتوآنسفالوگرافی (MEG) و الکتروانسفالوگرافی (EEG) روش های انتخابی هستند زیرا تکنیک های ضبط غیر تهاجمی الکتروفیزیولوژیک با قدرت تفکیک زمانی بالا هستند. تکنیک های پیچیده تخمین منبع MEG / EEG و روش های تجزیه و تحلیل شبکه، که اخیراً توسعه یافته است، می تواند درک جامع تری از مکانیسم های عصبی فیزیولوژیکی فرآیندهای شناختی اساسی را فراهم کند. این رویکردها که همراه با تعدیل غیرتهاجمی ارتباطات قشر مغز-زیر قشر مورد استفاده قرار می گیرند، ممکن است فرصت های جدیدی برای گسترش مجموعه فناوری عصبی شناختی غیرتهاجمی ایجاد کنند.
بیشتر مطالعه کنید:
Source
-
«Channel of Science is for all»
Trends in Biotechnology
New Cognitive Neurotechnology Facilitates Studies of Cortical–Subcortical Interactions
Most of the studies employing neuroimaging have focused on cortical and subcortical
signals individually to obtain neurophysiological signatures of cognitive functions.
However, understanding the dynamic communication between the cortex and subcortical
structures…
signals individually to obtain neurophysiological signatures of cognitive functions.
However, understanding the dynamic communication between the cortex and subcortical
structures…
Forwarded from Science is for all🔬 (моя)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from Science is for all🔬 (моя)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from Science is for all🔬 (Hamed Hemmatfar)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from Science is for all🔬 (Sahar movahed)
هوشمصنوعی احساسات خواهد داشت.
از GPT-4o چه میدانیم؟
حرف O مخفف omni میباشد، اولین مدل که هدفش تعامل طبیعیتر با انسانها میباشد، میتواند هر ترکیبی از متن،صدا و تصویر را به عنوان ورودی بگیرد و هر ترکیبی را به عنوان خروجی تولید کند.
ورودیهای صوتی را کمتر از ۲۳۲ میلی ثانیه پاسخ میدهد که مشابه مکالمه با یک انسان است.
درعملکرد متنی در زبان انگلیسی با GPT-4 Turbo برابری میکند و در زبانهای غیر انگلیسی پیشرفت زیادی داشته است.
این اولین مدل این شرکت میباشد که میتواند همه روشهای ورودی و خروجی را باهم ترکیب کند.
یعنی همزمان متن و صدا و تصویر و ویدیو را بفهمد و احساسات داشته باشد.
سحر موحد
Source
-
«Channel of Science is for all»
از GPT-4o چه میدانیم؟
حرف O مخفف omni میباشد، اولین مدل که هدفش تعامل طبیعیتر با انسانها میباشد، میتواند هر ترکیبی از متن،صدا و تصویر را به عنوان ورودی بگیرد و هر ترکیبی را به عنوان خروجی تولید کند.
ورودیهای صوتی را کمتر از ۲۳۲ میلی ثانیه پاسخ میدهد که مشابه مکالمه با یک انسان است.
درعملکرد متنی در زبان انگلیسی با GPT-4 Turbo برابری میکند و در زبانهای غیر انگلیسی پیشرفت زیادی داشته است.
این اولین مدل این شرکت میباشد که میتواند همه روشهای ورودی و خروجی را باهم ترکیب کند.
یعنی همزمان متن و صدا و تصویر و ویدیو را بفهمد و احساسات داشته باشد.
سحر موحد
Source
-
«Channel of Science is for all»
Forwarded from Science is for all🔬 (моя)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from Science is for all🔬 (Sahar movahed)
بلوکهای سازنده حیات بر روی زمین می توانند به راحتی در فضای بیرونی نیز شکل بگیرند.
منشا حیات روی زمین هنوز مبهم است، اما ما به آرامی مراحل مربوط به آن و مواد لازم سازندهاش را کشف میکنیم. دانشمندان بر این باورند که حیات در یک سوپ اولیه از مواد شیمیایی آلی و مولکولهای زیستی در اوایل تشکیل زمین به وجود آمد که در نهایت منجر به موجودات واقعی شد.
مدتهاست که گمان میرود برخی از این مواد ممکن است از فضا به زمین رسیده شده باشند. اکنون یک مطالعه جدید که در Science Advances منتشر شده است، نشان میدهد که گروه خاصی از مولکولها به نام پپتیدها میتوانند در شرایط فضا آسانتر از مولکولهای موجود در زمین تشکیل شوند.
این بدان معناست که آنها میتوانستند توسط شهابسنگها یا دنبالهدارها به زمین اولیه منتقل شوند - و ممکن است حیات در جای دیگری نیز شکل بگیرد.
عملکردهای حیات در سلولهای ما (و همه موجودات زنده) توسط مولکولهای بزرگ و پیچیده مبتنی بر کربن (آلی) به نام پروتئین حفظ میشود. نحوه ساخت انواع پروتئینهای زیادی که برای زنده ماندن به آن نیاز داریم نیز در DNA ما رمزگذاری شدهاست که خود یک مولکول آلی بزرگ و پیچیده است.
با این حال، این مولکولهای پیچیده از انواع مولکولهای کوچک و ساده مانند اسیدهای آمینه - به اصطلاح بلوکهای سازنده حیات - تشکیل میشوند.
برای توضیح منشأ حیات، باید بدانیم که این بلوکهای سازنده چگونه و کجا شکل میگیرند و تحت چه شرایطی خود به خود، ساختارهای پیچیدهتری را به وجود میآورند. در نهایت ما باید مرحله ای را درک کنیم که آنها را قادر می سازد تا به یک سیستم محدود و خودتکثیر شونده تبدیل شوند و یک موجود زنده به وجود آید.
مراحل زندگی
دیانای منجربه تشکیل حدود 20 اسید آمینه مختلف میشود. دی ان ای از ۴ نوع باز آلی تشکیل میشود مانند حروف الفبا، این حروف در ساختار مارپیچ دوگانه در ترکیبات مختلف مرتب شدهاند تا دیانای کد ژنتیکی ما را رمزگذاری کنند.
پپتیدها همچنین مجموعهای از اسیدهای آمینه در ساختاری زنجیره مانند هستند. پپتیدها می توانند از حداقل دو اسید آمینه ساخته شوند، اما همچنین به صدها اسید آمینه نیز میرسند.
ترکیب اسیدهای آمینه به پپتیدها یک مرحله مهم است زیرا پپتیدها عملکردهایی مانند "کاتالیزور" یا افزایش واکنش هایی را که برای حفظ حیات مهم هستند، ارائه میدهند. آنها همچنین مولکولهای هستند که میتوانستند بیشتر در نسخههای اولیه غشاها جمع شوند و مولکولهای عملکردی را در ساختارهای سلول مانند محدود کنند.
با این حال، علیرغم نقش بالقوه مهم آنها در منشا حیات، تشکیل خود به خود پپتیدها در شرایط محیطی در زمین اولیه چندان ساده نبود. در واقع، دانشمندانی که در این مطالعه حاضر بودند قبلاً نشان داده بودند که شرایط سرد فضا در واقع برای تشکیل پپتیدها مساعدتر است.
در چگالی بسیار کم، ابرهای مولکولها و ذرات غبار در بخشی از فضا به نام محیط بین ستاره ای تکاتم های کربن میتوانند همراه با مولکول های مونوکسیدکربن و آمونیاک به سطح دانه های غبار بچسبند. سپس واکنش نشان می دهند تا مولکولهایی شبیه اسیدآمینه تشکیل دهند. هنگامی که چنین ابری متراکم تر میشود و ذرات غبار نیز شروع به چسبیدن به هم میکنند، این مولکولها میتوانند به پپتیدها تبدیل شوند.
با شبیه سازی که احتمالا درمحیط بین ستارهای در آزمایشگاه رخ میدهند، این مطالعه نشان میدهد که اگرچه تشکیل پپتیدها اندکی کاهش یافتهاست، اما از آن جلوگیری نمیشود. در عوض، با ترکیب سنگ ها و غبار برای تشکیل اجسام بزرگتر مانند سیارک ها و دنبالهدارها، این اجسام گرم میشوند و اجازه میدهند مایعات تشکیل شوند. این امر تشکیل پپتید را در این مایعات افزایش میدهد و انتخاب طبیعی واکنشهای بعدی که منجر به مولکولهای آلی پیچیدهتر میشود، وجود دارد.
اینفرایند در طول شکل گیری منظومه شمسی رخ داده است.
بسیاری از اجزای سازنده حیات مانند اسیدهای آمینه، لیپیدها و قندها میتوانند در محیط فضا شکل بگیرند. بسیاری از آنها در شهاب سنگ ها شناسایی شده اند. از آنجایی که تشکیل پپتیدها در فضا کارآمدتر از روی زمین است، و از آنجایی که آنها میتوانند در دنباله دارها تجمع کنند، ممکن است تاثیرات آنها بر روی زمین اولیه بارهایی را به همراه داشته باشد که قدمها را به سمت منشاء حیات در زمین افزایش دهد.
بنابراین دانستن همه اینها چه معنایی را میرساند؟ «امکان و شانس یافتن حیات بیگانه را افزایش میدهد.» بلوکهای سازنده زندگی در سراسر جهان موجود است. اینکه چقدر شرایط باید خاص باشد تا آنها را قادر سازد در موجودات زنده جمع شوند، هنوز یک سوال باز است. وقتی این را بدانیم، ایده خوبی از گستردگی یا عدم گسترش زندگی خواهیم داشت.
سحر موحد
Source
-
«Channel of Science is for all»
منشا حیات روی زمین هنوز مبهم است، اما ما به آرامی مراحل مربوط به آن و مواد لازم سازندهاش را کشف میکنیم. دانشمندان بر این باورند که حیات در یک سوپ اولیه از مواد شیمیایی آلی و مولکولهای زیستی در اوایل تشکیل زمین به وجود آمد که در نهایت منجر به موجودات واقعی شد.
مدتهاست که گمان میرود برخی از این مواد ممکن است از فضا به زمین رسیده شده باشند. اکنون یک مطالعه جدید که در Science Advances منتشر شده است، نشان میدهد که گروه خاصی از مولکولها به نام پپتیدها میتوانند در شرایط فضا آسانتر از مولکولهای موجود در زمین تشکیل شوند.
این بدان معناست که آنها میتوانستند توسط شهابسنگها یا دنبالهدارها به زمین اولیه منتقل شوند - و ممکن است حیات در جای دیگری نیز شکل بگیرد.
عملکردهای حیات در سلولهای ما (و همه موجودات زنده) توسط مولکولهای بزرگ و پیچیده مبتنی بر کربن (آلی) به نام پروتئین حفظ میشود. نحوه ساخت انواع پروتئینهای زیادی که برای زنده ماندن به آن نیاز داریم نیز در DNA ما رمزگذاری شدهاست که خود یک مولکول آلی بزرگ و پیچیده است.
با این حال، این مولکولهای پیچیده از انواع مولکولهای کوچک و ساده مانند اسیدهای آمینه - به اصطلاح بلوکهای سازنده حیات - تشکیل میشوند.
برای توضیح منشأ حیات، باید بدانیم که این بلوکهای سازنده چگونه و کجا شکل میگیرند و تحت چه شرایطی خود به خود، ساختارهای پیچیدهتری را به وجود میآورند. در نهایت ما باید مرحله ای را درک کنیم که آنها را قادر می سازد تا به یک سیستم محدود و خودتکثیر شونده تبدیل شوند و یک موجود زنده به وجود آید.
مراحل زندگی
دیانای منجربه تشکیل حدود 20 اسید آمینه مختلف میشود. دی ان ای از ۴ نوع باز آلی تشکیل میشود مانند حروف الفبا، این حروف در ساختار مارپیچ دوگانه در ترکیبات مختلف مرتب شدهاند تا دیانای کد ژنتیکی ما را رمزگذاری کنند.
پپتیدها همچنین مجموعهای از اسیدهای آمینه در ساختاری زنجیره مانند هستند. پپتیدها می توانند از حداقل دو اسید آمینه ساخته شوند، اما همچنین به صدها اسید آمینه نیز میرسند.
ترکیب اسیدهای آمینه به پپتیدها یک مرحله مهم است زیرا پپتیدها عملکردهایی مانند "کاتالیزور" یا افزایش واکنش هایی را که برای حفظ حیات مهم هستند، ارائه میدهند. آنها همچنین مولکولهای هستند که میتوانستند بیشتر در نسخههای اولیه غشاها جمع شوند و مولکولهای عملکردی را در ساختارهای سلول مانند محدود کنند.
با این حال، علیرغم نقش بالقوه مهم آنها در منشا حیات، تشکیل خود به خود پپتیدها در شرایط محیطی در زمین اولیه چندان ساده نبود. در واقع، دانشمندانی که در این مطالعه حاضر بودند قبلاً نشان داده بودند که شرایط سرد فضا در واقع برای تشکیل پپتیدها مساعدتر است.
در چگالی بسیار کم، ابرهای مولکولها و ذرات غبار در بخشی از فضا به نام محیط بین ستاره ای تکاتم های کربن میتوانند همراه با مولکول های مونوکسیدکربن و آمونیاک به سطح دانه های غبار بچسبند. سپس واکنش نشان می دهند تا مولکولهایی شبیه اسیدآمینه تشکیل دهند. هنگامی که چنین ابری متراکم تر میشود و ذرات غبار نیز شروع به چسبیدن به هم میکنند، این مولکولها میتوانند به پپتیدها تبدیل شوند.
با شبیه سازی که احتمالا درمحیط بین ستارهای در آزمایشگاه رخ میدهند، این مطالعه نشان میدهد که اگرچه تشکیل پپتیدها اندکی کاهش یافتهاست، اما از آن جلوگیری نمیشود. در عوض، با ترکیب سنگ ها و غبار برای تشکیل اجسام بزرگتر مانند سیارک ها و دنبالهدارها، این اجسام گرم میشوند و اجازه میدهند مایعات تشکیل شوند. این امر تشکیل پپتید را در این مایعات افزایش میدهد و انتخاب طبیعی واکنشهای بعدی که منجر به مولکولهای آلی پیچیدهتر میشود، وجود دارد.
اینفرایند در طول شکل گیری منظومه شمسی رخ داده است.
بسیاری از اجزای سازنده حیات مانند اسیدهای آمینه، لیپیدها و قندها میتوانند در محیط فضا شکل بگیرند. بسیاری از آنها در شهاب سنگ ها شناسایی شده اند. از آنجایی که تشکیل پپتیدها در فضا کارآمدتر از روی زمین است، و از آنجایی که آنها میتوانند در دنباله دارها تجمع کنند، ممکن است تاثیرات آنها بر روی زمین اولیه بارهایی را به همراه داشته باشد که قدمها را به سمت منشاء حیات در زمین افزایش دهد.
بنابراین دانستن همه اینها چه معنایی را میرساند؟ «امکان و شانس یافتن حیات بیگانه را افزایش میدهد.» بلوکهای سازنده زندگی در سراسر جهان موجود است. اینکه چقدر شرایط باید خاص باشد تا آنها را قادر سازد در موجودات زنده جمع شوند، هنوز یک سوال باز است. وقتی این را بدانیم، ایده خوبی از گستردگی یا عدم گسترش زندگی خواهیم داشت.
سحر موحد
Source
-
«Channel of Science is for all»
Forwarded from Science is for all🔬 (Faezeh🐳✨)
به تازگی یک سیارهی فراخورشیدی در اندازهای مابین زمین و زهره، با نام Gliese 12 b کشف شده است که ۴۰ سال نوری از ما فاصله دارد. دمای سطح سیاره حدودا ۴۲ درجه سانتیگراد است؛ اگرچه از زمین گرمتر میباشد اما با این حال از بسیاری از سیارات فراخورشیدی که کشف شده دمای معقولتری دارد و میتواند آب مایع داشته باشد. سیاره Gliese 12 b به دور یک ستارهی کوتوله سرخ گردش میکند که این گردش به تقریب معادل ۱۳ روز زمینی است! نکتهی قابل توجه دیگر این است که دانشمندان از وجود اتمسفر بر روی سیاره اطمینان ندارند، اگر این سیاره جو نازکی همانند زمین داشته باشد، احتمال سکونتپذیری را دارد.
Source
-
«Channel of Science is for all»
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
NASA Scientific Visualization Studio
NASA Scientific Visualization Studio | Gliese 12 b: An Intriguing World Sized Between Earth and Venus
Gliese 12 b’s estimated size may be as large as Earth or slightly smaller — comparable to Venus in our solar system. This artist’s concept compares Earth with different possible Gliese 12 b interpretations, from no atmosphere to a thick Venus-like…
Forwarded from Science is for all🔬 (Sahar movahed)
اکنون دقیقاً میدانیم که انسانها و نئاندرتالها چه زمانی بههم پیوستند.
قدیمیترین داستان عشق در تاریخ، در ژن ما نوشته شدهاست.
باوجود ناپدید شدن نئاندرتالها در حدود 40000 سال پیش، ژننئاندرتالها همچنان در DNA اکثر انسانهای مدرن وجود دارد. تداوم این ژنهای باستانی نشان میدهد که اجداد دور ما با انسانهای تنومند و دماغ بزرگ روابط جنسی داشتند وتحقیقات جدید دقیقاً نشان دادهاست که این زمانهای سکسی بین گونهها چه زمانی بودهاست.
تخمین زده میشود که بین 1 تا 4 درصد از ژنوم همه انسانهای غیرآفریقایی زندهی امروزی از نئاندرتالها میآید. این ژنها به شکلگیری ظاهر و رفتار ما کمک کردهاند، همچنین اکنون محققان تلاش میکنند تا برخوردهایی را که منجر به این تبادل مواد ژنتیکی شده بود، را بازسازی کنند.
محققان، برای جمعآوری این داستان، ژنوم 59 فرد باستانی انسان خردمند را که همگی بین 45000 تا 2200 سال سن دارند، را تجزیه و تحلیل کردند. از این تعداد، 33 نفر بیش از 10000 سال پیش زندگی میکردند که مرد معروف اوست ایشیم سیبری یکی از قدیمی ترین آنها بود.
سپس این ژنوم های ماقبل تاریخ با ژنوم 275 انسان امروزی از سراسر جهان مقایسه شد. محققان با استفاده از نرمافزار کامپیوتری توانستند تکامل ژنهای نئاندرتال را در طول هزاران سال ردیابی کنند و دقیقاً پیبردند که چند نسل طول میکشد تا آنها از هم جدا شوند.
نویسندگان مطالعه مینویسند: «با اندازه گیری کوواریانس اجداد برای هر یک از 16 فرد باستانی که بین 40000 تا 20000 [سال پیش] زندگی میکردند، استنباط میکنیم که جریان ژن نئاندرتال بین 321 تا 950 نسل قبل از زندگی این افراد رخ دادهاست. به طور خاص، آنها دریافتند که جریان DNA نئاندرتال به ژنوم انسان مدرن در یک دوره 6832 ساله رخ دادهاست که میانگین زمان ورود به آن 47124 سال پیش بودهاست.
به عبارت دیگر، رابطهعاشقانه بین انسانهای خردمند و نئاندرتالها حدود 47000 سال پیش آغاز شد و تقریباً هفت هزار سال به طول انجامید.
تأثیر کامل این نوازش ماقبل تاریخ چیزی است که ما هنوز در تلاش برای کشف آن هستیم، اگرچه واضح است که اجداد نئاندرتالها در همه مناطق وهمهی ژنوم ما یافت نمی شود. برخی از مناطق به طور کامل فاقد DNA نئاندرتال هستند و به همین دلیل به عنوان "صحراهای باستانی" شناخته میشوند، در حالی که برخی دیگراز مناطق حاوی سطوح بالایی از انواع نئاندرتال هستند.
این نشان میدهد که بسیاری از مواد
ژنتیکی که ما از عموزادههای باستانی خود گرفتهایم احتمالاً مضر بوده و بنابراین به لطف انتخاب طبیعی ناپدید شدهاند. با این حال، ژنهای خاصی ممکن است برای بقای ما مزایایی بههمراه داشته باشند و به نسلهای بعدی منتقل شده باشند.
محققان با کاوش در این به اصطلاح «نامزدهای تطبیقی تطبیقی» با 347 ژن نئاندرتال مواجه شدند که هم در جمعیت باستانی و هم در جمعیت امروزی به خوبی حفظ شده است، «این نشان میدهد که بسیاری از این ژنها برای مواجه انسانهای امروزی با فشارهای محیطی خارج از آفریقا مفید بودهاند.»
به گفته محققان، این ژنهای مفید نئاندرتال عمدتاً در مناطقی از ژنوم یافت میشوند که «به رنگدانههای پوست، متابولیسم و ایمنی مرتبط هستند.»
سحر موحد
Source
-
«Channel of Science is for all»
قدیمیترین داستان عشق در تاریخ، در ژن ما نوشته شدهاست.
باوجود ناپدید شدن نئاندرتالها در حدود 40000 سال پیش، ژننئاندرتالها همچنان در DNA اکثر انسانهای مدرن وجود دارد. تداوم این ژنهای باستانی نشان میدهد که اجداد دور ما با انسانهای تنومند و دماغ بزرگ روابط جنسی داشتند وتحقیقات جدید دقیقاً نشان دادهاست که این زمانهای سکسی بین گونهها چه زمانی بودهاست.
تخمین زده میشود که بین 1 تا 4 درصد از ژنوم همه انسانهای غیرآفریقایی زندهی امروزی از نئاندرتالها میآید. این ژنها به شکلگیری ظاهر و رفتار ما کمک کردهاند، همچنین اکنون محققان تلاش میکنند تا برخوردهایی را که منجر به این تبادل مواد ژنتیکی شده بود، را بازسازی کنند.
محققان، برای جمعآوری این داستان، ژنوم 59 فرد باستانی انسان خردمند را که همگی بین 45000 تا 2200 سال سن دارند، را تجزیه و تحلیل کردند. از این تعداد، 33 نفر بیش از 10000 سال پیش زندگی میکردند که مرد معروف اوست ایشیم سیبری یکی از قدیمی ترین آنها بود.
سپس این ژنوم های ماقبل تاریخ با ژنوم 275 انسان امروزی از سراسر جهان مقایسه شد. محققان با استفاده از نرمافزار کامپیوتری توانستند تکامل ژنهای نئاندرتال را در طول هزاران سال ردیابی کنند و دقیقاً پیبردند که چند نسل طول میکشد تا آنها از هم جدا شوند.
نویسندگان مطالعه مینویسند: «با اندازه گیری کوواریانس اجداد برای هر یک از 16 فرد باستانی که بین 40000 تا 20000 [سال پیش] زندگی میکردند، استنباط میکنیم که جریان ژن نئاندرتال بین 321 تا 950 نسل قبل از زندگی این افراد رخ دادهاست. به طور خاص، آنها دریافتند که جریان DNA نئاندرتال به ژنوم انسان مدرن در یک دوره 6832 ساله رخ دادهاست که میانگین زمان ورود به آن 47124 سال پیش بودهاست.
به عبارت دیگر، رابطهعاشقانه بین انسانهای خردمند و نئاندرتالها حدود 47000 سال پیش آغاز شد و تقریباً هفت هزار سال به طول انجامید.
تأثیر کامل این نوازش ماقبل تاریخ چیزی است که ما هنوز در تلاش برای کشف آن هستیم، اگرچه واضح است که اجداد نئاندرتالها در همه مناطق وهمهی ژنوم ما یافت نمی شود. برخی از مناطق به طور کامل فاقد DNA نئاندرتال هستند و به همین دلیل به عنوان "صحراهای باستانی" شناخته میشوند، در حالی که برخی دیگراز مناطق حاوی سطوح بالایی از انواع نئاندرتال هستند.
این نشان میدهد که بسیاری از مواد
ژنتیکی که ما از عموزادههای باستانی خود گرفتهایم احتمالاً مضر بوده و بنابراین به لطف انتخاب طبیعی ناپدید شدهاند. با این حال، ژنهای خاصی ممکن است برای بقای ما مزایایی بههمراه داشته باشند و به نسلهای بعدی منتقل شده باشند.
محققان با کاوش در این به اصطلاح «نامزدهای تطبیقی تطبیقی» با 347 ژن نئاندرتال مواجه شدند که هم در جمعیت باستانی و هم در جمعیت امروزی به خوبی حفظ شده است، «این نشان میدهد که بسیاری از این ژنها برای مواجه انسانهای امروزی با فشارهای محیطی خارج از آفریقا مفید بودهاند.»
به گفته محققان، این ژنهای مفید نئاندرتال عمدتاً در مناطقی از ژنوم یافت میشوند که «به رنگدانههای پوست، متابولیسم و ایمنی مرتبط هستند.»
سحر موحد
Source
-
«Channel of Science is for all»
IFLScience
Humans Inherited Bigger Noses From Neanderthals
We've paid through the nose for mating with our ancient relatives.
Forwarded from Science is for all🔬 (Sahar movahed)
استفاده بیش ازاندازه از رسانههای اجتماعی ممکن است باعث افسردگی در بزرگسالان وجوانان شود.
در طول چند دهه گذشته، شیوع افسردگی در نوجوانان و بزرگسالان افزایش قابل توجهی داشتهاست وهمچنین گنجاندن فناوری و رسانههای اجتماعی در زندگی روزمره نیز افزایش یافته است.
در یک مطالعه جدید، محققان ارتباط بین استفاده از رسانههای اجتماعی، افسردگی و سایر رفتارهای مرتبط با سلامتی بزرگسالان و جوانان را در طول زمان بررسی کردند.
با این حال، مشخص نشد که دقیقاً چگونه استفاده از رسانههای اجتماعی و افسردگی با سایر رفتارها، مانند فعالیت بدنی، مصرف حشیش (تمایل به تا دیر وقت بیدار ماندن) و نرفتن به فضای سبز، مرتبط است.
در مطالعهای که در 15 می در مجله بینالمللی سلامت روان و اعتیاد منتشر شد ، تیمی از محققان به رهبری کارشناسان مرکز کودکان جانز هاپکینز، ارتباط بین استفاده از رسانههای اجتماعی، افسردگی و سایر رفتارهای مرتبط با سلامتی بزرگسالان وجوانان را در طول زمان بررسی کردند.
تحقیقات نشان میدهد که وقتی استفاده از رسانههای اجتماعی زیاد است، افسردگی نیز زیاد است. اما سوال اینجاست که آیا به دلیل اینکه از رسانههای اجتماعی باعث افسردگی آن فرد شده است؟ یا به این دلیل است که افرادی که افسرده هستند تمایل بیشتری به استفاده از رسانه های اجتماعی دارند. و زمان کمتری را صرف ورزش و حضور در فضاهای سبز می کنند، این همان چیزی است که ما میخواستیم بفهمیم.
از 376 بزرگسال جوان در کانادا (82.4 درصد زن) خواسته شد تا سه پرسشنامه آنلاین را بین ماه مه 2021 و ژانویه 2022 تکمیل کنند. در هر مرحله، شرکت کنندگان علائم افسردگی را بر اساس پرسشنامه سلامت بیمار (PHQ-9) گزارش کردند.(یک مقیاس 9 مادهای که معمولاً برای اندازهگیری افسردگی استفاده میشود.) و همچنین استفاده از رسانههای اجتماعی، قرار گرفتن در معرض فضای سبز، فعالیت بدنی و مصرف حشیش.
محققان دریافتند که اکثر شرکت کنندگان در مطالعه حداقل علائم افسردگی خفیف داشتند. یافتهها نشان داد شرکتکنندگانی که از رسانههای اجتماعی بیشتری استفاده میکردند، بیشتر افسرده بودند و افرادیکه افسردهتر بودند نیز تمایل بیشتری به استفاده رسانههای اجتماعی داشتند.
با این حال، محققان دریافتند که استفاده از رسانههای اجتماعی باعث افزایش یا کاهش سطح علائم افسردگی در طول زمان نمیشود.
محققان توضیح میدهند: «ما دریافتیم که اگر تمایل داشتید که فردی افسرده باشید، فردی هستید که زمان بیشتری را در رسانههای اجتماعی میگذرانید.»
همچنین دریافتند که سطوح بالاتر استفاده از رسانههای اجتماعی و سطوح بالاتر علائم افسردگی با سطوح کمتر قرار گرفتن در معرض فضای سبز مرتبط است. علاوه بر این، مصرف حشیشعصرانه بیشتر نیز با سطوح بالاتر افسردگی همراه بود.
نویسندگان مطالعه میگویند این نتایج نشان میدهد که استفاده از رسانههای اجتماعی و افسردگی با هم مرتبط هستند این تیم همچنین میگوید این یافتهها نشان میدهد افرادی که از افسردگی رنج میبرند باید نسبت به مدت زمانی که در رسانههای اجتماعی میگذرانند محتاط باشند و باید تشویق شوند تا سایر عادات سالم را در سبک زندگی خود بگنجانند.
در خانه بودن و ورزش نکردن، تا دیر وقت بیدار ماندن و مصرف حشیش خطرات خود را دارد. برای ارائه دهندگان آموزش به بیماران و برای والدین این مهم است که عادات سالم را در فرزندان خود ایجاد کنند.داشتن تعادل در استفاده متوسط از رسانه های اجتماعی و سایر فعالیتها و ورزش در فضای باز چیزی است که مردم باید در عصر دیجیتال امروز برای آن تلاش کنند.
محققین معتقدند که جنبههای زیادی در رسانههای اجتماعی وجود دارد، و گامهای بعدی مهمی برای یادگیری بیشتر در مورد تأثیر رسانه ها بر سلامت روان افراد در هر سنی، از جمله کودکان و نوجوانان نیز وجود دارد.
سحر موحد
Source
-
«Channel of Science is for all»
در طول چند دهه گذشته، شیوع افسردگی در نوجوانان و بزرگسالان افزایش قابل توجهی داشتهاست وهمچنین گنجاندن فناوری و رسانههای اجتماعی در زندگی روزمره نیز افزایش یافته است.
در یک مطالعه جدید، محققان ارتباط بین استفاده از رسانههای اجتماعی، افسردگی و سایر رفتارهای مرتبط با سلامتی بزرگسالان و جوانان را در طول زمان بررسی کردند.
با این حال، مشخص نشد که دقیقاً چگونه استفاده از رسانههای اجتماعی و افسردگی با سایر رفتارها، مانند فعالیت بدنی، مصرف حشیش (تمایل به تا دیر وقت بیدار ماندن) و نرفتن به فضای سبز، مرتبط است.
در مطالعهای که در 15 می در مجله بینالمللی سلامت روان و اعتیاد منتشر شد ، تیمی از محققان به رهبری کارشناسان مرکز کودکان جانز هاپکینز، ارتباط بین استفاده از رسانههای اجتماعی، افسردگی و سایر رفتارهای مرتبط با سلامتی بزرگسالان وجوانان را در طول زمان بررسی کردند.
تحقیقات نشان میدهد که وقتی استفاده از رسانههای اجتماعی زیاد است، افسردگی نیز زیاد است. اما سوال اینجاست که آیا به دلیل اینکه از رسانههای اجتماعی باعث افسردگی آن فرد شده است؟ یا به این دلیل است که افرادی که افسرده هستند تمایل بیشتری به استفاده از رسانه های اجتماعی دارند. و زمان کمتری را صرف ورزش و حضور در فضاهای سبز می کنند، این همان چیزی است که ما میخواستیم بفهمیم.
از 376 بزرگسال جوان در کانادا (82.4 درصد زن) خواسته شد تا سه پرسشنامه آنلاین را بین ماه مه 2021 و ژانویه 2022 تکمیل کنند. در هر مرحله، شرکت کنندگان علائم افسردگی را بر اساس پرسشنامه سلامت بیمار (PHQ-9) گزارش کردند.(یک مقیاس 9 مادهای که معمولاً برای اندازهگیری افسردگی استفاده میشود.) و همچنین استفاده از رسانههای اجتماعی، قرار گرفتن در معرض فضای سبز، فعالیت بدنی و مصرف حشیش.
محققان دریافتند که اکثر شرکت کنندگان در مطالعه حداقل علائم افسردگی خفیف داشتند. یافتهها نشان داد شرکتکنندگانی که از رسانههای اجتماعی بیشتری استفاده میکردند، بیشتر افسرده بودند و افرادیکه افسردهتر بودند نیز تمایل بیشتری به استفاده رسانههای اجتماعی داشتند.
با این حال، محققان دریافتند که استفاده از رسانههای اجتماعی باعث افزایش یا کاهش سطح علائم افسردگی در طول زمان نمیشود.
محققان توضیح میدهند: «ما دریافتیم که اگر تمایل داشتید که فردی افسرده باشید، فردی هستید که زمان بیشتری را در رسانههای اجتماعی میگذرانید.»
همچنین دریافتند که سطوح بالاتر استفاده از رسانههای اجتماعی و سطوح بالاتر علائم افسردگی با سطوح کمتر قرار گرفتن در معرض فضای سبز مرتبط است. علاوه بر این، مصرف حشیشعصرانه بیشتر نیز با سطوح بالاتر افسردگی همراه بود.
نویسندگان مطالعه میگویند این نتایج نشان میدهد که استفاده از رسانههای اجتماعی و افسردگی با هم مرتبط هستند این تیم همچنین میگوید این یافتهها نشان میدهد افرادی که از افسردگی رنج میبرند باید نسبت به مدت زمانی که در رسانههای اجتماعی میگذرانند محتاط باشند و باید تشویق شوند تا سایر عادات سالم را در سبک زندگی خود بگنجانند.
در خانه بودن و ورزش نکردن، تا دیر وقت بیدار ماندن و مصرف حشیش خطرات خود را دارد. برای ارائه دهندگان آموزش به بیماران و برای والدین این مهم است که عادات سالم را در فرزندان خود ایجاد کنند.داشتن تعادل در استفاده متوسط از رسانه های اجتماعی و سایر فعالیتها و ورزش در فضای باز چیزی است که مردم باید در عصر دیجیتال امروز برای آن تلاش کنند.
محققین معتقدند که جنبههای زیادی در رسانههای اجتماعی وجود دارد، و گامهای بعدی مهمی برای یادگیری بیشتر در مورد تأثیر رسانه ها بر سلامت روان افراد در هر سنی، از جمله کودکان و نوجوانان نیز وجود دارد.
سحر موحد
Source
-
«Channel of Science is for all»
Forwarded from Science is for all🔬 (Sahar movahed)
اگر شما پژوهشی انجام دهید ولی آن را منتشر نکنید، آیا این علم (Science) خواهد بود؟
علم چیست؟
این در واقع سوال اصلی در مباحثه توئیتری (شبکه ایکس) بین صاحب این شبکه (ایلان ماسک) و یک مهندس کامپیوتر و از محققین ارشد متا (Yann LeCun) بوده است. در طی چند روز گذشته، این گفتگو در مورد تعریف علم، توجه هزاران فرد از جمله محققان از همه رشتهها را به خود جلب کرده است.
بحث با توئیتی از ایلان ماسک شروع شده است (لینک). او مردم را برای پیوستن به کمپانی هوش مصنوعی اش (xAI) تشویق و بر جستجوی دقیق حقیقت تاکید کرده است. در ادامه LeCun (که به دلیل کارهایش در زمینه هوش مصنوعی و deep learning و ... شهرت دارد) این صحبت ماسک در مورد جستجوی دقیق حقیقت را مورد اشاره قرار داد و او را به خاطر انتشار نظریههای توطئه در شبکه اجتماعی اش مورد انتقاد قرار داد.
بحث بالا گرفت و ماسک هم از LeCun در مورد دستاوردهای علمی اش در پنج سال گذشته سوال کرد. LeCun هم در پاسخ اعلام کرد که از ژانویه ۲۰۲۲ تاکنون بیش از ۸۰ مقاله علمی منتشر کرده است.
او سپس این موضوع را مطرح کرد که "اگر شما پژوهشی انجام دهید ولی آن را منتشر نکنید، این علم نیست". او استدلال کرد که پژوهش (research) تنها زمانی «علم یا همان science» است که بهعنوان مجموعهای از دانش (knowledge) جمعآوری شود، صحت و تکرارپذیری (correctness and reproducibility) آن مورد آزمایش و بررسی قرار گیرد و سپس منتشر (publish) شود.
تعریف علم از دیدگاه LeCun واکنشهای منفی زیادی را برانگیخت. برخی او را به خاطر اشاره نکردن به این که علم غالباً به عنوان یک روش (method) شناخته میشود، نقد کردند. پالمر لاکی، کارآفرین حوزه فناوری و توسعهدهنده هدست واقعیت مجازی Oculus، این تفکر که "کسانی که تحقیقات خود را در معرض داوری همتا قرار نمی دهند و آن را منتشر نمی کنند، فراموش شده میمیرند" را زیر سوال برد. عدهای دیگر استدلال کردند که پژوهشهای علمی که در شرکتها انجام میشود، اغلب محرمانه نگه داشته میشوند و حتی خارج از بخش خصوصی، طبق برخی تخمینها، ۴۰ درصد دادههای علمی از پژوهشگران دانشگاهی و دولتی منتشر نمیشود. پیتر کاونی، از محققین علم کامپیوتر در دانشگاه کالج لندن نیز میگوید: "LeCun هنوز از چگونگی کارکرد علم غافل است. گفتن این که “علم تنها زمانی علم است که منتشر شود” مانع از این میشود که علم به عنوان یک روش درک، که مردم میتوانند در زندگی روزمره خود استفاده کنند، شناخته شود."
او (LeCun) بعداً در مورد تعریف اولیه خود بیشتر توضیح داد که: "علم از طریق تبادل ایدهها، تأیید، تحلیل، بازتولید و بهبود پیشرفت میکند. اگر تحقیقات خود را بالاخره به یک صورتی (نه لزوما در مجله علمی و بعد از داوری همتا) منتشر نکنید، احتمالاً تحقیقات شما هیچ تأثیری نخواهد داشت. او همچنین به اهمیت موضوع در دسترس بودن (openness) پژوهش های مربوط به هوش مصنوعی بوِیژه source code ها اشاره کرد.
در ادامه افراد شناخته شده دیگری نیز در مورد نیاز به بررسی ادعاهای علمی و پاسخ به فیدبکها در این مورد بحث کردهاند. بحثها در توئیتر نیز اگر مبتنی بر شواهد و بر اساس استدلال باشد نیز میتواند مفید باشد نه این که فقط نظر شخصی باشد. چیزی که ظاهرا الان نسبت به قبل در توییتر بیشتر دیده میشود.
در مورد این مباحثه، مفصل تر در گزارش خبری نیچر بخوانید.
Source
-
«Channel of Science is for all»
علم چیست؟
این در واقع سوال اصلی در مباحثه توئیتری (شبکه ایکس) بین صاحب این شبکه (ایلان ماسک) و یک مهندس کامپیوتر و از محققین ارشد متا (Yann LeCun) بوده است. در طی چند روز گذشته، این گفتگو در مورد تعریف علم، توجه هزاران فرد از جمله محققان از همه رشتهها را به خود جلب کرده است.
بحث با توئیتی از ایلان ماسک شروع شده است (لینک). او مردم را برای پیوستن به کمپانی هوش مصنوعی اش (xAI) تشویق و بر جستجوی دقیق حقیقت تاکید کرده است. در ادامه LeCun (که به دلیل کارهایش در زمینه هوش مصنوعی و deep learning و ... شهرت دارد) این صحبت ماسک در مورد جستجوی دقیق حقیقت را مورد اشاره قرار داد و او را به خاطر انتشار نظریههای توطئه در شبکه اجتماعی اش مورد انتقاد قرار داد.
بحث بالا گرفت و ماسک هم از LeCun در مورد دستاوردهای علمی اش در پنج سال گذشته سوال کرد. LeCun هم در پاسخ اعلام کرد که از ژانویه ۲۰۲۲ تاکنون بیش از ۸۰ مقاله علمی منتشر کرده است.
او سپس این موضوع را مطرح کرد که "اگر شما پژوهشی انجام دهید ولی آن را منتشر نکنید، این علم نیست". او استدلال کرد که پژوهش (research) تنها زمانی «علم یا همان science» است که بهعنوان مجموعهای از دانش (knowledge) جمعآوری شود، صحت و تکرارپذیری (correctness and reproducibility) آن مورد آزمایش و بررسی قرار گیرد و سپس منتشر (publish) شود.
تعریف علم از دیدگاه LeCun واکنشهای منفی زیادی را برانگیخت. برخی او را به خاطر اشاره نکردن به این که علم غالباً به عنوان یک روش (method) شناخته میشود، نقد کردند. پالمر لاکی، کارآفرین حوزه فناوری و توسعهدهنده هدست واقعیت مجازی Oculus، این تفکر که "کسانی که تحقیقات خود را در معرض داوری همتا قرار نمی دهند و آن را منتشر نمی کنند، فراموش شده میمیرند" را زیر سوال برد. عدهای دیگر استدلال کردند که پژوهشهای علمی که در شرکتها انجام میشود، اغلب محرمانه نگه داشته میشوند و حتی خارج از بخش خصوصی، طبق برخی تخمینها، ۴۰ درصد دادههای علمی از پژوهشگران دانشگاهی و دولتی منتشر نمیشود. پیتر کاونی، از محققین علم کامپیوتر در دانشگاه کالج لندن نیز میگوید: "LeCun هنوز از چگونگی کارکرد علم غافل است. گفتن این که “علم تنها زمانی علم است که منتشر شود” مانع از این میشود که علم به عنوان یک روش درک، که مردم میتوانند در زندگی روزمره خود استفاده کنند، شناخته شود."
او (LeCun) بعداً در مورد تعریف اولیه خود بیشتر توضیح داد که: "علم از طریق تبادل ایدهها، تأیید، تحلیل، بازتولید و بهبود پیشرفت میکند. اگر تحقیقات خود را بالاخره به یک صورتی (نه لزوما در مجله علمی و بعد از داوری همتا) منتشر نکنید، احتمالاً تحقیقات شما هیچ تأثیری نخواهد داشت. او همچنین به اهمیت موضوع در دسترس بودن (openness) پژوهش های مربوط به هوش مصنوعی بوِیژه source code ها اشاره کرد.
در ادامه افراد شناخته شده دیگری نیز در مورد نیاز به بررسی ادعاهای علمی و پاسخ به فیدبکها در این مورد بحث کردهاند. بحثها در توئیتر نیز اگر مبتنی بر شواهد و بر اساس استدلال باشد نیز میتواند مفید باشد نه این که فقط نظر شخصی باشد. چیزی که ظاهرا الان نسبت به قبل در توییتر بیشتر دیده میشود.
در مورد این مباحثه، مفصل تر در گزارش خبری نیچر بخوانید.
Source
-
«Channel of Science is for all»
X (formerly Twitter)
Elon Musk (@elonmusk) on X
Join xAI if you believe in our mission of understanding the universe, which requires maximally rigorous pursuit of the truth, without regard to popularity or political correctness
Forwarded from Science is for all🔬 (Sahar movahed)
تاثیر استرس در بارداری: دانشمندان ارتباط بین هورمون های بارداری و بهره هوشی کودک را کشف کردند.
تحقیقات ارائه شده در بیست و ششمین کنگره اروپایی غدد درون ریز در استکهلم نشان می دهد که افزایش سطح کورتیزول در سه ماهه سوم بارداری میتواند بر نمرات بهرههوشی (IQ) پسران 7 ساله تأثیر منفی بگذارد.
با کمال تعجب، سطح کورتیزول در خون با نمرات IQ در دختران مرتبط نیست، اما سطوح بالاتر کورتیزون ادرار نمرات آنها را بهبود می بخشد. یافتهها نقش مهمی که کورتیزول در رشدجنین پسران و دختران به طور مستقل دارد را برجسته میکند.
قرار گرفتن در معرض کورتیزول در دوران بارداری( هورمونی استروئیدی که به بدن کمک میکند به استرس پاسخ دهد.) برای رشد جنین لازم است و بر عملکرد شناختی کودکان در مراحل بعدی زندگی تأثیر میگذارد.
در دوران بارداری، سطح کورتیزول افزایش مییابد و زنان بارداری که دختر دارند معمولاً کورتیزول بیشتری نسبت به زنانی که جنین پسر دارند، ترشح میکنند. با این حال، در جفت، آنزیم 11β-هیدروکسی استروئید دهیدروژناز نوع 2 (11β-HSD2) با تبدیل کورتیزول به شکل غیرفعال آن به نام کورتیزون، میزان کورتیزولی را که به جنین می رسد تنظیم میکند.
محققان بیمارستان دانشگاه اودنسه در دانمارک قبلاً نشاندادهبودند که کودکان بین یک تا سه سالگی هنگامی که مادرانشان در سه ماهه سوم بارداری سطوح بالایی از کورتیزول داشته باشند، مهارت های گفتاری و زبانی پیشرفته تری دارند.
اکنون، در این مطالعه، محققان دادههای مربوط به سطوح کورتیزول و کورتیزون 943 زن باردار را در طول سه ماهه سوم بارداری وتستهای IQ 943 کودک 7 ساله آنها از گروه Odense Child را تجزیه و تحلیل کردند. آنها دریافتند که میزان کورتیزول در خون زنان باردار پسر نسبت به زنان حامله دختر کمتر است. علاوه بر این، پسرانی که در رحم مادرشان در معرض سطوح بالاتر کورتیزول قرار داشتند، در 7 سالگی در تستهای هوشی نمرات پایینتری کسب کردند. دخترانی که در همین سن بودند، زمانی که مادرانشان سطوح بالاتری از کورتیزون ادرار داشتند، امتیاز بهتری در تستهای هوشی کسب کردند.
دکتر Anja Fenger Dreyer، نویسنده اصلی این مقاله، گفت: «طبق دانش ما، این اولین مطالعه ای است که ارتباط بین سطح کورتیزون ادرار در دوران بارداری و نمرات IQ در کودکان را بررسی میکند. در حالی که سایر مطالعات فقط به بررسی کورتیزول در خون در دوران بارداری و ضریب هوشی کودک پرداختهاند، ما اولین کسی هستیم که نمونه ادرار و همچنین نمونه خون پسران ودختران را جداگانه بررسی میکنیم.
دکتر Fenger Dreyer اضافه کرد: "نتایج ما نشان میدهد که دختران ممکناست با فعالیت 11β-HSD2 جفت محافظت بیشتری داشته باشند، در حالی که پسران ممکن است در معرض قرار گرفتن در معرض کورتیزول فیزیولوژیکی مادر در دوران بارداری آسیب پذیرتر باشند."
سحر موحد
Source
-
«Channel of Science is for all»
تحقیقات ارائه شده در بیست و ششمین کنگره اروپایی غدد درون ریز در استکهلم نشان می دهد که افزایش سطح کورتیزول در سه ماهه سوم بارداری میتواند بر نمرات بهرههوشی (IQ) پسران 7 ساله تأثیر منفی بگذارد.
با کمال تعجب، سطح کورتیزول در خون با نمرات IQ در دختران مرتبط نیست، اما سطوح بالاتر کورتیزون ادرار نمرات آنها را بهبود می بخشد. یافتهها نقش مهمی که کورتیزول در رشدجنین پسران و دختران به طور مستقل دارد را برجسته میکند.
قرار گرفتن در معرض کورتیزول در دوران بارداری( هورمونی استروئیدی که به بدن کمک میکند به استرس پاسخ دهد.) برای رشد جنین لازم است و بر عملکرد شناختی کودکان در مراحل بعدی زندگی تأثیر میگذارد.
در دوران بارداری، سطح کورتیزول افزایش مییابد و زنان بارداری که دختر دارند معمولاً کورتیزول بیشتری نسبت به زنانی که جنین پسر دارند، ترشح میکنند. با این حال، در جفت، آنزیم 11β-هیدروکسی استروئید دهیدروژناز نوع 2 (11β-HSD2) با تبدیل کورتیزول به شکل غیرفعال آن به نام کورتیزون، میزان کورتیزولی را که به جنین می رسد تنظیم میکند.
محققان بیمارستان دانشگاه اودنسه در دانمارک قبلاً نشاندادهبودند که کودکان بین یک تا سه سالگی هنگامی که مادرانشان در سه ماهه سوم بارداری سطوح بالایی از کورتیزول داشته باشند، مهارت های گفتاری و زبانی پیشرفته تری دارند.
اکنون، در این مطالعه، محققان دادههای مربوط به سطوح کورتیزول و کورتیزون 943 زن باردار را در طول سه ماهه سوم بارداری وتستهای IQ 943 کودک 7 ساله آنها از گروه Odense Child را تجزیه و تحلیل کردند. آنها دریافتند که میزان کورتیزول در خون زنان باردار پسر نسبت به زنان حامله دختر کمتر است. علاوه بر این، پسرانی که در رحم مادرشان در معرض سطوح بالاتر کورتیزول قرار داشتند، در 7 سالگی در تستهای هوشی نمرات پایینتری کسب کردند. دخترانی که در همین سن بودند، زمانی که مادرانشان سطوح بالاتری از کورتیزون ادرار داشتند، امتیاز بهتری در تستهای هوشی کسب کردند.
دکتر Anja Fenger Dreyer، نویسنده اصلی این مقاله، گفت: «طبق دانش ما، این اولین مطالعه ای است که ارتباط بین سطح کورتیزون ادرار در دوران بارداری و نمرات IQ در کودکان را بررسی میکند. در حالی که سایر مطالعات فقط به بررسی کورتیزول در خون در دوران بارداری و ضریب هوشی کودک پرداختهاند، ما اولین کسی هستیم که نمونه ادرار و همچنین نمونه خون پسران ودختران را جداگانه بررسی میکنیم.
دکتر Fenger Dreyer اضافه کرد: "نتایج ما نشان میدهد که دختران ممکناست با فعالیت 11β-HSD2 جفت محافظت بیشتری داشته باشند، در حالی که پسران ممکن است در معرض قرار گرفتن در معرض کورتیزول فیزیولوژیکی مادر در دوران بارداری آسیب پذیرتر باشند."
سحر موحد
Source
-
«Channel of Science is for all»
Forwarded from Science is for all🔬 (моя)
آیا وزنهبرداری میتواند مانع رشد شود؟
شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد زمانی که افراد جوان هستند شرکت در ورزش بهطور بالقوه میتواند یک عمر عادات تناسب اندام ثابت را آغاز کند، اعتماد به نفس را افزایش دهد و حتی حس همدلی و انعطاف پذیری را القا کند. مثلا، ورزش دو و میدانی از سنین پایین میتواند فواید زیادی داشته باشد، این مهم است که سلامت کلی ودرتمام سنین را در نظر داشته باشیم.
پاسخ سوال دیرینه، (آیا بلند کردن وزنه مانع از رشد در نوجوانان و نوجوانان می شود؟) پاسخ کوتاه: نه. اما به گفته کارول مک، DPT، CSCS ، مربی قدرت و دکتر فیزیوتراپی، برای نوجوانانی که به دنبال شروع تمرینات وزنه هستند، نکاتی وجود دارد که باید در نظر داشت.
او گفت: "هیچ مدرکی مبنی بر اینکه وزنه برداری مانع رشد میشود، وجود ندارد." در واقع، تمرینات مقاومتی میتواند به ایجاد هماهنگی و قدرت در ورزشکاران جوان کمک کند و در حال حاضر فشار زیادی برای زنان ورزشکارجوان وجود دارد که هنگام وزنهزدن بتوانند پیشگیری بیشتری از آسیب دیدگی داشته باشند. همانطور که گفته شد، باید هنگام وزنه زدن، برای ایجاد فرم مناسب قبل از اضافه کردن وزن یا مقاومت به حرکات تمرکز داشته باشند.
آنچه در پژوهش آمدهاست.
انجمن ملی قدرت و آماده سازی بیانیهای در مورد موضوع جوانان و تمرینات قدرتی منتشر کرد و دراین بیانیه خاطرنشان میکند: [تحقیقات] به طور فزایندهای نشان میدهد که تمرینات مقاومتی در صورت تجویز و نظارت مناسب میتواند مزایای منحصر به فردی را برای کودکان و نوجوانان ارائه دهد.در پایان این بیانیه نگرانیها در مورد تمرینات مقاومتی جوانان منسوخ خوانده شد و گفته شد که در حالحاضر اطلاعات کافی برای حمایت از این تمرین وجود دارد، البته تا زمانی که تمرین از دستورالعملهای متناسب با سن پیروی کند.
تحقیقات منتشر شده از ایمنی تمرینات قدرتی برای جوانان حمایت میکند. به عنوان مثال، یک گزارش بالینی از آکادمی اطفالآمریکا بیان کرد که برنامههای تمرین مقاومتی که به درستی طراحی شدهاند هیچ اثر منفی آشکاری بر رشد خطی، سلامت صفحه رشد یا سیستم قلبی عروقی کودکان و نوجوانان ندارند.
تمرینات مقاومتی انجام شده توسط ورزشکاران جوان مزایایی را برای سلامتی طولانی مدت و عملکرد ورزشی فراهم می کند، زیرا سازگاری عصبی عضلانی را فراهم می کند.بررسی تحقیقاتی دیگری در مجله سلامت ورزشی ، اشاره کرد که آسیبهای مربوط به تمرینات قدرتی برای شرکتکنندگان جوان عمدتاً به دلیل استفاده نادرست از تجهیزات، وزن نامناسب، تکنیک نامناسب یا عدم نظارت ایجاد میشود.
همانطور که مک اشارهکرد، ورزشکاران زن بیشتری نیز تشویق میشوند تا تمرینات مقاومتی را شروعکنند و دلیل اصلیش، شایع بودن پارگی ACL در زنان ورزشکار است، زیرا ساختار مفاصل زانو آنها با ورزشکاران مرد متفاوت است و آنها را در معرض خطر بیشتری قرار میدهد. با توجه به جانز هاپکینز پزشکی، توده عضلانی کم در پاها میتواند این خطر را افزایش دهد، که با ساختن عضلات قدرتمند میتواند یک اثر محافظتی خوب داشته باشند.
چگونه از آسیب در نوجوانانی که وزنه برداری میکنند جلوگیری کنیم؟
در حالی که پاسخ مبتنی بر تحقیق به "آیا وزنه برداری می تواند رشد را کاهش دهد؟" یک نه قاطع است، این بدان معنا نیست که این فعالیت عاری از خطر است. مانند هر تمرین دیگری، ممکن است شرکت کنندگان آسیب ببینند، به خصوص اگر حرکت را نادرست انجام دهند.مک گفت به همین دلیل است که ارائه نظارت و راهنمایی موثر در فرم مناسب بسیار مهم است و این به معنای برنامههای آموزشی فردی است.
در این مقاله، نکاتی بیان شد که برای ارائه یک برنامه آموزشی مناسب برای ورزشکاران جوان بسیار حائز اهمیت است. یکی از این نکات این است که برنامههای آموزشی برای جوانان باید به مراحل سنی و مشخصات طبیعی آنان تطابق داشته باشند و نباید برنامههای بزرگسالان به آنان اعمال شوند.
اجزای کلیدی مهمی مانند کنترل حرکتی، انعطاف پذیری، قوای جسمی، تغییرات هورمونی و سطوح بلوغ ذهنی نیاز به در نظر گرفتهشدن دارند. همچنین توصیه شدهاست که ورزشکاران، والدین و مربیان از ایجاد برنامه های تمرینی متناسب با سن ویژه جوانان استفادهکنند و به نکات ارائهشده در اینفوگرافیک NCSA توجه کنند. که در آن راهبردهایی برای شروع و ایمن ماندن مشخص میشود.
این راهبردها عبارتند از: در ابتدا تمرین با وزنههای نسبتاً سبک و همیشه دقت داشتن و تمرکز بر تکنیک صحیح تا افزایش تدریجی مقاومت به میزان 5 تا 10 درصد با بهبود قدرت و بهینه سازی عملکرد و ریکاوری با تغذیه سالم، هیدراتاسیون مناسب و خواب کافی. و همچنین اهمیت تمرینات مقاومتی برای افزایش اعتماد به نفس و بهبود عملکرد جوانان تاثیر گذار است.
سحر موحد
Source
-
«Channel of Science is for all»
شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد زمانی که افراد جوان هستند شرکت در ورزش بهطور بالقوه میتواند یک عمر عادات تناسب اندام ثابت را آغاز کند، اعتماد به نفس را افزایش دهد و حتی حس همدلی و انعطاف پذیری را القا کند. مثلا، ورزش دو و میدانی از سنین پایین میتواند فواید زیادی داشته باشد، این مهم است که سلامت کلی ودرتمام سنین را در نظر داشته باشیم.
پاسخ سوال دیرینه، (آیا بلند کردن وزنه مانع از رشد در نوجوانان و نوجوانان می شود؟) پاسخ کوتاه: نه. اما به گفته کارول مک، DPT، CSCS ، مربی قدرت و دکتر فیزیوتراپی، برای نوجوانانی که به دنبال شروع تمرینات وزنه هستند، نکاتی وجود دارد که باید در نظر داشت.
او گفت: "هیچ مدرکی مبنی بر اینکه وزنه برداری مانع رشد میشود، وجود ندارد." در واقع، تمرینات مقاومتی میتواند به ایجاد هماهنگی و قدرت در ورزشکاران جوان کمک کند و در حال حاضر فشار زیادی برای زنان ورزشکارجوان وجود دارد که هنگام وزنهزدن بتوانند پیشگیری بیشتری از آسیب دیدگی داشته باشند. همانطور که گفته شد، باید هنگام وزنه زدن، برای ایجاد فرم مناسب قبل از اضافه کردن وزن یا مقاومت به حرکات تمرکز داشته باشند.
آنچه در پژوهش آمدهاست.
انجمن ملی قدرت و آماده سازی بیانیهای در مورد موضوع جوانان و تمرینات قدرتی منتشر کرد و دراین بیانیه خاطرنشان میکند: [تحقیقات] به طور فزایندهای نشان میدهد که تمرینات مقاومتی در صورت تجویز و نظارت مناسب میتواند مزایای منحصر به فردی را برای کودکان و نوجوانان ارائه دهد.در پایان این بیانیه نگرانیها در مورد تمرینات مقاومتی جوانان منسوخ خوانده شد و گفته شد که در حالحاضر اطلاعات کافی برای حمایت از این تمرین وجود دارد، البته تا زمانی که تمرین از دستورالعملهای متناسب با سن پیروی کند.
تحقیقات منتشر شده از ایمنی تمرینات قدرتی برای جوانان حمایت میکند. به عنوان مثال، یک گزارش بالینی از آکادمی اطفالآمریکا بیان کرد که برنامههای تمرین مقاومتی که به درستی طراحی شدهاند هیچ اثر منفی آشکاری بر رشد خطی، سلامت صفحه رشد یا سیستم قلبی عروقی کودکان و نوجوانان ندارند.
تمرینات مقاومتی انجام شده توسط ورزشکاران جوان مزایایی را برای سلامتی طولانی مدت و عملکرد ورزشی فراهم می کند، زیرا سازگاری عصبی عضلانی را فراهم می کند.بررسی تحقیقاتی دیگری در مجله سلامت ورزشی ، اشاره کرد که آسیبهای مربوط به تمرینات قدرتی برای شرکتکنندگان جوان عمدتاً به دلیل استفاده نادرست از تجهیزات، وزن نامناسب، تکنیک نامناسب یا عدم نظارت ایجاد میشود.
همانطور که مک اشارهکرد، ورزشکاران زن بیشتری نیز تشویق میشوند تا تمرینات مقاومتی را شروعکنند و دلیل اصلیش، شایع بودن پارگی ACL در زنان ورزشکار است، زیرا ساختار مفاصل زانو آنها با ورزشکاران مرد متفاوت است و آنها را در معرض خطر بیشتری قرار میدهد. با توجه به جانز هاپکینز پزشکی، توده عضلانی کم در پاها میتواند این خطر را افزایش دهد، که با ساختن عضلات قدرتمند میتواند یک اثر محافظتی خوب داشته باشند.
چگونه از آسیب در نوجوانانی که وزنه برداری میکنند جلوگیری کنیم؟
در حالی که پاسخ مبتنی بر تحقیق به "آیا وزنه برداری می تواند رشد را کاهش دهد؟" یک نه قاطع است، این بدان معنا نیست که این فعالیت عاری از خطر است. مانند هر تمرین دیگری، ممکن است شرکت کنندگان آسیب ببینند، به خصوص اگر حرکت را نادرست انجام دهند.مک گفت به همین دلیل است که ارائه نظارت و راهنمایی موثر در فرم مناسب بسیار مهم است و این به معنای برنامههای آموزشی فردی است.
در این مقاله، نکاتی بیان شد که برای ارائه یک برنامه آموزشی مناسب برای ورزشکاران جوان بسیار حائز اهمیت است. یکی از این نکات این است که برنامههای آموزشی برای جوانان باید به مراحل سنی و مشخصات طبیعی آنان تطابق داشته باشند و نباید برنامههای بزرگسالان به آنان اعمال شوند.
اجزای کلیدی مهمی مانند کنترل حرکتی، انعطاف پذیری، قوای جسمی، تغییرات هورمونی و سطوح بلوغ ذهنی نیاز به در نظر گرفتهشدن دارند. همچنین توصیه شدهاست که ورزشکاران، والدین و مربیان از ایجاد برنامه های تمرینی متناسب با سن ویژه جوانان استفادهکنند و به نکات ارائهشده در اینفوگرافیک NCSA توجه کنند. که در آن راهبردهایی برای شروع و ایمن ماندن مشخص میشود.
این راهبردها عبارتند از: در ابتدا تمرین با وزنههای نسبتاً سبک و همیشه دقت داشتن و تمرکز بر تکنیک صحیح تا افزایش تدریجی مقاومت به میزان 5 تا 10 درصد با بهبود قدرت و بهینه سازی عملکرد و ریکاوری با تغذیه سالم، هیدراتاسیون مناسب و خواب کافی. و همچنین اهمیت تمرینات مقاومتی برای افزایش اعتماد به نفس و بهبود عملکرد جوانان تاثیر گذار است.
سحر موحد
Source
-
«Channel of Science is for all»
www.nfhs.org
Participation in High School Athletics Has Long-lasting Benefits
The NFHS is the national leader and advocate for high school athletics as well as fine and performing arts programs. Within our 51 member state associations, we serve 19,500 high schools and more than 12 million young people.
Forwarded from Science is for all🔬 (¥@$)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رونویسی فرآیندی است که در آن اطلاعات موجود در DNA برای تولید پروتئین در nRNA پیام رسان (mRIA) کپی می شود.
«Channel of Science is for all
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from Science is for all🔬 (Sahar movahed)
سلولهای مغز ممکن است در واقع سعی کنند آینده را در طول خواب پیشبینی کنند.
نورونهایی که در هنگام خواب در مرکز حافظه مغز شلیک میکنند، ممکن است نه تنها تجربیات گذشته را مرور کنند. آنها همچنین میتوانند به آینده نگاه کنند و فعالیتهایی را تمرین کنند که هنوز اتفاق نیفتادهاست.
سلولهای مغز در طول خواب ممکن است آینده را پیشبینی کنند. نورونها در مرکز حافظه مغز در زمان خواب، به تمرین فعالیتهای آینده نیز میپردازند. محققان دانشگاه میشیگان اثر امواج مغزی بر روی موشها در زمان بیداری و خواب را بررسی کردهاند.
آنها روابط نورونها با یکدیگر را در نظر گرفته و نشان دادند که موشها در زمان خواب نه تنها درباره یادگیریهای گذشته، بلکه همچنین درباره فعالیتهای آینده نیز میپردازند. این نشان میدهد که مغز در زمان خواب فعالیت پویا دارد.
در این مطالعه، خواب ممکن است نقش مهمی در ترجیحات و یادگیری مغز ایفا کند. فعالیت عصبی موشها پس از خواب، نشان دهندهی یادگیری و تجربیات آینده در زمان خواب بوده و این پژوهش ممکن است برای درک عملکرد مغز انسانها در زمان خواب مفید باشد.
سحر موحد
Source
-
«Channel of Science is for all»
نورونهایی که در هنگام خواب در مرکز حافظه مغز شلیک میکنند، ممکن است نه تنها تجربیات گذشته را مرور کنند. آنها همچنین میتوانند به آینده نگاه کنند و فعالیتهایی را تمرین کنند که هنوز اتفاق نیفتادهاست.
سلولهای مغز در طول خواب ممکن است آینده را پیشبینی کنند. نورونها در مرکز حافظه مغز در زمان خواب، به تمرین فعالیتهای آینده نیز میپردازند. محققان دانشگاه میشیگان اثر امواج مغزی بر روی موشها در زمان بیداری و خواب را بررسی کردهاند.
آنها روابط نورونها با یکدیگر را در نظر گرفته و نشان دادند که موشها در زمان خواب نه تنها درباره یادگیریهای گذشته، بلکه همچنین درباره فعالیتهای آینده نیز میپردازند. این نشان میدهد که مغز در زمان خواب فعالیت پویا دارد.
در این مطالعه، خواب ممکن است نقش مهمی در ترجیحات و یادگیری مغز ایفا کند. فعالیت عصبی موشها پس از خواب، نشان دهندهی یادگیری و تجربیات آینده در زمان خواب بوده و این پژوهش ممکن است برای درک عملکرد مغز انسانها در زمان خواب مفید باشد.
سحر موحد
Source
-
«Channel of Science is for all»
Forwarded from Science is for all🔬 (моя)
آژانس DARPA از 6 طرح جدید برای هواپیماهای نظامی بدون سرنشین با قابلیت برخاست و فرود عمودی رونمایی کرد و پروازیهای آزمایشی را برای سال ۲۰۲۶ در نظر دارد.
آژانس DARPA در حال توسعه نسل جدیدی از هواپیماهای بدون سرنشین نظامی با قابلیت برخاست و فرود عمودی (VTOL) است. این هواپیماها که به عنوان "ایکس-پلن" شناخته میشوند، برای پشتیبانی از طیف گستردهای از مأموریتهای نظامی از جمله شناسایی و حمل سلاح طراحی شدهاند.آنها برای عملیات از روی عرشه کشتیها بدون نیاز به زیرساختهای خاص طراحی شدهاند. DARPA امیدوار است که پروازهای آزمایشی را تا سال ۲۰۲۶ آغاز کند.
این طرحها مزایای متعددی نسبت به هواپیماهای بدون سرنشین سنتی دارند. آنها راهاندازی و بازیابی آسانتری دارند زیرا نیازی به باند فرودگاه ندارند. آنها میتوانند در شرایط آب و هوایی نامناسب و بدون نیاز به خدمه زمینی یا زیرساخت پشتیبانی عمل کنند. آنها کوچکتر و سبکتر از هواپیماهای بدون سرنشین سنتی هستند، که به معنای حمل و ذخیرهسازی آسانتر و همچنین نیاز به بسترهای پرتاب کمتری است.
آژانس DARPA با شش پیمانکار دفاعی و هوافضایی برای توسعه این طرحها همکاری میکند. این پیمانکاران شامل AeroVironment، Griffon Aerospace، Karem Aircraft، Method Aeronautics، Northrop Grumman و Sikorsky هستند.
هر پیمانکار طرح VTOL خود را ارائه کرده است که از روشهای مختلفی برای دستیابی به پرواز عمودی استفاده میکند.
برنامه ANCILLARY بخشی از تلاشهای گستردهتر DARPA برای افزایش استفاده از سیستمهای هوایی بدون سرنشین (UAS) است. DARPA قصد دارد طی سالهای آینده میزان استفاده خود از UAS را سه برابر کند.این آژانس معتقد است که UASها پتانسیل انقلابی در نحوه انجام عملیات نظامی را دارند. طرحهای VTOL جدید گامی مهم در راستای دستیابی به این هدف هستند.
مترجم:یاس
space
-
«Channel of Science is for all»
آژانس DARPA در حال توسعه نسل جدیدی از هواپیماهای بدون سرنشین نظامی با قابلیت برخاست و فرود عمودی (VTOL) است. این هواپیماها که به عنوان "ایکس-پلن" شناخته میشوند، برای پشتیبانی از طیف گستردهای از مأموریتهای نظامی از جمله شناسایی و حمل سلاح طراحی شدهاند.آنها برای عملیات از روی عرشه کشتیها بدون نیاز به زیرساختهای خاص طراحی شدهاند. DARPA امیدوار است که پروازهای آزمایشی را تا سال ۲۰۲۶ آغاز کند.
این طرحها مزایای متعددی نسبت به هواپیماهای بدون سرنشین سنتی دارند. آنها راهاندازی و بازیابی آسانتری دارند زیرا نیازی به باند فرودگاه ندارند. آنها میتوانند در شرایط آب و هوایی نامناسب و بدون نیاز به خدمه زمینی یا زیرساخت پشتیبانی عمل کنند. آنها کوچکتر و سبکتر از هواپیماهای بدون سرنشین سنتی هستند، که به معنای حمل و ذخیرهسازی آسانتر و همچنین نیاز به بسترهای پرتاب کمتری است.
آژانس DARPA با شش پیمانکار دفاعی و هوافضایی برای توسعه این طرحها همکاری میکند. این پیمانکاران شامل AeroVironment، Griffon Aerospace، Karem Aircraft، Method Aeronautics، Northrop Grumman و Sikorsky هستند.
هر پیمانکار طرح VTOL خود را ارائه کرده است که از روشهای مختلفی برای دستیابی به پرواز عمودی استفاده میکند.
برنامه ANCILLARY بخشی از تلاشهای گستردهتر DARPA برای افزایش استفاده از سیستمهای هوایی بدون سرنشین (UAS) است. DARPA قصد دارد طی سالهای آینده میزان استفاده خود از UAS را سه برابر کند.این آژانس معتقد است که UASها پتانسیل انقلابی در نحوه انجام عملیات نظامی را دارند. طرحهای VTOL جدید گامی مهم در راستای دستیابی به این هدف هستند.
مترجم:یاس
space
-
«Channel of Science is for all»
HTML Embed Code: