Channel: EshterakArt
Forwarded from آشفتار (حسین مکّیزاده تفتی)
The time is out of joint—O cursèd spite,
That ever I was born to set it right!
Nay, come, let's go together.
Hamlet.
ارتش آمریکا به کمک پلیس آمریکا میآید تا معترضین صلح خواه را پراکنده کند. آنها هم به شیوههای بسیار آشنا، پا به میدان گذاشتند آنقدر برای ما آشنا که سری هم تکان ندادیم.
از این طرف دختر اینفلوئنسر! " تاثیر گذار" عراقی کشته شده. هنگامی که خوانندهی معترضی در شرف اعدام است. و زمان به هم ریخته است. جایی دهه شصت میلادی است و همزمان ۲۰۲۴ و همزمان ۱۸تیر و آبان و ....
چقدر این امواج آشناست. کاش تاریخ بنویسد آنها که سکوت کردند در این تاریخ مرده بودند. باید بنویسد!
و آیا ما هنوز محتاج این شاعرها و شعرهاییم؟!
جلیل منتقم
Jalil abdul Muntaqim
فعال سیاهپوست، از بنیانگذاران سازمان یوزپلنگان سیاه(BPP) و همچنین ارتش رهاییبخش سیاه(BLA). او ۴۹ سال از عمر خود را بخاطر دو فقره جنایت(قتل) درجه اول در زندان گذراند. مقالات و اثار بسیاری نگاشته است.
That ever I was born to set it right!
Nay, come, let's go together.
Hamlet.
ارتش آمریکا به کمک پلیس آمریکا میآید تا معترضین صلح خواه را پراکنده کند. آنها هم به شیوههای بسیار آشنا، پا به میدان گذاشتند آنقدر برای ما آشنا که سری هم تکان ندادیم.
از این طرف دختر اینفلوئنسر! " تاثیر گذار" عراقی کشته شده. هنگامی که خوانندهی معترضی در شرف اعدام است. و زمان به هم ریخته است. جایی دهه شصت میلادی است و همزمان ۲۰۲۴ و همزمان ۱۸تیر و آبان و ....
چقدر این امواج آشناست. کاش تاریخ بنویسد آنها که سکوت کردند در این تاریخ مرده بودند. باید بنویسد!
و آیا ما هنوز محتاج این شاعرها و شعرهاییم؟!
جلیل منتقم
Jalil abdul Muntaqim
فعال سیاهپوست، از بنیانگذاران سازمان یوزپلنگان سیاه(BPP) و همچنین ارتش رهاییبخش سیاه(BLA). او ۴۹ سال از عمر خود را بخاطر دو فقره جنایت(قتل) درجه اول در زندان گذراند. مقالات و اثار بسیاری نگاشته است.
Forwarded from آشفتار (حسین مکّیزاده تفتی)
جلیل منتقم
شعر من
شعرم هزار چاقوی تیز
برای زدن خارها از گل سرخ . . .
شعر من روی جریان گدازه پلمیسازد
تا در جویباران بهاری قدم بزنیم
شعر من فهم را جایگزین نفرت میکند
بوسهها را از شکر میآکند . . .
شعرم چپاول و تاراج است
حریص بر سیر کردن گرسنگان . . .
شعرم دمی به آدمیت میدمد.
تا نژادگرا و بیگانهترس را
متعجب کند.
شعرم مدفوع را از تعفن میآکند
تا تو عاشق بوی عفونت شوی . . .
شعرم پسر حرامزاده جندههاییست
که شوهرانت و عاشقانت را ارضا میکنند و چندتایی از دوست دخترهایت را . . .
میدانی همه چیز از عشق است . . .
شعرم افسانه پریان نیست
نه لالایی نه آوازخوانی نه دم گرفتنها
نهههه - این سرزنش سندرم شترمرغ است -
لگدی محکم که از جابپراندت تا بایستی و مسئولیت اشتباهاتت را بپذیزی، زندگی را تمام و کمال بخواهی و عشق را . . .
حتی اگر به دفع الوقت بگذرانم نوشتن شعرم را شعرم . . .
شعرم رمزواژهای است نهفته در رمزوارهای، مثل مکعب روبیک، باید ذهن خود بچرخانی تا راه حلی بیابی . . .
شعرم پان را در جعبه دورا گذاشته و کلید را بلعیده تا قفل شده باقی بماند . . .
شعرم تراشهای روی شانهاش دارد بزرگتر از کلههای تراشیده بر کوه راشمور . . .
شعرم آرامش پیش از توفان است و سکوتی در تاریکی . . .
شعرم خلسه خوابدرمانگر است و روشنگری یک تجلی . . .
شعر فقط گوش تو را میخواهد تا ذهنت را باز کنی تا دل تو بشنود و وسواس روحت شود
شعرم . . . زندگی من است.
شعر من
شعرم هزار چاقوی تیز
برای زدن خارها از گل سرخ . . .
شعر من روی جریان گدازه پلمیسازد
تا در جویباران بهاری قدم بزنیم
شعر من فهم را جایگزین نفرت میکند
بوسهها را از شکر میآکند . . .
شعرم چپاول و تاراج است
حریص بر سیر کردن گرسنگان . . .
شعرم دمی به آدمیت میدمد.
تا نژادگرا و بیگانهترس را
متعجب کند.
شعرم مدفوع را از تعفن میآکند
تا تو عاشق بوی عفونت شوی . . .
شعرم پسر حرامزاده جندههاییست
که شوهرانت و عاشقانت را ارضا میکنند و چندتایی از دوست دخترهایت را . . .
میدانی همه چیز از عشق است . . .
شعرم افسانه پریان نیست
نه لالایی نه آوازخوانی نه دم گرفتنها
نهههه - این سرزنش سندرم شترمرغ است -
لگدی محکم که از جابپراندت تا بایستی و مسئولیت اشتباهاتت را بپذیزی، زندگی را تمام و کمال بخواهی و عشق را . . .
حتی اگر به دفع الوقت بگذرانم نوشتن شعرم را شعرم . . .
شعرم رمزواژهای است نهفته در رمزوارهای، مثل مکعب روبیک، باید ذهن خود بچرخانی تا راه حلی بیابی . . .
شعرم پان را در جعبه دورا گذاشته و کلید را بلعیده تا قفل شده باقی بماند . . .
شعرم تراشهای روی شانهاش دارد بزرگتر از کلههای تراشیده بر کوه راشمور . . .
شعرم آرامش پیش از توفان است و سکوتی در تاریکی . . .
شعرم خلسه خوابدرمانگر است و روشنگری یک تجلی . . .
شعر فقط گوش تو را میخواهد تا ذهنت را باز کنی تا دل تو بشنود و وسواس روحت شود
شعرم . . . زندگی من است.
Forwarded from کتاب-چه؟ KC ! (علی عرفانی)
Forwarded from پادشاهی آسمان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from EshterakArt
#حکم_های_رعب_آور_علیه_دختران_و_زنان
اولین تاریخی که برای حرکت ِ زنان در راستای جنبش های زنانه و در مقابله با جایگاه فرودستانه زنان در ایران ثبت شده است سال ِ : 1289 است، از جمله قدیمی ترین سازمان های زنان میشود به #جمعیت_نسوان_وطن_خواه اشاره کرد که از سال ۱۳۰۱ تا ۱۳۱۲ / ۱۹۲۲–۱۹۳۳ فعالیت داشته اند و در راستای ترویج حقوق زنان و بهبود شرایط دختران نشریه نسوان وطنخواه را نیز منتشر کرده اند. این جمعیت یکی از سازمانهای رادیکال شناخته شدهٔ زنان در تهران بود که در سال ۱۳۰۱ توسط تعدادی از زنان روشنفکر ایرانی، به اهتمام محترم اسکندری تشکیل شد و میزبان دومین کنگره نسوان شرق در سال ۱۳۱۱ در ایران بود.
میخاستم بگویم مبارزه ی زنان یک چیز تازه نیست که اینچنین با حکم های رعب آور آن ها را سرکوب میکنند. #دیلی_جات
#ع
افراد حاظر در عکس:
هیئت مدیره جمعیت نسوان وطنخواه
نشسته از چپ به راست: فخرآفاق پارسا، ملوک اسکندری، کبری چنانی، مستوره افشار، نصرت مشیری، صفیه اسکندری، عصمتالملوک شریفی. ایستاده: مهرانگیز اسکندری، بانو چنانی، هائیده افشار، عباسه پایور، قدسیه مشیری.
@EshterakArt
اولین تاریخی که برای حرکت ِ زنان در راستای جنبش های زنانه و در مقابله با جایگاه فرودستانه زنان در ایران ثبت شده است سال ِ : 1289 است، از جمله قدیمی ترین سازمان های زنان میشود به #جمعیت_نسوان_وطن_خواه اشاره کرد که از سال ۱۳۰۱ تا ۱۳۱۲ / ۱۹۲۲–۱۹۳۳ فعالیت داشته اند و در راستای ترویج حقوق زنان و بهبود شرایط دختران نشریه نسوان وطنخواه را نیز منتشر کرده اند. این جمعیت یکی از سازمانهای رادیکال شناخته شدهٔ زنان در تهران بود که در سال ۱۳۰۱ توسط تعدادی از زنان روشنفکر ایرانی، به اهتمام محترم اسکندری تشکیل شد و میزبان دومین کنگره نسوان شرق در سال ۱۳۱۱ در ایران بود.
میخاستم بگویم مبارزه ی زنان یک چیز تازه نیست که اینچنین با حکم های رعب آور آن ها را سرکوب میکنند. #دیلی_جات
#ع
افراد حاظر در عکس:
هیئت مدیره جمعیت نسوان وطنخواه
نشسته از چپ به راست: فخرآفاق پارسا، ملوک اسکندری، کبری چنانی، مستوره افشار، نصرت مشیری، صفیه اسکندری، عصمتالملوک شریفی. ایستاده: مهرانگیز اسکندری، بانو چنانی، هائیده افشار، عباسه پایور، قدسیه مشیری.
@EshterakArt
Forwarded from کتاب-چه؟ KC ! (علی عرفانی)
HTML Embed Code: